پیوت پوینت فیبوناچی
پیوت پوینت فیبوناچی یکی از انواع پیوت پوینت ها در بازارهای مالی است که با استفاده از درصدهای فیبوناچی سطوح حمایت و مقاومت مربوط به پیوت پویت را مشخص می کند. در این قسمت با توجه به مفاهیم فیبوناچی و پیوت پوینت نحوه محاسبه و استفاده از این نقاط و سطوح را در بازارهای مالی به شما نشان می دهیم.
پیوت پوینت و انواع آن
قبل از این که به توضیح پیوت پوینت فیبوناچی بپردازیم ابتدا باید با مفهوم پیوت پوینت در بازارهای مالی آشنا شوید.
پیوت پوینت نوعی اندیکاتور یا محاسبات است که جهت تشخیص روند کلی بازار و سنتیمنت آن در بازههای زمانی مختلف استفاده می شود. پیوت پوینت از محاسبه میانگین سه قیمت پایانی، بیشترین قیمت و کمترین قیمت مربوط به روز به دست می آید. اگر قیمت در روز بعد، به بالای سطح پیوت پوینت نفوذ کند، سنتیمنت یا گرایش بازار صعودی و اگر به پایین آن نفوذ کند، سنتیمنت آن نزولی است. با محاسبه پیوت پونت، سه سطح دیگر در بالا به عنوان مقاومت و سه سطح دیگر در پایین آن به عنوان حمایت مشخص میشوند.
- بنابراین خط میانی که همان پیوت پونت است با P که حرف اول Pivot Point است، نشان داده می شود.
- اولین تا سومین سطح بالای پیوت پوینت به ترتیب با R1 ، R2 ، R3 که حرف اول Resistance به معنای مقاومت است، نشان داده می شوند.
- اولین تا سومین سطح پایین پیوت پوینت به ترتیب با S1 ، S2 ، S3 که حرف اول Support به معنای حمایت است، نشان داده می شوند.
پیشنهاد مطالعه: فارکس
پیوت پوینت انواع مختلفی دارد:
- پیوت پوینت استاندارد یا کلاسیک که به آن پیوت پوینت کف ( Floor Pivots ) هم گفته میشود.
- پیوت پوینت وودی که در فرمول آن قیمت پایانی وزن بیشتری دارد.
- پیوت پوینت کاماریلا که در مجموع از 9 سطح قیمتی استفاده می کند.
- پیوت پیوینت دمارک که از فرمول متفاوتی برای محاسبه حمایت و مقاومت استفاده می کند.
- پیوت پوینت فیبوناچی که بر اساس درصدهای فیبوناچی سطوح حمایت و مقاومت را نشان میدهد.
از بین انواع پیوت پوینت ها، پیوت پوینت فیبوناچی مبحثی است که قرار است امروز به معرفی آن بپردازیم.
بیشتر بدانید: کمان فیبوناچی
نحوه محاسبه پیوت پوینت فیبوناچی
در برخی پلتفرم ها امکان استفاده از اندیکاتور پیوت پوینت به صورت پیشفرض وجود دارد اما با این حال ما در این قسمت نحوه محاسبه دستی پیوت پوینت های فیبوناچی را توضیح می دهیم. قبل از بیان فرمول پیوت پوینت فیبوناچی باید به این نکته اشاره کنیم که پیوت پوینت ها عمدتا توسط معامله گران روزانه یا day traders استفاده می شوند و برای محاسبه آنها از قیمت پایانی، بیشترین قیمت و کمترین قیمت روز قبل استفاده می شود.
۱- پس از بسته شدن بازار و قبل از این که کندل روز جدید شکل بگیرد، قیمت پایانی ( Close )، بیشترین قیمت ( High ) و کمترین قیمت ( Low ) روز قبل را پیدا کنید.
۲- سه قیمت پایانی، بیشترین و کمترین قیمت روز قبل را با هم جمع کرده و بر 3 تقسیم کنید.
۳- عدد به دست آمده را با حرف P در چارت علامت بزنید.
۴- با توجه به بیشترین و کمترین قیمت روز قبل، پیوت پوینت های فیبوناچی را محاسبه کنید.
فرمول پیوت پوینت فیبوناچی
برای محاسبه پیوت پوینت فیبوناچی باید از فرمول مربوط به آن استفاده کنید. در شکل زیر می توانید فرمول مربوط به پیوت پوینت و شش سطح حمایت و مقاومت مرتبط با آن را ببینید.
در این روش سقف ( High ) و کف ( low ) قیمت از یکدیگر کم می شوند و به ترتیب در نسبت های 0.382، نقاط Pivot چه کمکی به ما می کند؟ 0.618 و 1 ضرب می شوند. در نهایت برای به دست آوردن سطوح مقاومت عددهای به دست آمده را با پیوت پوینت جمع کرده و برای به دست آوردن سطوح حمایت هم عددهای به دست آمده را از پیوت پوینت کم می کنیم.
علت استفاده از نسبت های فیبوناچی در محاسبه پیوت پوینت این است که تریدرهای زیادی از سطوح فیبوناچی اصلاحی استفاده می کنند پس استفاده از این نسبت ها در پیوت پوینت هم می تواند موثر باشد. این نکته را نیز به یاد داشته باشید که ابزار فیبوناچی و پیوت پوینت هر دو سطوح احتمالی حمایت و مقاومت را نشان می دهند.
نحوه ترید با پیوت پوینت فیبوناچی
به طور کلی برای ترید کردن با پیوت پوینت فیبوناچی دو روش عمده وجود دارد. در روش اول ابتدا روند کلی حاکم بر بازار شناسایی می شود. بعد اگر قیمت سطح پیوت پوینت را رو به بالا بشکند، روند بازار صعودی ولی اگر قیمت زیر سطح آن و رو به پایین شکسته شود، روند بازار نزولی در نظر گرفته می شود.
در روش دوم سطوح حمایت و مقاومت پیوت پوینت برای معامله کردن و تعیین نقاط ورود به معامله و خروج از آن در نظر گرفته می شوند. برای مثال اگر یکی از سطوح مقاومتی با قدرت شکسته شود، سیگنال خرید صادر می شود البته هیچ وقت به تنهایی از پیوت پوینت ها برای ترید کردن استفاده نمیشود. در واقع پیوت پوینت فیبوناچی و نقاط Pivot چه کمکی به ما می کند؟ سطوح احتمالی حمایت و مقاومت آن را می توان در ترکیب با الگوهای نموداری مثل الگوی سر و شانه ، الگوی مثلث ، الگوهای شمعی ژاپنی ، اندیکاتورهایی مثل مکدی و مووینگ اوریج و یا سایر روشهای تحلیل قیمت استفاده کرد.
محدودیت ترید با پیوت پوینت فیبوناچی
یکی از مهمترین محدویت های استفاده از پیوت پوینت ها در این است که قیمت الزاما به این سطوح واکنش نشان نمی دهد. در برخی موارد هم قیمت مدام در کنار این سطوح حرکت می کند و کار تحلیل قیمت را بر اساس این سطوح مشکل می کند. بهتر است از پیوت پوینت فیبوناچی و سطوح آن در ترکیب با سایر روش ها استفاده کنید تا دچار چنین مشکلاتی نشوید.
در پایان باید به این نکته اشاره کنیم که استفاده از ابزار فیبوناچی ریتریسمنت به ذهنیت معامله گران بستگی دارد و هر تریدری می تواند دو نقطه متفاوت کف و سقف را به هم متصل کند اما پیوت پوینت فیبوناچی از محاسبات ثابتی استفاده می کند. بنابراین به هنگام استفاده از این دو ابزار باید به این نکته دقت داشته باشید.
سوالات متداول
۱- نسبت های فیبوناچی پیوت پوینتس را چگونه می توان محاسبه کرد؟
با استفاده از نسبت های فیبوناچی می توان سطوح حمایت و مقاومت پیوت پوینت ها را محاسبه کرد که در متن مقاله فرمول آن آورده شده است.
۲- آیا می توان به تنهایی از پیوت پوینت فیبوناچی در معاملات استفاده کرد؟
خیر. سطوح پیوت پوینت فیبوناچی یک ابزار کمکی برای معامله کردن هستند که باید در ترکیب با سایر تکنیک های معاملاتی از آنها استفاده کنید.
پیوت در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
یکی از اصلیترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازار مالی، تشخیص نقاط بازگشت قیمت است. در واقع اگر فردی به این سطح از مهارت تحلیلی برسد، به مثابه یافتن جام مقدس در معاملهگری خواهد بود؛ اما بر اساس پژوهشهای انجام شده، تلاش برای تعیین دقیق نقاط کف و سقف (نواحی بازگشت قیمت) یا به عبارتی زمانبندی بازار، تاکنون بیفایده بوده است. با این حال، برخی ابزار تحلیل نموداری در این زمینه عملکرد قابل اطمینانی دارند. پیوت در تحلیل تکنیکال، یکی از پرکاربردترین ابزار بررسی وضعیت گذشته و فعلی قیمت میباشد. به بیان ساده، نقاط چرخش قیمت در نمودار پیوت نامیده میشود؛ که بر اساس ماهیت به دو گونه قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، دو دسته ماژور و مینور را شامل میشوند.
انواع پیوت ها
پیوتها یا نقاط بازگشت معمولاً زمانی شکل میگیرند؛ که نیروی عرضه یا تقاضا یکی بر دیگری غالب شود! در واقع زمانی که شما به یک نمودار قیمت نگاه کنید؛ تعداد بیشماری پیوت مشاهده خواهید نمود، که هر کدام در یکی از دستهبندیهای فوق جای میگیرند.
۱- پیوت قیمتی
مفهوم اصلی و اساسی نقاط بازگشت قیمت، در ذات این پیوتها نهفته است. در تعریف کلاسیک پیوتهای قیمتی بدان اشاره شده است، که اگر بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت در نمودار تشکیل شده است. در حال حاضر این تعریف تکامل یافته و عموماً در روشهای پرایس اکشنی مطرح میشود؛ که اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت یا نقطه بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت. نحوه تشخیص این پیوتها به صورت بصری و بر مبنای قوانین روشهای تحلیلی مختلف بوده و اصولاً ابزار تحلیلی خاصی نمیطلبد. به طور کلی، بر اساس دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، میتوانید از آنها استفاده کنید.
۲- پیوت محاسباتی
این نوع از پیوتها بر اساس دادههای قیمتی (OHLC) و فرمولهای ریاضی محاسبه میشوند و جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در آنها دخیل نیست! در واقع خروجی این محاسبات که به صورت چند عدد میباشد؛ به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده میشوند. این پیوتها بر اساس دوره زمانی نمودار و دادههای قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی معتبرند و با تشکیل کندلهای جدید، این سطوح بهروزرسانی میشوند. به طور مثال، نواحی پیوتی نمودار یکساعته برای معاملهگران میانمدتی کاربرد ندارند. پیوتهای محاسباتی نیز خود انواع مختلفی دارند، که پیوت پوینت و خطوط کاماریلا مهمترین آنها هستند. در ادامه به شرح مختصر هرکدام از آنها خواهیم پرداخت.
بر اساس قواعد، اگر قیمت بالاتر از نقطه «PP» قرار داشته باشد؛ به معنی روند صعودی بوده و باید بر اساس واکنشهای قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم و در غیر این صورت(قیمت کمتر از PP)، اقدام به فروش مینماییم. توجه داشته باشید، که نقاط «R» مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی و نقاط «S» مخفف Support یا نواحی حمایتی نمودار میباشند.
- Camarilla Lines
- H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
- H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
- H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
- H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
- L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12))
- L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6))
- L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4))
- L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2))
در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه کلیدی نظیر «PP» نداریم؛ اما به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش، میتوان قدرت روند را تا حد زیادی تشخیص داد و معاملات دقیقتری نقاط Pivot چه کمکی به ما می کند؟ داشت. در واقع زمانی که قیمت به سطوح ۳ یا ۴(از نوع R یا S) برسد؛ در نگاه اول نشاندهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا میباشد. ذکر این نکته ضروری است، که محاسبهگر نقاط پیوت در اکثر پلتفرمهای تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیشفرض قرار دارند و حتی در صورت عدم وجود آن میتوانید، به صورت رایگان آن را از منابع مختلف دانلود و نصب کنید. امروزه در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی، پیوتها به عنوان ابزار اصلی و در کنار مواردی چون خطوط روند، میانگینهای متحرک و… به کار برده میشوند.
۳- پیوت ماژور
حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشید؛ با مشاهده نمودار قیمت، کف و سقفهایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف نقاط Pivot چه کمکی به ما می کند؟ شدهاند، کاملاً محسوس میباشند. در اصطلاح به این دسته از نقاط بازگشتی، پیوت ماژور گفته میشود. این نقاط از اعتبار بالایی برخوردارند و تحلیلگران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، باید از این پیوتها استفاده کنند.
۴- پیوت مینور
در طرف مقابل نقاط پیوتی هم وجود دارند؛ که نهایتاً منجر به حرکات اصلاحی کوچک یا برقراری روند خنثی میشوند. پیوت مینورها در نمودارهای با دوره زمانی پایین (تایمفریم کوچک) به وفور قابل مشاهدهاند؛ زیرا نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میانروزی بیشتر ایجاد میشوند. به دلیل اینکه نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشمگیر ندارند؛ الگوهای قیمتی و خطوط روند مبتنی بر آنها از اعتبار چندانی برخوردار نیست. در نتیجه برای کاهش درصد خطای تحلیل، معاملهگران باید به دورههای زمانی مناسب رجوع کنند.
نحوه تشخیص پیوت ماژور از مینور
حال که تعاریف اولیه پیوت ماژور و مینور ذکر شد؛ سؤال اصلی این است، که چگونه این نقاط را از یکدیگر تمایز دهیم؟ با توجه به اینکه سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت میباشند، تشخیص آنها به صورت چشمی و بر اساس مقایسه ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکانپذیر خواهد بود؛ اما این امر مستلزم داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است! به همین دلیل، روشی ترکیبی شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی تدوین شده است؛ تا معاملهگران متوسط و مبتدی نیز قادر به تشخیص این سطوح باشند. در واقع اگر سطوح کف یا سقف نمودار این دو ویژگی را داشته باشند؛ به احتمال قوی با یک پیوت ماژور روبهرو خواهیم بود. قاعده کلی شامل موارد ذیل است:
- تغییر فاز مکدی در زمان تشکیل پیوت
- اصلاح قیمت حداقل به اندازه ۳۸ درصد موج قبلی
جهت درک بهتر موضوع، به این مثال دقت کنید.
در این نمودار، تغییر فاز هیستوگرام مکدی و تقاطع نزولی خطوط سیگنال و مکدی در زمان تشکیل پیوت کاملاً مشهود است. همچنین با رسم فیبوناچی بازگشتی مشخص میشود؛ که شرط اصلاح حداقل ۳۸ درصدی قیمت نیز برآورده شده و به نظر میرسد، گواههای معاملاتی کافی برای پیوت ماژور بودن این نقطه بازگشتی وجود دارد.
کلام پایانی
به طور کلی، پیوتها یکی از بهترین ابزار تحلیل و معاملهگری در بازار مالی است؛ اما با توجه به نوسانات قیمتی متعدد و شدید، دارای خطاهایی نیز میباشند؛ که باید به واسطه تعیین استراتژیهای معاملاتی دقیق و روشهای نوین تحلیلی، پوشش داده شوند.
پیوت پوینت ها و استفاده از آن در برگشت های بازار
پیوت پوینت ها و استفاده از آن در نمودارها یکی از رایجترین تحلیلهای مورداستفاده توسط معاملهگران به منظور تشخیص نقاط مناسب ورود به یک معامله و خروج از آن است. شکل گیری قیمتها بر اساس خرد و تفکر جمعی بازار است. پس برای سود کردن بر اساس رفتار معاملهگران در بازار دو راه وجود دارد. راه اول جهتدهی به سهم بر اساس قدرت و منابع مالی شخصی ( ایجاد موج ) و راه بعدی تشخیص جهت حرکتی غالب در بازار و حرکت با آن ( موج سواری ) است. البته شناخت رفتار شکل گرفته در سهم بر اساس عرضه و تقاضا بسیار مهم است؛ چون گاهی اوقات باور داریم که جهت حرکت سهم رو به بالاست، ولی بعد از خرید سهم، قیمت سهم در مسیر کاهشی قرار گرفته و متضرر میشویم.
یکی از مهم ترین وظایف معاملهگر در شناسایی موقعیت معاملاتی درست، تشخیص نقاط شکل گیری پیوت پوینت ها در سهام است. پیوت پوینت ها، نقاطی در نمودارهای قیمتی هستند که خرد جمعی بازار، باور بهتری نسبت به برگشت قیمتی سهم دارد. خرد جمعی شکل گرفته در بازار هم میتواند در جهت خریدار باشد و هم در جهت فروشنده که در این حالت شاهد تقابل بین خریدار و فروشنده در سهم هستیم ( در نقاط پیوت پوینت چرخش و تغییر جهت در سهام ایجاد شده و شاهد تغییر روند صعودی به روند نزولی و تغییر روند نزولی به روند صعودی هستیم).
در تقابل بین خریدار و فروشنده، در صورت عدم برآورده شدن توقعات یک سمت معامله، معاملهگر تسلیم و در نهایت بازنده معامله بوده و جهت حرکتی نمودار هم به آسانی تغییر میکند و اینجاست که شاهد شکل گیری نقطه پیوت در سهم هستیم و هر چقدر این نقاط قویتر باشد (برگشتهای قیمتی محسوستر باشد) معاملهگران با جابجایی از یک موقعیت به موقعیت مخالف، تاثیر بیشتری بر روند حرکت قیمتی سهم ایجاد میکنند. پس واضح است که اهمیت این نقاط برای هر دو طرف خریدار و فروشنده مهم می باشد.
انواع پیوت پوینت ها
پیوتهای مینور:
پیوتهای مینور عموما اصلاح های قیمتی کوچکی هستند که در آن شاهد توقف روند کوتاه مدت اصلی هستیم. این پیوت ها نوسانات قیمتی کوچک هستند که عمدتا مورد پسند نوسانگیران بازار است ولی در تحلیل، از این پیوتها استفاده نمیکنیم.
پیوتهای ماژور:
پیوتهای ماژور، برگشتهای قیمتی هستند که روند حرکتی در نمودار را تغییر داده و روند صعودی را به روند نزولی و روند نزولی را به صعودی تبدیل میکنند. تشخیص این پیوت از اهمیت بالایی برخوردار است چون در این حالت قادر به تشخیص جهت حرکت نمودار و اخذ موقعیت معاملاتی مناسب هستیم.
در شکل بالا برخی از نقاط پیوت ماژور و مینور نشان داده شده است که محدوده های سبز رنگ محدوده ماژور و محدوده های قرمز رنگ محدوده مینور را نشان میدهد. پس شناخت و شناسایی نقاط پیوت در نمودارها از اهمیت بالایی برخوردار است که هر سرمایهگذاری باید به تکنیک های شناسایی این نقاط آگاه باشد. حال سرمایه گذاری که دیدگاه کوتاه مدت دارد میتواند از پیوت های مینور و سرمایه گذارانی که دیدگاه میان مدت به سهم دارند باید از پیوت ماژور استفاده کنند.
حال سرمایه گذاران باید در نمودارهای قیمتی به دنبال نقاط پیوت ماژور باشند تا بتوانند به راحتی برگشت های قیمتی را تشخیص داده و بیشترین سود را در بازار کسب کنند. به طور کلی دو روش برای تشخیص نقاط پیوت ماژور در بین سرمایه گذاران معمول است.
روش اول: قیمت بیش از 38 درصد گام قبل را اصلاح کند و اندیکاتور MACD تغییر فاز دهد
روش دوم: نمودار به لحاظ زمانی حداقل به اندازه 38 درصد گام قبلی باشد و اندیکاتور MACD تغییر فاز دهد.
چگونه نقاط پیوت پوینت در بازار را تشخیص دهیم
برای محاسبه سطح پیوت پوینت در هر بازی زمانی از فرمول زیر استفاده میکنیم:
P.P= (High+Low+2*close)/4
HIGH: بیشترین قیمت
LOW: کمترین قیمت
CLOSE: قیمت بسته شدن سهم در آخرین روز دوره زمانی
استراتژی های معاملاتی پیوت پوینت در بازه های زمانی مختلف
سطوح پیوت را برای هر دوره زمانی میتوان مورد استفاده قرار داد. به عنوان مثال اگر قرار باشد سطح پیوت سالانه را حساب کنیم کلیه دیتاها باید مربوط به سال گذشته باشد. به عنوان مثال اگر بالاترین قیمت یک سال گذشته 450 تومان و کمترین قیمت آن 340 تومان و قیمت بسته شدن سهم در آخرین روز سال 390 تومان باشد سطح پیوت سالیانه سهم طبق فرمول بالا 392 تومان خواهد بود. در کل سهامی که بالاتر از سطح پیوت سالانه خود معامله می شوند دارای ریسک پایین تری می باشند و باید به دنبال فرصت های معاملاتی خرید در آن بود.
سرمایه گذارانی که دیدگاه میان مدت و بلندمدت در سهم دارند بهتر است از سطح پیوت سالیانه برای خرید سهام استفاده کنند.
تشخیص سطوح حمایت و مقاومت با استفاده از پیوت پوینت ها
با استفاده از پیوت پوینت ها میتوان یک سری سطوح حمایت و مقاومت را در نمودار تعیین کرد که برای خرید و فروش سهم بسیار کارا می باشد. سطوح حمایت و مقاومت با استفاده از پیوت پوینت به صورت زیر تعیین می شوند.
سطوح مقاومت:
R1= ( 2 * PP ) – L
( R2 = PP + ( H – L
( R3 = H + 2 * ( PP – L
سطوح حمایت:
S1= ( 2 * PP ) – H
( S2 = PP – ( H – L
( S3 = L – 2 * ( H – PP
شکل زیر محدوده های پیوت پوینت و مقاومت و حمایت را نشان می دهد.
همانطور که در شکل بالا مشاهده می شود سه سطح مقاومتی برای نمودار تعیین شده است که نمودار هر بار با برخورد به این سطوح واکنش نشان میدهد. اما نکته جالب در بحث پیوت پوینت ها این است که خطوط مقاومت که با استفاده از پیوت پوینت ها تعیین شده است می تواند نقش حمایتی و بالعکس را نیز بازی کند و این نشان میدهد که پیوت پوینت ها تغییر سطوح را نیز به خوبی انجام میدهند.
بنابراین در صورت که با استفاده از تحلیل تکنیکال در بازار معامله میکنیم پیوت پوینت ها می توانند یک روش کارا برای خرید و فروش سهم در موقعیت های مناسب باشند که با استفاده از آن می توان محدوده های پر ریسک و کم ریسک سرمایه گذاری را شناسایی کرد.
چگونه نقطه بازگشت روند در فارکس را شناسایی کنیم؟
یکی از متداولترین فعالیتها در بین تریدرهای مبتدی معاملات روند است. یکی از مشکلات این نوع معامله تعیین و تشخیص نقطه بازگشت روند است که سرمایه گذار باید قبل از آن معامله را ببندد. برعکس این موضوع هم وجود دارد. یعنی سرمایه گذار باید بیوقفه پس از شروع یک روند جدید وارد آن شود. یک سرمایه گذار برای گرفتن نتیجه مثبت باید با استفاده از ابزارهایی مثل اندیکاتورها و واگراییها این روند هارا تشخیص دهد. در ادامه مطلب به بررسی اینکه چگونه نقطه بازگشت روند در فارکس را شناسایی کنیم؟ خواهیم پرداخت..
روند و ابزار های تشخیص آن
مسلط شدن چشمگیر فروشندگان (روند صعودی) و یا خریداران (روند نزولی) بر بازار، یک روند قوی را تشکیل میدهد. زمانی که تعداد سرمایه گذاران طرف قدرتمند و نقاط Pivot چه کمکی به ما می کند؟ حجم فعالیتهای معاملاتی آنها کاهش پیدا میکند؛ قیمت نیز در آن بازه زمانی کم میشود. در این زمان وقتی طرف ضعیفتر قدرت بیشتری پیدا میکند یک بازگشت روند رخ میدهد.
ابزار های تشخیص بازگشت نقطه روند:
- اندیکاتورهای آنالیز کننده تکنیکال
- واگرایی یا (Divergence)
- الگوهای بازگشتی روند
- سطوح (مقاومت و پشتیبانی، فیبوناچی)
- پیوت پوینت ها یا (Pivot Points)
در ادامه با این ابزار های تشخیص بازگشت نقطه روند آشنا می شویم و در رابطه با هر یک توضیحاتی داده می شود.
اندیکاتورهای آنالیز کننده تکنیکال
ابن اندیکاتور ها خود نیز انواع بسیار زیادی دارند و هرکدام روش خاصی را اعمال می کند. خوب است با برخی از انواع این اندیکاتور ها آشنا شویم.
اسیلاتور ها: این ابزار تکنیکال محدوده مورد انتطار برای معامله یا خارج از محدوده مورد انتظار را تعیین می کند. اسیلاتور ها استفاده زیادی برای شرایط پیش فروش یا خرید را در بازار مشخص می کنند؛ درحالی که بعضی از آن ها برای شناسایی روند ها استفاده می شوند.
اندیکاتور های کانال: اکثر روند های معکوس در مرز های این کانال رخ می دهد. اندیکاتور کانال قیمت به ما کمک می کند تا انواع مختلفی از کانال ها را در نمودار ها رسم کنیم.
واگرایی یا (Divergence)
در واقع اختلاف بین اندیکاتور تکنیکال و جهت قیمت را واگرایی مینامند. واگرایی سیگنالی اضافی اما در مقابل بسیار قوی است که معکوس شدن را پیش بینی میکند. پنل واگرایی در اصل یک درگاه اطلاعاتی با سیگنال های خرید و فروش است که برای همه جفت ارزها در همه بازههای زمانی قابل استفاده است.
در واگرایی به بسیاری از تفاوتهای جزئی باید توجه شود؛ زیرا در غیر این صورت دچار اشتباه میشویم. به همین دلیل این ابزار تشخیص برای همه افراد مناسب نیست.
برخی از ویژگی های پنل واگرایی:
- نمایش نکاتی برای تنظیم صحیح استاپ لاس (Stop Loss) و تیک پروفیت (take Profit)
- امکان تنطیم جفت ارز و بازه زمانی در پنجره نمودار
- ترسیم خطوط تایید واگرایی توسط اندیکاتور و مشخص کردن منطقه سیگنال
الگو های بازگشتی روند
در واقع یک الگو شکلی تکراری در تجزیه و تحلیل تکنیکال است و رفتار های روند را پیش بینی می کند. الگو ها اکثرا یک ابزار کمکی برای ساخت سطوح و داده ها و اطلاعات اندیکاتور های تکنیکال هستند.
مفهوم کاربرد عملی الگوها: مفهوم اصلی الگو ها وابسته به ثبات شکل گیری شکل اصلی آن ها است. اما باید توجه داشت که بازار آنطور که ما فکر میکنیم مرتب نیست. به بیان دیگر بایدگفت پیدا کردن یک الگوی کامل تقریبا غیر ممکن است. برای شناسایی و تشخیص یک الگو باید مهارت زیادی داشته باشید.
سطوح(مقاوت و پشتیبانی، فیبوناچی)
این یکی از ساده ترین ابزار های تشخیص نقطه بازگشت روند است. یکی از روش های رایج میان تریدر ها ساخت سطوح است. به طور مثال می توان گفت بسیاری از افراد از اعداد رند استفاده بیشتری می کنند. در این حال روی یک قیمت خاص مقدار زیادی استاپ و تیک پروفیت وجود دارد و در این زمان یک سطح مقاومت و حمایت قوی ظاهر می شود. این سطح در آینده می تواند دوباره توسط تریدر ها، یک سطح کلیدی در نظر گرفته شود.
پیوت پوینت ها یا (Pivot Points)
این ابزار تشخیص نقطه بازگشت روند نقاط محوری و کلاسیک هستند. پیوت پوینت ها میان سه سطح مقاومت و حمایت قرار گرفته اند که در آن ها فضای فارکس دچار تغییر می شود.
جمع بندی
ابزار های تشخیص نقطه بازگشت روند در فارکس انواع بسیاری دارند اما هیچ یک از آن ها کامل نیستند. نباید آن ها را با یکدیگر ترکیب کنیم زیرا باعث سردرگمی ما می شود و نتایج مثبتی ندارد. باید همیشه توجه داشته باشیم که بازار مالی را نمی توان به طور دقیق پیش بینی کرد. پس اگر این اندیکاتور های نام برده خواسته های شمارا برآورده نکردند به این معناست که از اندیکاتور صحیحی اسفاده نکرده اید و یا روش کار با آن را به درستی یاد نگرفته اید.
آموزش شناسایی فوری و سریع انواع پیوت در بورس|پیوت چیست ؟
پیوت در بورس جز نقاط پر اهمیت قیمتی است، آن جا همان جایی است که قیمت از خود عکس العمل مثبت یا منفی بروز می دهد، نقاط سرنوشت سازی در نمودار بوجود می آید که قیمت را به بالا یا پایین پرتاب می کند، پیوت در بورس در نمودار نقاط Pivot چه کمکی به ما می کند؟ های قیمتی به راحتی قابل مشاهده است:
خوب به شکل بالا دقت کنید این نقاط در نمودار بانک ملت در حدودا 8 ماه تشکیل شده اند، نقاطی که با مستطیل نشان داده شده باعث شده اند که قیمت یا از حرکت بیاستد یا مجدد شروع به حرکت کند، سد جلوی راه قیمت شده اند یا سکوی پرش چنین نقاطی با چشم و با اولین نگاه به نمودار ها قابل مشاهده اند.
اما پیوت ها به همین سادگی نیستند، انواع مختلفی دارند که با محاسبات مختلف در نمودار می توان آنها را بدست آورد. در ادامه به انواع محاسبات پیوت و انواع خاص آن اشاره خواهیم داشت با ما همراه باشید.
شناسایی پیوت مینور و ماژور
همان طور که در شکل بالا مشاهده کردبد مناطقی هستند که قیمت را تکان می دهند ما به آنها پیوت می گوییم، اما باید توجه داشته باشیم پیوت ها در هر تایم فریمی شکل می گیرند و اهمیت خاص خود را نیز دارا می باشند، بعضی پیوتها مانند پیوت های شکل بالا نیستند یعنی به راحتی با اولین نگاه قابل تشخیص نیستند برای بدست آوردن و دیدن این پیوت ها نگاه عمیق تر و باز تری به تکنیکال و نمودار لازم است با هم به شناسایی پیوت های مینور و ماژور مشغول شویم.
پیوت مینور
در شکل زیر شاهد یک ترند یا روند صعودی هستیم، در طی یک روند صعودی بارها و بارها نمودار به طرق مختلفی خلاف جهت روند صعودی حرکت می کند اما همچنان رویه مثبت خود را حفظ کرده و ادامه می دهد، به این خلاف جهت حرکت کردن ها اصلاحات میان روندی گفته می شود.
این اصلاحات محل هایی است که بازیگران بازارهای مالی از سهام نوسان می گیرند و در راستای رسیدن به اهداف بالاتر پول ذخیره می کنند، وقتی همچنان روند ما ادامه دارد و اصلاحات ما کوتاه است ( در مقایسه با موج قبلی خود) پیوت های مینور تشکیل می شوند.
همین مسئله در روند نزولی یا رنج ها نیز حاکم است، مناطقی که روند کلی و رویه اصلی بازار را تغییر نمی دهند ولی نقاط چرخش نمودار به حساب می آیند و در جهت ادامه رویه فعال و قوی بازار تشکیل شده اند.
به شکل زیر توجه کنید:
سهمی که در شکل بالا مشاهده می کنید پالایش نفت اصفهان است، نقاط چرخش کوچک با فلش های آبی رنگ مشخص شده اند آنها نقاطی هستند که در راستای روند صعودی اولیه و روند نزولی که در امتداد روند قبلی شکل گرفته است به وجود آمده اند.
کاملا واضح است پیوت در بورس و در هر جایی که ما با نمودار قیمتی سر و کار داریم به راحتی مسیر رشد و افت نمودار را به ما نشان می دهند از اتصال پیوت ها به یکدیگر معمولا خطوط ترند رسم میشود که با امتداد آنها به پایان یا آغاز یک روند یا رنج پی می بریم.
پیوت ماژور
همان نقاطی که در ابتدای مقاله نیز با هم در موردشان صحبت کردیم، مناطقی که باعث چرخش واقعی نمودار می شوند.
مینورها در طی یک روند به ادامه ترند کمک می کنند، اما ماژورها باعث تغییرات بزرگ نموداری می شوند، آنها همه چیز را تغییر می دهند پیوت های ماژور زمانی تشکیل می شوند که تغییر عمده ای در حال شکل گرفتن است و دیگر رویه سابق بر بازار حاکم نیست، پالایش نفت اصفهان را به خاطر دارید:
این بار نیز به همان شکل نگاه می کنید، اما با تفاوت دور شدن از قیمت.
وقتی کمی از زوم نمودار کم کنیم وضوح قیمت کمتر می شود و نوسانات کوچک با راحتی قابل تشخیص نیستند، اینجاست که به صورت واضح می توانید مناطقی را بیابید که قیمت را به طرز واقعی تغییر داده اند، در شکل بالا پیوت شماره 1 یک رنج میان مدتی را تبدیل به یک روند صعودی بزرگ کرده است، پیوت شماره 2 اما این روند را خاتمه داده باعث شده نمودار روند صعودی را با رنج و بعد از آن با روند نزولی جایگزین کند، پیوت شماره 3 روند پر قدرت نزولی را شکست داده و یک رنج بزرگ راه انداخته است.
اینها پیوت های ماژور هستند، تغییر اساسی ایجاد کرده اند باعث شده اند نمودار و قیمت حرکاتی را از خود بروز دهد که تا به قبل به رویه دیگری ادامه می داده است. همواره در خاطر داشته باشید ماژورها تغییر می دهند مینورها ادامه.
پیوت در تحلیل تکنیکال
خوب تا به اینجا معنی پیوت در نمودار را به خوبی درک کردیم، دیدیم چگونه پیوت های کوچک رویه را ادامه می دهند و پیوت های بزرگ و ماژور باعث تغییر رویه قبلی می شوند، پیوت در بورس اما به طرق دیگری نیز قابل محاسبه است.
پیوت های نمودار را کنار بگذاریم به سراغ قیمت برویم حتما میتوانیم با محاسبات ریاضی نیز پیوت های معتبری را طراحی کنیم که در آینده برای ما کاربرد داشته باشند.
پیوت های محاسباتی، پیوت هایی کمکی در تکنیکال
برویم با قیمت محاسبات ریاضیات، نقاط حساس نمودار را پیدا کنیم:
در نمونه بالا شاهد محاسبه پیوت به روشی ساده هستیم، بعد از محاسبه پیوت r و s نیز محاسبه شده اند.
R ها همان resistance ها همان مقاوت ها هستند و S ها همان support ها یا حمایت ها هستند، اینها به راحتی در نمودار به ایفای نقش می پردازند، خوب دقت کنید در هر تایم فریمی شما می توانید بالاترین قیمت، پایین ترین قیمت و قیمت بسته شدن نمودار را در فرمول بالا قرار دهید و از طریق آن قیمت هایی را بدست بیاورید که نقاط Pivot چه کمکی به ما می کند؟ احتمالا در گذشته به آن عکس العمل داشتیم و در آینده نیز با عکس العمل هایی از نمودار در این نقاط مواجه می شویم.
نکته اساسی در مورد پیوت های محاسباتی این است، که اگر ما در یک مدت 3 ماهه به محاسبه آن ها می نشینیم، اعتبار بیشتری پیدا می کنند تا اینکه ما بخوایم پیوتی در تایم یکماهه را محاسبه کنیم.
پیوت در بورس
انواع پیوت چه محاسباتی چه پیوت های مینور و ماژور یک قصد بیشتر ندارند، آن هم پیدا کردن نقاط چرخش اساسی بازار است.
در دوره بیت کوین و رمز ارزها به صورت مفصل روش هایی برای تحلیل بر اساس پیوت ها را مطرح کرده ام پیشنهاد می کنم برای داشتن یک استراتژی معاملاتی معتبر و سیستم تحلیلی قوی این دوره را تهیه کنید.
پیوت در بورس تهران تاثیر زیادی دارد، نمودار سهام بورس تهران به راحتی آب خوردن به پیوت های نموداری عکس العمل نشان می دهند، پیوت های محاسباتی نیز معمولا در آتی قیمات سهام تاثیر گذارند، شما می توانید با نگارش فیلتری در سایت tsetmc پیوت های محاسباتی دقیقی در سهام بورس تهران را در یک پنجره ببینید، در آینده ای نزدیک این فیلتر را در همین صفحه در اختیارتان قرار خواهیم داد.
شناسایی نمودار پیوت
خوب برویم به سراغ روش دیگری در نمودار برای پیدا کردن پیوت ها، پیوت های مینور و ماژور راه های تشخیص دیگری نیز دارند یا بهتر بگوییم تعاریف متعددی در زمینه پیوت های مینور و ماژور وجود دارد.
تغییرات قیمت به صورت واضح در نمودار اولین تعریف از پیوت ماژور است، اینجا به روش های دیگر پیدا کردن پیوت مازور و مینور اشاره خواهیم کرد.
حتما مقاله فیبوناچی را مطالعه کرده اید، اگر نه همین الان به مطالعه آن مقاله بشینید، روش رسم فیبوناچی در اینجا به ما کمک بسیار زیادی خواهد کرد.
به شکل زیر دقت کنید و توضیحات را کامل بخوانید:همانطور که در شکل بالا مشخص است، ما دو فیبوناچی برای دو موج مختلف رسم کرده ایم، یکی از آنها ریز موجی در موج صعودی بزرگ است در تعاریف پیووت های تکنیکال قیمت اگر بیش از 38 درصد موج قبلی خود را اصلاح کند و به سمت روند برگشت داشته باشد در ان نقاط پیوت تشکیل شده است، با این تعریف در موج اولیه که فیبوی آن به صورت رنگی و پشت زمینه دار است ما پیوت ماژور نداریم.
اما در فیبوی بزرگ ما شاهد افت قیمتی تا زیر 38 فیبو هستیم و بعد از آن می بینیم قیمت کمی بالا رفته و مجدد به ریزش ادامه داده است، این پیوت می تواند یک پیوت ماژور باشد که با شکستن سطح آن روند به حالت نزولی شارپ به پایین آمده است.
ماژورها و تغییر فاز مکدی
تا اینجای مقاله یاد گرفتیم می توان سطوح ماژور و مینور را به صورت چشمی یا با محاسبات یا با کمک فیبوناچی محاسبه کرد، حالا برویم به سراغ مکدی، این اوسیلاتور محبوب در تمامی بازار های مالی به جرات می توان گفت از نظر قدرت تشخیص و کاربرد بهترین اوسیلاتور بازار مکدی است، این اوسیلاتور با واگرایی و خطوط مختلف داخل خود می تواند راه گشای تغییرات نمودار و تغییر فاز بازار از صعودی به نزولی و بلعکس باشد.
در شکل بالا سه خط عمودی را ببینید، تغییر فاز در مکدی از مثبت به منفی نیز اتفاق افتاده است، این موضوع اختلاف نظری بین روش انتخاب ماژور ها ما بین فیبوناچی و مکدی به وجود می آورد، در شکل بالا اولین تغییر فاز در میانه روندی بزرگ تشکیل شده است.
دقت کنید این محل در فیبوناچی به عنوان ماژور محاسبه نشده است، لذا باید به این موضوع دقت کنیم که اطلاحات میان روند بیشتر مینور هستند تا ماژور اما هردو این روش ها به طریقی ما را به سر منزل مقصود می رسانند، در نمودار بالا بعد از خط دوم عمودی و ریزش نمودار اولین حمایت جدی و تشکیل یک ماژور مکدی در نقطه ای اتفاق می افتد که در گذشته نیز شاهد عکس العمل به آن بوده ایم.
کلام آخر
این مقاله باز هم بروز خواهد شد و وعده ما در زمینه فیلتر پیوت های بورسی عملی می شود، اما لازم می دونم یک نکته رو متذکر بشم، ما اینجا چند روش برای پیدا کرد پیوت های ماژور مطرح کردیم.
اینکه بخواهیم از همه آنها در نمودار استفاده کنیم کار بسیار غلطی است، راه حل ما فقط و فقط استفاده از یک روش است نه شیفت کردن بین روش های محاسباتی، لذا از این به بعد یک روش از روش های بالا را برای محاسبه پیوت انتخاب کنید و دیگر روش خود را تغییر ندهید.
منتظر ما باشید با مقالات بیشتر…
سوالات متداول :
معنی پیوت در بورس چیست ؟
پیوت در بورس جز نقاط پر اهمیت قیمتی است، آن جا همان جایی است که قیمت از خود عکس العمل مثبت یا منفی بروز می دهد، نقاط سرنوشت سازی در نمودار بوجود می آید که قیمت را به بالا یا پایین پرتاب می کند.
پیوت های محاسباتی دقیقا چه هدفی را دنبال می کنند؟
انواع پیوت چه محاسباتی چه پیوت های مینور و ماژور یک قصد بیشتر ندارند، آن هم پیدا کردن نقاط چرخش اساسی بازار است.
آیا بهتر نیست از چند روش محاسباتی برای پیوت استفاده کنیم ؟
راه حل ما فقط و فقط استفاده از یک روش است نه شیفت کردن بین روش های محاسباتی، لذا از این به بعد یک روش از روش های بالا را برای محاسبه پیوت انتخاب کنید و دیگر روش خود را تغییر ندهید.
دیدگاه شما