فردا (۲ آبان ماه ۱۴۰۱) اوضاع بورس چگونه خواهد بود؟
برای پیش بینی بورس فردا باید ببینیم چه اتفاقاتی در بورس امروز رخ داد و چه اتفاقاتی در بورس فردا تاثیرگذار خواهد بود و سپس با توجه به مجموع این اتفاقات ببینیم چه چیزی در انتظار بورس فردا است.
بورس امروز شرایط نسبتا سختی را دنبال کرد و پس از چند روز کمنوسان و متعادل، بار دیگر شاهد ریزش بخش بزرگی از نمادهای بازار بودیم به طوری که در انتهای معاملات امروز، بیش از ۶۸ درصد از نمادها در محدوده منفی به کار خود پایان دادند.
شاخص کل بورس طی روز جاری با کاهش ۰.۹۳ درصدی همراه شد و با شکست مرز ۱.۳ میلیون واحدی، به محدوده ۱.۲۹۶ میلیون واحد رسید. در سمت دیگر شاخص هموزن که شرایط بهتری نسبت به شاخص کل بورس داشت، بازدهی منفی ۰.۳۴ درصدی را به ثبت رساند تا رنگ زمینه نقشه بازار امروز به رنگ سرخ درآید. ارزش معاملات خرد سهام نیز با ثبت عدد ۲۱۳۰ میلیارد تومانی در محدوده رکودی باقی ماند و شاهد خروج ۱۸۳ میلیارد تومان پول کدهای حقیقی از چرخه بازار بودیم.
بسیاری از کارشناسان اعتقاد داشتند که انتشار صورتهای مالی ۶ ماهه و گزارش عملکرد شرکتها در فصل تابستان میتواند بورس تهران را به یک روند صعودی جدید و حداقل در کوتاهمدت هدایت کند اما بازار امروز نشان داد که گویا ابهامات قدرت بیشتری نسبت به دلایل بنیادی پیدا کردهاند و اجازه حرکتهای پرقدرتی را به بازار نمیدهند. البته فعلا شرایط به شکلی هست که امید برای یک روند صعودی از بین نرفته باشد اما باید گفت که اکنون کمی سختتر از گذشته شده است. حال با بررسی عوامل تاثیرگذار بر روندهای روزانه به پیشبینی بورس فردا خواهیم پرداخت.
زنجیر ابهام در پای بورس
رکود این روزهای بورس تهران حاصل دلایل بسیار مختلفی است که طی دو سال گذشته هرکدام به نوعی در جهت از بین رفتن اعتماد سرمایهگذاران به بورس تهران تاثیرگذار بودهاند و همچنان نیز بر طبل این موضوع میکوبند. یکی از مهمترین این موضوعات که بازار سرمایه به آن توجه ویژهای داشت، موضوع مذاکرات هستهای و احتمال احیای برجام بود که اکنون باتوجه به شرایط موجود و خبرها و سخنانی که از طرفین به گوش میرسد، به تکیهگاهی متزلزل تبدیل شده و چشمانداز سیاسی و اقتصادی کشور را با چالشی جدی مواجه کرده است تا بورس تهران نیز به عنوان نمایی از این دو موضوع، در ناامیدی و رکود به سر ببرد.
مباحث دیگر را نیز باید به مسائلی همچون بازارهای جهانی و شرایطی که در آنجا حاکم است، وضعیت مبهم بودجه سال ۱۴۰۲، تعدیل چشمانداز سودآوری بسیاری از شرکتهای بزرگ، مشکلات داخلی بازار سرمایه همچون کمبود نقدینگی شرکتها و هلدینگهای بزرگ، مسائل و چالشهای بازارگردانی و معاملات الگوریتمی و. اشاره کرد.
گزارشهای تابستان همچنان بر بورس تاثیرگذارند
شرایط از منظر بنیادی اما همچنان به سختی دیگر متغیرها نرسیده است. طی هفته قبل و هفته جاری اغلب شرکتها، گزارشهای فصلی خود را منتشر کردند و وضعیت عملیاتی و سودآوری آنها به طور مناسبی ادامه یافته است اگرچه برخی نیز با چالش مواجه شدهاند. تاثیر این گزارشها حتی در بازار امروز نیز مشهود بود و در برخی از صنایع شاهد معاملات خوبی در تکسهمهایی بودیم که وضعیت مناسبی را از فصل تابستان مخابره کرده بودند. برای مثال از این صنایع میتوان به گروه خودرویی، غذایی، زراعت، دارویی و. اشاره کرد که برخی از نمادهای آنها توانستند در جهت مخالف کلیت بازار حرکت کنند و بازدهی مثبتی را به ثبت برسانند.
این موضوع با وجود شرایط سختی که بورس تهران در حال پشت سر گذاشتن آن است، همچنان میتواند در روزهای آینده نیز برخی سهام را با تقاضای مناسبی همراه کند.
مرز روانی ۱.۳ میلیون واحدی بورس شکسته شد
امروز و با کاهش نزدیک به یک درصدی شاخص کل، مرز ۱.۳ میلیون واحدی شکسته شد و کندلها به زیر آن نفوذ کردند. این موضوع از لحاظ روانی تاثیرگذار خواهد بود و احتمالا تا حدودی به فشار عرضهها بیانجامد اما اگر از منظر تکنیکالی به وضعیت نماگر اصلی بورس تهران نگاهی بیاندازیم، امید برای برگشت هنوز از بین نرفته است. همانطور که در گزارش روزهای گذشته نیز اشاره شد، شاخص کل بورس در محدوده ۱.۲۷ تا ۱.۳۱ میلیون واحدی از حمایت مناسبی برخوردار است و تا زمانی که کف این محدوده شکسته نشود، میتوان به توقف ریزشهای بیشتر امیدوار بود. با این وجود اما باید اعتراف کرد که شرایط سختتر از قبل شده است و هدف بعدی شاخص کل بورس محدوده ۱.۲۸۷ میلیون واحد خواهد بود.
پیش بینی بورس فردا
بنابراین به طور کلی برای بازار فردا میتوان روندی نزولی را در نظر گرفت و در این میان همچنان تقاضا برای برخی نمادهایی که از لحاظ بنیادی پشتوانه قویتری نسبت به باقی سهام دارند، وجود خواهد داشت.
سوار ترن احساسات معامله گران نشو
Your browser does not support the video tag. قطعاً اگر در یکی از بازارهای مالی مثل بورس ایران، فارکس، کریپتوکارنسی (ارز دیجیتال) و بورس جهانی مدتی فعالیت داشته باشید؛ میدانید که نوسان ذات بازارهای مالی هست. افرادی که در این بازارهای مالی فعالیت دارند با توجه به نوسانات بازار درگیر یک چرخه احساساتی میشوند. این چرخه احساسات معامله گر را ما به ترن احساسات معامله گران تشبیه کردهایم آشنایی با چرخه بازار که در بعضی مواقع باعث نابودی معامله گران میشود. اما در مسیر این چرخه احساسات ما درگیر چه حالاتی میشویم و این احساسات چرا به وجود میآید؟ حتماً تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید تا شرایط احساسی بازار را بهتر درک کنید، اینکه الآن در چه مرحلهای از چرخه احساسات هستید تا بتوانید بر اساس شرایط مختلف بهترین تصمیم را بگیرید.
مرحله اول چرخه احساسات معامله گر: حس خوشبینی
اولین احساسی که اکثر افراد در بدو ورود به بازارهای مالی درگیر آن میشوند حس خوشبینی هست. دلیل این حس خوشبینی به بازار این هست که ما زمانی وارد یک بازار مالی میشویم که اطرافیان ما در این بازار مالی معامله گری میکنند و سود خوبی به دست میآورند. ما وقتی سودآوری دوستانمان را میبینیم با یک حس خوشبینی وارد آن بازار مالی میشویم. گاها ممکن است حسرت بخوریم که ایکاش زودتر با این بازار مالی آشنا میشدیم.
مرحله دوم: شور و شوق
بعدازاینکه افراد با یک حس خوشبینی وارد هر بازار مالی میشوند و شروع به معامله گری میکنند؛ به علت اینکه احتمالاً در زمان رشد وارد بازار شدهاند اکثر معاملاتشان همراه با سود خواهد بود. در این مرحله اعتمادبهنفس افراد بالا میرود و با این تفکر که چقدر راحت داریم سود میکنیم بسیار حس شور و شوق پیدا میکنند. با خود تصور میکنند که اینجا همانجایی هست که من میتوانم به تمام آرزوهایم برسم و پولدار شوم.
مرحله سوم: هیجان
بعدازاین تصمیم میگیرم که دوستانم را به این بازار دعوت کنم. بعدازاین به مرحلهای میرسیم که ما درگیر اوج هیجان هستیم زمانی که ما هر چیزی میخریم سود میکنیم. اعتمادبهنفس خیلی خیلی بالاتری پیدا میکنیم؛ به خاطر این اوج هیجان تصمیم میگیریم پول و سرمایه خود را بیشتر کنیم. مثلاً با خود تصور میکنیم که الآن با ده میلیون تومان ۵۰ درصد سود کردم، اگر ۱۰۰ میلیون تومان داشتم سود خیلی بیشتری به دست میآوردم. تصمیم میگیرم برای افزایش سرمایه از کارگزاری اعتبار بگیرم و یا وام بگیرم. گاها هم افراد به فروش خانه، ماشین و سایر داراییها رو میآورند. تا جایی که توان دارند پول جور میکنند، قرض میکنند و … و همه این پولها را به بازار میآورند.
مرحله چهارم: رضایتمندی
درنهایت در پایان موج صعودی به مرحلهی اوج بازار میرسیم جایی که همزمان با یک حس غرور احساس رضایت شدیدی از خودداریم. این مرحله، مرحله رضایتمندی در چرخه احساسات معامله گر هست. با توجه به اینکه هر تحلیلی میکنیم کاملاً درست است تصور میکنیم که خیلی حرفهای هستیم و تمام بازار را میتوانیم کاملاً پیشبینی کنیم. اینجا هست که به سراغ دوستان و آشنایان میرویم، پرتفوی پرسود خود را به آنها نشان میدهیم. آنها را شماتت میکنیم که اگر شما هم آن زمان که این بازار مالی را معرفی کردم وارد بازار میشدید کلی سود میکردید. به آنها پیشنهاد میدهیم که بهتر هست پولتان را به من بسپارید تا برایتان سود بسازم. این پیشنهاد در نقطه اوج بازار بدترین ریسک ممکن هست.
مرحله پنجم: اضطراب
بعدازاین وارد مرحله اضطراب از چرخه احساسات معامله گر میشویم. جایی که ریزشهای اولیه بازار شروع میشود. افراد در این مرحله کمی ترسیدهاند؛ اما ذهنشان خیلی سریع آنها را آرام میکند. در ریزشهای اولیه افراد بهجای اینکه بهعنوان یک معامله گر حرفهای از بازار خارج شوند؛ اتفاقاً برعکس اقدام به خرید میکنند. آنها بر این باور هستند الآن فروشندهها ارزش داراییشان را نمیدانند.
مرحله ششم: انکار
بعدازاین با ادامه ریزشها افراد ضررهای خود را انکار میکنند. در فاز انکار از چرخه احساسات معامله گر، تصور آنها این است که این ریزشها موقتی است. در جواب به افرادی که شاید به آنها خورده بگیرند و شماتتشان کنند که چرا اینقدر متضرر شدهاند، این جمله کلیشهای رو به زبان میآورند: که من یک سرمایه گذار بلندمدت هستم و با این ریزشهای مقطعی از بازار خارج نمیشوم. یکی دیگر از این جملات خطرناک که این معامله گرها به زبان میآورند این هست که تا زمانی که از یک معامله خارج نشوی متضرر نشدهای. وقتی افراد در فاز انکار کردن هستند با خود میاندیشند که امکان ندارد چیزی که به این خوبی تحلیل کردم بیشتر از این ریزش کند. تمام این ریزشها یک فرصت دیگر برای خرید است و با میانگین کم کردن دوباره شروع به خرید میکنند. درواقع آنها چاقوی در حال سقوط رو دوباره میگیرند. در ابتدای مقاله عنوان کردم که نوسان ذات بازارهای مالی است؛ یعنی همه ما معامله گران میدانیم بعد از هر رشدی یک ریزش هم وجود دارد. زمانی که بازارها در حال رشد هستند درواقع هر چه بیشتر به نقطه اوج خود نزدیک میشوند. کاملاً مشخص هست که ما زمان ریزش هیچ بازار مالی را نمیدانیم.
این را میدانیم که هرروزی که بازار رشد میکند به تاریخ احتمالی ریزش نزدیکتر میشود. پس بهتر است که بهجای اینکه در آشنایی با چرخه بازار نقطه اوج بازار بیشترین ریسک ممکن را انجام دهیم و در ریزشهای اولیه بازار درگیر چرخه احساسات معامله گر شویم، خیلی منطقیتر بهعنوان یک معامله گر حرفهای با استراتژی معاملاتی خود بهموقع از بازار خارج شویم و درگیر ترن احساسات نشویم. تا اینجا نیمه اول چرخه احساسات معامله گر که اسم آن را ترن احساسات معامله گران گذاشتیم را توضیح دادم در ادامه مقاله، با ادامه مسیر چرخه احساسات معامله گر آشنا خواهید شد. با ما همراه باشید.
مرحله هفتم: ترس
مرحله بعد از ترن احساسات (چرخه احساسات معامله گر) مرحله ترس هست که ویدیو آن را به زودی در سایت میگذاریم. مرحله ترس جایی هست که بخش زیادی از سرمایه ما از بین رفته و سرمایه هایی هم که دیگران به ما سپردهاند نابودشده است. اینجا ایکاش گفتنها شروع خواهد شد. ایکاش همان ابتدای ریزش از بازار خارج میشدم. در مرحله ترس با خود میگوییم شاید واقعاً بازار قرار نیست برگردد، واقعاً افرادی که داشتن میفروختند از ما عاقلتر بودند.
مرحله هشتم: ناامیدی
از این مرحله به بعد تازه اشتباهات بزرگتر ما شروع میشود. در مراحل بعدی با ادامه ریزشها درگیر احساس ناامیدی میشویم. مرحله ناامیدی دقیقا جایی هست که بازار یک روز مثبت میشود و ما را کمی امیدوار میکند ولی باز چندین روز منفی میشود و ما دائماً ناامید خواهیم شد. در این مرحله ما به دنبال پیدا کردن مقصر هستیم و هنوز حاضر نیستیم مسئولیت اشتباهات و ضررهای خود را بپذیریم. شروع به توجیه کردن میکنیم. اینکه بازار دولتی هست، دستوری هست، رانتی هست و فلانی باعث شد من در این بازار مالی سرمایه گذاری کنم.
مرحله نهم: وحشت
مرحله بعدی از چرخه احساسات معامله گر وارد دوره وحشت میشویم جایی که ضررهای ما آنقدر زیاد شده که فشارهای روانی بسیار زیادی را باید تحملکنیم. قسطهای وام را باید پرداخت کنیم اما توان پرداختش را نداریم. تاریخ سررسید تسویه اعتبار کارگزاریهاست و کسانی هم که پول خود را به سراغ پولشان را میگیرند.
مرحله دهم چرخه احساسات معامله گر: تسلیم
در این شرایط آنقدر فشار روانی زیاد است که دیوانه میشویم. به مرحله بعدی از چرخه احساسات معامله گر میرویم و تسلیم بازار خواهیم شد. با خود میگوییم که هرچقدر صبر کردیم کافی است و واقعاً نباید بیشتر صبر کرد.
مرحله یازدهم : دلسردی و درماندگی
الآن هم خودمان به پول احتیاج داریم و هم باید پول دیگران را پس دهیم. پس بهترین راه این هست که از بازار خارج شویم. بعد از مرحله تسلیم در چرخه احساسات معامله گر حس دلسردی و درماندگی به سراغ ما میآید. جایی که شکست را پذیرفتهایم و تمام سرمایه خود را از دست دادیم. هیچ راهحلی هم برای حل این مشکل نداریم. در این مرحله با خود میگوییم که این بازار از اول هم مناسب سرمایه گذاری نبود و باید سراغ یک بازار مالی بهتر بروم. در مرحله دلسردی، اگر یک نفر که شرایط یکسانی با ما داشته باشد بازار دیگری را به ما پیشنهاد کند؛ با حس امیدواری که به ما میدهد دوباره برای ما حس خوشبینی به آن بازار را ایجاد میکند. ما دوباره با حس خوشبینی سراغ بازار مالی جدید میرویم و احتمالاً این ترن احساسات معامله گر دوباره برای ما اتفاق میافتد.
مرحله دوازدهم: افسردگی
در مرحله آخر ریزش بازار درگیر افسردگی میشویم. در مرحله افسردگی از چرخه احساسات معامله گر همه مردم را مقصر میدانیم و در افسردگی کامل حس و حال هیچ کاری را نداریم. اینجا میفهمیم که این بازار ما را نابود کرد و همه مسئولین و دوستانی که باعث شدن ما وارد این بازار مالی شویم را نفرین میکنیم.
مرحله سیزدهم: امید
در ادامه مسیر کمکم یک سری رشدهای نسبی در بازار اتفاق میافتد که ما را کمی امیدوار میکند. این تصور برای ما ایجاد میشود که شاید بازار میخواهد برگردد و شرایطش بهتر شود. ولی شاید هم ادامهدار نباشد و بعد از چند روز مثبت شدن دوباره ریزشی شود. پس هنوز برای ورود مجدد به بازار زود است و باید چند روزی صبر کنم و بعد تصمیم بگیرم.
مرحله چهاردهم: آسایش
در مرحله بعدی از چرخه احساسات معامله گر وقتی میبینیم رشد بازار ادامه داشت کمکم حس تسکین و آسایش خاطر به سراغ ما میآید. اینکه ظاهراً بازار رونق گرفته و شرایطش بهتر شده است فکر ما را درگیر میکند. ولی بر اساس تجربه قبلی بهتر است که با پول کمتری معامله کنم. تصمیم میگیرم که خیلی پر ریسک وارد بازار نشوم تا بازار را رصد کنم و اگر روند صعودی ثابت آشنایی با چرخه بازار شد بعد سرمایه بیشتری وارد کنم.
مرحله پانزدهم: خوشبینی
در ادامه مسیر با انجام معاملاتی که داریم و سودهای احتمالی که به دست میآوریم دوباره همان حس خوشبینی سراغ ما میآید. بعد از حس خوشبینی بعدازاینکه دیدیم دوباره تحلیلهای ما کاملاً درست است دوباره احساسات شور و شوق در ما ایجاد میشود. مجدد سراغ گرفتن اعتبار، وام میرویم و درگیر همین ترن احساسات معامله گر خواهیم شد. ترن احساسات (چرخه احساسات معامله گر) همیشه در حال حرکت است. حالا که ترن احساسات را شناختید از شما میخواهم که ویدیوی بالای این صفحه را چندین بار مشاهده کنید.
روانشناسی معامله گری در بازار های مالی
همواره خرید و فروش در بازارهای سرمایه با مسائل گوناگون روانشناسی همراه بوده و عدم اطلاع و درک درست از این مقوله، سبب بروز مشکلات فراوانی برای فرد معامله گر (تریدر) خواهد شد.
بسیاری از افراد علی رغم استفاده از روش های صحیح تحلیل تکنیکال، کارنامه موفقی در پایان سال از آشنایی با چرخه بازار خود بجای نمی گذارند و یا حتی پس از ضررهای متوالی دچار آسیب های شدید روحی و فکری می گردند. شاید بارها از بسیاری از تریدرها شنیده باشید که در زمان انجام معاملات در سود بوده اند ولی در پایان با ضرر آن معامله را به اتمام رسانده اند بدون اینکه دلیل این اتفاق را بدانند.
راه حل این مسئله در شناخت و اجرای قوانین روانشناسی معامله است. همه ی ما در زندگی روزمره ی خود با موارد بسیاری مواجه می شویم که به طور اکتسابی یاد گرفته ایم که چگونه آن ها را مدیریت کنیم، اما بدلیل نداشتن ارتباط مستقیم با پول در معاملات مالی توان مدیریت خود را از دست می دهیم و به مشکلات متعددی برخورد می کنیم. در چنین شرایطی است که برخلاف دانش تحلیلی خود، هرآنچه انجام می دهیم بازهم نمی توانیم به سود مناسبی دست پیدا کنیم. درحالی که مشاهده می کنیم در همان بازار، در همان زمان و در همان محدوده قیمت، تریدرهای دیگر سودهای بسیار خوبی نصیب خود می کنند.
شاید از خود بپرسید که چرا با وجود اینکه دانش تحلیلی بالایی دارید، نمی توانید مثل سایر تریدرها از بازار بهره ببرید؟ برای پاسخ به این سوال باید ابتدا با مفهوم روانشناسی آشنایی داشته باشید.
روانشناسی چیست؟
اساسا روانشناسی دانشی است که به بررسی رفتار و فرآیندهای روانی میپردازد. هر دانشی دارای اهدافی مشخص است که دانشمند به دنبال دستیابی به آن هستند. بنابر این اهداف اساسی دانش روانشناسی را می توان در پیشبینی، توصیف، تبیین و کنترل رفتار خلاصه کرد.
بر همین اساس، زمانی که در مورد روانشناسی معامله گران صحبت می کنیم، در واقع هدف ما بررسی و آنالیز مکانیزم ها و الگوهای رفتاری آن هاست. در قدم اول، الگوهای رفتاری آن ها را توصیف می کنیم. سپس با استفاده از توصیف ارائه شده، پیش بینی می کنیم که تریدرها در زمان های خاص چه رفتاری از آشنایی با چرخه بازار خود در بازار نشان می دهند؟
فقط در این صورت است که می توانید الگوهای رفتاری غلط را شناسایی کنید و در جهت رفع آن الگوهای اشتباه اقدام کنید. با توجه به گستردگی مبحث روانشناسی، نمی توان انتظار داشت که مرکز تحقیقات بلاک چین که هدف اصلی آن تحقیق، آموزش، سرمایه گذاری و کمک به جامعه تریدر است، به بررسی تخصصی و عمیق الگوهای رفتاری بپردازد. اما، ذکر این نکته حائز اهمیت است که بسیاری از الگوهای رفتاری اشتباه تریدرها، از روش زندگی آن ها در کودکی تا جوانی ریشه می گیرد و تصحیح این الگو ها نیازمند رعایت اصول و داشتن انظباط شدید از سوی خود تریدر است.
اهمیت روانشناسی در معامله گری (ترید)
هنگامی که بازار را از دید تکنیکالی بررسی می کنید، راهکارهای تصحیح اشتباهات آسان به نظر می رسد، مثلا معامله ای را در نظر بگیرید که سریع از آن خارج شده اید، کافیست با بررسی عوامل تکنیکالی، دلایل خروج خود را دوباره بررسی کنید، از اندیکانور ها و اسیلاتورهای متفاوتی استفاده کنید و به مرور زمان نقطه ی خروج خود را در جای بهتری انتخاب کنید. اما شرایطی ایجاد می شود که با وجود داشتن بهترین استراتژی های معاملاتی بازهم معاملات شما سودآور نیست. راه حل این مشکل در درون خودتان قرار دارد، شما با دشمنی زیرک مواجه هستید، این دشمن همان روان شماست.
به همین علت است که برطرف کردن مشکلات فکری کار چندان ساده ای نیست. چرا که مشکل اصلی در غالب تعصب ها و موارد پیش پا افتاده پنهان گشته است. البته این پنهان شدن جزئی از سیستم دفاع روانی افراد در برابر آسیب پذیری به حساب می آید، با این حال در زمان های خاص آسیب فراوانی به افراد وارد می کند. نکته دیگر این است که روان افراد توسط احساسات آن ها کنترل می شود. درواقع رابطه تنگاتنگی میان احساسات، روان افراد و الگوهای رفتاری آن ها وجود دارد. پس می توان پیش بینی کرد که اگر شما برروی کنترل احساسات خود تسلط پیدا کنید، معاملات بهتری را نسبت به قبل انجام خواهید داد.
از آنجایی که در هنگام انجام معامله تمام احساسات افراد نظیر خشم، عصبانیت، ترس و امید به اوج خود می رسند، کنترل این احساسات نقش بسزایی در موفقیت تریدرها ایفا می کند. از سوی دیگر طمع، نداشتن سرعت عمل و اعتماد به نفس بالا از جمله احساسات مخربی است که معامله گر را به ورطه ی نابودی در بازارهای مالی می کشاند. بنابر این دانستن نقاط ضعف الگوهای رفتاری و کنترل احساسات، از ضررهای سنگین آشنایی با چرخه بازار و ورشکستگی تریدرها جلوگیری می کند.
احساسات در معامله گری
بطور کلی 6 احساس غالب در تریدها وجود دارد که در ادامه به بررسی هر یک می پردازیم:
احساس هیجان و اظطراب:هر گونه احساس برانگیزاننده، در زمانی انجام معامله، نشانه ای است که شما قسمتی از راه را اشتباه رفته اید. در واقع زمانی که در معاملات خود مضطرب هستید معمولا بیانگر این است که قوانین معاملاتی خود را نقض کرده اید، پوزیشن خرید یا فروشی به اشتباه گرفته اید و یا نباید آن معامله را انجام می دادید. در این حالت اگرسطح هیجانات خود را بررسی کنید و از خود بپرسید که چرا احساس اضطراب یا هیجان دارم، این کار به شما کمک می کند تا از معاملاتی که از همان اول نباید واردش می شدید، خارج شوید.
احساس ترس:
ترس یکی از احساسات رایج در بین معامله گران است. احساس ترس به اشکال مختلفی در بین معامله گران وجود دارد، و می تواند دلیل بسیاري از اشتباهات رایج معامله گري باشد. ترس زمانی ایجاد می شود که معامله گر وارد زیان شده باشد. ترس از ضرر کردن سبب می شود که معامله گر ضرر خود را با تاخیر شناسایی کند، و متعاقب آن ضرر بیشتری متحمل شود. همچنین ترس از بازگشت سود باعث می شود که معامله گران از معاملات خود خیلی سریع خارج شوند و به سود مطلوب خود نرسند.
در هنگامی که معامله ای وارد ضرر می شود، معامله گر باید تلاش کند که وضعیت خود را بهبود ببخشد و بجای اینکه خود را سرزنش و ملامت کند هر چه زودتر به دنبال راهکاری برای ضرر کمتر باشد. با این حال انجام اقدامات بی نظم، سریع و بدون برنامه ریزی مناسب نیستند . اقدامات باید منطقی و به تدریج در راه رسیدن به خروج از بحران باشد. معامله گر نباید وحشت کند و سریعا برای جبران ضرر خود معامله دیگری را بدون برنامه ریزی شروع کند، چراکه تکرار این اتفاق سبب از بین رفتن سرمایه افراد خواهد شد.
احساس طمع:
طمع حس غالب افرادیست که وارد بازارهای مالی می شوند. اگر شما در زندگی روزمره خود بیش از حد محتاط هستید، قاعدتا فرصت های زیادی را در معاملات سودآور بازار از دست خواهید داد، بنابراین بهتر است که وارد بازارهای مالی نشوید، چرا که بازارهای مالی ریسک پذیری خاص خود را می طلبد. طمع جزو ذات انسان است و در برخی اوقات باعث می شود تا وارد معاملاتی شویم که جز ضرر چیزی برای ما به همراه ندارد. همچنین طبع سبب چشم پوشی معامله گران بر اصول مدیریت ریسک و سرمایه می شود و ذهنیت قماربازي در معامله گران را تقویت می کند که در نتیجه آن معامله گري بدون توجه به قوانین اصولی و بر مبناي احساسات نادرست اتفاق می افتد.
احساس امید:
امید به کسب سود بیشتر یکی دیگر از احساسات محرک معامله آشنایی با چرخه بازار آشنایی با چرخه بازار گران است. اگر به زنجیره احساسات یک تریدر دقت کنیم، در می یابیم که احساس امید، طمع و ترس معمولا پشت سر هم بوجود می آیند. تریدرهایی که در معاملات خود در ضرر هستند، نشانه هایی از امید را در خود مشاهده می کنند، این تریدرها به معاملات خود فرصت بیشتري می دهند چرا که امید دارند که جهت حرکت قیمت تغییر می کند و وارد سود می شوند. با این حال اگر امید و انتظار معامله گران از حدی بیشتر شود، توانایی تحلیل درست و درک شرایط موجود از بین می رود، به طوری که معامله گران تصور می کنند می توان به سود های کلان در مدت کوتاهی دست یافت.
مثال دیگر از امید زمانی است که معامله گر براي جبران ضررهای خود وارد معاملاتی می شود که با استراتژی معاملاتیش انطباق ندارد. بنابر این امید و انتظار باید به صورت معقول و منطقی در نظر گرفته شود تا قابل دستیابی باشد، لذا انتظار بی جا و رویاپردازانه نتیجه ای جز نابودی و شکست نخواهد داشت.
اصولا امید داشتن در موارد زیر بسیار اهمیت دارد:
- امید در زمان ورود به بازار : معامله گران به امید کسب سود وارد بازارهای مالی می شوند و اگر چنین امیدی در ابتدای ورود به بازار وجود نداشته باشد مطمئنا انگیزه ای جهت ورود به بازار وجود نخواهد داشت.
- امید در زمان ضرر کردن : بدترین شکل احساس امیدواری این است که معامله گر وقتی در ضرر است به تغییر روند قیمت امیدوار باشد و بدون رعایت حدضرر اقدام به نگه داری دارایی خود کند.
احساس خستگی:
درست است که خستگی بیشتر به عنوان یک وضعیت جسمی به حساب می آید، اما می توان آن را به نوعی در طبقه بندی احساسات قرار داد. احساس خستگی سبب می شود تا تمرکز تریدرها به پایین ترین حد ممکن برسد.
شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که بارها در یک جفت ارز اقدام به پوزیشن گیري کرده باشید بدون آنکه بدانید دنبال چه بوده اید و یا شرایط ورود به یک معامله را بدلیل حواس پرتی از دست داده اید، تمامی این ها نشان دهنده ی پایین بودن تمرکز است که در نتیجه خستگی بوجود می آید. بر همین اساس پیشنهاد می کنیم که در ابتدا اولویت های خود را مشخص کنید و در حین معامله همه ی فعالیت های جانبی را کنار بگذارید.
احساس نا امیدي:
نا امیدي اغلب به دلیل احساسات اشتباهی که در فوق اشاره شد بوجود می آید. درواقع هنگامی که معامله گران معامله اي را از دست می دهند، هیجانات بر آن ها غلبه می کند تا پوزیشن دیگری برای ورود به معامله پیدا کنند، در این حالت استراتژی معاملاتی خود را فراموش کرده و پوزیشن اشتباهی انتخاب می کنند که سبب ضرر کردن آن ها می شود، در نتیجه احساس نا امیدی و سرخوردگی به سراقشان می آید که این احساس نا امیدی تمام الگوهای رفتاری اشتباه را تشدید خواهد کرد.
نتیجه گیری
احتمالا هر تریدری می داند که آشنایی با مباحث روانشناسی اثرات بزرگی بر روي عملکرد معاملاتیش خواهد داشت. با این وجود احساسات از راه هاي بسیار پیچیده اي تصمیمات معامله گري را تحت تاثیر قرار آشنایی با چرخه بازار می دهند و در نگاه اول چندان واضح به نظر نمی رسند. واضح ترین مسئله ی نشان دهنده تسلط ترس بر تصمیمات معامله گري شما این است که در پیاده سازی نقشه معاملاتی خود دچار شک و تردید می شوید.
اگر متوجه شدید که با وجود شرایط مناسب برای ورود به یک معامله، بطور مداوم فرصت هاي معاملاتی خود را از دست می دهید، باید تلاش کنید تا ریسک پذیری خود را بالا ببرید. از بین بردن امکان به خطر انداختن پول و کاهش سطح ریسک سرمایه، معمولا به شما کمک می کند تا اشتباهات ناشی از ترس را در معاملات خود کاهش دهید اعتماد به نفس لازم را بدست آوردید.
همچنین قوانین خود براي ورود به معامله را مکتوب کنید و به صورت یک چک لیست قبل از ورود به معامله آنها را یک به یک چک کنید، این کار نیز کمک می کند تا ترس از ورود به معامله را از بین ببرید اگر شما درباره کیفیت استراتژی معاملاتی خود دچار خوش بینی مفرط باشید، احتمالا تعداد معاملات بیشتری را انجام خواهید داد و حواستان به این نکته نیست که امکان دارد معامله ها شکست هم بخورند. از این گذشته، معامله گرانی که سرمایه کمتری دارند، احتمال بیشتری وجود دارد تا در یک معامله پر ریسک شرکت کنند، چرا که می خواهند با انجام آن معامله ی پر ریسک میزان سرمایه خود را افزایش دهند. در این فرآیند احساسات غالب عبارتند از طمع و اعتماد بنفس بیش از حد و نادانی!
بهترین روش، کاهش حجم معامله، ایجاد سبد خرید و رعایت اصول مدیریت ریسک براي جلوگیری از افت زیاد سرمایه است.
پاسخ دندانشکن نخست وزیر سابق قطر به منتقدان افزایش قیمت نفت
اقتصادنیوز: نخست وزیر سابق قطر به منتقدان افزایش قیمت انرژی گفت: آنهایی که منتقد افزایش قیمت انرژی هستند، فراموش کرده اند که خود مالیات های هنگفتی را بر مشتقات انرژی در کشورشان آشنایی با چرخه بازار وضع می کنند.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از مهر، نخست وزیر سابق قطر، گفت: با توجه به تورم اقتصادی کنونی، قیمت هر بشکه نفت باید به ۲۵۰ دلار می رسید. برخی از افزایش قیمت انرژی گلایه میکنند و این و آن را مقصر میدانند، اما کشورهای تولیدکننده، دلایل قانعکننده زیادی دارند که میتوانند به این گلایه ها پاسخ دهند.
پایگاه خبری عربی ۲۱ گزارش داد، وی ادامه داد: آنهایی که منتقد افزایش قیمت انرژی هستند، فراموش کرده اند که خود مالیات های هنگفتی را بر مشتقات انرژی در کشورشان وضع می کنند و همچنین از بلاها و مشکلات اقتصادی که بر سر کشورهای تولید کننده انرژی به دلیل کاهش قیمت ایجاد شده، چیزی نمی گویند.کشورهای تولیدکننده وقتی از کاهش قیمت انرژی شکایت می کردند، اروپایی ها در پاسخ می گفتند که این چرخه اقتصاد بازار است و ما در حرکت آن دخالتی نمی کنیم، اما همین الان آنها از ما می خواهند در چرخه بازار انرژی دخالت کنیم و برای همین می گویم که که قیمت هر بشکه نفت اکنون باید به بیش از ۲۵۰ دلار میرسید.
نخست وزیر سابق قطر با انتقاد از رسانههای کشورهای صادرکننده نفت در نحوه انعکاس رویدادها ادامه داد: چه در گذشته و چه در حال حاضر، رسانههای منطقهای و بینالمللی ما تاکنون نتوانستهاند مواضع ما را مطرح کنند و در دفاع از آن شفافسازی کنند. رسانه های ما به جای تمرکز بر جنگ اوکراین و روسیه، باید به این امر بپردازند که افزایش قیمت انرژی ربطی به کشورهای تولید کننده ندارد.
اعضای گروه «اوپک پلاس» روز چهارشنبه (۱۳ مهرم ماه ۱۴۰۱) بر سر کاهش ۲ درصدی تولید نفت توافق کردند. بدین ترتیب روزانه ۲ میلیون بشکه نفت کمتر روانه بازار میشود، این اقدام در وهله نخست قیمت نفت را در بازارهای جهانی افزایش خواهد داد از سوی دیگر آمریکا با انتقاد از این اقدام، سیاست کاهش تولید نفت را در اوضاع بحرانی کنونی جهان به نفع پوتین و جنگ کرملین در اوکراین عنوان کرده است.
اولین هواپیمای مسافربری ایرانی تا ۳۶ ماه دیگر وارد چرخه عملیاتی میشود
رئیس سازمان هواپیمایی کشوری با اشاره به آغاز عملیات ساخت هواپیمای مسافربری داخلی گفت: ۳۶ ماه دیگر اولین هواپیمای مسافربری وارد چرخه عملیات خواهد شد.
به گزارش شهرآرانیوز، محمد محمدیبخش رئیس سازمان هواپیمایی کشوری، در خصوص ساخت هواپیمای مسافربری ایرانی گفت: پروژه ساخت هواپیمای مسافربری ایرانی در شرکت صنایع هواپیمایی ایران (صها) وزارت دفاع از مدتها پیش راه اندازی و پروژههای متعددی در دستور کار قرار گرفته است. البته تولیدات محصول مشترک بوده و تعدادی هواپیمای مسافربری نیز ساخته شد، اما به دلایل مختلف و فنی این روند متوقف شد.
وی با بیان اینکه خط تولید و کارخانه هواپیماسازی پس از توقف ساخت حفظ شد، اظهار کرد: بعد از دستور رئیس جمهور برای ساخت هواپیما مسافربری، باز طراحی انجام شد. در همین راستا آشنایی با چرخه بازار سه وزارت خانه صنعت، معدن و تجارت جهت تامین منابع مالی و هماهنگی، وزارت دفاع به عنوان مجری و وزارت راه و شهرسازی و سامان هواپیمایی کشوری به عنوان راهبر پروژه تعریف شدند که باید تایید لازم را برای هواپیما مسافربری ارائه کنند.
رئیس سازمان هواپیمایی کشوری عنوان کرد: این کنسرسیوم کار خود را از سال گذشته شروع و پلتفرمهای مختلفی را طراحی کرد، از طرفی کارخانه نیز فعالیت خود را برای ساخت محصول مشترک و هم برای تولید هواپیمای داخلی شروع کرد. پیش بینی میشود ظرف ۳۶ ماه اولین هواپیمای مسافربری که محصول این کنسرسیوم است وارد چرخه عملیات خواهد شد.
دیدگاه شما