عوامل متعدد تاثیرگذار بر بازارها


تصویر شماره 3 - ورق سیاه

قیمت ورق روغنی و عوامل موثر بر آن

ورق روغنی که در بازار به آن ورق سرد گفته می شود، طی عملیات نورد سرد تولید می شود و برای جلوگیری از زنگ زدگی روغنکاری می شود. ورق روغنی در صنایع مختلف مانند خودروسازی، صنایع لوازم خانگی، ساخت مخازن و . کاربرد دارد و برای بسیاری از مصرف کنندگان اطلاع از عوامل تاثیر گذار بر قیمت آن اهمیت ویژه ای دارد. از مقاله پیش رو به معرفی ورق روغنی و انواع مختلف و برخی کاربردهای آن خواهیم پرداخت. در ادامه به عوامل تاثیر گدار بر قیمت روق روغنی مانند، نرخ ارز، حمل و نقل، مواد اولیه و . اشاره خواهیم کرد.

معرفی جامع ورق روغنی

ورق روغنی در مقایسه با ورق سیاه فولادی گرانتر است و دلیل آن دوام و استحکام بیشتر این ورق است که برای کاربردهای مختلف آن را مناسب ساخته است. هم اکنون انواع ورق های روغنی با ضخامت و کاربردهای مختلفی در دسترس است. از ورق روغنی برای ساخت انواع ورق گالوانیزه استفاده می شود. ورق روغنی سطحی براق‌تر و درخشان تر نسبت به ورق سیاه دارد و همین ویژگی باعث شده که در ساخت انواع پروفیل از آن استفاده شود. عوامل مؤثر بر قیمت ورق روغنی را در ادامه بررسی میکنیم.

 ورق روغنی

تصویر شماره 1 – ورق روغنی

آنچه در این مقاله خواهید خواند:

کاربرد های مختلف ورق روغنی

به دلیل ظاهر زیبا از ورق روغنی در مواردی که ظاهر اهمیت دارد بیشتر استفاده می شود. از جمله کاربردهای ورق روغنی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • صنایع لوازم خانگی
  • صنعت خودرو
  • رادیاتورسازی
  • ساخت بشکه و مخازن فلزی

ضخامت ورق روغنی از 0.3 تا 3 میلیمتر قابل تغییر است. عرض ورق نیز بین 1000 تا 1250 میلیمتر می باشد. ابعاد و اندازه و ضخامت ورق روغنی در قیمت آن بسیار تاثیر گذار است. همچنین از آلیاژهای مختلفی برای ساخت ورق روغنی استفاده می شود که این مساله هم بر قیمت ورق روغنی تاثیر میگذارد.

 کاربرد ورق روغنی در خودرو سازی

تصویر شماره 2 – کاربرد ورق روغنی در خودرو سازی

انواع ورق روغنی از لحاظ نوع آلیاژ

بسته به نوع آلیاژی که در ساخت ورق روغنی استفاده شده است به سه گرید مختلف تقسیم بندی می شود

  1. معمولی: St12
  2. نیمه کشش: St13
  3. فوق کشش: St14

قیمت ورق روغنی در ایران همواره در نوسان بوده است و یکی از دلایل مهم و تاثیر گذار بر این مساله نوسانات قیمت ارز بوده است. با توجه به پرمصرف بودن ورق روغنی درصنایع کشور و همچنین کاربرد آن در صنایع حیاتی مانند پتروشیمی، خودرو سازی و ساختمان سازی بررسی عوامل تاثیر گذار بر قیمت ورق روغنی اهمیت ویژه ای دارد. در ادامه به بررسی برخی عوامل تاثیر گذار بر قیمت ورق روغنی خواهیم پرداخت.

عوامل تاثیر گذار بر قیمت ورق روغنی

قیمت ورق روغنی به عوامل مختلفی بستگی دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم.

فرآیند تولید:

فرایند تولید و همینطور نوع عملیات حرارتی استفاده شده برای تولید ورق روغنی در قیمت این محصول تاثیر گذار است. ورق روغنی با فناوری نورد سرد تولید و سپس روغنکاری می شود از این رو ظاهر و کیفیت بالاتری دارد. همچنین با توجه به عملیات حرارتی که روی آنها انجام می شود به سه دسته معمولی و نیمه کششی و فوق کششی تقسیم بندی می شود که هر کدام از نظر قیمت متفاوت با دیگریست.

قیمت ارز:

از عوامل بسیار مهم در تعیین قیمت ورق روغنی قیمت ارز است که تاثیر مستقیم بر قیمت انواع ورق و محصولات فولادی دارد. قیمت بسیاری از محصولات فولادی با توجه به بازار جهانی مشخص می شود و نوسانات ارز در تغییر قیمت انواع ورق تاثیر گذار است.

حمل و نقل:

حمل ونقل و هزینه های مرتبط با آن از جمله فاکتورهایی ست که در صنعت فولاد بر قیمت تمام شده هر محصولی بسیار تاثیر گذار است. این مساله هنگام صادرات و واردات محصولات فولادی تاثیر خود را بیشتر نشان میدهد.

مواد اولیه می بایست به کارخانه و همچنین ورق تولید شده نیز باید تا محل مصرف حمل شود. این حمل و نقل هزینه هایی به همراه دارد که بر قیمت محصول تاثیر گذار است. همچنین تغییر قیمت سوخت نیز می تواند بر قیمت ورق روغنی تاثیر گذار باشد.

قیمت ورق سیاه

برخی از تولید کنندگان ورق روغنی از ورق سیاه به عنوان ماده اولیه استفاده می کنند. ورق سیاه پس از طی مراحل مختلف مانند اسید شویی، نورد و . به ورق روغنی تبدیل می شود. به همین دلیل قیمت ورق سیاه بر قیمت ورق روغنی تاثیر گذار است. از طرفی قیمت ورق سیاه نیز خود به فاکتورهایی مانند تولید سنگ آهن، حمل و نقل، نرخ ارز، تورم جهانی، مسائل سیاسی روز و . وابسته است.

ورق سیاه

تصویر شماره 3 - ورق سیاه

مواد اولیه:

قیمت جهانی مواد اولیه مانند سنگ آهن بر قیمت انواع ورق و از جمله ورق روغنی تاثیر مستقیم دارد. با افزایش قیمت جهانی سنگ آهن و مواد اولیه، افزایش قیمت انواع ورق آهنی دور از انتظار نخواهد بود.

میزان تقاضا در بازار جهانی:

هر چه میزان تقاضا برای ورق روغنی بیشتر باشد قیمت این محصول نیز بالاتر خواهد رفت. با توجه به کاربرد زیاد این ورق در صنایع مختلف افزایش تقاضا برای ورق روغنی قابل پیش بینی ست که می تواند باعث روند صعودی قیمت آن شود.

کارخانه های تولید کننده ورق روغنی:

شرکت ها و کارخانه های تولید کننده ورق در داخل و خارج از کشور نیز با توجه به میزان عرضه و سیاست های صادراتی خود می توانند بر قیمت ورق روغنی تاثیر گذار باشند. از جمله مهمترین کارخانه های تولید ورق روغنی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • شرکت فولاد مبارکه اصفهان
  • شرکت هفت الماس
  • کارخانه فولاد غرب فولاد درخشان

همچنین از تولید کنندگان خارجی ورق های روغنی می توان از شرکت آرسلور میتال لوکزامبورگ، بائواستیل چین، پوسکو کره جنوبی و شاگانگ چین نام برد.

خرید ورق روغنی فولاد مبارکه

برای خرید ورق روغنی اطلاع از قیمت روز آن لازم و ضروری ست. در همین راستا قیمت انواع ورق و از جمله قیمت ورق روغنی به صورت روزانه در سایت مدیران آهن منتشر می شود. برای آگاهی از قیمت ورق روغنی کافی ست به سایت مراجعه نموده و ضمن اطلاع از آخرین قیمت انواع ورق و مقاطع فولادی نسبت به استعلام قیمت و خرید اقدام نمایید. همچنین همکاران ما آماده ارائه انواع خدمات مشاوره ای در خصوص خرید ورق روغنی به شما عزیزان می باشند. به این منظور می توانید با شماره تلفن 03134155 تماس حاصل فرمایید.

عوامل موثر بر قیمت طلا در ایران

قیمت طلا در بازار داخلی در درجه اول تحت تاثیر قیمت اونس جهانی و نرخ دلار برحسب ریال است و در درجه دوم تحت تاثیرفعالیت های سفته بازی حمایت های نقدی و شرایط فصلی است.

عوامل موثر بر قیمت طلا در ایران

عوامل موثر بر قیمت طلا در ایران

هدف اصلی این مقاله ، بررسی بازار داخلی طلا و تشریح نحوه نوسانات آن و امکان ایجاد بازار سلف برای یک دوره سه ماهه، شش ماهه و حتی یکساله است.به این منظور ابتدا عوامل داخلی و بین المللی تعیین کننده قیمت طلا در بازار داخلی را مرور و سپس راجع به امکان ایجاد بازار سلف طلا بحث می کنیم.

عوامل تعین کننده قیمت طلا در بازار داخلی ایران عبارتند از: قیمت دلاری طلا در بازارهای بین المللی نرخ دلار در بازارهای آزادحمایت های نقدی و سفته بازی قیمت دلاری طلا در بازارهای بین المللی قیمت طلا برحسب دلار در بازارهای بین المللی در هر لحظه از زمان تعیین می شود،می توان به عنوان نتیجه فعل و انفعالات نیروی عرضه و تقاضا برای طلا در هر دوره زمانی مشخص دانست که تحت تاثیر عواملی چون هزینه تولید، سیاست های حمایت ازتولیدکنندگان ، نرخ بهره در امریکا و اروپا، نرخهای برابری ارزها، رشد اقتصاد جهانی ، قیمت جهانی نفت ، سیاست بانک های مرکزی در گرایش به سمت افزایش یا کاهش ذخایر طلا، قیمت فلزات همگروه قرار دارد. این قیمت دارای سه مشخصه است : اولا به دلار امریکاست ، ثانیا بر حسب واحد اونس است ، ثالثا حجم معاملات هر صد اونس است که البته با تعدیلاتی می توان معادل ریالی آن را محاسبه کرد بازارهای طلای ایران به طور مستقیم متاثر از قیمت های بین المللی این فلز است و نوسان در قیمت های بین المللی طلا ظرف چند ثانیه ، بازار داخلی طلا در ایران را دچار تحول می کند.

پس قیمت بین المللی طلا به عنوان یک متغیر برون زا در سطح بازار داخلی طلا خودنمایی می کند. البته با به کارگیری سیاست خاصی، این متغیر برون زا قابلیت تبدیل به یک متغیر برون زای بدون ریسک را داراست.قیمت دلاری طلا در سطح بین المللی با توجه به اختلاف ساعت در هر لحظه از زمان در نتیجه فعل و انفعالات نیروی عرضه و تقاضا تعیین می شود. این قیمت ابتدا در ساعات اولیه بامداد ایران در هنگ کنگ و شرق آسیا تعیین و سپس در لندن و در نهایت در بازار پرنوسان نیویورک مشخص می شود. قیمتی که در بازار بین المللی تعیین می شود، دارای ویژگی های ذکر شده در بخش قبل است و برای تبدل آن به قیمت بر حسب ریال ، عیار و مثقال باید محاسبات لازم را انجام داد.بنابراین قیمت طلا به عنوان یک ارز، ناچار به رعایت اصول بین المللی خود است .

با توجه به مسائل مربوط به طلا در ایران ، معمولا بر حسب شرایط زمانی و فصلی و انتظارات بازار داخلی در مورد شرایط کلی اقتصاد، قیمت ریالی هر مثقال طلای 705 که در بازار داخلی داد و ستد می شود، بالاتر از قیمت ریالی هر مثقال طلا است که براساس اونس جهانی محاسبه می گردد. این اختلاف ناشی از مسائل ذکر شده است و معمولا در فاصله صفر تا8 درصد در نوسان است و در زمان های بسیار نادر، آن هم در مواقعی که طلای جهانی افزایش شدیدی داشته باشد، منفی است .شرایط فصلی ، حمایت های نقدی و سفته بازی این عوامل بر سطح ایکس اثرگذار هستند.

شرایط فصلی شرایطی همانند اواخر سال یا ایام خاصی است که در فرهنگ دینی و ملی وجود دارند و بر سطح ایکس موثرند. حمایت های نقدی همانند آنچه در بازارهای بین المللی ارز و یا طلا حاکم است ، به شرایطی اطلاق می شود که دارندگان طلا و عوامل متعدد تاثیرگذار بر بازارها یا ارز برای جلوگیری از ضرر ناشی از کاهش قیمت ارز و یا طلا به آن مبادرت می کنند. در این شرایط طلا و یا ارز به خوبی تحت حمایت خریدهای نقدی قرار می گیرد و زمانی که قیمت های نقدی در سطح خاصی حفظ شد، دارندگان طلا با فروشهای سلف ، سعی در تخلیه موجودی خود می کنند هر چند این سیاست در وهله اول بسیار واضح است، اما مقابله با آن در عمل بسیار مشکل است در مواقع دیگر فعالیت های سفته بازی تا حدودی بر قیمت نهایی اثر می گذارد و آن مربوط به زمانهای تسویه ، فروش و یا خرید سلف است .

در این زمان چنان چه قدرت های بازار چه در سطح بین المللی و یا داخلی منافع خود را در خطر ببینند، به این فعالیت مبادرت می کنند. به طور مثال زمانی که قدرت های بازار در زمان های قبل اقدام به فروش یکپارچه کرده باشند، در تاریخ سر رسید تحویل جنس به مشتری و با توجه به اطلاع از ناتوانی مشتری خود برای حمایت نقدی ، طلا را آن چنان پایین می آورند که خریداران را مجبور به تسلیم کنند؛ این خاصیت همانند یک جنگ واقعی است.بنابراین قیمت طلا در بازار داخلی در درجه اول تحت تاثیر قیمت اونس جهانی و نرخ دلار برحسب ریال است و در درجه دوم تحت تاثیر فعالیت های سفته بازی ، حمایت های نقدی و شرایط فصلی است . اونس جهانی یک متغیر برون زاست ؛ اما با تدبیر خاصی می توان از ریسک ناشی از نوسانات آن به طور کامل در امان بود. به همین دلیل بازار سلف طلا تنها تحت تاثیر یک متغیر یعنی نرخ دلار برحسب ریال قرار می گیرد و می توان بازار سلف طلا را به یک بازار سلف ارز در مقیاس کوچک تعبیر کرد و به این لحاظ ایجاد بازار سلف طلا از جهات متعددی دارای اهمیت است:آزمونی برای ایجاد بازار سلف ارزتک نرخی کردن ارز بخشی از مجموعه برنامه های اقتصادی است که به نام تعدیل اقتصادی معروف است و از اوایل سال 1372 به طور رسمی از سوی بانک مرکزی به مرحله عمل درآمد. بانک مرکزی با اتخاذ سیاست تک نرخی ارز بر این باور بوده و هست که پول ملی ، به یک پول بین المللی مبدل شود. برای دستیابی به چنین هدفی باید آینده نرخ نقدی تا حدودی روشن شود و این مهم جز از طریق بازار سلف ارز میسر نیست . البته ایجاد بازار سلف ارز مستلزم آزمایش و مشاهده نتایج حاصل از آن است که بازار سلف طلا می تواند آزمایش قابل قبولی باشد.

تثبیت کننده بازار و یکی از ابزارهای بخش ارزی دولت به طور معمول در تمامی کشورهای جهان ، طلا به عنوان یکی از دارایی های ارزی دولت محسوب و در نتیجه مشمول سیاست های ترکیب دارایی های ارزی می شود. از سوی دیگر مهمترین پرسشی که برای سیاستگذاران مطرح است ، چگونگی ثبات بخشیدن به بازار ارز شناور و ایجاد اطمینان درمیان مردم است . بازار طلا نیز به عنوان یک نوع ارز و یک قسم از دارایی های ارزی بانک مرکزی، از این قاعده مستثنی نیست.آنچه که خط مشی سیاست ارزی دولت در خصوص طلا و در آینده نزدیک ارز منهای طلا را تشکیل می دهد، عبارت است از طرفداری از یک بازار ارزی و طلای هدایت نشده ؛ چرا که در رژیم شناور نرخ تعادلی تابعی از عرضه و تقاضای بازار بوده و به طور مرتب در نوسان است در این صورت دولت باید به کمک ابزاری ، جهت و دورنمای نوسان های ارزی را به طور کلی برای همگان روشن کند و در حقیقت انتظارهای اقتصادی افراد و به خصوص انتظارهای سفته بازی تثبیت شده و منجر به ایجاد محیطی توام با ثبات نسبی برایبرنامه ریزی تولیدی ، صادرات و واردات شود و هر کس در زمینه اقتصادی با آسودگی خاطر بتواند به فعالیت های خود ادامه دهد.تشکیل بازار سلف طلا و در صورت موفقیت آمیز بودن و در پی آن ایجاد بازار سلف ارز به عنوان مکانیسمی مهم ، می تواند تثبیت کننده بازار و یکی از ابزارهای سیاست های ارزی دولت به شمار آید این مهم زمانی اهمیت بیشتری می یابد که وضعیت بازار ارز در ایران بررسی شود این بازار کاملا متفاوت از سایر کشورهاست .

اولا در بازار ارز، عرضه کننده اصلی ارز، دولت و نه بخش خصوصی است ، ثانیا دولت به درآمد ارزی به عنوان منبعی برای تامین مالی بودجه خود می نگرد. در این بازار، تقاضاکننده را بخش دولتی و خصوصی تشکیل می دهد. البته تقاضای بخش خصوصی به دو جزء تقاضای بازرگانی و سفته بازی برای ارز تجزیه می شود که در مورد ایران ، تقاضای سفته بازی تاثیر مهمی بر نرخ ارز و طلا میتواند داشته باشد.نرخ سلف به عنوان یک شاخص پیش بینی کننده نرخ سلف می بایست منعکس کننده تمام اطلاعات روند عوامل متعدد تاثیرگذار بر بازارها نرخ ارز و یا طلا در آینده باشد. به این معنی که نرخ سلف باید بهترین پیش بینی کننده روند نرخ نقدی در آینده باشد؛ اگر بازار بخواهد کارآیی داشته باشد. در غیر این صورت ، افراد از اطلاعات استفاده نشده به منظور سفته بازی سودآور می توانند بهره جویند. آیا نرخ سلف به عنوان یک شاخص پیش بینی کننده می تواند مورد استفاده قرار گیرد؛ نه ، خیلی زیاد.

بدین معنا که نرخ سلف معمولا با نرخ نقدی آینده به میزان زیادی متفاوت خواهد بود، اما این خطاها معمولا به طور منظم اتفاق نمی افتد. بسیاری از اقتصاددانان ، توانایی نرخ سلف را در پیش بینی نرخ نقدی آینده مورد بررسی قرار داده اند. این بررسی ها حکایت از آن دارد که نرخ سلف ، مصرف صحیح درباره آینده نرخ نقدی نیست ، اما تقریبا به عنوان تخمین زننده آینده نرخ نقد می تواند عمل کند.هزینه یا سود هر واحد ارز خارجی یا طلا از سلف ، عبارت است از تفاوت بین نرخ سلف و نرخ نقد که در تاریخ آینده مربوطه وجود دارد به علت این که هیچ کس نمی تواند آینده نرخ نقد را در زمانی که قرارداد سلف منعقد می شود با دقت تعیین کند، در نتیجه هزینه یا سود سلف نمی تواند شناخته شود.

عدم اطمینان درباره آینده است که تجار را وامی دارد به قرارداد آینده متوسل شوند، این که نرخ سلف دارای جایزه یا تخفیف باشد، بحثی است که ارتباط مستقیم باعرضه کننده اصلی آن یعنی دولت و یاختار کسری بودجه دولت دارد.در صورت موفقیت آمیز بودن نتایج حاصله از بازار سلف طلا )که در حقیقت با پوشش ریسک حاصل از نوسانات بین المللی طلا به یک نمونه بازار سلف ارز تبدیل می شود( می توان در آینده نزدیک به ایجاد بازار تمام و کمال سلف ارز که در دستور کار بانک مرکزی نیز قرار دارد، اقدام کرد در این صورت بازار سلف ایجادی بر ساختار کسری بودجه دولت تاثیرگذار خواهد بود.

تحلیل و بررسی رابطه تورم و قیمت مسکن

قیمت مسکن مانند هر کالای دیگری از تلاقی عرضه و تقاضا در بازار حاصل می‌شود. به‌بیان‌دیگر قیمت نتیجه مبادله و ایجاد تعادل نیروی‌های بازار است. تعادل در بازار مسکن حاصل تعادل عرضه و تقاضا در این بازار است. الگوی تعادل به معنای والراسی آن مجموعۀ معادلاتی است که رفتار نظام بازار توسط آن‌ها توصیف می‌شود و وضعیت تعادلی را در اقتصاد و چگونگی حرکت به سمت آن را نشان می‌دهد. بر این اساس هر عاملی که باعث تغییر عرضه و تقاضا شود، می‌تواند قیمت مسکن را تحت تأثیر قرار دهد. دراین‌ارتباط محرک‌های زیادی وجود دارد که یکی از آن‌ها تورم است. تورم به معنای افزایش سطح عمومی قیمت‌ها در اقتصاد است، بنابراین می‌تواند عامل محرکی هم در سمت تقاضا و هم در سمت عرضه باشد.

برای دریافت مطالعه امکان سنجی آنلاین در کمترین زمان به اکوساختمان مراجعه کنید.

تفاوت نقش مسکن در تورم نسبت به سایر کالاها

مسکن با سایر کالاهایی که توسط مصرف کنندگان خریداری می‌شود متفاوت است، چراکه علاوه بر بخش مصرفی، دارای یک بخش سرمایه‌ای هم است. اگرچه جزء مصرفی مسکن غالباً انگیزه خرید آن تلقی می‌شود، اما جزء سرمایه‌ای نیز نقش به سزایی در ایجاد انگیزه برای ورود به بازار مسکن ایفا کرده و در برخی موارد می‌توان این نقش را غالب دانست. این گزاره به طور خاص در زمان‌هایی که به اصطلاح بازار مسکن «داغ» و پررونق است، از صحت غیرقابل‌انکاری برخوردار می‌شود. در چنین مواقعی، معمولاً افزایش قیمت، این انتظار را در مصرف کننده ایجاد می‌کند که باز هم افزایش قیمت بیشتری رخ خواهد داد و این انتظارات ممکن است اثر مثبتی بر مقدار تقاضای مسکن داشته باشد.

ازاین‌رو، تقاضای مسکن در قالب تقاضای مصرفی و تقاضای سرمایه‌ای قابل تفکیک و بررسی است. حجم تقاضا متأثر از تغییر قیمت مسکن است ولی در هر کدام از دو نوع تقاضای ذکر شده، عوامل متعددی وجود دارند که می‌توانند منجر به تغییرات یا جابجایی منحنی تقاضای مسکن در اقتصاد شوند که از جمله آن‌ها می‌توان به عواملی همچون درآمد، انتظارات از قیمت‌های آتی، هزینه فرصت، اعتبارات، نرخ رشد جمعیت، ازدواج و طلاق و نرخ تورم اشاره کرد.

رابطه عرضه مسکن و قیمت آن

در سمت عرضه مسکن نیز حجم عرضه متأثر از قیمت مسکن است ولی عوامل مختلفی وجود دارند که می‌توانند منحنی عرضه را جابجا کنند که از جمله آن‌ها می‌توان به هزینه‌های تولید، تعداد سازندگان، مالیات و یارانه‌ها، اعتبارات، ضوابط و قوانین و … اشاره کرد. در بحث عرضه نیز به‌واسطه تأثیر قیمت نهاده‌ها بر قیمت مسکن، تورم تأثیرگذار است. به عنوان مثال تورم نهاده‌ها به معنی افزایش سطح قیمت مصالح و تجهیزات ساختمانی می‌تواند روی قیمت مسکن در طرف عرضه (قیمت تمام شده) تأثیرگذار باشد.

حباب مسکن چیست؟

ارزش مبادلاتی مسکن وجه دیگری از مسکن را به تصویر می‌کشد که در حالت جدی می‌تواند باعث بروز پدیده واسطه گری در این بازار شود؛ به عبارت دیگر هرگاه امید به افزایش قیمت مسکن در بازار وجود داشته باشد، عوامل اقتصادی به امید کسب سود و منفعت بردن از افزایش قیمت مسکن وارد این بازار می‌شود و این روند مرتباً ادامه می‌یابد. این پدیده را حباب مسکن می‌نامند.

نقش تورم و قیمت مسکن

موضوع اثر تورم بر قیمت مسکن در مطالعات متعددی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است که به برخی از نتایج آن‌ها اشاره می‌شود. به اعتقاد ملاولی (۱۳۹۱)، یکی از عوامل اصلی رشد جهشی قیمت مسکن، تقاضای دارایی و بورس بازی مسکن است که ریشه در مشکلات ساختاری اقتصاد کلان از جمله رشد شتابان نقدینگی و عدم ظرفیت پذیری سایر بخش‌های اقتصادی و بازار سرمایه برای جذب این نقدینگی دارد. در این مطالعه اثر نقدینگی بر نوسان قیمت بازار مسکن در ایران و ۲۰ کشور OECD که نوسان‌های قیمت مسکن در دهه‌های اخیر در آن‌ها بیش از سایر کشورها به چشم می‌خورد بررسی شده است. نتایج تخمین‌ها حاکی از آن است که در مدل‌های مورد مطالعه نقدینگی اثر مثبت و معناداری بر قیمت مسکن دارد و ضریب یاد شده در گروه اول به مراتب بیشتر است و سهم قابل توجهی از نوسان‌های قیمت مسکن از طریق نقدینگی موجود در این بخش توضیح داده می‌شود. همچنین جعفری و یوسفوند (۱۳۹۶) به این نتیجه رسیدند که نرخ تورم تأثیر مثبت و معنی داری بر قیمت مسکن در ایران داشته است. علاوه بر این، خادم جبراییلی (۱۳۹۲)، تأکید می‌کند که مطالعه بازار مسکن هم از جنبه ارزش دارایی و هم از نظر خدماتی بودن و هم از لحاظ تصمیم گیری به منظور حداکثر سازی مطلوبیت در بلند مدت حائز اهمیت است. نتایج این مطالعه گویای رابطه‌ مثبت بین نرخ تورم و رشد قیمت مسکن بوده است.

تورم و افزایش قیمت مسکن در جهان

موضوع تأثیر نرخ تورم بر قیمت مسکن مختص ایران نیست بلکه این ارتباط مثبت در کشورهای دیگر نیز مورد تائید قرار گرفته است. از جمله اینکه تا‌یی- ها لی (۲۰۱۵)، نشان داد که تورم از جمله مهم‌ترین عوامل تغییرات در قیمت مسکن در مالزی است. مانگانلی و تاجانی (۲۰۱۵)، این موضوع را برای کشور ایتالیا و ایالات متحده بررسی و به اثبات رساندند.

سخن آخر

اگر از سرمایه گذاران بخش مسکن هستید و لازم میدانید از قیمت مسکن و نقطه ورود به این بازار آگاه باشید یا برای سرمایه گذاری به دنبال یافتن بیشترین سود هستید می‌توانید به وب سایت اکو ساختمان مراجعه کنید تا با انجام مطالعات امکان سنجی و پیش امکان سنجی، به این مهم دست یابید. لازم به ذکر است که این امر با استفاده از نرم افزار مهندسی اکو ساختمان در کمترین زمان و دقیق‌ترین نتیجه انجام می‌پذیرد.

۳ عامل تاثیرگذار بر بازگشت و آغاز روند صعودی شاخص بورس

شاخص بورس- عوامل بازگشت روند صعودی شاخص بورس

بورس از ابتدای هفته جاری در مسیر افزایشی قرار گرفت و راه خود را از روند معاملات چند روز گذشته در این بازار جدا کرد، یک کارشناس بازار سرمایه ضمن تحلیل وضعیت کنونی بازار سهام، سه مولفه را به عنوان اصلی‌ترین عوامل تاثیرگذار بر بازگشت دوباره روند صعودی به شاخص بورس اعلام کرد.

«جلال روحی» امروز (دوشنبه) در گفت و گو با خبرنگار ایرنا به عوامل تاثیرگذار در بازگشت روند صعودی بازار سهام اشاره کرد و افزود: علت روند صعودی شاخص بورس و افزایش حجم معاملات در بازار ناشی از سه عامل است، نخستین علت مربوط به عوامل تکنیکالی است که شاخص در کانال نزدیک به یک میلیون و ٢٢٠ هزار واحد در نقطه حمایتی قرار داشت و این منطقه به عنوان کف بازار شناخته شد.

وی ادامه داد: فعالان و سرمایه‌گذاران در این محدوده اقدام به خرید و ورود نقدینگی‌های در اختیار خود به این بازار کردند.

روحی خاطرنشان کرد: زمانی که دیگر عوامل تاثیرگذار بر رشد شاخص بورس را مورد بررسی قرار می‌دهیم، مشاهده می‌کنیم که همه سهام در نقطه اشباع فروش سهام بودند، اصلاح حدود ٧٠ درصدی سهام حاضر در بازار در سه ماه گذشته نشان دهنده ورود بورس به مرحله جدیدی از معاملات است.

این کارشناس بازار سرمایه افزود: هفته گذشته وضعیت بازار به گونه‌ای بود که شاهد کاهش حجم و ارزش معاملات بازار بودیم، این موضوع نشان داد بازار به نقطه‌ای رسیده است که سهامداران دیگر تمایلی به عرضه سهام خود در بازار با قیمت‌های فعلی ندارند.

به گفته وی، برخی از سهام که در وضعیت خاص قرار دارند همچنان با صف فروش همراه هستند و به وضعیت تعادل و موقعیت مناسبی برای خرید نرسیده‌اند.

روحی به دومین عامل تاثیرگذار در روند صعودی شاخص بورس اشاره کرد و افزود: روز سه‌شنبه هفته جاری نمایندگان مجلس طرح سوال از وزیر اقتصاد را برگزار خواهند کرد که این موضوع باعث می‌شود تا مدیران مربوطه به بازار سرمایه به تلاش برخیزند، بازار را از حالت رکود خارج و مواردی را برای دفاع از خود مطرح کنند.

این کارشناس بازار سرمایه گفت: ١٣ موردی که به عنوان عوامل استیضاح وزیر مطرح عوامل متعدد تاثیرگذار بر بازارها شده است بیشتر مربوط به مسایل بازار است که خرید و فروش‌های غیرمتعارف حقوقی‌ها و عدم حمایت از بازار جزو مسایلی است که در این جلسه بررسی خواهند شد.

وی موضوع اجتماعی را از دیگر عوامل موثر بر ایجاد روند صعودی شاخص بورس دانست و افزود: متضررین بازار سرمایه به صورت خودجوش اعتراض‌هایی را به وضعیت معاملات بازار داشتند که این موضوع مسوولان را به این سمت سوق داد تا واکاوی و ریشه‌یابی‌هایی را برای بهبود شرایط بازار و کاهش نارضایتی‌ها انجام دهند که این موضوع در کنار دیگر عوامل باعث حرکت مثبت و رو به رشد در بازار شد.

روحی معتقد است، این سه عامل باعث بهبود وضعیت بازار و خروج شاخص بورس از حالت نزولی و حرکت بازار به سمت روند رو به رشد شد.

این کارشناس بازار سرمایه افزود: باید منتظر ماند و دید جریان ورود نقدینگی به این بازار تا چه میزان قدرت عبور شاخص بورس از کانال یک میلیون و ٢٠٠ هزار واحد را خواهد داشت و امیدواریم هر چه زودتر شاهد این اتفاق در بازار باشیم.

وی با بیان اینکه شاخص بورس با ورود به کانال یک میلیون و ٣٠٠ هزار واحد و بهبود حجم معاملات بازار می‌تواند تا کانال یک میلیون و ٣۵٠ هزار واحد رشد کند، خاطرنشان کرد: سهامداران باید این موضوع را مدنظر قرار دهند که شاخص بورس نمی‌تواند مسیر صعودی پرشتابی همچون گذشته را در پیش گیرد مگر اینکه مولفه های جدید برای بازار تعریف شود و حمایت‌های بی شائبه‌ای از این بازار صورت گیرد.

روحی با اشاره به اینکه با مدیریت فروش سهام عدالت و حمایت دولت از بازار، می‌توان شاهد بهبود وضعیت بورس بود، افزود: بازار بعد از اصلاح پرشتابی که تجربه کرد برای رشد دوباره با مقاومت‌های متعددی همراه است که امیدواریم از آن مقاومت‌ها به راحتی عبور کند.

این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه روند کنونی بازار را که به سمت رشد پیش رفته است نمی‌توان دائمی دانست، گفت: روز گذشته در اواخر زمان معاملات اکثر سهام از مرحله صف خرید خارج شدند و به سمت تعادل حرکت کردند، این موضوع باعث می شود تا بسیاری از سهام و گروه ها در بازار امروز متعادل معامله شوند و صف خرید یا فروش سنگینی را تشکیل ندهند.

روحی خاطرنشان کرد: سهامداران اگر در وضعیت فعلی سهامی را دارند که با رشد کمی همراه بوده است بهتر است با سهامی که با موقعیت مناسبی همراه هستند تغییر دهند.

این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه اکنون زمان تجدید ارزیابی شرکت ها است که این موضوع می‌تواند موتور حرکتی برای رشد دوباره بازار باشد، گفت: گزارش شرکت ها در شش ماه نخست سال بسیار مثبت بوده است،امیدواریم این روند در گزارش ٩ ماه شرکت ها ادامه دار باشد که این موضوع می تواند باعث قرار گرفتن شرکت‌ها و بازار در وضعیت مناسب و تاثیر آن بر کل روند بازار باشد.

لازم به ذکر است شاخص بورس که از ابتدای سال جاری روند پرشتاب صعودی را در پیش گرفته بود و حتی تا بالای ۲ میلیون واحد نیز رفت،‌ اواخر مرداد ماه وارد فاز اصلاحی شد. این موضوع در کنار ریسک‌های سیاسی بین‌المللی و نوسانات نرخ ارز در داخل کشور، اصلاح شاخص را ادامه دار کرد تا آنجا که شاخص در هفته گذشته به عدد یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحد نیز نزدیک شد. حالا به نظر می‌رسد بازار سرمایه خود را برای جبران این اصلاح آماده می‌کند.

عوامل موثر بر قيمت سهام

عوامل موثر بر قيمت سهام (رفتار سهام) به ۲ دسته عوامل تحت عنوان عوامل بيروني و عوامل دروني تقسيم مي شوند[۱].

عوامل موثر بر قیمت سهام (رفتار سهام)

عوامل موثر بر قیمت سهام (رفتار سهام)

عوامل بیرونی

منظور آن دسته از وقايع، حوادث و تصميماتي است كه در خارج از شركت رخ مي دهد و از كنترل شركت خارج است ولي بر قيمت سهام شركت موثر است. عوامل بيروني به ۳ دسته عوامل اقتصادي، سياسي- نظامي، و فرهنگي- رفتاري تقسيم مي شوند:

عوامل اقتصادي

كليه تصميمات، وقايع و حوادثي كه در سطح اقتصاد ملي كشور رخ مي دهد كه اين عوامل به ۳ دسته عوامل (اقتصادبخشي- اقتصاد كلان و اقتصاد خرد) تقسيم مي شود.

الف- اقتصاد بخشي

منظور از اقتصاد بخشي آن بخشي از اقتصاد ملي كشور است كه در ارتباط مستقيم با آن شركت است و شركت در آن بخش از اقتصاد فعاليت دارد مثل ارتباط شركت هاي عضو بورس كه در ارتباط با بخش بازار سرمايه مي باشند.

الف-۱- عرضه سهام وتقاضاي بازار

طبق يكي از اصول اوليه اقتصاد تعادل در عرضه وتقاضاي يك محصول يا كالا يا خدمت باعث ثبات قيمت مي شود و همانطور كه عرضه ی زياد باعث كاهش خواهد شد عرضه كم نیز باعث افزايش قيمت ها خواهد شد. همين اصل در بازار سهام نيز حاكم مي باشد. يعني چنانچه عرضه سهام زياد باشد قيمت ها شروع به كاهش خواهند نمود و چنانچه عرضه سهام كم شود قيمت ها شروع به افزايش خواهند نمود. در واقع کلیه عواملی که بر تقاضای سهام تأثیر دارند می توانند قیمت را دستخوش تغییر بنمایند (خسروآبادی،۱۳۸۴).

الف-۲- سرعت نقل و انتقال در بازار سرمايه

همانطور كه مي دانيد چنانچه شخصي يكسري از سهام شركتي را بخرد از مرحله درخواست خريد تا صدور سهام به نام ايشان، مدت زماني طولاني طول خواهد كشيد. حال چنانچه سيستمي اجرا شود كه نقل و انتقال سهام به سرعت انجام شود طبيعتاً روي عرضه سهام تأثیر مي گذارد و مي تواند به گسترش بازار كمك نمايد.

الف-۳- وجود ابزارهاي حمايتي در بورس اوراق بهادار

بررسي هاي صورت گرفته در مورد اكثر بورس هاي كارآمد جهان دلالت بر وجود ابزار كارآمدي همانند وجود شركت هاي بزرگ كارگزاري، پذيره نويسان، متخصصان، شركت هاي بزرگ سرمايه داري، صندوق هاي همگاني سهام و… دارد كه همگي در چارچوب يك خط مشي عملياتي كه منجر به ثبات در بازار مي شود مي پردازند.به عنوان مثال وقتي كه قيمت سهمي به طور غيرعادي و بي مورد در حال كاهش است از طريق خريد و جمع كردن آن سهم در ميز معاملات اوراق بهادار، مانع کاهش قیمت آن می شوند و زماني كه قيمت سهم شركتي بدون علت در حال افزايش است، با عرضه زياد سهم آن شركت در بازار سرمايه از افزايش بي رويه ی قيمت آن سهم جلوگيري مي كنند و بدين وسيله بازار سرمايه را متعادل می نمایند. به همين ترتيب عدم وجود چنين موسسات حمايت كننده ای در دولت، موجب عدم ثبات قيمت ها خواهد شد.

ب عوامل اقتصاد كلان

ب-۱- سياست هاي پولي بانك مركزي

اجراي سياست هاي پولي انقباضي و انبساطي پول توسط بانك مركزي و تحديد و افزايش سقف تسهيلات بانكي صنايع مختلف، شركت ها را وادار مي كند تا در جهت رفع تنگناهاي موجود، تصميماتي بگيرند كه بر قيمت هاي سهام تأثیر خواهد گذاشت. به طور مثال تجديد سقف اعتباري تسهيلات بانكي، شركت ها را در تأمین وجوه مورد نياز خود با مشكل مواجه خواهد ساخت و اينگونه شركت ها براي تأمین وجوه خود مجبور به تأمین نياز خود از روش هاي مختلفي هم چون افزايش سرمايه و يا عدم تقسيم سود مي شوند كه بر قيمت سهام تأثیر خواهد گذاشت. به عنوان مثال تأثیر ادامه ی سیاست های انقباضی از سوی نظام بانکی باعث شد عوامل متعدد تاثیرگذار بر بازارها تا بعضی از شرکت ها با سود مناسبی که پرداخت آن را به سهامداران وعده داده بودند برخی از سرمایه های جذب شده در بورس اوراق بهادار را نیز از این بازار بیرون کشیدند (یکتا،۱۳۷۶)

ب-۲- سياست هاي كلان قيمت گذاري محصولات

وجود سازمان هايي هم چون سازمان حمايت از مصرف كنندگان و توليدكنندگان و قيمت هاي ضابطه اي اين سازمان بر اساس شاخص هاي غيرواقعي در محاسبه ی بهاي تمام شده محصولات شركت ها، باعث خواهد شد كه قيمت محصولات واقعي نباشد و در نتيجه شركت ها با كاهش سود مواجه خواهند شد كه كاهش سود باعث كنترل درآمد هر سهم مي شود كه آن هم به نوبه خود برقيمت هاي سهام تأثیر خواهد گذاشت.

ج عوامل اقتصاد خرد

ج-۱- نرخ ارز

تغيير نرخ ارز بر قيمت مواد اوليه وارداتي شركت ها و يا قيمت صادراتي محصولات صادراتي آن ها تأثیر خواهد گذاشت كه به نوبه ی خود بر سود شركت ها تأثیرگذار است. چنانکه در ايران كارخانه ها بعد از سياست تثبيت ارز در سال ۷۴ مجبور به پرداخت مابه التفاوت نرخ ارز مواد اوليه اي شدند كه آن ها را در سال هاي ۷۱ و ۷۲ مصرف كرده بودند و همين امر موجب خروج نقدينگي از كارخانه ها شد (گلریز،۱۳۷۴).

ج-۲- نرخ ماليات

مي دانيم كه طبق ماده ۱۴۳ قانون ماليات هاي مستقيم، شركت هاي پذيرفته شده در بورس تهران نسبت به عملكرد خود از پرداخت ماليات معاف هستند ولي سود سهامداران مشمول ماده ۱۳۱ مي باشد كه بيان مي دارد به غيراز معافيت ۱۵ درصدي براي سهامداران جزء، بقيه سود سهام مشمول ماليات يا نرخ و ضرايب تصاعدي بالا مي باشد. لذا ماليات تأثیر بسيار زيادي روي قيمت هاي سهام خواهد داشت زيرا مي تواند باعث كاهش سودآوري در سرمايه گذاري در سهام شود.

ج-۳- سياست هاي انقباضي بانك ها

هم چنانکه در بخش اقتصاد كلان گفتيم بانك مركزي با سياست هاي انقباضي از طريق تحديد تسهيلات اعتباري و وام به شركت هاي صنعتي مشكلات نقدينگي چشمگيري را براي شركت هاي عضو بورس مي تواند بوجود آورد به همين دليل بانك ها نيز كه زيرمجموعه اي از بانك مركزي هستند به خاطر همين سياست، توانايي جبران كمبود نقدينگي شركت ها را ندارند و يا علاقه اي به اين كار نشان نمي دهند. لذا شركت هاي پذيرفته شده در بورس به خاطر كمبود نقدينگي مجبور به تأمین نياز مالي خود از روش هاي ديگري هم چون افزايش سرمايه و يا عدم تقسيم سود مي شوند كه همين امر بر روي قيمت سهام تأثیرگذار خواهد بود.

ج-۴- تورم

اصولاً در بازارهای بورس جهان رابطه ارزش سهام و تورم معکوس می باشد (یکتا،۱۳۷۶). تورم از چند جنبه بر قيمت هاي سهام تأثیر مي گذارد اول اينكه چنانچه نرخ تورم بالا باشد طبيعتاً سرمايه گذاران و سهامداران در جستجوي بازده هاي بالاتر از نرخ تورم هستند تا نه تنها قدرت خريد پول خود را از دست ندهند بلكه كسب سود هم بنمايند، حال چنانچه سهامی نتواند اين انتظار سهامداران را برآورده نمايد قيمت آن كاهش خواهد يافت. هم چنين تورم باعث خواهد شد كه بازده واقعي سهام و قدرت خريد پول كاهش يابد در نتيجه سرمايه گذاران با دريافت اصل و فرع سرمايه ي خود مقدار كالاها و خدمات بهتري مي توانند بخرند. اگر بعد از خريد اوراق قرضه و اوراق بهادار نرخ تورم افزايش يابد نرخ بهره نیز در بازار افزايش خواهد يافت و اين افزايش نرخ بهره ی بازار موجب كاهش ارزش و قيمت اوراق بهاداري خواهد شد كه قبلاً منتشر شده بود.

عوامل سياسي – نظامي

به تجربه ثابت شده كه يكي از ويژگي هاي بورس، تأثیر فوري مسايل سياسي روي معاملات است، به عنوان مثال احتمال به قدرت رسيدن يك جناح سياسي تندرو كه با ديدگاه هاي حاكم بر شرايط اقتصادي فعلی مخالف است و يا فوت ناگهاني يكي از مقامات بلندپايه يك كشور و يا ملي كردن تمام يا بخشي از دارائي هاي خاص، همگي مي توانند جزو عوامل سياسي موثر قرار بگيرند. هم چنين قطع رابطه سياسي و اقتصادي با كشورها نيز مي توانند بر قيمت سهام موثر باشند به خصوص اگر آن كشور روابط اقتصادي تنگاتنگي با كشور موردنظر داشته باشد.

مسايلي مثل جنگ و صلح روي قيمت هاي سهام تأثیر بسزايي دارند. . نمونه بارز آن بحران ۱۱ سپتامبر است که آثار آن را بر بازارهای مالی می توان مشاهده کرد (خسروآبادی،۱۳۸۴). نمونه دیگر آن که چنانچه در كشوري جنگ باشد به علت اينكه مردم آن كشور بيشتر به دنبال حفاظت از جان ومال خود هستند معمولاً پس اندازهاي خود را به صورت نقد و طلا و يا ارزهاي معتبر نگهداري مي كنند و دنبال سرمايه گذاري نيستند ولي برعكس در زمان صلح به دنبال سرمايه گذاري هاي مختلف و افزودن به سرمايه هاي خود مي باشند.

عوامل فرهنگی – رفتاری

منظور از عوامل فرهنگي همان فرهنگ سرمايه گذاري حاكم برافراد جامعه است. چنانچه در كشوري كه بيشتر افراد در فكر سفته بازي باشند خوب طبيعتاً فرهنگ سرمايه گذاري ضعيف است.

چنانچه فرهنگ سرمايه گذاري ضعيف باشد طبيعتاً بازار سهام رونقي نخواهد داشت چون همه به فكر يك شبه پولدارش هستند ولي اگر فرهنگ سرمايه گذاري قوي باشد ومردم از طبيعت بازار سهام اگاهي داشته باشند به سازمان ها وشركت ها وموسسات مالي آشنايي داشته باشند، بازار سهام در آن كشور رونق خواهد داشت (گلریز،۱۳۷۴). هم چنين رفتارها وانتظارات سرمايه گذاران در قيمت سهام موثر است. قيمت هاي سهام معمولاً تجلي كننده ي انتظارات سهامداران و سرمايه گذاري در بازارهاي اوراق بهادار مي باشد به طوري كه هر تصميم و واقعه اي در مورد شركت ها روي دهد كه با انتظارات سرمايه گذاران مغاير باشد روي قيمت هاي سهام اثر مي گذارد. به عبارت ديگر اگر اين خلاف انتظار جنبه مثبت داشته باشد قيمت هاي سهام افزايش مي يابد. مثلاً اگر سرمايه گذاران انتظار رشد ۵% در سود سهم را داشته باشند ولي اطلاعاتي دريافت كنند كه بيشتر از ۵% رشد سود خواهند داشت همين مسأله موجب افزايش قيمت آن سهام مي شود و اگر خلاف انتظار جنبه منفي داشته باشد قيمت ها كاهش پيدا مي كند .به همين دليل يك مدل شناخته شده ارزشيابي قيمت سهام به تنزيل سودهاي آينده استوار است. هم چنين تئوري انتظار عقلايي بر اين نظر استوار است كه مردم رفتار عقلايي دارند و بهترين عمل ممكن را انجام مي دهند. به موجب اين نظريه تصور مردم از آينده با توجه به همه اطلاعات در دسترس و هم چنين استنباط آن ها از كاركرد اقتصاد شكل مي گيرد .براساس نظريه انتظارات عقلايي، قيمت هاي سهام تجلي اطلاعات حال و انتظارات مربوط به آينده است. عامل مهمي كه موجب تغيير قيمت ها مي شود اطلاعات جديد است .در اين بخش منظور ما از اطلاعات يعني اطلاعاتي كه كاملاً جديد است و خارج از حوزه شركت است، مثل اطلاع از وضعيت سياسي و تغيير قوانين بانك ها و … .

عوامل درونی

منظور از عوامل دروني يعني عواملي كه در داخل شركت بر قيمت سهام تأثیر مي گذارد و يا تصميماتي كه در داخل يك شركت اتخاذ مي شود و بر قيمت تأثیر مي گذارد. اين عوامل عبارتند از :

عايدي هر سهم (درآمد و سود) يا بازده هر سهم

عايدات هر سهم باعث تأثیر روي قيمت سهام مي شود. تعداد زيادي از تحقيقات انجام شده بر روي بورس هاي اوراق بهادار اروپايي و نيويورك، اثر انتشار خبر درج مربوط به سود حسابداري و سود تقسيم نشده مي باشد. بازده هر سهم عبارت است از مجموع سود بعلاوه سود غيرنقدي و اضافه ارزش سهم در پايان سال مالي نسبت به اول دوره.

روند قيمت سهام در گذشته

قيمت سهام شركت ها نيز مثل انسان ها به تدريج براي عموم شناخته مي شوند. حسن شهرت يا سوء شهرت سهام يك شركت به عوامل متعددي بستگي دارد ولي تأثیر اين عوامل روي قيمت سهام منعكس مي شود. طبق يكي از اصول بازار مالي هر كالا و هر خدمتي داراي عمري است و منحني عمر يك كالا در غالب موارد شبيه به شكل زير است:

منحنی عمر کالا

به طوري كه مي بينيد ميزان فروش كالا ابتدا روندي فزاينده دارد ولي به تدريج كه بازار اشباع مي شود مقدار فروش نيز روند نسبتاً ثابتي پيدا مي كند در اين وضعيت ديگر نمي توان متوقع سودهاي سرشار بود، به همين دليل اكثر اهل فن و خبره در امر سرمايه گذاري روند منحني عمر كالاي يك شركت را در تعيين قيمت سهام موثر مي دانند.

ساختار مالی شرکت

ساختار مالی یعنی اهمیت اقلام مختلف ترازنامه در مقایسه با یکدیگر. روابط میان اقلام ترازنامه از نظر سلامت مالی شرکت اهمیت زیادی دارند، مثلاً چنانچه بدهی های شرکت سررسید شده باشد اما موجودی وجوه نقد شرکت کفاف بدهی ها را نکند شرکت در زحمت خواهد بود. بنابراین بررسی مجموع دارایی های جاری نسبت به دیون جاری شرکت، نسبت سود به فروش شرکت، موجودی انبار و نسبت آن با میزان تولید و نظایر آن ساختار مالی شرکت را مشخص می کند. صحت و سلامت ساختار مالی یک شرکت در افزایش قیمت سهام آن شرکت تأثیر مثبت دارد.

تقاضا برای محصول

نوع کالا یا خدمتی که شرکت مورد نظر ارائه می دهد و کمیت و کیفیت مشتریان شرکت روی قیمت سهام آن تأثیر می گذارد. وقتی که شرکتی کالایی مصرفی تولید می کند که مورد نیاز همگان است بازار مصرف نسبتاً مطمئنی را برای محصول خود دارد (شرکت های نوشابه سازی نمونه بارز این گونه شرکت ها هستند)زیرا هم میزان مصرف کالا توسط یک فرد زیاد است و هم افراد زیادی آن را مصرف می کنند در مقابل کالایی مثل تراکتور را در نظر بگیرید که متقاضیان آن محدودترند و تکرار خرید آن به صورت یک کالای بادوام چند سالی به طول می انجامد و ضمناً متقاضیان آن فقط کشاورزان صاحب زمینی هستند که آن ها هم خریدشان محدود است. روشن است که سهام کارخانجات و شرکت های تولید کننده ی کالای مصرفی در غالب موارد بهتر از سهام کارخانجات تولیدی سنگینی و صنایع مادر هستند.

تغییر در رویه حسابداری یک شرکت

تغییر در روش استهلاک و هم چنین تغییر در روش محاسبه ارزش موجودی ها می تواند در سود و زیان شرکت و در نهایت قیمت سهام تأثیر بگذارد.

مدیریت شرکت

مدیران کارآمد و خوشنام می توانند یک شرکت کوچک و ضعیف را به یک شرکت بزرگ و پیشرو تبدیل کنند و برعکس مدیران ضعیف می توانند شرکت عظیمی را در مدت کوتاهی به خاک سیاه بنشانند. لذا هر تغییری در مدیریت می تواند بر قیمت آن شرکت تأثیر بگذارد. پس وجود یک مدیریت قوی و کارافرین در یک شرکت روی قیمت آن تأثیرگذار است (خسروآبادی،۱۳۸۴).

تصرف، تملک، ادغام

اطلاع از تصرف و تملک شرکت توسط شرکت های دیگر و برعکس. تصرف شرکت دیگری توسط شرکت ، باعث تغییر قیمت سهام می شود.

سود و سیاست های تقسیم سود

یکی از عوامل بسیار مهم بر قیمت سهام، سود شرکت ها می باشند که محور اصلی و تعیین کنننده ی موقعیت یک واحد است. همین سود نیز انتظارات افراد را نسبت به آینده شکل می دهد. البته مسأله مهم دیگری که سرمایه گذاران به آن توجه دارند درجه عدم اطمینان در مورد این سودها و سرمایه گذاری آنان است. هنگامی که یک شرکت دارای نسبت بدهی غیرمعمول باشد طبیعتاً احتمال عدم پرداخت و بی ثباتی عوامل متعدد تاثیرگذار بر بازارها هر سهم نیز بیشتر خواهد بود و درست به همین دلیل است که سرمایه گذاران، بازده بیشتری برای جبران درجه عدم اطمینان آن سهام انتظار خواهند داشت و همین مسأله به نوبه خود می توانند بر قیمت سهام اثر بگذارد (سینایی،۱۳۷۲)..

سهام جایزه و تجزیه سهام

سهام جایزه تعدادی از اوراق صوری است که مالکیت سهامداران در سود انباشته را دلالت می کند و بدون اینکه سهامداران سود نقدی یا دارایی دیگری دریافت نمایند به وی داده می شود. سهام جایزه نوعی سود است بصورت سهام و به جای پول نقد توزیع می شود. این نوع سهام بر اساس تصمیم هیأت مدیره شرکت ها انتشار می یابند. البته چون این عمل افزایش سرمایه محسوب می شود باید به تصویب مجمع عمومی نیز برسد. شرکت ها در عمل از حساب های اندوخته مبالغی را کاهش داده و به همان میزان به حساب سرمایه اضافی منظور عوامل متعدد تاثیرگذار بر بازارها می نمایند. این فی نفسه یک تغییر در حساب ها منظور میشود ولی موجبات تغییر در قیمت سهام مربوط را نیز فراهم می کند زیرا معمولاً به تصور افراد، سهام جایزه مترادف با یک خبر خوش تلقی می گردد (سینایی،۱۳۷۲).

[۱] از اينجا تا صفحه ۲۸ از رساله ي مهدي اميرخاني با عنوان “بررسی و ارزیابی علل تغییرات سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران” اقتباس شده است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.