حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک


چند گام برای تدوین برنامه معاملات سهام برای سرمایه گذاری در بورس

تدوین یک برنامه معاملاتی موفق، به شما کمک می‌‎کند بدانید تجارت در کدام بازار و در چه زمانی بیشترین سود را خواهد داشت. همچنین روش‌های کاهش ضرر و یافتن فرصت‌های سرمایه گذاری در بورس را نیز نشان می‌دهد.

برنامه معاملات سهام چیست؟

برنامه معاملات سهام، یک ابزار جامع برای تصمیم‌گیری راجع به معامله در بورس است. از طریق این برنامه می‌توانید تصمیم بگیرید که چه سهمی را در چه زمانی و به چه میزانی بخرید یا بفروشید. برنامه معاملاتی باید شخصی بوده و فقط اختصاص به خودتان داشته باشد. البته می‌توانید از طرح‌های معاملاتی دیگران به عنوان یک طرح کلی استفاده کنید. اما فراموش نکنید که نگرش یک فرد دیگر نسبت به ریسک قابل‌قبول و سرمایه موجود، ممکن است با شما تفاوت بسیاری داشته باشد. برنامه معاملات می‌تواند شامل هر موردی باشد که از نظر شما حائز اهمیت است. اما همیشه باید موارد زیر را پوشش دهد:

  • انگیزه شما از تجارت
  • بازه زمانی مورد انتظار
  • نگرش شما نسبت به ریسک
  • دارایی شما برای سرمایه گذاری در بورس
  • قوانین مدیریت ریسک شخصی
  • بازارهایی که قصد دارید در آن‌ها تجارت کنید
  • استراتژی‌های شما
  • مراحل ثبت تاریخچه معاملات

برنامه معاملاتی با استراتژی تجاری متفاوت است. این برنامه به طور دقیق نحوه ورود و خروج به معاملات را مشخص می‌کند. یک نمونه از قواعد ساده برنامه معاملاتی عبارت است از: خرید بیت‌کوین هنگام رسیدن به قیمت 5000 دلار و فروش آن در قیمت 6000 دلار.

چرا به برنامه معاملاتی نیاز دارید؟

شما برای سرمایه گذاری در بورس به برنامه معاملاتی نیاز دارید، زیرا می‌تواند در اتخاذ تصمیم‌های منطقی شما را یاری دهد. یک برنامه معاملاتی خوب به شما کمک می‌کند تا از تصمیم‌گیری‌های احساسی در شرایط حساس خودداری کنید. مزایای تدوین برنامه معاملاتی شامل موارد زیر است:

  • معامله در بورس به شیوه‌ای آسان‌تر: تمام برنامه‌ریزی‌ها به صورت مقدماتی انجام شده است، بنابراین می‌توانید طبق پارامترهای از پیش تعیین شده خود تجارت کنید.
  • تصمیم‌گیری عینی‌تر: از قبل می‌دانید چه موقع سود خود را ذخیره کرده و ضررها را کاهش دهید. این بدان معنی است که می‌توانید احساسات را از روند تصمیم‌گیری خود خارج کنید.
  • نظم و انضباط بیشتر: با پایبندی به نظم و انضباط تعیین شده در برنامه خود، می‌توانید بفهمید که چرا بعضی معاملات به سود می‌رسند و بعضی نمی‌رسند.
  • در اختیار قرار دادن فضای کافی برای بهبود معاملات: با تعریف یک برنامه معاملاتی دقیق و عمل به آن، می‌توانید از اشتباهات معاملات گذشته خود درس گرفته و قضاوت‌هایتان را بهبود ببخشید.

روش تدوین یک برنامه معاملاتی

هیچ دو برنامه معاملاتی یکسانی وجود ندارد، زیرا هیچ‌یک از معامله‌گران دقیقاً یکسان نیستند. هر برنامه باید فاکتورهای مهمی مانند روش انجام معامله و همچنین میزان تحمل ریسک را منعکس کند. در ادامه 10 عامل مهم که هنگام تدوین برنامه معاملاتی باید در نظر گرفته شوند را ذکر کرده‌ایم.

ارزیابی مهارت

آیا آماده تجارت هستید؟ آیا برنامه معاملات خود را آزمایش کرده و مطمئن هستید که در معامله‌های واقعی به درستی عمل خواهد کرد؟ آیا می‌توانید بدون تردید، سیگنال‌های خود را دنبال کنید؟ معامله در بورس جنگی بین دادن و گرفتن است. معمولاً افرادی که مهارت کافی داشته و برنامه درستی دارند، سود خوبی کسب کرده و از اشتباهات جمعیت بیشتری که فاقد برنامه هستند، استفاده می‌کنند.

آمادگی ذهنی

حال شما چطور است؟ خواب کافی داشتید؟ آیا چالش پیش رو را احساس می‌کنید؟ اگر از نظر عاطفی و روانی آماده جنگیدن در بازار و سرمایه گذاری در بورس نیستید، یک روز به خودتان استراحت دهید. مطمئن باشید اگر از نظر ذهنی آمادگی کافی نداشته باشید، قادر نخواهید بود وظایف خود را به درستی انجام دهید. بسیاری از معامله‌گران شعاری دارند که قبل از هر روز کاری با خود تکرار می‌کنند. شعاری برای خود انتخاب کنید که بتواند شما را حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک برای سرمایه گذاری در بورس یاری دهد. علاوه بر این، جایی معامله کنید که عاری از مزاحمت و عناصر حواس‌پرتی باشد. فراموش نکنید، این کار تجارت است و نیاز به تمرکز حواس دارد.

سطح ریسک قابل‌قبول خود را مشخص کنید

در معاملات خود تا چه حد از سبد سهام شما می‌تواند در خطر قرار بگیرد؟ این میزان، به روش تجارت و ریسک‌پذیری شما بستگی دارد. میزان تحمل ریسک می‌تواند متفاوت باشد. اما احتمالاً در یک روز معاملاتی، نباید از یک تا 5 درصد پورتفوی شما بیشتر شود. این بدان معناست که در هر ساعتی از روز که از این میزان عبور کردید، باید از بازار خارج شوید و جلوی زیان بیشتر را بگیرید. اگر اوضاع به خوبی پیش نرفت، بهتر است استراحت کنید و یک روز دیگر، مجدداً وارد بازار شوید.

اهداف خود را تنظیم کنید

قبل از ورود به بازار سرمایه و شروع سرمایه گذاری در بورس ، سود مورد انتظار و نسبت ریسک به حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک پاداش مطلوب خود را تعیین کنید. حداقل نسبت ریسک به پاداش مورد قبول شما چقدر است؟ بسیاری از تاجران وارد معامله نمی‌شوند، مگر اینکه سود بالقوه، حداقل سه برابر بیشتر از ریسک آن باشد. به عنوان مثال، اگر حد ضرر شما صد تومان برای هر سهم است، هدفتان باید کسب سیصد تومان سود برای هر سهم باشد. اهداف سود خود را در بازه‌های هفتگی، ماهانه و سالانه، و به ریال یا به صورت درصدی مشخص کرده و مرتباً آن‌ها را ارزیابی کنید.

تکالیف خانگی خود را انجام دهید

آیا قبل از آغاز به کار بازار، اتفاقات سراسر جهان را بررسی می‌کنید؟ شاخص بازارهای خارجی بالا است یا پایین؟ زمان ارائه داده‌های اقتصادی مهم را می‌دانید؟ فهرستی از زمان انتشار گزارش‌های مهم و تأثیرگزار بر روند معاملات خود را تهیه کنید و روی دیوار بچسبانید. بسیاری از معامله‌گران ترجیح می‌دهند منتظر انتشار این گزارش‌ها باشند، تا ریسک‌های غیرضروری معامله بر مبنای احتمالات را بپذیرند. انجام معامله حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک در بورس قبل از انتشار گزارشات مربوط به آن مانند قمار است. زیرا دانستن نحوه واکنش بازار به اطلاعات جدید غیرممکن است.

آمادگی انجام معامله در بورس

از هر سیستمی که برای سرمایه گذاری در بورس استفاده می‌کنید، سطوح حمایت و مقاومت را روی نمودار علامت بزنید. هشدارهایی برای یادآوری سیگنال‌های ورود و خروج تنظیم کنید. مطمئن شوید که سیگنال‌های بصری یا شنیداری، واضح و قابل شناسایی باشند و به موقع شما را آگاه کنند.

قوانین خروج از حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک بازار را مشخص کنید

یکی از اشتباهات رایج معامله‌گران این است که بیشتر انرژی خود را روی جستجوی سیگنال‌های خرید متمرکز می‌کنند. بسیاری از معامله‌گران نمی‌توانند در صورت پایین آمدن قیمت، اقدام به فروش سهام کنند. زیرا نمی‌خواهند ضرر و زیان خود را بپذیرند. از این مانع عبور کنید. یاد بگیرید ضررهای خود را بپذیرید. اگر باقی ماندن در یک سهم باعث زیان شما شده است، به این معناست که اشتباه کرده‌اید. معاملات ناموفق معامله‌گران حرفه‌ای معمولاً بیشتر از معاملات موفق آن‌ها است. با این حال از طریق مدیریت سرمایه گذاری در بورس و محدود کردن ضرر، باز هم به سود می‌رسند. قبل از ورود به یک بازار باید نقاط خروج خود را مشخص کنید. برای هر معامله، حداقل دو نقطه خروج در نظر بگیرید. اولاً، اگر معامله برخلاف میل شما پیش رفت، حد ضرر شما چقدر است؟ حتماً باید حد ضرر خود را جایی یادداشت کنید، به ذهن سپردن کارایی ندارد. دوماً، هر معامله باید یک سود هدف داشته باشد. پس از رسیدن به این نقطه، بخشی از سهام خود را بفروشید. در صورت تمایل می‌توانید حد ضرر خود را برای باقی‌مانده سهام، به نقطه سر به سر فروش منتقل کنید.

قوانین ورود به بازار را مشخص کنید

این قوانین را پس از نکات مربوط به قوانین خروج مطرح کردیم، زیرا نقاط خروج بسیار مهم‌تر از نقاط ورود هستند. یک قانون ورود معمولی می‌تواند اینگونه باشد: «اگر پیش‌بینی کنم سیگنال A حداقل سه برابر بالاتر از حد ضرر تعیین شده توسط من جای رشد دارد، و در سطح حمایت قرار دارد، این سهام را می‌خرم.» سیستم شما باید به اندازه کافی پیچیده باشد تا مؤثر واقع شود. اما بهتر است به اندازه کافی ساده تعریف شود تا فرآیند تصمیم‌گیری را تسهیل کند. اگر 20 شرط را به صورت ذهنی برای ورود به یک سهم تعیین کنید، انجام معاملات واقعی (اگر غیرممکن نباشد) دشوار است. با توجه به همه این موارد، رایانه‌ها معامله‌گران بهتری از انسان‌ها هستند. به همین دلیل در بورس نیویورک، بیش از 50% معاملات توسط نرم‌افزارهای رایانه‌ای انجام می‌شوند. رایانه‌ها برای انجام معامله در بورس نیازی به فکر کردن یا درگیر شدن با احساسات ندارند. اگر پیش شرط‌های تعیین شده برقرار باشد، وارد بازار می‌شوند. اگر معامله به خوبی پیش نرود یا به اهداف تعیین شده نرسد، رایانه به صورت خودکار از بازار خارج می‌شود. همچنین رایانه پس از انجام چند معامله موفق دچار غرور نمی‌شود. در این روش، هر تصمیمی مبتنی بر احتمالات است، نه احساسات.

سوابق خود را نگه دارید

بسیاری از تاجران باتجربه و موفق، در نگهداری از سوابق خود بسیار عالی عمل می‌کنند. اگر در یک معامله موفق شوند، می‌خواهند بدانند که دقیقاً چرا و چگونه. مهمتر از همه، همین اطلاعات را درمورد معامله‌های ناموفق نیز جمع‌آوری می‌کنند. بنابراین اشتباهات گذشته را تکرار نمی‌کنند و از زیان بیشتر پیشگیری می‌کنند. جزئیاتی از قبیل سود هدف، نقاط ورود و خروج به بازار، زمان انجام معاملات، سطوح حمایت و مقاومت و نظرات خود را درمورد هر معامله ثبت کنید. همچنین باید سوابق معاملاتی خود را ذخیره کنید تا هر زمان نیاز داشتید به عقب برگردید و سود و زیان ناشی از یک سیستم معاملاتی خاص را بررسی کنید. بدین ترتیب می‌توانید مقدار افت (مبلغی که در هر معامله از دست رفته است)، میانگین زمان باقی ماندن در هر سهم (که برای محاسبه بازده معامله ضرورت دارد) و سایر عوامل مهم را تحلیل کنید. همچنین این عوامل را با استراتژی خرید و فروش خود مقایسه کنید. به یاد داشته باشید این تجارت است و شما حسابدار هستید. تنها هدف شما این است که کسب و کارتان تا حد ممکن موفق و سودآور باشد و بهترین عملکرد را درمورد سرمایه گذاری در بورس داشته باشید.

تجزیه و تحلیل عملکرد

پس از هر روز معامله، باید به بررسی دلایل و چگونگی سود و زیان معاملات بپردازید. نتیجه‌گیری‌های خود را یادداشت کنید تا هر زمان نیاز داشتید، بتوانید به آن‌ها مراجعه کنید. به یاد داشته باشید، معاملات ناموفق همیشه وجود دارند. تنها چیزی که نیاز دارید، یک طرح معاملاتی برای سودآوری درازمدت است.

کلام آخر

هیچ راهی برای تضمین موفقیت در بورس وجود ندارد. معامله‌گران حرفه‌ای قبل از ورود به بازار می‌دانند که احتمال موفقیتشان چقدر است. اگر شرایط به نفعشان نباشد، اصلاً در آن‌جا حاضر نخواهند شد. بسیاری از معامله‌گران به طور مداوم در بازار حاضر نیستند. فقط وارد معاملاتی می‌شوند که احتمال موفقیتشان بالا است. اگر می‌خواهید همیشه موفق باشید، داشتن یک برنامه خوب بسیار مهم است. دوری از تصمیمات هیجانی و سرمایه گذاری در بورس فقط بر اساس منطق و استدلال، اصلی‌ترین عامل موفقیت است. سرمایه گذاری در بورس نیز مثل هر کار دیگری نیاز به آموزش و مهارت دارد. اگر هیچ تجربه و دانشی در این زمینه ندارید، آکادمی دکتر ژند با بسته‌های آموزشی متنوع خود، آموزش بورس از صفر تا صد را برای شما ساده کرده است. یکی از بسته‌های آموزشی این آکادمی، پکیج بورس چیست؟ است. با تهیه این بسته، اولین قدم خود را برای سرمایه گذاری در بورس محکم و مطمئن بردارید. جهت کسب اطلاعات بیشتر و تهیه این بسته اینجا کلیک کنید.

آموزش مدیریت سرمایه

مدیریت سرمایه در بازارهای مالی یکی از مهمترین ارکان موفقیت در این صنعت است، زیرا هیچ تاجری بدون مدیریت سرمایه نمی تواند در هیچ بازار مالی (حتی کسانی که در بازارهای سنتی کار می کنند) دوام بیاورد. اگر ندانید سرمایه خود را چگونه مدیریت کنید در شرایط بحرانی و ناپایدار اقتصادی دارایی خود را از دست خواهید داد، از طرفی با یادگیری علم مدیریت سرمایه می توانید ریسک را مدیریت کرده و سود و زیان خود را کنترل کنید. تیم تحلیلی آکادمی اشرف، ارکان مهم مدیریت سرمایه را مدیریت می کند که شما را قادر می سازد در بازارهای مالی مانند بازارهای ارز دیجیتال و بازارهای ارز به موفقیت مالی دست یابید.

وقتی صحبت از مدیریت سرمایه ارز دیجیتال می شود، مدیریت ریسک، اصول سرمایه و ترکیب ارز دیجیتال است. هر یک از موارد ذکر شده می تواند پیامدهای بسیار مهمی برای مدیریت سرمایه داشته باشد. مدیریت سبد ارزهای دیجیتال مهم ترین پارامتر در مدیریت سرمایه بازار ارز دیجیتال است. سرمایه گذاران باید یاد بگیرند که چگونه وجوه خود را با توجه به مدل سرمایه گذاری خود به درستی مدیریت کنند، دوره آموزش مدیریت سرمایه به شما یاد می دهد که چگونه در مسیر ارز دیجیتال قرار بگیرید.

مدیریت سرمایه یک استراتژی مالی است که برای اطمینان از حداکثر کارایی سرمایه در یک شرکت طراحی شده است. به عبارت دیگر مدیریت سرمایه به معنای مدیریت پول است.

مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی است، اما کاملا فردی و مختص هر سرمایه گذار است و بر اساس شخصیت، احساسات و اهداف مالی افراد متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، تجریه سرمایه گذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت پول دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه بقا است. در مرحله بعد اولویت با سود و افزایش سرمایه است.

مدیریت سرمایه دانشی است که در صورت استفاده صحیح، نه تنها به بقای سرمایه منجر می شود، بلکه موجب سودآوری و افزایش ارزش سرمایه نیز می شود.

چرا به مدیریت سرمایه نیاز داریم؟

مدیریت سرمایه دانش و مهارت های سرمایه گذاری است که به افراد در کنترل ریسک و به حداکثر رساندن بازده کمک می کند. البته مدیریت پول با توجه به شخصیت، تجربه و میزان پول هر فرد متفاوت خواهد بود و هرکس باید با توجه به شرایط خود استراتژی مدیریت پول را طراحی کند.

عواملی مانند میزان سرمایه اولیه، میزان ریسک به ازای هر معامله، سود-سود، حاشیه سود، کاهش سرمایه و غیره باید در طراحی استراتژی مدیریت سرمایه در نظر گرفته شوند. عوامل این معاملات باید در بازه های زمانی معینی مانند هفتگی، ماهانه، فصلی و سالانه مورد بررسی و تحلیل و بررسی قرار گیرند.

عوامل موثر بر مدیریت سرمایه کدامند؟

برای مدیریت پول باید عوامل مختلفی را در نظر بگیریم و بررسی کنیم، مانند

1- شناخت بازاری که معامله می کنیم،

2- میزان سرمایه اولیه و بازده مورد انتظار در یک دوره معین،

3- بررسی نتیجه معامله و ….

در مورد این عوامل بحث می کنیم:

1- بازاری که معامله می کنیم را بشناسیم

قبل از سرمایه گذاری در هر بازاری، اولین و مهمترین قدم این است که قوانین آن بازار را درک کنید. بازار مالی یک بازار تخصصی است و معاملات یا سرمایه گذاری در هر بازار مالی شرایط خاص خود را دارد، زیرا ماهیت بازار مالی متفاوت است، مثلا ماهیت بازار ارز دیجیتال و بازار ارز کاملاً متفاوت است. ، و هر کدام ویژگی های خاص خود را دارند. ریسک شخصی و قوانین خاص همانطور که گفته شد، اگر قصد معامله یا سرمایه گذاری در بازار ارز دیجیتال حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک را دارید، یادگیری ارز دیجیتال از اصول اولیه و دریافت راهنمایی های متخصص اولین قدمی است که باید بردارید.

2- سرمایه اولیه و نرخ بازده مورد انتظار

قبل از در نظر گرفتن میزان سرمایه اولیه، باید هدف از معاملات خود را مشخص کنید، اگر هدف معاملاتی شما پوشش هزینه های زندگی است، به سرمایه اولیه بسیار زیادی نیاز دارید. اگر شغل اول دارید و تجارت شغل دوم شماست، طبیعتا سرمایه اولیه برای نیازهای شما کمتر خواهد بود.

بسیاری از معامله گران به دلیل نداشتن سرمایه اولیه کافی شکست می خورند. بخش بزرگی از اضطراب و نگرانی معامله گران جدید به نداشتن سرمایه اولیه کافی مربوط می شود. آنها سعی می کنند با مبلغ اندک پول زیادی به دست آورند، بنابراین ریسک های زیادی می کنند و در نهایت سرمایه خود را خیلی سریع از دست می دهند.

سرمایه اولیه کافی به شما این امکان را می دهد که از اشتباهات رایج معامله گران مبتدی جان سالم به در ببرید و قبل از اینکه مجبور شوید برای همیشه تجارت را ترک کنید، نقص های استراتژی معاملاتی خود را برطرف کنید. البته مراقب باشید، این میزان سرمایه است که در شروع معامله اهمیت دارد و اگر به طور کامل ضرر کنید، آسیب جدی به زندگی شما وارد نمی‌کند و زیاد خود را مورد ضرب و شتم قرار ندهید، مبادا بازارهای مالی را ترک کنید. برای همیشه.

در بازار فارکس امکان افتتاح حساب معاملاتی دمو (مجازی) وجود دارد و پس از اتمام دوره آموزشی خود در بازار فارکس، می توانید یک حساب معاملاتی دمو افتتاح کرده و استراتژی های معاملاتی خود را در آنجا تست کنید. اگر نتایج کلی معاملات شما به طور مداوم سودآور است، می توانید یک حساب معاملاتی زنده باز کنید و تجارت را شروع کنید.

پس از انتخاب هدف معاملاتی و تعیین میزان سرمایه اولیه خود، باید بر اساس هر دو حد سود معاملاتی منطقی را در نظر بگیرید و به بررسی نتایج معاملات خود ادامه دهید تا ببینید آیا در مسیر درستی هستید یا خیر. برای پیشرفت در معاملات، باید به طور مداوم نقاط قوت و ضعف خود را مطالعه کنید.

3- نتیجه معاماه را بررسی کنید

تصور کنید شخصی که صاحب یک فروشگاه لباس است، یک سری محاسبات را به طور منظم انجام می دهد تا سودآوری خود را محاسبه کند. او فروش خود را به صورت هفتگی بررسی می کند و ایده خوبی از نحوه فروش هر محصول و همچنین فروش کلی دارد. به عنوان مثال، اگر اقتصاد در وضعیت وخیمی قرار دارد، می داند که کدام لباس یا اقلام به دلیل قیمت بهتر، بیشتر می فروشند، بنابراین طرفداران بیشتری نسبت به لباس های گران قیمت دارد. برای به حداکثر رساندن سودآوری، به طور منظم تمام عوامل مؤثر بر درآمد و هزینه ها را بررسی می کند.

در دنیای معاملات، جزئیات زیادی را ثبت می کنید، زمان معامله را در نمودار، زمان باز و بسته شدن معامله، نماد، حجم، تاریخ معامله و غیره را ثبت می کنید. اگر بدانید چه کاری را درست یا غلط انجام می دهید، نمی توانید تراکنش های خود را به درستی مدیریت کنید. اگر داده ها را جمع آوری نکنید، نمی توانید پیشرفت خود را ردیابی کنید. ما اطلاعات را نه تنها برای اطمینان از عملکرد خوب، بلکه برای بهبود عملکرد جمع آوری می کنیم.

در مدیریت پول معاملاتی، ثبت برخی معیارها بسیار مهم و حیاتی است که شامل 1- تعداد معاملات برنده در مقابل تعداد معاملات بازنده، 2- میانگین سود معاملات برنده و میانگین سود معاملات بازنده و … می باشد.

3-1- معاملات برنده و بازنده

این یکی از معیارهای اصلی است که توانایی شما را در تشخیص درست جهت حرکت بازار نشان می دهد. در اینجا، ما می خواهیم به جای برجسته کردن اعداد خاص، عملکرد فعلی را با گذشته مقایسه کنیم. فکر کنید؛ شما معامله‌گری هستید که در جهت بازار معامله می‌کنید، فقط از 40 درصد معاملات خود سود می‌برید، اما سود معاملات برنده شما بسیار بیشتر از ضرر معاملات بازنده شماست.

حال، اگر درصد معامله برنده شما به طور ناگهانی به یک چهارم کاهش یابد، باید به دنبال مشکلات احتمالی باشید. آیا بازاری که معامله می کنید غیر جهت دار و بی ثبات شده است؟ آیا نحوه ورود یا مدیریت تراکنش ها را تغییر داده اید؟ با بررسی این عوامل و پاسخ به این سوالات می توانید گره های کاررا پیدا کنید. شاید پس از بررسی به این نتیجه برسید که من نباید در بازارهای پر ریسک و بدون روند معامله کنم یا … مهم است که به مسیر درست برگردم.

2-3- میانگین سود و میانگین زیان معاملات برنده

اگر 60 درصد از معاملات شما سودآور هستند، اما میانگین ضرر در معامله 2 برابر سود شما است، پس چنین درصد بالایی از سود به سودآوری شما کمک نمی کند. ثبت میانگین برد معاملات سودآور و میانگین ضرر معاملات باخت، اطلاعات زیادی در مورد نحوه اجرای ایده های معاملاتی به شما می دهد. به عنوان مثال، آیا نسبت ریسک به پاداش هنگام ورود منطقی است؟ آیا از قانون ریسک-پاداش پیروی می کنید؟

اگر میانگین سود و زیان یک معامله در همان واحد افزایش یا کاهش یابد، ممکن است با نوسانات بازار کم و بیش از حد معمول روبرو باشید. ممکن است حجمی کمتر یا بزرگتر از حد معمول انتخاب کرده باشید. آنچه در مدیریت سرمایه مهم است، تغییر نسبی میانگین سود در معاملات برنده و میانگین ضرر در معاملات بازنده است.

اگر میانگین معاملات برنده شما افزایش یابد و میانگین معاملات بازنده شما کاهش یابد، به وضوح معامله خوبی دارید. مهم است که تشخیص دهید کجا خوب کار کرده اید تا بتوانید به همان مسیر ادامه دهید. از سوی دیگر، زمانی که میانگین ضرر شما از پیشگیری تجارت بیشتر است، باید بفهمیم مشکل کجاست.

راه های کاهش ریسک سرمایه گذاری در بورس

کاهش ریسک سرمایه گذاری

سرمایه‌گذاری‌های فردی شما به‌طور معمول در دو کلمه خلاصه می‌شود: «ریسک» و «پاداش». قانون کلی این است که پاداش بالقوه بیشتر، خطر بیشتری نیز به همراه دارد. اما این قانون به ترتیب معکوس صادق نیست. خطر بیشتر، لزوما به پاداش بالقوه بیشتری تبدیل نمی‌شود. گاهی اوقات ریسک بیشتر، فقط ریسک بیشتر با پاداش کم است. ریسک چیز بدی نیست. اما شما باید آگاه باشید که با دارایی‌های سرمایه‌گذاری خود چه نوع ریسکی را می‌خواهید بپذیرید و چگونه می‌توانید سطح غیرقابل‌قبول ریسک را کاهش دهید. در این مقاله قصد داریم با ارائه ترفندهایی برای کاهش ریسک سرمایه گذاری، شما را یاری کنیم.

تحمل خود را در برابر انواع مختلف ریسک تعیین کنید

هر سرمایه‌گذاری شامل مقداری از سطح ریسک است. درک نوع ریسک یا ترکیبی از انواع ریسک در کاهش این خطرات پیش رو، ضروری است. دو عاملی که می‌تواند به شما کمک کند میزان تحمل ریسک خود را تعیین کنید، عبارتند از:

  • میزان خالص سرمایه شما
  • تعیین میزان ریسک‌پذیری

ارزش خالص سرمایه شما، دارایی‌های شما منهای بدهی‌ها هستند. ریسک سرمایه شما پولی است که اگر در یک سرمایه‌گذاری ضرر کنید، تأثیری در سبک زندگی شما نخواهد داشت. اگر از دارایی خالص بالایی برخوردارید و دارای میزان ریسک قابل‌توجهی هستید، توانایی تحمل ریسک بالاتری دارید. اگر ارزش خالص شما کم است و سرمایه ریسک چندانی ندارید، احتمالا با سرمایه‌گذاری‌های محافظه‌کارانه و کم‌خطر وضعیت بهتری خواهید داشت و حتما با کاهش ریسک سرمایه گذاری روبه‌رو خواهید بود.

دقت کافی و واقع‌بینی مهم هستند

به‌طور خلاصه، این مسئله به معنای تحقیق در مورد سرمایه‌گذاری‌های قبلی شما است. شما باید موارد زیر را بررسی کنید:

  • تاریخچه سرمایه‌گذاری
  • رشد درآمد
  • تیم مدیریتی
  • میزان بدهی

این نتایج را با دارایی‌های دیگر در سبد سرمایه‌گذاری جدید خود، مقایسه کنید. یکی از معیارهایی که برای کاهش ریسک سرمایه گذاری باید مراقب آن باشید، نسبت ریسک به ریوارد است. شما با تحلیل میزان ریسک و میزان پاداشی که برای هر سرمایه در نظر دارید، بهتر پیش خواهید رفت.

کاهش ریسک پورتفو

تنوع سازی را مهم بدانید

متنوع سازی با پخش سرمایه در محصولات مختلف، از جمله راه های کاهش ریسک سرمایه گذاری در بورس است. به‌عنوان ‌مثال، ممکن است 25 درصد پول سرمایه‌گذاری خود را در سهام الف، 25 درصد را در گواهی سپرده بیمه فلان سازمان، 25 درصد را در اوراق قرضه و 25 درصد دیگر سرمایه خود را در املاک و مستغلات قرار دهید. اگر شرکت الف حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک با بازده کمی مواجه شود، شما همچنان سود کسب خواهید کرد، اما پتانسیل سود شما کاهش می‌یابد. زیرا فقط بخشی از پول شما در سهام سرمایه‌گذاری شده. اگر سرمایه کمی در الف داشته باشید، ضرر شما نیز محدود است، زیرا 75 درصد از پول شما در محصولات دیگر سرمایه‌گذاری می‌شود.

سرمایه‌گذاری‌های خود را به‌طور منظم کنترل کنید

تخصیص مناسب سرمایه شما به عواملی مانند مدت‌زمان سرمایه‌گذاری و خلق‌وخوی سرمایه‌گذاری شما بستگی دارد. به‌عنوان ‌مثال، یک سرمایه‌گذار محافظه‌کار ممکن است 40 درصد از پرتفوی خود را در اوراق قرضه میان‌مدت، 25 درصد را در سهام بزرگ، 10 درصد را در اوراق کوتاه‌مدت، 10 درصد را در سهام متوسط​​ و 10 درصد را در سهام کوچک، قرار داده باشد. لازم است که حداقل یک‌بار در سال، دارایی خود را ارزیابی کند و دارایی‌های جدید را در صورت لزوم خریداری کرده یا بفروشد تا سبد سهام خود را به تخصیص مناسب دارایی‌های جدید برساند. در نتیجه لازم است حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک برای کاهش ریسک سرمایه گذاری، در صورت لزوم منابع خود را دوباره بررسی کنید.

از تحلیل تئوری نوین پرتفوی استفاده کنید

نظریه پرتفوی مدرن (MPT) نظریه‌ای در مورد چگونگی ایجاد سرمایه‌گذاری ریسک‌پذیر، برای ایجاد حداکثر بازده مورد انتظار، بر اساس سطح معینی از ریسک بازار است. هری مارکوویتز در مقاله خود «انتخاب سبدگردان‌ها» که در سال 1952 در یک مجله مالی چاپ شد، پیش‌گام این نظریه بود. وی بعدا برای کارش در مورد نظریه مدرن سبدگردان‌ها، جایزه نوبل دریافت کرد.

تئوری نوین پرتفوی، استدلال می‌کند که ویژگی‌های ریسک و بازده سرمایه‌گذاری نباید به‌تنهایی مشاهده شوند. بلکه باید از طریق تأثیر سرمایه‌گذاری روی ریسک و بازده کل سبدگردان ها ارزیابی شود. MPT نشان می‌دهد که یک سرمایه‌گذار می‌تواند مجموعه‌ای از دارایی‌های متعدد را ایجاد کند که بازده را برای یک سطح معین از خطر، به حداکثر برساند. به همین ترتیب، باتوجه‌ به سطح بازده مورد انتظار، یک سرمایه‌گذار می‌تواند یک پرتفوی با کمترین ریسک ممکن ایجاد کند. بر اساس معیارهای آماری مانند واریانس و همبستگی، عملکرد یک سرمایه‌گذاری فردی، کمتر از تأثیر آن بر کل سبدگردان‌ها است. این مهم را در کاهش ریسک سرمایه گذاری خود فراموش نکنید.

انتخاب پرتفوی چه تأثیری در کاهش ریسک سرمایه گذاری دارد؟

MPT فرض می‌کند که سرمایه‌گذاران از ریسک‌پذیری بالا رنج می‌برند. به این معنی که آن ها برای یک سطح مشخص از بازده، پرتفوی کم‌خطرتر را به نمونه پرخطر ترجیح می‌دهند. به‌عنوان یک موضوع عملی، گریز از ریسک نشان می‌دهد که اکثر مردم باید در چندین کلاس دارایی، سرمایه‌گذاری کنند. این مسئله اهمیت متنوع سازی را برای ما بیشتر می‌کند.

برای درک بهتر این موضوع، ضرب‌المثل به‌ظاهر تکراری اما مهم را به یاد بیاورید: «تمام تخم‌مرغ‌هایتان را در یک سبد نگذارید». این مسئله به این معناست که هنگام ورود به عرصه بورس، نباید تمام سرمایه خود را روی یک منطقه متمرکز کنید. بهتر است که با تکیه بر یک تحلیل تکنیکال حرفه‌ای، سرمایه خود را به 4 یا 5 قسمت تقسیم کنید.

پورتفوی بهینه

نحوه انتخاب پرتفوی بهینه

سبد سهام بهینه به سبد سهامی گفته می‌شود که سهام پیکربندی‌شده و درستی را در خود داشته باشد. این سبد، از نظر آماری، بازدهی مطلوب را در سطح معینی از ریسکِ پذیرفته‌شده توسط یک سرمایه‌گذار، ارائه می‌دهد. تجزیه و تحلیل پرتفوی با فرض اینکه سرمایه‎گذاران سعی می‌کنند با وسواس زیاد ریسک را به حداقل برسانند، در حالی که به دنبال بالاترین بازده هستند، بر مفهوم بهینه سبدگردان‌ها تأکید دارد. طبق این تئوری، سرمایه‌گذاران باید تصمیماتی منطقی برای دستیابی به حداکثر بازده، در سطح قابل‌قبول ریسک خود، اتخاذ کنند.

سبدگردان‌ها با ریسک بهینه، به‌طور کلی در وسط منحنی ریسک تناسب قابل قبول میان ریسک و بازده خود یافت می‌شوند. اگر فرد از منحنی بالاتر برود، به معنای ریسک بیشتر است. به همین ترتیب، اگر فردی در پایین منحنی حرکت کند، به معنای پرتفوی‌های کم‌خطر / کم‌بازده خواهد بود.

برای بلندمدت سرمایه‌گذاری کنید

بورس اوراق بهادار از لحاظ تاریخی، در درازمدت، عملکرد خوبی داشته است. اگر سهام را با پولی خریداری کنید که ممکن است به‌زودی به آن نیاز داشته باشید، ممکن است مجبور شوید در دوره‌ای که قیمت سهام پایین است، سهم خود را بفروشید. پس با مدیریت سرمایه، برای سرمایه گذاری بلندمدت برنامه ریزی نمایید. این اصل یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌ها برای کاهش ریسک سرمایه گذاری است.

در نهایت، برای کاهش ریسک سرمایه گذاری خود، بهتر است قبل از ورود به این عرصه، تمام راهکارها و اصول مهم را آموزش ببینید. با فراگیری این موارد، درصد ریسک سرمایه‌گذاری شما نیز پایین خواهد آمد. آموزش آنلاین تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی به شما در سرمایه گذاری اصولی و حرفه ای کمک شایانی خواهند کرد.

مدیریت ریسک

استراتژی های رایج مدیریت ریسک معامله گران چیست؟

معامله گران همواره با خطر از دست دادن پول در هر معامله روبرو هستند و حتی موفق ترین معامله گران تقریباً دائماً معاملات زیان ده را انجام می دهند. معامله گر برنده بودن در طولانی مدت تابعی از درصد برد شما و میزان برد و باخت شماست. صرف نظر از اینکه چند بار برنده می شوید، اگر ریسک خود را کنترل نکنید، ممکن است حساب خود را منفجر کنید.

یک استراتژی مدیریت ریسک مناسب برای محافظت از معامله گران از ضررهای فاجعه بار ضروری است. این به این معنی است که ریسک خود را تعیین کنید، یعنی نسبت ریسک به پاداش خود را در هر معامله بدانید، و اقداماتی را برای محافظت از خود در برابر یک زیان بزرگ انجام دهید.

موارد کلیدی که باید بدانید و قبول کنید:

مدیریت ریسک در معاملات با توسعه یک استراتژی معاملاتی شروع می شود که درصد برد و باخت و میانگین برد و باخت را محاسبه می کند.

پیروی از یک استراتژی معاملاتی منطقی و دور نگه داشتن احساسات از تصمیمات معامله گری برای موفقیت حیاتی است.

درک استراتژی های رایج مدیریت ریسک برای معامله گران

هیچ راهی برای جلوگیری از ریسک در معاملات وجود ندارد. حداقل از نظر تیوری هر معامله می تواند بازنده باشد. در واقع، یک معامله گر می تواند تعداد معاملات بازنده زیادتری نسبت به برنده ها داشته باشد و در بلند مدت حساب سود دهی داشته باشد. این اتفاق به دلیل این است که سود معاملات برنده بزرگتر از ضرر معاملات بازنده است. برعکس، معامله گر دیگری هم می تواند باشد که تعداد معاملات برد بیشتری نسبت به بازنده ها داشته باشد اما در بلند مدت حساب ضرر ده داشته باشد. که به دلیل بزرگتر بودن درصد ضرر ها از سود ها است.

اولین کلید مدیریت ریسک در بازار، تعیین ریسک به ریوارد و درصد برد است. اگر این اعداد را بتوانید به خوبی تنظیم کنیم و به آن عمل کنید یقینا حساب سوددهی خواهید داشت. البته لازم به ذکر است که هیچگاه نمی دتوان هم درصد برد بالا و هم ریسک به ریوارد بالا داشت. این دو آمار مانند کلاج و گاز عمل می کنند و باید بتوانید تعادلی را بین آنها برقرار کنید.

به حداقل رساندن ضررها

به گفته معامله گر افسانه ای اد سیکوتا، سه قانون برای معامله موفق وجود دارد که قانون اول آن عبارت است از "ضرر خود را به حداقل برسانید". یکی از قانون های رایج، به ویژه برای معامله گران روزانه، این است که هرگز ریسک از دست دادن بیش از 1٪ از سبد خود را در هر معامله ای نکنید. به این ترتیب شما می توانید با توجه به توزیع تصادفی نتایج، یک رشته ضرر را متحمل شوید - که همیشه یک ریسک است - و آسیب زیادی به حساب خود وارد نکنید.

کاهش 10 درصدی حساب معاملاتی را می توان با یک استراتژی معاملاتی سودآور برطرف کرد. اما هر چه افت سرمایه بزرگتر باشد، بازگشت مجدد چالش برانگیزتر است. اگر 10 درصد از سرمایه خود را از دست بدهید، تنها به سود 11.1 درصدی نیاز دارید تا به نقطه سربه سر برسید. اما اگر 50% ضرر کردید، باید پول خود را دو برابر کنید تا به حالت اول برگردید.

علاوه بر محدود کردن اندازه ضرر پوزیشن خود، یکی از راه‌های جلوگیری از ضررهای بزرگ، ثبت سفارشات توقف ضرر خودکار یا stop-loss است. زمانی که ضرر شما به سطح معینی برسد، این سفارش اجرا می‌شود و از کار سخت فشار دادن دکمه توقف ضرر جلوگیری می‌کنید.

قوانین، احساسات را از تصمیمات معاملاتی دور نگه می دارد

مدیریت احساسات سخت ترین بخش معامله است. این یک واقعیت در دنیای معاملات است که یک معامله گر موفق می تواند استراتژی خود را به یک تازه کار بدهد و تازه کار تمام پول خود را از دست می دهد زیرا نمی تواند احساسات خود را از معاملات دور نگه دارد. این بدان معناست که وقتی سیستم معاملاتی می ‌گوید خارج شوید، نمی ‌توانند ضرر را متحمل شوند و همچنین نمی‌توانند بردها را به دست آورند، زیرا می‌خواهند سودهای بزرگ‌ تری بکنند.

به همین دلیل است که داشتن یک استراتژی معاملاتی اثبات شده و پیروی از قوانین خاص تعیین شده توسط آن استراتژی برای موفقیت حیاتی است. زمانی که سیستم به شما می گوید وارد معامله شوید و به همان روش خارج شوید. باید و باید به آن چشم بگویید و لحظه ای درنگ نکنید.

انواع اولیه مدیریت ریسک در معاملات چیست؟

مدیریت ریسک در درجه اول شامل به حداقل رساندن زیان های احتمالی بدون قربانی کردن پتانسیل صعودی است. این دقیقا همان بحث تعادل بین ریسک به ریوارد و درصد برد است. شما نمیتوانید هر دو را بالا نگه دارید.

استراتژی‌های پوشش‌دهی نوع دیگری از مدیریت ریسک است که شامل استفاده از موقعیت‌های جبران‌کننده (مثلاً قرارهای محافظ) می‌شود که وقتی سرمایه‌گذاری اولیه ضرر می‌کند، درآمد کسب می‌کند. استراتژی سوم این است که محدودیت‌های معاملاتی مانند stop-loss را برای خروج خودکار از موقعیت‌هایی که خیلی پایین می‌آیند، یا سفارش‌های take-profit برای کسب سود تعیین کنید.

در مجموع

موفق شدن در معامله گری بدون داشتن مدیریت ریسک خیالی بیش نیست. باید بدانید که ریسک عضو جدایی ناپذیر هر بازار معاملاتی است، پس داشتن یک استراتژی مدیریت ریسک بسیار مهم است.

چرا و چه زمانی باید حد ضرر را در معاملات ارزهای دیجیتال جابه جا کنیم

چرا و چه زمانی باید حد ضرر را در معاملات ارزهای دیجیتال جابه جا کنیم

وقتی شما در بازار ارزهای دیجیتال اقدام به سرمایه گذاری می کنید، زمان هایی فرا می رسد که بازار دچار نوانات حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک در قیمت شده و قیمت ها ثابت نخواهد بود. در چنین مواقعی باید بتوانید تصمیم گیری درستی نمایید تا بدانید آیا باید به سرمایه گذاری ادامه داده، یا آن را به طور موقت متوقف نمایید. این امر یکی از دغدغه های سرمایه گذاران ارزهای دیجیتالی است. زیرا هدف همه کسانیکه در این بازار به انجام معاملاتشان می پردازندف کسب سود بیشتر با حداقل میزان ضرر است.

یکی از مشکلاتی که تریدرها در بازار ارزهای دیجیتال دارند، بحث معامله گری می باشد. این مشکل به زمانی باز می گردد که بازار بر خلاف نظری که تحلیل های معامله گر به آنها رسیده، پیش خواهد رفت. در این مواقع معاملاتی که انجام می شود با ضررهای زیادی مواجه خواهد شد. گاهی این ضرر و زیان ها بسیار بزرگ است. با توجه به این امر در بازار ارزهای دیجیتال یک شاخص وجود دارد که به آن حد ضرر و یا Stop Loss گفته می شود.

حد ضرر چیست؟ در واقع حد ضرر (Stop Loss) دستوری است، برای اینکه یک پوزیشن در یک قیمت و یا درصد خاص، بسته شود. وقتی که این اتفاق بیفتد ضرر را کنترل و آن را محدود کرده ایم. بنابراین می توان گفت کاربرد حد ضرر این است که در مواقعی که ضرر در حال اتفاق افتادن است، آن را محدود کنیم. بنابراین این امر در مواقع و زمان هایی کاربرد دارد که ایده ما برای معاملات درست از کار در نمی آید. حد ضرر که به اختصار به آن SL نیز گفته می شود می تواند یک کمربند ایمنی برای تریدرها باشد.

از آنجا که هر کاربر ارزهای دیجیتال در حوزه خرید و فروش برای خود یک سبک و اساس معاملاتی دارد، قبل از اینکه اقدام به خرید یا فروش نماید، یک چارچوب ذهنی برای خود قرار داده است. که در معاملاتش مثلا فلان قیمت مناسب است و به سود منتهی می شود. حد ضرربرای شما یک انکانی است که به اشتباه خود پی ببرید و با حداقل ضرر و زیان از سرمایه خود محافظت کنید.

در مدیریت ریسک، بهره گیری از حد ضرر به عنوان یک پایه مهم محسوب شده که باید با دقت از آن بهره گیری کرد. زیرا اگر مدیریت و استفاده از حد ضرر ضعیف باشد می تواند هزینه های زیادی را به دنبال داشته باشد. البته در مواردی هم بوده است که حد توقف در فیتیله شمع یعنی همان نمودار کندل استیک بوده است. و در این شرایط از معامله خارج شده ایم. اما بعد قیمت به هدف دلخواه ما رسیده است، اما متاسفانه از معامله دور و خارج بوده ایم.

برای جلوگیری از چنین مواردی باید روش های حد تعیین ضرر را به خوبی بدانیم و از آنها در شرایط مختلف استفاده کنیم. همانگونه که برای سود نیز حد سود وجود دارد. هر چند قرار دادن حد ضرر بسیار مهم تر و حیاتی تر از قرار دادن حد سود است. زیرا از نابودی کامل سرمایه شما جلوگیری می کند. یکی از این روش های تعیین حد ضرر تعیین نکردن پیشاپیش سطح توقف است.

قبل از اینکه وارد یک معامله شوید باید برای خود مشخص کنید که حد توقف برای شما کجا می تواند باشد. این امر درباره ورود و هدف های شما نیز می تواند تطبیق داشته باشد. وقتی را در نظر بگیرید که ترید فعال بوده اما بازار دارای نوسان است و به دنبال آن نیز سود و زیان شما نوسان دارد. در چنین شرایطی کاربران به دنبال هر دلیلی می گردند که در بازار باقی بمانند. وقتی حد ضرر خود را قبل از ورود به معاملات تعیین کرده باشید چون دور از احساسات بوده و هنوز سرمایه شما در امنیت است، عاقلانه تر تصمیم خواهید گرفت. پس قبل از هر کاری با نگاهی به نمودارها حد ضرر خود را مشخص کنید.

اما زمانیکه ایده معامله ای که داشته اید درست از آب در نیامده باشد و شما حد توقف را نیز مشخص نکرده باشید. همه چیز بر علیه شما خواهد شد. این زمانی است که بازار با تمام نیروی خود شروع به حرکت علیه شما کرده و معاملاتتان پر ضرر خواهد بود. پس قبل از اینکه اقدام به انتخاب یک پوزیشن کنید، تصمیم گیری درستی نمایید. تا اگر ترید شما بی اعتبار شد حد توقف داشته باشید.

یکی از پر ریسک ترین تصمیمات شما حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک این می تواند باشد که سعی نمایید بازار را در چارچوب خود متناسب نمایید. زیرا اصلا برای بازار اهمیتی نسبت به ریسک شما وجود ندارد و برای بازار اصلا مهم نیست که یک عددی مثلا ۴ درصد یا هر مقدار و عدد دیگری دور از نقطه ورود قرار گرفته باشد. شما باید استراتژی خود را تغییر دهید و چارچوب کاری خود را با بازار هماهنگ نمایید. اگر قانونی وجود داشت که به شما می گفت فلان عدد، عدد طلایی برای حد معامله شما است، کار را برایتان خیلی راحت تر می نمود. اما چنین امکانی وجود ندارد. بنابراین می توانید حد ضرر خود را هر عدد دلخواهی قرار دهید.

اما به یاد داشته باشید گذاشتن حد ضرر بر اساس هر عدد دلخواه باید بر اساس تحلیل تکنیکال صورت گیرد. در تحلیل تکنیکال است که تاریخ یک کوین یا ارز دیجیتال را با نمودار قیمت و حجم تریدمورد بررسی قرار می دهد و کاری به این ندارد که کوین یا پروژه چه کاری را می کند و یا چه هدفی را در آینده دنبال می کند. از آنجا که تحلیل تکنیکال از ایده های بنیادین تئوری Dow می باشد. برای دستیابی به درک بهتری از آن باید این ایده ها را خوب بشناسید و درباره آنها مطالعه نمایید. زیرا تحلیل تکنیکال بر اساس آنها شکل گرفته است.

همچنین نباید حد ضرری را که برای خود تعیین می کنید بر اساس یک سطح خاص از قیمتی باشد که میل و رغبت شما با آن است. زیرا بازار به میل و رغبت شما هیچ اهمیتی نخواهد داد. پس می توانید حد ضرر خود را بر اساس سر به سر شدن و یا سود حاشیه ای در اولین زمان ممکن قرار دهید. البته تعیین حد ضرر به این معنی نیست که کلا معاملات شما از هر ریسکی پاک باشد بلکه هدف این است که اگر ایده شما درست از کار در نیامد همه سرمایه خود را از دست ندهید.

بر اساس منطق معاملات ارزهای دیجیتال حد توقف بهتر است بر اساس تحلیل تکنیکال صورت گیرد و بسیاری از کاربران نیز با آن موافقت دارند. اما با این حال حد ضرر را برای سر به سر شدن یا سود حاشیه ای تعیین می کنند، که این خود دارای یک تناقض است. زیرا در این صورت حد ضرر یا حد توقف را گویا بر اساس اعداد اختیاری تعیین کرده باشند. برای بازار اهمیت چندانی ندارد که شما در کجا وارد شده باشید، اگر شما حد توقف را حرکت داده باشید در واقع رویکردی تکنیکال محور را رها نموده اید. تنها راهش این است که سربهسر شدن طبق سطح تکنیکال بوده باشد.

برای به دست آوردن سودی که بسیار جزیی است شما نباید حد توقف خود را رها کنید. در چنین مواردی باید یک سوال از خودتان بپرسید و آن این است که اگر قیمت سر به سر بود و پوزیشن نداشتید، آیا باز آن معامله را به عنوان یک ناحیه مهم یا سطح بی اعتبار دنبال می کردید؟ اگر پاسختان خیر بود، نشان دادن این است که خارج شدن از معامله تنها تصمیمی است که شانسی و اختیاری می باشد. بنابراین حد توقف تا جایی باید جلو برود که مطمین شوید در ترید و ایده خود دچار اشتباه شده اید.

اگر نتوانید در یک نقطه مشخص ترید خود را باطل کنید و معامله را رها کنید هرگز نباید وارد یک معامله شده و سرمایه خود را وارد میدان کنید. پس شما باید بتوانید در مواقع لزوم در فلان نقطه ترید خود را باطل کنید. اما در کل باید بتوانید به طرح ترید خود باور داشته باشید و بگذارید این بازار باشد که به شما نشان می دهد دچار اشتباه شده اید که در این صورت باید حد ضرر را رعایت کرده و معامله را رها کنید.

تریدی که بر اساس تتبلی باشد یک حرکت بدون فکر و مطالعه و یک حرکت همیشگی است. این امر به طور یقین شما را از تحلیل تکنیکال دور نگه خواهد داشت. در بازار ارزهای دیجیتال ساختارهای قیمتی وجود دارد که قبل از نوسان و برعکس شدن قیمت ها در بازار همه کاربران را جذب کرده و در واقع باعث هجوم آنها می شود. پس برای اینکه در چنین بازار گرفتار نشوید از گذاشتن حد ضرر در بالا و پایین قله ها و کف های کلیدی به شدت اجتناب و دوری کنید. زیرا بارها اتفاق افتاده است که قبل از اینکه بازار برگردد از این نواحی نیز گذشته است.

بنابراین بهتر است قبل از ورود به بازار تمرین کنید. به این صورت که برای خودتان یک نمودار قیمت درست کرده و نقاط نوسان کلیدی، قله ها و کف را کاملا مشخص نماییید. بعد از مدتی کاملا متوجه این امر خواهید شد که در بیشتر موارد قیمت قبل از بازگشت از این سطوح نیز می گذرد. تریدرهای باتجربه و عاقل که حدضرر را در این قله ها و پایین مشخص کرده اند، قبل از اینکه بازار به حالت برگشت بازگردد فورا از معامله خارج می شوند.

برای اینکه از شکار شدن در این بازار جلوگیری کنید باید به قیمت ها حسابی توجه داشته باشید. وقتی به نواحی کلیدی نزدیک می شوید، زیاد بر روی آن تمرکز نکنید چون نیاز نیست حد توقف خود را در مناظق واضح قرار دهید. برخی نقاط هستند که از آنها برای ترک کردن سفارش ها استفاده می شود و آنها نقاط نوسانی عمیق و واضح می باشند. در این نقاط که مرزهای محدوده ای و نقاطی که برای همگان قابل تشخیص می باشندف اینگونه نقاط می باشند.

پس لازم است فضایی را در نظر بگیرید که مابین این سطوح و حد ضررتان می باشد. تا به قیمت اجازه دهید بدون اینکه از معامله خارج شوید، به را حتی از این سطوح گذر نمایید. بنابراین اگر بازار دارای برخی خیزش ها باشد، به آن اجازه تنفس داده و از اینکه حد توقف خود را دقیقا در این نقاط قرار دهید اجتناب نمایید. بهتر است که حد توقف خود را تغییر ندهیدو درباره دلایل آن بیشتر به شما توضیح خواهیم داد.

تغییر دادن حد توقف یک حرکت کورکورانه است. زیرا این کار بدون توجه به تحلیل تکنیکال صورت می گیرد. بنابراین باید از انجام آن کاملا اجتناب نمایید. اما در مواقعی هست حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک که بازار کاملا ثابت می باشد، در این صورت اگر حد توقف خود را تغییر دهید. در واقع همان حرکت در جهت مورد انتظار شما می باشد. این خود یک روش است که بر اساس تحلیل تکنیکال و بر اساس حفظ سود شما می باشد. و در حالی است که قیمت به سمت هدف در حال حرکت است. این دو حرکت با یکدیگر تفاوت دارند زیرا اولی بر اساس احساسات است اما دومی را شما بر اساس تحلیل تکنیکال انجام می دهید.

با این کار سود خودتان را در حرکت قیمت به سمت هدف مورد حمایت قرار می دهید و از آن محافظت می کنید. یک مثال می زنیم تا بیشتر به درک اهمیت این موضوع برسید. حرکت دادن حد توقف بعد از یک کندل حرکتی فشاری است در جهتی که مورد انتظار می باشد. در اینصورت ثابت می نماید که خریداران یا فروشندگان به آن ناحیه وارد شده اند. و این یک موضوع عادی و رایج در بازار می باشد. در چنین قیمتی دلیلی ندارد که به بالا یا پایین برگشتی داشته باشد و این متفاوت است از حرکتی احساسی در مورد قبلی می باشد. در این مثال اگر شما وارد معامله گردید، نسبت پاداش به دیسک نسبت دو به یک است.

اما منظور ما از اینکه می گوییم باید حد توقف را در زمان خرید بالا برده و در زمان فروش پایین بیاورید این است که این زمانها قیمت در حال حرکت به سوی هدف شما می باشد. زیرا بازار هیچ دلیل و التزامی ندارد که برای برخورد دقیق به هدف شما اقدامی نماید. بنابراین شما با حرکت دادن حد توقف مانع از این امر می شوید که یک معامله اس که سودآور است ناگهان سربه سر شده و یا باعث ضرر برای شما شود. حالا فرض کنید که قیمت افت کرده است. شما تصمیم می گیرید حد توقف ضرر را برای سود حاشیه ای و یا جلوگیری از ضرر تغییر دهید. در این صورت ممکن است قیمت به هدف شما نزدیک شود اما به آن نرسیده باشد. بنابراین بهترین کار این است که شما نسبت پاداش به ریسک خود را مورد مقایسه قرار داده و منطقی بودن آن را بسنجید.

در این مثال همانگونه که مشاهده می نمایید اگر شما حد توقف خود را دستکاری نکرده و تغییر ندهید، ریسک پس دادن سود به بازار برای شما وجود خواهد داشت. حالا در چنین شرایطی اگر اصلا دست به حد توقف خود نزنید، تناسب پاداش به ریسک شما در صورتی که قیمت به هدف دلخواه شما نرسد، نامناسب می گردد. در بازار ارزهای دیجیتال در واقع ترید رایگان اصلا وجود خارجی ندارد، این پول، پولی است که شما باید به بازار پس بدهید. اگر ایده شما درست نباشد که در اکثر مواقع نیز همینگونه است، زمانی شما سود خواهید کرد که حد توقف خود را حرکت داده باشید.

بهتر است دست از غرور نابجا بردارید و یک معامله خوب را خراب نکنید به این بهانه که حتما باید به هدف سود خود برسید، این واقعا نادرست است. بازار هیچ بدهی به شما ندارد و اهمیتی هم نمی دهد که هدف شما وافعا چه سودی است. اگر معاملات تغییر می کنند پس حد ضرر نیز باید حرکت کند. شما رد طول فعالیت در بازار و انجام ترید، حتما باید نسبت پاداش به ریسک درست را حفظ کرده تا بتوانید سود خوبی به دست بیاورید.

اگر در معامله در همه نقاط برای خود زمینه مناسب برای بازگشت را قرار داده باشیدف می توان گفت در مدیریت ریسک خود خود عمل کرده اید. زیرا بازار به شما هیچ بدهکاری را ندارد. شما باید محتاطانه عمل کرده و حد ضرر را عاقلانه تعیین کرده باشید. در این صورت می توانید انتظار یک ترید سودآور را نیز داشته باشید. همچنین در این موارد خیلی ضرورتی وجود ندارد که تریدهای شما بسیار دقیق بوده باشد.

پس قبل از هر معامله ای حد ضرر خود را تعیین کنید و نزدیک ترین نقطه را که ثابت می کند تحلیل شما اشتباه بوده است را در نظر بگیرید. بهتر است از احساسی عمل کردن دوری کرده و بدون تحلیل تکنیکال از جابهجا کردن حد ضرر دوری کنید. فراموش نکنید حد ضرر یک دوست معاملاتی برای شما است و به آن به چشم ابزاری که باعث ضرر برای شما شده هرگز نگاه نکنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.