پیوت چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟
پیوت از مباحث پایهای در تحلیل تکنیکال است. برای تحلیل بازار با هر استراتژی، نیاز دارید تا پیوتها را شناسایی کنید. در صورتی که نتوانید انواع پیوت را از یکدیگر تشخیص دهید، دچار سردرگمی خواهید شد. پیوتها میتوانند در کفها و سقفها ظاهر شوند و باعث تغییر مسیر بازار گردند. البته برخی پیوتها از قدرت کافی برخوردار نیستند و بهراحتی نادیده گرفته میشوند. اما چرا برخی از پیوتها آنقدر مهم هستند که میتوانند باعث تغییر روند شوند؟! اگر درباره پیوتها اطلاع چندانی ندارید، این مطلب را دنبال کنید تا با انواع پیوت و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال آشنا شوید.
پیوت چیست؟
نوسانهای قیمت در بازارهای مالی از یکجایی تغییر مسیر میدهند. همیشه یک نقطه را پیدا میکنید که یک نوسان نزولی از آن نقطه برگشته است یا یک حرکت صعودی در آن نقطه متوقف شده. در تحلیل تکنیکال به این نقاط، پیوت (Pivot) یا قله و دره میگویند. از آنجایی که نقاط برگشتی در نمودارها از اهمیت ویژهای برخوردار است، شناسایی صحیح انواع پیوت میتواند به افزایش نرخ موفقیت در معاملهگری کمک کند. چرا که تشخیص بهموقع تغییر روند، معامله شما را از خطر زیان حفظ میکند.
با انواع پیوت آشنا هستید؟ میدانید چه پیوتهایی در تحلیل بازار اثرگذار هستند؟
انواع پیوت در بورس
پیوتها در سقف و کف ظاهر میشوند. اما نکته اساسی در تشخیص نوع پیوت است. برخی از پیوتها اهمیت زیادی دارند و در مقابل، برخی دیگر از پیوتها را نباید در تحلیل نمودار لحاظ کرد. به صورت کلی پیوتها را به دو دسته اصلی (ماژور) و فرعی (مینور) تقسیم میکنیم.
پیوت ماژور (اصلی)
پیوتهای ماژور همانهایی هستند که در تحلیل تکنیکال به دنبال آن میگردید! نقاطی که بازار به آن واکنش داده و با برگشت قیمت، جهت بازار تغییر میکند. تشخیص بهموقع پیوت ماژور میتواند معامله شما را از زیان محفوظ داشته یا فرصت معاملاتی فوقالعادهای را نصیب شما کند. همچنین در رسم خط روند و تشخیص سطوح حمایتی و مقاومتی، تشخیص پیوت ماژور از اهمیت الگوی برگشت روند ماژور بهسزایی برخوردار است.
پیوت مینور (فرعی)
این دسته از پیوتها همانطور که از نامشان هم پیداست، اهمیت زیادی ندارند. تشخیص آنها برای نادیدهگرفتن آنهاست! مهم این است که یک پیوت مینور را با یک پیوت ماژور اشتباه نگیرید. چرا که در اینصورت نمیتوانید برگشت بازار را تشخیص داده و موقعیتهای معاملاتی را از دست میدهید. برگشت قیمت از پیوتهای مینور ناچیز بوده و نمیتوان آن را برگشت یا تغییر روند بهشمار آورد. بنابراین باید تلاش کنید با تشخیص صحیح پیوتهای مینور در دام آنها گرفتار نشده و معاملهای را با سود کم نبندید یا اگر روند نزولی است، با یک برگشت جزئی به فکر خرید نیافتید!
تشخیص نقاط پیوت در نمودار
همانطور که گفته شد، پیوتها نقاطی از نمودار هستند که قیمت از آن نقطه برگشت داشته است. به همین ترتیب تشخیص پیوتها به صورت کلی کار دشواری نیست. شما میتوانید هر نقطهای که قیمت از آنجا برگشت داشته را پیوت محسوب کنید. همانطور که مشاهده خواهید کرد، تعداد پیوتها در یک نمودار بسیار زیاد است. تمامی این پیوتها از اهمیت یکسانی برخوردار نیستند.
فرایند مهم در تشخیص نقاط پیوت، حذف پیوتهای مینور و تشخیص پیوتهای ماژور است. با این ترتیب شما میتوانید نموداری را تحلیل کنید.
تشخیص پیوت ماژور از پیوت مینور
از آنجایی که پیوت ماژور نقاط برگشتی کلیدی بازار هستند، بسیاری از معاملهگران در آن نقاط دست به خرید یا فروش میزنند و یک برگشت کامل اتفاق میافتد. پیوتهای ماژور به صورت متوالی بین سقف و کف توزیع میشوند. یعنی بعد از هر پیوت ماژور در سقف، باید یک پیوت ماژور در کف نیز داشته باشیم. این مسئله طبیعی هم به نظر میرسد. بعد از هر سقف، یک نزول و بعد از هر الگوی برگشت روند ماژور کف، شاهد یک صعود خواهیم بود!
برای تشخیص پیوت ماژور راههایی وجود دارد که به بررسی آن میپردازیم. تکنیک اول برای تشخیص پیوت ماژور، نگاه دقیق به نمودار است. چشم انسان بیش از سهچهارم پیوتهای ماژور را بهراحتی تشخیص میدهد. با کمی تمرین میتوانید این مهارت را کسب کنید. وقتی مهارت شما کامل شود، تا حدی زیادی دیگر به محاسبه پیوتها نیاز پیدا نمیکنید.
در صورتی که شک داشتید پیوتی ماژور است یا نه، نگران نباشید. تکنیکهای دیگری هم برای تشخیص پیوت ماژور وجود دارد. برای مثال میتوانید از ترکیب اندیکاتورها با نمودار استفاده کنید. برای مثال ترکیب اندیکاتور مکدی با فیبوناچی اصلاحی یک راهکار کارگشا است. برای اینکار کافی است که دو پیوت قبلی را داشته باشیم. حالا اگر قیمت حداقل ۳۸.۲ درصد اصلاح کرده باشد و در مکدی هم تغییر فاز داشته باشیم، میتوانیم پیوت مدنظر را ماژور فرض کنیم.
اهمیت پیوت در تحلیل تکنیکال
تشخیص صحیح پیوتها از اهمیت زیادی در تحلیل تکنیکال برخوردارند. اما چرا؟ در تحلیل تکنیکال شما نیاز دارید تا بتوانید روند را تشخیص دهید، خط روند رسم کنید، سطوح قیمتی مهم را بشناسید و برای ورود به معامله یا تعیین حد ضرر آنها را بهکار گیرید. تشخیص پیوتهای ماژور اولین قدم رسم خط روند و تعیین سطوح حمایتی-مقاومتی است. برای همین پیوتها از مهمترین آموزههای بنیادی بوده و در اولین قدمهای آموزش تکنیکال، باید تشخیص پیوت را فرابگیرید.
استراتژی معامله بر اساس پیوت ماژور
وقتی شما کانال قیمت را رسم میکنید یا یک خط روند ساده میکشید، وقتی میخواهید بر مبنای آن معاملهای انجام دهید، باید چشم انتظار تشکیل پیوت باشید. وقتی پیوت شکل گرفت، میتوانید با تعیین حد ضرر به معامله وارد شوید. پیوتهای ماژور به تنهایی نمیتوانند سیگنال قطعی بدهند. اما در صورتی که با نقاط مهم دیگر در تحلیل تکنیکال، مانند سطوح حمایتی همراه شوند، میتوانند یک گواه معاملاتی باشند.
چند مثال از کاربرد پیوت در تحلیل تکنیکال
وقتی بعد از تشخیص صحیح پیوتها در تحلیل تکنیکال، باید سعی کنید از آنها استفاده کنید. یکی از نکات ترسیم پیوت این است که اگر دو پیوت کف متوالی را به یکدیگر وصل کنید، یک خط روند با اعتبار نسبی شکل میگیرد. اگر در ادامه تعداد برخورد به این خط روند افزایش یابد، اعتبار آن نیز بیشتر میشود. همچنین اگر بتوانید بین دو پیوت متوالی در سقف نیز خط روندی شناسایی کنید، در صورتی که با خط روند کف شما موازی باشد، شما یک کانال قیمتی خواهید داشت.
توجه کنید در صورتی که دو خط روند موازی نباشند، شما به یکی از الگوهای کلاسیک مثلث خواهید رسید که میتواند مثلث متقارن یا مثلث پهنشونده یا انواع کنج باشد. همچنین اگر دو خط موازی اما بدون زاویه باشند، شما الگوی مستطیل را خواهید داشت. در هر صورت با ترسیم پیوت، شما میتوانید به انواع دیگری از مفاهیم تکنیکال مانند کانال و الگوهای کلاسیک برسید.
در کنار اینها، مبحث مهم واگرایی در تحلیل تکنیکال به صورت مستقیم به موضوع پیوت وابسته است. در صورتی که میان دو پیوت متوالی در کف یا سقف و اندیکاتور مکدی یا RSI شاهد واگرایی مخفی یا معمولی باشید، انتظار میرود که بهزودی تغییر روند را هم مشاهده کنید. همانطور که میبینید، پیوتها مبنای تحلیل تکنیکال بوده و بسیاری از روشهای این تحلیل بر پایه پیوتشناسی است.
جمعبندی
تشخیص نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال اهمیت زیادی دارد. برای اینکه بتوانید معاملات خوبی داشته باشید و نقاط ورود و خروج معاملهتان را درست تشخیص دهید، باید پیوتها را به خوبی بشناسید. نکته مهم اینکه یادگیری این مبحث دشوار نیست و اگر روی نمودارهای زیادی تمرین کنید، به راحتی به مهارت شناسایی پیوت ماژور از مینور میرسید. به یاد داشته باشید که تشخیص صحیح پیوت ماژور به معنای تحلیل درست نمودارهای قیمت بوده و تحلیل درست شما به موفقیت در معاملاتتان نزدیک میکند.
الگوی برگشت روند ماژور
الگوی Ftr یکی از اجزای اصلی در سبک Rtm می باشد که با یادگیری آن می توانید نواحی که احتمال بازگشت قیمت از آنها وجود دارد را به راحتی شناسایی نمایید.
FTR یکی از اجزای اصلی برای یادگیری کامل آموزش پرایس اکشن Rtm است. الگوی FTR در سبک معاملاتی Rtm ناحیه های بسیار مهم برای برگشت روند را مشخص می کند به طوری که در اکثر مواقع با بازگشت قیمت به این نواحی و برخورد با آن به روند اصلی خود ادامه می دهد.
الگوی FTR در پرایس اکشن RTM
FTR مخفف عبارت Fail To Return به معنای عدم بازگشت است. به جرعت می توان گفت FTR یکی از قدرتمند ترین الگوهای پرایس اکشن به خصوص پرایس اکشن RTM است. شما با یادگیری این الگو که اگر پست آموزش روند شناسی در بازار فارکس که در آن روند های رالی بیس رالی و دراپ بیس دراپ توضیح داده شده را مطالعه کرده و یاد گرفته باشید به راحتی در روند آن نواحی مهم FTR را می توانید شناسایی کنید.
تشخیص ناحیه FTR در سبک معاملاتی RTM
همانطور که در تصویر مشاهده می کنید با تشکیل شدن ناحیه FTR که عموماً بالاترین نقطه یا HH و پایین ترین نقطه یعنی LL تشکیل دهنده ناحیه هستند منتظریم تا قیمت با رسیدن به این ناحیه به آن واکنش نشان دهد. FTR به طور ساده در RTM زمانی که قیمت به یک سطح حمایت یا مقاومت می رسد با شکستن سطح و تتشیل یک زون یا ساید در آن منطقه یک ناحیه FTR تشکیل می دهد.
به یاد داشته باشید که اگر قیمت ناحیه حمایتی را بشکند وارد پوزیشن فروش یا Sell شده و اگر قیمت ناحیه مقاومتی را بشکند وارد پوزیشن خرید یا Buy می شویم.
مراحل تشکیل الگوی FTR در پرایس اکشن RTM
تشکیل SR مازور یا مینور
SR مخفف Support و Resitance به معنای حمایت و مقاومت است.
اینگلف یا شکست قدرتمند SR
در مرحله دوم باید حمایت یا مقاومت قیمتی به صورت قدرتمند شکسته شود.
ساخته شدن SR دوم (بسته به روند بازار ماژور یا مینور)
پس از تشکیل FTR اول و شروع روند قیمتی، SR دوم برای برگشت به FTR تشکیل می شود.
برگشت قیمت از SR دوم به FTR و تشکیل کندل ها برای ادامه روند
پس از تشکیل حمایت یا مقاومت دوم و برخورد قیمت به آن، قیمت به FTR برگشته و کندل هایی برای ادامه روند خود می سازد.
اینگلف یا شکست با قدرت SR دوم
پس از تشکیل کندل های بیس برای ادامه روند حمایت یا مقاومت دومی که تشکیل شده بود با قدرت شکسته می شود و بازار به روند خود ادامه می دهد.
تشخیص بهترین FTR در RTM
همانطور که در ویدو نیز توضیح داده شد بر روی چارت روزانه در تایم فریم های مختلف FTR های مختلفی می تواند پیدا کرد. حتی در درون خود FTR ها با پایین آوردن تایم فریم معاملاتی می توان FTR های دیگری نیز یافت اما در بین همه ی این بهترین FTR مشخصاتی دارد که به آن می پردازیم.
FTR دارای مومنتوم قوی باشد
قوی ترین FTR آن است که هنگام شکستن حمایت یا مقاومت روبروی خودش روند یا مومنتوم قوی تری داشته باشد. نکته ای که در مورد FTRها باید در نظر گرفت این است که هر گاه در روند آخرین FTR شکسته شد بازار وارد 2 فاز کلی می شود که در اولین فاز می تواند در Sideway یا حالت بی برنامگی یا معطلی قرار می گیرد و در دومین حالت باید منتظر تغییر روند بازار باشیم.
در صورت اتمام روند فعلی و تغییر روند بازار FTR شکسته شده را می توان به عنوان یک حمایت یا مقاومت برای شناسایی FTR ها جدید قرار داد. این نکته را در نظر بگیرید که در صورت تغییر روند نیز FTR های قبلی می توانند باعث بازگشت قیمت به صورت خیلی بازگشت های کوچک شوند اما توصیه می شود در این نواحی وارد معامله نشوید.
نتیجه گیری:
FTR در پرایس اکشن RTM حائز اهمیت است اگه به دقت قسمت اول آموزش RTM در سایت آریا چارت را نگاه کرده باشید و روند شناسی در بازار را یاد بگیرید می توانید با یادگیری FTR نواحی برگشت احتمالی بازار را برای ورود به معاملات و کسب سود پیدا کنید.
تحلیل تکنیکال کلاسیک و همه مفاهیم آن را بشناسید
معاملهگران برای ورود به بازارهای مالی از روشهای مختلفی استفاده میکنند. یکی از این روشها استفاده از تحلیل تکنیکال کلاسیک است. در این نوع تحلیل پس از شناسایی روند، از خطوط روند و الگوهای قیمتی برای پیشبینی رفتار آینده قیمت استفاده میکنیم. در این مقاله مراحل تحلیل تکنیکال کلاسیک را به طور کامل برایتان توضیح میدهیم و شما را با انواع روند، خطوط روند و کانال قیمتی آشنا میکنیم. همچنین انواع الگوهای قیمتی را بررسی میکنیم.
تئوری داو (Dow Theory)
تحلیل تکنیکال امروزه ریشه در تئوری داو دارد. تئوری داو یک روش معاملاتی است که توسط چارلز داو (Charles H. Dow)، یکی از موسسان شرکت Dow Jones & Company, Inc. در کنار ادوارد جونز (Edward Jones) و چارلز برگسترسر (Charles Bergstresser)، توسعه یافت. میانگین صنعتی داو جونز نیز در سال ۱۸۹۶ توسط همین افراد ایجاد شد. داو تئوری خود را در طول یک سری از مقالات منتشرشده در ژورنال وال استریت، که توسط او و دیگران تأسیس شد، شکل داد.
داو باور داشت که بازار سهام به صورت یکپارچه، یک مقیاس قابل اندازهگیری از وضعیت کلی کسب و کار درون اقتصاد میباشد و با تحلیل کلیت بازار، فرد میتواند به طور دقیق آن وضعیت را بسنجد و جهت روند ماژور بازار و جهت احتمالی سهام شرکتها به طور جداگانه را شناسائی کند.
تئوری داو از ۶ بخش اصلی تشکیل شده است:
- ۱: همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
- ۲: سه روند ماژور (Primary) برای بازار وجود دارد.
- ۳: روندهای ماژور دارای سه فاز هستند.
- ۴: شاخصها باید یکدیگر را تأیید کنند.
- ۵: حجم میبایست روند را تأیید کند.
- ۶: روندها ادامه خواهند داشت تا زمانی که یک برگشت واضح صورت گیرد.
اهمیت شناخت روند
روند جهت حرکت قیمت الگوی برگشت روند ماژور در بازار را نشان میدهد. بنابراین شناسایی روند قیمت بسیار مهم است و همواره توصیه میشود که در جهت روند معامله کنید. تحلیلگران تکنیکال با شناسایی روند بازار میتوانند چگونگی رفتار قیمتی آینده بازار را پیشبینی کنند.
بهطور کلی روندهای موجود در نمودار قیمتی داراییها را میتوانیم به سه دسته تقسیم کنیم:
صعودی Uptrend Bullish
در چنین روندی، هر سقف از سقف قبلی و هر کف از کف قبلی بالاتر است. شکل زیر نحوه نمایش این روند را نشان میدهد.
چرا به بازار صعودی بازار گاوی هم گفته میشود؟
روندی که در آن شاهد رشد قیمت باشیم، بازار صعودی یا روند صعودی میگوییم. اصطلاحی که در بازارهای مالی برای روندهای صعودی داریم، میگوییم بازار گاوی است. برای درک بهتر این موضوع به نحوه جنگیدن گاو در برابر حمله دشمن فکر کنید. وقتی حیوانی به گاو حمله میکند، گاو برای دفاع از خود از شاخهایش استفاده میکند و دشمن را با شاخهایش از پایین به بالا پرتاب میکند. بنابراین زمانیکه قیمتها توسط خریداران به سمت بالا حرکت میکنند را بازار گاوی میگوییم.
نزولی Down trend Bearish
همانطور که میبینید در این روند هر سقف از سقف قبلی و هر کف از کف قبلی پایینتر است. در شکل زیر چگونگی نمایش این حالت را میبینید.
چرا به بازار نزولی بازار خرسی هم گفته میشود؟
بازار نزولی یا بازار خرسی زمانی است که شاهد افت قیمت در بازار باشیم. حالا چرا میگوییم بازار خرسی؟ مشابه آنچه برای بازار گاوی گفتیم، اکنون به نحوه جنگیدن خرس در موقع حمله دشمن فکر کنید. خرس در زمان حمله دشمن پنجههایش را از بالا به پایین حرکت میدهد. بنابراین وقتی قیمت توسط فروشندگان قدرتمند به سمت پایین افت میکند میگوییم بازار خرسی است.
خنثی Sideways trend
روندی که نه تعریف صعودی در آن صادق باشد و نه تعریف نزولی، خنثی است. شکل زیر نشاندهنده حالت خنثی است.
شناسایی نواحی برگشت قیمت (حمایت و مقاومت)
تحلیلگران با شناسایی و ترسیم خطوط قیمتی به راحتی میتوانند نواحی حمایت و مقاومت احتمالی را پیشبینی کنند و برنامهریزی معاملاتی مناسب را داشته الگوی برگشت روند ماژور باشند. شکست خطوط روند برای معاملهگران هشداری به منظور تغییر روند است.
سطوح حمایت و مقاومت به دو دسته سطوح استاتیک و داینامیک (پویا) تقسیم میشوند.
سطوح استاتیک
اگر قیمت در گذشته نمودار نقش حمایت و مقاومت را داشته، احتمالا در آینده نیز میتواند این نقش را مجددا تکرار کند.
شکل زیر نشاندهنده یک سطح استاتیک مقاومتی در نمودار قیمت است. مشاهده می کنید که چگونه در هر بار افزایش قیمت معامله گران در این نقطه اقدام به فروش می کنند و چرخش قیمت شکل می گیرد.
در زیر خط استاتیک حمایتی در نمودار قیمت را میبینید که مانع ریزش قیمت شده و مجدد قیمت به سمت بالا پرتاب الگوی برگشت روند ماژور شده است.
خط روند داینامیک
خطوط روند داینامیک ، خطوط موربی هستند که تحلیلگران تکنیکال در نمودارها ترسیم میکنند. این خطوط از برخورد پیوتهای کف یا سقف ایجاد میشوند. خط روند به عنوان یک سطح حمایت و مقاومت داینامیک یا پویا عمل میکند.
انواع خط روند
به طور کلی خطوط روند را می توانیم به دو دسته تقسیم کنیم:
- صعودی: این خط از برخورد پیوتهای کف در روندهای صعودی ایجاد میشود و به عنوان یک سطح حمایتی محسوب میشود. شما با ترسیم خط روند میزان شیب روند را مشخص می کنید بنابر این هنگامی که رفتار قیمت نرمال باشد یعنی نه هیجان شدید و نه رکود باشد معمولا با یک شیب ملایم به روند خود ادامه می دهد. پس این روند می تواند پایدار باشد و معامله گران با استفاده از آن فرصت های معاملاتی مناسبی را شکار می کنند.
- نزولی: از برخورد پیوتهای سقف در روندهای نزولی ترسیم میشود و به عنوان سطح مقاومتی است.
کانال
زمانیکه قیمت بین دو خط داینامیک موازی محصور شود و نوسان کند، کانال قیمتی تشکیل میشود.
انواع کانال قیمتی
به طورکلی کانالهای قیمتی را به سه دسته زیر تقسیم میکنند.
شکل زیر نشاندهنده هر سه کانال است. قیمتی مدتی در درون کانال نوسان خواهد کرد که در چنین شرایطی فرصت نوسان گیری برای معامله گران فراهم خواهد شد. پس از نوسانات محدود، قیمت از کف یا سقف کانال خارج خواهد شد که هدف حرکت قیمت حداقل به اندازه عرض کانال خواهد بود.
الگوهای قیمتی کلاسیک
به طور کلی الگوهای قیمتی کلاسیک به دو دسته تقسیم میشوند.
1- الگوهای ادامه دهنده:
الگوهای ادامهدهنده یک اصلاح یا مکث قیمت است که در میانه روندها شکل میگیرد و پس از آن روند به حرکت قبل خود ادامه میدهد.
2- الگوهای برگشتی:
الگوهای برگشتی مشابه الگوهای ادامه دهنده اصلاح یا مکث قیمتی در انتهای یک روند تشکیل می شوند. با شکل گیری این الگوها، قیمت در جهت خلاف روند قبل حرکت میکند.
متداولترین الگوهای ادامه دهنده
شناسایی الگوهای ادامه دهنده در میانه روندهای صعودی یا نزولی می تواند فرصت الگوی برگشت روند ماژور معاملاتی خوبی را برای معامله گران به همراه داشته باشد. همان گونه که گفته شد این الگوها ماهیت اصلاحی دارند و قیمت پس از استراحت در ساختار یک الگو مجدد در جهت روند قبل از الگو حرکت خواهد کرد.
رایجترین الگوهای ادامهدهنده اینها هستند:
- مثلث: مثلث با استفاده از دو خط روند همگرا ساخته شدهاند.
- پرچم: پرچمها با دو خط روند موازی یا همگرا ترسیم شدهاند.
- کنج: کنجهایی که با دو خط روند همگرا ساخته شدهاند که هر دو به سمت بالا یا پایین زاویه دارند.
- مستطیل: در حقیقت یک کانال افقی است که نشان دهنده یک بازار خنثی است.
متداولترین الگوهای برگشتی
الگوی سر و شانه (Head & Shoulders)
دو قله (Double Tops & Bottoms)
سه قله (Triple Tops & Bottoms)
حرف آخر
استفاده از روش تحلیل تکنیکال کلاسیک، یکی از روشهای مورد استفاده برخی از معاملهگران برای ورود به بازارهای مالی است. بنابراین در این مقاله چگونگی شناسایی روند، استفاده از خطوط روند و انواع الگوهای قیمتی برای پیشبینی رفتار آینده بازار را توضیح دادیم. ما در دوره هتریک مدرسه تحلیل با توضیح کامل این مطالب شما را برای ورود به بازارهای مالی آماده میکنیم.
سوالات متداول
داو باور داشت که بازار سهام به صورت یکپارچه، یک مقیاس قابل اندازهگیری از وضعیت کلی کسب و کار درون اقتصاد میباشد و با تحلیل کلیت بازار، فرد میتواند به طور دقیق آن وضعیت را بسنجد و جهت روند ماژور بازار و جهت احتمالی سهام شرکتها به طور جداگانه را شناسائی کند.
روندی که در آن شاهد رشد قیمت باشیم، بازار صعودی یا روند صعودی میگوییم. اصطلاحی که در بازارهای مالی برای روندهای صعودی داریم، میگوییم بازار گاوی است. برای درک بهتر این موضوع به نحوه جنگیدن گاو در برابر حمله دشمن فکر کنید. وقتی حیوانی به گاو حمله میکند، گاو برای دفاع از خود از شاخهایش استفاده میکند و دشمن را با شاخهایش از پایین به بالا پرتاب میکند. بنابراین زمانیکه قیمتها توسط خریداران به سمت بالا حرکت میکنند را بازار گاوی میگوییم.
بازار نزولی یا بازار خرسی الگوی برگشت روند ماژور زمانی است که شاهد افت قیمت در بازار باشیم. حالا چرا میگوییم بازار خرسی؟ مشابه آنچه برای بازار گاوی گفتیم، اکنون به نحوه جنگیدن خرس در موقع حمله دشمن فکر کنید. خرس در زمان حمله دشمن پنجههایش را از بالا به پایین حرکت میدهد. بنابراین وقتی قیمت توسط فروشندگان قدرتمند به سمت پایین افت میکند میگوییم بازار خرسی است.
منابع
Murphy, John J. Technical Analysis of the Financial Markets: A Comprehensive Guide to Trading Methods and Applications. United Kingdom: New York Institute of Finance, 1999.
ب بیان دیگر اصلاح های کوچکی که در آن ها شاهد توقف کوتاه مدت روند اصلی هستیم و از دید تکنیکال ارزش و اعتبار خاصی ندارن و ما نباید این نقاط رو مرجعی برای رسم خط روند یا الگو ها قرار بدیم را پیوت مینور میگویند 👌 ✅
این پیوت ها برگشت های بزرگی هستند که در این نقاط جهت روند عوض میشه و روند های نزولی تبدیل به روند های صعودی و یا بلعکس میشوند 👌 ✅
ما با شناسایی این الگوی برگشت روند ماژور پیوت ها اقدام به رسم خط روندها،کانال ها،الگو ها و سایر ابزار ها میکنیم 👌 ✅
پس به عبارت ساده تر پیوت های مینور نوسانات کوتاه و بی اعتباری هستن که در تعیین الگو های نموداری نقش موثری ندارن و ما باید از آنها چشم پوشی کنیم همچنین در هنگام ترید کردن باید مراقب باشیم که در تله این نوسانات کوتاه نیفتیم چرا که این نقاط خلاف روند اصلی هستن ولی پیوت های ماژور نقاط با اهمیتی هستن که ما باید حداکثر سعیمان را بکنیم که این نقاط رو شناسایی کنیم چرا که در این نقاط روند ها تغییر جهت میدهند و هدف ما هم ترید کردن در جهت روند های تازه شکل گرفته و رسم الگو و ابزار ها بر روی این نقاط مهم هست 👌 ✅
نحوه شناسایی پیوت ها ماژور:
1⃣ در این نقاط اندیکاتور مکدی تغییر فاز میده 👌 ✅
2⃣ روند جدید شکل گرفته در نقطه ماژور 38 درصد روند قبلی رو اصلاح میکنه 👌 ✅
باید توجه داشته باشیم که پیوت های ماژور در انتهای یک روند شکل گرفته و روند جدیدی رو شروع میکنند. 👌 ✅
توجه داشته باشید که برای شناسایی نقاط معتبر باید هر دو شرط در کنار هم رعایت شده باشد 👌 ✅
دوستان دقت کنین که ما هیچگاه فیبو ها،الگو ها،چنگال ها و سایر ابزار ها رو بر روی پیوت مینور رسم نمیکنیم و فقط مجاز به رسم بر روی پیوت ماژور هستیم 👌 ✅
نکته مهم ♨️ پولبک ها معمولا به صورت مینور هستند اما امکان داره ب صورت ماژور هم باشند 👌 ✅
پیوت در بورس به چه معناست؟ معرفی انواع پیوت در بورس به زبان ساده
یکی از مباحث مهم که به شما کمک میکند در ترسیم الگوهای تحلیلی دچار ضعف و اشتباه نشوید، پیوت است. باید گفت که این مبحث دارای چنان اهمیت بالایی است که در واقع اگر به درستی آن را درک نکنیم تقریبا قادر به ترسیم هیچ الگویی نخواهیم بود. که خب این مسئله میتواند باعث شود که تحلیل اکثر معاملات شما در بورس اشتباه از آب در بیاید. پس برای آشنایی با پیوت و کاربرد پیوت در بورس و درک بهتر آن، توصیه میکنیم که این مقاله را تا انتها مطالعه کنید.
پیوت به چه معناست؟
یکی از اصلیترین ابزارهایی که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند اندیکاتورها هستند. یکی از پرکاربردیترین این اندکاتورها که نقاط بازگشت قیمت را در نمودار مشخص میکند، پیوت نامیده میشود. یا بهتر است بگوییم که پیوت در تحلیل تکنیکال برای ارزیابی روند بازار در زمانهای مختلف کاربرد دارد. نقاط پیوت سطوح قیمتی هستند که معاملهگران برای یافتن حرکات احتمالی بازار از آنها استفاده میکنند. پیوت در واقع، میانگین بالاترین نرخ قیمت، پایینترین نرخ قیمت و قیمت نهایی در یک روز پیشین معاملاتی است که معاملهگران با توجه به پیوت یک روز، قیمت را در روز بعدی معاملاتی ارزیابی میکنند و با توجه به این ارزیابی اقدام به خرید و یا فروش میکنند. پس میتوان گفت که، اگر معاملات بالاتر از پیوت قرار بگیرند، روند صعودی خود را طی میکنند و اگر پایینتر از پیوت قرار بگیرند الگوی برگشت روند ماژور روند نزولی خواهند داشت. درست است که دادههای پیوت برای بازه زمانی یک روزه مناسب است اما گاها میتوان از دادههای هفته گذشته نیز برای محاسبات هفته آینده نیز استفاده کرد. لازم به ذکر است که، با استفاده از نقاط پیوت، تریدرها میتوانند زمان ورود و خروج به بازار را به درستی تشخیص دهند. پس، استفاده از نقاط پیوت و همچنین استفاده از دیگر اندیکاتورها میتواند تمرین خوبی باشد که معاملهگران را به موفقیت در زمینه بورس نزدیکتر کند.
انواع پیوت ها
یکی از شاخصهای پیشبینی روند بازار که توسط معاملهگران و تحلیلگران به کار گرفته میشود، پیوت ها هستند. پیوت زمانی شکل میگیرد که بین عرضه و تقاضا، یکی بر دیگری غلبه کند. با یک نگاه به نمودار قیمت یک سهام، با تعداد زیادی پیوت مواجه میشوید. شما برای استفاده از پیوت ابتدا باید آن را به درستی تشخیص دهید و مهارت تمیز دادن آنها از یکدیگر را دارا باشید. در واقع، پیوت از لحاظ ماهیت به دو نوع قیمتی و محاسباتی و بر اساس قدرت بازگشتی نمودار به دو نوع مینور و ماژور تقسیمبندی میشوند.
پیوت قیمتی
پیوت قیمتی را اینگونه میتوان تعریف کرد که، نقاط برگشت قیمت که موجب تغییر روند قیمت سهام در بازار میشود را پیوت قیمتی میگویند. زمانی که بازار در مدت زمان مشخصی در یک جهت حرکت کند و پس از به وجود آمدن سقف و کف، تغییر جهت داده و با روندی قوی به جهت مخالف حرکت کند، در واقع پیوت قیمتی شکل گرفته است. برای تشخیص پیوت قیمتی شما نیاز به ابزار خاصی ندارید و تنها با تکیه بر مبنای قوانین روشهای تحلیلی مختلف و با مشاهدات عینی میتوانید پیوت قیمتی را تشخیص دهید. در حال حاضر، جامعترین تعریف برای پیوت قیمتی این است که چنانچه قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند، یک نقطه بازگشت مطمئن یا پیوت قیمتی خواهیم داشت.
پیوت محاسباتی
پیوت محاسباتی، نوع دیگر از پیوت بر اساس ماهیت است که در تحلیل تکنیکال وجود دارد. در تشخیص این نوع از پیوت شما نیازی به جزئیات تحرکات قیمت در بازار ندارید. در واقع، این پیوت با استفاده از فرمولهای ریاضی و محاسبه دادههای قیمتی به دست میآید. از اصلیترین نکات این پیوت بازه زمانی میباشد. چرا که، دادههای قیمتی در فرمولهایی قرار داده میشوند که گزینه زمان نیز در آنها موجود است. پیوت محاسباتی خود به انواع گوناگون دیگری تقسیم میشوند که دو نمونه از مهمترین آنها را ما برایتان ذکر میکنیم.
پیوت پوینت (Pivot Point)
چنانچه قیمت بالاتر از نقطه PP قرار بگیرد روند صعودی بوده و باید با توجه به واکنشهای قیمت نسبت به سطوح مقاومتی اقدام به خرید کنید و چنانچه قیمت کمتر از PP باشد روند نزولی بوده و باید اقدام به فروش نمایید. برای محاسبه پیوت پوینت باید مطابق فرمول پایین عمل کنید و قیمت سقف، قیمت کف و قیمت پایانی در روز گذشته را در فرمول جایگذاری کنید.
نقطه پیوت (PP) = (قیمت سقف + قیمت کف + قیمت پایانی) / 3
سپس، سطح حمایتی و مقاومتی نسبت به نقطه پیوت را اینگونه محاسبه کنید:
مقاومت اول (R1)= (2 x PP) – قیمت کف
حمایت اول (S1)= (2 x PP) – قیمت سقف
مقاومت دوم (R2)= PP + (قیمت سقف – قیمت کف)
حمایت دوم (S2)= PP – (قیمت سقف – قیمت کف)
مقاومت سوم (R3)= قیمت سقف + 2 (PP – قیمت کف)
حمایت سوم (S3)= قیمت کف – 2 (قیمت سقف – PP)
باید توجه داشته باشید که، دو حرف اختصاری دیگر به جز PP در فرمول محاسباتی وجود که شما باید مفاهیم آنها را بدانید تا چنانچه با آنها برخورد کردید با مشکل مواجه نشوید. 《R》مخفف واژه Resistance بوده که به معنای سطوح مقاومتی بوده و《S》مخفف واژه support بوده که معنای نواحی حمایتی نمودار میباشد.
خطوط کاماریلا (Camarilla Lines)
در محاسبه خطوط کاماریلا نقاط دقیق و کلیدی همچون PP وجود ندارد. اما میتوان با توجه به تعداد نواحی مقاومت و حمایت، به تشخیص درست و قدرتمند روند دست پیدا کرد و معاملات دقیقتری را انجام داد. پس میتوان گفت که، زمانی که قیمت به سطح ۳ و یا ۴ از نظر مقاومتی (R) و حمایتی (S) برسد این معنی را میدهد که قدرت روند و تحرک قیمتی بالا میباشد.
لازم به ذکر است که، محاسبهگر نقاط پیوت در بیشتر پلتفرمهای تحلیلی به شکل اندیکاتورهای پیشفرض وجود دارد. حتی اگر وجود نداشت میتوان آن را به صورت رایگان دانلود و نصب کرد. هم اکنون در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی پیوت ها و ابزارهای دیگر مانند میانگینهای متحرک و خطوط روند تحت عنوان ابزارهای اصلی به کار گرفته میشوند.
H4 = ((High ➖ Low) ❌ (1.1/2)) ➕ Close
H3 = ((High ➖ Low) ❌ (1.1/4)) ➕ Close
H2 = ((High ➖ Low) ❌ (1.1/6)) ➕ Close
H1 = ((High ➖ Low) ❌ (1.1/12)) ➕ Close
(L1 = Close ➖ ((High ➖ Low) ❌ (1.1/12
(L2 = Close ➖ ((High ➖ Low) ❌ (1.1/6
(L3 = Close ➖ ((High ➖ Low) ❌ (1.1/4
(L4 = Close ➖ ((High ➖ Low) ❌ (1.1/2
پیوت ماژور
در تعریف پیوت ماژور باید گفت که، ماژور همان نقاطی است در نمودار که تغییر روندهای نزولی به صعودی یا بالعکس به صورت عظیم و چشمگیر رخ میدهند. این تحرکات قیمتی که در اصطلاح به آنها پیوت ماژور گفته میشود از اعتبار مخصوصی بین تحلیلگران برخوردار هستند. این نقاط بسیار با اهمیت هستند. زیرا، نقاط ماژور روندهای جدید و رسم الگوهای قیمتی و ابزارها با توجه به این نقاط ترسیم میشوند. شناسایی نقاط ماژور امر مهمی است که، توسط تکنیکالیستها انجام میشود. باید دقت داشته باشید که، در این نقاط روندها تغییر جهت میدهند و این تغییر جهت هدف ما به عنوان یک معاملهگر است.
پیوت مینور
پیوت های مینور در واقع نقطه عکس پیوت های ماژور هستند. پیوت مینور نقاط برگشت ضعیفی هستند که به آن نوسانات کوچک نیز گفته میشود. در واقع مینورها در تحلیل تکنیکال از ارزش خاصی برخوردار نیستند و نمیتوان با تکیه بر پیوت مینور روند و الگوی جدیدی ترسیم کرد. مینور، بیشتر مورد توجه نوسانگیران قرار میگیرد و در نمودارهایی با دورههای زمانی کوتاه مشاهده میشود. به همین دلیل است که، توانایی زیادی در ایجاد تغییرات در روند و ایجاد تحرکات قیمتی را ندارد. پیوت های مینور بیشتر به صورت تصادفی به وجود میآیند و از قانون خاصی نیز پیروی نمیکنند.
تشخیص پیوت ماژور و مینور
یکی از پرکاربردترین روشهای تشخیص دادن پیوت ماژور و مینور، استفاده از روشهای بصری و مشاهده است. این روش مهارتی است که نیاز به هیچگونه ابزاری ندارد و تنها با کسب تجربه و آزمون و خطا به دست میآید. اما، این روش بیشتر مورد استفاده افراد حرفهای است که به اندازه کافی تجربه کسب کردهاند. اما روشهای دیگری نیز برای تمیز دادن و تشخیص این دو پیوت وجود دارد که افراد مبتدیتر به راحتی میتوانند با به کارگیری آنها پیوت مینور و ماژور را از یکدیگر تشخیص دهند. ما در ادامه دو نمونه از پرکاربردترین آنها را به شما معرفی میکنیم.
اصلاح قیمت حداقل به اندازه 38% موج پیشین
برای استفاده از این روش نیاز به ابزارهای اصلاحی همچون فیبوناچی دارید. چنانچه اصلاح انجام شده شما کمتر از تراز ۳۸.۲ فیبوناچی باشد، پیوتی که تشکیل شده است، پیوت مینور خواهد بود و چنانچه اصلاح انجام شده بیشتر باشد، پیوت تشکیل شده ماژور است.
تغییر فاز MACD در هنگام تشکیل پیوت در بورس
در استفاده از این روش شما باید یک فاز مکدی (مثبت یا منفی) را در نظر بگیرید، تا زمانی که فاز از واگرا به همگرا تغییر کند و شما آن نقطه را شناسایی کنید. لازم به ذکر است که، چنانچه هیستوگرام مکدی بالای خط صفر باشد فاز مثبت است و چنانچه هیستوگرام مکدی در زیر خط صفر باشد را فاز منفی میگویند.
* جهت کسب دانش بیشتر در زمینه MACD کلیک کنید.
نتیجهگیری
سرمایهگذاریهای موفق در بازار بورس حاصل تشخیص درست روند بازار بوده است. همین جمله میتواند اهمیت پیوت را به صورت آشکارا الگوی برگشت روند ماژور نشان دهد. پیوت ها ابزار بسیار ارزشمندی هستند که مسیر درست را به شما نشان میدهند. پیوت در کنار دیگر اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال ابزارهای جادویی هستند که شما باید به عنوان یک تریدر در بورس به درستی با مفاهیم آنها آشنا باشید تا به موفقیت در این زمینه دست پیدا کنید. لازم به ذکر است که، پیوت نیز مانند دیگر ابزار معاملهگری در بورس خالی از خطا نیست و ممکن ااست گاهی اشتباه کند. در واقع این شما هستید که، با انتخاب استراتژیهای معاملاتی درست و دقیق و روشهای نوین تحلیل درصد خطا را تا حد زیادی کاهش میدهید. پس با افزایش دانش خود و با به کارگیری ابزارهای موجود مسیر موفقیت را به درستی و ایمن طی کنید.
سوالات متداول
پیوت به چه معناست؟
یکی از پرکاربردترین اندکاتورها که نقاط بازگشت قیمت را در نمودار مشخص میکنند، پیوت نامیده میشود. یا بهتر است بگوییم که پیوت در تحلیل تکنیکال برای ارزیابی روند بازار در زمان های مختلف کاربرد دارد.
انواع پیوت کدامند؟
پیوت از لحاظ ماهیت به دو نوع قیمتی و محاسباتی و براساس قدرت بازگشتی نمودار به دو نوع مینور و ماژور تقسیم بندی میشوند.
کارگزاری هوشمند رابین
کارگزاری فارابی
این مقاله به کوشش سمانه اطراف و دیگر اعضای تیم نظارت تولید شده است. تکتک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در بهبود کیفیت وب فارسی داشته باشیم.
دیدگاه شما