برای مثال در بازار ارزهای دیجیتال، هنگامی که یک ارز دیجیتال در طول یک بازه زمانی مرتبا توسط افراد خرید میشود، اصطلاحا شاخص قدرت نسبی آن وارد ناحیه بیشخرید (یا اشباع خرید) میشود. در این حالت معمولا قیمت تا خدی اصلاح خواهد شد (کاهش میابد) و شاخص قدرت نسبی، سیگنال فروش رمزارز را میدهد. به طور بر عکس، زمانی که یک ارز دیجیتال مدام فروخته میشود، شاخص قدرت نسبی به ناحیهی بیشفروش کشیده میشود. معمولا در این حالت قیمت روند نزولی خود را تغییر خواهد داد و RSI سیگنال خرید رمزارز و ورود به بازار را میدهد.
شاخص قدرت نسبی RSI چیست | مفهوم، کاربرد و فرمول RSI
شاخص قدرت نسبی (RSI) یا Relative Strength Index، یک اندیکاتور تکنیکال است که برای تحلیل بازارهای مالی استفاده میشود. این شاخص یا اندیکاتور، برای رصد قدرت یا ضعف یک سهم یا بازار بر اساس قیمتهای پایانی اخیر در زمان حاضر یا گذشته به کار میرود. شاخص RSI با شاخص قدرت نسبی یا Relative Strength متفاوت است.
برای مثال در بازار ارزهای دیجیتال، هنگامی که یک ارز دیجیتال در طول یک بازه زمانی مرتبا توسط افراد خرید میشود، اصطلاحا شاخص قدرت نسبی آن وارد ناحیه بیشخرید (یا اشباع خرید) میشود. در این حالت معمولا قیمت تا خدی اصلاح خواهد شد (کاهش میابد) و شاخص قدرت نسبی، سیگنال فروش رمزارز را میدهد. به طور بر عکس، زمانی که یک ارز دیجیتال مدام فروخته میشود، شاخص قدرت نسبی به ناحیهی بیشفروش کشیده میشود. معمولا در این حالت قیمت روند نزولی خود را تغییر خواهد داد و RSI سیگنال خرید رمزارز و ورود به بازار را میدهد.
اندیکاتور قدرت نسبی، یک اندیکاتور مومنتوم است که اندازه تغییرات اخیر در قیمت یک سهم یا سرمایه را برای ارزیابی شرایط بیشخرید (overbought) یا بیشفروش (oversold) اندازه میگیرد. RSI در واقع یک اسیلاتور (خطی که دو نقطه قله یا دره را در نمودار بههم وصل میکند) است و بین ۰ تا ۱۰۰ تغییر میکند. این شاخص، اولین بار توسط ولز وایلدر در سال ۱۹۷۸ و در کتاب «مفاهیم نو در سیستمهای معاملهگری تکنیکال» معرفی شده است.
تحلیلهای سنتی، مقدار RSI برابر با ۷۰ یا بالاتر را نشانه نزدیک شدن شرایط امن به بیشخرید (اشباع خرید) میدانند و این عدد ممکن است مقدمهای برای بازگشت ترند (trend reversal) یا اصلاح عقبکشیدگی (pullback) قیمت باشد. مقدار RSI برابر با ۳۰ یا پایینتر نشاندهنده شرایط بیشفروش (اشباع فروش) است.
شاخص قدرت نسبی در یک نگاه
- شاخص قدرت نسبی (RSI) یک اسیلاتور مومنتوم رایج است که در سال ۱۹۷۸ توسعه داده شده است.
- اندیکاتور قدرت نسبی سیگنالهای معاملاتی درباره مومنتوم قیمت گاوی و خرسی فراهم میآورد و اغلب زیر گراف قیمت سرمایه کشیده میشود.
- وقتی ناحیه اشباع فروش و ناحیه اشباع خرید RSI بالای ۷۰٪ باشد، شرایط بیشخرید و وقتی زیر ۳۰٪ باشد، شرایط بیشفروش تخمین زده میشود.
فرمول شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی با دو مرحله محاسبه بهدست میآید. به این صورت که ابتدا RSI1 را محاسبه کرده، سپس RSI2 را بهدست میآوریم. RSI1 به صورت زیر است:
بهره میانگین (average gain) و زیان میانگین (average loss) که در فرمول بالا استفاده شده، میانگین درصد بهره یا زیان در زمان انتخابی است. این فرمول مقدار زیان میانگین را مثبت در نظر میگیرد. بهطور استاندارد برای محاسبه RSI1 از میانگین بهره و زیان در ۱۴ دوره زمانی استفاده میشود. حالا تصور کنید بازار در ۷ روز از ۱۴ روز گذشته، با بهره میانگین ۱٪ و در تمام ۷ روز دیگر با زیان میانگین -۰/۸٪ بسته شده است. محاسبه RSI1 به صورت زیر خواهد بود:
وقتی داده برای ۱۴ دوره زمانی در دسترس است، میتوانیم RSI2 را محاسبه کنیم. RSI2 قسمت قبلی نتیجه محاسبات را هموار یا smooth میکند (مقصود از هموارسازی، از بین بردن اثرات دادههای پرت روی نمودار است). RSI2 همان RSI نهایی است که در نمودار استفاده میشود.
محاسبه اندیکاتور قدرت نسبی (RSI)
با استفاده از فرمول بالا، RSI محاسبه شده و خط RSI در زیر نمودار قیمت کشیده میشود. هرگاه تعداد و سایز قیمتهای پایانی مثبت (تعداد کندلهای سبز) افزایش یابد، RSI بالا خواهد رفت و اگر تعداد و سایز زیانها بیشتر شود، RSI پایین میآید. به شکل زیر توجه کنید:
همانطور که در شکل بالا میبینید، گاهی ممکن است در حالی که نمودار قیمت،صعودی است؛ RSI در منطقه بیشفروش باقی بماند و یا وقتی نمودار قیمت، نزولی است؛ RSI در منطقه بیشخرید بماند. این ممکن است برای تحلیلگران تازهکار گیجکننده باشد، اما همیشه باید این شاخص را با ترند غالب بسنجیم تا این ابهامات حل شوند.
قدرت قیمت نسبی سهم یا شاخص قدرت نسبی چیست ؟
همیشه ناحیه بیشخرید و بیشفروش، روی شاخص قدرت نسبی ۷۰ درصد و ۳۰ درصد اتفاق نمیافتد. متخصص معروف بازاریابی، کانستنس براون (Constance Brown) این ایده را مطرح میکند که با توجه به روند کلی بازار، شاخص قدرت نسبی ممکن است زودتر به نقطه بیشخرید یا بیشفروش برسد. برای مثال، در یک روند صعودی، بازار با rsi=50% به منطقه بیشفروش (یا اشباع فروش) میرسد (بجای rsi=30%).
همانطور که در نمودار زیر میبینید در روند نزولی قله RSI جایی نزدیک به ۵۰٪ (نه ۷۰٪) اتفاق میافتد و این میتواند به سرمایهگذاران سیگنال شرایط خرسی را بدهد. بسیاری از سرمایهگذاران وقتی با یک روند قوی روبرو هستند، برای شناسایی بهتر نقطه کمینه و بیشینه، یک خط افقی بین ۳۰٪ و ۷۰٪ رسم میکنند. اغلب، اصلاح سطوح بیشفروش یا بیشخرید وقتی قیمت یک سهم یا سرمایه در کانال افقی بلندمدت است، غیر ضروری بهنظر میرسد و معمولا از همان سطوح ۳۰ درصد و ۷۰ درصد استفاده میشود.
یک مفهوم مرتبط با سطوح بیشفروش و بیشخرید، برای اصلاح خط روند، تمرکز بر سیگنالها و تکنیکهای معاملاتی است. به عبارت دیگر، استفاده از سیگنالهای گاوی وقتی قیمت در روند گاوی است و استفاده از سیگنالهای خرسی وقتی سهم در یک روند خرسی است، کمک خواهند کرد که از بسیاری آلارمهای اشتباهی که ممکن است RSI تولید کند جلوگیری کنیم.
مثالی از واگرایی RSI
واگرایی گاوی وقتی اتفاق میافتد که RSI یک منطقه بیشفروش را بهوجود میآورد. منطقه بیشفروش در پی RSI خیلی پایین و متعاقبا قیمت نسبتا پایین شکل میگیرد. این اتفاق، نشان از یک مومنتوم گاوی رو بهبالا (سیگنال ورود به بازار) و احتمالا شروع یک حرکت صعودی بلندمدت خواهد بود.
واگرایی خرسی وقتی اتفاق میافتد که RSI یک منطقه بیشخرید را بهوجود میآورد. منطقه بیشخرید در پی RSI نسبتا بالا و متعاقبا قیمت خیلی بالا شکل میگیرد.
همانطور که در نمودار زیر میبینید، واگرایی گاوی وقتی دیده میشود که RSI نقاط پایینتری را در نمودار شکل میدهد و نمودار قیمت، نقاط بسیار پایینتری رو نشان میدهد. این یک سیگنال قابل اعتماد استِ؛ اما اصولا وقتی یک ترند بلندمدت پایدار داشته باشیم، واگراییها بسیار نادر هستند. استفاده از مناطق بیشخرید یا بیشفروش انعطافپذیر به شناخت سیگنالهای بالقوه بیشتر کمک خواهد کرد.
مثالی از رد نوسان RSI
تکنیک معاملاتی دیگری نیز رفتار RSI را در زمان مراجعه به مناطق بیشفروش یا بیشخرید تست میکند. این سیگنال، یک «رد نوسان» یا Swing Rejection گاوی نامیده میشود و از چهار قسمت تشکیل شده است:
- RSI به منطقه بیشفروش سقوط میکند.
- RSI به بالای ۳۰٪ برمیگردد.
- RSI سقوط شدید دیگری را بدون برگشت به منطقه بیشفروش (۳۰ درصد) شکل میدهد.
- سپس RSI بیشترین مقدار خودش در زمان اخیر را میشکند و بالاتر میرود.
همانطور که در نمودار زیر میبینید، ابتدا شاخص RSI در منطقه بیشفروش است، سپس تا حدود ۳۰٪ رسیده و یک رد پایین نمودار را شکل داده که سیگنالی برای بالاتر رفتن RSI بوده است. استفاده از RSI به این شکل، بسیار شبیه به درج خط معاملاتی در نمودار قیمت است.
مثل واگراییها، یک حالت رد نوسان خرسی نیز وجود دارد که دقیقا مثل تصویر رد نوسانات گاوی در آینه است. یک رد نوسان خرسی هم شامل چهار بخش است:
- RSI به منطقه بیشخرید افزایش پیدا میکند.
- RSI به زیر ۷۰٪ باز میگردد.
- RSI بدون بازگشت به منطقه بیشخرید قله دیگری شکل میدهد.
- سپس RSI به پایینترین مقدار خودش در زمان میرسد.
نمودار زیر یک سیگنال رد نوسان خرسی را نشان میدهد. مثل اکثر تکنیکهای معاملاتی، این سیگنال هم قابل اعتمادتر خواهد بود وقتی با ترند غالب طولانیمدت تطابق داشته باشد. سیگنالهای خرسی در طول ترندهای رو به پایین، کمتر محتمل است که آلارمهای اشتباه تولید کنند.
تفاوتهای RSI و MACD
میانگین متحرک همگرایی/واگرایی یا Moving Average Convergence Divergence یک شاخص مومنتوم دنبالهروی ترند (Trend-following Momentum Indicator) است که رابطه بین دو میانگین متحرک امنیت قیمت (security`s price) را نشان میدهد. میانگین متحرک همگرایی/واگرایی که در فارسی به آن مَکدی (MACD) نیز گفته میشود، با تقسیم میانگین متحرک نمایی (EMA) در دوره ۲۶ روزه بر میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه بهدست میآید. به این صورت، خط محاسبه مکدی ایجاد میشود.
میانگین متحرک نمایی ۹ روزه مکدی که «خط سیگنال» نامیده میشود، در بالای خط مکدی کشیده میشود که میتواند به عنوان سیگنالی برای خرید یا فروش بهکار گرفته شود. زمانی که مکدی از بالا، خط سیگنال خودش را قطع میکند، معاملهگران میتوانند بهطور امن فروش کنند و وقتی که مکدی از پایین خط سیگنال خودش را قطع میکند، زمان مناسبی برای خرید است.
شاخص RSI طراحی شده است تا با توجه به سطح قیمتهای اخیر، زمان بیشفروش یا بیشخرید را نشان دهد. RSI با استفاده از میانگین سود و زیان قیمتها در یک بازه مشخص زمانی محاسبه میشود. بازه زمانی پیشفرض این شاخص، ۱۴ روزه است و مقداری بین ۰ تا ۱۰۰ دارد.
MACD رابطه بین EMAها و RSI تغییر قیمت را با بالا و پایین قیمتهای اخیر اندازه میگیرند. این دو شاخص، اغلب به همراه هم و برای فراهمآوردن تصویر تکنیکال کاملتری از وضعیت بازار استفاده میشوند. هر دوی این شاخص ها، مومنتوم یک سرمایه را اندازه میگیرند؛ اما بههرحال دو ناحیه اشباع فروش و ناحیه اشباع خرید فاکتور مختلف را اندازه میگیرند و گاهی ممکن است چیزهای متناقضی را ارائه دهند.
محدودیتهای RSI
RSI مومنتوم قیمت گاوی و خرسی را مقایسه میکند و نتایج را در یک اسیلاتور (oscillator) که میتواند زیر نمودار قیمت جا داده شود، نشان میدهد. مثل اکثر شاخصهای تکنیکال، سیگنالهای RSI هم در یک ترند طولانیمدت قابل اعتمادتر خواهند بود.
چون شاخص RSI، مومنتوم را نشان میدهد؛ وقتی یک سرمایه، مومنتوم مشخصی در هر دو جهت دارد، میتواند برای زمان طولانی، در منطقه بیشخرید یا بیشفروش باقی بماند. RSI در بازارهای نوسانی که قیمت سرمایه بین حالت خرسی و گاوی حرکت میکند، مفیدتر است.
همه چیز در مورد اندیکاتور آر اس آی | RSI
Relative Strength Index یا به اختصار RSI، به معنی شاخص قدرت نسبی است که از نظر تعیین ناحیه اشباع فروش و ناحیه اشباع خرید وضعیتهای اشباع خرید یا اشباع فروش شبیه استوکستیک است.
مقیاس بندی آن از ۰ تا ۱۰۰ است. وقتی این شاخص زیر 30 باشد نشان دهنده اشباع فروش یا وقتی بالای 70 باشد نشان دهنده اشباع خرید است. این مقیاس ها بر اساس استراتژی شما در تنظیمات قابل تغییر هستند.
نحوه استفاده از شاخص قدرت نسبی برای تجارت
کاربرد RSI مانند استوکستیک است. میتوانیم از آن برای انتخاب پایینترین و بالاترین احتمالها بر اساس شرایط اشباع خرید یا فروش بازار استفاده کنیم.
در ذیل نمودار ۴ ساعته یورو / دلار را مشاهده میکنید.
همان طور که مشاهده میکنید قیمت بعد از اینکه به زیر خط 30 نفوذ کرده وارد منطقه اشباع فروش شده است. قیمت بعد از خروج از این ناحیه تغییر روند داده و صعودی شده است.
تعیین روند با RSI
از دیگر کاربردهای اندیکاتور RSI، تایید روند بازار است. اگر فکر میکنید که روندی در حال شکل گیری است نگاهی به RSI بیندازید و ببینید آیا بالای 50 است یا پایین آن است.
اگر دنبال شکل گیری روند صعودی هستید از بالای 50 بودن RSI اطمینان حاصل کنید. اگر دنبال روند نزولی هستید مطمئن شوید که RSI زیر 50 قرار دارد.
در شروع نمودار بالا میبینیم که احتمال شکل گیری روند رو به پایین وجود دارد. برای پیشگیری از اشتباه صبر میکنیم تا RSI از زیر 50 بگذرد تا روند تأیید شود. با گذشتن RSI از 50 به اندازه کافی از شکل گیری روند نزولی مطمئن میشویم.
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI)
استفاده از اندیکاتور RSI برای معاملات روزانه ، به شما این قابلیت را میدهد که مشخص کنید آیا قیمتها دارای روند هستند، آیا بازار دچار خرید یا فروش افراطی شده است و بهترین قیمت برای ورود به یک معامله یا خروج از آن چیست.
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی یا (Relative Strength Index) توسط ولز ویلدر طراحی و توسعه یافته است که از خانواده نوسانگرها میباشد .
در آن، دوره محاسبه به صورت متغیر است که در حالت پیشفرض و استاندارد ۱۴ روزه میباشد. این اندیکاتور یک شاخص جهت بررسی Momentum بازار (گرایش) و قدرت حرکت آن میباشد که برخی منابع آن را به عنوان یک اندیکاتور پیشرو در نظر میگیرند ولی با توجه به ویژگی نوسانی این اندیکاتور، بهتر است آن را جزو خانواده اندیکاتورهای تاخیری در نظر بگیریم
اندیکاتور RSI، با اندازه گیری میزان نوسانات قیمت در بازار ، به معمالهگر کمک میکند تا جریان حرکت بازار را پیش بینی و ثبت کند.
معامله گر، بازارهای خرید و فروش بیش از حد را میشناسد و تصمیم میگیرد چه زمانی باید یک موقعیت را برای معامله انتخاب کند. علاوه بر اطلاع از RSI ، معاملهگر باید بتواند اندیکاتور را روی نمودار تشخیص دهد تا به درستی آن را به کار ببرد. RSI به شکل یک خط، بین دو محدوده معین (محدوده نوسان سنج) دیده میشود. اندیکاتور، مقادیری بین ۰ تا ۱۰۰ به خود میگیرد.
RSI ، توسط معامله کنندگان تکنیکال به کار میرود که در زمینههای زیادی مانند بورس ، فارکس و بازار آتی (Futures) حرفهای هستند.
(Momentum) چیست؟
مومنتوم یا گرایش بازار یکی از مفاهیم فیزیک است که قدرت و شتاب یک جسم در حال حرکت را مورد بررسی قرار میدهد. در واقع مومنتوم بیان میکند که یک جسم در حال حرکت توانایی دارد تا در همان جهت به مسیر خود ادامه دهد تا زمانی که یک جسم خارجی مانع از حرکت آن شود و یا مسیر آن را تغییر دهد.
حال همین تعریف را در مورد RSI و بازار سرمایه میتوان بیان کرد ؛ قیمتها همواره به سمتی مشخص حرکت میکنند و از روند خود پیروی میکنند تا زمانی که یک نیروی خارجی جهت حرکت را تغییر دهد. این موضوع به اصل روندها در تحلیل تکنیکال نیز مرتبط میباشد و بیان میکند که روندهای گذشته ممکن است تا دوره مشخصی از آینده نیز ادامه داشته باشند.
شاخص قدرت نسبی با بررسی دوره زمانی مشخص که به صورت استاندارد ۱۴ روزه میباشد، قدرت خرید و فروش در یک گزینه معاملاتی را مورد بررسی قرار میدهد و آن را در یک نمودار با سه بازه مختلف نشان میدهد. همان طور که بیان شد RSI یک نوسانگر است و این نوسانگر بین دو سطح ۰ تا ۱۰۰ نوسان میکند.
همچنین در این بین، سطوح بسیار مهمی تعریف شده است که سطح ۰ تا ۳۰ به عنوان ناحیه اشباع فروش و سطح ۷۰ تا ۱۰۰ به عنوان ناحیه اشباع خرید نامگذاری میشود.
ناحیه اشباع فروش و ناحیه اشباع خرید
طبق تعاریف بالا همانطر که اشاره کردیم در اندیکاتور RSI دو ناحیه به نامهای اشباع خرید و اشباع فروش وجود دارد که نشانگر کند شدن و اتمام خرید و فروشهای افراطی میباشد. به بیان دیگر زمانی که به ناحیه زیر ۳۰ در اندیکاتور RSI میرسیم کمکم شاهد کاهش فروشهای افراطی در بازار هستیم و احتمالا قدرت خرید در بازار افزایش پیدا خواهد کرد و زمانی که در ناحیه ۷۰ به بالا هستیم احتمالا خریدهای افراطی رو به پایان است و توقع داریم که فشار خریداران کاهش یابد و شاهد عرضه پر قدرت در بازار باشیم.
در تصویر فوق شاهد قدرت RSI هستیم که دو بار در ناحیه اشباع خرید و یکبار در ناحیه اشباع فروش توانسته است حرکت بزرگ بعدی را حدس بزند. نکته قابل توجه این است که RSI در خانواده نوسانگرها میباشد و از حیث سیگنال زمانی جزو اندیکاتورهای تاخیری به حساب میآید؛ لذا بهتر است به حرکت نمودار قیمت وزن بیشتری نسبت به RSI داده شود و صرفا از این شاخص در قالب یک نمودار کمکی استفاده گردد.
RSI و سیگنالهایی که میتوان از آن دریافت کرد:
سیگنال خرید:
گاهی اوقات در بازار شاهد عدم جذایت قیمت برای خریداران و همچنین شتابزدگی فروشندگان هستیم که در این حالت شرایطی بوجود میآید که فروش افراطی در بازار و با حجم بالا اتفاق میافتد. در این شرایط نمودار RSI به مرور زمان سطح ۳۰ را شکسته و شاخصی کمتر از ۳۰ را نمایش میدهد.
بعد از نوساناتی که شاخص RSI در زیر سطح ۳۰ خواهد داشت به مرور زمان فروشهای افراطی تضعیف خواهند شد و شرایطی بوجود میآید که مجددا تمایل خریداران برای ورود به بازار افزایش مییابد؛ در این شرایط شاخص RSI شروع به رشد خواهد کرد و زمانی که سطح ۳۰ از پایین به بالا شکسته شود سیگنال خرید را صادر میکند.
سیگنال فروش:
افزایش تقاضا و ورود نقدینگی سنگین به بازار باعث افزایش تدریجی قیمت خواهد شد و این روند مادامی که قیمتها برای خریداران دارای جذابیت باشند ادامه خواهد داشت. افزایش قیمت و کاهش خریدهای افراطی شرایطی را به وجود میآورد که به آن اشباع خرید میگویند و در این حالت غول بزرگ سرمایه به تدریج اقدام به فروش خواهد کرد و با توجه به اینکه جمعیت خریداران در بازار کاهش یافته است، قیمتهایی پایینتری برای خرید جذابیت پیدا میکنند که این مسئله باعث کاهش قیمت گزینه سرمایهگذاری خواهد شد. در این حالت شاخص RSI شروع به نزول از ناحیه اشباع خرید (سطح بالای ۷۰) خواهد کرد و شکست سطح ۷۰ خبر خوبی برای دارندگان این سهم نخواهد بود و این یعنی تمایل بالای سرمایهگذاران برای فروشهای بیشتر.
مفهوم واگرایى چیست؟
در واقع واگرایى نوعى ناهمگونى میان قیمت و اندیکاتور است که در حالت عادى زمانیکه نمودار سقف یا کف جدیدى مىزند، اندیکاتور نیز به همین منوال عمل مى کند؛ یعنى کف و سقف جدید تشکیل مىدهد.
حال در حالیکه نمودار کف و سقف جدید زده است اما هنوز اندیکاتور نتوانسته سقف جدیدى بزند یا بلعکس، در اینجا گفته مىشود که واگرایى بین قیمت و اندیکاتور شکل گرفته است.از اندیکاتور RSI براى شناسایى واگرایى ها استفاده مى شود.
انواع واگرایی
۱-واگرایی معمولی (RD)
۲- واگرایی مخفی (HD)
واگرایی معمولی مثبت (+RD):
واگرایی معمولی مثبت در انتهای یک حرکت نزولی و بین دو کف قیمتی ایجاد می شود. در این حالت قیمت کف پایین تری نسبت به کف قبل از خود ثبت می کند اما اندیکاتور کف بالاتری نسبت به قبل از خود می سازد که این نشان دهنده قدرت زیاد خریداران و تضعیف قدرت فروشندگان است. در این حالت چناچه قیمت به کف حمایتی خود رسیده باشد می توان انتظار حمایت و برگشت قیمت را داشت.
واگرایی معمولی منفی (-RD):
این واگرایی در انتهای یک روند صعودی و میان دو سقف قیمتی به وجود می آید. در این حالت قیمت سقف بالاتری به ثبت می رساند درحالی که اندیکاتور سقف پایین تری نسبت به قبل می زند. این واگرایی بیانگر قدرت زیاد فروشندگان و تضعیف قدرت خریداران می باشد و قیمت میتواند یک آرایش نزولی به خود بگیرد. از منظر امواج الیوت این واگرایی بین دو قله موج ۳ و ۵ صورت می گیرد که بیانگر آغاز اصلاح و شروع موج ۴ می باشد.
واگرایی مخفی (Hidden Divergence):
این واگرایی در انتهای یک اصلاح رخ می دهد و نوید از بازگشت قیمت و ادامه روند را میدهد. برعکس واگرایی معمولی که نوید انتهای روند را می داد. دو گونه واگرایی مخفی داریم که در زیر به آن اشاره می کنیم.
واگرایی مخفی مثبت (+HD):
این واگرایی در انتهای حرکت اصلاحی یک روند صعودی رخ می دهد و بین دو کف ایجاد می شود به گونه ای که کف دوم قیمت بالاتر از کف اول است در حالی که کف دوم اندیکاتور پایین تر از کف اول آن می باشد. این بدین معنی است که خریداران بر فروشندگان غلبه کرده و از فشار فروش کاسته شده است و قیمت آماده برگشت به کانال صعودی می باشد.
واگرایی مخفی منفی (-HD):
برخلاف واگرایی مخفی مثبت که در یک کانال صعودی به وقوع می پیوست، واگرایی مخفی منفی در یک روند منفی بین دو سقف به وجود می آید به طوری که نمودار قیمت سقفی بالاتر از سقف قبلی خود بزند در حالی که اندیکاتور سقف بالاتری نسبت به سقف قبل خود می زند. این به معنی غلبه مجدد فروشندگان بر خریداران است که می تواند هشداری برای ریزش سهم باشد.
خط روند بر روی نمودار RSI
یکی از تکنیکهایی که برخی از تحلیلگران مورد استفاده قرار میدهند تکنیک ترسیم خط روند بر روی اندیکاتور RSI میباشد که در این حالت از نواحی برگشتی و یا شکست خط روند سیگنال میگیرند.
این استراتژی، به معنای متصل کردن قسمتهای بالا و پایین بر روی چارت RSI و معامله بر روی شکستگی خط ترند است. برای کشیدن یک خط روند صعودی RSI، تعداد سه یا بیشتر از نقاط خط RSI که در حال بالا رفتن است را به هم متصل کنید. خط روند نزولی، از اتصال نقاط در حال پایین رفتن به دست میآید. یک شکست در خط ترند RSI ممکن است نشان دهنده ادامه بالقوه قیمت یا یک واژگونی باشد. به خاطر داشته باشید که شکست در خط ترند RSI معمولا بر شکست در خط ترند چارت قیمت مقدم است و به همین دلیل، یک هشدار قبلی و همچنین یک فرصت زود هنگام برای معامله در بورس را اعلام میکند.
سخن آخر
در این مقالهای ، به این سوال پاسخ دادیم که اندیکاتور RSI چیست و چگونه میتوان از آن در بازار مالی استفاده کرد.
به خاطر داشته باشید که آغاز و استفاده از اندیکاتور RSI برای بسیاری از معاملههای روزانه بسیار ساده است. به همین دلیل بسیاری از سرمایهگذاران تازهکار ، بدون آشنایی با تحلیل تکنیکال، آزمایش پارامترهای مختلف یا یاد گرفتن تفسیرهای صحیح یک اندیکاتور، به آن تکیه میکنند. در نتیجه، RSI به یکی از اندیکاتورهای MT4 تبدیل شده است که به گستردگی مورد استفاده ناصحیح قرار میگیرند.
با این حال، زمانی که این شاخص را به درستی متوجه شده و بکار بردید، استفاده از اندیکاتور RSI برای معاملات روزانه ، به شما این قابلیت را میدهد که مشخص کنید آیا قیمتها دارای روند هستند، آیا بازار دچار خرید یا فروش افراطی شده است و بهترین قیمت برای ورود به یک معامله یا خروج از آن چیست.ناحیه اشباع فروش و ناحیه اشباع خرید
آموزش صفر تا صد اندیکاتور MFI
اندیکاتور MFI یا شاخص جریان نقدینگی یک اندیکاتور از گروه نوسانگرهاست که میتواند جریان ورود و خروج نقدینگی به بازار را به فرم یک شاخص به نمایش بگذارد؛ بنابراین برای درک بهتر اندیکاتور MFI بهتر است به اهمیت جریان ورود و خروج نقدینگی به بازار سرمایه پی ببریم تا درک بهتری از کاربرد این اندیکاتور به دست بیاوریم.
اگر بخواهیم جریان ورود و خروج نقدینگی به بازار را توضیح دهیم، باید بگوییم که هنگامی که حجم پول در بازار زیاد میشود، نشان دهنده قدرت بالای خرید خریداران است که در نتیجه آن، فروشندگان هم تمایل چندانی به فروش در قیمت پایین نخواهند داشت به همین دلیل فروشندگان از عرضه اجتناب میکنند تا قیمتها افزایش پیدا کند. این افزایش قیمت تا آنجا ادامه پیدا میکند که قیمتها به اندازهای افزایش یابند که فروشندگان ترغیب به عرضه شوند. البته این مورد ممکن است به صورت وارونه هم اتفاق بیفتد و قیمتها با کاهش رو به رو شوند.
در بازار بورس در ایران هم وقتی سهام یک شرکت از سوی فعالان بازار مورد توجه قرار میگیرد، حجم زیادی از پول وارد شرکت میشود و قیمت سهام آن شرکت افزایش پیدا میکند. به همین دلیل تشخیص ورود نقدینگی به سهام یکی از روشهایی است که معامله گران میتوانند به کمک آن اقدام به خرید سهام کنند.
به دلیل اهمیت استفاده از اندیکاتور MFI برای نمایش جریان ورود و خروج نقدینگی، تصمیم گرفتیم تا در این مقاله درباره این اندیکاتور، بررسی سیگنالهای آن و تحلیل فرمولهای آن مطالبی را ارائه دهیم، پس با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله:
اندیکاتور MFI چیست؟
اندیکاتور MFI یا شاخص جریان نقدینگی (Money Flow Index) ورود و خروج نقدینگی را به بازار نشان میدهد. نکته جالب درباره اندیکاتور MFI این است که این اندیکاتور به اندیکاتور RSI شباهت دارد و تنها تفاوت آنها به چگونگی انجام محاسبات حجم در فرمول باز میگردد؛ به این شکل که در اندیکاتور RSI زمانی که اعداد به بالای مرز ۷۰ میرسند، اشباع خرید رخ میدهد و زمانی که اندیکاتور به زیر مرز ۳۰ میرسد، اشباع فروش اتفاق میافتد ولی در اندیکاتور MFI به این صورت است که زمانی که اندیکاتور به بالای ۸۰ برسد، اشباع خرید و زمانی که به عدد ۲۰ یا زیر آن برسد، اشباع فروش به وجود میآید.
کاربرد اندیکاتور MFI
خط روند در اندیکاتور MFI:ناحیه اشباع فروش و ناحیه اشباع خرید در اندیکاتور MFI میتوانید از بعضی الگوهای قیمتی، برخی استراتژیها و هم چنین ابزارهایی که در نمودار قیمت وجود دارد، استفاده کنید. در این اندیکاتور از خط روند هم میتوان بهره برد و هنگامی که اندیکاتور MFI خط روند را میشکند، معامله گران بازار موفق به دریافت سیگنالهای ورود و خروج از سهم میشوند. چگونگی ترسیم این خط روند نیز مانند روش ترسیم خط روند در نمودار قیمت است.
توجه به این نکته ضروری است که از این متد بیشتر به منظور تأیید سیگنالها استفاده میشود و استفاده از آن به صورت هم زمان با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال میتواند توانایی شما را در انتخاب ناحیههای ورود و خروج به سهمها به شدت بالا ببرد.
واگرایی در اندیکاتور MFI: به جرأت میتوان گفت که مهمترین و اصلیترین کاربرد اندیکاتور MFI در نمایش واگراییها است. این واگراییها درباره تغییر روند هم هشدار میدهند و پدیدار شدن واگرایی در روندها و نمودارها نشانگر احتمال تغییر در روند موجود یا تضعیف روند است.
در برخی مواقع برخلاف اینکه اندیکاتور MFI سیگنالی مبتنی بر خرید یا فروش صادر کند، قیمت سهام رشد چندانی ندارد یا شاهد کاهش قیمت آن نیستیم. به ناحیه اشباع فروش و ناحیه اشباع خرید همین دلیل صرفاً با استفاده از اندیکاتور MFI نمیتوان برای خرید یا فروش سهام اقدام کرد؛ این اندیکاتور هم نظیر دیگر اندیکاتورها فقط یک ابزار تحلیل تکنیکال است و بهتر است در کنار سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی به کار رود تا در نتیجه آن بتوان به یک سود بالا با ریسک پایین دست یافت.
پیشنهاد میکنیم مقاله چگونه در فارکس معامله کنیم را مطالعه کنید.
چگونگی محاسبه اندیکاتور MFI
به طور کلی برای یادگیری انواع اندیکاتورها، دانستن فرمول محاسبه آنها اهمیت چندانی ندارد اما بعضی از افراد مایل هستند تا به طور دقیق و کامل نحوه محاسبه اندیکاتورها را فرا بگیرند. همان طور که قبلاً به آن اشاره کردیم، اندیکاتور MFI به اندیکاتور RSI بسیار شبیه است و تفاوت این دو اندیکاتور در حجم معاملات است. بسیاری از تحلیل گران بر این باور هستند که اندیکاتور MFI در واقع همان اندیکاتور RSI است. لازم به ذکر است که محاسبات اندیکاتور MFI بسیار راحت و آسان است.
چگونگی محاسبه اندیکاتور MFI به این صورت است که در مرحله اول قیمت بسته با بیشترین و کمترین قیمت جمع شده و عدد به دست آمده بر ۳ تقسیم میشود؛ به عددی که در این محاسبه به دست میآید، قیمت تایپیکالی گفته میشود.
قیمت تایپیکالی = ۳/(بیشترین قیمت + کمترین قیمت + قیمت بسته)
در مرحله دوم، جریان نقدینگی محاسبه میشود. لازم به ذکر است که این جریان به سه دسته جریان مثبت و جریان منفی و جریان خنثی تقسیمبندی میشود. در ادامه این مطلب هر یک از این جریانها را به طور جداگانه مورد بررسی قرار میدهیم تا با مفهوم کلی آنها بیشتر آشنا شوید.
جریان نقدینگی مثبت: زمانی که قیمت تایپیکالی یک سهم از قیمت روز گذشته همان سهم بالاتر رود، در این صورت جریان نقدینگی را مثبت میگویند.
جریان نقدینگی منفی: زمانی که قیمت تایپیکالی یک سهم از قیمت روز گذشته همان سهم پایینتر رود و یا کمتر شود، در این صورت جریان نقدینگی را منفی میدانند.
جریان نقدینگی خنثی: زمانی که در قیمت تایپیکالی یک سهم نسبت به قیمت روز گذشته همان سهم هیچ گونه تغییری حاصل نشود، در این صورت به این وضعیت جریان نقدینگی خنثی میگویند.
جریان نقدینگی = قیمت تایپیکالی * حجم
در مرحله سوم نوبت به محاسبه نسبت نقدینگی میرسد و این نسبت از تقسیم جریان نقدینگی مثبت بر منفی به دست میآید:
نسبت نقدینگی = جریان نقدینگی منفی / جریان نقدینگی مثبت
با انجام محاسبات بالا، تمام دادههای مورد نیاز برای محاسبه اندیکاتور MFI تکمیل شده است و به راحتی میتوان شاخص جریان نقدینگی را محاسبه کنیم. البته لازم به ذکر است که تحلیل گران تکنیکال معمولاً نیازی به محاسبه اندیکاتور MFI ندارند و تنها به منظور آموزش و درک هرچه بهتر موضوع، نحوه محاسبه آن آموزش داده میشود.
((نسبت نقدینگی-۱)/۱۰۰) – MFI = 100
مطالعه مقاله آموزش اندیکاتور Envelope از دست ندهید.
روش کار با اندیکاتور
همان طور که پیشتر هم اشاره کردیم، اندیکاتور MFI شباهت زیادی به اندیکاتور RSI دارد. به این صورت که اندیکاتور MFI هم مانند اندیکاتور RSI نوسانات خود را در محدوده ۰ تا ۱۰۰ برقرار میکند و اگر بخواهیم ناحیه اشباع فروش و ناحیه اشباع خرید به سطوح پر اهمیت در این اندیکاتور بپردازیم، باید به سطوح ۲۰ و ۸۰ اشاره کنیم. در واقع ناحیه ۸۰ در این اندیکاتور، ناحیه اشباع ورود نقدینگی است و ناحیه زیر ۲۰ ناحیه خروج نقدینگی محسوب میشود.
از سوی دیگر یکی از مواقع مناسب برای دریافت سیگنال از اندیکاتور MFI زمانی است که شاهد واگرایی در نمودار قیمت هستیم، واگرایی هم زمانی روی میدهد که روند معکوس نوسانگر نسبت به روند قیمت در نمودار را شاهد باشیم . علاوه بر این، اندیکاتور MFI با رسیدن به ناحیههای اشباع خرید و اشباع فروش، سیگنالهای واضحی میفرستد که در ادامه به آنها اشاره میکنیم:
سیگنال فروش اندیکاتور MFI
هنگامی که شاخص نمودار MFI رشد خود را آغاز کند از سطح ۸۰ وارد ناحیه اشباع ورود نقدینگی میشود؛ در این حالت مشخص میشود که جریان نقدی پول وارد بازار شده است.
با گذشت زمان، قیمتها افزایش پیدا میکنند و در نتیجه عرضهکنندگان انگیزه بیشتری پیدا میکنند و پس از مدت زمانی، افزایش فروش و خروج نقدینگی از بازار حاصل میشود. در این میان، یک تحلیلگر باید با نشانههای فروش آشنا باشد. زمانی این نشانهها بیشتر میشوند که نمودار MFI از ناحیه اشباع ورود نقدینگی خارج شود. در این صورت این نمودار از بالا به پایین سطح ۸۰ را میشکند. این موضوع نشان میدهد که با توجه به خروج نقدینگی به احتمال زیاد قیمت سهم ریزش خواهد داشت.
هم چنین یکی از مهمترین موارد در اندیکاتور MFI، واگرایی است. فرآیند واگرایی زمانی اتفاق میافتد که حرکت نوسانگر اندیکاتور و روند قیمت در خلاف جهت یکدیگر باشد. به عنوان مثال، فرض کنید شما یک ارز دیجیتال را به قیمت ۱۵ دلار خریداری کردهاید، پس از مدتی با مراجعه به نمودار قیمت در مییابید که قیمت این ارز دیجیتال رو به کاهش گذاشته است، ولی نوسانگر اندیکاتور با خطهای روند، در حال افزایش است، در این صورت میتوانیم بگوییم که واگرایی در حال انجام است و میتوان آن را به کمک اندیکاتور MFI تشخیص داد.
سیگنال خرید اندیکاتور MFI
به طور کلی فروش مداوم به همراه خروج نقدینگی از بازار موجب کاهش قیمت سهمها میشود و در نتیجه آن، با توجه به افزایش ارزش و افت قیمتها، باز هم در بین سرمایهداران شاهد ایجاد انگیزه برای خرید خواهیم بود و با گذشت زمان ورود نقدینگی به بازار را شاهد خواهیم بود. همین موضوع سبب میشود که نمودار MFI حرکت خود را آغاز کند و از ناحیه خروج نقدینگی به حالت عادی خود برگردد. ولی برای اینکه متوجه شوید که چه زمانی سیگنال خرید ارسال میشود، باید به این موضوع دقت کنید که هر زمان که سطح ۲۰ به دلیل خط MFI از پایین به بالا شکسته شود، در واقع سیگنال خرید ایجاد شده است و بهترین فرصت است که از موقعیت استفاده کنید و خرید خود را انجام دهید.
به عبارت دیگر، سیگنال خرید در ناحیه اشباع فروش برای شما ارسال میشود. معمولاً در این ناحیه ما شاهد عددی زیر ۲۰ برای اندیکاتور MFI خواهیم بود که پس از مراجعه به نمودار قیمت ریزش آن را خواهیم دید. در این حالت فشار فروش از سوی معامله گران افزایش پیدا میکند و در نهایت با تضعیف این روند، بازار رشد میکند.
تحلیل به کمک اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic)
تحلیل به کمک اندیکاتور استوکاستیک یکی از Indicator های اسیلاتوری است که برگشت روند را پیشبینی میکند و میتوان از آن برای شناسایی سطوحی که خرید و فروش در آن به حد اشباع رسیده است، استفاده کرد. این شاخص یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است و به تریدرها کمک میکند تا در کنار میانگین متحرک، خطوط روند و سطوح حمایت و مقاومت نقاط ورود و خروج دقیق تری تعیین کنند و دقت خود را بالا ببرند. در این بلاگ قصد داریم اندیکاتور استوکاستیک و روش تحلیل به کمک آن را بیان کنیم. تا انتها با ما همراه باشید.
آن چه در این مطلب میخوانیم:
Stochastic چیست؟
این شاخص در اواخر دهه 1950 توسط دکتر لین، تحلیلگر و رئیس دانشگاه واتسکا طراحی شد و امروزه جز بهترین اندیکاتورهای مومنتوم شناخته میشود. این نشانگر وضعیت آخرین قیمت بسته شدن قیمت را نسبت به بالاترین و پایین ترین محدودهای که قیمت تجربه کرده است، میسنجد. این شاخص هیچ شباهتی به اندیکاتور مکدی و اندیکاتور RSI ندارد. از این رو بیشتر بر روی سرعت و جهت حرکت قیمت متمرکز است و از ناحیه اشباع فروش و ناحیه اشباع خرید قیمت و حجم معاملات تبعیت نمیکند.
Stochastic یک اسیلاتور است ولی در دسته اندیکاتورهای پیشرو قرار میگیرد و جز بهترین ابزارها برای شناسایی انتهای روند است. دکتر لین این نوسانگر را به این صورت تعریف کرده است: زمانی که در روند صعودی هستیم، قیمت های کلوز تمایل دارند به قیمتهای High برسند و زمانی که در روند نزولی هستیم Close خودش را به Low نزدیک میکند.
اندیکاتور استوکاستیک چگونه کار میکند؟
این Indicator با تمرکز بر قیمت بسته شدن و با در نظر گرفتن بالاترین و پایین ترین قیمت در طول یک دوره مشخص رسم میشود. در واقع با مقایسه قیمت بسته شدن با حرکات گذشته بازار سعی میکند نقاط برگشت قیمت را پیشبینی میکند. این شخاص دو خط دارد و بر روی هر نموداری قابل اجرا است و بین 0 تا 100 در نوسان است. البته ناحیه تعادلی حرکت آن بین 20 تا 80 است. زمانی که در زیر ناحیه 20 هستیم منطقه اشباع فروش و هنگامی که بالای 80 هستیم در ناحیه اشباع خرید هستیم و این مناطق هستند که روند در آنها تغییر میکند. بازهای که در نظر گرفته میشود شامل 14 دوره است. مثلا در نمودار هفتگی 14 هفته متوالی و در نمودار روزانه 14 روز در نظر گرفته میشود.
این نشانگر دارای دو خط است که عبارتند از D% و K% . نحوه محاسبه K% را در ادامه بررسی کرده ایم و خط D از میانگین متحرک سه دوره ای %K است.
زمانی که این اندیکاتور مقدار بالایی دارد به این معنی است که قیمتها در محدوده بالای قیمت بسته شده قرار دارند و زمانی که مقدار کمتری دارد.
فرمول محاسبه Stochastic
اندیکاتور استوکاستیک به کمک فرمول زیر محاسبه میشود:
%K = 100(C – L14) / (H14 – L14)
C: آخرین قیمتی که کندل بسته شدهاست.
L14: پایین ترین قیکت در طول 14 روز گذشته
H14: بالاترین قیمت در طول 14 روز قبل
استراتژی خرید و فروش به کمک استوکستیک
خرید و فروش به کمک نواحی اشباع خرید و فروش
در این نوع استراتژی خریداران و فروشندگان میتوانند به کمک نواحی اشباع خرید و فروش پوزیشن باز کنند. زمانی که یک جفت ارز یا شاخص در ناحیه اشباع فروش است، زمان مناسبی برای خرید است. هنگام که اسیلاتور بالای 80 و در منطقه اشباع خرید است باید فروش انجام شود.
با این حال این نواحی میتوانند گمراه کننده باشند. زیرا این که یک ارز زیاد فروخته شود به معنای افزایش قیمت آن نیست یا این که این یک ارز زیاد خریداری شود به این معنی نیست که قیمت آن باید کاهش یابد. مناطق overbought/oversold فقط به این معنی است که قیمت بسته شدن نزدیک به بالا و پایین محدوده معامله میشود. بنابراین ممکن است این شرایط تا مدتی ادامه دار باشد.
واگرایی در ناحیه اشباع فروش و ناحیه اشباع خرید Stochastic
در این استراتژی تریدرها به دنبال نواحی هستند که در آن قیمت موفق به ثبت کف یا سقف جدید شده است. اما تحلیل به کمک اندیکاتور استوکاستیک نتوانسته است اوج و کف جدید ثبت نماید.
زمان که واگرایی مشاهده میشود معمولا انتظار تغییر روند را خواهیم داشت.
البته نکته مهمی که وجود دارد این است که تا زمانی که Divergence با چرخش نهایی قیمت همراه نشود، نمیتوان بر اساس آن معامله باز کرد. قیمت میتواند حتی با وجود واگرایی برای مدت طولانی تری افزایش یا کاهش یابد.
برای این که این قسمت را بهتر متوجه شوید ابتدا فرض کنید استوکستیک در ناحیه اشباع فروش قرار دارد و کف جدید ثبت نموده است و کف دومی بالاتر از کف اولی است. در چارت قیمت نیز دو کف ثبت شده است و کف دوم پایین تر قرار دارد. در چنین مواقع ما شاهد واگرایی هستیم و میتوان آن را یک سیگنال خرید به حساب آورد. علت این اتفاق این است که مومنتوم نزولی در حال ضعیف شدن است و ممکن است تغییر روند رخ دهد.
حالت دیگر این است که اندیکاتور در ناحیه خرید بیش از حد باشد. اگر دو سقف متوالی داشته باشیم که سقف دومی از اولی پایینتر باشد، اما در چارت قیمت دو High جدید ثبت شود که دومی بالاتر از اولی باشد یک سیگنال فروش است و روند صعودی در حال اتمام است.
تقاطع در استوکستیک
کراس اور در Stochastic یکی از محبوبترین استراتژیها بین معامله گران است. هنگامی که دو خط D% و K% در ناحیه اشباع باشند، از تقاطع بین آنها میتوان سیگنال خرید و فروش گرفت. K% خط اندیکاتور و D% خط سیگنال است.
هنگامی که در ناحیهای هستیم که خرید بیش از حد در آن انجام میشود در صورتی که خط اندیکاتور سیگنال را رو به پایین قطع کند، میتوان آن را یک سیگنال فروش قلمداد کرد.
زمانی که در ناحیه فروش بیش از حد هستیم و خط اندیکاتور خط ناحیه اشباع فروش و ناحیه اشباع خرید سیگنال را رو به بالا قطع کند، یک سیگنال خرید است.
سخن پایانی
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای تحلیل بازار است که اکثر تریدرها از آن برای پیدا کردن نقاط ورود و خروج به بازار استفاده میکنند. در این میان اندیکاتورهای مختلفی وجود دارند که به ما کمک میکنند تا با اطمینان بیشتری وارد معامله شویم. هریک از این اندیکاتورها کاربردهای مختلفی دارند که میتوانید در مطلب بهترین اندیکاتورهای فارکس انواع آن ها را مشاهده نمایید.
اندیکاتور استوکاستیک که جز اندیکاتورهای مومنتوم است و نیروی حرکت در بازار را اندازهگیری میکند. با به کار گیری این اسیلاتور و ترکیب آن با پرایس اکشن میتوانید تغییر روند را زودتر از موعد تشخیص دهید. استراتژی های مختلفی برای این شاخص وجود دارد اما بهتر است سیگنال هایی که صادر میکند را به تنهایی مبنایی برای خرید و فروش قرار ندهید بلکه برای گرفتن تائیدیه از آن استفاده کنید.
اگر تازه وارد بازار شدهاید و قصد دارید از همان ابتدا به سوددهی برسید بهترین راه استفاده از کانال VIP فارکس امیرتریدر است. شما میتوانید همزمان در کنار استفاده از سیگنالهای فارکس آموزش ببینید و تمامی سوالات خود را از پشتیبانی 24 ساعته ما بپرسید.
دیدگاه شما