مقایسه وضعیت بورس و بازارهای موازی در آینده
رئیس هیئت مدیره بورس تهران، با اشاره به گزارشهای مثبت ۹ ماهه شرکتها گفت: گزارشات حاکی از روند درآمدی رو به رشد و تکرار شونده دارند و باید گفت در افق بلندمدت بورس بهتر از بازارهای موازی خواهد بود.
به گزارش سرویس بورس مشرق، امیرتقی خان تجریشی درمورد شرایط فعلی بازار سرمایه توضیح داد: تصمیم گیری برای خرید و فروش سهام در بازار سرمایه، مستلزم داشتن اطلاعات تحلیل و آگاهی از وضعیت بازارها و عوامل تاثیرگذار بر هر سهم و صنعت است. طبعا سرمایه گذارانی که اکنون می خواهند برای سرمایه گذاری خود در بازار سرمایه تصمیم گیری کنند و نگاه میان مدت و بلندمدت دارند، می توانند با توجه به رشد قیمت جهانی کالاهای اساسی به عنوان نشانه ای برای افزایش سود آوری شرکتهای فعال در صنایع فلزات اساسی، معدنیها و همچنین صنایع مرتبط با کالاهای اساسی تصمیم گیری کنند.
بیتکوین رقیبی برای بورس به حساب میآید؟
وی افزود: همچنین باید توجه داشت که به دلیل متعادل شدن قیمت ارز، در افق زمانی پیش رو و مسائل بودجه، نمی توان انتظار نوسانات سنگین در بازارهای موازی بازار سرمایه نظیر ارز و طلا داشت. به همین دلیل به نظر می رسد که با این نگاه جذابترین بازار برای سرمایه گذاری، بازار سرمایه است، اصلاح نسبت پی بر ای در بسیاری سهم ها و با توجه به گزارش های ۹ ماهه منتشر شده از سوی شرکت ها که عمدتا وضعیت خوب و تکرار شونده ای را داشتند، می توان به آینده این بازار از نگاه بنیادی و میان مدت تا بلند مدت امیدوار بود.
این تحلیلگر بازار سرمایه ادامه داد: از سوی دیگر باید در این نکته نیز تامل کرد که ریزش ماه های اخیر شاخص بورس، باعث شده که هم اکنون برخی سهم ها در جایگاه یک سال قبل خود قرار بگیرند، اما گزارش ها نشان میدهد که شرکتها نسبت به یک سال قبل خود، وضعیتی بهتر دارند. بنابراین با توجه به این نکته و همچنین اعمال سیاست های حمایتی از سوی مقام ناظر، مانند کاهش دامنه نوسانی منفی و افزایش دامنه نوسانی مثبت، افزایش اعتبار، بازنگری حجم مبنا و انتشار اوراق تبعی به نظر می رسد که کفه معاملات به نفع خریداران و کسانی که دید بلند مدت دارند نسبت به سفته بازان و فروشندگان سنگین تر باشد. گرچه معتقدیم که محدودیت ها باید کوتاه مدت باشد تا نقد شوندگی بازار تهدید نشود.
تجریشی همچنین به فعالان بازار سرمایه توصیه کرد که با چشمان باز و به دور از هیجانات تصمیم بگیرند، عوامل بنیادی را در جریان سرمایه گذاری ماه های آتی خود مد نظر قرار دهند، از تصمیم گیری بر اساس صحبت افرادی که در شبکه های اجتماعی اقدام به ارائه سیگنال های خرید و فروش می کنند، بپرهیزند و صرفا با کارشناسان، تحلیلگران و مشاوران خبره و نهادهای دارای مجوز این حوزه که در قالب نهادهای مالی اقدام به ارائه مشاوره می کنند، برای آینده سرمایه گذاری خود مشورت کنند.
سرمایهگذاران در تعقیب بازارهای موازی بورس
به دنبال تعقیب سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری در بازارهای متعدد از جمله بازار سهام و گرایش برخی به خروج از این بازار و سرمایهگذاری در بازارهای موازی با بازار اوراق بهادار به گفتوگویی با اولین مدیرعامل شرکت بورس که پس از تصویب قانون بورس اوراق بهادار سکاندار این شرکت بود، پرداختهایم.
علی رحمانی/ مدیر عامل شرکت بورس
به دنبال تعقیب سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری در بازارهای متعدد از جمله بازار سهام و گرایش برخی به خروج از این بازار و سرمایهگذاری در بازارهای موازی با بازار اوراق بهادار به گفتوگویی با اولین مدیرعامل شرکت بورس که پس از تصویب قانون بورس اوراق بهادار سکاندار این شرکت بود، پرداختهایم. در این گفتوگو دکتر علی رحمانی فرصتهای سرمایهگذاری را برشمرده و در عین حال که بورس را گزینه مناسب برای سرمایهگذاری میداند از آن به عنوان گزینهای پرریسک نیز یاد میکند. در ادامه تحلیلی از وضعیت بورس و مقایسه آن با بازارهای موازی در شرایط اقتصادی کنونی آمده است که در پی میخوانید.
از نظر شما فرصتهای سرمایهگذاری در شرایط فعلی چه فرصتهایی هستند؟
در شرایط اقتصادی کنونی که تعادل بازارها به هم خورده است، سرمایهگذاران به دو دلیل با فرصتهای سرمایهگذاری زیادی روبهرو هستند. نخست آنکه نرخ ارز تغییر کرده است و دیگر تورم قیمت کالاها را میتوان نام برد. اخیراً بانک مرکزی نیز به دلیل نیمنگاهی که سرمایهگذاران به بازار سکه دارند، قصد دارد با پیشفروش سکه این بازار را کنترل کند. همچنین روانه شدن سرمایهها در بازار ارز نیز که طبیعتاً بازار طلا از آن متاثر است، دیده میشود که این بازار نیز خود یک فرصت سرمایهگذاری از دید افکار عمومی تلقی میشود. اگرچه بازار ارز و سکه به عنوان مولد محسوب نمیشوند اما افکار عمومی حق دارند که داراییهای خود را با خرید کالاهایی که با تورم تغییر میکنند، مصون نگه دارند. بدین ترتیب ریال را به جنس یا داراییهایی که در مقابل تورم مقاوم هستند و با تورم همراستا میشوند، تبدیل کنند.
آیا شواهدی در خصوص عدم تعادل در بازارهای مختلف مالی را میتوان نام برد؟
به اعتقاد من آنچه از به هم خوردن تعادل بازارها حاصل میشود، قابل مشاهده است. بدین صورت که سپرده بانکها نیز تحت تاثیر این شرایط قرار گرفته و حتی شنیده شده است سپردههای بانکی رو به کاهش هستند. این امر بیانگر حرکت نقدینگی به سمت بازارهای کالایی است. هماکنون به دلیل عدم وجود تعادل در بازارهاست که بازار خودرو جذاب شده است. بدین صورت که تغییر قیمت ارز و دونرخی شدن، جذابیت ایجاد میکند و در نتیجه بازار خودرو جذاب میشود. در حالی که پیش از این گفته میشد دوره سرمایهگذاری بر کالاهایی مانند خودرو که کالای مصرفی هستند، سپری شده اما دوباره در شرایط پدیدآمده به فرصتهای سرمایهگذاری تبدیل شدهاند.
در خصوص سرمایهگذاری در بازار ملک و مستغلات ارزیابی شما چیست؟
ملک هم از نظر مردم فرصت خوبی برای سرمایهگذاری قلمداد میشود. اما با توجه به اینکه قیمت مواد و مصالح رو به افزایش است، این بازار با گرانی همراه شده است. با این وجود قدرت خرید و رقم آورده لازم برای سرمایهگذاری در این حوزه از میزان حداقلی برخوردار است. با توجه به اینکه بالاخره ملک قابل تقسیم نیست و قدرت خرید افراد به همین نسبت محدود میشود. اما اگر فردی نسبت کمتری هم پول داشته باشد میتواند فرصتهای سرمایهگذاری دیگری را امتحان کند. به هر حال در شرایط فعلی همه چیز به نوعی به قیمت دلار وابسته شده است. اگر زمانی برای یک کارخانه ارزش جایگزینی محاسبه میشد الان این محاسبه برای ملک و سایر موارد از سوی سرمایهگذار انجام میشود. در شرایط فعلی خرید ملک ظرفیت پولی بالایی نیاز دارد بنابراین دایره کمتری از افراد میتوانند بدان ورود کنند. به طور کلی گزینهها برای سرمایهگذاری زیاد شده است اما با تمام این تفاسیر سرمایهگذاری بر سهام میتواند انتخاب مناسبی در برابر تورم و نوسان نرخ ارز باشد. البته بیشتر سهام شرکتهایی که دارایی ارزی دارند و بدهی ارزی ندارند، مد نظر هستند.
از نظر شما سرمایهگذاری در بازار سهام تا پایان سال چگونه است؟
به نظر من در سرمایهگذاریهای کوتاهمدت ارزش جایگزینی چندان ملاک عمل نیست اما آن دسته از سهامی که صادرات دارند، میتوانند برای سرمایهگذاری فرصت خوبی باشند. بهتر است سهامداران با عجله اقدام به فروش سهام نکنند. اگر چه این موضوع بسیار در بازار دیده میشود که سهامداران به راحتی سهام ارزنده خود را از دست میدهند. به عقیده من معاملهگران این بازار روی خرید سهام شب عید دقت داشته باشند. زیرا معمولاً بازار اسفندماه همه ساله با کاهش همراه است و میتواند فرصت خریدهای خوبی را به همراه داشته باشد که آن هم به دید سهامداران و انتخاب آنها در خصوص سرمایهگذاری کوتاهمدت یا بلندمدت بازمیگردد. به هر حال پدیده اسفندماه در پیش است و بازار به خودی خود با افت همراه خواهد بود.
آثار تحریمها بر بازارهای مختلف از جمله بورس، ارز، طلا، مسکن و خودرو را چگونه ارزیابی میکنید؟
بیثباتی قیمت ارز، سکه و ملک در اقتصاد یک کشور اصلاً مطلوب نیست. رانتهایی که از این عدم تعادل به وجود آمد، سبب شد تا عدهای ثروتمند و عدهای دیگر بیپول شوند. توسل به تحریمها اگرچه بخشی از این معضل را در جامعه جوابگوست اما تمامی آن را قادر نیست. ما نباید منطق اقتصادی را فراموش کنیم. در ادامه باید اشاره کنم سیاست تثبیت نرخ ارز اشتباه بود. اگر سیاستها بر این پایه بود که سالانه قیمت ارز با درصدی افزایش مواجه میشد، این امر کمک میکرد افراد آگاهانه تصمیم بگیرند و کمتر ضرر کنند. به طور مثال تصمیمگیریها در سطح خانواده این است که دلار نخریم و بهتر است پول به بانک سپرده شود تا دو سال دیگر به ملک تبدیل شود. اما قیمت ملک هم تحتالشعاع سایر بازارها قرار گرفته است و این فرد است که ضرر میکند. این اتفاقی است که به تازگی آن را درک کردهایم و همین مثال کوچک بیانگر این است که برنامهها و سیاستهای کلی در فضای اقتصادی به خوبی آیندهنگری نشده است. بلکه مانند یک کوه یخ میماند که به تازگی خود را نشان داده است.
دلایل توجه به بازارهای موازی بورس از سوی عموم چیست؟ و اینکه برخی با جابهجایی پول در بازارها به حفظ دارایی خود میکوشند؟
بالاخره نمیتوانیم انکار کنیم که عدهای تفکر اقتصادی قویتری دارند. تغییر و تحولات را پیگیری میکنند و به موقع واکنش نشان میدهند. ولی باید بدانید که این افراد درصد زیادی از جامعه نیستند. اما اکنون شرایط به گونهای است که ذهن همه مردم درگیر این قبیل مسائل شده است. نقل و انتقال در بین بازارها بسیار دیده میشود اما در مجموع رقم قابل توجهی نیست.
شرایط سرمایهگذاری در بورس را با سایر بازارها مقایسه بفرمایید؟ توجیه اینکه مردم بیشتر در بورس سرمایهگذاری کنند، چیست؟ برای جذب آنها چه پارامترهایی باید فعالتر شوند؟
هماکنون فاصله انتظارات بسیار زیاد شده است. بدین معنا که برخی به دلار پنج هزارتومانی میاندیشند و برخی دیگر به دلار دو هزارتومانی. اگر چه ملاحظات اقتصادی دلار دو هزارتومانی را رد میکند اما باید گفت این رویداد به معنای ریسک است. افراد و سرمایهگذاران نباید فکر کنند که خرید سهام خیلی آسان است. چرا که دهها پارامتر تاثیرگذار وجود دارد. اگر نگران نرخ ارز هستیم باید ببینیم که natural hedjing چیست؟ تا از این طریق بتوانیم ریسک را پوشش دهیم.
نوسان بازار سهام در مقایسه با بازارهای موازی چگونه است؟
نوسان بازار سهام در مقایسه با سایر بازارها غیرطبیعی نیست. اما اگر در همین بازار دلار را به نرخ مبادلهای بفروشند افراد واکنش نشان میدهند. به هر ترتیب بورس چندان حبابی نیست و متاثر از یکسری متغیرهای واقعی است. اگر چه بخشی از این ماجرای بازار سهام به جو روانی آن بازمیگردد. بنابراین تلاطم در بورس به طور طبیعی وجود خواهد داشت.
در شرایطی که امروز درآمد واقعی مقایسه بورس با بازارهای موازی شرکتهای بورسی نزدیک به 50 درصد GDP میرسد، چه عواملی موجب متمایز بودن بورس نسبت به سایر بازارهای موازی شده است؟
درآمد فروش شرکتها رقم بالایی است که درصد کمتری از GDP را تشکیل میدهد. نرخ بازده بسیار مورد توجه است و توقع هم این است که وقتی تورم 37 درصد است نرخ بازده نیز بالا رود. نقدشونده نگه داشتن بازار سرمایه از امتیازات آن به شمار میرود. البته شفاف بودن بازار سهام نیز عامل مهم دیگری است که بورس را متمایز میکند.
در حال حاضر وضعیت بازارهای مالی ایران در قیاس با کشورهای غربی در چیست؟
هماکنون وضع ما از کشورهای غربی به دلیل دست و پنجه نرم کردن آنها با بحران مالی بهتر است و چون اقتصاد ایران کالاپایه است وضعیت ما نیز بهتر از آنهاست و این خبر خوشی برای بازار سرمایه ایران است.
آیا واقعاً وجود ابزارهای مالی در بازار سرمایه به رشد بازار کمک کرده است؟ و آیا این ابزارها به طور کامل به اجرا درمیآیند؟
اخیراً نوآوریهای خوبی صورت گرفته است که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. ابزارهای مالی در بلندمدت اثرگذار خواهند بود.
در همین راستا آیا در الگوبرداریها در بازار سهام موفقیتی به همراه داشتهایم یا خیر؟
چرخ را نباید دوباره اختراع کنیم. تا جایی که ممکن است بهرهگیری از روشها برای رشد و توسعه بازار مناسب خواهد بود، در بسیاری از موارد نیز ابزارهای مالی اسلامی به کمک بازار آمدهاند.
فعالیت فرابورس را به عنوان بازار همسایه بورس چگونه ارزیابی میکنید؟
فرابورس به بورس کمک کرده و در واقع مکمل بورس است. درحال حاضر 20 درصد سهام فرابورس متعلق به بورس است اگرچه من بسیار تلاش کردم که 100 درصد سهام آن دراختیار بورس باشد اما هم فرابورس و هم cds با قیمت اسمی بسیار مناسب برای شرکت بورس خریداری شد.
صنایع پیشرو در سال جاری از نظر شما کدامند؟
پتروشیمی، فولاد و مس همچنان سهام پیشرو بازار هستند. البته ظرفیت ما در بخش معدن بیشتر از اینهاست و شرکتهای بسیاری در مقایسه بورس با بازارهای موازی این حوزه فرصتهای خوبی ایجاد کردهاند. اگر سیاستهای این حوزه شفاف اعلام شود، حوزه خوبی است و معدنیها هم در بازار سهام این امر را اثبات کردهاند.
آثار تورم بر بورس و سایر بازارهای موازی را چگونه ارزیابی میکنید و چه راهکاری مد نظر دارید؟
تورم روی همه بازارها تاثیر دارد اما اینکه بورس از تنوع بسیاری در نوع شرکتها برخوردار است فشار کمتری را از بابت تورم متحمل میشود. در نهایت اعتقاد من بر این است که بورس میتواند گزینه مناسب برای سرمایهگذاری باشد، اما همچنان گزینه پرریسکی به شمار میرود.
مقایسه بورس با بازارهای موازی
چهارشنبه, 12 شهریور , 1399 11:49:34
منتشر کننده خبر:سبد گردانی زاگرس
دنیای اقتصاد : بورس در بازدهی ماهانه به سرمایهگذاران پس از حداقل دو سال برتری - نسبت به ملک - سرانجام در مرداد جایگاه اول را به مسکن واگذار کرد. روند ۲۹ ماهه نرخ بازدهی سهام و رشد قیمت مسکن در تهران نشان میدهد ماه گذشته با افت شاخص بورس، فعالیت تقاضای سرمایهای در معاملات آپارتمان باعث افزایش سرعت رشد قیمت شد. جاماندگی چندین ماهه مسکن از بورس در مسیر رشد قیمتها، تا حدودی اتفاق مرداد را توضیح میدهد؛ اما یک محافظ سهبعدی میتواند مانع ورود حجیم نقدینگی به بازار مسکن شود.
با روشن شدن چراغ چک در بازار معاملات مسکن، بررسیها از راز اصلی سبقت مسکن در کورس ۲۹ ماهه بورس رمزگشایی میکند. بررسیهای «دنیایاقتصاد» نشان میدهد درحالی بازدهی ماهانه بازار مسکن در مردادماه امسال-بازدهی بازار مسکن در مرداد در مقایسه با تیرماه- از سایر بازارهای موازی و اثرگذار بر تغییرات و تحولات اقتصاد کشور سبقت گرفته که این رویداد هماکنون علاوه بر آنکه یک برداشت سطحی در میان گروهی از فعالان اقتصادی ایجاد کرده است در عین حال دربردارنده یک پیام مهم و هشدارآمیز برای بازار مسکن هم است.
مشاهده نرخ بازدهی بازارهای ثاثیرگذار اقتصاد ایران همچون بازار سهام، ارز و مسکن نشان میدهد در مردادماه، بازدهی ماهانه بازار مسکن از بازدهی دو بازار موازی و مهم دیگر پیشی گرفته است و تورم ماهانه مسکن در حالی به عدد ۵/ ۱۰ درصد رسیده است که بازدهی بورس بعد از ماههای متوالی در مردادماه منفی شد و به میزان ۷/ ۸ درصد افت کرد. در این ماه همچنین بازدهی بازار ارز رشد ۵/ ۳ درصدی را تجربه کرد و با فاصله قابل توجهی از میزان نرخ رشد قیمت مسکن قرار گرفت.
هر چند در ماههای اخیر، در برخی از مقاطع زمانی، بازدهی بازار مسکن از بازدهی بازار ارز بیشتر بود و این موضوع حتی در سال ۹۸ هم تجربه شد؛ اما سبقت بازدهی بازار مسکن از بازار سهام(بورس) در مردادماه نسبت به ماههای اخیر، بیسابقه بوده است.
به این ترتیب در مرداد ماه نه تنها تجربه سبقت بازار مسکن در برخی از ماههای اخیر به لحاظ نرخ بازدهی از بازار ارز تکرار شد، بلکه در یک رویداد بیسابقه نرخ رشد ماهانه قیمت مسکن در این ماه از بازدهی بازار سهام نیز پیشی گرفت.
این در حالی است که بازار سهام، هم در سال ۹۸ وهم در ۴ ماه ابتدایی سال ۹۹ در جریان مسابقه بازدهی و رقابت بازارها در جذب سرمایهها، بازار پیشرو محسوب میشد و همین پیشرو بودن بازار سهام منجر به ایجاد یک کورس ۲۹ ماهه از ابتدای سال ۹۷ تا ابتدای مردادماه امسال، در این بازار شده بود. اما در مرداد ماه روند متفاوتی در این بازار تجربه شد.
بورس مسکن چیست؟ آیا خرید خانه از این مسیر ممکن میشود؟
نمودار تعداد معاملات مسکن از مدتها پیش، روند نزولی را نشان میدهد. افزایش فاصله قیمت املاک با توان مالی مردم را میتوان عامل اصلی آن دانست. هنوز هم این سوال وجود دارد که چگونه میتوان با وجود این شکاف بزرگ، خرید خانه را برای مردم آسانتر کرد؟ برای رسیدن به جواب، باید روشهای نوین کاهش قیمت مسکن و تقویت توان مالی متقاضیان خرید ملک را بررسی کنیم. روشهایی که تاکنون به کار گرفته نشدهاند یا مردم آشنایی زیادی با آنها ندارند. در این مطلب، مسیر ساماندهی بازار مسکن از طریق بورس را باهم مرور میکنیم.
عناوین این مطلب
دیوار بین بورس و مسکن برداشته شده است
کارشناسان و سیاستگذاران بازارهای مالی، همیشه بورس و مسکن را دو بازار موازی و رقیب برای جذب نقدینگی مردم میدانستند. به طوری که اگر نقش بازارهای موازی دیگر همچون طلا، ارز و نظام بانکی را در نظر نگیریم، با تحرک بازارسرمایه و هجوم منابع مالی مردم به بورس، بخش مسکن واکنش منفی نشان میداد و در مقابل با کاهش بازدهی شرکتهای بورسی، آمار ساختوساز و خریدوفروش صعود میکرد.
با افزایش زمان رکود در بازارمسکن و جذابیتهای به وجود آمده در بازارسرمایه، بسیاری از مردم به سرمایهگذاری در بورس پرداخته و نقدینگی بسیاری را وارد این بخش کردند. این روند، ارزش سهام شرکتها را افزایش داد و به رکوردشکنیهای مداوم شاخص بورس منجر شد. در این میان سیاستگذاران به فکر استفاده از پتانسیل موجود در این بخش، برای کمک به توسعه بازارمسکن افتادند. آنها در نهایت با هدف جذب نقدینگی مورد نیاز ساختوساز و افزایش توان مالی متقاضیان خریدمسکن از طریق بازارسرمایه، بورس مسکن را راهاندازی کردند.
بورس پنجم، تمام بخشهای بازارمسکن را توسعه میدهد
بورس پنجم در ابتدای تابستان ۹۹ بهطور رسمی راهاندازی شد. در سرفصل فعالیتهای ابتدایی آن، عرضه املاک مازاد بانکها و دولت در دستور کار قرار گرفت. این تصمیم برای شتابدهی در شکلگیری بورس مسکن و عرضه واحدهای بلااستفاده سازمانهای دولتی و بانکها گرفته شد. هدف تصمیم این بود که سازمانهای دولتی و بانکها نتوانند با هدف بهرهمندی از تورم مسکن، املاک مازاد نگهداری کنند. آنها طبق روند جدید باید املاک خود را در بازاری رقابتی و شفاف به فروش میرساندند.
مشارکت مردم در ساخت پروژههای انبوه با سرمایه خرد
طبق یک فرمول ساده، هرچه تولید و عرضه مسکن در کشور بیشتر شود، قیمت آن نیز کاهش مییابد. حالا در نظر بگیرید این تولید با استفاده از سرمایه و مشارکت خود مردم (ازطریق بورس مسکن) صورت بگیرد و عرضه آن نیز در فضایی شفاف و رقابتی انجام شود. نظارت بر تولید و عرضه آن هم، توسط دستگاههای نظارتی فعال در بورس و مردم صورت بگیرد و همه برای تحقق بهترین بازدهی تلاش کنند.
اکنون این سوال پیش میآید که مردم چگونه میتوانند با سرمایههای خرد، در ساخت یک پروژه انبوه شراکت کنند؟ شرط نخست تحقق این امر، حضور فعال سازندگان و انبوهسازان در بورس است. به این صورت که شرکتهای فعال در حوزه ساخت مسکن، با آغاز یک پروژه ساختمانی و پرداخت بخش عمدهای از هزینه آن که بیشتر به خرید زمین معطوف میشود، به انتشار اوراق مشارکت در ساخت میپردازند. مردم با خرید این اوراق، به افزایش نقدینگی سازندگان کمک کرده و در سود حاصل از بهرهبرداری پروژه شریک میشوند.
روشهای نوین و شفاف پیش فروش ملک در بستر بورس
این نوع سرمایهگذاری علاوه بر اینکه سازندگان را برای تامین نقدینگی مورد نیازشان کمک میکند، مردم را هم با هر میزان سرمایه، در یک پروژه ساختمانی شریک میکند و سرمایه آنها را افزایش میدهد. میتوان گفت این نوع فعالیت، به نوعی پیش فروش ملک است که در فضایی شفاف و کارشناسی شده روی میدهد. فضایی که امکان کلاهبرداری و سوداگری را هم از بین میبرد.
در مجموع با انتشار اوراق مشارکت ساخت پروژههای ساختمانی، هم سازندگان با کمترین حاشیه سود نقدینگی خود را تامین میکنند، هم ارزش سهام خریداران این اوراق همسو با تورم رشد میکند. درنتیجه سرمایه آنها از زیان ناشی از افزایش قیمتها در امان میماند. از طرفی این اوراق نیز با پیشرفت پروژه، گرانتر میشوند. داد و ستد آن در بازارسرمایه، خود باعث ایجاد یک بازار ثانویه میشود و ارزش افزوده بسیاری برای مردم و فعالان این بخش به همراه میآورد.
خریدخانه از مسیر بورس کالا
چند ابزار و روش کاربردی دیگر برای خانهدار کردن مردم از مسیر بازارسرمایهوجود دارد. یکی از جذابترین آنها خرید متری مسکن در بورس کالا است که میتواند به مرور مردم را صاحب خانه کند. به این صورت که مالک یک پروژه، واحدهای خود را در بورس کالا عرضه کرده و متقاضیان با خرید متری آن، بخشی از یک واحد را خریداری میکنند.
در این روش مردم به جای پسانداز پول که با تورم اقتصادی حال حاضر کشور ارزش آن به سرعت کاهش مییابد، بخشی از یک ملک ساخته شده را خریداری کرده و گران شدن قیمت مسکن، آنها را از صاحبخانه شدن دور نمیکند. خوشبختانه این روش در بورسکالا فعال است و متقاضیان میتوانند از این مسیر به خرید متری املاک بپردازند.
قراردادهای آتی، بهترین روش برای افزایش ساختوساز
قراردادهای آتی بورس کالا مسیر دیگری است که متقاضیان خریدمسکن را از افزایش افسارگسیخته قیمتها در امان نگه میدارد. در این قراردادها میتوان املاک عرضه شده را با موعد تحویل سال بعد خریداری کرد. به این صورت هم خریدار زیان ناشی از افزایش قیمت ملک را تجربه نمیکند، هم سازندگان میتوانند با استفاده از نقدینگی به وجود آمده، پروژههای بعدی خود را آغاز کنند. حتی با ایجاد سازوکارهای پویا و اعمال قوانین اصولی، میتوان این امر را به پیش فروش تبدیل کرد تا پروژههای در حال ساخت نیز از طریق قراردادهای آتی بورس کالا عرضه شوند.
مکان تهاتر مصالح ساختمانی با املاک نیز در بورس کالا وجود دارد. به این صورت که خریداران نیازهای اولیه ساخت مسکن یعنی سیمان، آهن، آجر و … را از طریق تابلوی معاملات بورس کالا خریداری کرده و در قالب قراردادهای آتی، هزینه آن را پرداخت کنند. همچنین میتوان برای تامین اعتبار این معاملات، فروش واحدهایی که در حال ساخت هستند را نیز وارد بورس کرده و این فرآیند را از طریق تهاتر پیش برد.
اوراق رهن اولیه و ثانویه تسهیلات مسکن
یکی از مرسومترین روشهای تامین مالی برای خرید مسکن تسهیلات رهنی است. در تسهیلات رهنی، متقاضیان خرید ملک با دریافت وام و سپردن سند ملک خریداری شده به بانک، بازپرداخت مبلغ دریافتی را تضمین میکنند. این فرآیند را بازار اولیه رهنی میگویند که مدتها است در کشور ما شکل گرفته و همه مردم با آن آشنایی دارند.
این همان تسهیلاتی است که خرید و فروش امتیاز آن با نماد «تسه» در فرابورس روی میدهد. متقاضی میتواند با خرید این اوراق، انتظار یک ساله برای دریافت وام را از شخص دیگری خریداری کند. البته رقم این تسهیلات از سالها پیش تغییر چندانی نکرده و با تورم قیمت مسکن همخوانی ندارد. به طوری که این وام در بهترین حالت ۱۰ درصد قیمت خرید یک واحد مسکونی در تهران را پوشش میدهد.
تامین منابع بانکها برای پرداخت وام مسکن به مردم
افزایش رقم تسهیلات و پرداخت مداوم آن که به طور معمول بازگشت آن ۱۲ سال طول میکشد، به نقدینگی و اعتبار مالی زیادی نیاز دارد. از این رو مسیر جدیدی برای بازگشت سریعتر سرمایه به بانک گشوده شد تا بانکها بتوانند با انتشار اوراق ثانویه، امتیاز بازپرداخت تسهیلات واگذار شده را به صورت نقدی در بورس به فروش برسانند.
به زبان ساده، اوراق رهن ثانویه، ضمانت بازپرداخت تسهیلات واگذار شده به دیگران است که با قیمت کمتر از میزان اقساط وام، در بورس به فروش میرسد. به این صورت بانک مجددا منابع مالی خود را برای پرداخت وام به متقاضیان جدید تقویت میکند و در نهایت تسهیلات بیشتری برای خرید مسکن به مردم پرداخت میشود.
بورس، بستری کامل برای توسعه بازار مسکن
در مجموع توسعه بورس مسکن میتواند بازاری پویا و مردمی را به همراه داشته باشد. در این بازار، روشها و ابزارهای متعددی همچون اوراق مشارکت، خرید متری املاک، پیش فروش، خرید به صورت قراردادهای آتی و تسهیلات ایجاد میشود تا تامین مالی سازندگان با حاشیه سود کمتر و توان مالی متقاضیان خرید مسکن با قدرت بیشتری همراه شود.
ازطرفی شفافیت و بهروز بودن قیمتها در بورسمسکن، میتواند تاثیر بسزایی در کاهش قیمت خانه داشته باشد و سوداگری را از این بازار کلان اقتصادی حذف کند. در مجموع تمام این مباحث به شرط همکاری موثر تولیدکنندگان مسکن و مشارکت مردم به سرانجام میرسد.
بازار ارز ، بورس ، طلا یا مسکن ، کدام در 6 سال اخیر سوددهتر بوده است؟
نوسانات شدید اقتصادی در کشور ما که پس از اعمال تحریمها صورت گرفت، تورم بسیار زیادی را بر همه کالاها وارد کرد و یکباره تمام محصولات و خدمات را گران کرد. این امر که این نوسانات و تورم ناشی از آن چه تاثیرات منفی در کل اقتصاد و معیشت خانوادهها گذاشته برکسی پوشیده نیست؛ اما سوالی که شاید برای همه پیش آمده باشد این است که این اتفاقات در کدام حوزهها تاثیر بیشتری گذاشته و قبل از آغاز این افزایش قیمتها، سرمایهگذاری در کدام بازارها سوددهی بیشتری مقایسه بورس با بازارهای موازی داشت؟ سرمایهگذاری در بازار ارز یا بازار طلا ؟ بازار بورس یا بازار مسکن یا سپردهگذاری در بانک ؟ در این مقاله به این سوالات پاسخ میدهیم.
ابتدا لازم است بدانید سرمایهگذاری در اکثرحوزهها تنها باعث از بین نرفتن ارزش سرمایه شده و میتوان گفت تنها برخی از تاجران سود کرده و مابقی در بهترین حالت، سرمایه خود را حفظ کردند. در غیر اینصورت به دلیل اینکه تمام مخارج و هزینهها افزایش یافته کلمه سود برای این فرآیند صحیح نیست. با این رویکرد بازارهایی مثل بازار طلا، بازار مسکن، بازار ارز و همینطور سپردهگذاری در بانک که این حداقل بازدهی مالی را برای مردم به همراه میآورد را به مرور بررسی میکنیم تا ببینیم سرمایهگذاری در کدام بازارها تا چه میزان سود بیشتری را با ریسک کمتر برایسرمایهگذاران به همراه آورده است .
سپردهگذاری در بانک
در کشور ما سپردهگذاری در بانک به دلیل سود بالا و فرهنگ نادرستی که در بحث سرمایهگذاری به خصوص در بین خانوادههای نسل 60 و 70 نهادینه شده، توجیه ورود سایر بازارهای موازی را همچون طلا، سکه و مسکن با مشکل مواجه کرده و از سوی دیگر، ایمن بودن و راحت بودن روند دریافت و پرداختها در بانک، سرمایههای مردم را به سمت سپردهگذاری در بانک سوق داده است. اما سپردهگذاری در بانک به خصوص در این بازه زمانی که ارزش پول همواره رو به کاهش است، صحیح نیست.
به زبان ساده، هنگامی که بانک به طور مثال 24 درصد سود پرداخت میکند و تورم بالای 200 درصد در برخی از کالاها روی میدهد به راحتی میتوان میزان ضرر را محاسبه کرد. از سوی دیگر، میزان ارزش پول سپردهگذار از ابتدای دوره سرمایهگذاریاش تا بعد از اعمال تحریمها کاهش محسوسی داشته، چرا که هم ارزش پول پایین آمده و همه قیمت کالا بالا رفته است.
از سوی دیگر، عملکرد ضعیف نظام بانکی در ارائه تسهیلات و مدیریت منابع، بانکها را با انباشت بدهی مواجه کرده است. همچنین خبرهایی مبنی بر کاهش سود بانکی در رسانهها در حال مخابره شدن است که در این صورت بسیاری از مردم سرمایه خود را از بانک خارج میکنند و به سمت بازارهایی مثل بازار ارز و طلا میروند.
از این رو سپردهگذاری در بانک در مقایسه با سرمایهگذاری در بازارهای دیگر مثل بازار ارز یا طلا دیگر نمیتواند جذابیت خاصی داشته باشد. در نتیجه میتوان گفت کسانی که سپردهگذاری در بانک را انتخاب کردند، اولین متضرران این وضعیت رکودی شدهاند.
در همین رابطه بخوانید:
بازار طلا
اما انتخاب دوم برای خانوادهها که سرمایهگذاری بدون ریسک را به سود بیشتر ترجیح میدهند، بازار طلا است. فارغ از این که در دوران رکودی قرار داریم و مولفههای سیاسی و اقتصاد کلان در کشور ما در نوسانات قیمت در بازار طلا تاثیر بسزایی دارد، همیشه سرمایهگذاری در بازار طلا در بلندمدت سودده بوده است. از این رو میتوان بازار طلا را در مقایسه با سود بانکی برنده دانست.
اما با بررسی نوسانات قیمتی در بازار طلا و نگاهی به نمودار ارزش طلا از سال 92 تا امروز تفاوت این دو به صورت کامل مشخص میشود. قیمت سکه از سال 92 که در محدوده قیمتی یک میلیون و 60 هزار تومان بود، در سال 97 به 3 میلیون و 400 هزار تومان رسید و تا امروز که اولین روز زمستان 98 را پشت سر میگذاریم، هرسکه با قیمت 4 میلیون و 520 هزار تومان در بازار طلا به فروش میرسد.
از این رو، اگر در سال 92، 10سکه را به قیمت 10 میلیون و 600 هزار تومان خریداری میکردید، امروز به قیمت 45 میلیون تومان به فروش میرساندید. در نتیجه سرمایهگذاری در بازار طلا نسبت به بانک دارای توجیه بیشتری است.
بازار سرمایه
اما یکی از جذابترین بازارهای مالی در دنیا و کشور ما بازار سرمایه یا همان بازار بورس است. بازاری که میتوان گفت در بین خانوادههای ایرانی به پر ریسکترین مدل سرمایهگذاری شناخته میشود. اما با نگاهی به روند شاخص بورس از سال 92 تا امروز میتوان این برداشت را داشت که ریسک زیادی متحمل این بازار نبوده و بورس به عنوان یکی از پربازدهترین بازارهای مالی در این سالها بوده است.
باید مدنظر داشت که بخش عمدهای از موفقیت بازار سرمایه معطوف به فعالیت شرکتها و اقتصاد کلان میشود. زیرا شرکتهایی در بازار بورس پذیرفته شده و به نقطهای از بلوغ رسیدهاند که بتوانند به عنوان سهامیعام در بورس پذیرفته شوند و سهام آنها را با هدف کسب سود در بورس عرضه کنند.
از سوی دیگر شفافیت بالای ارائه صورتهای مالی شرکتها، آگاهی مردم را نسبت به فعالیتهای این بازار بیشتر کرده است و به همین علت، راحتتر میتوان اعتماد مردم را برای ورود به این بخش جلب کرد. همچنین حضور شرکتهای سرمایهگذاری در بازار بورس که سود تضمینی ارائه میدهند و سهامداران را در سودهای شناور نیز شریک میکند، این ریسک را کاهش داده و اعتماد مردم برای ورود به این بخش افزایش داشته است.
از این رو میتوان با امنیت خاطر بیشتری نسبت به گذشته به این بازار پویا نگاه کرد. چرا که شاخص بورس از سال 92 تا امروز تغییرات بسیاری داشته و از کانال 38 هزار واحد به 95 هزار واحد در ابتدای سال 97 رسیده و آخرین فصل سال 98 را با رکورد 356 هزار واحدی شروع کرده است. با محاسبه این تغییرات میتوان میزان سودی که از سال 92 برای سرمایهگذاری در بازار بورس رخ میدهد را متوجه شد.
نگاهی به شاخصهای بازار بورس در 6 سال گذشته میتواند نمای کلی از وضعیت این بازار را به ما ارائه دهد.
در همین رابطه بخوانید:
بازار ارز
بازار دیگری که در کشور ما با حواشی بسیاری همراه بوده بازار ارز است. ابتدای سال 92 که آغاز این دوره رکودی بود، فعالان بازار ارز به طرق مختلف خرید و فروش میکردند. صرافیها و دلالان ارزی در مناطق مختلف از این وضعیت سودهای زیادی کسب کردند. اما آیا بازار ارز برای سرمایهگذاری خانوادهها مناسب است یا ورود به سایر بازارها با توجیه بیشتری همراه بود؟
گفتنی است نرخ ارز در اوایل دهه 90 در کانال 1000 تومان قرار داشت و دو سال بعد هر دلار در بازار ارز با نرخ 3 هزار تومان به فروش میرسید، که این خود شوک عجیبی به بازار تحمیل کرد. اما این ابتدای راه صعود بازار ارز به قله صعودی بود و روند رشد آن به طور بیسابقهای از بازارهای موازی خود پیشی گرفت. به طوری که سال 95 نرخ دلار تا 3600 تومان پیش رفت و به کلی اقتصاد را به شوک فرو برد.
اما این نیز آغاز انقلاب کاسبان ارز در مقاطع مختلف بود. به طوری که همهمهای در بین مردم ایجاد شد که چگونه میتوان بازارهای کلان اقتصادی را کنترل کرد و دولت برای کنترل آن چه رویکردهایی در نظر دارد؟ اما این آغاز راه بود و بلافاصله اتفاقات بینالمللی در کنار واکنشهای هیجانی در برخورد با این افزایشها باعث شد تا بازار ارز و دلار در سراشیبی افزایش قیمتها با سرعت زیادی حرکت کند و به طور افسار گسیختهای قیمت ارز افزایش یافت و در کانال 12 تا 15 هزار تومان در نوسان بود.
بازار مسکن «جایی سرمایهگذاری کن که باد زیرش نره»
یکی از بخشهایی که از گذشته مورد توجه بسیاری از ایرانیان بوده مسکن است. به طوری که بسیاری از بزرگترها آینده روشن را در گرو خرید مسکن میدانستند، این مثال را که «جایی سرمایهگذاری کن که باد زیرش نره» را به این معنی که زمین و یا خانه بخرید و برای خرید خودرو و کالاهای دیگر هزینه نکنید، به کار میبردند. در نتیجه بهترین سرمایهگذاری برای آنها خرید خانه بود. در واقع تا حدودی درست میگفتند. تورم این چنینی که در کشور رخ داد، توان خرید خانه را از جوانان گرفت و خرید خانه به امری بسیار سخت تبدیل شد. اما در چند سال اخیر بازار مسکن چه وضعیتی داشته؟
طبق اطلاعات معاونت مسکن و ساختمان وزارت راه و شهرسازی ارزش افزوده فعالیتهای بخش مسکن و ساختمان از سال ۹۲ روند نزولی داشته و از ۷.۸ درصد در سال ۹۲، به ۵.۱ درصد در سال ۹۶ رسیده است. این گزارش نشان میدهد که طی سه ماهه اول سال ۹۶ نسبت به سه ماهه اول سال ۹۷ تغییر چشمگیر نداشته و معادل ۵.۶ هزار میلیارد تومان بوده است.
تولید متناسب با تقاضا
تحولاتی که سمت تقاضای مسکن روی میدهد، یکی از عوامل تاثیرگذار در این بخش است. بر اساس نتایج سرشماری سال ۸۵، تعداد ۱۵ میلیون و مقایسه بورس با بازارهای موازی ۸۵۹ هزار واحد مسکونی دارای سکونت در کشور وجود داشته است، که در سرشماری سال ۹۵ به ۲۲ میلیون و ۸۲۵ هزار واحد مسکونی رسیده است. به عبارت دیگر تعداد واحدهای مسکونی در دهه ۸5 تا ۹۵ حدود ۷ میلیون واحد افزایش یافته است.
با احتساب تعداد ۲۴ میلیون و ۱۹۶هزار خانوار درکشور، سال ۹۵ کسری بیش از یک میلیون و هفتصد هزارواحد مسکونی وجود داشته و به همین علت است که تراکم خانوار در واحد مسکونی به رغم بهبود در سالهای گذشته، همچنان بالاتر از یک و در سال ۹۵، برای کل کشور حدود ۱.۰۶ بوده است. به عبارت دیگر در سال ۹۵ در ۱۰۰ واحد مسکونی، ۱۰۶ خانوار سکونت داشتهاند.
اما این اتفاقات چه تاثیری در بازار مسکن گذاشت؟ بسیاری از کارشناسان، رکود در معاملات مسکن را پیشبینی کرده و معتقد بودند در ساختوساز اتفاق زیادی روی نمیدهد و دلیل آن را بومی بودن مصالح ساختمانی و نیروی انسانی عنوان کردند. اما این امر که کاهش معاملات و خرید و فروش در تولید مسکن تاثیر مستقیم دارد برکسی پوشیده نیست و نمیتوان از آن غافل بود.
بنابراین ارزش افزوده فعالیتهای بخش مسکن و ساختمان از سال ۹۲ روند نزولی به خود گرفتند. به طوری که از سال ۹۳ رشد منفی ۰.۴ درصد رخ داد. روند نزولی نرخ رشد ارزش افزوده با فاصله بسیار زیادی در سال ۹۴ به منفی ۱۷.۱ درصد رسیده است و از سال ۹۵ ارزش افزوده بخش و ساختمان روند رو به بهبودی را آغاز کرده است، اگرچه این روند همچنان منفی است اما از ۱۷.۱ درصد در سال ۹۴ به منفی ۱۳.۱ درصد در سال ۹۵ رسید که این روند در سال ۹۶ با افزایش انتظار بهبود فضای اقتصادی رشد مثبت ۱.۳ درصدی را تجربه کرد.
تحولات جمعیتی بخش مسکن
تحولات تقاضای مسکن یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در به رونق رسیدن مسکن است و آگاهی از میزان آن میتواند در سیاست گذاری نقش مهمی ایفا کند. از سوی مقایسه بورس با بازارهای موازی دیگر شناسایی خانههای خالی نیز ارزش افزودههای بسیاری برای سیاستگذاران جهت اعمال محرکات مالیاتی، با هدف روانه کردن این واحدها به بازار به همراه دارد. در این راستا و براساس نتایج سرشماری سال ۸۵ تعداد ۱۵ میلیون و ۸۵۹ هزار واحد مسکونی در تصرف در کشور وجود داشته است که در سرشماری سال ۹۵ به ۲۲ میلیون و ۸۲۵ هزار واحد مسکونی رسیده است.
گفتنی است، تعداد واحدهای مسکونی در 10 ساله ۸۵ تا ۹۵ حدود ۷ میلیون افزایش داشته است. با احتساب تعداد ۲۴ میلیون و ۱۹۶ هزار خانوار در کل کشور در سال ۹۵، کسری بیش از یک میلیون و هفتصد هزار واحد مسکونی وجود داشته و به همین علت است که تراکم خانوار در واحدمسکونی به رغم بهبود در سالهای گذشته همچنان بالاتر از یک و در سال ۹۵، برای کل کشور حدود ۱.۰۶ بوده است. به عبارت دیگر در سال ۹۵ در ۱۰۰ واحد مسکونی، ۱۰۶ خانوار سکونت داشتهاند.
در همین رابطه بخوانید:
متغیرهای مهم اقتصادی و تاثیرات آن بر بخش مسکن
نقش قیمت وام مسکن در نوسانات قیمتی
لازم به ذکر است، طی دهههای اخیر همواره شاهد افزایش درصد مستاجران و کاهش درصد مالکیت در بازار مسکن تهران بودهایم، به گونهای که سهم مسکن ملکی از ۷۶.۴ در سال ۷۱ به ۶۴.۳ درصد در سال ۹۵ کاهش و در مقابل، سهم خانه استیجاری در همین فاصله زمانی از ۱۴.۵ درصد به ۲۶.۲ درصد رسیده است.
در عین حال درصد مستاجران مناطق شهری با نرخ رشد بیشتری نسبت به کل کشور افزایش یافته که این اتفاق عمدتا به دلیل رشد جمعیت شهری ناشی از تشکیل خانوارهای جدید و مهاجرت از روستا به شهر بوده است. همچنین بروز تورم درسالهای متمادی، کاهش قدرت خرید خانوار و کاهش توان تامین مسکن ملکی را به دنبال داشته که این موضوع بیانگر افزایش شکاف طبقاتی ایجاد شده در سالهای اخیر است.
گزارش معاونت مسکن و ساختمان، بیانگر تحولات تولید مسکن است که نشان میدهد تعداد واحدهای مسکونی تکمیل شده درکل کشور در دوره مورد بررسی، روند سینوسی داشته است. این روند در استان تهران با دامنه تغییرات کوتاهتری قابل مشاهده است. علت اساسی این امر از دیدگاه معاونت مسکن و ساختمان را میتوان در نوسانات اقتصاد کلان، جذابیت بازارمسکن در جذب سرمایهها و سودآوری این بازار جستجو کرد.
بر اساس نمودار، با افزایش سود انتظاری بازار مسکن در پی انتظارات تورمی، تعداد ساختمانهای تکمیل شده در سال ۹۶ نسبت به سال ۹۵ روند افزایشی داشته است.
سهم تسهیلات پرداختی به بخش مسکن از ۱۷ درصد در سال ۹۰ به ۹.۱ درصد در پایان سال ۹۵ و ۸.۵ درصد در شش ماهه اول سال ۹۷ رسید. در سالهای گذشته، همواره بالاترین سهم تسهیلات متعلق به بخش بازرگانی و خدمات، و کمترین سهم تسهیلات پرداختی متعلق به بخشهای کشاورزی، مسکن و ساختمان بوده است. این امر با توجه به بانک محور بودن تامین مالی مسکن در کشور، دستیابی به مسکن را برای خانوارهای ایرانی، محدود میکند.
متوسط قیمت فروش و اجاره یک مترمربع آپارتمان در شهر تهران (۹۸)
بر اساس اطلاعات سامانه کیلید، بیشترین قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در مناطق یک، سه و شش تهران رقم خورده و همچنین متوسط قیمت در کل تهران در حدود هر مترمربع ۱۱.۴ میلیون تومان است که از قیمت مسکن در این سه منطقه کمتر است.
با توجه به میزان تقاضا، توان خرید مردم و سایر مولفهها، افزایش قیمت مسکن بیش از 2 الی 3 درصد روی نخواهد داد. البته این ثبات نسبی در قیمتها تا روزی اتفاق میافتد که هزینه ساخت و مصالح ساختمانی افزایش زیادی نداشته باشند و بعد از آن به طورحتم افزایش قیمتی در این بازار را شاهد خواهیم بود. در این بازه زمانی طبق برآورد کارشناسان در انتهای آذر ماه 98 حداقل هزینه ساخت یک مترمربع واحد مسکونی در تهران 2 میلیون و 200 هزار تومان اعلام شده است که پس از اعلام افزایش نرخ سوخت و هزینههای جانبی، تا متری 3 میلیون تومان نیز میرسد.
در نتیجه میتوان بدون در نظر گرفتن مولفههای مختلف، سرمایهگذاری در تمام بازارهای فوقالذکر را سودده دانست و دلار را پیشرو در افزایش قیمت عنوان کرد. اما باید مدنظر داشت، فعالانی که به صورت تخصصی در بازارهایی همچون بورس به نوسانگیری پرداختند، یا توانستند از نوسانات بازار ارز استفاده بیشتری کنند، منافع مالی بیشتری کسب کرده و سرمایه خود را همسو با تورم افزایش دادند.
دیدگاه شما