چگونه در بورس به سود مرکب برسیم؟
سعی کرده ام این مقاله را با زبان بسیار ساده و روان بنویسم تا ارز دیجیتال را به صورت ساده و بنیادی فرا بگیرید.
بهترین راه این است که این مقاله را برای پیش نیاز کامل بخوانید و سپس فیلم دوره آموزش ارز دیجیتال که در همین صفحه از سایت hashamban.com قرار داده ام را ببینید.
شاید در ابتدا ساده و مبتدی به نظر برسد ولی برای اینکه به صورت حرفه ای آموزش ببینید لازم است که ابتدا یک دید کلی و دید از بالا پیدا کنیم و سپس به مسائل ریز و جزئیات آن بپردازیم
کسانی بوده اند که با نعیم حشم بان آموزش ارز دیجیتال دیده اند و قرار بوده که به سودهای خوبی برسند اما وای از طمع، وای از راه اشتباه.
دوستی داشتم که همیشه از قول مادرش میگفت :
طمع سه سوراه دارد، اگر از اولی و دومی نیفتی از سومی حتما میفتی پس خوب مراقب باش.
آیا من طمع کرده ام ؟
بله بسیااااار زیاد. حتی با اینکه دوره های آموزش استاد عزیزم ( پروفسور دانشگاه MIT ) خلاف این رو از من میخواست.
نتیجه چه شد ؟ ضررهای زیاد و متوالی
اما آیا الان هم ضرر میکنم ؟ اگر دروغ بگویم نه ولی اگر بخواهیم صداقت داشته باشیم باید بگویم که بله ضرر هم میدهم ولی شاید چند روز در ضرر بمانم و سپس رشد عالی
خب پس کسی که طمع دارد چه می شود ؟ به دنبال استادی بهتر از بنده که به او راه سریع تر نشان دهد.
نتیجه چه می شود ؟ باید از کسانی پرسید که نصف راه را با من رفته اند و نصف راه را با استادی که راه سریعتری بهشان نشان داده است.
یقینا ورود به هر صنعتی برای سرمایه گذاری نیازمند افزایش علم و دانش ابتدایی در این مسیر هست.
اما چرا باید در مورد ارز دیجیتال آموزش دید ؟
همانطور که در بالا اشاره کردم این صنعت پر سود و در عین حال پر ریسک است. برای مثال در حالی که دارم این مقاله را در سایت بارگذاری میکنم حدود 11 هزار رمز ارز در دنیا ساخته شده است و مردم می توانند در آن ها سرمایه گذاری کنند.
حال آنکه حداقل فقط 200 ارز دیجیتال واقعا کاربردی هستند که مانند 200 استارتاپ عمل می کنند و از این 200 رمز ارز و استارتاپ قطعا برخی از آن ها با شکست مواجه می شوند.
برای اینکه بدانیم بر روی کدام پروژه سرمایه گذاری کنیم باید آموزش ارز دیجیتال ببینیم.
همانطور که میدانیم تمام ارزهای دیجیتال به نوعی دارای یک پروژه در پشت پرده خود هستند که این پروژه ها در اصل، برای بهبود اوضاع این صنعت انقلابی هستند.
باید ارز دیجیتال را آموزش ببینیم تا بدانیم کدام یک از این پروژه ها یا رمزارزها واقعا به نقطه اوج خود می رسند و کدام ها صرفا یک نوع کلاهبرداری هستند برای خالی کردن جیب مردمی که هیچ آموزشی ندیده اند.
آموزش ارز دیجیتال به عنوان فوندانسیون این صنعت به کار می رود.
قول چگونه در بورس به سود مرکب برسیم؟ میدهم اگر آموزش نبینید در این راه متحمل ضررهای سنگینی می شوید.
سردرگم خواهید شد و بعد از اینکه ضرر دادید چشم بسته به هر آموزنده ای و هر آموزش ارز دیجیتالی چنگ خواهید زد غافل از اینکه هر شخصی استراتژی خاص خودش را به شما میقبولاند و باز هم قول میدهم که با این آموزش ها کار به هیچ جایی نخواهید برد.
سوال مهم این است که چرا ؟
چون ضرر داده اید و برای جبران ضرر ( مانند قمار ) دنبال برگرداندن ضرر خود در کمترین زمان ممکن خواهید بود اما باید بدانید که در ارز دیجیتال هیچ راه میانبری وجود ندارد و اگر هم راه میانبری باشد قطعا نوعی قمار است.
در این قسمت از آموزش ارز دیجیتال می خواهم کمی در مورد مفهموم ارز دیجیتال توضیح بدهم.قبل از هرچیزی بهتر از ابتدا ویدیوی زیر را مشاهده کنید تا کمی آشنایی ابتدایی پیدا کنید
چرا ارز دیجیتال به وجود آمد ؟
چه بخواهیم و چه نخواهیم پول زیاد قدرت می آورد و قدرت زیاد فساد می آورد.
حدود 30 سال پیش به ذهن افرادی این موضوع خطور کرد که چقدر خوب میشد اگر همیشه پولمان دست خودمان باشد و هر وقت خواستیم و هر مقداری خواستیم با ساده ترین روش ها از حساب خود به هر حسابی در هر کجای دنیا واریز کنیم بدون اینکه لازم باشد هزینه کارمزد زیادی پرداخت کنیم یا جوابگوی این موضوع باشیم که چرا میخواهیم از حسابمان پول خارج کنیم.
این عده از افراد که در بالا گفته شد، معتقد بودند که اگر پولمان در دستان خودمان باشد و نیازی به گذاشتن آن پول در بانک نباشد پس حتما ما به بانک قدرت مضاعف برای فساد نمیدهیم.
دقیقا همین فدرتمندی بانک ها در سال 2008 میلادی در امریکا باعث به وجود آمدن فسادهای زیادی شد. فسادهایی که زندگی مردم را تحت الشعاع قرار داد و حتی نمی توانستند پول های خود را از بانک برداشت کنند.
اما چرا پولی که با زحمت بدست آورده ایم را نتوانیم هروقت که خواستیم استفاده یا جابجا کنیم ؟
در آن زمان خیلی ها تصمیم گرفتند به جای بانک، پولهایشان را در بالش های خود نگهداری کنند و حداقل اصطلاحا این پول ها زیر سرشان بود و خیالشان راحت از اینکه کسی نمی تواند مانع دسترسی آن ها به پولهایشان شود.
اما چرا در آن سال ها این اتفاق نیفتاد ؟
چون بانک ها علاوه بر اینکه پول شما را نگهداری می کنند، آن ها را وام میدهند و تا قسمتی از آن پول را ( مثلا تا 200 میلیون تومان ) بیمه هم میکنند و در کنار این کارها حسابداری پول های شما را هم انجام می دهند.
مثلا اگر شما از 10 میلیون 1 میلیون پول برای کسی واریز میکنید بانک حسابداری حساب شما را انجام می دهد و هم شما و هم بانک میدانید که 9 میلیون پول در حساب شما هست.
ارز دیجیتال بدون واسطه بانک یا حسابداری نمیتوانست این کار را انجام دهد تا اینکه شخصی به نام مستعار ساتوشی ناکوموتو با استفاده از تکنولوژی بلاکچین، بیت کوین را به وجود آورد که البته رابطه بین بلاکچین و بیت کوین مثل رابطه مرغ و تخم مرغ هست که کدام اول به وجود آمده است ؟؟!!
ارز دیجیتال به وجود آمد تا انسان ها را از وابستگی به بانک ها و یا کسانی که پول های ما را نگهداری میکنند بی نیاز کنند. همزمان با اینکه حسابداری پول های ما هم به وسیله ارز دیجیتال و کدهای نوشته شده در بلاکچین انجام می شود.
در فیلم آموزش ارز دیجیتال که توسط خودم تهیه شده بسیار طولانی از پول سنتی به ارز دیجیتال رسیده ام که چگونه این مسیر طی شد. پیشنهاد میکنم قبل از هر آموزش ارز دیجیتالی که میخواهید ببینید، حتی اگر آموزش دهنده من نبودم، این قسمت از آموزش ارز دیجیتال نعیم حشم بان رو ببینید.
باز هم برای اینکه درک عمیقی از ارز دیجیتال پیدا کنید و به این ایمان برسید که یکی از بهترین سرمایه گذاری های دنیاست، پیشنهاد میکنم فیلم آموزش ارز دیجیتا ل من را ببینید.
حالا به یک مسئله میرسیم که ذهن مردم بسیاری را درگیر کرده است.
تفاوت بین بیت کوین و بلاکچین چیست ؟
این مورد را با یک مثال ساده توضیح میدهم. ابتدا که اینترنت به وجود آمد، صرفا یک شبکه انتقال اطلاعات برای وزارت دفاع امریکا بود.
پس از مدتی تصمیم بر این شد که مردم عادی هم بتوانند به جای نامه نوشتن به یکدیگر، از اینترنت استفاده کنند.
یعنی اینترنت در بین مردم با ایمیل ظهور پیدا کرد. اینترنت برای مردم زمانی کاربردی شد که توانستند با استفاده از اینترنت برای یکدیگر به جای نوشتن نامه ، ایمیل ارسال کنند.
در حال حاضر با گسترش تلکنولوژی و با فراگیر شدن اینترنت انتقال دیتا، تماس های تصویری، صوت، فیلم و … از طریق اینترنت فراهم شد.
اگر ما بیت کوین را همان ایمیل در نظر بگیریم ، برای استفاده از آن به یک بستری از تکنولوژی نیاز داریم. دقیقا همانطور که از ایمیل بر روی بستر اینترنت و با تکنولوژی اینترنت کاربردی شد، بیت کوین هم با استفاده از تکنولوژی بلاکچین کاربردی شد.
بیت کوین = ایمیل
زمانی که اینترنت به وجود آمد بسیاری فکرش را هم نمیکردند که انقدر گسترش پیدا کند و تمام وجهات زندگی ما را در بر بگیرد.
دقیقا این اتفاق برای بلاکچین هم در حال رخ دادن است و به عبارتی بلاکچین انقلابی جدید در عرصه تکنولوژی است.
مبحث درک بلاکچین و نحوه کار آن بسیار پیچیده است ولی یکی از ضروری ترین مواردی است که برای سرمایه گذاری در ارز دیجیتال مورد نیاز است.
در دوره آموزش ارز دیجیتال خودم سعی کرده ام تا حدی بلاکچین را واضح توضیح دهم ولی اگر بخواهم در مورد بلاکچین و نوع کار آن صحبت کنم باید بیش از 10 ساعت نحوه کار آن را توضیح دهم.
بسیاری می گویند که همانطور که ما برای استفاده از واتس اپ، لازم نیست که بدانیم اینترنت چگونه کار میکند، برای سرمایه گذاری در ارز دیجیتال هم لازم نیست که بدانیم بلاکچین چگونه کار میکند.
اما این یک قیاس مع الفارق است به این دلیل که ما از واتس اپ استفاده کاربردی میکنیم و هزینه ای ندارد ولی باز هم تبعات بدی برای ما می تواند داشته باشد.
برای مثال می دانیم که برخی از این شبکه های اجتماعی اطلاعات کامل مکانی ما و سن و اسم ما و همچنین شماره های ما و تصاویر و اطلاعات ما را در اختیار دارند و هر زمانی می توانند در ازای پول اطلاعات ما را بفروشند.
ولی در مورد خرید یا فروش یا سرمایه گذاری در ارز دیجیتال لازم است که شما در مورد بلاکچین بدانید چون شما میخواهید در ارز دیجیتال سرمایه گذاری کنید و در آن پول تزریق کنید نه اینکه صرفا یک استفاده کننده از بلاکچین بدون هزینه باشید.
در آموزش ارز دیجیتال نعیم حشم بان به توضیح قابل فهم بلاکچین پرداخته ام اما اگر سوالی برای شما پیش آمد می توانید زیر همین مقاله سوالات خود را مطرح کنید تا در حد توان و علم خود به آن پاسخ دهم.
و اما بیت کوین چیست ؟!
بیت کوین یک نوع پول دیجیتال است که در واقع یک سری ردیف های معاملاتی ثبت شده در دفتر کل بلاکچین است. ( مبحث گسترده است ولی به صورت ساده در فیلم آموزش ارز دیجیتال به آن پرداخته ام )
همانطور که ما پولمان را تبدیل به کالا یا ارز یا طلا میکنیم و آن ها ارزش دارند، می توانیم پول خود را تبدیل به بیت کوین کنیم و از آن برای خرید کالا یا هر چیزی که در ازای بیت کوین به ما پرداخت کنند از آن استفاده کنیم.
همچنین با استفاده از بیت کوین که یک نوع پول دیجیتال است ما میتوانیم برای هر شخصی در هر کجای جهان و فقط با استفاده از یک گوشی موبایل یا تبلت یا کامپیوتر و لپ تاپ آن را ارسال کنیم و آن شخص هم اگر لازم دانست بیت کوین خود را به ارز رایج محل زندگی خود تغییر دهد.
خرید و فروش بیت کوین به چند روش امکان پذیر است:
1- خرید یا فروش به شخص به صورت مستقیم
مثلا من بیت کوینم را به شما میفروشم و از شما در ازایش پول رایج مکان زندگی خود را می گیرم
2- خرید از صرافی ها که به صورت آنلاین رواج پیدا کرده اند.
مثل خرید از صرافی بایننس
راه و روش های مختلفی برای خرید بیت کوین یا ارز دیجیتال وجود دارد که در اینجا به همین اکتفا میکنیم چون عموم مردم از همین روش ها استفاده می کنند.
در قسمت بعدی آموزش ارز دیجیتال به مبحث آلت کوین میپردازیم.
آلت کوین چیست ؟
به هر ارز دیجیتالی به جز بیت کوین، آلت کوین می گویند.
بیت کوین پادشاه ارزهای دیجتال و اولین رمز ارزی است که ساخته شد
پس به هر ارز دیجیتالی به جز بیت کوین، آلت کوین یا کوین ( سکه ) جایگزین می گویند.
منظورشان این است که این ارزها جایگزین بیت کوین هستند که در حال حاضر حتی اسم مضحکی هست.
یعنی در حال حاضر 11 هزار آلت کوین داریم که می توانند جایگزین بیت کوین باشند. من شخصا بعید میدانم که هنوز ارز دیجیتالی حتی به بیت کوین هم نزدیک شده باشد ولی اگر روزی بین تمام ارزهای دیجیتال یکی قرار باشد جایگزین بیت کوین باشد آن ارز چیزی نیست جز کاردانو و این یک پیشنهاد برای خرید نیست.
به بیت کوین طلای دیجیتال می گویند. همانطور که میدانید ما فلزات گرانبهاتر از طلا بسیار داریم ولی مردم دنیا به دلایلی روی طلا سرمایه گذاری می کنند.
در بین ارزهای دیجیتال، رمزارزهایی هستند که از بیت کوین قیمت بالاتری دارند ولی هیچوقت نمی توانند مثل طلای دیجیتال ( بیت کوین باشند )
ارزهای دیجیتال چگونه به وجود می آیند ؟
بیت کوین از طریق استخراج به دست می آید. در ویدیو آموزش رایگان ارزهای دیجیتال خودم راجع به ماینینگ یا استخراج ارز دیجیتال صحبت کردم و حتی نحوه استخراج و به دست آوردن بیت کوین و ارزهای دیجتال توسط استخراج را توضیح داده ام.
البته به صورت کامل توضیح ندادم زیرا مبحث گسترده ای است.
اما استخراج به چه معنی است ؟
برای اینکه بدانید استخراج چگونه صورت می پذیرد باید بدانید بلاکچین چگونه کار می کند ؟
در ویدیو آمورش ارز دیجیتال تقریبا ملموس و قابل فهم با زبان ساده سعی کرده ام توضیح دهم.
اینکه ماینر یا استخراج کننده کیست ؟
بیت کوین چگونه استخراج می شود ؟
منفعت ماینر چیست ؟
ماینر از کجا و به چه شکل بیت کوین به دست می آورد و …
استخراج ارز دیجیتال مانند استخراج طلا نیاز به معدنچی و بیل و کلنگ ندارد.
استخراج ارز دیجیتال در اصل حل یکسری معماهای ریاضی است که معدنچی ( ماینر ) این معماها را حل کرده و در ازای حل این معماها که باعث امنیت و بقای بیشتر شبکه بیت کوین می شود و همچنین کمک به نقل و انتقالات ارزهای دیجیتال در شبکه میشود، پاداش دریافت می کند که این پاراش به صورت بیت کوین است.
ماینر یا استخراج کننده بیت کوین یا ارز دیجیتال هم از خود شبکه ارز دیجیتالی که در آن در حال استخراج است پاداش دریافت میکند و هم کارمزد انتقالات درون شبکه را دریافت می کند.
اما اینکه آیا همه استخراج ها یا طرق بدست آوردن ارزهای دیجیتال مشابه بیت کوین است ؟
خیر مطلقا اینطور نیست.
هر ارز دیجیتالی می تواند روش منحصر بفرد خودش را داشته باشید.
مثلا روش استخراج بیت کوین به وسیله الگوریتم اثبات کار صورت می گیرد.
اتریوم به وسیله الگوریتم اثبات سهام و اثبات کار به استخراج کننده های خود پاداش می دهد.
البته این مبحث کمی پیچیده است ولی قطعا در آپدیت های بعدی اگر سوالات متداول شما کاربران در این مورد زیاد باشد برای آن ویدیو خواهم ساخت.
دانلود و خرید کتاب فارکس برای مبتدیها
معرفی استراتژی روزانه ۱۰۰ پیپ سود؛ قدم به قدم از آشنایی با فارکس تا کسب سود روزانه
برای خرید و دانلود کتاب فارکس برای مبتدیها نوشته مرتضی گودرزی و خواندن و شنیدن هزاران کتاب الکترونیکی و صوتی دیگر، اپلیکیشن طاقچه را رایگان نصب کنید.
دیگران دریافت کردهاند
معرفی کتاب فارکس برای مبتدیها
کتاب فارکس برای مبتدیها اثر مرتصی گودرزی معرفی استراتژی روزانه ۱۰۰ پیپ سود است و به ما کمک میکند تا به مرحله کسب سود روزانه از فارکس برسیم.
درباره کتاب فارکس برای مبتدیها
فارکس بازار مبادلات ارز خارجی است. به طور کلی فارکس میتواند به یک شغل برای افراد تبدیل شود اما در صورتی که به طور کامل با زیر و بم آن آشنا باشیم. فارکس بسیاری از افراد را به سمت خود جلب میکند زیرا آن را یک منبع درآمد سریع و راهی آسان برای رسیدن به پول میپندارند. در صورتی که دوست دارید وارد این بازار شوید لازم است تا با آن آشنا شوید. مرتضی گودرزی در کتاب فارکس برای مبتدیها از صفر تا صد آن را آموزش میدهد و کمک میکند تا به مرحله کسب درآمد روزانه از آن برسیم.
کتاب فارکس برای مبتدیها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر دوست دارید تا از طریق تبادل ارز خارجی به کسب درآمد برسید و به طور کلی با فارکس آشنا شوید، کتاب فارکس برای مبتدیها انتخاب خوبی برای شما است.
بازی مرکب تورم و بازار سرمایه
به گزارش سرویس بورس مشرق، بازار سرمایه در یکی دوسال اخیر روزهای عجیب غریبی را پشت سرگذاشته است، در اواخر سال ۹۸ بود که سیگنال های صادر شده از افت شدید نرخ سود بین بانکی که تقریبا بی سابقه هم بود، اولین چراغ سبز را به بورس داد. با ورود سرمایه های خرد توسط مردم به بازار سرمایه رشد با شتاب شاخص شروع شد به طوری که ما در مرداد ماه سال ۹۹ شاخص را در ارتفاع ۲ میلیون واحدی می دیدیم. با توجه به تورم بالایی که در آن برهه در کشور احساس می شد، سیاست دولت و بانک مرکزی برای کنترل این تورم فزاینده چیزی جز افزایش نرخ سود بین بانکی نبود. نرخ سود بین بانکی در خرداد و تیرماه با رشد نسبتا زیادی از۸درصد به حدود ۱۸ درصد رسید. این تغییر در بازار پول، یک سیگنال قوی منفی به بازار سهام بود، چراکه وقتی نرخ سود در بازار بین بانکی رشد میکند، تقاضا در بازارهای موازی با بازارسهام، بخصوص بازار پول تقویت میشود.
روز دوشنبه، بیستم مرداد ماه سال ۱۳۹۹ بازاری تمام قرمز روبه روی سهامداران و فعالان بازار قرار گرفت. شاید در روز های اول ریزش همه تصور یه استراحت یا اصطلاحا اصلاح جزئی را برای بازاروشاخص کل داشتند، اما با خروج سنگین منابع از سوی سهامداران با تجربه تر و شرکتهای حقوقی کم کم صف های فروش سنگین تر و روزهای قرمز بازار بیشتر و بیشتر شدند تا اینکه شاخص کل از بالای نردبان بلند ۲ میلیون واحدی سقوط آزاد وحشتناکی را تا پله ی ۱.۱۰۰ واحدی تجربه کرد.
البته به اعتقاد کارشناسان، تغییر نرخ سود بین بانکی، تنها مقصر ریزش بورس نبود. در آن روزها که دولت قبل بر طبل توافق احتمالی و روند مثبت مذاکرات می کوبید، انتظارات و براوردها حتی دلار ۱۵ هزار تومانی را دور از دسترس نمی دیدند، دلار۱۵ هزارتومانی سودسازی بسیاری از شرکت های بزرگ صادرات محور ما را مانند شرکت های پالایشی، پتروشیمی، فولادی، سیمانی و…. را به شدت تهدید می کرد.
این انتظار پایین آمدن نرخ ارز و به خطر افتادن سودسازی شرکت های بزرگ و صادرات محور ما دیگر دلیلی بود که قرمزی بازار سهام را پررنگ تر کرد و جیب خالی سهامداران ضررکرده را خالی تر!
در بهار۱۴۰۰، که دو ماه حدودا طول کشید دولت دوازدهم کوله بار خود را ببند و جای خود را به دولت تازه نفس بعدی بدهد، شاخص کل بورس توانست یک نفسی تازه کند و اوضاع خود را تا حدودی سر و سامان بدهد. البته در این مدت هم فقط صنایع خاصی مانند پتروشیمی ها و صنایع صادرات محور رشد کردند و شاخص را تا ارتفاع یک میلیون و پانصد هزار واحدی بالا آوردند.
طبیعتا با تورمی که دولت دوازدهم از خود به یادگار گذاشت دولت آقای رئیسی در اولین اقدام باید به جنگ با تورم افسار گسیخته می رفت. تا پایان شهریور ماه۱۴۰۰ و استقرار تیم اقتصادی دولت سیزدهم، زمزمه های از راه رسیدن رقیب دیگری با بازار سهام از راه رسید. فروش ۴۴ هزار میلیارد تومان اوراق نقدی تا پایان مهرماه۱۴۰۰ که به منظور جبران کسری بودجه صورت گرفت، دوباره نفس بازار بورس را گرفت و شاخص باره دیگر با ریزش چندین درصدی مواجه شد.
اگر بخواهیم کتابی در مورد اقتصاد ایران بنویسیم قطعا فصل های زیادی در آن کتاب را باید به تورم اختصاص دهیم. دولت ها احتمالا می دانند که که اگرقصد کنترل تورم را دارند، با توجه به رابطه مستقیم تورم (نرخ ارز) با بازار سرمایه، عملا وعده ی حمایت از بازار سرمایه به معنای رشدی مانند سال ۹۹ که تا به حال به واسطه رشد نرخ ارز بوده، وعده ای توخالی است و تناقضی بزرگ ایجاد می کند.
تقریبا همه معتقدند در اقتصاد کشور ما، رشد نرخ ارز و تورم است که باعث رشد بازار سرمایه و نفع بردن ذی نفعان این بازار می شود. بنابراین خودروی اقتصادی دولت سیزدهم باید بین دوراهی بالا رفتن تورم و رشد بازار سرمایه و کنترل تورم و قاعدتا رکود بازار سرمایه یک مسیر را انتخاب کند.
بعد از صحبت های اخیر وزیر اقتصاد و رئییس سازمان بورس در رابطه با حمایت از بازار سرمایه، رنگ سبزی بر تابلوی قرمز بازار پاشیده شد. رنگ سبز این روزهای بازار به اعتقاد کارشناسان به سبزی رشد های سابق بازار نیست و کمی مصنوعی به نظر می رسد. البته در هفته جاری شاخص فعلا روند قبلی خود را بار دیگر در پیش گرفته و فعلا در مدار قرمز قرار گرفته است.
تدوین طرح اصلاح قانون بازار اوراق بهادار ظرف حداکثر یک ماه آینده
گفتنی است، سید احسان خاندوزی در حاشیه نشست مشترک با کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی، در همین خصوص گفت: با توجه به اینکه بازار سرمایه کشور نمایشگر سیاستهای مختلفی است که در حوزه قانون گذاری، صنعتی، معدنی، نفتی، پالایشی و پتروشیمی و … صورت میگیرد، بهبود بلند مدت و ایجاد اعتماد در بازار مستلزم همکاری و هماهنگی تمام بخش های اقتصادی است. برای اینکه وزارت اقتصاد به اعتماد آفرینی کمک کرده و سیاست های هماهنگ بین بخش های مختلف داشته باشد، صبح دیروز نشست مشترکی با رئیس بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در خصوص این مسئله داشتیم. دیروز بعد ازظهر نیز با کمیسیون اقتصادی مجلس جلسه مشترکی برگزار کرده و سعی کردیم محورهای همگرایی را به توافق برسیم. یکی از خروجی های بسیار مفیدی که همین هفته آینده خودش را نشان خواهد داد، تشکیل کارگروه مشترکی بود که از امروز میان وزارت اقتصاد و دارایی و کمیسیون اقتصادی مجلس شروع به کار خواهد کرد تا طرح اصلاح قانون بازار اوراق بهادار ظرف حداکثر یک ماه آینده با توافق مجلس و دولت به نتایج نهایی برسد و هنگامی که در کمیسیون اقتصادی هم مصوب و به صحن علنی ارسال میشود، مورد توافق و اشتراک نظر دولت و مجلس باشد.
نه به حمایت دستوری!
وحید شقاقی شهری، کارشناس اقتصادی در خصوص تغییر روند و مثبت شدن این روزهای بازار سرمایه در گفت و گوی با خبرگزاری تنسیم گفت: بازار سهام در کشور ما معنی واقعی بازار را ندارد.بازار یعنی به تعادل رسیدن عرضه و تقاضا در یک قیمت مشخص. در بازار به معنای واقعی آن، شفافیت باید حرف اول و آخر را بزند. بازار بورس زمانی مفهوم دارد که نهاد های ارزش گذاری، ارکان ناظر بازار، سبد گردان ها، بازیگران حقوقی و…… همه در جای خود باشند و به وظایف خود درست عمل کنند، که ما شاهد همچین چیزی در بازار سرمایه نیستیم. در هیچ جای دنیا مردم تا این حد مستقیم وارد بازار سرمایه نمی شوند و سرمایه های خود را به شرکت های مشاوره ای و یا سبدگردان های بازار می دهند. به عنوان مثال شما وقتی می خواهید خودرو بخرید از کسی که در این زمینه مهارت دارد مشورت می گیرید یا خودرویی که می خواهید بخرید را نزد کارشناس متخصص خودرو می برید. بازار سرمایه هم نیاز به مهارت هایی دارد که افراد معمولی فاقد این مهارت ها هستند و سرمایه شان در این بازار در معرض خطر و رشدها و ریزش های هیجانی است.
وی در ادامه افزود: حمایت دولت از بازار سرمایه به معنی دخالت مستقیم در بازار و جلسه گذاشتن با حقوقی ها جهت خرید های اجباری یا کم کردن عرضه ها توسط آن ها نیست، حمایت دولت از بازار سرمایه یعنی دولت نهاد ها و ابزار های بازارسرمایه را توسعه ببخشد.
بازارسرمایه، بازاری است که از نظام بانکی، نظام بیمه، سیاست های ارزی و اقتصادی، نظام تجاری و قیمتی و ….. تاثیر می پذیرد. عدم هماهنگی بین این نظام ها و قیمت گذاری های دستوری و تغییر در نرخ بین بانکی، بازار سرمایه را منحرف می کند و دولت اگر قصد حمایت از بازار سرمایه را دارد در این زمینه ها باید ورود کند.
وی در مورد تناقض بین کنترل تورم و حمایت از بازار سرمایه افزود: تورم است که بازار سرمایه را رشد می دهد نه بالعکس. اگر دولت هدفش کنترل تورم است ریشه های این کنترل در بازار سرمایه نیست در نظام بانکی و کسری بودجه است، اگر برای جبران کسری بودجه دولت رو به فروش اوراق می آورد این فروش اوراق باید با برنامه ریزی باشد و با جحم معاملات متناسب باشد.
اگر سرکوب نرخ ارز کنار گذاشته شود، سودآوری صادرکنندگان ادامه دارد
در ادامه، تیمور رحمانی اقتصادان در خصوص حمایت از بازار سرمایه گفت: دو راه بیشتر برای حمایت از بازار سرمایه وجود ندارد، راه اول آن است که با تداوم تورم بالا به بهبود قیمت سهام و جبران ضرر سرمایه گذاران پرداخت که در آن صورت نگهداری نخود هم سرمایه گذاری خوبی خواهد بود. راه دوم آن است که از طریق افزایش حجم تولید و فروش و سود عملیاتی شرکتها نگهداری سهام را جذاب کرد که به طور خودکار به تدریج بهبود قیمت سهام هم رخ خواهد داد. از نظر علم اقتصاد کلان برای آنکه جبران ضرر سرمایه گذاران با بهبود رفاه اجتماعی همراه باشد باید بر روی راه دوم متمرکز شد.
وی در ادامه افزود: به شرط برداشته شدن تدریجی تحریم ها، از طریق تلاش برای گسترده شدن روابط اقتصادی و مالی با کشور های مختلف دنیا، سودآوری کسب و کارها و شرکت ها بهبود پیدا کند، از طرفی دولت سرکوب نرخ ارز را کنار بگذارد و اجازه دهد نرخ ارز طبق دلایل بنیادی که دارد افزایش خود را داشته باشد که شرکتهای صادرات محور ما همچنان سودآوری خود را داشته باشند.
این اقتصاددان در پایان خاطر نشان کرد: پرهیز از سرکوب و قیمت گذاری دستوری کالاها و خدمات باید در دستور کار دولت قرار گیرد، و در آخر هم دولت تا جایی که امکان دارد باید از مداخله در بازار سرمایه بکاهد و اجازه دهد مانند همه جای دنیا بازار مسیر خود را برود و در آن دخالت نکند.
در این مقطع کنترل تورم وحمایت از پول ملی باید اولویت دولت باشد نه حمایت از بازارسرمایه!
رضا غلامی دیگر کارشناس اقتصادی در خصوص وظیفه دولت در قبال کنترل نرخ ارز گفت: اگر نرخ ارز رشد کند طبیعتا تورم هم بالا ی رود. اما افزایش تورم الزاما به معنی افزایش سودآوری شرکت ها نیست، افزایش تورم می تواند درآمد ها را افزایش بدهد، اما در بعضی شرکت ها هزینه ها را بیشتر افزایش میدهد و در بعضی شرکت ها هزینه ها را کمتر افزایش می دهد، بنابراین نمی توان گفت که تورم همیشه باعث سودآوری می شود که بتوانیم بگوییم پس بازار سرمایه رشد می کند.
دولت در دوراهی ارز و بورس گیر کرده است، یعنی اگر ارز را کنترل کند سبب پایین آمدن بازار سهام می شود، و اگر ارز بالا برود و پول ملی تضعیف شود که بازاربورس به تبع آن رشد کند، اقتصاد نابود می شود. در این دوراهی دولت باید از بازار حمایت کند،اما بازار به معنی قدرت خرید مردم در کوچه و خیابان و تقویت پول ملی است نه بازاربورس، که افراد مازاد سرمایه خود و پس اندازشان را وارد آن کردند.
وی در ادامه افزود: با توجه به این شرایط انتظار رشدی از بازار را نداریم و اتفاقا بازار باید تا محدوده شاخص ۱ میلیونی هم ریزش کند تا اصطلاحا بازار ارزشمند شود، آن وقت به تقویت بازار و رشد دادن بخش واقعی بازار اقدام کنیم.
این کارشناس اقتصادی در انتهای صحبت خود خاطرنشان کرد: اولین و مهم ترین اولویت دولت باید کنترل و ثبات نرخ ارز باشد، و بعد از این کار اجازه دهد بازار بورس به یک کف محکمی که حدود شاخص ۱ میلیون واحدی است برخورد کند تا بازار به ارزندگی قابل قبول همچنان بالا است و این یعنی فعلا انتظار پایین آمدن بازار هست.(eبرpبرسد. نسبت قیمت به سودساخته شده توسط شرکت ها(
اینطور که به نظر می رسد بازار سرمایه وارد دوران رکودی خود می شود. خیلی به تابلوهای سبز و قرمز آن نمی شود دل بست و احتمالا در یک محدوده ی مشخصی نوسان کند چراکه شرایط اقتصادی و سیاسی کشور آبستن اتفاقات مهمی است که تاثیر مستقیمی روی بازار می گذارد و تا مشخص نشدن این ابهامات، بازار سرمایه حرکت خاصی را در پیش ندارد.
از شواهد اینطور برداشت می شود که حداقل در کوتاه مدت انتظار برگشت شاخص کل به بازه دو میلیون واحد را نباید نداشته باشیم و باید به هر ترتیب و با کمترین شوک به سهامداران از یک دوره گذاری که متاسفانه رکودی هم هست، عبور کنیم. اینجا نقش مدیران سازمان بورس، وزارت اقتصاد و شرکتهای دولتی بیش از گذشته اهمیت دارد. به طور کلی به عنوان یک راهکار اساسی باید تاکید کرد نقش مدیریتی مدیران ارشد دولت بسیار مهم است چون وزارت اقتصاد و وزارت کار و تعاون و رفاه اجتماعی، مدیریت تعداد قابل توجهی از شرکتهای دولتی و خصولتی از جمله برخی بانکها و صندوقهای بازنشستگی و هلدینگهای بزرگ را بر عهده دارند، وزارت صنعت بخش مهمی از صنایع فلزی و واحدهای تولیدی را مدیریت میکند، همگرایی بالادستی میان این چگونه در بورس به سود مرکب برسیم؟ وزارتخانه ها که مدیریت شرکتهای بزرگ بورسی را عملا در اختیار دارند بسیار مهم است.
وزارت نفت نیز میتواند با یکسری سیاستهای حمایتی در بازه میان مدت، مثلا از طریق تغییر نرخ خوراک پالایشگاهها و صنایع پتروشیمی در این فضا موثر و نقس آفرین باشد، از طریق آن ایجاد این همگرایی و عبور از نگاه بخشی می توان از صنایع بزرگ بورسی و به طور کلی بازار سهام حمایت بنیادی کرد و بدین واسطه جلوی ریزش بیشتر قیمت ها را گرفت. اینکه فکر کنیم در کوتاه مدت ضررهای ۷۰ درصدی وارده به سهامداران جبران می شود، کمی بعید است. باید این بازه حساس تا پایان سال جاری سپری و به نحوی مدیریت شود تا انشاء الله در سال ۱۴۰۱روند بازار سهام متعادل شود و با برنامه های حمایتی که اعمال میشود، بتوانیم بخشی از ضررهایی که از دو سال پیش وارد شده است را جبران نماییم.
P/E چیست؟ هرآنچه لازم است درباره P بر E بدانیم
آیا تاکنون شنیده اید نسبت P/E یک سهم مناسب است؟ یا نسبت قیمت به درآمد یک سهم خیلی بالا است؟ در تحلیل بنیادی از این نسبت برای تشخیص ارزشمندی قیمت سهم نسبت به سودآوری شرکت استفاده میشود. اما بسیاری از افراد مفهوم دقیق نسبت پی بر ای را نمیدانند. اگر برای شما هم سوال است که P/E چیست و چه کاربردی در تحلیل سرمایه گذاری بورس دارد با ما همراه باشید.
نسبت قیمت به درآمد هر سهم (P/E) چیست؟
در نسبت P/E حرف P کوتاه شده (price) یا قیمت هر سهم و حرف E کوتاه شده (Earning per share) یا سود هر سهم است. به عبارتی نسبت P/E از تقسیم قیمت روز هر سهم به سود آن سهم (EPS) محاسبه میشود.
مفهوم نسبت P/E در علم اقتصاد
نسبت P بر E فقط در بازار بورس کاربرد ندارد و یکی از رایج ترین نسبت ها در اقتصاد است. نسبت پی بر ای در اقتصاد به نسبت قیمت (Price) به درآمد (Earning) معروف است. در یکی از تعریف های این نسبت چگونه در بورس به سود مرکب برسیم؟ آمده است که نسبت P بر E میزان بازدهی یک دارایی را به ما نشان میدهد. به عبارت دیگر حاصل نسبت P/E زمان بازگشت دارایی را به ما نشان میدهد. به طور مثال اگر یک بانک حدود ۲۰ درصد سود سالانه پرداخت کند P بر E آن برابر با ۵ میباشد. یعنی اگر سرمایه ما ۱۰ میلیون تومان باشد و بانک سالانه ۲۰ درصد سود پرداخت کند، هرساله ۲ میلیون تومان به ما پرداخت میکند. به عبارتی P/E برابر ۵ به این معنی است که پس از ۵ سال دارایی ما به طور کامل باز میگردد.
مفهوم نسبت قیمت به درآمد(P/E) در بورس سهام
در بازار بورس هم برای هر شرکت مانند مثالی که در بالا گفته شد میتوان نسبت P/E را بیان کرد. به طور مثال اگر قیمت یک سهم ۲۰۰۰ ریال باشد و سود هر سهم آن ۲۵۰ ریال باشد P/E این سهم برابر ۸ میباشد. در تصویر زیر مشاهده میکنید که P/E شرکت پتروشیمی پارس برابر ۴.۳۸ است که از تقسیم قیمت پایانی سهم بر EPS آن بدست آمده است. حال با مفهوم کلی نسبت P/E آشنا شدید. اما شاید این سوال مطرح باشد که این نسبت چقدر اهمیت دارد و جایگاه آن در تحلیل های بنیادی کجاست؟ آیا فقط با تحلیل P/E میتوان به خرید و فروش سهام در بازار بورس پرداخت؟ در ادامه به کاربرد آن و جایگاه آن در تحلیل بنیادی سهام اشاره میکنیم.
کاربرد نسبت P/E در بورس اوراق بهادار
یکی از مهم ترین کاربردهای نسبت P/E در تشخیص ارزنده بودن قیمت سهام عرضه اولیه میباشد که به طور مفصل در مقاله “چگونه سهام عرضه اولیه ارزشمند را تشخیص دهیم؟” به آن پرداخته شده است. پیشنهاد میکنیم حتما آن را مطالعه کنید.
نسبت قیمت به درآمد یکی از معیارها برای تشخیص ارزنده بودن قیمت سهم به سودآوری شرکت میباشد. و یا برای مقایسه بین چند سهم برای ارزش گذاری سهم برتر از این نسبت استفاده میشود. برای تشخیص ارزنده بودن قیمت سهم باید بتوانید P چگونه در بورس به سود مرکب برسیم؟ بر E مناسب برای سهم را محاسبه کنید که خود این موضوع بحثی طولانی دارد. با مقایسه قیمت محاسبه شده با قیمت روز سهم میتوان نتیجه گرفت که قیمت سهم ارزنده است یا گران است. مثلا اگر قیمت روز سهم از قیمت محاسبه شده ماکمتر باشد سهم قیمتی مناسب دارد و ارزنده است. یعنی از سهم انتظار رشد قیمت داریم. اما اگر قیمت روز سهم از قیمت محاسبه شده بیشتر باشد سهم ارزنده نیست و برای سرمایه گذاری نامناسب است.
مثالی برای ارزش گذاری سهم با استفاده از نسبت P/E
برای مثال فرض کنید با محاسبه دقیق نسبت P/E برای یک شرکت عدد ۵ بدست آمده است. و سود EPS برای این سهم ۱۰۰ تومان باشد. بنابراین قیمت محاسبه شده برای سهم این شرکت ۵۰۰ تومان است. حال اگر قیمت سهم در بازار مثلا ۴۰۰ تومان باشد قیمت سهم ارزنده است. یعنی میتواند تا قیمت ۵۰۰ تومان رشد کند، پس برای خرید مناسب است. اما اگر قیمت سهم در بازار ۶۰۰ تومان باشد یعنی قیمت آن گران است و ممکن است تا قیمت ۵۰۰ تومان افت کند و برای خرید مناسب نیست. توجه داشته باشید که این محاسبات درصورتی صحیح است که شما نسبت P/Eرا برای سهم به درستی بدست آورده باشید.
جایگاه نسبت P/E در تحلیل بنیادی سهام
در تحلیل بنیادی (fundamental) نسبت P/E آخرین مرحله تحلیل میباشد. بدین صورت که ابتدا برای مشخص کردن سهام برتر بازار بورس شرکتها را از فیلترهایی عبور میدهیم. فیلترهایی مانند روند سودآوری شرکت، ویژگی فصلی و سالانه کانسلیم، توان تعدیل شرکت و سایر موارد در تحلیل بنیادی مورد استفاده قرار میگیرند. درآخر ممکن است به تعدادی شرکت برسیم که از تمام فیلترها عبور کرده و از نظر بنیادی شرایط مشابه و یکسانی داشته باشند. حال P/E میتواند به ما کمک کند که کدام سهم بهتر است.
مقایسه بین دو سهم با استفاده از نسبت قیمت به درآمد(P/E)
برای مقایسه بین دو شرکت با استفاده از نسبت P/E ابتدا باید توجه کنید که حتما زمینه فعالیت دو شرکت یکسان باشد. حتی اگر تولید محصولاتی دارند بسیار مهم است که محصول تولیدی هردو شرکت یکسان باشد. در غیر این صورت یعنی اگر دو شرکت محصولات متفاوتی داشته باشند نمیتوان با مقایسه P/E تحلیلی انجام داد. به طور کلی در تحلیل بنیادی اگر همه شرایط از قبیل روند سودآوری، ویژگی کانسلیم، توان تعدیل و سایر موارد یکسان بود و زمینه فعالیت و محصول تولیدی دو شرکت هم یکسان بود میتوان گفت شرکتی که P/E آن کمتر است گزینه مناسب تری برای خرید میباشد. اما باید توجه کنید اگر شرکتی P/Eخیلی کمی دارد بدین معنی نیست که حتما سهم ارزندهای باشد و بالعکس اگر سهمی P/E خیلی بالایی دارد نمیتوان گفت قیمت سهم گران است. چرا که عوامل دیگری در ارزش گذاری سهام موثر است. به عنوان مثال شرکت داروسازی دکتر عبیدی با نماد “دعبید” معمولا P/E بالایی دارد اما از لحاظ بنیادی یکی از بهترین سهام بازار بورس میباشد.
مقایسه نسبت P/E شرکت با نسبت P/E گروه
اگر در صفحه مربوط به یک سهم در سایت معاملات بروید خواهید دید که علاوه بر نسبت P/E برای آن سهم در کنار آن P/E گروه هم آمده است. نسبت قیمت به درآمد گروه میانگین P بر E شرکت هایی است که در یک زمینه مشخص فعالیت دارند. در بسیاری از موارد مشاهده میشود که نسبت P بر E شرکت با گروه اختلافی بیشتر از ۱ واحد دارند. در چنین مواقعی گفته میشود که نسبت قیمت به درآمد شرکت تمایل دارد تا خود را به گروه نزدیک کند. “عرضه و تقاضا” و “روند سود آوری سهم” دو عامل تاثیرگذار در تغییر ارزش ذاتی هر سهم هستند. عرضه و تقاضا روی قیمت سهم تاثیر گذار است و روند سودآوری سهم روی مقدار درآمد سهم (EPS) موثر است.
انواع حالات نسبت P بر E با توجه به نسبت P بر E گروه
- نسبت P/E شرکت بالاتر از P/E گروه باشد.
- نسبت P/E شرکت پایین تر از P/E گروه باشد.
- نسبت P/E شرکت همتراز چگونه در بورس به سود مرکب برسیم؟ با P/E گروه باشد.
منظور از اینکه P بر E شرکت همتراز با گروه خود باشد؛ این است که اختلاف چندانی نداشته باشد. معمولا اختلاف کمتر از ۱ واحد را همتراز در نظر میگیرند. در چنین شرایطی نمیتوان تحلیلی برای P/E شرکت انجام داد. اما برای دو حالت اول تحلیل آن به صورت زیر است:
تحلیل شرکتی با نسبت P بر E بالاتر از گروه
همانظور که گفتیم P بر E شرکت تمایل دارد خود را به گروه نزدیک کند. برای این منظور باید حاصل نسبت P بر E شرکت کاهش یابد. این اتفاق در دو صورت امکان پذیر است. دو پارامتر اصلی در نسبت P بر E شرکت تاثیر گذار است. یکی قیمت سهم و دیگری مقدار سود هر سهم (EPS) میباشد. اگر بخواهیم حاصل نسبت قیمت به درآمد شرکت کاهش یابد یا باید قیمت سهم کاهش یابد که بسیار خطرناک است یا باید سودآوری سهم یعنی EPS آن افزایش یابد که در این صورت اتفاق خوبی برای سهم رقم خواهد خورد. حال فرض کنید سهمی P/E بالاتری نسبت به گروه دارد و نتوانسته روند سودآوری خود را افزایش دهد. چنین سهمی برای کاهش نسبت قیمت به درآمد خود ناچار به کاهش قیمت خود میباشد و برای سرمایه گذاری اصلا مناسب نیست!
تحلیل شرکتی با نسبت P بر E پایین تر از گروه
اگر سهمی P بر E پایینتری نسبت به گروه خود داشته باشد برای اینکه خود را به گروه برساند باید P/E شرکت افزایش یابد. باز هم مانند حالت قبل باید یکی از دو پارامتر تعیین کننده P بر E شرکت تغییر کنند. یا باید قیمت سهم افزایش یابد یا مقدار سود هر سهم آن کاهش یابد. کاملا مشخص است که اگر قیمت سهم افزایش یابد اتفاق خوبی برای سهم خواهد بود و سرمایه گذاران از چنین سهمی استقبال میکنند. اما اگر روند سودآوری شرکت کاهش یابد برای سهامداران مناسب نیست.
حال فرض کنید شرکتی که نسبت قیمت به درآمد پایین تری نسبت به گروه خود دارد روند سودآوری خود را افزایش داده باشد. در چنین شرایطی اختلاف ارزش ذاتی هر سهم شرکت با گروه بیشتر میشود و برای افزایش P/E شرکت تنها عامل افزایش قیمت سهم میتواند تاثیر گذار باشد. بنابراین چنین شرایطی میتواند یک موقعیت فوقالعاده برای سرمایه گذاران باشد چرا که احتمال افزایش قیمت سهم بسیار بالا است.
تحلیل نسبت P بر E در شرکت هایی که سودآور نیستند
همانطور که میدانید نسبت P بر E از تقسیم قیمت به سود سهم بدست میآید. حال اگر شرکتی سودآور نباشد یعنی درآمدی نداشته باشد چطور میتوان ارزش ذاتی هر سهم آن را محاسبه نمود. در چنین شرایطی که شرکت زیانده باشد مقدار EPS آن منفی میشود و در نتیجه نسبت قیمت به درآمد سهم تعریف نمیشود. یعنی P/E منفی نداریم و هیچ تحلیلی نمیتوان برای نسبت قیمت بر درآمد شرکتهای زیان ده انجام داد.
خلاصه نکات مهم در تحلیل نسبت قیمت به درآمد(P/E) در بورس
نسبت P/E یکی از ابزار های مهم در تحلیل بنیادی است اما کافی نیست.
هر نسبت P/E بالایی بد نیست و هر نسبت P/E پایینی هم خوب نیست.
شرکتی با P/E بالاتر از گروه و روند سودآوری نامناسب خطرناک ترین نوع سرمایه گذاری است.
شرکتی با P/E پایین تر از گروه و اوضاع سودآوری مناسب بهترین نوع سرمایه گذاری است.
نسبت P/E منفی نداریم و تحلیلی برای نسبت قیمت بر درآمد شرکت های زیان ده نمیتوان بیان کرد.
نسبت پی بر ای فوروارد یا پیشرو (Forward P/E) چیست؟
به بیان ساده برای محاسبه نسبت پی به ای فوروارد، کافی است به جای عددی که به عنوان سوددهی هر سهم در نسبت P/E قرار میدهیم، میزان سود پیشبینی شده برای شرکت در ۱۲ ماه آینده (۴ فصل پیشرو) را قرار دهیم. نکته حائز اهمیت درباره این موضوع این است که سود پیشبینی شده سهام یک شرکت باید با بررسی و تحلیل صورت های مالی آن شرکت محاسبه شود. محاسبه سود پیشبینی شده هر سهم اغلب توسط کارشناسان مالی و معاملهگران حرفهای انجام میشود. همچنین باید توجه داشته باشید که نسبت قیمت بر درآمد پیشبینی شده، اعتبار کمتری نسبت به نسبت قیمت بر درآمد حال حاضر یا نسبت قیمت بر درآمد گذشته دارد. زیرا هر اتفاقی ممکن است رخ دهد تا مانع تحقق درآمد پیشبینی شده برای شرکت مورد نظر شود.
تفاوت نسبت P/E با نسبت Forward P/E
برای فهم آسان تر تفاوت نسبت قیمت بر درآمد با نسبت قیمت بر درآمد پیشبینی شده، مثالی ارائه میدهیم: فرض کنید قیمت هر سهم شرکتی ۵۰۰۰ ریال و نسبت P/E (نسبت قیمت بر درآمد) آن برابر ۲ باشد. در این شرایط ما میتوانیم متوجه شویم هر میزان سوددهی هر سهم شرکت برابر ۲۵۰۰ ریال است. با توجه به آمار و اطلاعات ارائه شده توسط کارشناسان بورس نسبت Forward P/E (نسبت قیمت بر درآمد پیشبینی شده شرکت) برابر ۱ است. در حال حاضر با فرص تغییر نکردن قیمت هر سهم، میزان سوددهی پیشبینی شده برای هر سهم شرکت در آینده ۵۰۰۰ ریال است.
نتیجه گیری
امیدوارم به خوبی مفهوم نسبت قیمت بر درآمد را درک کرده باشید. در تحلیل بنیادی شرکت ها، با این نسبت زیاد سروکار داریم. اما به یاد داشته باشید در تحلیل بنیادی سهام بازار بورس تحلیل P/E در آخرین مرحله است و از نظر بنیادی روند سودآوری شرکت ها، ویژگیهای کانسلیم، بررسی گزارش های مالی و گزارش های ماهانه شرکت ها، و تحلیل توان تعدیل شرکت از اهمیت بیشتری برخوردار است. اما این نکته را بدانید که تحلیلگری به تنهایی باعث موفقیت نمیشود. در کنار تحلیل شما باید معامله گر خوبی نیز باشید. برای ارتقای این دانش، میتوانید دوره “ سبک زندگی معامله گر ” را مشاهده کنید. اگر سوالی درباره نسبت P/E دارید و یا میخواهید درباره سایر فاکتور های موثر در تحلیل بنیادی اطلاعات بیشتری کسب کنید حتما با ما درمیان بگذارید. تیم پشتیبانی کالج تی بورس و کارشناسان ما آماده پاسخگویی به سوالات شما عزیزان است.
محاسبه نقطه سر به سر با مثال؛ مزایا و محدودیتها
خیلی رک و راست بگوییم هدف نهایی شما در کسب و کار، به دست آوردن پول و کسب درآمد است. بله البته پیشرفت و توسعهی جامعه هم جزو اهداف والای شماست، اما وقتی پولتان ته کشید و دچار ورشکستگی شُدید پیشرفت جامعه دیگر کیلویی چند؟! هدف شما هرچه که باشد در نهایت باید به دنبال راهی باشید که بفهمید پولتان تا کجای مسیر همراهیتان میکند و آخرش چقدر برای خودتان میماند. این راهی که دنبالش میگردید، همان محاسبه نقطه سر به سر است.
چرا تحلیل نقطه سر به سر مهم است؟
وقتی محصول جدیدی را ارائه میکنید یا قطعهای جدید از تجهیزات را میخرید، چطور میفهمید که آیا سرمایه گذاری بالقوه حداقل هزینههای مربوطه را پوشش خواهد داد یا نه؟
خب میتوانید در دلتان آرزو کنید و امیدوار باشید که همه چیز به خوبی کار میکند؛ یا میتوانید پروژه را دقیقتر بررسی کنید و ببینید آیا از نظر مالی منطقی هست یا نه. یکی از روشهایی که به شما کمک میکند تا پروژه را از نظر مالی ارزیابی کنید، تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر است.
تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر نقطهای را که هزینهها و درآمدتان با هم برابر میشود، تعیین میکند. در نقطه سر به سر شما پولی به دست نمیآورید و چیزی هم از دست نمیدهید. به محض اینکه نقطه سر به سر را رد کنید، شروع میکنید به پول درآوردن و پایینتر از آن نقطه پولتان را از دست میدهید.
با استفاده از تجزیه و تحلیل نقطه سر بهسر، میتوانید به چنین پرسشهایی پاسخ دهید:
- سودها و ضررها در هر سطح چگونه در بورس به سود مرکب برسیم؟ خروجی مفروض، چه میزان هستند؟
- حداقل میزان فروشی که میتوانید مطمئن باشید ضرر نمیکنید، چه میزان است؟
- آیا میزان فروشتان برای یک محصول جدید، نقطه سر به سر را رد کرده است؟
- اگر محصولی را از رده خارج کنید، آیا نقطه سر به سر جابهجا میشود؟
- افزایش یا کاهش قیمتها چه تأثیری روی سوددهیتان میگذارند؟
- اگر هزینهها افزایش یابند، چه تأثیری روی وضعیت نقطه سر به سر میگذارند؟
- آیا سرمایهگذاری در بهبود تجهیزات، در وضعیت نقطه سر به سر تأثیرگذار است؟
محاسبه نقطه سر به سر
تعیین نقطه سر به سر یک معادلهی محاسباتی ساده است. وقتی هزینههای نهاییتان (TC) مساوی درآمدهای نهایی (TR) میشوند، به نقطه سر به سر دست یافتهاید.
هزینههای نهایی دارای مؤلفههای ثابت و متغیر هستند:
- هزینههای ثابت (FC) بدون توجه به خروجی (تولید) شما یکسان میمانند. اجاره، بیمه و حقوق پایه پرسنل، نمونههایی از هزینههای ثابت هستند.
- هزینههای متغیر (VC) متناسب با تعداد واحدهای تولیدی یا فروختهشده تغییر میکنند. نمونههایی از هزینههای متغیر، مواد و کمیسیونهای چگونه در بورس به سود مرکب برسیم؟ فروش و هزینههای کار مستقیم هستند. بنابراین هزینههای متغیر نهایی (TVC) مساوی هزینههای متغیر ضربدر تعداد واحدها هستند یا TVC = n x VC، وقتی n تعداد واحدهاست.
- مجموع هزینهها مساوی هزینههای ثابت به اضافهی هزینههای متغیر نهایی است: (TC = FC + (n x VC.
درآمد نهایی به صورت قیمت هر واحد ضربدر تعداد واحدهای تولید یا فروخته شده است. TR = n x P، وقتی P مساوی قیمت واحد است.
میتوانید خط درآمد نهایی را در شکل ۱ همراه با نقطه سر به سر در جایی که خط TR، خط TC را قطع میکند، ببینید.
میتوانید نقطه سر به سر را از طریق جایگذاری عبارتها در معادلهی نقطه سر به سر محاسبه کنید.
FC + (n x VC) = n x P
با به دست آوردن n، تعداد واحدهای موردنیاز برای یافتن نقطه سر به سر مشخص میشود.
اگر هدفتان رسیدن به سودی مشخص است، میتوانید از معادلهی نقطه سربهسر برای محاسبهی تعداد واحدهایی که برای رسیدن به آن هدف باید بفروشید، استفاده کنید.
n x P = FC + (n x VC) + Profit
n = (FC + Profit)/(P – VC)
مثالی از محاسبه نقطه سر به سر
تصور کنید که به عرضهی محصول جدیدی فکر میکنید. تحقیقات بازار نشان داده است که مشتریان حاضرند مبلغ ۱۱۵,۰۰۰ تومان برای خرید آن بپردازند و گروه فروش شما مطمئن است که میتواند حداقل ۵۰۰ واحد در هر ماه بفروشد. تجهیزاتی که برای تولید محصول نیاز دارید ۹۰۰ میلیون تومان هزینه دارد و این هزینه برای سه سال محاسبه شده است. به عبارت بهتر ۲۵ میلیون تومان هزینهی ثابت در هر ماه خواهید داشت. باید تصمیم بگیرید که آیا این محصول از نظر مالی ارزش تولید دارد یا نه.
هزینههای ثابت در ماه ۲۵,۰۰۰,۰۰۰ تومان
هزینههای متغیر هر واحد
کار مستقیم ۲۰,۰۰۰ تومان
مواد اولیه مستقیم ۱۵,۰۰۰ تومان
حمل و نقل ۱۰,۰۰۰ تومان
کمیسیون فروش ۱۰,۰۰۰ تومان
VC نهایی به ازای هر واحد ۵۰,۰۰۰ تومان
قیمت هر واحد ۱۱۵,۰۰۰ تومان
برای محاسبهی نقطه سربهسر، از این معادله استفاده کنید:
n = 25,000/(115 – 50)
نقطه سربهسر ۳۸۵ واحد در هر ماه است. این مقدار، پایینتر از حداقل حجم فروشی است که گروه فروش فکر میکردند به آن دست پیدا میکنند، بنابراین این محصول فرصت خوبی برای سودآوری دارد.
تجزیه و تحلیل نقطه سربهسر میتواند دربارهی قیمت گذاری هم نکات مفید و کاربردی ایجاد کند. برای مثال، اگر شما قیمت را تا ۱۰۵,۰۰۰ تومان کاهش دهید، نقطه سربهسر چقدر جابهجا میشود؟ برای این کار آیا باید حجم فروش را افزایش داد یا برای قیمتهای پایینتر هم این میزان فروش (۵۰۰ عدد) سودآور خواهد بود؟ با استفاده از نقطه سربهسر، میتوانید هزینهها و متغیرهای درآمد گوناگونی برای درک تأثیرات سناریوهای مختلف ارائه دهید.
محدودیتها
بهترین استفاده از تجزیه و تحلیل نقطه سربهسر، ابزاری برای برنامه ریزی است. در مثال ما، مسائل بسیار دیگری هم برای بررسی وجود دارند. هزینه فرصت صرف ۹۰۰ میلیون تومان برای تجهیزات به عنوان هزینه سرمایه، در برابر سرمایهگذاری این پول در موارد دیگر چیست؟ آیا محصول دیگری هست که بازده سرمایهگذاری (RoI) بهتری ارائه کند؟
تجزیه و تحلیل نقطه سربهسر در آنچه در معادله آمده است هم بسیار محدود و جزئی است. محاسبات هزینه و درآمد میتوانند خیلی پیچیدهتر از آنهایی باشند که در تجزیه و تحلیل نقطه سربهسر وجود دارند. هزینههای مواد و هزینههای دیگر میتوانند به طور قابل توجهی تغییر کنند و همیشه مشخص نیست که چه هزینههای ثابتی باید محاسبه شوند. برای مثال، از چه چگونه در بورس به سود مرکب برسیم؟ بخشی از هزینههای اجرایی باید استفاده کنید؟ تجزیه و تحلیل نقطه سربهسر مسئلهی جریان نقدی و اینکه پروژهی پیشنهادی چه تأثیری روی صرفه به مقیاس میگذارد را هم در نظر نمیگیرد، ارزش پول را هم به حساب نمیآورد، چرا که ارزش پول در طول زمان مدام تغییر میکند.
به این دلایل و بسیاری دلایل دیگر، نقطه سربهسر اغلب در مراحل اولیهی بررسی یک تصمیم استفاده میشود. از آنجا شما میتوانید تصمیم بگیرید که آیا به بررسی بیشتری نیاز هست یا نه.
دیدگاه شما