حقایق و دروغ‌های معامله‌گری


«درک تم کلی اقتصاد می‌تواند بسیار سودمندتر از صرفا معامله بر اساس اخبار باشد.» پاول رابینسون

تفاوت معامله‌گر و تحلیل‌گر

تفاوت زیادی بین یک معامله‌گر و یک تحلیلگر بازار وجود دارد. تحلیلگران به کشف حقایق می‌پردازند و معامله‌گران به مدیریت ریسک. این دو مجموعه مهارت یک دنیا از هم فاصله‌دارند. تجربه‌ام ثابت کرده افرادی که سعی می‌کنند در عین معامله‌گر بودن، تحلیلگر هم باشند معمولاً در محکم گرفتن هر دو سمت ریسمان شکست می‌خورند.

● یک تحلیلگر و یک معامله‌گر توانایی همکاری با یکدیگر را دارند، اما قطعاً نقش آن‌ها متفاوت است. یک معامله‌گر پول به بازار تزریق می‌کند و عملکرد خود را به‌سادگی اندازه‌گیری می‌کند؛ اما هدف اصلی یک تحلیلگر درک و کشف آن چیزی است که ممکن است در بازارها رخ دهد. او حقایق را اندازه‌گیری می‌کند.

● یک تحلیلگر قضاوت اشتباه خود را «ضعف بازار» می‌نامد.

● یک معامله‌گر هنگام اشتباه، معاملۀ خود را می‌بندد و به سمت فرصت معاملاتی بعدی حرکت می‌کند. امیدوارم آسیب کمی دیده باشد!! اشتباه، فرض اساسی برای یک معامله‌گر است. یک معامله‌گر زمانی که اشتباه می‌کند و از بازار خارج می‌شود، مایل است به‌اشتباه خود اعتراف کند؛ اما تحلیل‌گر به موقعیت معاملاتی بازکردۀ خود می‌چسبد تا فقط نشان دهد که درست گفته است.

● یک معامله‌گر باید به هر هشداری واکنش نشان دهد و قواعد معاملاتی او می‌گوید: به اخبار توجه کن. بسیاری از تحلیل‌گران با بازار همراه می‌شوند و به‌جای تلاش برای کسب سود در تلاش‌اند تا حرف خود را به اثبات برسانند.< وقت بسیار زیادی را برای یادآوری پیش‌بینی‌های درست خود به دیگران صرف می‌کند>. به همین دلیل آن‌ها معامله‌ای زیان ده را برای همیشه نگه می‌دارند. چراکه خروج آن‌ها از معامله با زیان، آن‌ها را مجبور به اعتراف اشتباهشان می‌کند.

● تحلیل‌گران به مطالعۀ صنایع، شرکت‌ها و شرایط اقتصادی می‌پردازند. معامله‌گران (حداقل بیشتر معامله‌گران)، به مطالعۀ رفتار قیمت‌ها می‌پردازند و کمتر به قیمت شرکت اهمیت می‌دهند.

● هنگامی‌که یک تحلیلگر نظر خود را در مورد سهام یا وضعیت کلی بازار تغییر می‌دهد، آن را «تجدیدنظر در پیش‌بینی با توجه به تغییر عوامل بنیادی» نام می‌نهد. وقتی‌که یک معامله‌گر دیدگاه خود را در مورد دادوستد تغییر می‌دهد، آن را «انعطاف‌پذیری برای حفظ سرمایه و بقا» خطاب می‌کند.

من یک چارتیست کلاسیک هستم. من به نمودارها به‌عنوان یک ابزار معاملاتی نگاه می‌کنم، نه روشی برای پیش‌بینی قیمت‌ها. من باور نمی‌کنم که نمودارها بتواند آیندۀ قیمت را دقیقاً پیش‌بینی کند. من معتقدم که نمودارها می‌توانند فرصت‌های منحصربه‌فردی با نسبت بازده بالقوه به ریسک اندک فراهم کنند. به نظر من این تنها ارزش واقعی نمودارها است. ایدۀ ایجاد سناریوهای بزرگ اقتصادی مبتنی بر یک نمودار کاملاً مضحک است.

واقعیت این است که بسیاری از آرایش‌های نموداری به‌خصوص الگوهای نموداری با مدت‌زمان کوتاه‌تر به موفقیت مطلوب نمی‌رسند. به همین علت است که بسیاری از معامله‌گران تازه‌کار از نمودارها استفاده می‌کنند و پس از مدتی ادعا می‌کنند که نمودارها کارایی لازم را ندارد.
الگوهای نموداری ناکام می‌شوند و ظاهر آن‌ها تدریجاً به الگوهای نموداری جدید و بزرگ‌تر بدل می‌شود و این اتفاق دوباره و دوباره و دوباره رخ می‌دهد. من این روند را «بازتعریف نمودار» نام نهاده‌ام. مدت همۀ الگوهای نموداری عظیم از 6 تا 12 ماه است که از ده‌ها الگوی روزانۀ کوتاه‌مدت و صدها الگو با مقیاس زمانی کوچک‌تر که عمدتاً شکست‌خورده‌اند ساخته‌شده است. درنهایت یک الگوی نموداری بالغ می‌شود و یک فرصت بزرگ سودآوری فراهم می‌گردد. این فرصتی است که به دنبال آن هستم.

من به دنبال نمودارهای خاص با نسبت بازده به ریسک 2 به 1، یا 4 به 1 یا حتی بالاتر هستم. من مطمئن نیستم که قیمت در روزها حقایق و دروغ‌های معامله‌گری و هفته‌های پیش رو چه عملکردی دارد؛ اما مطمئن هستم این نسبت بازده به ریسک نتایج مثبتی به ارمغان خواهد آورد.

یکی از موانع ذهنی یک معامله‌گر تازه‌کار، ارتباط بین حقیقت یک بازار و کسب سود در یک عملیات معاملاتی است. این دو از هم منفصل هستند. توضیح این مفهوم اندکی دشوار است، اما همۀ سربازان خط مقدم این عرصه دقیقاً می‌دانند در مورد چه چیزی صحبت می‌کنم.

در آخر اگر از پیش‌بینی قیمت‌ها احساس غرور و افتخار می‌کنید، پس معامله کردن بدرد شما نمی‌خورد. اگر این‌چنین هستید، سراغ کاری بروید که شامل سفارشات خرید و فروش نباشد. شاید بتوانید به‌عنوان یک تحلیلگر کار پیدا کنید.

یک‌ ضرب‌المثل دوست‌داشتنی می‌گوید: «هر فردی می‌تواند وارد بازار شود؛ اما چه کسی می‌داند دقیقاً باید چه زمانی خارج شود!» این مثل نمونۀ بارزی از تلفیق دنیای معامله‌گری با دنیای تحلیل‌گری است. معامله‌گر تحلیل‌گر باشید.

در این مطلب نخواستم پا را از تفاوت بین معامله‌گر و تحلیل‌گر فراتر گذارده و به تفاوت بین تحلیل‌گران بنیادی و تکنیکی بپردازم و ایرادات عمدۀ آن‌ها نظیر تعصب، تکبّر و خودرایی را نقد کنم! اما در مقدمۀ کتاب دایره‌المعارف الگوهای نموداری – توماس بولکوفسکی تلویحاً به بخشی از حقایق و دروغ‌های معامله‌گری آن‌ها اشاره‌کرده‌ام! هدفم هم نقد یک‌جانبه و یک‌سویه نبود، لطفاً با ذهنی باز این مطالب را مطالعه فرمایید!

جالب ترین افسانه ها و حقایق در مورد تجارت فارکس

افسانه های زیادی درباره معاملات فارکس وجود دارد که باید به بسیاری از آنها بی توجه باشیم. ما اینجاییم تا به شما کمک کنیم این افسانه ها را شناسایی کنید و واقعیت را از گفته های غیر حقیقی تشخیص دهید.
مطالب غیر واقعی و افسانه ای که درباره فارکس در فضای مجازی جریان دارد تنها به این سیستم صدمه می زند. همیشه فرضیاتی که فرضیاتی که در نظر گرفته می شوند، قربانی اخبار دروغ و حواشی خواهند شد به همین منظور معامله گران برای کسب موفقیت باید بدون توجه به حواشی و افسانه های موجود به کار خود در این بازار ادامه دهند.

فارکس، ماهانه به شما بهره یا بازده مناسبی را می دهد

افسانه ای دروغین! میزان بازده شما در بازده سهام بستگی به نوع معاملات و رفتار شما در بازار معاملات دارد، به عبارت دیگر، میزان سودی که می توانید دریافت کنید تنها وابسته به نوسانات قیمت است.
بدست آوردن سود با استفاده از نوسانات قیمت، روشی رایج در بازارهای دیگر ارزی از جمله مواد خام یا بازارهای سهام است.

فارکس شبکه ای هرمی است

فارکس بازار الکترونیکی است که در برگیرنده تمام معاملات و تراکنش های مهم در سطح جهانی می باشد. سودمندی این بازار برای معاملات بین المللی شما قابل محاسبه نیست زیرا این مکان، جایی است که در آن ارز مورد نیاز برای پرداخت یا جمع آوری پول از واردات یا صادرات محصولات، خریداری یا فروخته می شود.

فارکس شما را در عرض چند ساعت ثروتمند می کند

این هم یکی دیگر از افسانه های دروغین درباره فارکس است. اگر چه که هر کسی می تواند با وارد شدن به بازار فارکس، طی مدت کوتاهی سود خوبی بدست آورد اما برای سرمایه گذاری در فارکس و کسب بازده مورد نظر به شما پیشنهاد می دهیم که با آگاهی کامل وارد این بازار شوید، می توانید با گذراندن دوره های مربوطه، این آمادگی را در خود ایجاد کنید و تکنیک های بیشتری را در زمینه انجام معاملات شناسایی کنید.

صرف نظر از کار برای انجام معاملات در فارکس

سرمایه گذاری در فارکس به معنای توقف کار نیست. می توانید معاملات را به عنوان یک کار نیمه وقت انجام دهید. به شما پیشنهاد می دهیم که هیچ گاه سایر منابع درآمدی خود را متوقف نکنید و همیشه در حال یادگیری و افزایش اطلاعات خود در این بازار باشید.

حقایق بازار فارکس

واسطه ها تنها به فکر فریب دادن شما هستند

با توجه به تجربیات برخی از معامله گران، بسیاری از مردم فکر می کنند که بروکرهای فارکس غیر واقعی هستند. به این نکته توجه داشته باشید که در این میان برخی از بروکرها واقعاً به فکر غیر واقعی و سودجویی از معامله گران هستند که البته تعداد آنها در اقلیت است.
فارکس بزرگترین بازار در دنیا است که سالیان سال، همچنان پابرجاست.

دو نکته مهم و اساسی برای رفع اتهام غیر واقعی بودن بروکرها وجود دارد:

  • مجوزها و قوانین فعلی مانع از فریب کاری بروکرها می شود. اگر اکانت خود را نزد بروکر معتبر باز کنید، مقررات فعلی از دارایی شما محافظت می کند.
  • بروکرها با اسپرد خرید و فروش شما کسب درآمد می کنند و برای کسب سود، نیازی به دزدی سرمایه معامله گر ندارند.

در فارکس شرط بندی نکنید

انجام معاملات در فارکس تنها به صورت محدودی بر پایه حدس و گمان است، فارکس؛ کازینو نیست. استراتژی ها و ابزارها در این بازار، مشابه حقایق و دروغ‌های معامله‌گری با بازارهای سهام هستند.
معامله گران فارکس می توانند معاملات متنوعی را انجام دهند اما به صورت تصادفی دستاورد خود را بدست نمی آورند.

اگر بازار فارکس 24 ساعته باز باشد ، می توانم هر زمان که بخواهم سود کسب کنم .
نمی توانید در طول روز، 24 ساعت جلوی رایانه خود بنشینید و کار کنید. برای استفاده از بازار معاملات 24 ساعته به نرم افزار معاملات خودکار نیاز دارید.
برای موفقیت در فارکس باید نتیجه بازار را به طور دقیق پیش بینی کنم.

متأسفانه، هیچ روش علمی وجود ندارد تا بتوانیم با استفاده از آن، 100% اوضاع بازار را پیشبینی کنیم. اگر نرخ دقیق ارز از قبل، به صورت دقیق قابل پیشبینی باشد، هیچ بازار مبادلات ارزی شکل نمی گرفت. انجام معاملات هیچ گاه با قطعیت صورت نمی گیرد به همین دلیل باید برپایه احتمالات حرکت کرد.
معامله گران جدید تمایل دارند تا معاملات خود را برپایه شانس انجام دهند به همین دلیل، روابط و نسبت های سود و زیان از اولین مسائلی است که به آن توجه می کنند.

بسیاری از اوقات، فکر می کنید که برای موفقیت در معاملات فارکس نیاز به استفاده از یک استراتژی بسیار پیچیده دارید. چنین طرز تفکری تنها افسانه ای است که توسط بازاریابان آنلاین، رواج داده می شود.
اصلی ترین نیاز برای موفقیت در فارکس انضباط شخصی و مدیریت سرمایه است، در این میان، بسیاری از معامله گران به طور مداوم با استراتژی های ساده و قدیمی خود، سود مناسبی کسب می کنند.

برای کسب درآمد در فارکس باید سرمایه اولیه زیادی داشته باشید

سرمایه گذاری بزرگ به شما در فارکس کمک نمی کند. برای انجام معاملات با ارزهای گوناگون، نیازی به پول زیادی ندارید. همچنین، با استفاده از پول زیاد، نمی توانید نرخ سفارشات خود را تغییر دهید. توجه داشته باشید که می توانید با استفاده از لوریجی که توسط بروکر ارئه می شود، تنها با سرمایه کمی، معاملات خود را انجام دهید.

فارکس، بازاری پرریسک است

می توان گفت که این بازار با ریسک زیادی همراه است. توانایی استفاده از لوریج یا خرید 100 برابر بیش از توانایی مالیتان و نوسانات زیاد یا سرعت بسیار زیاد تغییرات قیمت در هر دقیقه برای هر معامله گری به معنای مواجه شدن با ضرر است.

به شما توصیه می کنیم که قبل از ورود به بازار، آن را خوب بشناسید، از پلتفرم معاملاتی بروکر پیروی کنید و براساس محدودیت ضرر خود در طول یک روز، یک هفته و یا ماه حرکت کنید.

فعالیت قانونی فارکس

هرکسی می تواند به صورت قانونی و با استفاده از مکانیزمی ساده از طریق یک بروکر به بازار فارکس دسترسی پیدا کند. بنابراین به شما توصیه می کنیم تا در بروکرهای شناخته شده حساب باز کنید و از کانال های رسمی برای واریز پول به حساب معاملاتی خود استفاده کنید.

لازم نیست از بازار فارکس بترسید

چرا با وجود قابل پیشبینی بودن فارکس، برخی از معامله گران نمی توانند در این بازار سود مناسبی را کسب کنند؟ در این مرحله روانشناسی در معاملات مطرح می شود.
معامله گر نباید از ضرر در این بازار هراسی داشته باشد و به دلیل غیرقابل اجرا بودن معاملات خود،دچار ناامیدی شود. فاکتورهای حقایق و دروغ‌های معامله‌گری زیادی در زمینه روانشناسی معاملات مطرح می شوند که تقریباً در تمامی افراد موضوع ترس، نقش غالبی در انجام معاملات خواهد داشت. از بازارهای مالی هراسی نداشته باشید، تنها به قوانین آنها احترام بگذارید.

کسب تجربه و دانش معامله گران را تبدیل به افرادی می کند که بتوانند کنترل بهتری روی ذهن خود داشته باشند و با آمادگی بیشتری در بازار معاملات قدم بردارند. شما می توانید درآمد خوبی داشته باشید اما آیا می توانید ضرر را نیز تحمل کنید؟

برای مثال، اگر اکانت جدیدی را با موجودی 10 هزار دلار نزد بروکری باز کنید که به شما اجازه می دهد 30 برابر موجودی خود، ارز بخرید، می توانید 200 هزار یورو را به ازای قیمت هر یورو برابر با 1.20 دلار خریداری کنید و در حقایق و دروغ‌های معامله‌گری مجموع سرمایه خود را به 240 هزار دلار برسانید.

در این شرایط دو سناریوی ممکن است رخ دهد:

  • قیمت یورو تا 1.30 دلار افزایش پیدا کند، در این صورت به ازای هر یورو خریداری شده، 0.1 دلار به شما سود تعلق می گیرد، با این حساب در انتها به شما 10 هزار دلار به عنوان سود تعلق می گیرد.
  • قیمت یورو به 1.15 دلار کاهش یابد. این قسمتی از سناریویی است که هیچ یک از معامله گران آن را دوست ندارند و معمولاً برای تازه واردان اتفاق می افتد.
    در این روند، شما 5 هزار دلار از دست می دهید. اگر بخواهید برای جبران ضرر خود، دوباره وارد بازی شوید، ممکن است با ضرر دیگری رو به رو شوید و در انتها کل دارایی خود را از دست بدهید.

چنین سناریویی در بازار فارکس به صورت معمول اتفاق می افتد. در این مرحله نقش آمادگی و آگاهی در معاملات، انتخاب استاپ لاس و به کارگیری استراتژی مناسب برای محدود کردن ضررها بسیار پررنگ می شود.

روانشناسی معامله گری | روانشناسی معاملات در بازار فارکس

روانشناسی معامله گری - روانشناسی معاملات در بازار فارکس

روانشناسی معامله گری اغلب توسط تریدرهای تازه کار نادیده گرفته می شود، اما این موضوع بخش مهمی از مهارت یک معامله گر حرفه ای را تشکیل می دهد. تجارت آفرین مکان مناسبی برای یادگیری نحوه مدیریت احساسات و تقویت روانشناسی معامله گری است. ما قبلاً فراز و نشیب ها را تجربه کرده ایم، بنابراین شما مجبور نیستید دوباره با آنها روبرو شوید.

روانشناسی معامله گری چیست؟

روانشناسی معامله گری اصطلاحی گسترده است که شامل تمام عواطف و احساساتی است که یک معامله گر معمولی هنگام معامله با آنها روبرو می شود. برخی از این احساسات مفید هستند و باید آنها را در آغوش گرفت در حالی که برخی دیگر مانند ترس، حرص، عصبانیت و اضطراب باید مهار شوند. روانشناسی معاملات پیچیده است و برای تسلط کامل به زمان نیاز دارد.

در واقعیت، بسیاری از معامله گران بیشتر از جنبه های مثبت، اثرات منفی روانشناسی معاملات را تجربه می کنند. به عنوان نمونه میتوان به بستن معاملات زیانده پیش از موعد اشاره کرد، زیرا در اینجا ترس از دست دادن افزایش می یابد، یا زمانی که ترس به حرص و طمع تبدیل می شود و میزان پوزیشن در یک معامله زیانده دو برابر می شود.

یکی از اشتباه ترین احساسات رایج در بازارهای مالی، ترس از جا ماندن یا به قول معروف FOMO است. قیمت های اوج معامله گران را ترغیب می کند تا اقدام به خرید کنند، و زمانی که بازار معکوس می شود و در جهت مخالف حرکت می کند، منجر به استرس عاطفی شدید آنها می شود.

معامله‌گرانی که موفق می‌شوند از جنبه‌های مثبت روانشناسی معامله گری بهره ببرند، در موقعیت بهتری برای کنترل نوسانات بازارهای مالی قرار دارند و میتوانند تبدیل به معامله‌گر بهتری شوند.

مبانی روانشناسی معامله گری

مدیریت احساسات

ترس، طمع، هیجان، اعتماد به نفس کاذب و عصبی بودن، همه احساسات معمولی هستند که توسط معامله گران در برخی مواقع تجربه می شوند. مدیریت احساسات در معامله گری می تواند تفاوت بین رشد روزافزون حساب یا از دست دادن تمام سرمایه را بارز نماید.

درک FOMO (ترس از جاماندن)

معامله گران باید FOMO یا “ترس از جا ماندن” را به محض ظهور شناسایی و سرکوب کنند. باوجود اینکه که این کار آسان نیست، ولی معامله گران باید به خاطر داشته باشند که همیشه معاملات دیگری وجود خواهد داشت که می توانند وارد آنها شوند. همچنین نباید فراموش کنند که فقط باید با سرمایه ای که می توانند با از دست دادن آن کنار بیایند معامله کنند.

ترس از جاماندن در روانشناسی معامله گری - روانشناسی معاملات

اجتناب از اشتباهات معاملاتی

در حالی که همه معامله گران بدون توجه به تجربه و پیشینه خود اشتباه می کنند، درک منطق ودلیل پشت این اشتباهات میتواند اثر مرکب آنها را محدود کند. برخی از اشتباهات رایج معاملاتی عبارتند از: معامله در بازارهای متعدد، اندازه نامناسب معاملات و لوریج بیش از حد.

غلبه بر طمع

طمع یکی از رایج ترین احساسات در میان معامله گران است و به همین دلیل سزاوار توجه ویژه است. هنگامی که حرص و طمع بر منطق غلبه می کند، معامله گران معاملات بازنده را دو برابر میکنند یا از لوریج بیش از حد برای جبران ضررهای قبلی استفاده میکنند. در حالی که گفتن آن آسان تر از انجام آن است، ولی برای معامله گران بسیار مهم است که بدانند چگونه طمع را هنگام معامله کنترل کنند.

اهمیت تداوم در معامله گری

معامله گران جدید اغلب تمایل دارند در هر زمان و هر کجا که وارد بازار می شوند به دنبال فرصت ها بگردند و بدون توجه به تفاوت های ذاتی در این بازارها، به سمت معامله در بازارهای مختلف سوق پیدا کنند. بدون یک استراتژی خوب که بر تعداد معدودی از بازارها حقایق و دروغ‌های معامله‌گری متمرکز باشد، معامله گران باید انتظار مشاهده نتایج متناقض را داشته باشند. برای حل این مشکل باید یاد بگیرید که چگونه به طور مداوم معامله کنید.

نادیده گرفتن افسانه های معاملاتی

ما به عنوان انسان اغلب تحت تأثیر آنچه می شنویم قرار می گیریم. این موضوع در معامله گری نیز تفاوتی ندارد. شایعات زیادی در مورد معاملات وجود دارد مانند: معامله گران برای موفقیت حقایق و دروغ‌های معامله‌گری باید حساب بزرگی داشته باشند یا اینکه برای سودآوری، معامله گران باید در بیشتر معاملات برنده شوند. این افسانه های معاملاتی اغلب می توانند به یک مانع ذهنی تبدیل شوند و افراد را از معامله باز می دارند.

برای کشف حقایق و دروغ های معاملات فارکس باید یادگیری فارکس را جدی بگیرید تا با حقایق این بازار آشنا شوید.

اجرای مدیریت ریسک

اهمیت مدیریت ریسک موثر را نمی توان به هیچ وجه نادیده گرفت. مزایای روانشناختی مدیریت ریسک بی پایان است. توانایی تعیین کسب سود و توقف ضرر، به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا نفس راحتی بکشند، زیرا درک می‌کنند که چقدر حاضرند برای رسیدن به هدف معاملاتی خود ریسک کنند. جنبه دیگر مدیریت ریسک شامل اندازه پوزیشن ها و مزایای روانی آن است.

چگونه ذهنیت یک معامله گر موفق را داشته باشیم

در حالی که تفاوت های ظریف زیادی وجود دارد که به موفقیت معامله گران حرفه ای کمک می کند، چند رویکرد رایج وجود دارد که معامله گران در همه سطوح می توانند به طور مداوم در استراتژی معاملاتی خاص خود پیاده کنند.

1) هر روز نگرش مثبت را به بازارها بیاورید. این ممکن است بدیهی به نظر برسد، اما در واقعیت، حفظ نگرش مثبت هنگام سفته بازی در بازار فارکس، به خصوص پس از یک دوره زیان های متوالی، دشوار است. یک نگرش مثبت، ذهن شما را از افکار منفی که مانع از انجام معاملات جدید می شوند، دور نگه می دارد.

2) نفس (ego) خود را کنار بگذارید. بپذیرید که قرار است در معاملات اشتباه انجام دهید و حتی ممکن است معاملات زیانده بیشتری نسبت به معاملات سودده داشته باشید. این ممکن است خبر بدی به نظر برسد، اما با نظم و انضباط و مدیریت ریسک محتاطانه، هنوز هم می‌توان وزن معاملات سودده را از وزن معاملات زیانده بیشتر کرد و در نهایت ارزش حساب را افزایش داد.

3) به خاطر معامله، معامله نکنید. شما فقط می توانید آنچه را که بازار به شما می دهد، بگیرید. بعضی روزها ممکن است پانزده معامله انجام دهید و در موارد دیگر ممکن است یک معامله را برای دو هفته انجام ندهید. همه چیز بستگی دارد که در بازار چه اتفاقی می افتد و اینکه آیا معاملات مناسب- که با استراتژی شما همسو هستند – در بازار ظاهر می شوند یا خیر.

4) ناامید نشوید. این ممکن است شبیه به نکته اول به حقایق و دروغ‌های معامله‌گری نظر برسد اما در واقع با افکار منفی ترک کلی معاملات سروکار دارد. بسیاری از مردم ورود به بازار فارکس را به عنوان یک طرح سریع ثروتمند شدن می بینند، در حالی که در واقع، بیشتر یک سفر پر ریسک در دنیای معاملات است. انتظار سریع ثروتمند شدن اغلب منجر به ناامیدی و بی حوصلگی می شود. به یاد داشته باشید که منظم بمانید و در مسیر باقی بمانید و به معاملات به عنوان یک سفر نگاه کنید.

ابزارها و تکنیک های روانشناسی معاملات

در تجارت آفرین ما یک کتابخانه کامل از محتوای اختصاصی آموزش فارکس داریم. برای کار روی موضوعات زیر کمی وقت بگذارید:

  • تمام ویدئوهای آموزش رایگان فارکس تجارت آفرین را تماشا کنید.
  • کار خود را با حساب آزمایشی شروع کنید و تفاوت بین حساب آزمایشی و واقعی فارکس را درک کنید.
  • این 5 نکته مهم برای موفقیت در بازار فارکس را جدی بگیرید.
  • با یادگیری روش های سفارش گذاری ضررهای خود را محدود کنید.

سئوالات متداول

مفهوم روانشناسی معامله گری چیست؟

روانشناسی معامله گری اصطلاحی گسترده است که شامل تمام عواطف و احساساتی است که یک معامله گر معمولی هنگام معامله با آنها روبرو می شود. برخی از این احساسات مفید هستند و باید آنها را در آغوش گرفت در حالی که برخی دیگر مانند ترس، حرص، عصبانیت و اضطراب باید مهار شوند.

FOMO در روانشاسی معاملات به چه معناست ؟

FOMO یا Fear Of Missing Out به معنی ترس از جاماندن است. این احساسات زمانی در یک معامله گر بوجود می آید که احساس میکند در حال عقب ماندن از دیگران در یک معامله است. این عامل روانشناسی از جمله عوامل منفی در تریدینگ بشمار میرود.

چگونه مدیریت ریسک را در بازار فارکس اجرا کنیم ؟

مدیریت ریسک یا مدیریت سرمایه یکی از مهمترین عوامل برای موفقیت در بازار فارکس است. در تجارت آفرین ما یک کتابخانه کامل از محتوای اختصاصی مربوط با یادگیری فارکس داریم که با خواندن آنها میتوانید روش های مدیریت ریسک را بیاموزید.

حقیقت یا دروغ فارکس؛ آنچه باید درمورد بازار ارزهای خارجی بدانید

معامله‌گران در شروع کار در بازارهای جهانی، با انبوهی از اطلاعات روبرو می‌شوند و توانایی آنها در تمیز میان اطلاعات واقعی و دروغ‌ها می‌تواند در موفقیت و شکست آنها تاثیرگذار باشد. آیا باید در هر معامله ۱ درصد از حساب خود را ریسک کنند یا ۵ درصد؟ آیا RSI بهتر حقایق و دروغ‌های معامله‌گری از استوکاستیک است؟ آیا بیت کوین واقعا ذخیره قابل اعتمادی است؟ مسلما برخی از چنین موضوعاتی همچنان محل بحث هستند اما در اینجا قصد داریم بعضی از گزاره‌های دروغ و مبهم را به شما نشان دهیم تا بتوانید با دیدی وسیع‌تر در این بازار سرمایه‌گذاری کنید.


حقیقت یا دروغ: معامله‌گران به یک پیش‌زمینه در امور مالی نیاز دارند.

«معامله‌گری ارتباط چندانی با امور مالی ندارد. معامله‌گری بیشتر به کشف روابط میان متغیرها وابسته است» پاول رابینسون

پیش‌زمینه در امور مالی می‌تواند به شما در درک نحوه کار فارکس و سایر بازارها کمک کند. با این حال، مهارت‌های ریاضی، مهندسی و علوم دشوار (شیمی، فیزیک و ریاضی) می‌تواند به شما در تجزیه و تحلیل عوامل اقتصادی و الگوهای نموداری کمک کند. مهم نیست که چقدر از بازارهای مالی آگاهی دارید، اگر نتوانید به سرعت و به صورت متمرکز داده‌های جدید را پردازش کنید، همان بازارهایی که فکر می‌کردید به خوبی می‌شناسید، شما را نابود می‌کنند.
پاسخ: دروغ
نکته: برای آماده شدن در مسیر معامله‌گری، به جای تمرکز بر دانش مالی، بر توسعه مهارت‌های تحلیلی خود تمرکز کنید.

حقیقت یا دروغ: معامله‌گری آسان است

«معامله‌گری قطعا آسان است، اما سودآوری سخت است» پیتر هنکس

معامله‌گری مانند اداره یک کسب و کار است. برای موفقیت باید از اشتباهات درس بگیرید و قوانینی برای حفاظت از سرمایه خود در نظر داشته باشید. مانند یک کسب و کار، داشتن استراتژی‌های مناسب برای شرایط مختلف بازار بسیار مهم است. راه‌اندازی کسب و کار آسان است همانطور که معامله‌گری آسان است. اما قسمت سخت آن موفقیت و کسب درآمد است.
پاسخ: حقیقت
نکته: اگر معاملات اولیه شما به خوبی پیش برود، شاید به نظر برسد که سودآوری نیز اسان است اما سودآوری در بلند مدت موضوع دیگری است. با مطالعه بر روی معاملات خود، استفاده از حجم مناسب، تنظیم حد ضرر و تسلط بر احساسات خود، معامله‌گری را برای خود آسان‌تر کنید.

حقیقت یا دروغ: نمی‌توانید با یک حساب معاملاتی کوچک موفق شوید

«بازده ۲۰ درصدی فارغ از اندازه حساب، بازده ۲۰ درصد است» پاول رابینسون

آیا با یک حساب معاملاتی کوچک می‌توانید موفق شوید؟ این به تعریف شما از موفقیت بستگی دارد. یک حساب معاملاتی باید به اندازه کافی بزرگ باشد تا بتواند پارامترهای مناسب ریسک را در خود جای دهد. اما موفقیت نسبی است. نرخ بازده بالا بر اساس درصد است نه مبلغ پولی که بدست می‌آید.
به عنوان مثال، بازده ۲۰ درصد بدون درنظر گرفتن اندازه حساب، باز هم یک بازده ۲۰ درصد است. اگر این بازده هنگامی که به پول نقد محاسبه می‌شود، به اندازه کافی زیاد نباشد، ممکن است انگیزه شما به عنوان یک معامله‌گر کاهش پیدا کند.
پاسخ: بستگی دارد.
نکته: اندازه حساب شما به اهداف و موفقیت‌های قبلی شما بستگی دارد. به طور طبیعی، معامله‌گران با تجربه حساب بزرگتری دارند، اما شما برای شروع می‌توانید روی درصد بازدهی خود تمرکز کنید.

حقیقت یا دروغ: یک معامله‌گر برای سودآوری باید اکثر معاملات خود را با موفقیت ببندد

«به کیفیت معاملات فکر کنید نه کمیت آن» نیک کاولی

تعداد معاملات موفق در سودآوری نهایی نقشی ندارد. معامله‌گران موفق صرفا سود بیشتری در معاملات موفق خود کسب می‌کنند.
اگر شما ۵ معامله را با موفقیت پشت سر بگذارید و ۵ هزار دلار سود کسب کنید اما یک معامله را ۶ هزار دلار زیان ببندید، بازدهی کلی شما منفی خواهد بود. معامله‌گران سودآور نسبت ریسک به ریوارد مناسبی برای معاملات خود تعیین می‌کنند تا در نهایت بیش از آنکه ضرر دیده باشند، سود کسب کنند.
تصور کنید یک معامله‌گر نسبت ریسک به ریوارد خود حقایق و دروغ‌های معامله‌گری را ۱:۲ قرار دهد. این معامله‌گر اگر پنج معامله انجام دهد و در سه مورد از آنها ضرر کند باز هم در مجموع سود کرده است. (اگر حد ضرر خود را روی ۵۰۰ دلار و حد سود خود را روی ۱۰۰۰ دلار قرار دهد، با از دست دادن سه معامله ۱۵۰۰ دلار از دست می‌دهد اما با موفقیت در دو معامله دیگر ۲۰۰۰ دلار کسب می‌کند) از شکست در معاملات خود نترسید، اگر روند کار شما درست و اصولی باشد، یک معامله موفق می‌تواند شکست‌های شما را جبران کند.
پاسخ: دروغ
نکته: بسیاری از معامله‌گران موفق بیشتر از آنکه معاملات خود را با سود پشت سر بگذارند، آنها را با ضرر می‌بندند اما این اتفاق مشکلی برای آنها پیش نمی‌آورد. تمرکز خود را بر روی معاملات سودآور بگذارید و نگران معاملات از دست رفته نباشید.

حقیقت یا دروغ: شما باید مدت زمان زیادی برای نظارت بر معاملات خود صرف کنید.

«اگر زمان زیادی را به نظارت بر روی معاملات خود اختصاص دهید، ممکن است با وسوسه برای اقدام عجولانه ضرر کنید» پاول رابینسون

اینکه چقدر وقت خود را صرف معامله و نظرات بر معاملات خود می‌کنید، به سبک معاملاتی شما بستگی دارد. به عنوان مثال، کسانی که از استراتژی اسکالپینگ استفاده می‌کنند، روزانه تعداد زیادی معامله انجام می دهند. این افراد در بازه‌های زمانی کوتاه مدت معامله می‌کنند و مجبورند به معاملات خود نظارت داشته باشند.
با این حال، معامله‌گران پوزیشن نیازی به صرف زمان زیاد برای نظارت بر روی معاملات خود ندارند چرا که ممکن است معاملات آنها هفته‌ها، ماه‌ها و حتی بیشتر طول بکشد. برای این معامله‌گران نوسانات کوتاه مدت اهمیت چندانی ندارد.
پاسخ: بستگی دارد.
نکته: از خود بپرسید چه نوع معامله‌گری هستید. بازه‌های زمانی کوتاه مدت‌تر به نظارت و تجزیه‌و تحلیل دائمی نیاز دارد. اما اگر از رویکردی با استرس کمتر و ارامش بیشتر طرفداری می‌کنید بهتر است به دنبال معامله‌گری پوزیشن بروید.

حقیقت یا دروغ: یک حد ضرر قطعی بهتر از یک حد ضرر ذهنی است

«معامله‌گران بی‌پروا از حد ضرر ذهنی استفاده می‌کنند و معامله‌گران منضیط از حد ضرر قطعی» نیک کاولی

برخی از معامله‌گران طرفدار حد ضرر ذهنی هستند. این افراد به جای تعیین یک حد ضرر مشخص، به صورت ذهنی نقطه خروج را مشخص می‌کنند. مشکل اینجاست که ممکن است حد ضرر ذهنی افراد را دچار دلهره کند و از آن مهم‌تر وقتی که جهت بازار تغییر کرد، فرد راضی به خروج از معامله خود نشود.
اما حد ضرر ثابت و قطعی جایی برای اما و اگر باقی نمی‌گذارد. هنگامی که قیمت به آن نقطه رسید معامله بسته می‌شود. استفاده از مدیریت ریسک مناسب و حد ضرر قطعی می‌تواند فرد را به سودآوری نزدیک کند.
پاسخ: حقیقت
نکته: تخطی از حد ضرر بسیار آسان است. هنگامی بازار مطابق میل شما پیش می‌رود همه چیز خوب به نظر می‌رسد؛ اما باید خود را دربرابر برگشت بازار بیمه کنید.

حقیقت یا دروغ: موفقیت در بازارهای مالی با معامله ابزاری که کمترین اسپرد را دارند، حاصل می‌شود.

«موقعیت‌های معامله‌گری خوب باید آنقدر پتانسیل سودآوری داشته باشند که اسپردهای بزرگ تعیین کننده موفقیت یا شکست معامله نباشد» پاول رابینسون

اسپردها هزینه اولیه معامله را نشان می‌دهند اما در انتخاب نوع بازار عامل نهایی نیستند. ممکن است دارایی‌هایی را پیدا کنید که اسپرد بالایی داشته باشند اما به خاطر نوسانات زیاد، فرصت فوق العاده‌ای برای معامله فراهم کنند. از طرف دیگر ممکن است یک دارایی نقدینگی بالا و اسپرد پایینی داشته باشد اما موقعیت مناسبی برای معامله فراهم نکند. تصمیمات معامله‌گری شما باید با شرایط بازار تطبیق داشته باشد نه اندازه اسپرد.

پاسخ: دروغ
نکته: اسپرد می‌تواند هزینه قابل توجهی برای معامله‌گران به همراه داشته باشد اما اجازه ندهیم که این عامل تنها عامل برای انتخاب بازار مورد معامله شما باشد.

حقیقت یا دروغ: تخصص در تحلیل اقتصادی مهم است

«تحلیل اقتصادی تنها بخشی از معامله‌گری است. تجزیه و تحلیل اقتصادی و تکنیکال در کنار هم قرار دارند» دیوید سانگ

تحلیل اقتصادی به معامله‌گران کمک می‌کند دیدگاه وسیع‌تری نسبت به بازار داشته باشند. دانش دقیق در مورد نیروهای فاندامنتال اقتصاد، صنایع و شرکت‌ها معامله‌گر را قادر می‌سازد تحولات آتی و قیمت‌ها را پیش‌بینی کند. این رویکرد با رویکرد تکنیکال متقاوت است که به شناسایی سطوح اصلی قیمت و الگوهای تاریخی می‌پردازد و از طریق این سطوح، نقطه ورود و خروج را به معامله‌گر نشان می‌دهد.
درست است که بگوییم تخصص در تحلیل اقتصادی مهم است. اما تخصص در زمینه تکنیکال نیز بسیار مهم است. بسیاری از معامله‌گران موفق به دنبال این هستند تا بتوانند تحلیل فاندامنتال و تکنیکال را با یکدیگر ترکیب کنند تا بتوانند دیدگاه دقیق‌تری نسبت به داده‌ها به دست آورند.
پاسخ: حقیقت
نکته: شاید تدوین یک استراتژی ترکیبی از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال ارزشمند باشد.

حقیقت یا دروغ: معامله‌گری بر اساس اخبار بهترین فرصت‌ها را فراهم می‌کند

«درک تم کلی اقتصاد می‌تواند بسیار سودمندتر از صرفا معامله بر اساس اخبار باشد.» پاول رابینسون

اخبار می‌تواند حرکات بزرگی در بازار ایجاد کند؛ اما این بدان معنا نیست که معامله بر اساس اخبار منجر به بهترین فرصت‌ها می‌شود. به عنوان مثال، نوسانات در هنگام انتشار اخبار مهم باعث افزایش اسپرد می‌شود که در نتیجه هزینه معاملات را نیز بالا می‌برند. همچنین ممکن است با درک اشتباه از تاثیر اخبار بر روی بازار، موجب افزایش زیان معامله‌گران شود.
پاسخ: دروغ
نکته: معامله بر اساس اخبار اگرچه یک کار مُد روز است اما حرکات بازار در زمان انتشار آمار اصلی قابل پیش‌بینی نیست. در هنگام نوسانات زیاد بهتر است از بازار دور باشید.

حقیقت یا دروغ: مدیریت احساسات در زمان معامله‌گری حیاتی است

«می‌توان بدون سرکوب احساسات مثبت، احساسات منفی مانند ترس و حرص را کنترل کرد» پاول رابینسون

حذف احساسات از معامله‌گری تلاشی بیهوده است. این کار می‌تواند بیشتر از اینکه به نفع معامله‌گر باشد، با افزایش تعارضات داخلی، به ضرر وی تمام شود. مدیریت احساسات روشی بهتر برای مقابله با چنین احساساتی است. شما احساساتی منفی مانند حرص و ترس دارید که با مدیریت آنها می‌توانید نتایج بهتری بگیرید.
پاسخ: حقیقت
نکته: حتی باتجربه‌ترین معامله‌گران نیز در گرماگرم نوسانات بازار احساساتی می‌شوند. اینکه چگونه می‌توانید احساسات خود را کنترل کنید و چقدر در این کار موفق عمل می‌کنید، تفاوت‌ها را رقم می‌زند.

کتاب معامله‌ گری مخالف ‌تحلیل‌ گری

تحلیل‌ گری و معامله‌ گری بازار سرمایه شغلی بسیار جذاب و پول ساز است. اما رسیدن به سطحی که بتوانید استقلال و ثروت یک معامله گر حرفه‌ای را داشته باشید راه طولانی و سختی در پیش دارید. خواندن کتاب معامله گری مسیر را برای شما بسیار کوتاه تر خواهد کرد.

آموزش سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی و بورس

سفری کوتاه به مطالب کتاب

آموزش سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی و بورس

در فصل اول ، به شما ثابت می‌کنم تمام روش‌هایی که تابه‌حال شناخته­ اید، غیر از ورشکستگی برای شما هدیه‌ای به ارمغان نخواهند آورد و در ادامه روش price action بومی‌شده با بازارهای ایران را معرفی می‌کنم.

در فصل دوم به‌صورت بسیار حرفه‌ای به مدیریت سرمایه در معاملات می‌پردازم که ضامن بقای شما در مسیر تبدیل‌شدن به معامله‌گر حرفه‌ای است و نیز ثابت می‌کنم با یک مدیریت سرمایه حرفه‌ای روز باخت دارید ولی هرگز روز ورشکستگی نخواهید داشت.

در فصل سوم، به مدیریت ریسک می‌پردازم. در این فصل ابتدا روش‌های کلاسیکِ چارت خوانی را به شما معرفی می‌کنم و مدیریت ریسک را از بعد شرایط بازیگران بازار، موقعیت روند و حجم معاملات، بررسی می‌کنم.

در فصل چهارم ، به شناخت بازیگران بازار می‌پردازم و نشان می‌دهم روش‌های کلاسیک، کارایی معنی‌داری برای معامله‌گر ندارند و طبق شناخت بازیگران بازار روش داینامیک (روش میداس‌سرمایه) را معرفی می‌کنم.

در فصل پنجم ، به ساخت سیستمی معاملاتی می‌پردازم که برگرفته از روش، مدیریت سرمایه، مدیریت ریسک و شناخت بازیگران بازار است.

در فصل ششم ، به روانشناسی معامله گری می‌پردازم و مواردی را برای شما شفاف خواهم کرد که چالش بسیاری از معامله گران شکست‌خورده است؛ که اگر این موارد برای آن‌ها هم شفاف می‌شد، هرگز ورشکسته نمی‌شدند.

این کتاب انقلابی در معامله‌گری است؛ تا جایی که مطالب آن را در هیچ کتابی پیدا نخواهید کرد؛ زیرا تمام مطالب کتاب معامله گری برگرفته از تجربه شخصی من در طول دوران کاری­ ام درزمینه معامله‌گری، تحلیل گری و مشاوره سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی است.

من به شما توصیه می‌کنم کتاب را چندین بار و در چند بازه زمانی نسبتاً طولانی بخوانید.به شما قول می‌دهم در هر بار مطالعه، موارد بیشتری را درک می‌کنید و هر بار از مطالب جدیدی که در هنگام معاملات واقعی خود با آن مواجه شده­اید، شگفت‌زده خواهید شد؛ زیرا مطالب این کتاب را باید در بازار واقعی درک کنید؛ به‌طوری‌که امکان دارد نکته‌ای را در این کتاب خوانده باشید ولی به دلیل اینکه فرصت تجربه آن را در بازار واقعی نداشته­اید از آن راحت گذر کرده‌اید، ولی شاید همان نکته تنها راه نجات شما باشد.

آموزش سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی و بورس

کتاب معامله‌ گری مخالف ‌تحلیل‌ گری برای چه کسانی نوشته‌شده است

آموزش سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی و بورس

  • عاشق معامله‌گری هستند.
  • به هر دلیلی نتوانسته‌اند به نتایج مطلوب خود دست یابند و ضررهای سنگینی کرده­اند، چه از بعد مالی، چه زمانی و چه روحی.
  • از رفتن به کلاس‌ها و دوره‌های گوناگون خسته شده‌اند.
  • از آزمودن روش‌ها و ابزارهای گوناگون به ستوه آمده‌اند.
  • تصمیم خود را گرفته‌اند که با این کار به آرزوهای خود تحقق بخشند.
  • می‌خواهند از خود انسان بهتری بسازند.

آموزش سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی و بورس

کتاب معامله گری برای چه کسانی نوشته‌نشده است

آموزش سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی و بورس

  • برای کسانی که عاشق معامله‌گری نیستند.
  • هیچ اطلاعاتی از بازارهای مالی و شغل معامله‌گری ندارند.
  • این کار را نوعی تفریح می‌پندارند، نه یک تجارت.
  • کسانی که پذیرش قبول اشتباه خود را ندارند و به هر دلیل حاضر نیستند تفکرات اشتباه خود را عوض کنند حتی به قیمت ورشکسته شدن.
  • کسانی که اعتقادی به شنیدن تجارب افراد حرفه‌ای ندارند.
  • کسانی که رؤیای ثروتمند شدن ندارند.

آموزش سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی و بورس

چرا من خود را شایسته می‌دانم که این مطالب را برای شما بنویسم

آموزش سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی و بورس

من در طی یک دهه، سیستم‌های بسیار زیادی را، برگرفته از سبک‌ها و ابزارهای متفاوت تکنیکالی و فاندمنتالی، خلق کرده و طبق آن با حجم سرمایه بالا در بازار واقعی معامله کرده‌ام. در چند سال اول به سیستم شخصی خودم دست‌یافتم که خروجی آن عملکرد من را ثابت می‌کند و نتایج آن در وب‌سایت ما قابل‌مشاهده است. ( میداس سرمایه )از وقتی‌ به کار تدریس در این حوزه علاقه‌مند شدم، به معامله­ گران زیادی مشاوره داده‌ام که زیان ­ده بوده یا از عملکرد فعلی خود راضی نبوده‌اند. پس از مدتی، تجربه به من ثابت کرد که عمده مشکلات این افراد حول چند محور اصلی می‌چرخد که به شرح زیر است:

  1. بازار مناسبی را برای معامله کردن انتخاب نکرده‌اند.
  2. روشی شخصی برای خود خلق نکرده‌اند.
  3. مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه مناسبی ندارند.
  4. روانشناسی قوی در معامله‌ گری ندارند.
  5. بیشتر به دنبال سوددهی زیاد و کوتاه‌مدت هستند تا درآمد مستمر و پایدار.
  6. سطح انتظار مشخصی از سوددهی در بازار ندارند.
  7. انتظاراتی نامعقول و غیرواقعی از معامله‌ گری دارند.

با توجه به شناخت من از بازارهای مالی و درک مشکلات بنیادین معامله‌گرانی که در این مسیر به هر دلیلی شکست‌خورده‌اند، توانستم به افراد زیادی در این راه کمک کنم و آن‌ها را به بلوغ معامله‌ گری و مالی برسانم. به همین دلیل خود را شایسته می­دانم که تجربیاتم را از طریق این کتاب در اختیار شما قرار دهم.

آموزش سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی و بورس

چرا کتاب معامله‌ گری مخالف ‌تحلیل‌ گری را نوشتم؟

آموزش سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی و بورس

من در چند سالِ ابتدای کارم هزینه فرصت و هزینه مالی بسیار زیادی را متحمل شده‌ام و امیدوارم با نوشتن کتاب معامله گری، شمارا از گرفتار شدن در سراب­های معامله‌گری بازدارم؛ اتفاقی که برای بیشتر افرادی که در این حوزه گام برمی‌دارند می‌افتد. من به شما قول می‌دهم با خواندن این کتاب، بهایی که من پرداخته‌ام را شما نخواهید پرداخت و برای تبدیل‌شدن به یک معامله‌گر حرفه‌ای، مسیر هموارتری خواهید داشت. در اکثر کتاب‌ها و آموزشگاه‌های بورسی، با آموزش روش‌های تکنیکال و فاندمنتال به دانشجو القا می‌کنند که او یک تحلیل‌گر و معامله‌گر حرفه‌ای است و او را در دریای بازارهای مالی رها کرده و توهمات زیر را در ذهن وی ایجاد می‌کنند: تفاوت بورس و فرابورس چیست؟ و عرضه اولیه سهام این مقاله را بخوانید.

  • کار فعلی خود را ترک می‌کند.
  • آینده خود را بر اساس موفقیت سریع در بازارهای مالی برنامه‌ریزی می‌کند.
  • از خود انتظار خروجی حقایق و دروغ‌های معامله‌گری یک معامله‌گر حرفه‌ای باسابقه را دارد.
  • مسیر درست معامله‌گری را پله‌پله طی نمی‌کند.

و نتیجه این توهمات، موارد زیر است:

  • معاملات زیان­ده و مخارج شخصی، تمام سرمایه‌شان را به آتش می‌کشد.
  • زندگی شخصی و خانوادگی آن‌ها دچار مشکل می‌شود.
  • از بازارهای مالی اخراج شده و هرگز معامله‌گر حرفه‌ای نمی‌شوند.

دانشجویی که با امیدی فراوان، برای رسیدن به آرزوهای خود وارد دنیای معامله ­گری شده، خیلی زود با ناامیدی و نفرت فراوان، بازارهای مالی را ترک می‌کند.

اکثر کتاب‌ها و آموزشگاه‌ها، بر اساس ابزارهای تکنیکالی، سبک‌های تکنیکال و تفکرات فاندمنتالی که بیش از ۷۰ سال پیش خلق‌شده و اینک هیچ‌گونه برتری به معامله‌گر نمی‌دهند، روشی معرفی می‌کنند و نهایتاً با ارائه پلن مدیریت ریسک و سرمایه ‌ای که به‌احتمال بسیار بالا با هر بازاری سازگاری ندارد، آموزش‌های خود را به پایان می‌رسانند و معامله‌گر را در دریای خروشان بازارهای مالی رها می‌کنند.

در کتاب معامله گری به شما ثابت می‌کنم که باید بر اساس شناخت بازیگران هر بازار روشی کارا خلق کرد و بعد آن را به سبک‌های متفاوتی درگذشته بازار به‌دفعات چک کرد و بر اساس کارنامه کاری به‌دست‌آمده، یک مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه حرفه‌ای طراحی کرد.

درنهایت نیز با یک روانشناسی قوی به آن‌ها وفادار ماند. تازه در این مرحله معامله­گر می­تواند با سرمایه کامل خود وارد بازارهای مالی شود. تجربه نزدیک به یک دهه در بازارهای مالی به من ثابت کرد که توجه به شناخت بازیگران بازار می‌تواند معامله‌گر را به درجه حرفه‌ای بودن برساند، امری که هیچ کتاب و آموزشگاهی به آن توجه نمی‌کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.