آیا سهام باارزش گران هستند؟


در سهام بلند مدت معمولاً شرکت‌هایی با پشتوانه مالی قدرتمند سهیم هستند و ممکن است که مسیر سودآوری کمی طولانی‌تر طی شود اما سودی که حاصل می‌شود ارزش این صبوری را خواهد داشت.

نحوه محاسبه ارزش ذاتی سهام

ارزش ذاتی ( Intrinsic value ) یک مفهوم فلسفی است که در آن ارزش یک دارایی به‌خودی‌خود یا به تعبیر عامیانه، مستقل از سایر عوامل مشتق می‌شود. تحلیلگران مالی تلاش می‌کنند تا مدل‌هایی را برای برآورد ارزش ذاتی سهام یک شرکت (خارج از قیمت روز بازار) برآورد کنند.

ارزش ذاتی چیست؟

ارزش ذاتی ( Intrinsic value ) معیار ارزش دارایی است. این معیار به‌جای استفاده از قیمت فعلی بازار با استفاده از یک محاسبه عینی یا مدل مالی به دست می‌آید.

ارزش ذاتی ( Intrinsic value ) یک اصطلاح با معانی مفید در زمینه‌های مختلف است که وظیفه یک تحلیلگر مالی است که سعی می‌کند ارزش ذاتی دارایی را با استفاده از تجزیه‌وتحلیل بنیادی و تکنیکال برآورد کند.

در تجزیه‌وتحلیل مالی این اصطلاح برای شناسایی تقریبی ارزش ذاتی یک شرکت و جریان نقدی آن استفاده می‌شود. برای مثال در قیمت‌گذاری اختیار معامله به تفاوت بین قیمت اعتباری اختیار معامله و قیمت فعلی دارایی اصلی اشاره دارد.

باوجودآنکه هیچ استاندارد جهانی برای محاسبه ارزش ذاتی یک شرکت وجود ندارد، اما تحلیلگران مالی مدل‌های ارزیابی را بر اساس جنبه‌های یک شرکت که شامل عوامل کیفی، کمی و ادراکی است، ایجاد می‌کنند.

  • عوامل کیفی مانند مدل کسب‌وکار، حاکمیت و بازارهای هدف از مواردی هستند که مخصوص فعالیت‌های معاملاتی است.
  • عوامل کمی که در تحلیل بنیادی یافت می‌شود شامل نسبت‌های مالی و تجزیه‌وتحلیل صورت‌های مالی است. این عوامل به معیارهای نحوه عملکرد خوب یک شرکت اشاره دارد.
  • عوامل ادراکی به دنبال جذب سرمایه‌گذاران به‌واسطه ارزش نسبی یک دارایی هستند. این عوامل تا حد زیادی با استفاده از تجزیه‌وتحلیل تکنیکال محاسبه می‌شوند. تحلیلگر باید از مفروضات گوناگونی استفاده کند.

محاسبه ارزش ذاتی یک شرکت شامل عوامل مختلفی است که برخی از آنها طبق برآورد و فرض است. یک سرمایه‌گذار که از تجزیه‌وتحلیل کیفی استفاده می‌کند نمی‌تواند تشخیص دهد که بررسی ارزش سهم چقدر مؤثر خواهد بود. آیا ممکن است در آینده نزدیک ارزش سهام شرکت نزول یابد یا نه!

استفاده از معیارهای کمی برای تعیین ارزش ذاتی ممکن است ریسک بازار مربوط به یک شرکت را کم‌رنگ کرده یا درآمد یا جریان‌های نقدی مورد انتظار را بیش از حد ارزیابی کند.

برخی از تحلیلگران و سرمایه‌گذاران ممکن است وزن بیشتری به سهامداران عمده یک شرکت بدهند ددرحالی‌که برخی دیگر درآمد را به‌عنوان استاندارد در نظر می‌گیرند. به عنوان مثال، ممکن است یک شرکت سود ثابت داشته باشد، اما مقررات دولتی را نقض کرده است، قیمت سهام به احتمال زیاد کاهش می‌یابد. با این حال، با انجام تجزیه‌وتحلیل بنیادی و منابع مالی شرکت، یافته‌ها ممکن است نشان دهد که ارزش شرکت کم است .

به طور معمول، سرمایه‌گذاران سعی می‌کنند از هر دو جنبه کیفی و کمی برای اندازه‌گیری ارزش ذاتی یک شرکت استفاده کنند، اما سرمایه‌گذاران باید در نظر داشته باشند که در نهایت نتیجه تنها یک برآورد است.

ریسک بازار و ارزش ذاتی

عنصر ریسک بازار نیز در بسیاری از مدل‌های ارزش‌گذاری برآورد می‌شود. برای سهام، ریسک با بتا اندازه‌گیری می‌شود. بتا برابر یک یعنی ریسک خنثی تلقی می‌شود بتا بیشتر از یک به این معنی است که سهام دارای نوسانات بالایی است درحالی‌که سهام با بتا کمتر از یک ریسک کمتری نسبت به بازار دارند.

برای مثال اگر عرضه محصول جدید برای یک شرکت مطابق برنامه پیش نرود، ریسک آن این است که بدون شک روند آتی سهم طبق برآوردها و تحلیل پیش نخواهد رفت و ارزش ذاتی شرکت را بسیار کمتر از آنچه قبلاً تعیین شده بود، می‌کند.

بااین‌حال در نهایت، هرگونه برآورد حداقل تا حدی ذهنی (نه قطعی) است. چرا که در تحلیل بنیادی ارزش ذاتی محاسبه ارزش دارایی بر اساس یک مدل مالی است. اما محاسبه ارزش ذاتی سهم باتوجه به ریسک بازار سرمایه و شرایطی که بر روند قیمت سهم تأثیرگذار است، نمی‌تواند برآوردی قطعی باشد و با درصدی خطا همراه است.

تحلیلگر، ارزش محاسبه شده را با قیمت فعلی دارایی در بازار سرمایه مقایسه می‌کند تا تعیین کند که دارایی نسبت به قیمت قابل معامله دارای ارزش بیش از حد یا ارزش کم است به کمک آیا سهام باارزش گران هستند؟ معیار اختلاف بین قیمت بازار و ارزش ذاتی تخمین زده شده، به دنبال فرصت برای سرمایه‌گذاری می‌باشد.

کسانی که چنین مدل‌هایی را برآورد منطقی از ارزش ذاتی می‌دانند و بر اساس این برآوردها اقدام به سرمایه‌گذاری می‌کنند، به‌عنوان سرمایه‌گذار بنیادی شناخته می‌شوند.

هر مدل به طور اساسی بر مفروضات متکی است. اگر مفروضات مورد استفاده نادرست یا اشتباه باشند، ارزش برآورد شده توسط مدل از مقدار ذاتی واقعی منحرف می‌شود. به همین خاطر در این مقاله، ما به انواع ارزش‌گذاری سهام اهمیت می‌دهیم و به آن خواهیم پرداخت.

محاسبه ارزش ذاتی سهام

یکی از متداول‌ترین روش‌های محاسبه ارزش ذاتی سهام مدل گوردون یا سود باقی‌مانده است ( GGM یک نوع مدل سود سهام ( DDM ) است). مبنای محاسبه در مدل گوردن، سود تقسیمی پیش‌بینی با نرخ ثابت می‌باشد.

طبق مدل گوردن که از رایج‌ترین روش‌های محاسبه ارزش ذاتی محسوب می‌شود، ارزش واقعی سهام شرکت بر اساس قرار دادن چند شاخص در یک فرمول محاسبه می‌شود. به‌این‌ترتیب که فرض مدل رشد گوردون ( GGM ) این است که شرکت برای همیشه وجود دارد و سود سهامداران به طور مداوم به هنگام ارزش‌گذاری سهام یک شرکت، رشد می‌کند.

GGM تعداد نامحدودی از سود سهام هر سهم را می‌گیرد و با استفاده از نرخ بازده مورد نیاز آنها را به زمان حال تنزیل می‌دهد.

GGM باتوجه‌به فرض رشد سود سهام ثابت، برای شرکت‌هایی با نرخ رشد ثابت ایده‌آل است.

مدل رشد گوردون ( GGM ) روشی برای ارزیابی سهام است. سرمایه‌گذاران از آن برای تعیین رابطه بین ارزش و بازده استفاده می‌کنند. این مدل از ارزش فعلی خالص ( NPV ) سود سهام آینده برای محاسبه ارزش ذاتی دارایی‌ها استفاده می‌کند.

= D ÷ (k-g) ارزش ذاتی سهام

=D سود تقسیمی مورد انتظار هر سهم

K = بازده مورد انتظار سرمایه‌گذار

= g نرخ رشد مورد انتظار سود تقسیمی سهام

در این فرمول ارزش ذاتی سهام تابعی از هزینه حقوق صاحبان سهام، سود مورد انتظار در دوره آتی و رشد مورد انتظار در سودهای تقسیمی آتی است که در این فرمول قرار می‌گیرد.

چگونه ارزش دارایی‌های مالی را محاسبه کنیم؟

ارزش دارایی‌های یک شرکت را به‌منظور محاسبه ارزش ذاتی سهام باید حساب کرد. برای محاسبه ارزش دارایی‌ها نیز باید از رویکردهای مختلف استفاده نمود.

رویکرد ترازنامه‌ای:

از روش‌های رایج محاسبه ارزش دارایی‌های شرکت محاسبه دارایی‌های مشهود و نامشهود شرکت، با محاسبه NAV یا ارزش خالص دارایی است. به کمک فاکتور NAV می‌توان ارزش دارایی‌های شرکت را مشخص کرد. در این روش تنها ترازنامه شرکت را باید بررسی نمود و نیازی به بررسی گزارش صورت سود و زیان شرکت نیست. برای محاسبه آن باید سود محقق شده بعد از تاریخ ترازنامه، ذخیره کاهش ارزش دارایی‌ها، ارزش افزوده پرتفوی بورسی و ارزش افزوده پرتفوی غیر بورسی را با حقوق صاحبان سهام جمع کرد و نتیجه آن را بر تعداد سهام شرکت تقسیم کنید.

رویکرد نسبی

در رویکرد نسبی ارزش واقعی شرکت را در مقایسه با شرکت‌های مشابه مشخص می‌کنیم زیرا تحلیلگران در این روش بر این باورند که دارایی‌های مشابه دارای ارزش‌های یکسانی هستند.

نسبت P/E از نسبت‌هایی متداولی است که برای مقایسه شرکت‌های مشابه استفاده می‌شود. برای مقایسه شرکت‌هایی که ریسک، نرخ رشد و. مشابهی دارند، سهمی که P/E کمتری دارد یعنی از ارزش واقعی خود کمتر معامله می‌شود و قیمت سهم از ارزش ذاتی‌اش کمتر است، بنابراین احتمال افزایش قیمت آن در آینده وجود دارد.

قابل‌ذکر است؛ گرچه استفاده از نسبت P/E برای مقایسه شرکت‌ها گزینه مناسبی است اما به‌تنهایی معیار کافی نمی‌باشد و برای محاسبه نتیجه دقیق‌تر باید از شاخص‌های مخصوص و ضریب‌ها استفاده کرد.

رویکرد تنزیلی

مهم‌ترین و دقیق‌ترین روش ارزش‌گذاری سهام، استفاده از رویکرد تنزیلی می‌باشد. برای محاسبه ارزش فعلی سهام باید جریان نقدی آتی شرکت را با نرخ مشخصی تنزیل کرد و باتوجه به جریان نقدی شرکت، ارزش دارایی با رویکرد تنزیلی محاسبه می‌شود.

جریان نقدی و ارزش ذاتی

مدل جریان نقدی تنزیل شده ( DCF ) یک روش ارزیابی متداول برای تعیین ارزش ذاتی شرکت است. مدل DCF از جریان نقدی شرکت و میانگین موزون هزینه سرمایه ( WACC ) استفاده می‌کند. WACC ارزش زمانی پول را محاسبه می‌کند و سپس تمام جریان‌های نقدی آینده را به امروز تنزیل می‌دهد. مدل میانگین موزون هزینه سرمایه ( WACC ) ، نرخ بازده مورد انتظار سرمایه‌گذاران است که بیش از هزینه سرمایه شرکت است.

همچنین مدل DCF جریان‌های درآمدی آینده را که ممکن است از یک پروژه یا سرمایه‌گذاری در یک شرکت دریافت شود را برآورد می‌کند. در حالت ایده‌آل، نرخ بازده و ارزش ذاتی باید بالاتر از هزینه سرمایه شرکت باشد.

به عبارت دیگر، بازده سرمایه‌گذاری باید بیشتر از نرخ ریسک باشد. در غیر این صورت، پروژه ارزش پیگیری ندارد زیرا ممکن است با ریسک کاهش ارزش همراه باشد.

چرا ارزش ذاتی اهمیت دارد؟

چرا ارزش ذاتی برای سرمایه‌گذار اهمیت دارد؟ در مدل‌های ذکر شده در بالا، تحلیلگران از این روش‌ها برای بررسی اینکه آیا ارزش ذاتی یک اوراق بهادار یا سهام بیشتر یا کم تر از قیمت فعلی بازار است یا نه، استفاده می‌کنند. به طور معمول، هنگام محاسبه ارزش ذاتی سهام، در صورتی که قیمت بازار کمتر از ارزش ذاتی برآورد شده باشد. سرمایه‌گذاران می‌توانند حاشیه ایمنی مناسبی را برای خود تعیین کنند.

تفاوت بین قیمت و ارزش ذاتی سهم در چیست؟

اگرچه هم ارزش بازار و قیمت و هم ارزش‌های ذاتی راهی برای ارزیابی یک شرکت هستند، اما تفاوت معنی‌داری بین این دو وجود دارد و قیمت بازاری لزوماً همان ارزش ذاتی سهم نیست.

به اختلاف قیمت بین قیمت بازار و ارزش سهم، حباب قیمتی گفته می‌شود. زمانی که قیمت بازاری سهم از ارزش ذاتی آن بیشتر باشد، به‌اصطلاح گفته می‌شود سهم دارای حباب مثبت است و بالعکس زمانی که قیمت بازاری سهم از ارزش ذاتی آن کمتر باشد، سهم دارای حباب منفی است.

به همین خاطر در بازار سرمایه ارزش ذاتی از فاکتورهای مهم برای تحلیلگران بنیادی است و آنها با مقایسه ارزش ذاتی با قیمت و ارزش بازاری سهم در خصوص خریدوفروش یا نگهداری سهام تصمیم می‌گیرند.

پارامتر

ارزش ذاتی

قیمت

تعریف

ارزش واقعی شرکت، بستگی به قیمت سهام ندارد

قیمت نشان دهنده قیمت فعلی سهم است

دارایی کم‌ارزش است و فرصت خرید باشد ( undervalue )

دارایی بیش از حد ارزش‌گذاری شده است و باید به فروش برسد ( overvalue )

آیا سهام هر یک از شرکت‌ها ارزش ذاتی مشخصی دارند یا ارزش ذاتی وابسته به دید سرمایه‌گذار است؟

از نظر کارشناسان برای محاسبه ارزش ذاتی و جریان‌های نقدینگی مفروضات، روش‌ها و نرخ تنزیل‌های متفاوت لحاظ می‌شود، به همین خاطر ارزش ذاتی سهام از نظر کارشناسان متفاوت می‌باشد.

تأثیر زمان بر ارزش ذاتی

اگر قیمت سهم باارزش ذاتی آن فاصله داشته باشد، تحلیلگران بر این باورند که در صورت ثبات سایر شرایط در بلندمدت، قیمت سهم به سمت ارزش ذاتی خود میل خواهد کرد.

اگر قیمت سهمی از ارزش ذاتی آن کم تر باشد، یعنی سهم ارزان‌تر است و سرمایه‌گذارانی که به ارزش سهم پی نبرده بودند به‌محض تشخیص عوامل بنیادی، اقدام به خرید سهم می‌کنند و این امر به افزایش قیمت سهم منجر می‌شود.

بالعکس زمانی که قیمت بازاری سهم از ارزش ذاتی آن بیشتر باشد، با گذشت زمان سرمایه‌گذاران متوجه گران بودن قیمت سهم می‌شوند و برای فروش آن اقدام می‌کنند. افزایش عرضه به کاهش قیمت سهم در بازار منجر خواهد شد.

زمان به سرمایه‌گذار کمک خواهد کرد تا به ارزش ذاتی سهم و ارزان یا گران بودن آن پی ببرد و تقاضای خود را بر اساس ارزش ذاتی سهم ایجاد کند.

جمع‌بندی

برخی از سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند بدون درنظرگرفتن اصول اولیه شرکت، بر اساس قیمت سهام اقدام به معامله کنند. دیگران ممکن است خرید خود را بر اساس قیمت سهام بدون توجه به هیجان ات انجام دهند. بااین‌حال، در این مقاله، ما به روش‌های پی‌بردن به ارزش ذاتی ( Intrinsic value ) یک سهام پرداختیم.

آیا سهام باارزش گران هستند؟

چگونه یک سهام خوب انتخاب کنیم؟!

چگونه یک سهام خوب انتخاب کنیم؟!

شاید برای شما یا یکی از نزدیکانتان پیش آمده که سهام شرکتی را خریده باشید. احتمالا پس از مدتی با ضرر و یا شاید هم سود آن را فروخته‌اید، بدون آن که حتی بدانید چرا قیمت آن سهام افزایش یا کاهش یافته است!!

شاید هم تا به حال سهام هیچ شرکتی را نخریده‌اید! اما قطعا بالا و پایین رفتن قیمت سهام شرکت‌ها برای شما هم جذاب است و می‌خواهید از آن سر در بیاورید! به این فکر کنید که اگر دلیل این نوسانات را بدانید، چه درآمد غیر قابل تصوری را کسب خواهید کرد!

آیا شما هم با افرادی که می‌گویند همه این‌ نوسانات اتفاقی و شانسی رقم می‌خورد موافق هستید؟! تا به حال به این فکر کرده‌اید که کسانی که این اعتقاد را دارند همان کسانی هستند که خودشان هم احتمالا در خرید سهام ضرر کرده‌اند!؟ در واقع بهتر است بگوییم آن‌ها در شناسایی سهام خوب موفق نبوده‌اند!! به نظر شما افراد خبره هم معاملات خود را بر مبنای شانس انجام می‌دهند!؟!!

پاسخ قطعا منفی است!

اما سوال این جاست که چگونه این نوسانات را می‌توان پیش‌بینی کرد؟! یا به عبارت دیگر چگونه می‌توام سهام خوب را شناسایی کرد؟!

اگر شما هم به دنبال پاسخ این سوال هستنید تا انتهای این مقاله همراه ما باشید …

کسانی که قصد دارند خودشان مستقیما به خرید یا فروش سهام شرکت‌ها بپردازند، لازم است قبل از انتخاب سهام یک شرکت، وضعیت آن را به صورت دقیق و جامع مورد بررسی و تحلیل قرار دهند، بنابراین این افراد باید از قدرت تحلیل بالایی برخوردار باشد.

به طور کلی روش‌های تحلیل سهام شرکت‌ها به دو دسته تقسیم می‌شود:

  1. تحلیل بنیادی (Fundamental)
  2. تحلیل تکنیکال (فنی، Technical)

چگونه یک سهام خوب انتخاب کنیم ؟!تحلیل بنیادی

همان طور که از اسم آن هم مشخص است تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال با بررسی عوامل اصلی تاثیرگذار بر قیمت سهام شرکت به سرمایه‌گذار کمک می‌کند تا تشخیص دهد که آیا سرمایه‌گذاری در سهام مورد نظر مناسب است یا خیر.

در این روش، سرمایه‌گذار پس از بررسی و تحلیل عوامل اثر گذار بر قیمت سهام یک شرکت، ارزش واقعی یا در اصطلاح ارزش ذاتی این سهم را تعیین کرده و پس از مقایسه با قیمت فعلی (ارزش بازار) آن در بورس، اقدام به خرید یا فروش آن می‌نماید. در این صورت سه حالت ممکن است اتفاق بیفتد:

  • اگر با محاسباتی که سرمایه‌گذار انجام می‌دهد، ارزش واقعی سهم از قیمت فعلی آن بیشتر باشد، پس امکان دارد سهم رشد بیشتری داشته باشد تا به قیمت واقعی خود برسد. لذا این سهم برای خرید گزینه مناسبی است. مثلا فرض کنید قیمت هر سهم یک شرکت امروز آیا سهام باارزش گران هستند؟ ۲۰۰ تومان باشد، اگر ارزش ذاتی هر سهم این شرکت توسط سرمایه‌گذار ۳۰۰ تومان برآورد شود، خرید این سهم می‌تواند ۵۰% سود نصیب سرمایه‌گذار کند.
  • اما اگر ارزش واقعی سهم از ارزش بازار آن کمتر باشد، در واقع سهم گران است و نه تنها برای خرید مناسب نیست، بلکه اگر سرمایه‌گذار چنین سهمی را در اختیار داشته باشد، بهتر است آن را بفروشد.
  • در صورتی که ارزش ذاتی سهم با ارزش بازار آن برابر باشد، بنابراین قیمت آن منصفانه بوده و خرید و فروش آن سودی را در پی نخواهد داشت.

تحلیل بنیادیپاسخ به یک سوال

با توضیحاتی که داده شد ممکن است برای شما این سوال به وجود آید که وقتی می‌توان ارزش ذاتی یک سهم را محاسبه کرد، چطور سهام برخی شرکت‌ها ممکن است بیشتر یا کمتر از ارزش ذاتی خود معامله شوند؟! مگر این محاسبات را همه افراد نمی‌توانند انجام دهند؟!

پاسخ این سوال به نوعی در خود آن نهفته است!

اولا عواملی که بر قیمت سهام اثر می‌گذارند همواره در حال تغییر هستند. پس ارزش ذاتی سهام شرکت‌ها نیز دائما در حال تغییر بوده و کسانی که زودتر این تغییرات را تحلیل کرده و ارزش ذاتی سهم را ارزیابی کنند، موفق‌تر خواهند بود.
ثانیا، محاسبه ارزش ذاتی سهم تا حدود زیادی به نوع تحلیل سرمایه‌گذاران بستگی دارد. به این معنا که همواره اختلاف نظر میان سرمایه‌گذاران وجود دارد و در واقع همین اختلاف نظرات است که باعث می‌شود سهام شرکت‌های مختلف همواره در حال خرید و فروش باشد.

تحلیل تکنیکال

روش دوم تجزیه و تحلیل سهام در بورس، روش تحلیل تکنیکال است که به آن تحلیل فنی نیز می‌گویند. در این روش سرمایه‌گذاران با بررسی روند نوسانات قیمت یک سهم در گذشته سعی بر پیش‌بینی قیمت آن در آینده دارند. سرمایه‌گذارانی که از این روش استفاده می‌کنند، اغلب با استفاده از روش‌های ریاضی و نمودارها، روند نوسانات قیمت را پیش‌بینی می‌کنند. لذا تحلیل تکنیکال در واقع بر اساس پیش‌بینی قیمت سهم در آینده استوار است.

همانند آن چه در تحلیل بنیادی گفته شد، در صورتی که تحلیل تکنیکال نشان‌دهنده افزایش احتمالی قیمت سهم باشد، سرمایه‌گذاران نسبت به خرید آن سهم اقدام اقدام خواهند کرد. اما اگر نمودارها بیانگر کاهش قیمت سهم در آینده باشند، خرید این سهم دیگر توجیهی نداشته و یا اگر سرمایه‌گذای آن را در سبد سهام خود داشته باشد، بهتر است که آن را به فروش برساند.

تحلیلگران تکنیکال یا تکنیکالیست‌ها معتقدند از آن جا که بورس یک بازار هوشمند است و قیمت سهام در این بازار بر اثر تغییر در عوامل مختلف تغییر می‌کند، بنابراین قیمت سهم خود به تنهایی می‌تواند بیانگر میزان تاثیر این عوامل باشد، در نتیجه نیازی نیست سرمایه‌گذار به صورت مستقل قیمت سهام (ارزش ذاتی) را محاسبه کند و فقط کافی است روند نوسانات گذشته قیمت سهم را بررسی کرده و قیمت سهم را براساس گذشته آن پیش‌بینی نماید.

تحلیل تکننیال

کدام روش؟!!؟!

تا به این جا به طور کلی با دو روش اصلی تحلیل سهام در بازار سرمایه آشنا شدیم. اما به نظر شما کدام یک می‌تواند در انتخاب سهام خوب موثرتر باشد و ما را به نتیجه دلخواه برساند؟! این سوالی است که از زمان‌های گذشته همواره بین تحلیلگران و فعالان این بازار وجود داشته است….

اما مدلی که ما به شما توصیه می‌کنیم، استفاده از روش ترکیبی است. شما می‌توانید با توجه به علایق خود و مطالعاتی که برای آشنایی بیشتر با این روش‌ها انجام می‌دهید، و همچنین سلیقه شخصیتان، یکی از این دو روش را مبنای اصلی تحلیل‌های خود قرار دهید، اما نه به این معنا که در مورد روش دیگر هیچ اطلاعاتی نداشته باشید. قطعا برای این که سرمایه‌گذاری شما کمترین ریسک را داشته و بیشترین بازدهی‌ها را نصیب شما کند، می‌بایست در مورد روش دوم نیز اطلاعات مختصر و مفیدی داشته باشید تا در مواقع لازم بتوانید از تحلیل‌های افراد خبره در این حوزه هم استفاده کنید و به راحتی سهام خوب را انتخاب نمایید.

technical analysis vs fundmental analysis

چکیده مطلب:

چگونه یک سهام خوب انتخاب کنیم ؟! این سوالی بود که از ابتدای این مقاله به دنبال یافتن پاسخ مناسب برای آن بودیم. احتمالا شما هم تا کنون پاسخ این سوال را فهمیده‌اید…

در بازار سرمایه یا همان بورس دو روش اصلی برای انتخاب سهام خوب و سودآور وجود دارد. تقریبا همه تحلیلگران و سرمایه‌گذاران این حوزه، نه تنها فقط در ایران بلکه در سایر کشورها نیز از این دو روش استفاده می‌کنند. هر کدام از این روش‌ها ویژگی‌های خاص خود را دارند که در مقالات دیگر سایت می‌توانید به صورت مفصل با آن‌ها آشنا شوید. قطعا آموزش بورس برای شما که تازه وارد این حوزه شده‌اید امری ضروری است!

بررسی رابطه بین رشد سود و بازده سهام با استفاده از مدل سود باقی مانده در بورس اوراق بهادار تهران

موضوع اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین رشد سود و بازده سهام با استفاده از مدل سود باقی مانده در شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش از مدل سود باقی ‌مانده برای تفکیک رشد سود به رشد سرمایه به کار رفته و رشد سود باقی ‌مانده و بررسی رابطه آن‌ها با بازده جاری و آتی سهام استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز برای دوره زمانی 1383 تا 1390 جمع آوری و برای آزمون فرضیه‌ها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج نشان می‌دهد بین رشد سود باقی مانده و بازده جاری سهام رابطه مثبت و معنی‌دار و بین رشد سرمایه به کار رفته و بازده جاری سهام رابطه منفی و معنی‌داری وجود دارد، همچنین بین رشد سود باقی‌مانده و بازده آتی سهام رابطه مثبت و معنی‌داری وجود دارد و بین رشد سرمایه به کار رفته و بازده آتی سهام رابطه معنی‌داری وجود ندارد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Relationship between Earning Growth and Stock Returns by Using Residual Income in Tehran Stock Exchange (TSE)

نویسندگان [English]

  • B Shamszadeh 1
  • M Sadeghifar 2
  • B Almasi 3

1 Assistant Professor of Accounting Bu-Ali Sina University, Hamadan, Iran

2 Assistant Professor of Statistics, Bu-Ali Sina University, Hamadan, Iran

3 Master of Accounting, Hamadan Branch, Islamic Azad University, Hamadan, Iran

چکیده [English]

The main objective of this study is to explore the relationship between earnings growth and stock returns using the residual income (RI) model in companies listed on the Tehran Stock Exchange. We use residual income (RI) for decomposing earnings growth into growth in RI and growth in invested capital in order to explain its relationship with current and future stock returns. Data were collected for the period 2004 to 2011 from TSE. We use Pearson correlation coefficient to test our hypotheses. The results show, significant positive relationship between growth in RI and current stock returns and significant negative relationship between growth in invested capital and current stock returns. Also, there is a significant positive relationship between growth in RI and future stock returns, and there is no relationship between growth in invested capital and future returns.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Earnings growth
  • Residual income
  • Stock Returns
اصل مقاله

مدت طولانی بود که هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ تجربی، سود و رشد سود به عنوان تبیین کننده‌های اصلی بازده سهام تلقی می‌شدند [21]. سود حسابداری از جمله برترین شاخص‌های اندازه‌گیری فعالیت‌های یک واحد اقتصادی است [3]. منطق ارتباط سود حسابداری و بازده سهام در سال 1968 توسط بال و براون ارائه شده است [15]. در سال 1992 تئوری، مفاهیم و متغیرهای ضروری برای ارزیابی همبستگی بین سود حسابداری و بازده سهام در یک دوره بلند مدت از سوی ایستون، هریس و اولسون پایه گذاری شد [22].

اما ایراد سود حسابداری به عنوان تبیین کننده بازده سهام این است که در این معیار ارزیابی، تنها به کمیّت سود توجه می‌شود، در حالی‌که برای تعیین ارزش واقعی شرکت باید به کیفیت سود نیز توجه کرد [9]. به این معنا که سود با چه میزان سرمایه گذاری به دست آمده؟ هزینه سرمایه چقدر بوده است؟ آیا همین که شرکت نسبت به سال قبل توانسته باشد سود بیشتری کسب کند کافی است؟ مطمئناً این طور نخواهد بود چرا که این سؤال پیش می‌آید که این میزان سود در ازای چه میزان سرمایه به دست آمده است؟ بنابراین سود حسابداری به تنهایی معیار مناسبی برای ارزیابی بازده سهام نیست زیرا در محاسبه آن هزینه سرمایه در نظر گرفته نمی‌شود.

در این پژوهش، از مفهوم سود باقی مانده برای تفکیک رشد سود به رشد سود باقی‌مانده، رشد سرمایه به کار رفته و اجزای دیگر استفاده شده است.

با استفاده از این تفکیک پرسش‌هایی مطرح می‌شود؛ اول اینکه آیا می‌توان تغییرات بازده سهام را با استفاده از این تفکیک، بهتر تشریح کرد؟ دوم اینکه، آیا رشد سود باقی ‌مانده و سایر اجزای رشد سود ارتباط متفاوتی با بازده دارند؟ سوم اینکه، آیا رشد سود باقی‌ مانده و رشد سرمایه به کار رفته بازده آتی سهام را پیش‌بینی می‌کند؟

مبانی نظری

این موضوع که شرکت باید سودی بیش از هزینه سرمایه به کار رفته ایجاد کند، از مدت‌ها قبل مورد توجه اقتصاددانان بوده است [17]. سال‌ها پیش اقتصاددانان معروفی از جمله آلفرد مارشال عقیده داشتند که شرکت‌ها برای ایجاد ارزش، باید سودی بیش از هزینه سرمایه به کار رفته ایجاد کنند [19].

پیتر دراکر می‌گوید: «تا زمانی‌که یک شرکت سودی بیش از هزینه سرمایه ایجاد نکند دارای زیان است» [19]. در قرن بیستم این مفهوم با عناوین متفاوتی از جمله سود باقی‌مانده[1] تعریف شد [8].

سود باقی مانده عبارت است از: سود عملیاتی پس از کسر مالیات، منهای هزینه سرمایه به کار رفته.

این مدل با مفهوم با ارزش افزوده اقتصادی (EVA) تفاوت دارد. در مدل ارزش افزوده اقتصادی بایستی تعدیلاتی مانند: هزینه مطالبات مشکوک‌الوصول، هزینه مزایای پایان خدمت کارکنان، هزینه‌های تبلیغات، بازاریابی، آموزش، تحقیق و توسعه و اجاره، هزینه‌های معوق و. در سود عملیات پس از کسر مالیات و کل سرمایه به کار گرفته شده صورت گیرد که این تعدیلات، اصل محافظه‌کاری و رعایت یکنواختی در اجرای اصول پذیرفته شده حسابداری را نقض خواهد کرد و هم‌چنین قضاوت‌های شخصی را بالا می‌برد و فرآیند جمع‌آوری اطلاعات برای محاسبه ارزش ذاتی شرکت را نیز طولانی می‌کند [8].

در محاسبه سود حسابداری، تنها هزینه تأمین مالی از طریق بدهی منظور می‌شود و مدیران وجوه فراهم شده توسط سهامداران را بدون هزینه فرض می‌کنند اما در مفهوم سود باقی‌مانده، هزینه تأمین مالی از طریق صاحبان سهام نیز منظور می‌شود. معیار سود باقی‌ مانده شرایطی را فراهم می‌کند تا با در نظر گرفتن هزینه سرمایه به کار رفته، هم هزینه بدهی و هم هزینه حقوق صاحبان سهام، سود حسابداری را به سود اقتصادی تبدیل کرده و به این صورت عملکرد واقعی شرکت را بررسی و ارزیابی کرد.

بنابراین از آنجا که بازده سهام تابعی از رشد سود اقتصادی است، استفاده از یک شاخص اندازه‌گیری بهتر و مناسب‌تر می‌تواند توانایی بهتری برای تبیین بازده سهام داشته باشد. مدل سود باقی‌ مانده یک معیار اقتصادی مناسب برای سهام داران است [13].

به نظر می‌رسد سود باقی مانده شروع خوبی برای اصلاح روابط تجربی بین رشد سود حسابداری و بازده سهام باشد. محققین حسابداری مدت‌هاست که سود حسابداری را به عنوان معیار ناقص سودآوری شرکت از دیدگاه سهام‌داران مورد انتقاد قرار داده‌اند زیرا سود حسابداری هزینه فرصت سرمایه به کار رفته را منعکس نمی‌کند [14]. این محققین سود باقی ‌مانده را نماینده بهتری برای سودهای اقتصادی می‌دانند زیرا که هزینه سرمایه به کار گرفته شده را لحاظ می‌کند. آنتونی (1973)، استفاده از سود باقی ‌مانده برای تجزیه و تحلیل سودآوری شرکت را حمایت می‌کند. او اعتقاد دارد که «جامعه مالی بهتر می‌تواند نتایج عملکرد شرکت را قضاوت کند، اگر گزارش‌های شرکت با شناخت هزینه سرمایه تجزیه و تحلیل شود» [13].

سود باقی مانده (Residual Income)

مدل سود باقی‌ مانده یکی از معمول‌ترین ابزارهایی است که برای ارزشیابی سهام و عملکرد شرکت استفاده می‌شود. این مفهوم در دهه 1920 توسط شرکت جنرال موتور و در دهه 1950 توسط شرکت جنرال الکتریک استفاده شد و از چهار دهه قبل در متون حسابداری مدیریت قرار داده شده است.

علی‌رغم این که مدل سود باقی مانده قابلیت‌ها و کارایی لازم جهت استفاده را دارد اما در عمل تا سال‌ها، کمتر مورد استفاده قرار می‌گرفت اما در چند سال اخیر توجه انجمن‌های علمی را بیشتر به خود جلب نموده است. این مدل چارچوبی را در اختیار حسابداران قرار می‌دهد تا عملکرد شرکت را در شرایط حسابداری تعهدی تجزیه و تحلیل کنند [7].

سود باقی مانده یک معیار مناسب برای اندازه‌گیری عملکرد شرکت‌ها و تصمیم‌گیری‌های مدیریت است [14] و همچنین یک معیار اندازه‌گیری مناسب برای گزارشگری مالی است [13].

سود باقی مانده بر مدیریت ترازنامه تأکید دارد. مدیریت نادرست ترازنامه سبب افزایش غیر ضروری دارایی و در نتیجه افزایش سرمایه و زیاد شدن هزینه سرمایه می‌شود. این بدان معنی است که شرکت‌ها برای افزایش سرمایه باید به هزینه سرمایه نیز توجه کنند و مثلاً با یک استقراض غیرضروری هزینه زیادی را در مقابل سودی که از آن منابع کسب می‌کنند، متحمل نشوند.

سود باقی مانده عبارت است از سود عملیاتی پس از کسر مالیات منهای هزینه سرمایه. برای محاسبه سود عملیاتی پس از کسر مالیات (NOPAT) صرفه‌جویی مالیاتی ناشی از هزینه‌های تأمین مالی از سود کسر می‌گردد [14]. ما در این جا به سود قبل از کسر بهره و بعد از مالیات نیاز داریم چرا که اگر هزینه بهره در محاسبه سود باقی مانده اضافه نشود موجب اندازه گیری مضاعف هزینه بهره می‌شود ولی از آن جایی که هزینه بهره یک هزینه قابل قبول مالیاتی است صرفه‌جویی ناشی از آن را لحاظ می‌کنیم.

در مدل بالا سود باقی مانده سال جاری؛ سود خالص سال جاری؛ هزینه بهره سال جاری؛ میانگین موزون هزینه سرمایه و سرمایه به کار رفته در سال گذشته است که شامل مجموع سهام عادی و تمام بدهی‌های بهره‌دار شرکت می‌باشد.

میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC[2])

هزینه تأمین سرمایه برابر است با هزینه فرصت سرمایه برای تأمین کنندگان سرمایه؛ به بیان دیگر تأمین‌کنندگان سرمایه، سرمایه خود را در اختیار شرکت قرار نمی‌دهند مگر این که به اندازه هزینه فرصت خود، بازده کسب نمایند.

منظور از هزینه سرمایه، هزینه تأمین مالی شرکت برای انجام سرمایه‌گذاری یا تأمین سرمایه در گردش است که از دو بخش تشکیل شده است: یک بخش هزینه تأمین مالی از محل بدهی بلند مدت با بهره و بخش دیگر هزینه تأمین مالی از محل حقوق صاحبان سهام است. هر یک از این راه‌ها هزینه خاص خود را دارد. رایج‌ترین راه برای محاسبه هزینه سرمایه، محاسبه هزینه تأمین سرمایه از هر یک از روش‌های ممکن (انتشار سهام عادی یا ممتاز و انتشار اوراق قرضه یا دریافت وام) و محاسبه میانگین موزون این اعداد است.

به همین دلیل این عدد را میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC) می‌نامند [1].

رابطه بین سود و بازده سهام با استفاده از مدل سود باقی مانده

بالاچاندران و موهان رام در سال 2012 رابطه بین رشد سود و بازده سهام (R) را به شکل رابطه (1) بیان کردند [14]:

حال با استفاده از مدل سود باقی‌مانده رشد سود را تفکیک می‌کنیم که روش انجام کار به شرح زیر است:

سود باقی مانده (RI) سال جاری برابر است با:

به‌طور مشابه (RI) دوره قبل برابر است با:

با کسر کردن معادله (3) از معادله (2) تغییرات RI را می‌توان به صورت زیر بیان کرد:

به‌منظور ساده کردن مدل، متغیر را به معادله (4) اضافه و مجدداً کسر می‌کنیم:

15 سهام مناسب بلند مدت ; استراتژی سرمایه گذاری بلند مدت در بورس

15 سهام مناسب بلند مدت ; استراتژی سرمایه گذاری بلند مدت در بورس

خرید سهام بلندمدت از جمله دغدغه‌هایی است که هر سهام داری با آن روبه رو می‌شود. معمولاً بسیاری از اینکه سرمایه گذاری بلندمدت داشته باشند احساس رضایت نمی‌کنند زیرا در مدت زمان طولانی‌تری نتیجه را مشاهده خواهند کرد. در ادامه به استراتژی های مناسب در این راستا اشاره خواهیم کرد

می دانید؟ حتی وقتی اسم معرفی سهام بلند مدت هم به گوشمان می‌خورد حوصله‌مان سر می‌رود. انگار که ذات بشر همین گونه است. عجله داریم و هرچه سریع‌تر مشتاقیم که نتیجه را ببینیم و البته نتیجه‌ای که باب میلمان باشد. خیلی طرفدار صبر کردن و اتفاقات بلند مدت نیستیم. به ویژه در زمینه سرمایه گذاری که دوست داریم هنوز کشت نکرده، برداشت کنیم.

دنیای سرمایه گذاری قوانین و قواعد ویژه خود را دارد و به کم صبر بودن ما کاری ندارد. استراتژی بلندمدت در بورس و آگاهی از اصول سرمایه گذاری بلند مدت در بورس از مسائلی ست که بسیار به آن پرداخته شده و بیشتر باتجربه‌ها توصیه می‌کنند که برای خودتان چنین روشی را برگزینید تا بهترین سرمایه گذاری بلند مدت را داشته باشید. اما خب اگر قرار است درست تصمیم بگیریم باید از روی آگاهی این اتفاق بیافتد. در این مقاله برایتان شرح خواهیم داد که سهام بلندمدت چه سهامی هستند و چه منافعی از این نوع سرمایه گذاری کسب خواهید کرد و بهترین سرمایه گذاری بلند مدت چه چیزی است.

انتخاب استراتژی

اصول سرمایه گذاری بلند مدت در بورس

بسیاری از افراد پس از دریافت کد بورسی خود مبلغی را در بازار بورس سرمایه گذاری کرده و هر روز به انتظار خیزش قیمت و کسب آیا سهام باارزش گران هستند؟ سود به پرتفوی خود سرک می‌کشند. البته نظارت هر روزه نشان از اهمیت شما به سرمایه‌تان دارد اما خب پیش از اینکه سهامی را خریداری کنید اولاً باید به خوبی در مورد آن تحقیق کنید و سودآورترین و بهترین سهام برای خرید بلند مدت را برگزینید دوما انتظار یک شبه ره صدساله رفتن را نداشته باشید.

مگر اینکه با استراتژی نوسان گیری وارد بازار شوید. به هنگام سرمایه گذاری آیا سهام باارزش گران هستند؟ در بورس باید خودتان را برای سهام داری‌های طولانی آماده کنید. منظور از طولانی حداقل یک سال است. بازار بورس هم همچون هر بازار دیگری فراز ونشیب های خود را دارد اما سهام با ارزش در طولانی مدت ارزش خود را به اثبات می‌رساند. بنابراین اهدف بلند مدت داشته باشید. در کنارش اگر خواستید می‌توانید نوسان گیری هم تجربه کنید. البته به شرطی که مهارت و تجربه کافی در این زمینه را به دست آورده باشید وگرنه درغیر اینصورت در مدت زمان کوتاهی سرمایه خود را به باد نوسان گیری‌های اشتباه خواهید داد. برای آشنایی بیشتر با نوسان گیری می توانید مقاله " نوسان گیری چیست؟ " را مطالعه کنید.

چرا سهام بلندمدت؟

  • در نظر داشته باشید که بازار بورس دچار نوسان می‌شود و گاهی به دلایل مختلف ممکن است سهامی دچار کاهش قیمت و ارزش بشود. در صورت برنامه ریزی‌های کوتاه مدت سهام دار مجبور است با اولین ریزش هرچه سریع‌تر از سهم خارج شود. این مسئله نه به نفع بازار سرمایه است و نه به نفع خود سرمایه گذار. اگر قرار باشد با هر افت و کاهش، سرمایه‌ها بیرون کشیده شود که دیگر فرصتی برای رشد شرکت‌ها و صنایع مختلف و خرید و فروش بهترین سهام برای سرمایه گذاری بلند مدت باقی نمی‌ماند. بنابراین بهتر است که سهام بلندمدت را برای سرمایه گذاری انتخاب کنید.
  • اگر استراتژی بلندمدت در بازار بورس اتخاذ کنید و از نرم افزار تحلیل تکنیکال استفاده کنید در واقع فرصت بهبود شرایط و اوضاع را برای سهامتان فراهم کرده‌اید. در چنین شرایطی از اوضاع وخیم بازار نگرانی به دل راه نمی‌دهید و می دانید که در آینده اوضاع بهتر شده و تمام این زیان‌ها جبران خواهد شد.
  • در سرمایه گذاری و خرید سهام بلندمدت باید به این نکته توجه داشته باشید که تا مدت معینی نباید برنامه دیگری برای پولتان داشته باشید. ممکن است در آینده‌ای نزدیک قصد خرید ملک یا اتومبیل داشته باشید. در چنین شرایطی سرمایه گذاری‌های کوتاه مدت و میان مدت برایتان بهتر خواهد بود. زیرا در استراتژی بلند مدت تا یک مدتی باید فراموش کنید که پولی دارید. اگر در دسترس بودن پولتان برایتان مهم است و شاید یک ماه دیگر بخواهید نقدش کنید خرید بهترین سهام برای سرمایه گذاری بلند مدت را به شما پیشنهاد نمی‌کنیم.

سهام بلند مدت

  • برخی ممکن است خیلی وقت کافی برای چک کردن هرروزه بازار را نداشته باشند. اگر از این مدل افراد هستید پس سرمایه گذاری‌های کوتاه مدت برایتان ضرر به همراه خواهد داشت زیرا همیشه دیر خواهید رسید و زمان را از دست داده‌اید. بنابراین خرید سهام بلندمدت برایتان بهتر است. بهترین سهام برای خرید بلند مدت را خرید کنید و اگر وقت نکردید سری به تریدرتان بزنید هم اشکالی ندارد. البته این به معنای رها کردن نیست. به هر حال باید از اخبار و اطلاعات پیرامون شرکت، تغییر قیمت‌ها و . آگاه باشید. منظورمان این است که این تأخیر در بررسی هرروزه و ساعت به ساعت خیلی به ضررتان نخواهد بود.
  • معمولاً در سرمایه گذاری‌های کوتاه مدت این اتفاق می افتد که شرکت‌های کوچک و متوسط در یک بازه زمانی سود خوبی می‌دهند اما ممکن است آن روزهای طلایی دیگر تکرار نشود.

در سهام بلند مدت معمولاً شرکت‌هایی با پشتوانه مالی قدرتمند سهیم هستند و ممکن است که مسیر سودآوری کمی طولانی‌تر طی شود اما سودی که حاصل می‌شود ارزش این صبوری را خواهد داشت.

سهام‌هایی که به عنوان سهام بلند مدت معرفی می‌شوند اکثراً دارای ارزش ذاتی بالایی هستند و به همین دلیل هم زمان می‌برد تا به ارزش ذاتی خود برسد. در افت و خیزهایی که بازار بورس دارد معمولاً سهامی با ارزش ذاتی کمتر خیلی سریع از این تحرکات متأثر می‌شوند و ممکن است سهام داران خود را نا امید کنند. در چنین شرایطی ریسک سهام بلندمدت بسیار کمتر است.

یکی از فوایدی که سرمایه گذاری سهم های بنیادی بلند مدت در بورس دارد این است که قرار نیست مداوما هزینه‌هایی بابت مالیات و کارمزد و . بپردازید. اگر قرار باشد در طول یکسال همین هزینه‌ها را محاسبه کنید قطعاً رقم چشم گیری خواهد بود و در سهام بلندمدت از این پرداخت‌ها در امان خواهید بود.

سهام مناسب بلند مدت

پیش از هر نوع سرمایه گذاری حتی سرمایه گذاری‌هایی با استراتژی بلند مدت در بورس باید به خوبی در مورد شرکت، محصولات یا خدماتی که عرضه می‌کند، بازار آن و . به خوبی تحقیق کنید و سپس سرمایه خود را به دست آن‌ها بسپارید. چه سهام بلند مدت و چه کوتاه مدت قصد سرمایه گذاری دارید باید این کار را آگاهانه انجام دهید. در خصوص سرمایه و بهترین سهام برای خرید بلند مدت هم باید این نکته را بدانید که شاید استرس و پیگیری‌های سرمایه گذاری‌های کوتاه مدت را نداشته باشید اما صبوری هم کار چندان آسانی نیست.

در بسیاری از مواقع ممکن است منفی‌های پی در پی نگرانتان کند اما اگر با نیت سرمایه گذاری بلند مدت در بورس وارد بازار شده‌اید باید بدانید که در این مدت هر چیزی را ممکن است ببینید و تجربه کنید. صبر داشته باشید و از اخبار و اطلاعات غافل نمانید. سهام بلند مدتی ارزش خریداری دارند که خدمات یا محصول جدیدی ارائه داده باشند، حضور در یک صنعت قابل پیشرفت، حجم معاملات نسبتاً خوب، رشد سود سالانه، حمایت حقوقی و . از دیگر مواردی است که ارزش سرمایه گذاری بلندمدت یک سهام را مشخص می‌کند.

شاید براتون سوال شده که سهام بلند مدت چی بخرم؟ در ادامه به معرفی سهام های مناسب برای بلند مدت پرداختیم.

سهم‌ های مناسب برای بلند مدت:

این سهام به صورت سهام پیشنهادی برای سرمایه گذاری بلند مدت در بورس به شما ارائه شده است. قطعاً تعداد بیشتری نیز وجود دارد. جهت انتخاب و سرمایه گذاری در هر یک از این سهام به خوبی مطالعه و تحلیل کرده و سپس تصمیم گیری کنید.

فارس من| ضرر سهامداران خرد چگونه جبران می‌شود

بازار سرمایه روزهای پایداری را سپری نمی‌کند و نوسانات شدید در این بازار سبب ریزش بازار و ضرر سهامداران شده است. البته در این بین بعضی روزهای صعودی نیز وجود داشته؛ اما همچنان سهامداران در ضرر به سر می‌برند.

فارس من| ضرر سهامداران خرد چگونه جبران می‌شود

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، در ماه های گذشته بورس دچار نوسان های متعددی شده است. در صورتی که این روند ادامه داشته باشد، بازار سرمایه با مشکل نقدینگی مواجه می شود. خروج پول از بازار سهام شدت گرفته است و هر روز سهامداران بیشتری از بازار خارج می شوند.

در حال حاضر کمبود تقاضا و عدم وجود نقدینگی در بازار سرمایه به شدت حس می شود و می توان گفت این مساله در وضعیت فعلی به یک پاشنه آشیل برای بورس تبدیل شده است.

عملیات بازار باز که دولت در سه ماه گذشته در بازار سرمایه انجام داده است، این مشکل را تشدید کرده است. کاهش حجم معاملات و معاملات خرد نشان دهنده پایین بودن تمایل سهامداران به انجام معامله در بورس است.

بازار به حمایت نیاز دارد

اعتراض سهامداران از تداوم روند اصلاحی قیمت ‌ها در بازار سرمایه شکلی عمومی ‌‌‌تر به خود گرفته است و سهامداران از نمایندگان در مجلس و دولت درخواست ورود به بازار را کرده اند. در یک ماه گذشته بورس ‌‌‌ بازان شاهد جلسات متعدد برای حمایت از بازار بوده اند، اما همچنان روند بازار تغییری نکرده است.

به نظر می‌رسد، بورس در حال حاضر بیش از حمایت، نیاز به اصلاح برخی زیرساخت ‌ها و قوانین محدود کننده ‌‌‌ای دارد که در یک بازه زمانی قیمت‌‌‌ سهام را حبابی می ‌کند و در دوره ‌‌‌ای دیگر اصلاح را طولانی و فرسایشی. از جمله این قوانین می توان به حجم مبنا و دامنه نوسان اشاره کرد.

به هرحال بازار سرمایه در وضعیت فعلی از نظر نقدینگی و سیاستی نیازمند توجه جدی از سوی وزارت اقتصاد است. در صورتی که این توجه انجام نشود و یا بازار به حال خود رها شود، نمی توان امیدی داشت بازار یک روند صعودی و متعادل را به دست بیاورد.

حمایت از بورس فراموش نشود

در سامانه فارس من، تعداد زیادی پویش جهت حمایت از بورس ثبت شده است. در یکی از این پویش ها با عنوان «بورس همچنان در حال ریزش است، رسیدگی شود»، مخاطب از رئیس جمهور خواسته است، وعده های خود در زمان انتخابات در حوزه بورس را عملی کند. در این زمینه مخاطب می نویسد: « یکی از شعارهای انتخاباتی رئیس جمهور محترم، حمایت از بورس بوده و ایشان قول دادند که در هفته اول دولت، نگرانی مردم از بورس را رفع نمایند، اما متأسفانه هنوز هم شاهد ریزش جدید بورس هستیم و هیچ حمایتی از بورس و سهامداران نمی‌شود، لطفاً پیگیری شود».

مخاطب دیگری در این سامانه کمپین دیگری با عنوان «وعده ثبات در بازار بورس چه شد؟»، با 86 امضا به ثبت رسانده است که همین درخواست را داشته است.

«متاسفانه نوسانات غیرمنطقی را در بورس شاهد هستیم؛ به طوری که یک سهم یک روز صف خرید است و چندین روز صف فروش در حالی که هیچ تغییری در گزارشات و فروش شرکت رخ نداده است. بورس تبدیل به بهشت نوسان ‌گیران حقوقی شده و مردم عادی که برای حمایت از تولید ملی و به شکل بلندمدت وارد بورس شده ‌اند اسیر این نوسانگیران شده ‌اند». این هم نظر مخاطب دیگری است که پویشی با نام «صدای سهامداران را بشنوید» را به ثبت رسانده است و خواستار ورود جدی دولت به بورس جهت حمایت از سهامداران خرد شده است.

سهامداران همچنان به دولت سیزدهم امیدوارند

در پویش های دیگری، مردم امیدوارانه از تیم اقتصادی دولت سیزدهم خواسته اند، به بازار سرمایه ورود کند و از ضرر بیشتر سهامداران خرد جلوگیری کند. در پویشی با عنوان «جلوگیری از نابودی سرمایه مردم در بورس»، ثبت کننده پویش گفته است: «مردمی که با دعوت دولت قبل، بیشتر دارایی خود را وارد بورس کردند، تقریبا نیمی از دارایی خود را از دست داده اند و از رئیس جمهور محترم و تیم اقتصادی ایشان می خواهیم که برای جلوگیری از ضرر بیشتر و جبران خسارات وارده به اقتصاد و مردم، بازار سرمایه را از این وضعیت نجات دهند».

همه این پویش ها که در آبان ماه سال جاری به ثبت رسیده اند، نشان می دهند که سهامداران خرد از دولت سیزدهم امید حمایت از بورس را دارند. البته نباید از بیان این نکته غفلت کرد که ورود به بازار سرمایه نیاز به یک نگاه بلندمدت دارد.

به نظر می رسد دولت باید پیش از هر اقدامی اعتماد به بازار سرمایه را ترمیم کند. در این صورت سهامداران می توانند آگاهانه وارد بورس شده و مطمئن باشند سهام خریداری توسط آنان، در گیرودار نوسان گیران و حقوقی ها گرفتار نخواهد شد. در این وضعیت می توان امیدوار بود مشکل تقاضا در بورس حل شده و سهامداران نیز علاوه بر خارج شدن از بورس، سود نیز کسب کنند.

نگاه بلندمدت در سرمایه گذاری در بورس، آموزش دیدن سهامداران خرد و عدم توجه به سیگنال دهی در فضای مجازی می تواند کمک زیادی به سهامداران خرد و تازه وارد به بورس کند. در صورتی که سهامداران حقیقی الزامات ورود به بورس را رعایت کنند و نگاه بلندمدت نیز به این بازار داشته باشند، می توان امیدوار بود که این بازار از سایر بازارهای مالی بازدهی بیشتری داشته باشد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.