بازگشت بورس به محدوده زیان
دنیای اقتصاد : بررسی مدل های ذهنی بازیگران در بازار سرمایه ایران طی سال های اخیر نشان می دهد که به خوبی می توان نظریه چشم انداز و نظریه وابستگی به مسیر را در واکاوی وضعیت بازار یادشده نشان داد. بررسی ها نشان می دهد، از مردادماه سال99 به بعد، به خوبی می توان از بینشی که این نظریه ها ارائه می دهند، بهره برد.
ما در این گزارش، با استفاده از این دو نظریه نشان می دهیم که چگونه تجربه تلخ مرداد 99 باعث خروج نزدیک به 150هزار میلیارد تومان از بازار سرمایه در دوسال اخیر شده است. براساس یافته های نظریه چشم انداز که نخستین بار از سوی دنیل کانمن و آموس تورسکی ارائه شد، هنگامی که فردی دچار یک واحد زیان می شود، میزان هیجان منفی که تجربه می کند، دوبرابر هیجان مثبتی است که هنگام کسب یک واحد سود در ذهن او ایجاد می شود. تجربه تلخ سرمایه گذاران از مرداد 99 با دوبرابر ارزش ذهنی منفی تر در نظر گرفته شده و وابستگی به مسیر بر مبنای ترس سرمایه گذاران از تکرار آن وضعیت، باعث ریسک گریز تر شدن آنها در ورود مجدد به بازار سهام شده است.
نظریه وابستگی به مسیر در ادبیات توسعه اقتصادی بار ها تعریف شده است؛ اما در اصل، این نظریه برای استفاده در بازار های مالی و حتی بازی های شرط بندی نیز صدق می کند. براساس این نظریه، اگر تجربه باخت بزرگی را در بازار مالی داشته باشید، در ورود دوباره به آن بازار یا شرط بندی، محتاط تر خواهید بود. وابستگی به مسیر شما را به مسیر شکستی که تجربه کردید و ممکن است ارتباطی به برد آتی شما در شرط بندی نداشته باشد، وابسته می کند.
از طرفی نظریه چشم انداز مطرح می کند که باخت ها در شرط بندی ها و بازار نسبت به زمانی که برنده می شوید، دوبرابر درد ذهنی ایجاد می کند. این امر به این معنی است که برای مثال، سقوط شاخص کل از مردادماه99 براساس این نظریه باعث احساس ناکامی بیشتر نسبت به چیزی که واقعا اتفاق افتاده، شده است. ممکن است شاخص تنها 500هزار واحد کاهش یافته باشد؛ اما براساس نظریه چشم انداز، در ذهن بازیگران بازار، این ریزش به نحوی احساس می شود که گویی شاخص یک میلیون واحد سقوط کرده است.
این توضیح نظریه چشم انداز است. در این نظریه باخت دوبرابر بیشتر از برد در نظر گرفته می شود. نظریه مذکور یکی از ابزارهای تحلیلی پرقدرتی است که در تبیین اقتصاد رفتاری مورد استفاده قرار می گیرد.
شاخص کل بورس در سال 99 رشدی قابل توجه را به ثبت رساند، به نحوی که نماگر مذکور در روز 19مردادماه سال یادشده به محدوده 2میلیون و 100هزار واحدی رسید. در حال حاضر اما شاخص نامبرده در محدوده یک میلیون و 389 هزار واحد قرار گرفته است. بررسی نوسانات رخ داده از آن تاریخ تاکنون از این واقعیت حکایت دارد که نماگر مذکور حدود 33درصد افت داشته است. این در حالی است که با احتساب تورم در دوسال اخیر، نماگر یادشده افتی بیش از این میزان را به ثبت رسانده است.
با این حال، این روز ها شاخص همچنان کاهش می یابد. از دلایل سیاسی کاهش دماسنج بورسی می توان به مساله برجام اشاره کرد؛ اما در این گزارش نشان می دهیم که توضیح علی برجام تنها بخش کوچکی از کاهش شاخص کل را توضیح می دهد و بخش بزرگ تری از ماجرا به اعتمادی که پس از مرداد 99 از بازار سرمایه سلب شد و به این امر انجامید که سرمایه از این بازار خارج شود، مربوط می شود.
سرمایه اجتماعی و اعتماد در بورس به طور مستقیم با نظریه چشم انداز مرتبط است. تجربه تلخ سقوط شاخص تنها یک رخداد اقتصادی نیست، بلکه به سرمایه اجتماعی بازار نیز آسیب رسانده و باعث شده است تا سرمایه گذاران در مدل ذهنی خود برای آن تجربه تلخ، بهایی دوبرابر در نظر بگیرند و نسبت به ورود مجدد به بازار ریسک گریز تر باشند و حتی در صورت وقوع شانس صعود در بازار با مثبت شدن شاخص های سهام، سرمایه خود را از آن خارج کنند.
دلیل مهم دیگر ریسک گریزی نسبت به سرمایه گذاری در بورس جدا از نظریه چشم انداز، نظریه وابستگی به مسیر است که در خصوص عملکرد آن توضیح داده شد. اگرچه بازار سرمایه، امروز مستعد رشد است و نسبت به سایر بازار ها فرصت های بیشتری برای سرمایه گذاری با بازدهی بالا فراهم می آورد؛ اما این عوامل انگیزه کافی در بازیگران برای ورود به این بازار فراهم نمی کند. عوامل خارجی مانند برجام نیز تنها می توانند تا حدی بر بازار سرمایه تاثیر بگذارند. متغیر مهم و فراموش شده در این بازار، سرمایه اجتماعی است که در دوسال اخیر بر مبنای دو نظریه مطرح شده تا حد زیادی از بین رفته و تاکنون دولت تلاش قابل قبولی در جهت بازگرداندن اعتماد از دست رفته انجام نداده است.
شاید یکی از دلایل مهم کاهش شاخص کل از مرداد 99 به رغم رشد قیمت دلار، شاخص تورم و رشد بازار های رقیب، این نکته باشد که بورس، سرمایه اجتماعی محورتر است؛ بازاری است که در آن بازیگران نسبت به اعتماد به مسیر و در نظر گرفتن وقایع تلخ گذشته حساس تر هستند.
در این بازار باخت بیشتر از برد اهمیت و تاثیر دارد و تجربه باخت های مکرر در پی سیاست های نادرست دولت و سازمان بورس در این بازار می تواند بازگشت اعتماد را با چالش بیشتری مواجه کند. تجربه مرداد 99 باختی بزرگ برای همه بود؛ باختی که امید به چشم انداز برد را حتی تا امروز به حداقل رسانده است.
بازار سرمایه ایران نسبت به بازار های مالی در کشور های توسعه یافته جدیدتر بوده و از این نظر رفتار بازیگران حقیقی آن نیز کمتر بر منطق اقتصادی استوار است. از طرفی بورس از منظر رفتار بازیگران حقوقی با ضعف های بزرگی روبه روست.
عمق بسیار کم بازار سرمایه در کنار سیاست های نادرست با عنوان حمایت از بورس سبب شده است تا این بازار به جای تبدیل شدن به بستر سرمایه گذاری بلندمدت و تامین مالی برای اقتصاد (که از ایجاد ارتباط مناسب میان بازار اولیه و ثانویه حاصل می شود) تنها به بازاری کوتاه مدت تبدیل شود. در بیشتر مواقع، در کوتاه مدت بازدهی بازار سرمایه کمتر از بازار های رقیب است و نگاه کوتاه مدت بازیگران حقیقی به بازار سرمایه، نشانه ضعف زیرساخت های مطرح شده و مهم تر از همه، نشانه فقدان اعتماد بلندمدت در بازار سرمایه است. اما سوال تجربی مهم این است که نقطه مرجع بازیگران بورس کجاست؟
پیش از پرداختن به جواب این سوال لازم است به تعریفی خلاصه وار از نقطه مرجع پرداخت. از نظر بازیگران در یک بازی، زمانی که شخصی صدایی بلند را از پس صدای بلندی می شنود در نظر او آن صدا با کسی که همان صدای بلند را پس از صدای آهسته ای شنیده برابر نیست. در بازار نیز سقوط شاخص کل برای همه به صورت برابر در نظر گرفته نمی شود. واقعیت این است که شاخص 33درصد کاهش یافته؛ اما ارزش ذهنی این کاهش برای عده ای بسیار بیشتر و برای عده ای کمتر از میزان واقعی است. برمبنای تحلیل نقطه مرجع، برای کسانی که بسیار متضرر شده اند نقطه مرجع شاخص نزدیک به 2میلیون واحد است. این دسته از سرمایه گذاران تنها با نزدیکی شاخص به این عدد ممکن است مجددا به بازار سرمایه ورود کنند و بر مبنای ریسک گریزی ناشی از نظریه چشم انداز این گروه ممکن است سرمایه گذاری در بازار های کم ریسک مانند طلا را ترجیح دهند (این گروه می توانند نویز ها باشند).
دسته دوم که کمتر از مرداد 99 متضرر شده اند، می توانند سرمایه گذارانی باشند که پیش از سقوط شاخص از بازار خارج شده باشند یا کسانی که مدت زیادی پس از کاهش شاخص تصمیم به ورود به بازار گرفته باشند. نقطه مرجع ممکن است برای این گروه در محدوده یک میلیون و 500هزار تا یک میلیون و 600هزار باشد. این گروه، نسبت به گروه اول ریسک پذیر تر هستند؛ اما ممکن است با ادامه روند فعلی شاخص کل تصمیم به خروج از بازار بگیرند یا نسبت به ورود مجدد تجدید نظر کنند که خروج روزانه نقدینگی حقیقی از بازار این مساله را تایید می کند.
بنابراین نقطه مرجع برای گروه های مختلف فعال در بازار، متفاوت است. بالطبع کسانی که از مرداد 99 متضرر شده اند، نسبت به کسانی که بعدتر متضرر شده اند، نارضایتی بیشتری احساس می کنند. بازگرداندن اعتماد به بازار تنها داستان فهم بازار مالی از دریچه نظریه چشم انداز است. بازیگران از باخت، دوبرابر بیشتر متنفرند و این باعث می شود که با ورود تجربه تلخ مرداد 99 به مدل ذهنی بازیگران بازار، بازگشت مجدد اعتماد به بازار یادشده با چالش ها و دشواری های بسیاری مواجه شود.
به طور خلاصه می توان گفت که کاهش شاخص کل در دوسال اخیر در ذهن بازیگران مختلف بازار با ارزش منفی متفاوتی ارزیابی می شود. نقاط مرجع بازیگران نیز متفاوت است. حتی اگر 90درصد احتمال برد بزرگ تر در بورس تهران با برد کوچک و با احتمال کمی بیشتر از 90درصد در بازار مسکن مقایسه شود، براساس نظریه چشم انداز، سرمایه گذاران احتمالا مورد دوم را انتخاب خواهند کرد.
منفیترین بازار ۹۳
بررسیها نشان میدهد از ابتدای سال تاکنون، بازار بورس بیشترین بازدهی منفی را در بین بازارهای پنجگانه سرمایهگذاری(سپردهگذاری، دلار، مسکن، سکه و بورس) داشته و با افت تقریباً ۹درصدی شاخص کل، مسیر نزولی بورس که از زمستان سال گذشته آغاز شد، در این دو فصل نیز ادامه داشته است.
بررسیها نشان میدهد از ابتدای سال تاکنون، بازار بورس بیشترین بازدهی منفی را در بین بازارهای پنجگانه سرمایهگذاری (سپردهگذاری، دلار، مسکن، سکه و بورس) داشته و با افت تقریباً 9درصدی شاخص کل، مسیر نزولی بورس که از زمستان سال گذشته آغاز شد، در این دو فصل نیز ادامه داشته است. بر اساس این آمارها، ارزش بازار سرمایه نیز که در پایان آذرماه سال گذشته به میزان 426 هزار میلیارد تومان مشخص شده بود، در روزهای اخیر به حدود 326 هزار میلیارد تومان کاهش یافته است. این آمارها افت 100 هزار میلیاردتومانی ارزش کل بازار بورس را طی این مدت نشان میدهد که به گفته کارشناسان، چنین افتی را میتوان به منزله خروج 100 هزار میلیارد تومان سرمایه از بورس طی 9 ماه تعبیر کرد.
بررسیها نشان میدهد در حدود ششماهی که از سال 1393 گذشته، به طور متوسط، سهامداران بورس بیشترین زیان را در مقایسه با سرمایهگذاران در بازارهای رقیب متحمل شدهاند. بر اساس آمارها، شاخص سهام بورس تهران از حدود 79 هزار واحد در اسفند سال گذشته، به حدود 72 هزار واحد در روزهای اخیر کاسته شده است که کاهشی 9درصدی را طی این دوره نشان میدهد. این موضوع به این معناست که متوسط بازدهی کسبشده در بورس تهران توسط سهامداران در این مدت، معادل زیانی 9درصدی بوده است. در این مدت، خریداران سکه دیگر گروهی بودند که با بازدهی حدوداً منفی سهدرصدی طی شش ماه، بخشی از دارایی خود را از دست دادهاند. در بین سرمایهگذاران دیگر بازارها، دارندگان دلار و مسکن با بازدهی مثبتی (کمتر از پنج درصد) مواجه بودهاند که البته، این افزایش در ارزش «اسمی» دارایی آنان، تورم 4/8درصدی از ابتدای سال تاکنون را جبران نکرده است و به همین دلیل، در واقع باید گفت این دو گروه نیز با زیان در ارزش «واقعی» دارایی خود مواجه بازگشت بورس به محدوده زیان بودند. بنابراین، سپردهگذاران در بانکها علاوه بر اینکه با بازدهی 5/10درصدی از ابتدای سال تاکنون (با احتساب نرخ سود 22درصدی بانکها) مواجه بودند و بیشترین بازدهی را در بین سرمایهگذاران پنج بازار رقیب کسب کردند، به دلیل اینکه نرخ بازدهی دارایی آنان از رشد سطح عمومی قیمتها (تورم) در این مدت بیشتر بوده، تنها گروهی بودهاند که با سود «واقعی» مثبت در نتیجه سرمایهگذاری خود مواجه شدند.
پیش از این «تجارت فردا» در پایان فصل بهار نیز به بررسی عملکرد بازارها در بازه زمانی سهماهه نخست سال جاری پرداخته بود. بر اساس دادههایی که در آن گزارش ارائه شده بود، در سهماهه نخست سال نیز سپردهگذاران پیشتاز سرمایهگذاری در بازارها بودند ولی با توجه به افزایش قیمت دلار در فصل بهار (از حدود 3000 تومان تا حدود 3200 تومان)، سرمایهگذاران بازار ارز در فاصلهای نزدیک به سپردهگذاران قرار داشتند و بازدهی نسبتاً قابل قبولی را کسب کرده بودند. اما سایر بازارها (مسکن، سکه و سهام) در فصل بهار نیز با رشدهای پایینی در شاخصهای قیمتی خود مواجه شدند و افزایشهای صورتگرفته در قیمتهای این بازارها، حتی کفاف تورم را نیز نمیداد.
نکته قابل توجه این است که مقایسه بازدهی سهماهه بازارها با عملکرد ششماهه، بیانگر این است که به جز سپردهگذاران بازارها، فعالان دیگر بازارها همگی در تابستان با «بازدهی منفی» مواجه بودند. در نتیجه، بازدهی ششماهه سرمایهگذاری آنان حتی از سطح سهماهه نیز پایینتر آمده است. به عنوان مثال، متوسط قیمت سکه طلای آزادی (طرح جدید) در بازار آزاد تهران در خردادماه حدود 964 هزار تومان گزارش شده بود. این در حالی است که این رقم در شهریورماه، حدود 946 هزار تومان بوده است. همین موضوع در خصوص بازارهای مسکن، دلار و سهام نیز وجود دارد. بر اساس برخی از آمارهای مقدماتی، متوسط قیمت فروش هر مترمربع ساختمان مسکونی در تهران نیز در خردادماه حدود چهار میلیون و 350 هزار تومان بوده است. در حالی که گزارشهای اولیه منتشرشده از سوی نهادهای متولی مسکن نشان میدهد این مقدار در مردادماه، حدود چهار میلیون و 190 هزار تومان بوده است. گزارشهای اخیر نشان میدهد با وجود رشد جزیی قیمتهای حوزه مسکن در خردادماه، هنوز متوسط قیمت هر مترمربع منزل مسکونی در تهران، کمتر از سطح چهار میلیون و 300 هزار تومان بوده است که نشان میدهد مجموعاً تابستان سال جاری نیز، فصلی «قرمز» برای دارندگان سرمایههای مسکونی بوده است.
به همین ترتیب، متوسط قیمت دلار نیز که در خردادماه حدود 3260 تومان گزارش شده بود، در روزهای سپریشده از شهریورماه حدود 3150 تومان بوده و حتی افزایش صورتگرفته در نرخهای ارز در هفتههای اخیر نیز هنوز نتوانسته سطح قیمتی دلار را به 3200 تومان برساند. در نتیجه، افرادی که در اواخر بهار سال جاری دلار خریده بودند، در حال حاضر با زیانی تقریباً سهدرصدی مواجه شدهاند و چشمانتظار رخدادهای دیپلماتیک در روزهای آتی، به امید اثرگذاری این رخدادها بر افزایش قیمت دلار، نشستهاند.
در نهایت، بزرگترین زیاندیدگان عملکرد بازارها در تابستان نیز مشابه فصل بهار، دارندگان سهام در بورس بودهاند که روند نزولی آن، با شروع زمستان سال گذشته آغاز شد و تاکنون نیز بهرغم گذشت 9 ماه، به پایان نرسیده است. متوسط ارزش سهام در بورس تهران در تابستان سال جاری، نزدیک به 4/1درصد دیگر افت کرد تا مجموعاً شاخص بورس در دو فصل سپریشده از سال جاری، نزدیک به 9درصد نزول کند. به همین جهت، سهامداران بورس در سال جاری را میتوان «بازندگان بزرگ بازارها» لقب داد. همچنین، نکته قابل توجه در عملکرد بازارها در فصل تابستان، بیانگر این است که متوسط شاخصهای قیمتی در چهار بازار «دلار»، «مسکن»، «سکه» و «سهام» در فصل تابستان کاهش یافته است. در نتیجه، سرمایهگذاری در هر چهار بازار، با بازدهی منفی سهماهه همراه بوده است.
بررسی عملکرد بورس تهران از ابتدای دهه 80 تاکنون نشان میدهد در این مدت، بورس با سه ریزش قابل توجه مواجه بوده است. بر اساس این آمارها، در اوایل سال 1379، شاخص کل بورس تهران از حدود 2000 واحد تا حدود 2500 واحد افزایش یافت و این مسیر صعودی، منجر به این شد که تا ابتدای سال بعد، یعنی نخستین روزهای دهه 80، شاخص کل بورس در سطح 3000واحدی قرار بگیرد. شاخص کل بورس در بهار سال 1381 از مرز 4000 واحد گذشت، در پاییز این سال سطح 5000واحدی را پشت سرگذاشت و تا پایان سال، در حوالی همین سطح قرار داشت. با شروع سال 1382، بورس تهران وارد یکی از دورههای رویایی تاریخ خود شد. به طوری که از ابتدای این سال تا اواخر پاییز، شاخص کل بورس تقریباً دو برابر شد و برای نخستین بار، به سطح تقریباً 10 هزارواحدی رسید که بازدهی 100درصدی را طی تنها 9 ماه نشان میداد. با شروع زمستان سال 1382، اندکی از سرعت رشد شاخص کاسته شد، اما مسیر صعودی همچنان تا یک سال بعد ادامه داشت. در نهایت، در آذرماه سال 1383، متوسط شاخص کل سهام سطح 13 هزار و بازگشت بورس به محدوده زیان 500واحدی را پشت سر گذاشت تا بورس تهران به پایان یکی از بهترین دورههای بازدهی خود برسد.
با شروع زمستان سال 1383، افول شاخص بورس نیز آغاز شد. افولی که از لحاظ نقطه شروع، ریزش بورس با شروع زمستان در سال گذشته را تداعی میکند. در تجربه ریزش سال 1383، افت شاخص از بازگشت بورس به محدوده زیان اواخر پاییز شروع شد و تا آبانماه سال بعد (یعنی 11 ماه) مسیر نزولی بورس تا بازگشت شاخص به زیر سطح 10 هزارواحدی ادامه داشت. با توجه به اینکه ریزش فعلی بورس نیز مشابه تجربه سقوط سال 1383، از اواخر پاییز آغاز شده است، مقایسه طول این دوره ممکن است برای دارندگان سهام در حال حاضر، هم خبری خوب و هم خبری بد به شمار بیاید. خوب و امیدوارکننده از این جهت که در صورتی که قرار باشد ریزش ادامه داشته باشد، حداقل میدانند این ریزش نهایتاً 11 ماه (تا دو ماه دیگر) طول خواهد کشید و به پایان میرسد. اما نکته ناامیدکننده این مقایسه اینجاست که پس از ریزش بورس در سال 1383، مدت نسبتاً زیادی طول میکشد تا بازار سهام مجدداً جان گرفته و شاخص صعود کند. بر اساس گزارشها، در آن دوره پس از رسیدن شاخص به کف قیمت در آبان 1384، نزدیک به چهار سال (تا تیرماه 1388) طول کشید تا شاخص بتواند بازگشت بورس به محدوده زیان از سطح 10 هزارواحدی به صورت پایدار عبور کرده و در مسیر صعود پایدار قرار بگیرد. هر چند، در فاصله این محدوده چهارساله، چندین بار شاخص صعود کرد ولی مجدداً به سطح 10 هزارواحدی بازگشت. به طوری که در مقاطعی مثل مردادماه سال 1387، سطوح بالای 12 هزارواحدی نیز برای شاخص ثبت شده بود، هر چند در اسفندماه همین سال، نوسانهای کاهشی در قیمت سهام، موجب نزول شاخص تا زیر هشت هزار واحد شد. ولی مجموعاً از آبان 1384 تا مرداد 1388، سطح متوسط شاخص نزدیک به محدوده قیمتی 10 هزار واحد بود که رکودی 45ماهه را در فعالیت بورس تهران در این دوره نشان میداد.
آمارها نشان میدهد اقتصاد ایران در دو سال 1387 و 1388، عملکرد ضعیفی را از لحاظ شاخصهای رشد اقتصادی داشته است و میانگین رشد اقتصادی طی این دو سال، کمتر از دودرصد بوده که حتی از متوسط اقتصاد ایران نیز پایینتر است. هر چند با وقوع رشد منفی در دو سال گذشته، آمارهای این دو سال به نظر قابل قبول میرسد، ولی واقعیت این است که در حالت طبیعی و بدون بروز شرایط خاص مثل تحریم، عملکرد اقتصاد طی همین دو سال نیز میتوانست به عنوان شاخصی که از بروز رکود در فعالیتهای اقتصادی حکایت میکند، در نظر گرفته شود. با این حال، نکته بازگشت بورس به محدوده زیان عجیب این است که بورس پس از حدود چهار سال درجا زدن در کانال 10 هزارواحدی، از تابستان 1388 وارد مسیر صعودی شد و شاخص به سمت رکوردهای جدید حرکت کرد. هر چند در ماههای نخست، تغییر چندانی در سطح شاخص انجام نشد و افزایشهای جزیی، با نزولهای بعدی نیز همراه میشد و در بهمن 1388، شاخص هنوز پایینتر از سطح 12 هزارواحدی قرار داشت. ولی از میانههای زمستان این سال به بعد، دومین دوره صعود قابل توجه بورس در دهه گذشته آغاز شد. این صعود منجر به این شد که تا فروردین 1390، شاخص کل بورس در سطح بالای 26 هزارواحدی قرار بگیرد که رشدی 125درصدی را طی 15 ماه (از بهمن 1388 تا فروردین 1390) تجربه کند. پس از این صعود، بورس مجدداً به مدت 16 ماه ساکن شد و مجموعاً شاخص کل بورس، حول سطح 25 هزارواحدی در نوسان بود. روندی که تا مردادماه سال 1391 نیز ادامه داشت.
این دوره یعنی اواسط تابستان دو سال پیش، دورهای بود که یکی از بیسابقهترین صعودهای تاریخ بورس کشور از آن آغاز شد. مطابق آمارها، شاخص کل بورس در مرداد 1391 کمتر از سطح 25 هزارواحدی قرار داشت؛ اما با گذشت 16 ماه، مقدار متوسط این شاخص در آذر سال گذشته، به آستانه سطح 87 هزارواحدی رسیده بود. این مسیر بیانگر رشدی 158درصدی در شاخص کل بورس طی 16 ماه بود. با شروع زمستان سال گذشته نیز، دوره انجماد بورس آغاز شد که تاکنون ادامه داشته و بر اساس آخرین آمارها، در روزهای اخیر شاخص در سطوح کمتر از 72 هزار واحد آرام گرفته است. بنابراین، از آذر سال گذشته تاکنون نیز، بورس با افتی 17درصدی طی 9 ماه مواجه بوده است.
روند کاهشی اخیر همچنین به افت قابل توجهی در یکی از شاخصهای مهم دیگر بورس یعنی شاخص «ارزش بازار» منجر شده است. مطابق آمارها، حجم بازار بورس تهران در آذرماه سال گذشته نزدیک به 426 هزار میلیارد تومان بود. با شروع بازدهی منفی بورس از زمستان، به تدریج داراییهای نقدی از این بازار خارج شد تا در پایان سال، حجم بازار بورس به حدود 387 هزار میلیارد تومان کاهش پیدا کند. روند نزولی ارزش بازار، در ماههای بعد نیز ادامه داشت. در پایان بهار، ارزش کل بازار بورس تهران به حدود 348 هزار میلیارد تومان رسیده بود که نشان میداد این شاخص به سطح خود در شهریورماه سال 1392 بازگشته است. با ادامه افت بورس در تابستان، شاخص ارزش بازار نیز تا انتهای هفته گذشته به سطح 326 هزار میلیارد فرو کاسته شد. در نتیجه، میتوان گفت از آذرماه سال گذشته تاکنون، ارزش کل بازار بورس تهران از حدود 426 هزار میلیارد تومان به حدود 326 هزار میلیارد تومان کاسته شده است که به معنای خروج 100 هزار میلیارد تومان سرمایه از بورس طی 9 ماه اخیر است.
محدوده PRZ چیست؟ آشنایی با محتمل ترین محدوده بازگشت بازار
PRZ مخفف P otential R eversal Z one به معنی محتمل ترین محدوده بازگشت بازار به زبان ساده بخشی از نمودار قیمتی است که قیمت در آن نقاط احتمال بازگشت و تغییر روند را دارند. در این مقاله شما را با مفهوم PRZ در تحلیل تکنیکال بازار های مالی بیشتر آشنا خواهیم کرد، همراه داتیس نتورک باشید.
محدوده PRZ چیست؟
PRZ مخفف Potential Reversal Zone به معنی محتمل ترین محدوده بازگشت بازار به زبان ساده بخشی از نمودار قیمتی است که قیمت در آن نقاط احتمال بازگشت و تغییر روند را دارند.
به این صورت که در این نقاط ویژگی هایی از کندل ها، اندیکاتور ها، تشکیل الگوها و بهصورت کلی نشانههایی از بازگشت قیمت ظاهر میشوند. شناسایی این نقاط راههای مختلفی دارد، مانند سطوح فیبوناچی، امواج الیوت، پرایس اکشن، تحلیل کلاسیک و… که به انتخاب تحلیلگر وابسته است. محدوده احتمالی PRZ، انتهای هر موج اصلی در نمودار قیمتی است.
محتمل ترین محدوده بازگشت بازار نشانگر نواحی حساسی است که جریانات خریداران و فروشندگان پتانسیل تغییر را دارند. این نواحی هارمونیک سعی میکنند تا سطوح قیمتی که نامتعادل هستند و نشانگر تغییر وضعیت از اشباع خرید یا اشباع فروش به وضعیت متعادل هستند را نشان دهند.
PRZ یک “پنجره هارمونیک” است که ساختار قیمتی در یک ناحیه بخصوص را مورد بررسی قرار میدهد.
به طور کلی، در معاملات هارمونیک باید بر این باور بود که بازار سیگنال های لازم برای درک پرایس اکشن را فراهم میکند. در الگوهای هارمونیک تمام سیگنال ها بر اساس تغییرات شکل گرفته در بازار است.
بنابراین، برای تحلیل PRZ حتما باید از تحلیل پرایس اکشن استفاده شود تا بتوان سیگنال های معاملاتی معتبری را بدست آورد.
برای درک و استفاده از این مباحث در استراتژی خود باید زمان زیادی صرف کرد، اما روش های معاملاتی هارمونیک همیشه اطلاعات مهمی در مورد وضعیت آتی پرایس اکشن را برای ما فراهم می کنند.
یکی از سادهترین و پرکاربردترین راههای پیدا کردن نقاط پتانسیل بازگشتی یا PRZ، ترسیم خط روند و سطوح حمایت و مقاومت در نمودار قیمت است. نقطه برخورد خط روند صعودی با سطح مقاومت و نقطه برخورد خط روند نزولی با سطح حمایت، نقاط پتانسیل بازگشتی هستند و در این نقاط پیشبینی میشود که تغییر روند را مشاهده کنیم.
محدوده محتمل بازگشتی Potential Reversal Zone
ساختارهای قیمتی خاص که شامل سه یا چند رقم فیبوناچی در یک محدوده تعریف شده میباشند، مفهوم اصلی در تعریف نواحی هارمونیک (Harmonic) هستند.
به این دلیل به این محدودهها “محتمل” گفته میشود که این نواحی تعریف شده بایستی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند، چونکه بازار با رسیدن به این محدوده در معرض بازگشت قوی قرار خواهد گرفت.
هر چند این مفهوم در آینده بیش از این توضیح داده خواهد شد.
اما در حال حاضر بایستی درک کرد که الگوهای هارمونیک توسط ساختار قیمتی خاصی تعریف میشوند که شامل ترکیبی از اصلاحها و برآوردهای قیمتی فیبوناچی متمایز و متوالی هستند.
با محاسبه جوانب مختلف فیبوناچی یک ساختار قیمتی خاص، الگوهای هارمونیک میتوانند محدوده بخصوصی را در قالب محدوده بازگشتی محتمل در حرکات قیمتی نشان دهند.
تاثیر کاهش 80 درصدی مالیات بر معاملات سهام / سیاست های جدید دولت برای تقویت بورس
با توجه به ریزش های اخیر بازار سهام بسیاری از کارشناسان معتقدند که زمینه برای رشد بازار مهیاست و دولت هم با ابلاغ دستورالعمل های جدید به نوعی حمایت خود را از رشد بازار اعلام کرده اما این مساله در گرو عملکرد بازارگردان ها و حقوقی هاست.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری موج، پس از اینکه در ماه های گذشته بازار سرمایه به شدت روندی نزولی آغاز کرده بود، حالا دولت تصمیم گرفته تا سیاست های حمایتی جدیدی را برای رشد بازار سرمایه اجرایی کند که برخی از این موارد شاهد افزایش عرضه کالا به بورس کالا و تخفیف مالیاتی برای معاملات و انتقال سهام و همچنین معافیت مالیاتی برای افزایش سرمایه از محل سود انباشته بوده است.
یک کارشناس اقتصادی در گفتگو با خبرنگار اقتصادی موج با اشاره به اینکه در 5 ماه گذشته بازار سرمایه روند نزولی داشته و هم اکنون در کف قیمت ها قرار دارد، گفت: در شرایط کنونی موضوع کاهش 50 درصدی مالیات نقل و انتقال سهام که منجر می شود هزینه این بخش تا یک دهم کاهش یابد محرکی در جهت تسهیل معاملات بازار و افزایش گردش نقدینگی در بازار می شود به همین دلیل پیش بینی می شود بازار به زودی روندی صعودی آغاز کند.
رضا روحی با بیان اینکه یکی دیگر از سیاست های که می تواند بر بازار اثرگذار باشد افزایش ورود خودروها به بورس کالا است، افزود: از آنجایی که صنعت خودروی کشور زیان ده هست این سیاست می تواند در کاهش زیان انباشته این شرکت ها موثر باشد در نتیجه تقاضا برای سهام گروه خودرویی هم افزایش خواهد یافت، البته در روزهای اخیر عرضه لاستیک در بورس کالا هم آزاد شد و همین موضع هم روی حاشیه سود شرکت های این گروه تاثیرگذار است زیرا پیش از این به دلیل اینکه قیمت گذاری در این بخش به صورت دستوری انجام می شد و از طرف دیگر قیمت مواد اولیه هم بالا رفته بود بسیاری از شرکت های لاستیکی با زیان روبرو شده بودند و حالا این دستورالعمل می تواند به بازگشت حاشیه سود شرکت های ایران گروه کمک کند.
معافیت مالیاتی شرکت ها در افزایش سرمایه
همچنین مدیر نظارت بر بازار اولیه سازمان بورس در گفتگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری موج با اشاره به اینکه یکی از سیاست های کشور که در لایحه بودجه 1401 پیش بینی شده بود معافیت مالیاتی شرکت ها در افزایش سرمایه از محل سود انباشته بوده است، گفت: این مساله به دلیل اینکه منجر می شود که منابع داخلی شرکت در درون شرکت حفظ شود و به نوعی در تامین مالی پروژه ها و . موثر واقع شود به نفع سهامداران خرد و شرکت هم هست زیرا پس از اجرای پروژه ها به طور قطع حاشیه سود شرکت ها هم بهبود پیدا می کند.
وحید قلب روشن با بیان اینکه هدف از اجرای این سیاست حفظ نقدینگی شرکت هاست، افزود: به طور قطع وقتی سود شرکت ها توزیع نمی شود این منابع در بالا رفتن ارزش سهام شرکت ها هم موثر است که این مساله می تواند به نفع همه سهامداران باشد.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری موج، در شرایط کنونی شاخص به محدوده یک میلیون و 300 هزار واحد رسیده است و بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند که اگر از این محدوده حمایت نشود بازار بک بحران جدی مواجه می شود زیرا پس از آن شاخص به سمت سطح یک میلیون و صد هزار واحد حرکت می کند و این مساله با افزایش خروج سرمایه از بورس ادامه پیدا می کند و می تواند شرایط بازگشت بازار سرمایه به روال طبعی را با چالش همراه کند با این حال به نظر می رسد که دولت برنامه های را برای حمایت از بازار سرمایه ارائه کرده اما اینکه چقدر بتواند در رشد بازار موثر باشد به زودی مشخص خواهد شد، زیرا شرایط بنیادی و تکنیکال برای رشد بازار فراهم است و تنها اراده بازارگردان ها و حقوقی هاست که می تواند به بهانه همین برنامه های جدید دولت روند صعودی بورس را کلید بزند.
شاخص کل بورس بعد از دوسال وارد محدوده ۱.۶ میلیونی شد
با اینکه بورس به مدت دو سال در روند اصلاحی بود و بسیاری از سهامداران متحمل زیان شدند اما امروز شاخص کل با رشد ۱۷ هزار و ۶۲۹ واحدی وارد محدوده ۱.۶ میلیونی شد. همچنین امروز سه شنبه نمادهایی مانند شستا، فولاد، فملی و شبریز بیشترین تأثیر مثبت را روی شاخص کل بورس داشتند. در ادامه خبر کامل رشد شاخص کل بورس را در اختیار شما عزیزان قرار می دهیم:
ورود شاخص کل به کانال 1.6 میلیونی
به گزارش بورس فردا و به نقل از تجارتنیوز، تقریبا دو سالی میشود که بورس روند اصلاحی به خود گرفته است اما امروز پس از گذشت حدودا دو سال شاخص کل وارد محدوده ۱٫۶ میلیونی شد.
در ساعت ۱۰:۵۳ شاخص کل بورس با رشد ۱۷ هزار و ۶۲۹ واحدی به سطح یک میلیون و ۶۰۱ هزار واحد رسید.
امروز سهشنبه شاخص کل رشد ۱٫۱۱ درصدی و شاخص هموزن نیز رشد ۰٫۱۰ واحدی را تجربه کردند.
آخرین بار مهر ماه سال ۱۳۹۹ بود که شاخص کل بورس در سطح یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحدی ایستاد و اکنون با این ورود طلسم دو ساله بورس شکست.
همچنین آخرین قیمت ۸۸ نماد حداقل سه درصد نسبت به قیمت روز قبل آنها افزایش یافت و ۸۴ نماد کاهش بیش از سه درصدی قیمت را تجربه کردند.
حقوقیها یا میانه بازار بیش از سه میلیارد تومان نقدینگی از بورس خارج کردند.
امروز سهشنبه و تا ساعت ۱۱ نمادهای آسیاتک، شستا، فولاد، فملی، خودرو، سپید و وتجارت در لیست نمادهای پرتراکنش بورسی قرار گرفتند. از سوی دیگر حگهر، کرمان، تجلی، فزر، تلیسه، فجهان و بپیوندنمادهای پراتراکنش فرابورس شدند.
فولاد، کگل، کچاد، فملی، شبریز، شستا و فخوز تاثیر مثبت روی شاخص کل بورس داشتند. همچنین نمادهای کگهر، هرمز، ومهان، صبا، فجهان و فزر فرابورس را سبزپوش کردند.
ارزش کل معاملات خرد بورس و فرابورس نیز در مجموع حدودا به چهار هزار و ۲۱۵ میلیارد تومان رسید.
دیدگاه شما