برای مثال هنگامی که مردم آسیای صغیر یا همان ترکیه فعلی به منطقه بین النهرین یا همان عراق امروزی دست پیدا کردند, با استفاده از سلاح های آهنگری شده مردم محلی ای که در آنجا زندگی می کردند را مغلوب خود کردند. این سلاح های آهنگری شده که چکش کاری شده بودند در مقابل قطعات ریخته گری که مردم آن منطقه استفاده کرده بودند بسیار برتری داشتند و همین موضوع باعث برتری آنها بر مردم بین النهرین شد.
روش تشخیص پایان روند مثال نحوه استفاده از شمعدان چکش صعودی و نزولی در ارزهای دیجیتال
روش های تشخیص پایان روند صعودی و نزولی حائز اهمیت است زیرا با شناخت این دو است که می توانیم به سود برسیم. به طور کلی، دو واژه صعودی و نزولی، معمولاً برای توصیف عملکرد بازار های سهام در حال افزایش و کاهش، استفاده می شوند. در این زمینه، یک بازار در حال افزایش، بازار صعودی نامیده می شود، در حالی که بازار رو به کاهش، بازار نزولی نامیده می شود. با توجه به اینکه بازار کریپتو به طور کلی بی ثبات است و به صورت روزانه در نوسان است، این اصطلاحات برای اشاره به روند های طولانی تر حرکت عمدتاً صعودی یا نزولی، استفاده می شود. در این مقاله، ما بر چگونگی اعمال روند ها در ارز های دیجیتال و روش های تشخیص پایان روند صعودی و نزولی، تمرکز خواهیم کرد. در ابتدا لازم است تا با مفهوم بازار های نزولی و صعودی آشنا شویم.
بازار صعودی
بازار صعودی، به شرایط کلی اقتصادی مطلوب اشاره دارد. بدان معنا که یک بازار در حال افزایش است و همچنین معمولا با احساسات مثبت سرمایه گذاران در مورد روند صعودی فعلی همراه است. در بازار صعودی، افزایش مداوم قیمت دارایی ها، همراه با اقتصاد قوی و سطوح بالای اشتغال، وجود دارد. به طور خلاصه، سرمایه گذار، بازار های صعودی را از طریق خرید اوراق بهادار شروع می کند. چرا که بازار های صعودی معمولا قیمت اوراق بهادار را افزایش می دهند. تا زمانی که عرضه بیش از تقاضا باشد، بازار صعودی ادامه دارد.
روند صعودی به یک دوره طولانی اشاره دارد که در طی آن سرمایه گذاران زیادی در حال خرید ارز های دیجیتال هستند. اعتماد سرمایه گذار معمولا یک حلقه بازخورد مثبت ایجاد می کند و روند صعودی را بیشتر می کند. درواقع می توان گفت سرمایه گذاری بیشتر، برابر است با افزایش مداوم قیمت ها. برای ارز های دیجیتال، قیمت، تا حد زیادی تحت تأثیر اعتماد عمومی به یک دارایی قرار دارد.
نگرش ها و اقداماتی که یک بازار صعودی را مشخص می کنند عبارتند از:
● افزایش قیمت در یک دوره زمانی پایدار
● تقاضای قوی علی رغم عرضه ضعیف
● افزایش اعتماد سرمایه گذاران به بازار
● قیمت گذاری بیش از حد پروژه های خاص
● درج صحبت هایی در مورد ارز دیجیتال در رسانه های اصلی و همچنین رسانه های اجتماعی
● علاقه عمومی به ارز های دیجیتال در میان افراد مشهور، اینفلوئنسرها و.
● افزایش شدید قیمت ها در صورت انتشار اخبار خوب و کاهش جزئی قیمت در صورت انتشار اخبار بد.
بازار نزولی
بازار نزولی بازاری است که در آن ارزش رمز ارز های پایه، حداقل 20 درصد کاهش یافته و همچنان در حال سقوط است. مشخصه یک بازار نزولی، افت 20 درصدی یا بیشتر، ناشی از اوج های قبلی است. به این ترتیب، قیمت ها پایین بوده و به طور مداوم کاهش می یابند. روند نزولی نیز بر چشم انداز سرمایه گذاران تأثیر می گذارد و الگوی نزولی بیشتری را تداوم می بخشد. در طول یک بازار نزولی، اقتصاد، با نرخ های بالای بیکاری همراه است. این شرایط می تواند ناشی از سیاست های اقتصادی ضعیف، بحران های مثال نحوه استفاده از شمعدان چکش ژئوپلیتیکی، ضعف در بازار و. باشد. بازار های نزولی، همچنین فاقد اعتماد عمومی که اکثر سرمایه گذاران در طول دوره های صعودی دارند، هستند. به طور معمول، معامله گران کریپتو قصد دارند دارایی ها را در طول یک بازار نزولی خریداری کنند، اما دانستن اینکه دقیقاً چه زمانی یک بازار نزولی به پایان رسیده است دشوار است و این امر باعث میشود سرمایه گذاران دچار مشکل شوند. به همین دلیل است که فراگیری آموزش خرید ارز دیجیتال در کف قیمت، از واجبات معامله در بازار ارز دیجیتال به شمار می رود. بازار های نزولی در نهایت تمایل به آرام شدن دارند و سرمایه گذاران می توانند دوباره یک چرخه صعودی جدید را آغاز کنند. در ارز های دیجیتال، پیش بینی زمان شروع یک بازار نزولی بر اساس روند های قبلی بسیار دشوار است. یک شاخص رایج که نشان دهنده دلیل شروع یک بازار نزولی می باشد، عبارت است از حجم معاملات کمتر.
نگرش ها و اقدامات معمولی که یک بازار نزولی را مشخص می کند نیز، عبارتند از:
● کاهش قیمت ها در یک دوره زمانی پایدار
● عرضه بیشتر از تقاضا
● عدم اعتماد سرمایه گذاران به بازار
● صحبت منفی در مورد ارز دیجیتال در رسانه های اصلی و همچنین رسانه های اجتماعی و بی اعتمادی عمومی به ارز های دیجیتال در میان اقتصاددانان
● تحلیلگران و امور مالی سنتی
تعریف روند در بازار های مالی
روند احتمالاً مهمترین امر در معاملات روزانه و سرمایه گذاری بلند مدت است. در بیشتر موارد، معامله گران معمولا علاقه مند به شناسایی زودهنگام یک روند و خروج از آن در هنگام معکوس هستند. موفق ترین معامله گران می توانند یک روند صعودی جدید را شناسایی کرده و دارابی مورد نظر خود را خریداری کنند. سپس، پس از پایان این روند وارد معامله کوتاه شوند. به یاد داشته باشید که هیچ فردی دقیقا نمی داند، چه زمانی یک روند به پایان می رسد. اما استفاده انواع روش های حرفه ای ترید، شانس شما برای خروج از یک معامله با سود بالا، را افزایش می دهد. برای تشخیص پایان یک روند، ابتدا باید بدانیم که در یک روند هستیم. برای این امر، از روند اقدام قیمت استفاده می شود. در این روش، به عملکرد قیمت توجه می شود. به این شکل که در یک روند صعودی، به دنبال بالا ترین سطح و در یک روند نزولی، به دنبال پایین ترین سطح باشید. زاویه حرکت بر روی نمودار نیز، تندتر از حد معمول خواهد بود. برای مثال، نمودار های روزانه نشان می دهند که قیمت بیت کوین از مارس،2020 تا آوریل ،2021 در یک روند صعودی عمده بوده مثال نحوه استفاده از شمعدان چکش است. در آن زمان، هر فردی که ارز دیجیتال را خریداری می کرد، درآمد کسب می کرد. با این حال، می بینیم که این روند زمانی به پایان رسید که سکه به بالاترین حد خود یعنی حدود 65000 دلار رسیده بود. نگاهی دقیق تر به نمودار ها می تواند به ما کمک کند تا بدانیم چگونه پایان یک روند در معاملات را شناسایی کنیم. فراز و نشیب هایی که بیت کوین در ماه های اخیر داشته است، آن را به یک مطالعه موردی کامل تبدیل کرده تا بهترین استراتژی ها را برای پیش بینی پایان یک روند و بهره مندی از آن، تجزیه و تحلیل کنیم. برخی از این استراتژی های کاربردی را در ادامه مقاله شرح داده ایم.
استفاده از الگوی دو یا سه دارایی بالاتر
اولین استراتژی مفید برای شناسایی پایان یک روند، این است که از الگوی دو یا سه مورد دارایی بالا استفاده کنید. این الگو زمانی اتفاق می افتد که قیمت دارایی تا یک میزان خاص افزایش یابد و سپس عقب نشینی کند. سپس قیمت دوباره افزایش می یابد و در اولین سطح اوج ، مقاومت پیدا می کند. اگر نتواند بالاتر از مقاومت اول حرکت کند، می تواند سیگنالی باشد که در شرف پایان است. در برخی موارد، قیمت تمایل به عقب نشینی و سپس افزایش و آزمایش مجدد سطح اولیه مقاومت خواهد داشت. این به عنوان الگوی سه گانه بالا شناخته می شود. بنابراین، اگر از یک دارایی طولانی مدت در سبد پرتفوی خود بهره مند هستید، که الگوی دو یا سه تایی را تشکیل می دهد، میبایست از معامله خارج شوید. چرا که این سیگنالی است که روند رو به پایان خواهد رفت.
استفاده از میانگین متحرک
یک استراتژی ساده دیگر برای شناسایی پایان یک روند صعودی یا نزولی، استفاده از میانگین متحرک (Moving Average)، است. همانطور که می دانید، MA یکی از موثرترین شاخص های دنبال کننده روند در جهان، و یکی از متداول ترین اندیکاتور های تحلیل است که اساس ابزار های معاملاتی زیادی را تشکیل می دهد. انواع مختلفی از میانگین های متحرک مانند ساده، نمایی، وزنی و هموار وجود دارند. میانگین متحرک به شما نشان می دهد که زمانی که دارای یک دارایی طولانی یا کوتاه مدت هستید، در یک روند صعودی، تا زمانی که دارایی بالاتر از MA باشد، قیمت در روند صعودی باقی خواهد ماند. در این حالت، تا زمانی که قیمت بالاتر از این MA باشد، روند صعودی تمایل دارد دست نخورده باقی بماند. اندیکاتور میانگین متحرک، قیمت ها را به عنوان داده ها، مورد استفاده قرار می دهد و میانگینی از قیمت های گذشته را محاسبه می کند. این اندیکاتور، یک شاخص دنباله روی روند می باشد که حرکتی مشابه به حرکت نمودار قیمت را نشان می دهد. روش دیگر استفاده از میانگین متحرک برای شناسایی زمانی که یک روند در شرف پایان است، استفاده از دو مورد از آن ها، یعنی ترکیب میانگین متحرک 50 روزه و 25 روزه است. از MA، بیت و پنج روزه به عنوان سیگنال سریع و پنجاه روزه به عنوان تایید کننده این معکوس استفاده می شود. در این حالت، اگر دارایی از میانگین متحرک 25 روزه عبور کند، فرض می شود که پایان روند نزدیک است. پایان روند زمانی تایید می شود که قیمت بتواند به زیر میانگین متحرک نمایی 50 روزه حرکت کند و یا زمانی که این دو میانگین، یک متقاطع نزولی ایجاد کنند. به جای میانگین متحرک 50 روزه و 25 روزه، بسیاری از معامله گران بلندمدت از میانگین متحرک 50 روزه و 200 روزه در فرآیندی که به عنوان تقاطع مرگ شناخته می شود، استفاده می کنند. سایر شاخص های فنی که می توانند به شما در شناسایی پایان یک روند کمک کنند، باند های بولینگر، کانال های Donchian و Ichimoku هستند.
الگوهای معکوس
همچنین می توان انتهای یک روند را با استفاده از چندین الگوی معکوس نیز شناسایی کرد.
از محبوب ترین این الگو ها عبارت است از:
1.الگوی کف گرد
2. الگوی سر و شانه ها
3. الگوی شمعدانی
الگوی کف گرد یا Rounding Bottom، زمانی اتفاق می افتد که قیمت دارایی به یک سطح معین افزایش می یابد و سپس به تدریج شروع به کاهش می کند. در پایان، چیزی شبیه به یک نعلبکی وارونه را تشکیل می دهد.
الگوی سر و شانه یا Reverse Head and Shoulders، زمانی اتفاق می افتد که دارایی که قیمت آن در حال افزایش است، یک اوج اولیه را تشکیل داده و سپس کاهش می یابد. پس از این اتفاق، قیمت از پیک اولیه بالاتر می رود و تا اولین حمایت کاهش می یابد. سپس مجدد بالا می رود و شانه های راست را تشکیل می دهد. هنگامی که این اتفاق می افتد، قیمت معمولا پایین تر خواهد بود. الگوی سر و شانه، یک اندیکاتور بازگشتی صعودی است که در هشتاد درصد مواقع در روند صعودی و در بیست درصد مواقع، در یک روند نزولی شکل می گیرد. میزان خطای این الگو بسیار کم بوده و به همین دلیل، الگوی معتبری معرفی می شود.
الگوهای شمعدانی، برای معامله گران کوتاه مدت، می توان از برخی از الگو های شمعدانی استفاده کرد. برخی از این الگو ها که می توانند پایان یک روند را نشان دهند عبارتند از:
● دوجی
● صعودی
● سه سرباز سفید
● الگوی چکش
این الگو های شمعدانی، زمانی که به خوبی مورد استفاده قرار گیرند، می توانند سیگنال هایی را از زمان پایان روند ارائه دهند. شناسایی پایان یک روند کار آسانی نیست. با این حال، استفاده از برخی از این استراتژی ها می تواند به شما در تشخیص زمان وقوع این اتفاق کمک کند. در تشخیص پایان یک روند، مشاهده شمعدان های بزرگ روی نمودار زمانی است که بازار روند رو به رشدی دارد. اگر قیمت برای مدتی در یک روند صعودی بوده است، سپس یک کندل قرمز بزرگ ظاهر می شود، این کندل خاص به اندازه کافی قوی است که برخلاف روند حرکت کند. حرکت صعودی ثابتی را که قیمت روی آخرین کندل انجام می دهد، لغو می کند. اگر این اتفاق مشاهده شد، به احتمال زیاد روند در حال پایان است و روند جدیدی در جهت مخالف جایگزین می شود. حال، اگر شمعدان های سبز رنگ بزرگ را در یک روند صعودی مشاهده کنیم، این لزوماً نشان دهنده قوی تر شدن روند نیست. اگر شمعدان های سبز رنگ بزرگ با شمعدان های قرمز رنگ بزرگ دنبال شوند تا یک الگوی سهمی ایجاد کنند، احتمالاً روند رو به پایان است.
بولینگر باند ( Bollinger Bands )
Bollinger Bands نوعی شاخص نمودار برای تحلیل تکنیکال است که به طور گسترده توسط معامله گران در بسیاری از بازار ها، از جمله سهام آتی و ارز استفاده می شود. این اندیکاتور که توسط جان بولینگر در دهه 1980 ایجاد شد، بینش منحصر به فردی را در مورد قیمت و نوسانات ارائه می دهد. Bollinger Bands، یک ابزار معاملاتی است که برای تعیین ورود و خروج از روند، در یک معامله استفاده می شود. Bollinger Bands، از سه خط تشکیل شده است که از میانگین متحرک ساده 20 روزه (SMA) برای باند میانی استفاده می کند. باند بالایی با گرفتن باند میانی و افزودن دو برابر انحراف استاندارد روزانه به آن مقدار، محاسبه می شود. باند پایین نیز با در نظر گرفتن باند میانی، منهای دو برابر انحراف استاندارد روزانه محاسبه می شود. اندیکاتور باند های بولینگر، می تواند به شما کمک کند تشخیص دهید که چه زمانی بازار صعودی یا نزولی است. در یک روند صعودی، می توان مدت زیادی به باند بولینگر پایین نزدیک شده و در یک روند نزولی، می توان در نزدیکی باند بولینگر بالا، قرار گرفت.
شکسته شدن خط روند
این نیز یک راه ساده دیگر برای شناسایی پایان یک روند است، مشروط بر اینکه بدانید چگونه یک خط روند معتبر ترسیم کنید. خط روند، یک خط مستقیم است که حداقل دو نوسان اوج را در طول یک روند نزولی یا حداقل دو نوسان پایین را در طول یک روند صعودی به هم متصل می کند. وقتی قیمت خط روند را می شکند، دو احتمال وجود دارد که می تواند اتفاق بیفتد. احتمال اول، روند ادامه دار به پایان می رسد و قیمت در جهت مخالف حرکت می کند. احتمال دوم، قیمت برگشت می کند و روند ادامه دار ادامه می یابد. اگر مورد دوم اتفاق بیفتد، ما باید خط روند خود را دوباره ترسیم کنیم تا آن را ناگسستنی نکنیم. چرا که خط روند خوب، خط روندی است که با قیمت شکسته نشود. اگر شکستی اتفاق بیفتد، باید فقط برای پایان یک روند باشد.
معرفی ابزار های تحلیلی
مشکل خط روند این است که گاهی اوقات می تواند ذهنی باشد. معامله گران یک خط روند را متناسب با برنامه های تجاری خود ترسیم می کنند، عملی که فقط آن ها را در معرض ضرر قرار می دهد. بنابراین، برای شناسایی پایان یک روند، می توانید از شاخص دیگری نیز استفاده کنید. MACD شاخصی است که تغییرات روند را شناسایی کرده و حرکت بازار را اندازه گیری می کند. MACD معمولاً نشان دهنده یک تغییر حرکت قوی، به محض اینکه قیمت خط روند را بشکند، است. با این سیگنال مکمل، ما با اطمینان بیشتری می گوییم که یک روند در نهایت به پایان می رسد. اگر به نمودار دقت کنیم، می توانیم شاهد نمایان شدن یک کندل قرمز رنگ بزرگ در انتهای روند صعودی باشیم. در واقع، این کندل خاص است که خط روند را می شکند. بنابراین در این مثال، ما عملا از مثال نحوه استفاده از شمعدان چکش ترکیب خط روند، MACD و کندل برای شناسایی روند استفاده می کنیم.
سخن پایانی
فرض کنید شما در حال حاضر بر روی یک روند حرکت می کنید، اما یک سیگنال قوی وجود دارد که روند به زودی پایان خواهد یافت. احتمالا عمل عاقلانه این است که از معاملات خود خارج شوید. اما اگر پوزیشن های باز ندارید، این فرصت خوبی برای شماست تا در روند جدید وارد معامله شوید. در مجموع، اندیکاتور های مختلفی وجود دارد که می تواند به ما کمک کند تا مشخص کنیم که چه زمانی یک روند در حال پایان است، که شامل کندل استیک ها، خطوط روند، نوسانگر ها، SAR سهمی، MACD، باند های بولینگر و. می شود. تجزیه و تحلیل و پیش بینی پایان یک روند به ما کمک می کند تا در صورت داشتن معاملات باز، میزان ضرر خود را به حداقل برسانیم و یا اگر معاملات باز نداریم، می توانیم روند را زودتر دریافت کرده تا بتوانیم تا حد امکان از روند جدید سود ببریم.
نقش رانر در دکوراسیون داخلی
چیدمان و توجه به دکوراسیون داخلی باعث میشود تا فضای زندگی و محل کار نظم و قاعده و زیبایی خاص و خوبی بگیرد. برای همین هم لازم است تا به این موضوع توجه شود که در یک فضا چه دکوراسیونی لحاظ و پیاده گردد.
شاید در نگاه کلی بتوان یک سبک دکوراسیون را انتخاب و براساس متراژ، مدل و امکانات موجود دست به طراحی زد. اما در نهایت وقتی چیدمان به صورت کلی به پایان رسید برخی از جزئیات است که میتواند آن فضا را خاص و متفاوت و مخصوص شما کند. خلاقیت و سلیقه در این زمان به کمک خواهد آمد و میشود به خوبی با کمی فکر با چاشنی سلیقه و خلاقیتهای متفاوت به گزینههایی دست یافت که مختص شماست.
شاید استفاده از مبلمان شیک و میز ناهارخوری ایدهآل یک گام بزرگ برای یک چیدمان باشد؛ اما شاید تصور اینکه یک رومیزی متفاوت بر روی میز جلومبلی، میز ناهارخوری و. داشته باشید؛ میتواند نمای آن مبلمان را از این رو به آن رو کند برایتان عجیب به نظر برسد.
در حال حاضر به جز رومیزهایی که کل میز را فرا میگیرد؛ رومیزهای مستطیل شکلی که عرض کوچک و طول بلندی دارند باب شده است که به دلیل سبک جدید و طراحی پارچه و رنگهای متنوع آن مورد توجه کسانی قرار گرفته که برایشان سبکهای نو و متفاوت جذاب است. به این رومیزیها که میتوان آنها را بر روی میزهای متنوع و حتی اُپن آشپزخانه پهن کرد «رانر» گفته میشود. رانر تبدیل به بخشی از چیدمان میزهای امروزی شده و در پذیراییها معمولا رنگ و مثال نحوه استفاده از شمعدان چکش لعاب تازهای دارد.
البته این نکته شایان ذکر است که رانرها پدیدههای نوظهوری نیستند. بلکه قرنها وجود داشته و بر روی میزهای گوناگون در دورههای مختلف به ویژه در اروپا مورد استفاده قرار میگرفته. حتی در آن دوران رانر نه برای زیبایی و تزئین بلکه به عنوان ابزاری به کار برده میشده که رو میزی را کثیف نکرده و حفاظی بوده برای آن تا اینکه به مرور زمان جلوه بهتری گرفته و به عنوان ابزار تزئینی شناخته شد.
از هر رانر برای چه فضایی میشود استفاده کرد؟
رانرها معمولا عرضی به اندازه 50 سانتی متر و طولی تا 170 سانتی متر یا عرض 35 سانتی متر و طول 135 سانتی و. دارند که میتوان از این مدل رانرها برای میز ناهارخوری استفاده کرد و میشود با پهن کردن این مدل از رانرها بر روی آن وسایل تزئینی مانند گلدان، شمعدان، میوهخوری و. قرار داده که باعث میشود هم جلوه میز بیشتر شود و هم اینکه به زیبایی آن فضا کمک کند. همچنین رانرهای دیگری نیز هستند که دارای طول و عرض متفاوت بوده که میتوان آنها را برای مکانهای مختلف مانند میز جلو مبلی، عسلی و. نیز استفاده کرد.
هم اکنون به دلیل استقبالی که از این رانرها شده است در اندازهها، طرحها، جنسها و. مختلف تولید میشود که میتواند تمام سلایق را در برگیرد. اما بهتر است بدانید برای آنکه جلوه میز و رانر بیشتر باشد از چه رانی برای چه نوع میز و چه جنسی استفاده کرد. اگر میزی که دارید از جنس شیشه و چوب است رانری برایش مناسب خواهد بود که از جنس ساتن، تور ارگانزا و پلی استر باشد. اگر میز لوکسی با چوب فاخر دارید چه بهتر از یک رانر زیبا و فاخر نیز برای آن استفاده کنید. یک رانر از جنس ترمه یا پته یا قلمکار و. میتواند یک گزینه خوب باشد. رانرهایی از جنس کتان نیز دارای زیبایی و جلوهایست که میتوان برای برخی از میزهای زیبا استفاده کرد.
اگر میز از جنس چوب فلز و سرامیک است رانرهایی از جنس تور یا پارچههای کرباسی برایش ایدهآل خواهد بود. اما رانرهایی که از جنس پولکاند میتوانند برای هر جنسی از میز مناسب و زیبا باشند. شما باید با این دید نگاه کنید که چه میزی دارید و چه سبک از دکوراسیونی را برگزیدهاید که در نهایت انتخاب رانرتان هم حول محور همان قرار گیرد تا دچار سردرگمی نشده و از طرفی رانر مانند یک وصله ناجور در میان لوازم منزل توی ذوق نزند.
رنگی متمایز برای رانر انتخاب کنید
برای انتخاب رنگ رانر هم دقت داشته باشید که اشتباه نکنید. اگر فضایی که دارید فضای شلوغ و پررنگی است بهتر است رانری که انتخاب میکنید تک رنگ بوده و دارای رنگ کمرنگ، خنثی و ملیحی باشد. اما اگر رنگ خانه روشن است و طرحهای کمی در آن به کار برده شده است چه بهتر از یک رنگ شاد یا تیره با طرحهای زیبا استفاده کنید که به جذابیت محیط اضافه کند.
رانرها به طور معمول به شکلی طراحی شدهاند که طول آن کل میز را میگیرد و عرض کوچک آن باعث میشود تا دو طرف عرض میز به شکل کامل بیرون قرار گرفته و اگر طرح میز طرح زیبایی باشد و مثل رگههایی از چوب در آن مشخص باشد یا سنگ مرر یا فلز براق و زیبایی باشد رانر در به نمایش قرار دادن آن بسیار اثر گذار است.
اما مدلهای دیگری از رانر نیز موجود بوده که میتوان از آنها به نوعهای مختلف استفاده کرد. به عنوان مثال رانرهای کوچکتری نیز وجود دارد که به قول معروف ظاهر کژوالتری به دکوراسیون میبخشد و میتوان آن را به گونهای در وسط میز قرار داد که دو طرف طول و عرض آن خالی باشد. همچنین میتوان از این رانرهای کوتاه در فاصلههای کمی از یک دیگر و به طوبل بر روی یک میز استفاده کرد و بین این فضاهای خالی را دکوریهای زیبایی مانند گلدان، شمعدان، قاب عکس، شمع و. چید.
سلیقه و خلاقیت خود را با رانر همراه کنید
بوفه، میز جلومبلی، کنسول، استندهای مختلف و. هم مکانهای دیگری هستند که میتوان از رانر برای زیباتر کردنشان استفاده کرد. کافیست کمی سلیقه به خرج داده و بدانید از چه رانری، چه رنگی، چه طرحی، چه اندازهای و. بهره ببرید تا به جلوه محیط اضافه کنید. حتی میتوان از رانر برای تزئین دیوار به جای تابلو استفاده کرد. بسیاری از رانرها آنقدر زیبا، فاخر و با طرحهای جذاب هستند که ارزش آن را دارند تا بر روی دیوار به جای قاب عکس قرار گیرند. ایجاد هماهنگی رانر مثلا با پرده، کوسن، گل فرش و. میتواند در زمینه انتخاب درست کمک کند. همچنین برای انتخاب رنگ آن میتوانید به کلیت رنگی که برای فضای خانه خود انتخاب کردهاید توجه و براساس آن دست به انتخاب یک رنگ و طرح مناسب بزنید.
توجه داشته باشید با همین ابزار ساده میشود محیط و یک فضای کوچک و خالی از روح و انرژی مثبت را به یک فضای جذاب و با موج مثبت بدل کرد. رانر در این زمینه بسیار گزینه خوبی است که میتوان بر روی آن تامل کرد و به درستی مورد استفاده قرار داد.
از تاریخچه ریخته گری چه می دانید؟
ریختن فلزات و یا آلیاژهای مذاب در قالب های مختلف با هدف ایجاد یک قطعه با ویژگی ها و مشخصات خاص را ریخته گری می گویند. این روش که همچنان نیز کاربرد دارد از قدیمی ترین روش های تولید قطعات در صنایع مختلف است.
هنوز هم از این روش برای ایجاد قطعاتی که پیچیدگی های زیادی دارند و یا فلزهایی که چکش خواری کمتری دارند استفاده می شود.
تاریخچه ریخته گری
کشف هیچ عنصری در طول تاریخ نتوانسته باعث فراموش شدن عنصر یا فلزهای دیگر شود. چون نیازهای انسان ها همیشه بدون محدودیت و بی حدو مرز بوده است.
انسان ها مــواد و ابـزار مـحـدودی در دست دارند که به ناچار مجبور هستند در صورت محدود شدن آن وسایل روش های جایگزینی را برای آن در نظر بگیرد.
در گذشته وقتی که مس در ساختن تجهیزات جنگی اهمیت خودش را از دست داد, برای مصارف دیگر مانند ساختن وسایل حرارتی و انتقال الکتریسیته نظیر سیمهای برق اهمیت و ارزش دوباره ای پیدا کرد و به طور فراوان مورد استفاده قرار گرفت.
در حقیقت ریخته گری فلزها یک نوع تکنولوژی است که به ما قبل مثال نحوه استفاده از شمعدان چکش تاریخ برمی گردد ولی خیلی دیر در علم باستان شناسی ثبت شد.
تکنولوژی های کهن تری هم وجود داشته است که از آتش در آنها استفاده شده است.
چند مدل از این تکنولوژی ها به شرح زیر است:
- عملیات حرارتی سنگ های معدنی برای کارآمدی بیشتر آنها
- سوزاندن آهک ها در ساختن گچ
- همچنین حرارت دادن به خاک رس برای استفاده در کارهای سفالگری که همه این فرآیند ها تاثیر بسزایی در پیشرفت ریخته گری داشته است.
در ریخته گری های ابتدایی کارها و فرآیندها به شکل بومی صورت می گرفت.
اولین وسایلی که از فلزات ساخته شده و امروزه کشف شده است قدمتی ده هزار ساله دارند و جالب است بدانید که این وسایل بدون کاربرد ریخته گری ساخته شده اند.
طلا با توجه به خاصیت طبیعی و به علت وجود آن در طبقات زمین و همچنین به دلیل درخشنگی زیادش, شاید یکی از اولین فلزاتی بوده باشد که مورد استفاده انسانها قرار گرفته است.
به هر ترتیب به وضوح مشخص است که اولین انقلاب در صنایع با به دست آمدن مس شروع شد که مقاومت و استحکام خوبی را دارا بود. بر مبنای شواهدی که در تاریخ ثبت شده است اولین کسانی که از فلزات استفاده کردند مردمی از نژادهای هندی و اروپایی بودند.
برای مثال هنگامی که مردم آسیای صغیر یا همان ترکیه فعلی به منطقه بین النهرین یا همان عراق امروزی دست پیدا کردند, با استفاده از سلاح های آهنگری شده مردم محلی ای که در آنجا زندگی می کردند را مغلوب خود کردند. این سلاح های آهنگری شده که چکش کاری شده بودند در مقابل قطعات ریخته گری که مردم آن منطقه استفاده کرده بودند بسیار برتری داشتند و همین موضوع باعث برتری آنها بر مردم بین النهرین شد.
این حادثه حدودا به چهار هزار سال قبل از میلاد حضرت مسیح برمیگردد و میتوانیم بگوییم که ریخته گری قبل از آهنگری کاربرد داشته است.
پس به نوعی نتیجه می گیریم که عملیات حرارتی برای سخت کردن قطعات فولادی مثل شمشیر و نیزه ها بسیار نوپاتر از دو فرآیندی است که گفته شد.
اهمیت قدرت آتش در ریخته گری
انسانها به مرور زمان فهمیدند که قدرت آتش که مهم ترین مسئله در ذوب فلزات بوده است به میزان هوا بستگی دارد. آنها دریافتند که هر چقدر هوای بیشتری به سوخت برسد سرعت ذوب و همچنین قدرت آتش زیادتر می شود.
این کشف مهم باعث شد تا مراحل شعله ور تر شدن آتش به مرور طی شود. اول این فرآیند با فوت کردن شروع شد بعد از آن از کیسه های دم یا فوتک ها استفاده شد.
در حال حاضر از ونتیلاتورها و موتورهای تنظیم هوا با فشارهای مناسب برای این کار استفاده می شود.
قالب های ریخته گری
قالب های ابتدایی از جنس سنگ ساخته می شدند. سنت حکاکی روی سنگ از دوران به کارگیری و کنترل آتش بسیار قدیمی تر بوده است.
تجربیات نشان داده است که ریخته گری فلزها در قالب های باز دقیق تر است. در واقع زمانی که روی قالب باز باشد بعد از آنکه قالب پر از مواد مذاب شد روی قالب پوشیده می شود که این کار باعث به کار بردن قالب دو قسمتی پایدار می شود.
از این نوع قالب ها در تولید قطعات متقارن مثل تیرها با طرح های متفاوت و همچنین شمشیر ها استفاده می شده است. این نوع از قالب ها جوری ساخته شده بودند که لبه های شمشیرها و تیرها درخشش زیادی داشتند. این درخشش نشان دهنده این موضوع بود که کار به انتها رسیده و فرآیند تولید به خوبی صورت گرفته است.
باقیمانده هایی که از یک شمشیر قدیمی به دست آمده نشانگر این بوده است که لبه های شمشیر از تنه اصلی آن سخت تر بوده و این نکته نشانه ای است برای ریخته گری با موم فدا شونده در ساختن قطعاتی از برنز و نقره و … مثل گوزنی در آلکا هیوک در آنکارای امروزه.
ریخته گری با موم فدا شونده
این قطعه کوچک بسیار قابل تامل است و دلیل آن این است که راهگاه های ریخته گری که به پایه ها متصل شده است به شکل واضحی چگونگی ریخته گری را نمایان می کنند.
همچنین قطعات بسیاری که به روش ریخته گری موم فداشونده در عصر برنز ساخته شده است وجود دارند. مثل باقی مانده های مراحل ساخت مانند تکه های شکسته شده ای از مواد قالب گیری و همچنین قالب های اصلی و … .
امکان دارد که موم به شکلی درست به عنوان ماده قالب تعیین شده باشد ولی احتمال آن نیز وجود دارد که از مواد دیگری هم برای ساختن قالب ها استفاده شده باشد. ولی علت دقیقی برای اثبات وجود این مواد تاکنون پیدا نشده است.
همچنین به طور مشابه پوشش قالب ها که در قدیم استفاده می شده همچنان ناشناخته مانده است. با این وجود تحقیقات باعث کشف مکان هایی شده که در آنجا ریخته گری مومی انجام میشده است.
یکی از این مکان ها منطقه ای بود به نام گوسج در انگلستان. بعد از حفاری های انجام شده در سال ۱۹۷۲ میلادی کارخانه ای پیدا شد که موم فداشونده در این کارخانه برای تولید انبوه قطعه های کوچک برنزی و همچنین دیگر مواد مناسب برای ساخت افسار و … مورد استفاده قرار میگرفته.
در مثال نحوه استفاده از شمعدان چکش حالت کلی از نقطه نظر تاریخی, ریخته گری را می توانیم به چند دوره تقسیم کنیم که در ادامه به توضیح هر کدام می پردازیم.
- دوره برنز
- دوره آهن
- دوران تاریک صنعتی
- دوران رنسانس صنعتی
- دوران انقلاب صنعتی
- دوره چدن
دوره برنز
دوره برنز در خاور دور و به طور تقریبی دو هزار سال قبل از میلاد حضرت مسیح شروع شده است. یعنی حدودا هزار سال بعد از آغاز آن در خاور نزدیک.
در حال حاضر به طور واضح مشخص نیست که این اتفاقات در چین بوده یا در مکانی دیگر در جنوب شرق آسیا. البته فعالیت های بسیاری در این راه برای کشف و بررسی محل های متالورژیکی در تایلند انجام شده است.
آنچه تحقیقات نشان داده, این است که ریخته گری چشمگیرترین روش برای فرم دهی فلزات در خاور دور بوده است. در واقع شواهد کمی هم برای استفاده از سایر روش ها روی فلزات در پانصد سال قبل از میلاد حضرت مسیح در چین وجود دارد.
اولین وسایل کشف شده در خاور نزدیک به شکل آلیاژهایی از مس و آرسنیک در حدود ۴ درصد بود. این آلیاژها که مصارف عمومی داشته است به طور همزمان با خاور نزدیک در اروپا, به ویژه انگلستان هم مورد استفاده قرار میگرفته است.
دوره آهن
پیدا شدن آهن به عنوان یک دوره به دو هزار سال قبل از میلاد حضرت مسیح میرسد. آهن در زبان پهلوی به عنوان “الیسن” و در زبان آلمانی “آیزن” و در زبان انگلیسی “آیرون” نامیده شده است. امکان آن وجود که پیدایش آهن موقع ذوب مس بوده باشد. یعنی وقتی مس را ذوب می کردند آهن کشف شد.
درهر صورت حدودا هزار تا هزار و دویست سال قبل از میلاد حضرت مسیح آهن تقریباً مادهی اصلی بیشتر سلاح ها و ابزارها را تشکیل می داده است. در صورتی که برنز به منظور ساختن ظروف و گلدان ها و اشیای تزئینی مورد استفاده قرار می گرفته.
کاملا واضح است که آهن های به دست آمده در این دوران را نمی توان به ریخته گری نسبت داد. اما این آهن ها در اثر پتک کاری بر روی آهن های اسفنجی به دست آمدند. با توجه به نقطه ذوب بالای ۱۵۳۶ درجه سانتی گراد واضح است که ذوب مستقیم آهن تا قرن نوزدهم امکان پذیر نبوده است.
اما در اواسط دوره آهن بر اثر زیاد شدن کربن و کم شدن نقطه ذوب آن در چدن ها ریخته گری آن امکان پذیر شد. نکته حائز اهمیت دیگر کشف عملیات حرارتی بر روی آهن بوده است که از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
در دوره آهن تحولات جدیدی در آلیاژ مس به وجود آمد و آلیاژهای متفاوتی از مس و قلع تولید شد. از شگفتی های این دوره ساختن “مجسمهی رودس” است که در سال ۲۹۰ قبل از میلاد حضرت مسیح ساخته شده است و جزو عجایب هفت گانه به حساب می آمد.
این مجسمه سی و دو متری از قطعات مختلف برنز ریخته گری ساخته شده بود و وزنی حدود ۳۹۰ تن داشت. این مجسمه در اثر زمین لرزه ای در دریای مدیترانه غرق شده است.
دوران تاریک صنعتی
در قرون سه و چهار بعد از میلاد حضرت مسیح تا مثال نحوه استفاده از شمعدان چکش قرن چهارده میلادی دوره رکود صنایع به خصوص ریخته گری پدید آمد. بعدها با نظر به اینکه در کلیساها از تزییناتی استفاده میشد که نیاز به فلز داشتند مانند شمعدان ها و ناقوس ها و … روش هایی نوین برای کارهای ریخته گری ایجاد گردید.
دوران رنسانس صنعتی
این دوران از سال ۱۵۰۰ میلادی تا سال ۱۷۰۰ میلادی طول کشید. در این دوران صنعت توپ ریزی پایه گذاری شد. اوایل لوله های توپ را از جنس برنز و بعد از چدن ساخته اند که در این تولیدات دولت عثمانی نقش عمده ای داشته است.
در این دوران کوره ها نیز از لحاظ دمش بسیار پیشرفت کرد. دوران رنسانس صنعتی را از نظر کوره و سیستم های دمش و همچنین مواد اولیه باید شروعی برای استفاده از ماسه و روش ریخته گری از نوع ماسه ای به حساب آورد.
به کارگیری فولاد و چدن به عنوان ماده اولیه در ساختن قطعات و وسایل دفاعی و خانگی و همچنین به کاربردن آلیاژهای مختلف مس مانند برنز و برنج و دیگر عناصر و همچنین به کار بردن طلا در ساختن زینت آلات و قطعات تزیینی از جلوه های دیگر این دوران بوده است.
در این دوران متالوژی به صورت علمی مستقل پیشرفت کرد و نظریات ساختار بلوری فلزها و دیگر مواد به وسیله هارسویکر فرانسوی اعلام گردید.
در حقیقت قرن هفدهم میلادی تحولی شگرف در علم متالوژی بوده است چون دانشمندان توانستند به ابزاری جدید به نام میکروسکوپ دست پیدا کنند.
دوران انقلاب صنعتی
تعریفی ساده از انقلاب صنعتی این است که حداقل پنجاه درصد از تولیدات هر ماده ای از خانه و یا کارخانه های کوچک به کارخانجات انتقال یابد.
اصلی ترین اتفاقات انقلاب صنعتی این بود که اولین کوره هوادهی با سوخت کک در سال ۱۷۰۹ ایجاد شد.
همچنین در سال ۱۷۷۷ آبراهام داربی اولین کوره بلند را برای ذوب و احیای سنگ معدن آهنی طراحی کرد.
از دیگر تحولاتی که در صنعت ریخته گری پدید آمد نوع کوره و روش دمیدن و به کاربردن از دمنده های بهتر و اطلاعات مناسب از انجام واکنشات گرمازا در بین هوا و سوخت بوده است. روش دمیدنی که با به کارگیری کیسه های هوایی و یا فوتک صورت می گرفت, در این دوران جایگاه خود را به دمنده هایی داد که به وسیله موتورهای بخار کار می کردند.
به کارگیری روی و سرب در صنعت ریخته گری به شکل فلزاتی که به عنوان عنصرهای آلیاژی (به خصوص استفاده از روی) برای ساختن ظروف در دوران صنعتی رایج شد.
کشف نیکل در سال ۱۷۵۱ و استفاده از آن در سال ۱۸۰۰ میلادی به عنوان عنصر آلیاژی و همچنین کشف و به کارگیری دو فلز سبک و مقاوم آلومینیومی و منیزیومی از موارد مهم در این دوران بوده است.
دوره چدن
این دوره حدودا ششصد سال قبل از میلاد در چین پدید آمد. به کارگیری چدن در آن دوران نه تنها در کارهای جزئی و کوچک بلکه در مجسمه های چدنی چینی هم به وضوح قابل مشاهده است.
چدن های چینی معمولا مقدار زیادی فسفر دارند. گوگرد چدن های چینی نیز به علت سوزاندن زغال سنگ برای گداختن بالاتر از حد معمول بوده است.
همواره بحث هایی در مورد ورود چدن به اروپا و مسیری که از راه آن وارد شده است وجود داشته است. در این مورد توافقی کلی وجود دارد که این موضوع مربوط به قرن پانزده بعد از میلاد است و در اسناد موجود در این دوره, اشاره ای به ورود چدن به اروپا شده است.
در حال حاضر صنعت ریخته گری پیشرفت چشمگیری کرده است و وسایل زیادی در کارخانجات به وسیله عملیات ریخته گری تولید می شود. درصد بالایی از اتصالات صنعتی با استفاده از جوشکاری انجام می شود که این عملیات به خودی خود نوعی ریخته گری موضعی و لحظه ای به حساب می آید.
درست است که با پیشرفت در صنایع, روش های متفاوت و جدیدی برای ساختن قطعات وجود دارد ولی به طور حتم عملیات ریخته گری به هیچ عنوان فراموش نمی شود. دلیل آن هم این است که تنها راهی که برای تولید قطعه های حیاتی و مهم قطعات چدنی وجود دارد ریخته گری است. همچنین ریخته گری نسبت به بسیاری روش های دیگر مقرون به صرفه تر است.
الگوی اسپایک بیانگر چیست و چگونه میتوان با آن وارد معامله شد؟
الگوهای نمودار شمعدانی، الگوهای محبوب تحلیلگران هستند. هر یک از این شمعدانها، گویای اطلاعات زیادی مثل باز و بسته شدن قیمتها و محدودیتهای بالاتر و پایینتر قیمت سهام در طول روز، هفته، ماه و سال هستند. در این مقاله قصد داریم راجع به یکی دیگر از این الگوهای محبوب یعنی الگوی اسپایک، که تشکیل منحصر به فردی دارد و فرصتهای معاملاتی مناسبی را ارائه میدهد، صحبت کنیم. با ما همراه باشید.
الگوی اسپایک چیست؟
همانطور که از نامش پیدا است، الگوی اسپایک (Spike) یا الگوی v، اوج را در هر خط روندی تشکیل میدهد، جایی که قیمت قبل از بازگشت به محدوده اولیه، جهش قابل توجهی دارد. تعریف الگوی شمعدانی v به عنوان افزایش یا افت ناگهانی خط روند ناشی از تغییر لحظهای احساسات بازار، توصیف میشود.
یک الگوی جهش میتواند در هر دو روند صعودی و نزولی ظاهر شود و به دنبال آن حرکت ناگهانی، معاملات انجام شود. نکته این است که اسپایک پس از یک انگیزه در روند صعودی و نزولی شکل میگیرد و پس از اینکه جهش آن کامل میشود، قیمت به ارزش اولیه خود باز میگردد.
یک مثال خوب از اسپایک منفی در بازارهای مالی، سقوط بازار سهام در 19 اکتبر 1987 است؛ زمانی که میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) در یک روز 23 درصد سقوط کرد.
درک الگوی اسپایک
نمونههای شدیدتری از اسپایک مربوط به زمانی است که تحلیلگران به یکسری اخبار یا رویدادهای غیرمنتظره واکنش نشان میدهند، مانند نتایج درآمد بهتر از حد انتظار. استفاده از کلمه «اسپایک» به شیوه قدیمی قرار دادن برگههای کاغذی سفارش بر روی اسپایک فلزی پس از اتمام معامله مربوط میشود.
مفهوم اسپایک در ارزش قیمت سهام در تجزیه و تحلیل تکنیکال سهام استفاده میشود. تجزیه و تحلیل تکنیکال مطالعه روند تغییرات قیمت سهام و حجم معاملات است که تعداد سهام معامله شده در یک روز یا ماه را نشان میدهد. مدیران سرمایه، این روندهای تاریخی را مطالعه میکنند تا رفتار قیمت سهام را در آینده پیشبینی کنند.
از سوی دیگر، تجزیه و تحلیل بنیادی، قیمت آینده سهام را بر اساس فروش و سود شرکت ارزیابی میکند. مدیران سرمایه تجزیه و تحلیل تکنیکال و تجزیه و تحلیل بنیادی را برای تصمیمگیری در مورد قیمت یک سهام ترکیب میکنند.
یک نمونه معامله با الگوی v
یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است محدوده معاملات قیمت برای یک سهام خاص را تحت نظر بگیرد. فرض کنید، طی 12 ماه گذشته، هر سهم بین 30 تا 45 دلار معامله شده است. علاوه بر محدوده قیمت، یک تحلیلگر تکنیکال روند بلندمدت قیمت سهام را بررسی میکند. در این مورد، فرض کنید که قیمت سهام از قیمتی در زیر 30 دلار به قیمت فعلی نزدیک 45 دلار برای هر سهم افزایش یافته است.
در این سناریو، اگر قیمت سهام به سرعت به زیر 30 دلار یا بالاتر از 45 دلار برسد، ممکن است برای تحلیلگر تکنیکال، به عنوان شاخص خرید یا فروش تلقی شود. فرض کنید که قیمت سهام به میزان 27 دلار یعنی پایینتر از قیمت معامله رسیده است.
اگر الگوی معاملات سهام به محدوده عادی معاملات بازگردد، ممکن است جهش ناهنجاری باشد. از سوی دیگر، اگر قیمتها پس از جهش کوتاه شروع به کاهش کنند، این جهش ممکن است نشانگر این باشد که اخبار مربوط به شرکت، نظر سرمایهگذاران را در مورد سهام تغییر داده است. یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است از این روند به عنوان دلیلی برای فروش سهام استفاده کند.
الگوی v چگونه شکل میگیرد؟
یک رویداد خاص (برخی اخبار در تقویم اقتصادی یا یک فورس ماژور با ارزش اقتصادی زیاد) احساسات سرمایهگذاران را تحت تاثیر قرار میدهد، نقل قولها را شکل میدهد و و تب و تاب بازار را در دست گرفته و باعث بروز الگوی اسپایک میشود.
پس از یک جهش تند، نقل قولها در بالاترین نقطه متوقف میشود که ممکن است شمعدانی معکوس ایجاد کند (الگوی شمعدانی هارامی، ستاره و موارد مشابه). سپس در شمعدانهای بعدی، از همانجایی که نقل قولها شروع به رشد کردند، به مقادیر اولیه خود باز میگردند. پس از آن، روند فعلی معکوس میشود و قیمت در جهت مخالف شروع به حرکت میکند.
همانطور که گفتیم یک الگوی v در پایین روند نزولی هم شکل میگیرد. همانطور که در بالا توضیح داده شد، تحت تأثیر برخی اخبار یا رویدادها، نقل قولها به شدت کاهش مییابد. سپس در شمعدانهای بعدی، قیمت به محلی که از آن شروع به سقوط کرده است، باز میگردد. سپس روند واقعی معکوس میشود و نقل قولها شروع به رشد میکنند.
چرا یک اسپایک ظاهر میشود؟
به عنوان یک قاعده کلی، ظاهر یک الگوی اسپایک توسط یک عامل حسی انسانی مثل حرص، ترس و وحشت تحریک میشود. حرص باعث میشود تا معاملهگران پس از شروع انگیزه و نقل قول افراد، معاملات خود را در بازار باز کنند. با این حال، ممکن است اوضاع برای ادامه رشد قیمت، مناسب نباشد؛ بنابراین قیمت رو به سقوط قرار میگیرد. پس از شروع کاهش، وحشت و ترس از دست دادن پول به صحنه میآید. معاملهگران شروع به بسته شدن سفارشاتشان به صورت گسترده میکنند و پس از بازگشت قیمت به نقطه شروع، روند نزولی ادامه مییابد.
وضعیت دیگر بروز اسپایک زمانی است که یک معاملهگر با موقعیت بسیار زیاد ظاهر میشود. در این مورد، اگر به عمق بازار نگاه کنید، حجم زیادی با تمام قیمتهای موجود خریداری میشود، سپس عمق بازار با برنامههای سفارشی پر میشود و نقل قولها به سطوح اولیه خود باز میگردند.
آیا دلایل دیگری میتواند باعث بروز الگوی اسپایک شود؟
- یک حرکت جهتدار (یک روند) در نمودار وجود دارد.
- قیمت در نزدیکی سطح حمایت یا مقاومت تجمع نمییابد (سطحی وجود ندارد).
- شکافهای زیادی در روند وجود دارد.
- یک انگیزه سریع ممکن است سطح حمایت یا مقاومت کلیدی را از بین ببرد، پس از آن قیمت بازگشت میکند.
- قیمت ممکن است با فاصله از یک کانال قیمت مساوی، شکسته شود (سپس قیمت باز میگردد و روند معکوس میشود).
- جهش ناگهانی میتواند الگویی باشد که قیمت یک دارایی را دنبال میکند.
نمونهای از معامله فروش با الگوی اسپایک
در نمودار زیر، قیمت برای مدت طولانی درحال رشد بوده است. در یک مرحله، یک رویداد مهم اقتصادی یا سیاسی اتفاق میافتد، یا معاملات فعال به سادگی آغاز میشود (هرچه خبر غیرمنتظرهتر باشد، واکنش بازار حادتر است). قیمت بالا میرود و روی شمعدان بعدی متوقف میشود، سپس نقل قولها کاهش مییابند. در حالت ایدهآل، باید در آخرین سطح پایین قبل از ضربه، موقعیتی باز شود. با این حال، در این مثال، یک معامله فروش در پایان بسته شدن شمعدان باز میشود.
توقف ضرر در مکانی امن پشت ارتفاع قرار گرفته است. سود دریافتی بر اساس اندازه SL محاسبه میشود. برای افزایش سود، با در نظر گرفتن این که معامله در ابتدای ظاهر شدن یک روند باز میشود، بهتر است به جای قرار دادن SL،TP را جابجا کرد.
نمونهای از معامله خرید با الگوی اسپایک
پس از یک روند نزولی طولانی مدت، قیمت یک حرکت شدید را نشان میدهد و سپس متوقف میشود (در نمودار، به نظر میرسد یک چکش معکوس کامل به وجود آمده است). در شمعدان بعدی، قیمت به نقطه شروع باز میگردد. در اینجا ممکن است روند خرید باز شود.
SL را در قسمت پایین قرار داده و یک TP بر اساس اندازه SL محاسبه میشود. برخی منابع توصیه میکنند که TP به اندازه Spike بزرگ شود. با این حال، با در نظر گرفتن این که معامله در ابتدای بروز یک روند باز میشود، بهتر است که SL را به جای قرار دادن TP جابجا کرد. بدون شک این کار، گزینه کاملی نیست، اما در صورت قرار دادن TP ثابت، امتیاز بیشتری کسب میشود.
چگونه یک الگوی اسپایک را تشخیص دهیم؟
شمعدان الگوی v به افزایش نامنظم قیمت اشاره دارد که معمولا ناشی از ورود اطلاعات جدید به بازار است. هنگامی که ضربه یا انگیزه اولیه وارد بازار میشود، یک شمع معکوس پس از شمع اسپایک شکل میگیرد و به دنبال آن شمعهای بیشتری در خط قیمت اولیه شکل میگیرند.
اخبار عمده بازار میتواند دید معاملهگران را تحت تأثیر قرار دهد و باعث افزایش ناگهانی ورود یا خروج در بازار شود. افزایش ناگهانی تقاضا، قیمت سهام را به اوج میرساند، پیش از آنکه معاملهگران وحشت زده شده و شروع به فروش سهام خود کنند و قیمت را به سطح اولیه برسانند.
چگونه اسپایک را تفسیر کنیم؟
اسپایکها الگوهای نادری هستند. بنابراین، هنگامی که یک الگوی اسپایک ظاهر میشود، معمولا یک دلیل خوب در پشت آن وجود دارد که باعث حرکت میشود. معاملهگران باید قبل از تصمیمگیری در مورد اقدام، وضعیت را با دقت بررسی کنند.
خرید و فروش معاملات در الگوی v با ریسک زیادی همراه است. به عنوان یک احتیاط، معاملهگران باید قبل از ورود به موقعیت، توقف ضرر و محدودیت سود خود را با دقت تعیین کنند. در شرایطی که جهش قابل توجهی در قیمت وجود دارد، میتوان در باز شدن شمع بازگشت، موقعیت فروش را باز کرد و با استفاده از بالاترین میزان اوج، حد توقف ضرر را تعیین کرد. حد سود نیز پس از اندازهگیری SL در فاصله مساوی قرار میگیرد.
برعکس آن، وقتی جهشی در روند نزولی ظاهر میشود، معاملهگران در اولین باز شدن شمع صعودی پس از جهش، موقعیت خرید خود را باز میکنند.
دیدگاه سرمایهگذاران فارکس نسبت به اسپایک
گاهی اوقات قیمت یک دارایی به حالتی بسیار شدید و ناگهانی بالا یا پایین میرود و سپس بازگشت میکند. بنابراین در نمودار قیمت، الگوی اسپایک یا جهش ایجاد میشود. این پدیده را میتوان 99 درصد در بازار فارکس مشاهده کرد؛ زیرا این یک بازار بسیار بیثبات است و قیمت بسیار سریع شروع به حرکت میکند و سپس جهت آن تغییر میکند.
این حرکات قوی به دلیل معاملات ناگهانی عظیمی شکل میگیرد که همزمان بر اساس یک رویداد اقتصادی مانند یک خبر مهم ایجاد میشود. به عنوان مثال، تغییر ناگهانی و غیرمنتظره نرخ بهره یک ارز. چنین حرکات و جهشهایی میتواند موضوع نوعی از معاملات باشد که به آن تجارت فارکس اسپایک (Forex Spike Trading) میگویند.
شما نمیتوانید چنین تحرکات و جهشهایی را در بازار سهام مشاهده کنید؛ زیرا سهام نمیتواند به طور ناگهانی تحت تأثیر اخبار و رویدادهای اقتصادی قرار گیرد. آنها به تدریج تغییر میکنند. همچنین انجام تعداد نامحدود معاملات خرید یا فروش به یک باره در بازار سهام آسان نیست، زیرا بازار سهام محدود است و گاهی خریدار برای فروشنده وجود ندارد و گاهی هم فروشنده برای خریدار. بنابراین، بازار سهام به ندرت جهش قیمت را ایجاد میکند.
اما معاملهگران بازار فارکس منتظر هستند تا جهش قیمت در نمودارها برای ورود به بازار ایجاد شود، زیرا آنها معتقد هستند که:
- معاملات با الگوی اسپایک سودآورتر است
- تضمین قویتری برای سودآوری آنها وجود دارد
نتیجهگیری
اسپایک نشان دهنده یک حرکت ناگهانی (جهش) در روند زمانی است که اخبار یا رویدادهای مهم بازار احساسات معاملهگران را تحت تأثیر قرار میدهد. با این حال، نباید آن را با شکافی که در خط روند ظاهر میشود، اشتباه گرفت. معاملات الگوی اسپایک با ریسک بالایی همراه است و حتی میتواند معاملهگران باتجربه را فریب دهد. برای واکنش به الگوی شمعدان اسپایک، باید بر اکثر الگوهای شمعدان مسلط شوید و از گیر افتادن در دام سیگنالهای کاذب، جلوگیری کنید.
الگوی شمعدانی سه گانه – یک راه ساده برای تجارت، اما در Olymp Trade بسیار موثر است
و 3 Candlesticks در اینجا 3 مورد روشن است. این بدان معنی است که آنها ساده ترین شمعدان در جدول شمعدان ژاپنی هستند. بدن و رنگ روشن است. آنها Doji یا چکش نیستند که می دانید. با تشکر از آن، احتمال صحیح این روش بالاترین است.
چگونه بازی با الگوی شمعدانی سه گانه در Olymp Trade : زمانی که 3 Candlesticks متوالی از همان رنگ وجود دارد، یک تجارت معکوس را باز کنید (اما شمعدان رنگ معکوس). به عنوان مثال، اگر یک نمودار قیمت بالا، سه Candlesticks سبز متوالی ایجاد کند، باز کردن یک تجارت پایین (شرط بر شمعدان قرمز). برعکس، اگر یک نمودار قیمت پایین، 3 شمع قرمز متوالی ایجاد کند، باز کردن یک تجارت بالا (شرط بر شمع سبز).
قوانین این بازی بسیار شبیه به بازی سکه است. سکه را در آسمان پرتاب می کنید، احتمال گرفتن سر یا دم 50/50 است. احتمال گرفتن سه قطره متوالی 0.5 + 0.5 × 0.5 = 12.5٪ می باشد. بنابراین احتمال گرفتن دم دیگر تنها 6.25٪ (بسیار پایین) است. بنابراین، اگر شما یک بازی سکه ای را بازی می کنید و 3 ردیف متوالی را در یک ردیف می کنید، از چهارمین بار در بخش، شما باید بر سر شرط بگذارید. احتمال درست بسیار بالا خواهد بود.
چگونه در تجارت Olymp Trade به مثال نحوه استفاده از شمعدان چکش راحتی با الگوی شمعدانی سه گانه تجارت کنید
شما قوانین را می دانید، درست است؟ بنابراین اساسا، این سکه بازی بازی به یک بازی مشابه تبدیل می شود: بازی قرمز و سبز. این بدان معنی است که شما شروع به شرط بندی بر روی رنگ شمعدان، و نه در قیمت شرط بندی. سوال این است: کدام یک چراغ شمع بعدی است؟ هیچ کس دقیقا نمی داند فقط احتمال شمعدانی بعدی را می توان گفت.
چگونه برای ورود به ترتیب: 3 روشن Candlesticks متوالی در همان رنگ قرمز => شرط بر روی سبز (تا تجارت). در مقابل، 3 Candlesticks روشن واضح در همان رنگ سبز => شرط قرمز (تجارت پایین).
برای تجارت صحیح و به طور کامل یک شمعدان سبز، شما باید سفارش را در 00 یا 01 ثانیه باز کنید. این به این معنی است که وقتی شمعدان فعلی در حال نزدیک شدن است، یک تجارت UP را باز کنید. بیشتر در مقاله : راهنمای Fixed Time Trade های تجارت با Candlesticks رنگ در Olymp Trade
اگر از دست بدهی مثال نحوه استفاده از شمعدان چکش چی؟ پس از از دست دادن می توانید یک تجارت اضافی را باز کنید. فرض کنید شما بعد از 3 Candlesticks قرمز روی شمعدان سبز شرط بندی می کنید، اما نمودار هنوز یک شمع قرمز ایجاد می کند => به نظر می رسد 4 شمع قرمز متوالی. دستور بالا می تواند بلافاصله پس از آن باز شود (بر روی شمعدان سبز دوباره). در صورت لزوم، شما می توانید پول را برای سفارش زیر جمع آوری کنید.
یادداشت های مهم هنگام خرید با الگوی شمعدانی سه گانه
اولين اخبار مربوط به جفت ارزي است که شما در آن تجارت مي کنيد. اگر بازار تحت تاثیر اخبار باشد، قیمت ها ممکن است تنها در یک جهت حرکت کنند. بنابراین، شما باید با این روش تجارت دقیق باشید. قبل از شروع یک معامله، جفت ارز را تحت تاثیر اخبار قرار دهید.
شما باید مهارت های بازپرداخت خود را آموزش دهید. از آنجا که شما بر روی قیمت اما بر روی رنگ شمعدان شرط می بندم، نقاط ورود تنها در اولین ثانیه که ایجاد یک شمع جدید سقوط.
اگر شما حرص و طمع و پول برای سفارشات زیر را افزایش می دهد، بدان معنی است که سفارش اول، شما را برای ادامه بازپرداخت دوم، افزایش می دهد؛ سفارش دوم از دست می رود و شما همچنان پول بیشتری برای باز کردن سفارش 3 ادامه می دهید. شما باید خودتان یک نقطه متوقف کنید. اگر نقاط توقف وجود ندارد، این روش به احتمال زیاد تمام پول حساب شما را خواهد گرفت. لطفا توجه ویژه ای به این موضوع داشته باشید.
دیدگاه شما