ماشه یا تریگر معامله چیست؟


ماشه یا محرک به معنای نواحی یا نقاطی از معامله است که می‌توان در آن محدوده‌، وارد معامله شد یا از معامله خارج شد.

تریگر در پرایس اکشن

تا به حال برایتان سوال پیش آمده که دقیقا چه زمانی باید روی دکمه خرید یا فروش کلیک کنید؟ در بازار بورس، مفاهیم زیادی مورد استفاده قرار می‌گیرد. هرکدام از این مفاهیم، کاربرد خاصی در معاملات روزمره دارند و باتوجه‌به آن‌ها می‌توان ترید مطمئن و منطقی‌تری انجام بدهیم. به طور معمول معامله‌گران برای خرید و فروش سهم در بازار سرمایه از تحلیل‌های مختلفی استفاده می‌کنند. یکی از مفاهیم مهم در تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن، تریگر می‌باشد. تریگر در تحلیل تکنیکال از اهمیت بالایی برخوردار است که شناخت کافی و افزایش آگاهی‌های لازم، می‌تواند کمک‌حال ما در انجام معامله موفق در بورس باشد. در این مقاله می‌خواهیم به مفهوم تریگر و نحوه استفاده هوشمندانه از آن بپردازیم و مطالبی که می‌خواهیم در ادامه به آن‌ها بپردازیم عبارت‌اند از:

مفهوم تریگر در معامله چیست

معرفی انواع تریگرهای ورود

آیا تریگر صرفاً مختص ورود به معامله است؟

تریگرهای مبتنی بر ابزار تکنیکالی

مزایای استفاده از تریگر

محدودیت‌های استفاده از تریگر

تریگر پرایس‌اکشن - Trigger Price Action

مفهوم تریگر Trigger در معامله چیست؟

تریگر در واژه، به معنی ماشه است اما تریگر در معامله به لحظه‌ای اطلاق می‌شود که شما باید تصمیم به ورود یا خروج سهم را بگیرید. این لحظه همواره در تحلیل تکنیکال توسط معامله‌گران بورس، مورد بررسی قرار می‌گیرد.

در معاملات بورس، نقطه ورود و خروج سهم از نکات اساسی به شمار می‌رود. معامله‌گری، خرید و فروش حرفه‌ای‌تری انجام می‌دهد که بتواند نسبت به ورود و یا خروج از سهم، تحلیل مناسب و منطقی داشته باشد. به‌واقع تریگر، در تعیین نقطه خرید یا فروش سهم با استفاده از تحلیل، نقش پررنگ و ویژه‌ای دارد.

به‌عنوان‌مثال، در تحلیل تکنیکال سهم، زمانی که نمودار از حالت نزولی خود به حالت صعودی تغییر پیدا می‌کند و اصطلاحاً شکست روند نزولی رخ می‌دهد، یک سیگنال مثبت برای خرید در آن نقطه به وجود می‌آید.

به همین ترتیب فرصت مناسبی برای معامله‌گر به وجود می‌آید تا نسبت به خرید سهم ترغیب شود. این لحظه در معامله‌گری به‌نوعی تریگر به‌ حساب می‌آید که کمک می‌کند تصمیم بهتری برای خرید و فروش بگیریم.

یا برای مثالی دیگر، وقتی سهمی نقطه مقاومت خود را در نمودار تکنیکالی رد می‌کند، معمولاً سیگنال مثبتی برای معامله صادر می‌شود که این وضعیت نیز می‌تواند یک تریگر محسوب شود و برای هر معامله‌گری در بورس، نقطه مهمی به شمار می‌رود.

2-atrigger.jpg

معرفی انواع تریگرهای ورود :

تریگر، در تحلیل تکنیکال، انواع مختلفی دارد. هرکدام از این تریگرها، نقشی در تحلیل معامله سهام ایفا می‌کنند که شناخت درست از آنها به ما امکان معامله‌ای منطقی و مطمئن را می‌دهد و استفاده از آن‌ها در معاملات سهام، مورد توجه بسیاری از تحلیل گران می‌باشد. در واقع معامله‌ای موفق است که از تریگر پوینت به‌درستی و در زمان مناسب استفاده کند.

تریگرهای کندلی

در این نوع تریگر، با استفاده از کندل های قیمتی، تصمیم به خرید یا فروش گرفته می‌شود. در تحلیل تکنیکال معمولاً نقاط مقاومتی و حمایتی سهم از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. تریگر کندلی می‌گوید در لحظه‌ای که سهم به مقاومت قیمتی می‌رسد، احتمالاً روند نزولی در پیش است اما می‌توان برای اینکه ببینیم آیا این روند نزولی شکل می‌گیرد یا نه، کمی صبر کنیم

همین‌طور در نقطه حمایتی نیز احتمال شکل‌گیری روند صعودی در سهم بالا می‌رود که تریگر کندلی، در تحلیل تکنیکال این نقطه را می‌تواند ارزیابی کند تا نسبت به آن استراتژی معاملاتی خود را مشخص کنید.

تریگرهای شکستی

شکست خط روند نزولی، یکی از مهم‌ترین نقاط ورود در تحلیل تکنیکال است. برای این امر، معمولاً تحلیلگران در تایم فریم پایین، منتظر رسیدن سهم به پایان خط نزولی هستند و در لحظه‌ای که این خط روند به سمت بالا یعنی صعودی شدن، می‌شکند، برای ورود به سهم فرصت مناسبی پیدا می‌کنند.

به‌واقع در لحظه تریگر شکست قرار می‌گیرند که نشان از شکسته شدن روند نزولی سهم است. ، تریگر پوینت در لحظه‌ای شکل می‌گیرد که سهم از خط نزولی خود خارج شده و به سمت بالا تغییر روند می‌دهد.

2-btrigger.jpg

تریگرهای مبتنی بر الگوها

در تحلیل تکنیکال برخی الگوها رایج است که در تعیین نقطه تریگر کاربرد دارند. از این نقاط می‌توان برای ورود به سهم استفاده بهینه‌ای کرد. الگوهای قیمتی مثل الگوی پرچم و یا الگوی مثلث در تریگر پوینت بسیار مورد توجه است.

یکی از رایج‌ترین تریگرها، زمانی است که الگوی مثلثی در سهم شکل گرفته و بعد از مدت‌ها می‌خواهد از مثلث خود خارج شود. در این لحظه یک نوع تریگر تعیین می‌شود. به‌عنوان نمونه در نمودار سهم زیر، الگویی تشکیل شده که شکست آن می‌تواند به‌عنوان یک تریگر برای ورود مشخص شود.

تریگر پولبکی

پولبک، به نظر بسیاری از معامله‌گران بورس، یکی از جذاب‌ترین نقاط ورود در تحلیل تکنیکال است. نسبت ریسک به بازدهی در این نوع تریگر اهمیت ویژه‌ای دارد. نقطه‌ای که شما ریسک کمی را قبول می‌کنید و در ازای آن منتظر سوددهی بالایی هستید.

پولبک معمولاً در کف قیمتی و یا در مقاومت قیمتی رخ می‌دهد. اما برای معامله موفق‌تر، بهتر است تا روند مشخص سهم صبر کنیم. وقتی سهمی مقاومت قیمتی خود را رد می‌کند و در معاملات بعدی دوباره به همان سطح برمی‌گردد اصطلاحاً پولبک رخ داده که در این مورد، تحلیلگران، انتظار دارند، سهم وارد فاز صعودی شود و نقطه‌ای را برای ورود به سهم تعیین می‌کنند.

آیا تریگر صرفاً مختص ورود به معامله است؟

برخی احساس می‌کنند که وقتی در مورد تریگر صحبت می‌کنیم، حتماً منظورمان نقطه ورود و خرید سهم است. اما این تفکر درستی نیست، همان قدر که تریگر در تعیین نقطه ورود نقش دارد، در تعیین نقطه خروج نیز مؤثر، عمل می‌کند. نقاطی که در آن‌ها زمانی را برای خروج و فروش سهم مشخص می‌کند؛ بنابراین منظور از تریگر صرفاً ورود و خرید نیست. چراکه در بازار بورس تعیین نقطه خروج به همان اندازه مهم و اساسی است.

تریگرهای مبتنی بر ابزار تکنیکالی

همان‌طور که گفته شد برای تعیین نقطه تریگر در تحلیل تکنیکال، استفاده از ابزارها و الگوهای تکنیکالی بسیار کارآمد خواهد بود.

به‌عنوان نمونه، اندیکاتورها از ابزار بسیار مؤثر در تحلیل تکنیکال هستند. استفاده از اندیکاتورها برای تعیین تریگر پوینت، می‌تواند خرید و فروش موفقی را رقم بزند به شرطی که بتوانیم تحلیل مناسبی نسبت به آن داشته باشیم.

در شکل زیر با استفاده از اندیکاتور، نقاطی مشخص شده است که در لحظه ورود و خروج سهم بسیار تأثیرگذار بوده و اگر در لحظه تریگر ورود، سهم را خریداری می‌کردیم، سود مناسبی را برای خود به دست می‌آوردیم.

3-btrigger.png

مزایای استفاده از تریگر

تا به اینجا به تعریف مفهوم و نحوه کارکرد آن اشاره کردیم. همان‌طور که مشخص است، تریگر در معامله، مزایای خاص خود را دارد که در این قسمت به آن‌ها می‌پردازیم:

کاهش ریسک معامله

تریگر لحظه‌ای است که به ما قدرت تصمیم‌گیری به‌موقع برای ورود یا خروج سهم می‌دهد بنابراین در تریگر پوینت، ما ریسک خود را به حداقل می‌رسانیم و به‌اصطلاح، معامله ما می‌تواند ریسک به بازدهی مناسبی داشته باشد.

سوددهی بالا

نقطه تریگر، نقطه امنی برای خرید و فروش سهام به شمار می‌رود بنابراین انتظار سوددهی در آن افزایش میابد.

تعیین خط روند سهام

با استفاده از ابزار تکنیکال، تریگر می‌تواند در تعیین شکست خط روند نقش داشته باشد تا نسبت به آن تصمیم بهتری برای خرید، نگهداری و یا فروش سهم بگیریم.

3-atrigger.jpg

محدودیت‌های استفاده از تریگر

در تحلیل کندل‌ها و شناسایی نقاط مناسب تریگر ممکن است با محدودیت‌هایی رو به رو شویم. به طور مثال می‌توان موارد زیر را مورد بررسی قرار داد.

خطاهای احتمالی

تریگر، همواره به طور دقیق، نقطه ورود را تعیین نمی‌کند. ممکن است نقطه تریگر ورود در تحلیل شما، نقطه تریگر خروج در تحلیل دیگر باشد. این یکی از مهم‌ترین چالش‌های استفاده از تریگر محسوب می‌شود. برای کسب نتیجه مطلوب در استفاده از تریگر، بهتر است از چندین تایم فریم و در چند اندیکاتور، تحلیل کرد.

عدم اطمینان

خط تریگر، باتوجه‌به شکست روند نزولی، می‌تواند نقطه ورود را به ما نشان دهد اما گاهی اوقات در بازارهای اصلاحی، ممکن است این نقطه ما را به اشتباه بیندازد و در مدت کوتاهی دوباره فاز نزولی سهم اتفاق بیفتد. به‌واقع احتمال دارد الگوی دیگری در حال شکل‌گیری است و ما آن را در نظر نگرفته‌ایم. پس برای سیگنال گیری دقیق‌تر از خط تریگر، منطقی است که تحلیل‌های مختلفی را با استفاده از ابزارهای تکنیکالی مورد بررسی قرار بدهیم.

تریگر پرایس‌اکشن - Trigger Price Action

پرایس‌اکشن، یک روش برای حدس و گمان و پیش‌بینی در بازار سرمایه است که شامل تجزیه‌وتحلیل حرکت قیمتی در طول زمان می‌باشد. این توسط بسیاری از معامله‌گران خرد و کلان و نیز مؤسسات مالی برای پیش‌بینی مسیر آینده قیمت اوراق در بازارهای مالی استفاده می‌شود.

به بیان ساده‌تر، در پرایس‌اکشن، چگونگی تغییرات قیمتی است و به‌راحتی در بازارهایی با نقدینگی و نوسانات بالا مشاهده می‌شود. اما در واقع هر آن چیزی که در بازارهای مالی آزاد خرید و فروش می‌شوند، پرایس‌اکشن ایجاد می‌کنند.

یکی از بهترین قسمت‌های مربوط به پرایس‌اکشن این است که از مهم‌ترین روش‌های ممکن برای انجام آنالیز تکنیکالی بر پایه قیمت می‌باشد. در تریگر پرایس‌اکشن، معامله کردن بدون اندیکاتورها و فقط بر اساس ارزیابی شاخص قیمتی و تغییرات قیمتی صورت می‌پذیرد. با این حساب، معامله‌گران بازار، ریسک تأخیر و کندی که در بیشتر ابزارهای تکنیکالی وجود دارد را حذف می‌کنند.

مثلاً در شکل زیر، کندل های نمودار، چگونگی تغییرات روند قیمتی با استفاده از تریگر پرایس‌اکشن مشاهده می‌شود.

5-atrigger.jpg

جمع‌بندی:

طبق آن چیزی که تا به اینجا گفته شد، تریگر در تحلیل تکنیکال از امکانات مهم و ویژه‌ای برای معاملات سهام برخوردار است. تریگر، نقاط مهم سهم برای ورود و خروج را مشخص می‌کند و از آن برای انجام معاملات استفاده‌های زیادی می‌شود. از همین رو ما در این مقاله به بررسی خط تریگر و تریگر پوینت پرداختیم و مزایا و محدودیت‌های آن را شرح دادیم.

کسب مهارت در معامله‌گری بورس نیاز به افزایش دانش و آموزش‌های بیشتر دارد که برای هر فردی که می‌خواهد در این بازار فعالیت کند، نیاز اساسی محسوب می‌شود. کارگزاری اقتصاد بیدار با بهره‌گیری از متخصصین و مشاورین بازار سرمایه آماده ارائه خدمات خود به مشتریان است و امید داریم این مطلب مورد توجه شما قرار گرفته شده باشد.

قیمت ماشه (Trigger Price) چیست و چگونه تعیین می شود؟

قیمت ماشه (Trigger Price) چیست؟

قیمت ماشه یا ترایگر پرایس همان سطح قیمتی است که معامله گر می خواهد توقف ضرر او در آن اجرا شود. گفتیم که به آن قیمت حد ضرر نیز گفته می شود که معمولاً به عنوان درصد قیمت خرید یا فروش معامله گر محاسبه می شود.

برخی از سیستم عامل های معاملاتی به معامله گر اجازه می دهند این قیمت را به صورت درصدی تنظیم کنند (10٪ در مثال بالا) ، در حالی که برخی دیگر از سیستم عامل های معاملاتی به کاربران امکان می دهند رقم دقیق قیمت را وارد کنند (180 دلار در مثال بالا).

با استفاده از قیمت ماشه (Trigger Price)، کاربران نیازی به مراقبت از بازار در تمام مدت و اختصاص تمام زمان خود به نظارت بازار ندارند، در عوض، آنها می توانند پیش نویس سفارشات خود را برای فروش یا خرید در زمان معین انجام دهند که این امر به سودآوری و جلوگیری از ضرر کمک شایانی می کند.

قیمت ماشه (Trigger Price) چیست؟

در کنار سفارشات معمول مانند خرید فروش که توسط هر معامله گر در بازارهای مالی استفاده می شود، ثبت سفارشاتی مانند سفارش توقف ضرر (Stop-loss Order) نیز می تواند به سهولت انجام معاملات کمک کند.

سفارش توقف ضرر برای محدود کردن ضرر سرمایه گذار در موقعیت های خاص طراحی شده است. معامله گران با تنظیم یک قیمت ماشه (Trigger Price) در سفارش، از ضرر بیشتر جلوگیری می کنند. البته نوسانات قیمت کوتاه مدت می تواند قیمت ماشه را فعال کند و فروش غیر ضروری را فعال کند.

سفارش توقف ضرر (Stop-loss Order) چیست؟

منظور از دستور یا سفارش توقف ضرر این است که معامله گر از طریق بستر معاملاتی خود دستورالعمل هایی را ارائه می دهد که وقتی قیمت به یک سطح از پیش تعیین شده می رسد یا پایین تر از آن می رود، سیستم باید دارایی او را به طور خودکار بفروشد. در موقعیت های شورت (Short) (وقتی سود خود را از کاهش قیمت بدست می آورید) ، با افزایش قیمت در سطح از پیش تعیین شده، Stop-Loss فعال می شود.

سطح از پیش تعیین شده می تواند یک قیمت یا یک رقم درصدی باشد. اگر رقم قیمت باشد ، قیمتی است که کاربر می خواهد توقف ضرر او اجرا شود. اگر این رقم درصدی باشد، از درصد ارزش خرید یا فروش معامله گر در آن معامله محاسبه می شود.

بیایید یک مثال سریع برای این مفهوم ببینیم. یک معامله گر ارز دیجیتال X را به قیمت 200 دلار خریده است و دوست دارد بیش از 10٪ این مبلغ را از دست ندهد. 10 درصد 200 دلار 20 دلار می شود. معامله گر این ده درصد که معادل ۲۰ دلار است را از قیمت خرید 200 دلار کم می کند و عدد ۱۸۰ دلار به دست می آید. این بدان معناست که اگر قیمت آن ارز دیجیتال به 180 دلار برسد، معامله گر باید ارز دیجیتال خود را بفروشد. این قیمت حد ضرر یا توقف ضرر معامله گر در این معامله خواهد بود.

تفاوت بین stop-Loss و stop-limit چیست؟

تصور کنید یک معامله گر ارز دیجیتال X را دوباره به قیمت 200 دلار خریداری کرده است. هنگامی که معامله گر یک سفارش حد ضرر و زیان با قیمت 180 دلار (Stop Loss) تنظیم می کند، به سادگی این مفهوم را می رساند که به کارگزار خود می گوید: «اگر می بینید کسی این ارز دیجیتال را با قیمت 180 دلار معامله کرده است، ارز دیجیتال x من را بفروشید».

حال ببینیم Stop-Limit چگونه معنای متفاوتی ایجاد می کند؟

در اصل استاپ لیمیت ترکیبی از یک دستور Stop-Loss و یک حد مجاز است. به زبان ساده، استاپ لیمیت گویای این عبارت است که «اگر می بینید کسی ارز دیجیتال x را با قیمت 180 دلار معامله کرده است، این ارز دیجیتال را از سبد من بفروشید، اما هرگز آن را پایین تر از 160 دلار نفروشید».

Stop-Loss و Stop-Limit می تواند به صورت درصد (از قیمت خرید) و به عنوان یک قیمت دقیق تنظیم شود. این گزینه به کارگزار بستگی دارد ، هیچ استانداردی برای این کار وجود ندارد. کارگزاری ها برای سرمایه گذاران حرفه ای یا معامله گران با تجربه معمولاً امکان تنظیم قیمت های دقیق را فراهم می کنند.

چه زمانی از Stop-Loss استفاده می شود؟

موارد بسیاری وجود دارد که کاربران بهتر است و توصیه می شود که از یک دستور توقف ضرر یا حد ضرر استفاده کنند. اما از کجا بدانیم که این همان زمانی است که باید از آن استفاده کرد؟ ابتدا باید بدانیم که هدف اصلی تعیین حد ضرر چیست: نجات معامله گر از ضررهای بزرگ.

به عنوان یک قاعده کلی باید به خاطر داشت که همه معامله گران به جز سرمایه گذارانی که به صورت بلند مدت معامله و سرمایه گذاری می کنند، بهتر است از این تکنیک استفاده کنند. این یک تکنیک بسیار مناسب معاملاتی است. سرمایه گذاران بلند مدت معمولا از حد ضرر استفاده نمی کنند زیرا در بلند مدت نوسانات کوتاه مدتی آنها را آزار نمی دهد و تصمیمات خرید یا فروش خود را در بازه ی طولانی تری تنظیم می کنند.

به کارگیری این تکنیک همچنین به نوع دارایی ای که معامله گر با آن سروکار دارد نیز بستگی دارد (مانند فارکس، سهام و ارز دیجیتال). به طور مثال حد ضرر و زیان با سهولت بیشتری می تواند در بازار سهام نسبت به اوراق قرضه ایجاد شود.

مزایای استفاده از سفارش Stop-Loss و قیمت ماشه (Trigger Price)

مهمترین مزیت سفارش توقف ضرر این است که اجرای آن هزینه ای ندارد. کارمزد عادی و معمول کاربر تنها پس از رسیدن به قیمت ماشه و فروش سهام باید شارژ شود و از او دریافت می شود.

یک مزیت دیگر در سفارش توقف ضرر این است که اجازه می دهد تصمیم گیری معامله گر در خصوص خرید و فروش از هرگونه تأثیر عاطفی آزاد و جدا باشد. مردم تمایل دارند عاشق سهام یا ارز دیجیتال خود شوند. به عنوان مثال، آنها ممکن است این باور غلط را همیشه در ذهن داشته باشند که اگر فرصت سرمایه گذاری در دارایی دیگری را به خود بدهند قطعا پشیمان خواهند شد یا دوباره به دارایی قبلی خود باز خواهند گشت. اما در واقعیت، این تاخیر در تصمیم گیری ممکن است فقط باعث افزایش ضرر شود.

صرف نظر از اینکه معامله گر از چه نوع سرمایه گذاری باشد، باید بتواند به راحتی دلیل خرید و نگهداری دارایی خود را تشخیص دهد. معیارهای یک سرمایه گذار کوتاه مدت با معیارهای یک سرمایه گذار بلند مدت متفاوت خواهد بود، که این ها نیز با معیارهای یک معامله گر روزانه متفاوت هستند. مهم نیست که چه استراتژی ای انتخاب شده است، استراتژی فقط در صورتی جواب می دهد که معامله گر به استراتژی پایبند باشد. بنابراین ، اگر یک سرمایه گذار سخت گیر در خرید و نگهداری یک دارایی باشد ، سفارشات حد ضرر و زیان و قیمت ماشه او در این مرحله بی فایده است. اما در پایان، اگر قرار است یک سرمایه گذار در مسیر خود موفق باشد ، باید از استراتژی خود اطمینان کامل داشته باشد. این به این معنی است که برنامه و استراتژی خود را ادامه دهد. مزیت سفارشات حد ضرر این است که آنها می توانند به کاربر کمک کنند تا در مسیر خود باشد و مانع از مداخله احساسات او شود.

سرانجام، مهم است که درک کنیم تعیین سفارشات ضرر و زیان و قیمت ماشه تضمین نمی کند که در بازارهای مالی درآمد کسب کنیم. معامله گر هنوز هم باید علاوه بر استفاده از این تکنیک، تصمیمات هوشمندانه در مورد سرمایه گذاری بگیرد. اگر این کار را نکند ، به همان اندازه که این تکنیک ضرر او را متوقف می کند، از راه دیگری ضرر خواهد کرد (فقط با سرعت بسیار کندتر).

سفارشات توقف ضرر و زیان به طور سنتی به عنوان راهی برای جلوگیری از ضرر در نظر گرفته می شود. با این حال ، استفاده دیگر از این ابزار، قفل کردن سود است. در این حالت، گاهی اوقات از دستورات توقف ضرر به عنوان ” trailing stop” یا توقف عقب افتادن یاد می شود. در اینجا ، سفارش ضرر و زیان در درصدی کمتر از قیمت فعلی بازار تنظیم می شود (نه قیمتی که آن را خریداری کرده اید). قیمت توقف ضرر با نوسان قیمت دارایی تنظیم می شود و تغییر می کند (چون به صورت درصدی تنظیم می شود). مهم است که به خاطر داشته باشید که اگر ارزش یک دارایی صعود کند، یک سود بالقوه به دست می آید. اما کاربر هنوز تا وقتی که دارایی را بفروشد پول نقد را در دست ندارد. استفاده از یک trailing stop به معامله گر اجازه می دهد تا سود او ادامه یابد، در حالی که در عین حال، حداقل سود واقعی تحقق یافته را نیز تضمین می کند.

در ادامه برای درک بهتر این مثال را در نظر بگیرید: فرض کنید معامله گر یک دستور trailing stop برای 10٪ زیر قیمت فعلی تعیین کرده است و دراریی او در طی یک ماه به 30 دلار افزایش می یابد. سفارش trailing stop در هر سهم 27 دلار (30 دلار – (٪10* ۳۰دلار)) = 27 دلار قفل می شود. از آنجا که این پایین ترین قیمتی است که دارایی در آن فروخته می شود ، حتی اگر دارایی یک افت غیر منتظره داشته باشد، معامله گر ضرر نمی کند.

البته ، به خاطر داشته باشید که دستور ضرر و زیان همچنان یک سفارش در بازار است و به سادگی در حالت خاموش باقی می ماند و فقط با رسیدن به قیمت ماشه فعال می شود. بنابراین ، ممکن است قیمتی که فروش معامله گر در آن انجام می شود کمی متفاوت از قیمت ماشه تعیین شده باشد.

قیمت ماشه (Trigger Price) چیست؟

معایب سفارشات توقف ضرر

گفتیم که یک مزیت سفارش توقف ضرر این است که معامله گر نیازی به نظارت بر عملکرد روزانه دارایی خود ندارد. این راحتی به خصوص هنگامی که معامله گر در تعطیلات به سر می برد یا در شرایطی است که مانع نظارت بر دارایی خود برای مدت طولانی می شود، بسیار مفید است. اما عیب اصلی این ویژگی این است که نوسان کوتاه مدت قیمت سهام می تواند حد ضرر را فعال کند. نکته کلیدی حل این مشکل، انتخاب درصدی حد ضرر است که به سهام اجازه می دهد روز به روز نوسان داشته باشد و در عین حال از خطر نزول هرچه بیشتر جلوگیری می کند. تعیین سفارش توقف ضرر 5٪ در دارایی هایی که سابقه نوسان 10٪ یا بیشتر در یک هفته را داشته باشد ممکن است بهترین استراتژی نباشد و به احتمال زیاد معامله گر در کارمزد دریافت شده حاصل از اجرای سفارش توقف ضرر، ضرر خواهد کرد.

هیچ قانون درست و سریعی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد. تعیین این عدد کاملا به سبک سرمایه گذاری فردی هر معامله گر بستگی دارد. یک معامله گر فعال ممکن است از حد ضرر 5٪ استفاده کند ، در حالی که یک سرمایه گذار بلند مدت ممکن است 15٪ یا بیشتر را انتخاب کند.

یکی دیگر از معایب این روش که باید بدانید این است که هنگامی که دارایی به قیمت ماشه خود رسید، سفارش توقف ضرر به یک سفارش باز تبدیل می شود. بنابراین ممکن است قیمتی که دارایی در آن فروخته می شود بسیار متفاوت از قیمت ماشه که توسط معامله گر تعیین شده، باشد. این واقعیت به ویژه در یک بازار پر سرعت و پر نوسان مانند ارزهای دیجیتال که قیمت دارایی ها می تواند به سرعت تغییر کند، صادق و در عین حال پر ریسک است.

محدودیت دیگر در مورد سفارش توقف ضرر این است که بسیاری از کارگزاران به معامله گران اجازه نمی دهند در برخی از اوراق بهادار مانند سهام تابلوی OTC سفارش توقف ضرر ایجاد کنند.

علاوه بر موارد گفته شده، سفارشات توقف ضرر محدود خطرات بالقوه بیشتری نیز دارند که معامله گران باید با توجه به هر دارایی و میزان نوسان و دامنه تغییرات آن، نسبت به تنظیم یا عدم تنظیم قیمت ماشه، تصمیم درستی اتخاذ کنند.

شرح پارامترها

قیمت ماشه / ماشه (Trigger Price/ Trigger): هنگامی که آخرین قیمت معامله شده به Trigger Price/ Trigger رسید ، سفارش از پیش تعیین شده اجرا می شود.

قیمت سفارش (Order price): قیمتی که کاربران برای قرارداد خرید و فروش وارد می کنند. هنگامی که آخرین قیمت معامله شده به Trigger رسید ، سیستم به طور خودکار سفارش را در Order Price از پیش تعیین شده در دفتر سفارشات انجام می دهد.

مبلغ قرارداد (Contracts Amount): مقدار یا حجمی که کاربران برای فروش / خرید قراردادها وارد می کنند. هنگامی که آخرین قیمت معامله شده به Trigger رسید، سیستم بطور خودکار سفارش این حجم از قراردادهای از پیش تعیین شده را در دفتر سفارش ثبت می کند.

اکنون با یک مثال مفهوم پارامترها را روشن می کنیم:

یک کاربر دارای 100 عدد قرارداد سه ماهه ارز دیجیتالی با موقعیت Long، با متوسط قیمت موقعیت باز 12000 USD است. او فکر می کند حمایت مهم و کلیدی نزدیک به 10000 دلار باشد. اگر قیمت به زیر 10000 دلار برسد ، افت زیادی خواهد داشت. برای جلوگیری از ضرر و زیان بیشتر ، کاربر می تواند از تکنیک Trigger Order برای جلوگیری از ضرر استفاده کند.

حال با جزییات ببینیم این روش چگونه پیاده سازی می شود:

متد سفارش شماره ۱: انتخاب ” Trigger order ” تعیین قیمت ماشه 10000 دلار ، و برنامه ریزی برای فروش 100 عدد قرارداد برای موقعیت Long (تعداد قرارداد) با 9980 دلار (قیمت سفارش) ، پس از وارد کردن اعداد، مرحله بعد کلیک کردن روی ” Close Long”برای ثبت سفارش. هنگامی که آخرین قیمت معامله شده به 10000 دلار برسد ماشه یا تریگر معامله چیست؟ ، سیستم سفارش Trigger را اجرا می کند و آن را با قیمت 9980USD ، یعنی سفارش Limit Order به بازار می فروشد.

قیمت ماشه (Trigger Price) چیست؟

قیمت ماشه (Trigger Price) چیست؟

متد سفارش شماره ۲: انتخاب ” trigger order” ، تعیین قیمت ماشه 10000 دلار و انتخاب سطح قیمت مورد نظر از میان 5 قیمت برتر (top 5 optimal BBO price) یا 20 قیمت برتر (top 20 optimal BBO price) و سپس کلیک بر روی گزینه “Close Long “و سپس منعقد کردن قرارداد. وقتی آخرین قیمت معامله شده به 10000USD رسید ، سیستم سفارش Trigger را اجرا می کند و در اسرع وقت با قیمت BBO انتخاب شده سریع معامله می کند تا قیمت بازار را از دست ندهد.

قیمت ماشه (Trigger Price) چیست؟

چگونگی بررسی وضعیت سفارش

پس از تنظیم و بستن قرار دادن سفارش ماشه (Trigger Order)، کاربر می تواند سفارش را در بخش “” Open Orders – Trigger Orders پیدا کند تا وضعیت سفارش را بررسی کند.

نکات مهم

1. هنگامی که قراردادهای مورد نظر در مرحله تحویل ، تسویه حساب یا تعلیق قرار دارند ، کاربران نمی توانند سفارشات ماشه را راه اندازی کنند ، این بدان معنی است که عملکرد سفارش ماشه فقط برای قراردادهای وضعیت معامله (trading-status) موجود است.
2. برای سفارشات ماشه محدودیت سفارش وجود دارد. هنگام عبور از حد سفارش آن نوع قرارداد ، کاربران نمی توانند سفارشات ماشه را چندین بار برای یک نوع قرارداد ثبت کنند.
3. هنگامی که آخرین قیمت معامله شده به “Trigger” رسید، سفارش از پیش تعیین شده اجرا می شود. اما اگر قیمت سفارش از پیش تعیین شده در محدوده قیمت نباشد (یعنی کاربران یک قیمت خرید بالاتر از بالاترین قیمت خرید یا یک قیمت فروش پایین تر از پایین ترین قیمت فروش تعیین کنند)، در این صورت ، سفارش ماشه شکست می خورد .
4. ممکن است سفارشات ترایگر به دلیل نوسانات شدید ، محدودیت قیمت ، محدودیت موقعیت ، حاشیه ناکافی ، نبود موقعیت کافی برای بستن قرارداد، وضعیت غیر عادی ، مشکلات شبکه یا سایر مشکلات سیستم فعال نشود.
۵. قبل از اینکه سفارش فعال شود و تا زمانی که سفارش ماشه در موقعیت های باز / بسته شدن با قیمت و مقدار سفارش از پیش تعیین شده آغاز شود حاشیه یا موقعیت های دیگر مسدود نمی شوند.
۶. هنگامی که سفارش ماشه فعال شد ، به سفارش محدود منتقل می شود و در سفارش دفتر کل با قیمت از پیش تعیین شده توسط کاربر قرار می گیرد.

لطفا توجه داشته باشید که امکان انجام موفقیت آمیز سفارش ماشه، کاملا بستگی به شرایط بازار در آن زمان دارد که آیا می توان در آن موقعیت سفارش را با موفقیت انجام داد یا خیر.

تریگر چیست و چه کاربردی در پرایس اکشن دارد؟

تریگر چیست

در این مقاله می خواهیم به مفهوم تریگر که می تواند یک شمای کلی از نحوه معامله کردن و تغییرات قیمتی سهم را در اختیار تریدر بگذارد و نقاط مورد نظر برای ورود و یا خروج از آن سهم را برای ترید مشخص کند، اشاره کنیم. شما با شرکت در دوره‌ی آموزش آنلاین ارز دیجیتال یا آموزش پرایس اکشن حامی سرمایه تمامی مباحث حوزه تریدینگ، اما اگر فقط می‌خواهید بدانید که تریگر چیست، این مقاله را تا انتها مطالعه کنید.

مفهوم تریگر در معامله‌گری چیست؟

تریگر در لغت به معنای” ماشه” می‌باشد و در اصطلاح به معنای نقاطی از اندیکاتورهای خاص یا تحلیل‌های تریدرها می‌باشد که در آن نقاط تریدر اقدام به ورود و خروج از یک سهم، جفت ارز و یا یک رمز ارز دیجیتال می‌نماید.

یک نکته مهم و قابل توجه این است که بعضی از تریدرها تریگر را فقط مختص به یک یا چند اندیکاتور خاص می‌دانند، اما باید بدانیم که تریگر وابسته به اندیکاتور خاصی نمی‌باشد و تمام اندیکاتورها بر اساس نحوه کارکرد خود می‌توانند برای ما نقاط ورود و یا خروج به سهم را مشخص کنند که این همان تریگر می باشد.

برای مثال می توانیم به اندیکاتور آر اس آی اشاره کنیم که، دارای خطوط مهمی در مقدار ۳۰، ۵۰ و ۷۰ می‌باشد؛ برای مثال عبور خط روند آر اس آی از خط ۵۰ می‌تواند نشانه این باشد که میزان و قدرت خریدارها از فروشنده‌ها پیشی گرفته و می‌تواند به‌عنوان تریگر و یا ماشه‌ای برای ورود به آن سهم عمل کند و یا شکستن خط حمایت ار ای سی به سمت پایین در این اندیکاتور می‌تواند به عنوان یک تریگر برای خروج از آن سهم و یا ارز دیجیتال باشد.

پس به طور خلاصه می توانیم بگوییم که، تریگر به عنوان نشانه و یا مجموعه‌ای از نشانه‌ها برای تریدر می‌باشد که در محدوده‌های مشخصی از نمودار به آن وارد و یا از آن خارج می‌شود.

تریگر پرایس چیست

معرفی انواع تریگرهای ورود

همانطور که در موضوع قبلی در تعریف تریگر گفتیم، مختص به یک اندیکاتور خاص نیست و هر اندیکاتور با توجه به نحوه عملکرد آن می‌تواند در محدوده‌های مشخصی برای ما سیگنال خرید و فروش صادر کند که این سیگنال‌ها همان تریگر می‌باشد. برای مثال شکست خط 30 آر اس آی به سمت پایین می تواند یک تریگر برای فروش و یا شکست خط ۷۰ آر اس آی به سمت بالا می تواند یک تریگر برای خرید باشد.

در اندیکاتور مکدی هنگامی که خط سیگنال خط مکدی را به سمت بالا قطع کرد، می‌تواند نشانه خوبی برای ورود به سهم و برعکس زمانی که خط سیگنال خط مکدی را به سمت پایین قطع کرد، می‌تواند نشانه‌ای برای خروج از آن سهم باشد. البته ما نباید تریگرهای ورود و یا خروج از یک سهم را مختص به اندیکاتورها بدانیم. ورود خریدار های قوی به سهم، خرید حجم های بالا از یک سهم یا ارز در مدت زمان کوتاه، حرکات حقوقی‌ها و یا نهنگ‌ها در بازار ارزهای دیجیتال هر یک می‌تواند به عنوان یک تریگر برای معامله‌گر عمل کنند.

آیا تریگر صرفا مختص ورود به معامله است؟

یکی دیگر از برداشت‌های اشتباهی که بعضی از تریدرها از مفهوم تریگر دارند این است که فکر می‌کنند که تریگر فقط سیگنال‌های خرید و ورود به سهم را برای ما بیان می‌کند اما همانطور که در دو مبحث قبل به آن اشاره کردیم علاوه بر زمان ورود به سهم می تواند زمان خروج از آن سهم را نیز برای ما مشخص کند.

به صورت خلاصه می‌توانیم بگوییم شما به عنوان یک تریدر با داشتن استراتژی‌های خاص خود باید نقاط مشخصی را به عنوان نقاط حمایتی برای خرید و نقاط مشخصی را به عنوان نقاط مقاومتی برای فروش یا به بیان دیگر نقاطی را برای ترگیرهای خرید و نقاطی را به عنوان تریگرهای فروش در استراتژی معاملاتی خود داشته باشیم.

در واقع در انتهای این مبحث ما به این نتیجه می‌رسیم که تریدرها برای ورود و خروج از سهم باید تریگرهای مشخصی برای خود داشته باشند. اگر بخواهیم چند تا از کارهایی را که به ما سیگنال خروج از یک سهم یا ارز دیجیتال را معرفی می‌کند، نام ببریم، می‌توانیم به شکسته شدن مکدی توسط خط سیگنال به سمت پایین، شکسته شدن خط سی آر اس آی و یا الگوهای کندلی که می‌تواند نشان دهنده شروع ریزش قیمت یک سهم باشد اشاره کنیم.

تریگرهای مبتنی بر ابزار تکنیکالی مرسوم

امروزه بازار های مالی و ترید کردن در آنها با ابزارها و نمودارهای مختلف گره خورده است و معامله گران و تریدرها می‌توانند با استفاده از این نمودارها و اندیکاتورها زمان ورود و خروج سهم مورد نظر خود را پیدا کنند.

تریگرها و نقاط ورود و خروج بسته به تحلیل و استراتژی هر شخص برای معاملات خود متفاوت می‌باشد؛ به این معنا که ممکن است تریگری که شما برای ورود برای سهم خود در نظر گرفته‌اید ممکن است توسط تریدر دیگر به عنوان نقطه خروج در نظر گرفته شده باشد.

نکته مهمی که باید به آن توجه کنیم این است که اگر تریدر از چند تایم فریم زمانی برای معامله کردن و تحلیل کردن خود استفاده می‌کند باید تریگر خود را بر اساس تایم فریم کوچکتر انتخاب کند.

حال می‌خواهیم مثال‌هایی را برای تریگرهای ورود و خروج بر اساس ابزارهای مورد استفاده در بازار مالی بورس تهران بررسی کنیم.

تریگر پرایس اکشن

اندیکاتورها

یکی از مهم‌ترین و پرکاربردترین ابزارهای موجود در بازارهای مالی اندیکاتورها می باشند که تریدرها می توانند به عنوان قسمتی از تحلیل‌های استراتژیک معاملات خود از آنها استفاده کنند. همانطور که در نمودار زیر مشاهده می کنید نقطه مشخص شده با ثبت چند کندل نزولی و خروج پول شدید در سقف قیمتی می‌تواند به عنوان یک تریگر خروج برای ما باشد.

برای مثال در تصویر زیر اندیکاتور rsi یک سهم را مشاهده می‌کنید؛ می‌بینیم که این اندیکاتور پس از رسیدن به سطح مقاومتی ۷۰ دچار ریزش شده، به همین دلیل است که بسیاری از آنها می‌توانند از این سطح مقاومتی به عنوان یک تریگر برای خروج از سهم استفاده کنند.

rsi

پس از یک ریزش در سطح ۵۰ اندیکاتور rsi دوباره سهم با اقبال سهامداران روبرو شده و دچار یک افزایش قیمت شده است که این نیز به عنوان یک تریگر برای خریدن سهم برای معامله گران عمل می‌کند و پس از رشد سهم هنگامی که نمودار rsi به مقاومت ۷۰ رسیده است، دوباره سهم دچار ریزش قیمتی شده که این نیز می تواند دوباره به عنوان یک تریگر برای معامله گران عمل کند. این مثال نمونه‌ای را از ماشه یا تریگر معامله چیست؟ کاربرد اندیکاتورها به عنوان تریگرهای خرید و فروش به ما نشان می‌دهد. البته باید توجه داشته باشیم که بسنده کردن به یک اندیکاتور و فقط استفاده کردن از آن نیز می‌تواند به ما ضرر بسیار زیادی وارد کند و مجموعه‌ای از ابزارها و اندیکاتورها نیاز است تا ما بتوانیم در تحلیل هایمان تحلیلی درست و بدون خطا را داشته باشیم.

پولبک

یکی از مهم‌ترین و در عین حال ساده‌ترین ابزارهایی که می‌توانیم برای خرید و فروش سهام به آن توجه کنیم، مسئله پولبک می باشد. در واقع در اصطلاح ساده پولبک به این معنی است که، یک سهم پس از شکستن مقاومت پیش روی خود به سطوح حمایتی قبل ریزش می‌کند و سپس در سطوح حمایتی که سهم با ورود حجم بالای پول و تعداد بسیار زیادی از معامله‌گران به خود روبرو می شود، دوباره روند صعودی خود را ادامه داده و این بار پس از رد کردن سطوح مقاومتی قبلی، که از آن به سطح حمایتی برگشته است می تواند روند صعودی خود را تا مقاومت بعدی به راحتی ادامه دهد و شما می توانید با استفاده از این مطلب به راحتی برای خود تریگر های ورود و خروج به سهم را مشخص کنید.

برای مثال در نمودار سهم زیر می‌توانیم مشاهده کنیم که سهم یکبار تا قیمت ۲۲ هزار ریال رشد داشت سپس دچار یک ریزش شده و بار بعدی که به حوالی همین قیمت رسیده، پس از رسیدن به سقف قیمتی دچار ریزش به حمایت قبلی خود شده است و در حمایت قبلی با ورود مقدار بالایی از پول و خریدارهای جدید دوباره روند صعودی خود را پی گرفته و پس از شکستن سقف قبلی روند صعودی خود را تا سقف بعدی ادامه داده است.

trg

به این روند بازگشت از یک سطح مقاومت به سطح حمایت قبلی و سپس ادامه دادن روند صعودی پولبک گفته می‌شود. که یکی از مهم‌ترین استراتژی‌های معاملاتی در بازارهای ارز دیجیتال و بازار بورس می باشد و بسیاری از تریدرها پس از رسیدن به سطح حمایتی قبل از مقاومت شکسته نشده وارد سهم می‌شوند و از روند صعودی پولبک استفاده می‌کنند.

البته باید توجه داشته باشیم که پولبک را نمی‌شود به عنوان یک روند ثابت و قطعی در نظر گرفت؛ بلکه زمان‌های زیادی بوده است که این اتفاق رخ داده که یک سهم پس از رسیدن سطح حمایتی قبلی به دلیل عدم ورود پول و اقبال سهام داران نسبت به آن سطح حمایتی خود را از دست داده است و تا حمایت‌های پایین‌تر نیز نزول کرده پس همواره در این استراتژی معاملاتی باید از اندیکاتورها و ابزارهای دیگر نیز استفاده کنیم تا بتوانید تصمیم قاطع و درست را بگیریم.

حال در این قسمت می‌خواهیم به یک روش اشاره کنیم که کاملاً روش پولبک را نقض می‌کند. باید بدانیم که پولبک بعد از هر مقاومت امری قطعی و دائمی نمی‌باشد. در واقع راحت تر می توانیم بگوییم که ممکن است یک ساعت پس از شکست مقاومت پیشروی خود با قدرت به روند صعودی خود ادامه دهد و پولبک نکند.

روش شکست یکی از متدهای مورد استفاده بسیاری از تریدرها می باشد. این افراد پس از شکستن مقاومت‌ها وارد سهم شده و با روند صعودی که از آن به وجود می آید همراه می شوند و منتظر بازگشت و پولبک قیمتی نمی‌مانند.

trggger

کندل استیک

کندل استیک می‌تواند به عنوان یکی دیگر از قله‌های مهم برای ورود یا خروج از سهم برای ما عمل کند. به بیان ساده‌تر الگوی قیمت همان الگوی موجود در داخل کندل‌های یک سهم می باشد و شما باید بتوانید با کندل شناسی مناسب روند بعدی سهم را تشخیص دهید.

برای مثال الگوی سقف دوقلو در بسیاری از سهم‌ها می تواند برای ما به عنوان یک تریگر خروج مطرح شود. در این الگو پس از رسیدن به یک سقف قیمتی دچار یک ریزش و برای بار بعدی یک روند صعودی در سهم رخ می‌دهد و در قیمت مشابه سقف قیمتی قبلی، که از آن برداشت صورت گرفته، سهم دوباره از خریداران و پول خالی می‌شود و دچار یک ریزش شدید می‌شوند و شما اگر کندل شناسی و الگوی سقف دوقلو را بلد باشید، می‌توانید سهم خود را در سقف فروخته و دچار ضرر نشوید.

مزایای استفاده از تریگر

با توجه به مطالبی که تاکنون گفته شد به راحتی می‌توانیم مزایای استفاده از تریگر را نام ببرید. هر تریدر باید در استراتژی معاملاتی خود نقاطی را به عنوان نقاط ورود و خروج خود مشخص کند. که مشخص کردن این تریگرها باعث کم کردن ریسک انجام معاملات، افزایش میزان سوددهی و معین کردن خط روند یک سهم برای ترید می‌شود.

در واقع استفاده از تریگرها یک راه کلی را برای روند معاملاتی فرد در اختیار او قرار می‌دهد و باعث می‌شود که فرد روند معاملاتی و استراتژی مشخص خود را به آسانی طراحی کند. در آخر به عنوان یکی از مهم‌ترین ویژگی‌هایی که استفاده از تریگر در اختیار تریدر قرار می دهد، می توانیم به ایجاد قدرت تصمیم گیری در مدت زمان کوتاه برای فرد اشاره کنیم.

trigger چیست

معایب استفاده از تریگر

اما در کنار تمام مزایای ذکر شده برای استفاده از تریگر ها ما از متن مقاله متوجه می شویم که تریگر ها همیشه صادق نیستند و ممکن است همواره اشتباهاتی در تحلیل های ما بر اساس تریگر ها اتفاق بیفتد و در واقع همین اشتباهات احتمالی و نبود اطمینان صددرصد در استفاده از سیگنال ها باعث شده است که این روش، روشی کاملاً بی نقص و بی عیب نباشد.

تریگر پرایس اکشن

پرایس اکشن در واقع روشی از تحلیل می‌باشد که تریدر بدون استفاده از اندیکاتور و فقط بر اساس شاخص های قیمتی و تغییرات قیمت یک سهم اقدام به معامله کردن در آن می نماید با استفاده از این استراتژی برای پیش بینی کردن روند بازار و سهم استفاده می‌کند در واقع به زبان ساده تر می توانیم بگوییم که پرایس اکشن تجزیه و تحلیل حرکت قیمت یک سهم را در طول مدت زمان مشخص برای ما نشان می‌دهد که، برای انواع تحلیل و تجزیه های خرد و کلان می توانیم از آن استفاده کنیم.

برای این‌که پرایس اکشن را یاد بگیرید، پیشنهاد ما شرکت در دوره آموزش صفر تا صد پرایس اکشن است که این سبک را به‌طور عملی به شما آموزش خواهد داد.

نتیجه گیری

در انتها به صورت خلاصه می توانیم بگوییم که تریگرها در واقع نقاطی می باشد که کاربران برای تشخیص نقاط ورود و خروج از آن استفاده می‌کنند که می‌تواند یک دید کلی نسبت به سهم و کاری که تریدر می خواهد انجام دهد به او بدهد استفاده از این روش می‌تواند به تریدر در تصمیم‌گیری‌های خود کمک کند همچنین می‌تواند روند سهم را برای ما مشخص کند و پتانسیل سود دهی بالایی را برای فرد ایجاد کند اما باید بدانیم که استفاده از تریگر همانند تمام روش های مورد استفاده در بازارهای معاملاتی یک روش کاملا مطمئن و بدون خطا نمی‌باشد و همواره باید مراقب و مواظب خطاهای احتمالی در استفاده از این روش باشیم.

تریگر چیست؟

در تحلیل تکنیکال، تریگر به معنای نقاط یا زمان هایی است که بر اساس استراتژی معاملاتی اتخاذ شده، فرد باید در آن، اقدام به ورود یا خروج از معامله مورد نظر کند.

در بازارهای مالی و سرمایه گذاری مانند بورس، تحلیل های تکنیکال و تشخیص این امر که زمان مناسب برای ورود به بازار یک سهم یا خروج از آن چه موقعی است، اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا بازدهی و کسب سود و یا حداقل متضرر نشدن در بازار سرمایه، مستقیما به همین امر وابسته است. تشخیص این زمان بندی، نیازمند پایبندی به برخی ملاک ها است که آگاهی از آن ها برای هر تحلیلگر یا سرمایه گذار، ضروری می باشد؛ ملاک هایی نظیر تریگر که برای یادگیری تخصصی و کاربردی آن ها، می توانید در دوره جامع بورس و دوره تحلیل تکنیکال مجتمع فنی نیاوران شرکت نمایید.

تریگر به لحاظ لغوی، به معنای ماشه است و از واژگان تخصصی روانشناسی گرفته شده است. تریگر در ادبیات روانشناختی اشاره به محرکی دارد ماشه یا تریگر معامله چیست؟ که منجر به بروز و ظهور یک اختلال یا رفتار خاص در فرد می گردد.

به عبارت دیگر، تریگر نشانه یا مجموعه ای از نشانه ها است که معامله گر به کمک آن ها، نمودار تحلیلی خود را تنظیم کرده و بر اساس آن عمل می کند. برای مثال در اغلب موارد، شکست روند نزولی و آغاز روند صعودی سهم، تریگری برای ترغیب و تشویق معامله گران به خرید سهام می باشد. در این میان، برخی تریگرها اشاره به وضعیتی مثبت برای ورود به معامله دارند و برخی، نشانه ای برای خروج از معامله هستند. ما در اینجا عمده ترین تریگرهای ورود و هر آنچه باید درباره تریگر بدانید را شرح خواهیم داد.

انواع تریگر ورود

آنچه در این مطلب می خوانید:

انواع تریگر ورود

همانگونه که گفته شد، تریگرهای ورود نشانه ای مثبت برای ورود به معامله هستند. این دسته از تریگرها شرایط مساعدی را نشان می دهند که بر اساس آن، با ورود به معامله، کسب سود حداکثری میسر می گردد. تعدادی از شناخته شده ترین این تریگرها به شرح زیر هستند:

تریگر کندلی

در این نوع از تریگرها، کندل های قیمتی نقش تعیین کننده دارند و مشخص کننده زمان خرید یا فروش هستند. در این دسته از تریگرها، رسیدن به نقطه مقاومت قیمتی، نشانه ای از احتمال بروز روند نزولی بوده و در مقابل، رسیدن به نقطه حمایتی، آغاز روند صعودی را نشان می دهد. بر این اساس، زمان ورود به معامله، بسته به وقوع نقاط مقاومتی و حمایتی تعیین می گردد.

تریگر شکستی

همانگونه که گفته شد، شکست روند نزولی، یکی از متعارف ترین تریگرهای ورودی است. در این تریگرها، هنگامی که سهم، پس از آخرین نقطه نزولی، به سمت بالا حرکت می کند، در واقع یعنی روند نزولی شکسته شده و فرصتی مناسب برای ورود، فراهم گشته است.

تریگر مبتنی بر الگو

گاهی در تعیین نقطه تریگر، استفاده از برخی الگوها کاربرد دارد که از آن ها به عنوان نشانه ای برای ورود به سهم، استفاده می شود. برای نمونه، برخی الگوهای قیمتی مانند الگوی پرچم و یا الگوی مثلث، در تعیین تریگر ورود حائز اهمیت اند. رایج‌ ترین این تریگرها، هنگامی است که الگوی مثلثی، در سهم ایجاد شده و پس از مدت ‌ها از مثلث خود خارج می گردد. این خروج به مثابه نوعی شکست روند محسوب شده و نقطه مطلوبی برای ورود می باشد.

تریگر پولبکی

پولبک را نیز می توان یکی از جذاب ‌ترین تریگرهای ورود در تحلیل تکنیکال به حساب آورد. تریگر پولبک از آن دسته مواردی است که نسبت ریسک به بازدهی در آن متفاوت است؛ به این معنا که ورود به معامله، با پذیرش ریسک بالا صورت می گیرد و انتظار کسب سود بالایی نیز می رود.

تریگر پولبک عموما در شرایط کف قیمتی و یا در مقاومت قیمتی به وقوع می پیوندد. البته بهتر آن است که برای انجام یک معامله مطمئن تر، تا هنگام تعیین وضعیت سهم، اقدامی صورت نگیرد. با این حال، پولبک هنگامی رخ می دهد که یک سهم از مقاومت قیمتی خود، عبور می‌ کند و در معاملات آتی، دوباره به همان سطح باز می‌گردد. در چنین شرایطی انتظار می رود که سهم، در روند صعودی قرار گیرد و به همین سبب، آن را تریگری برای ورود به سهم در نظر می گیرند.

کندل استیک ها

کندل استیک ها

نمودارهای شمعی یا کندل استیک ها یکی از نمودارهای قدیمی اند که توسط ژاپنی ها ابداع شده و به منظور تعیین زمان مناسب برای برداشت محصولات کشاورزی مورد استفاده قرار می گرفتند. این نمودارها دارای کاربردهای فراوان در تحلیل های تکنیکال هستند و در تعیین تریگرهای معاملاتی نیز دارای نقش برجسته می باشند.

برای کسب اطلاعات جامع و کامل در خصوص کندل استیک یا نمودار شمعی و مهمترین الگوهای آن، می توانید مقاله “کندل استیک چیست؟“ را در وبسایت مجتمع فنی نیاوران مطالعه نمایید.

اندیکاتور

یکی از ابزارهای مفید و کاربردی در زمینه تعیین روندهای بازار، اندیکاتورها هستند که البته دارای انواع مختلفی می باشند. میانگین متحرک و همگرایی و واگرایی آن، قدرت نسبی، حجم موجود، فیبوناچی، پارابولیک سار، انحراف معیار و میانگین حرکت جهت دار، از جمله اندیکاتورهای مهم و پر کاربرد در بازار سرمایه هستند.

البته به یاد داشته باشید که نکات ذکر شده، بدین معنا نیست که تریگرها، تنها برای ورود به سهم کاربرد داشته و در هنگام خروج، نمی توان از آن ها استفاده کرد. بدون شک به همان میزان که تعیین نقاط صحیح برای ورود به سهم می تواند در تعیین سود معامله گر موثر باشد، تشخیص نقطه خروج نیز در کاهش و پیشگیری از ضرر، مهم و موثر بوده و تشخیص آن از مهارت های یک معامله گر محسوب می شود.

مزایای تریگر

مهم ترین و اصلی ترین مزیت استفاده از تریگر، کاهش ریسک معاملات است. تریگر این امکان را فراهم می کند تا معامله گر، با بینشی صحیح تر وارد معامله شود و با کاهش درصد خطا، احتمال افزایش سود یا کاهش ضرر را تقویت می کند. بنابراین معامله از طریق تریگر، بازدهی بیشتری خواهد داشت.

علاوه بر این، تریگرها همواره نقاط امنی برای آغاز معامله را نشان می دهند. در نتیجه به سوددهی بیشتری منجر شده و خطر وقوع ضرر را کاهش می دهند. همچنین با کمک تریگرها، می توان در شکست روندهای خطی اثرگذاشت و از آن ها برای اتخاذ تصمیمات بهتر کمک گرفت.

معایب تریگر

در کنار همه مزایای ذکر شده، تریگرها دارای محدودیت هایی نیز هستند که به کارگیری آن ها را با مشکلات و ریسک هایی مواجه می سازد. از جمله این موارد، می توان به خطاهای احتمالی پیش بینی های تریگری اشاره کرد. یکی از مهم ترین چالش ها در تحلیل تریگر، آن است که نقطه ورود در یک تریگر، ممکن است در تریگر دیگری نقطه خروج باشد. در نتیجه این ورود و خروج معکوس، می تواند اثرات غیر قابل پیش بینی بر جای بگذارد. پس نمی توان گفت که تریگرها نقطه ورود و خروج را به شکل دقیق تعیین می کنند.

همچنین در بازارهای اصلاحی، ممکن است نقاط ورود و خروج توسط تریگرها تعیین گردد اما به سرعت، تغییر روند داده و حالت نزولی به خود بگیرد. بنابراین تریگرها نمی توانند به تنهایی ابزار مناسب و کاملی برای تحلیل های تکنیکال باشند؛ بلکه باید در کنار سایر تحلیل ها مورد استفاده قرار گیرند.

آموزش تریگر در بورس

آموزش تریگر در بورس

تریگرها به اشکال مختلفی در بازار سهام قابل استفاده هستند. دو نمونه پر کاربرد این مصارف، تریگر با استفاده از سهام و تریگر با استفاده از شاخص های بازار می باشند.

در تریگر معاملات با استفاده از سهام، کارگزار با توجه به حد خرید، سهام را در قیمتی که به یک محدوده مشخص رسیده باشد، خریداری می کند. به این معنا که تشخیص معامله گر، چنین بوده است که اگر ماشه یا تریگر معامله چیست؟ قیمت به یک محدوده خاص برسد، احتمالا از آن‌جا بازگشته و شکسته خواهد داشت.

یک تریگر معاملاتی پیچیده ‌تر همچنین می ‌تواند به وسیله یک رویداد جداگانه ایجاد گردد که ارتباط مستقیمی با یک سهم خاص ندارد. بنابراین تریگر یک معامله می تواند وابسته به حرکت یک سهام کاملا متفاوت باشد. در چنین شرایطی، ویژگی ‌ها یا فعالیت های هر سهم، می ‌تواند منجر به ایجاد سفارش برای سهام دیگری گردد. برای مثال، در شرایطی که میان قیمت ‌های دو سهم مختلف، نوعی ارتباط و همبستگی احساس شود، این امر می تواند راهی برای تنظیم یک تریگر معامله خلاقانه باشد. طراحی تریگرهای خلاقانه، علی رغم ریسک پذیری بالا، می توانند سوددهی بالایی نیز داشته باشد!

اما در تریگر معاملات، با استفاده از شاخص بازار، سرمایه‌ گذار معامله خرید یا فروش را به جای سهام، با توجه به شاخص بازار اصلی انجام می دهد و نوسانات آن را به عنوان تریگر در نظر می گیرد. بنابراین در شرایطی که برخی حرکات شاخص ‌ها، بر تغییرات سهام مشخصی اثرگذار بوده یا با آن مرتبط باشند، می توان یک تریگر برای انجام معامله طراحی کرد.

برای نمونه ممکن است برخی از نمادها با یکی از شاخص ‌های بازار، دارای همبستگی بالایی باشند. در این‌ شرایط اگر شاخص در محدوده خاصی مورد حمایت قرار گیرد و روندی صعودی را طی کند، می توان اقدام به خرید سهام مورد نظر کرد. در نتیجه با بازگشت شاخص به روند صعودی، دارایی شما نیز در همان جهت شروع به حرکت خواهد کرد.

بحث آموزش استفاده از تریگرها در بورس، یکی از مباحث مهمی است که در دوره بورس مجتمع فنی نیاوران، به آن پرداخته می شود. جهت کسب اطلاعات بیشتر در خصوص دوره جامع بورس و ثبت نام در آن، می توانید به صفحه این دوره در وبسایت مجتمع فنی نیاوران، مراجعه ماشه یا تریگر معامله چیست؟ نمایید.

تریگر

جمع بندی

همانگونه که گفته شد، تریگرها نقاطی هستند که با توجه به دانش و تجربه سرمایه گذار یا معامله گر، به عنوان نقاط طلایی ورود یا خروج از معامله شناخته می شوند. این نقاط، با ارائه نوعی پیش بینی نسبت روند آینده بازار و سهام، فرد را در تصمیم گیری نسبت به خرید یا فروش یک سهم خاص هدایت می کنند. با این حال نمی توان گفت که از دقت 100 درصدی برخوردارند؛ بلکه می توانند خطاهایی نیز داشته باشند .

نکته اساسی در استفاده از تریگر، دانش مالی و تجربه کافی معامله گر است که می تواند در طراحی تریگرهای پر بازده، نقش مهمی ایفا کند. ریسک پذیری و خلاقیت نیز از دیگر عوامل اثرگذار در طراحی و استفاده از تریگرها خواهد بود.

با این آزمون پنج‌مرحله‌ای یک معامله‌ی موفق بورسی انجام دهید

تفاوتی ندارد در چه بازاری معامله می‌کنید؛ خواه بازار سهام باشد، خواه فارکس یا آتی یا رمزارز. هر ثانیه‌ای که بازار باز باشد فرصتی برای معامله در اختیار معامله‌گران قرار می‌گیرد. با این حال در هر ثانیه امکان انجام معامله‌ای با احتمال موفقیت بالا وجود ندارد. در این مطلب از اخبار بورس یک تست پنج‌مرحله‌ای را با هم بررسی خواهیم کرد که به کمک آن، می‌توان از بازده داشتن معامله تا حدود خوبی اطمینان پیدا کرد. فرقی ندارد که آیا معامله‌گر روزانه هستید، نوسان‌گیر یا سرمایه‌گذار؛ به هر شکل این آزمون را در دستور کار خود قرار دهید. در آغاز به کمی تمرین نیاز دارید اما زمانی که با این فرایند آشنا شوید، تنها طی چند ثانیه می‌توانید که یک معامله‌ی موفق بورسی را به سرانجام برسانید.

نکات کلیدی

  • فارغ از این که استراتژی معاملاتی شما چیست، یک معامله‌ی موفق بورسی به نظم و انضباط، آگاهی و دقت تمام و کمال بستگی دارد.
  • در این آزمون، پنج گام ساده را پیش از ورود به هر معامله‌ای پیش رو داریم.
  • این پنج گام شامل درک استراتژی و برنامه‌ی شما، شناسایی موقعیت و فرصت برای تارگت های ورود و خروج، و آگاهی از زمان خروج از معاملات بد هستند.

فهرست مطالب این مقاله با دسترسی سریع

آزمون پنج‌مرحله‌ای برای تعیین انجام یا عدم انجام معامله در بورس

پنج گام برای اطلاع از انجام یا عدم انجام معامله

در ادامه، پنج گام ضروری برای بررسی این که با یک معامله‌ی موفق بورسی طرف هستیم یا خیر را با هم بررسی می‌کنیم.

گام اول: وضعیت و چینش معامله (The Trade Setup)

منظور از ستاپ یا وضعیت، شرایط اولیه‌ای است که حتما باید برقرار باشند تا بتوان معامله‌ای را ترتیب داد. به عنوان مثال اگر شما از دسته‌ی معامله‌گران دنبال‌کننده‌ی روند هستید، در غیاب روند نمی‌توانید معامله کنید و به آن نیاز دارید. این برنامه‌ی معاملاتی شماست که باید مشخص کند یک روند قابل معامله (در استراتژی شما) چه معنایی دارد. این امر به شما کمک می‌کند تا زمانی که روندی در کار نیست، از انجام معامله بپرهیزید. به وضعیت و موقعیت، به چشم دلیلی برای انجام معامله نگاه کنید.

شکل زیر مثالی از این مسئله را به صورت عملی نشان می‌دهد. می‌بینید که قیمت سهام به طور کلی در حال حرکت به سمت بالاست. نوسان‌های بالا و پایین که در بالاترین وضعیت خود قرار دارند نشان‌گر همین مسئله هستند. هم‌چنین قیمت دارایی بالاتر از میانگین متحرک ۲۰۰روزه است. ممکن است شرایط معاملاتی شما متفاوت باشد. اما شما باید از این مسئله مطمئن شوید که آیا این وضعیت با توجه به استراتژی معاملاتی شما مطلوب به نظر می‌رسد یا نه.

شناخت موقعیت و شرایط معامله

اگر دلیلی برای انجام معامله وجود نداشته باشد، پس معامله نکنید. اگر دلیلی برای انجام معامله (یعنی همان ستاپ یا موقعیت) پیدا کرده‌اید، به مرحله‌ی بعدی بروید.

گام دوم: تریگر یا ماشه‌ (The Trade Trigger)

وقتی دلیلی برای انجام یک معامله‌ی موفق بورسی پیدا کردید، نیاز به یک رویداد مشخص و دقیق دارید که زمان معامله را به شما بگوید. در تصویر بالا، سهام در تمام مدت در یک روند صعودی در حرکت بوده است. اما در همین روند صعودی، در برخی لحظات فرصت‌های معاملاتی بهتری نسبت به سایر مواقع به وجود آمده است.

برخی از معامله‌گران دوست دارند خرید خود را هنگامی انجام دهند که دارایی پس از پولبک یا حرکت در محدوده‌ی رنج، سقف‌های قیمتی جدیدی تشکیل می‌دهد. به عنوان مثال در شکل بالا، محرک معامله می‌تواند زمانی باشد که قیمت در ماه آگوست به بالای ناحیه‌ی مقاومتی ماشه یا تریگر معامله چیست؟ ۱۲۲ دلار رسیده است.

ماشه یا محرک به معنای نواحی یا نقاطی از معامله است که می‌توان در آن محدوده‌، وارد معامله شد یا از معامله خارج شد.

اما بعضی دیگر از معامله‌گران تمایل دارند سهم یا دارایی را در طی پولبک خریداری کنند. در این حالت زمانی که شاهد پولبک به ناحیه‌ی حمایت ۱۱۵ دلار هستیم (تصویر بالا)، منتظر بمانید تا قیمت الگوی پوشاننده‌ی صعودی را تشکیل دهد. یا صبر کنید تا قیمت در چند کندل تثبیت شود و از آن بالاتر رود. هر دو حالت رویدادهای دقیقی هستند که فرصت‌های معاملاتی را از سایر تحرکات قیمتی (که برای آن هیچ استراتژی مشخصی وجود ندارد) تفکیک می‌کنند. این همان ماشه یا تریگر است.

بیشتر بخوانید

شکل زیر سه محرک معاملاتی محتمل را نشان می‌دهد که در طی روند صعودی این سهم اتفاق می‌افتند. این که ماشه‌ی معاملاتی شما دقیقا چیست، به استراتژی معاملاتی مورداستفاده‌تان بستگی دارد. نخستین محرک وقتی اتفاق می‌افتد که قیمت نزدیک منطقه‌ی حمایت تثبیت می‌شود: زمانی که قیمت به بالاتر از سطح تثبیت برسد. دیگر ماشه‌ی معاملاتی محتمل زمانی است که الگوی پوشاننده‌ی صعودی نزدیک نقطه‌ی حمایت شکل می‌گیرد: یک پوزیشن خرید زمانی که کندل صعودی شکل می‌گیرد، ایجاد می‌شود. سومین تریگر خرید هم با افزایش قیمت و تشکیل یک سقف قیمتی جدید در ادامه‌ی یک پولبک یا رنج ایجاد می‌شود.

یافتن تریگر برای ورود به معامله یا خروج از آن

با این‌همه پیش از انجام معامله مطمئن شوید که آیا معامله ارزش‌مند است یا خیر. همیشه با استفاده از ماشه‌ی معاملاتی زودتر می‌فهمید که نقطه‌ی ورود به معامله کجاست. برای مثال یک معامله‌گر در تمام ماه جولای می‌داند که تریگر معاملاتی احتمالی زمانی شکل می‌گیرد که افزایش قیمت به اندازه‌ای باشد که به بالاتر از سقف ماه ژوئن برسد. به این ترتیب پیش از انجام معامله، زمانی برای بررسی اعتبار معامله طی گام‌های سه تا پنج فراهم می‌شود.

گام سوم: حد ضرر (The Stop Loss)

برای انجام یک معامله‌ی موفق بورسی تنها برخورداری از شرایط مناسب برای ورود و اطلاع از محرک معاملاتی کافی نیست. ریسک معاملاتی نیز باید با استفاده از استاپ‌ لاس یا حد ضرر مدیریت شود. روش‌های متنوعی برای تعیین حد ضرر وجود دارند. در معاملات خرید (Long)، حد ضرر معمولا کمی پایین‌تر از نوسان پایین (swing low) اخیر قرار می‌گیرد. اما در معاملات فروش استقراضی (Short) حد ضرر تنها کمی بالاتر از نوسان بالا (swing high) قرار داده می‌شود.

بیشتر بخوانید

روش دیگری نیز وجود دارد که به آن حد ضرر میانگین محدوده‌ی واقعی یا Average True Range (ATR) stop loss گفته می‌شود. در این روش حد ضرر در فاصله‌ای مشخص از قیمت ورود به معامله و بر مبنای نوسان قرار داده می‌شود.

تعیین حد ضرر در معاملات

باید محل قرارگیری حد ضرر را تعیین کنید. زمانی که از قیمت حد ضرر و نقطه‌ی ورود به معامله آگاه باشید، می‌توانید اندازه‌ی موقعیت معاملاتی (Position Size) را محاسبه کنید.

گام چهارم: هدف‌گذاری قیمتی (The Price Target)

اکنون دیگر می‌دانید که شرایط برای انجام یک معامله‌ی مطلوب فراهم است. هم‌چنین از نقطه‌ی ورود و موقعیت حد ضرر نیز آگاه هستید. حال باید سود بالقوه را مدنظر قرار دهید. تارگت ماشه یا تریگر معامله چیست؟ ماشه یا تریگر معامله چیست؟ معاملاتی بر مبنای عاملی مشخص می‌شود که قابل اندازه‌گیری است و به صورت تصادفی انتخاب نمی‌شود. به عنوان مثال الگوهای نموداری، اهداف قیمتی را بر مبنای اندازه‌ و ابعاد الگو مشخص می‌کنند. کانال‌های روند هم نقاطی را نشان می‌دهند که در آن‌ها قیمت تمایل به بازگشت دارد. اگر در نزدیکی کف کانال خرید انجام می‌دهید، هدف قیمتی را نزدیک به محدوده‌ی بالای کانال انتخاب کنید.

در شکل قبل که مربوط به نمودار یورو/دلار آمریکا است، اندازه‌ی الگوی مثلث در عریض‌ترین نقطه تقریبا ۶۰۰ پیپ است. با افزودن این مقدار به قیمتی که شکست الگوی مثلث در آن رخ داده است، هدف قیمتی ۱.۱۶۵۰ به دست می‌آید. اگر بر اساس استراتژی شکست مثلث معامله می‌کنید، این نقطه جایی است که باید با کسب سود از معامله خارج شوید.

موقعیت و جایگاه هدف و تارگت قیمت را بر اساس تمایلات بازاری که در آن معامله می‌کنید، مشخص کنید. حد ضرر متحرک را نیز می‌توانید برای خروج سودده از معاملات مورد استفاده قرار دهید. اگر از این نوع از حد ضرر استفاده می‌کنید، از قبل در خصوص سود بالقوه‌ی خود چیزی نخواهید دانست. البته که این مسئله خوب است و مزیت هم دارد. چرا که حد ضرر متحرک به شما اجازه می‌دهد از بازار به شیوه‌ی منظم و سیستماتیک سود به دست آورید؛‌ نه به صورت تصادفی.

گام پنجم: نسبت سود به زیان (The Reward-to-Risk)

سعی کنید معاملات را تنها در مواقعی انجام دهید که سود بالقوه ۱.۵ برابر بیشتر از ریسک است. به عنوان نمونه اگر با رسیدن به حد ضرر ۱۰۰ دلار از دست می‌دهید، به معنای آن است که باید در صورت رسیدن قیمت به تارگت تعیین‌شده، سود ۱۵۰ دلاری یا بیشتر به دست آورید.

مجددا به شکل آخر نگاه کنید. در این تصویر ریسک معامله ۲۱۰ پیپ است که اختلاف میان قیمت ماشه یا تریگر معامله چیست؟ ورود و قیمت حد ضرر را نشان می‌دهد. اما سود بالقوه برابر با ۶۰۰ پیپ است. این نشان می‌دهد که نسبت ریسک به ریوارد برابر است با ۲.۸۶:۱ یا ۶۰۰/۲۱۰. اگر از حد ضرر متحرک استفاده می کنید، قادر به محاسبه‌ی نسبت ریسک به ریوارد در معامله نخواهید بود. هرچند زمانی که معامله‌ای را انجام می‌دهید، باید هم‌چنان به احتمال بیشتر بودن سود بالقوه نسبت به ریسک توجه کنید.

اگر سود معامله با ریسک آن برابری می‌کند یا از آن کمتر است، از انجام معامله بپرهیزید. شاید این جمله را بتوان این‌گونه معنا کرد که تمام این موارد را برای این انجام می‌دهید که بفهمید آیا باید معامله را انجام دهید یا نه.

پرهیز از انجام معاملات نامطلوب درست به اندازه‌ی موفقیت در معاملات مطلوب حائز اهمیت است.

سایر ملاحظات

آزمون پنج‌مرحله‌ای به عنوان فیلتری برای انجام معاملاتی عمل می‌کند که با استراتژی شما مطابقت داشته باشند. این کار شما را مطمئن می‌کند که این معاملات سود بالقوه‌ی خوبی را در برابر ریسک معامله فراهم می‌کنند. امکان دارد مراحل دیگری هم به تناسب سبک معاملاتی هر معامله‌گری به این پنج مرحله افزوده شوند. مثلا معامله‌گران روزانه ممکن است نخواهند درست پیش از انتشار اطلاعات اقتصادی یا مهم شرکت معامله کنند. اگر شما هم چنین نگرش و رویکردی دارید، برای انجام معاملات تقویم اقتصادی را بررسی کنید و مطمئن شوید که در زمانی که مشغول معامله هستید، هیچ رویدادی تعیین و برنامه‌ریزی نشده است.

جمع‌بندی

برای یک معامله‌ی موفق بورسی در هر استراتژی مشخص، باید از مناسب بودن شرایط اطمینان حاصل کنید. محرکی را انتخاب کنید که زمان انجام معامله را به شما اطلاع می‌دهد. از حد سود و ضرر استفاده کنید و سپس به این نکته توجه کنید که سود در مقایسه با زیان باید بیشتر باشد. اگر چنین بود، آن‌گاه می‌توانید معامله را انجام دهید. اما اگر این شرایط فراهم نبود، به جستجوی موقعیت‌های بهتر بپردازید. سایر فاکتورهایی را که ممکن است در معامله‌ی شما موثر باشند را نیز در نظر بگیرید. در صورت نیاز هم می‌توانید گام‌های اضافه‌تری را به این فرایند بیفزایید. ممکن است این فرایند خسته‌کننده به نظر برسد. اما اگر استراتژی خود را بشناسید و به استفاده از این پنج مرحله عادت کنید، تنها به چند ثانیه زمان نیاز دارید تا بتوانید این آزمون را پیاده کنید. مطمئن باشید هر معامله‌ای که از این آزمون سربلند بیرون بیاید، ارزش این را دارد که وقت و انرژی برایش گذاشته شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.