آنالیز و مسیریابی فلزات در بورس فلزات لندن
باشگاه آلومینیوم: نشریه متالبولتن در آخرین شماره خود به بررسی روند قیمتی فلزات در سه ماهه ابتدایی سال 2019 پرداخته و پیشبینی خود از قیمت بازار فلزات در فصل جدید را ارائه داده است. آلومینیوم، مس، سرب و روی در فصل زمستان شاهد افزایش قیمت بودهاند، با این حال در سه ماهه دوم سال وضعیت متفاوتی پیش روی هر کدام از این فلزات قرار دارد.
به گزارش باشگاه آلومینیوم به نقل از دنیای بورس، در آخرین نشریه متالبولتن تحول قیمت فلزات در سه ماه ابتدایی سال 2019 بررسی شده است. چهار فلز آلومینیوم، مس، سرب و روی شاهد افزایش قیمت در معاملات خود در ماههای ژانویه، فوریه و مارس بودهاند. بهای مس از ابتدای سال جاری میلادی بیش از 14 درصد افزایش یافته و به سطح 6550 دلار به ازای هر تن رسیده و به نظر میرسد این افزایش قیمت در سه ماه آتی سرعت بگیرد. از سمت دیگر ظهور ریسکهای جدید میتواند باعث ایجاد تغییرات جدی در نوسان قیمت سایر فلزات شود.
فاصلهگیری از کف یک و نیم ساله
در سال 2019 آلومینیوم از سایر فلزات جا مانده و تنها فلزی است که زیر میانگین قیمت خود در دسامبر گذشته (1925 دلار به ازای هر تن) مبادله شده است. میانگین قیمت هر تن آلومینیوم در سه ماهه اول سال جاری میلادی تا میانه ماه مارس 1875 دلار بوده و بازه 1923-1814 دلار را تجربه کرده است. این روند کند نوسان قیمت به ما خاطر نشان میکند که هنوز فرصت برای رشد قیمت آلومینیوم وجود دارد و انتظار میرود اصلاح قیمتها با تاخیر از نیمه دوم ماه مارس در بازار مشاهده شود. تمرکز قراردادهای آتی ماه مارس این فلز نیز امید را برای به راه افتادن رالی قیمتی افزایش میدهد. با این حال چشمانداز قیمت این فلز در بلند مدت روشن به نظر نمیرسد و دلیل عمده آن مسائلی اعم از تقاضای ضعیف، افزایش سطح صادرات چین، نگرانی از بازیابی انبارهای روسیه و طیف نگرانکننده سطح موجودیها ارزیابی میشود. پیشبینی متالبولتن از میانگین قیمت هر تن آلومینیوم در سه ماهه دوم سال 2019 (مصادف با فصل بهار) 1930 دلار است. در نمودار زیر قیمت آلومینیوم در بازار “LME” لندن از سال 2016 به نمایش در آمده است. آنچه مشخص است فاصله معنادار بهای این فلز نسبت به اوج خود در ماه ژوئن گذشته است، با این حال آلومینیوم از ابتدای ماه فوریه روند صعودی به خود گرفته و انتظار میرود این سیر صعودی در ماه آوریل نیز ادامه یابد.
سرعتگیری رشد فلز سرخ در بهار؟
مس در ماه فوریه رشد قابل توجهی را تجربه کرد و در ماه مارس به تحکیم موقعیت خود پرداخت و قله 6550 دلاری را برای خود در سال جدید میلادی به ثبت رساند. این رقم بیانگر رشد 14 درصدی از کف 5725 دلاری در میانه ژانویه است. عمده دلیل این رشد قیمت، افزایش ضمانتهای فسخ شده بازار “LME” لندن است که در کنار سیر عادی سفارشهای باطل شده، کف 14 ساله 24 هزار تنی را برای ضمانتهای این فلز ارزشمند به ثبت رساند. پس از این قضیه، ارسال و تضمین دوباره در سیستم “LME” و رشد سطح موجودیهای مس در چین معضل بازار را حل کرد. در عین حال مورد پیش آمده توجه فعالان اقتصادی را به آسیبپذیری این بازار در سایه مشکلات ادامهدار عرضه و دوره تقاضای قوی فصلی جلب کرد. در واقع افزایش سطح تقاضا در سه ماهه دوم سال 2019 غیر قابل اجتناب به نظر میرسد، خصوصا سیاستهای اقتصادی دولت چین که اعتبار بیشتری را به بخش صنعت خود اختصاص داده است منجر به رشد تقاضای مس در ایام پیشرو خواهد شد. نشریه متالبولتن پیشبینی خود از میانگین قیمت هر تن مس در فصل بهار را از میانگین زمستانی 6230 دلاری فراتر برده و به سطح 6500 دلار ارتقا داده است. در شکل زیر بهای مس از سال 2016 به تصویر در آمده است. در صورت حفظ روند کنونی افزایش قیمت این فلز گرانبها میتواند به تکرار روزهای طلایی خود در نیمه اول سال گذشته میلادی امیدوار باشد.
آسیبپذیر در مقابل اختلالات عرضه
این روزها نگاهها در بازار سرب به تبادل موجودی انبارها دوخته شده است که قیمت این فلز را تحت تاثیر قرار داده است. با فسخ شدن ضمانت 31 هزار و 300 تنی سرب در بازار "LME" لندن این سیگنال به بازار ارائه شد که سطح موجودیها میتواند پایینتر نیز برود. سطح انبارهای “LME” لندن به 44 هزار و 150 تن رسید و کف ده سال اخیر را به ثبت رساند. با این حال در نیمه اول ماه مارس بسیاری از ضمانتهای فسخ شده دوباره تضمین شدند و سطح ذخایر تا 75 هزار تن بالا آمد. بهای هر تن سرب در 28 ماه فوریه با ثبت رقم 2180 دلار به اوج هفت ماهه خود رسید، اما مسائل یاد شده باعث کاهش قیمتها تا 2030 دلار شده است. در کشور چین نیز سطح ذخایر انبارهای “SHFE” از ماه نوامبر به بعد صعودی بوده، در عین حال باید در نظر آخرین تحولات بورسهای بینالمللی جهان داشت که سطح 33 هزار و 442 تنی این ذخایر در مقایسه با نیاز 5 میلیون تنی بازار داخلی این فلز ناچیز به نظر میرسد. پیشبینی متالبولتن از میانگین قیمت سرب در سه ماهه دوم سال جاری میلادی 2125 دلار میباشد، در عین حال ریسکهای قابل توجهی در مسیر بازار سرب قرار دارد. در شکل زیر روند قیمتی سرب را از سال 2016 مشاهده میکنیم. با اینکه بهای سرب در سه ماه سپری شده از سال 2019 صعودی بوده است، کند شدن روند افزایشی قیمت امکان تکرار روزهای خوش سرب در اوایل سال گذشته میلادی را غیر محتمل کرده است.
ظهور ریسکهای جدید سد راه رشد ادامهدار قیمت؟
بهای هر تن روی به رشد خود ادامه داده و با ثبت رقم 2900 دلار در نیمه ماه مارس به اوج هشت ماهه خود رسیده است. عامل اصلی این رشد کاهش ممتد سطح ذخایر روی بازار "LME" لندن میباشد که در قرن اخیر بی سابقه بوده است. نگاه بازار روی به صنعت ذوب خواهد بود که چگونه میتواند مازاد عرضه را به بازار محصولات فرآوری شده انتقال دهد. در همین خصوص کورههای ذوب در چین در وضعیت مناسبی به سر نمیبرند. بر اساس آخرین گزارشها سطح تولید این کورهها پایین آمده و به سطح 5.11 میلیون تن در سال رسیده است. باید این مورد را در نظر گرفت که خروجی این کورهها در سال 2018 حدود 5.68 میلیون تن بوده است. سطح کم تولید کورههای ذوب چین این نکته را یادآور میشود که رشد عرضه و تقاضای فلزات فرآوری شده در این کشور هنوز آغاز نشده است. نشریه متال بولتن انتظار خود از کاهش تقاضای جهانی روی در سال جاری میلادی را از 150 هزار تن به 206 هزار تن افزایش داده و سقف 2950 دلاری را برای هر تن روی در سه ماهه دوم سال جاری میلادی در نظر گرفته است. در شکل زیر روند قیمتی فلز روی از سال 2016 ترسیم شده است. بهای روی پس از برخورد به کف دو ساله در اکتبر گذشته بیش از 17 درصد افزایش یافته است.
پیشبینی اوضاع بورس در ماههای آینده
یک کارشناس بازار سرمایه دلایل صعود این بازار طی هفته گذشته را تشریح کرد و گفت: بازار سهام کف قبلی خود را نمیشکند و به همین دلیل تا تیر سال آینده فرصت خوبی برای خرید سهام است، چراکه بازدهی بازار سرمایه نسبت به سایر بازارها در افق شش ماهه بیشتر خواهد بود.
سعید جعفری در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به صعود بازار سرمایه در هفته اخیر اظهار کرد: در ۱۰ روز اخیر شاهد شتاب گرفتن قیمت دلار بودیم؛ باید به این نکته توجه کرد که بازار سهام همیشه با نرخ ارز رابطه مستقیم داشته است و با افزایش قیمت ارز شرکتهای صادراتی هم منتفع میشوند. هرچند که شرکتهای بزرگ صادراتی بورس ناچار هستند دلار خود را در سامانه نیما عرضه کنند که از نرخ بازار آزاد پایینتر است، زیرا ارز کالاهای اساسی از سامانه نیما تامین میشود و دولت اجازه رشد ارز در سامانه نیما را نمیدهد. اما قیمت ارز در این سامانه هم دیر یا زود رشد میکند و باعث میشود سودآوری شرکتهای صادراتی از محل نرخ ارز افزایش یابد.
وی با اشاره به افزایش قیمتهای جهانی گفت: دلیل دیگر صعود بورس این بود که در آخر هفته گذشته، شاهد افزایش قمیتهای جهانی مخصوصا مس و روی بودیم. این موضوع باعث شد در دو روز اخیر شرکتهایی که در گروه فلزات هستند رشد قابل توجهی داشته باشند. از سوی دیگر در یک ماه اخیر بازار سهام به دلیل ریسکهای سیاسی بیش از حد افت کرده بود که اکنون این افت را تا حدودی پس گرفته است.
این کارشناس بازار سرمایه به این سوال که صعود بورس تا کجا ادامه دارد؟ پاسخ داد: میتوان از این نکته مطمئن بود که بازار سهام همه ریسکهایی که طی چند ماه اخیر متحمل میشد را در قالب افت قیمتها تجربه کرد. تقریبا میتوان گفت بازار سهام کف قبلی خود را نمیشکند و به همین دلیل تا تیرماه سال آینده فرصت خوبی برای خرید سهام است، چراکه بازدهی بازار سرمایه نسبت به سایر بازارها در افق شش ماهه بیشتر خواهد بود.
جعفری در مورد تاثیر مصوبه ۱۰ بندی سازمان بورس برای حمایت از بازار سرمایه نیز اظهار کرد: این مصوبه سعی کرد بخش تقاضا را تقویت کند اما عوامل خارج از حوزه بازار سرمایه اثر بیشتری دارند. اگر رشد نرخ ارز اتفاق نمی افتاد بعید بود بازار رشد کند. اقدامات سازمان باعث میشود بازار در حالت منفی نقدشونده باشد.
وی همچنین با اشاره به خرید سهام توسط صندوق توسعه ملی گفت: این فرایند یک سیگنال مهم است، چراکه وقتی یک نهاد مهمی مانند صندوق سهم میخرد، سیگنال مثبتی میدهد که قیمتها ارزنده هستند. فارغ از اینکه عدد آن چقدر است این سیگنال را به فعالان بازار میدهد که از دیدگاه این صندوق قیمتهای بازار سهام حبابی نیستند و ارزنده هستند.
تبعات دلار دو نرخی در بورس /اسکناس آمریکایی به کمک بازار سرمایه میآید؟
روند معاملات بورس تهران طی روزهای گذشته به واسطه تحولات خاص نرخ ارز شرایط مناسبی پیدا کردهاست، بهطوریکه نماگر اصلی بازار با افزایش بیش از ۴۴هزارواحدی در جریان معاملات روز شنبه بیشترین مقدار رشد روزانه از ۲۵بهمن سال۹۹ را بهثبت رساند.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از دنیای اقتصاد، بازار سهام در حالی در روند صعودی روزهای اخیر پایدار مانده که بهنظر میرسد جهش نرخ دلار مهمترین عامل این رشد بودهاست.
به عقیده بسیاری از کارشناسان، افزایش قیمت ارز در بازار آزاد و بهتبع آن بیشترشدن انتظارات در اینباره سببشده تا شجاعت خریداران بیشتر و تمایل فروشندگان بهفروش کاهش یابد، اما همچنان اختلافنظر درخصوص اینکه بازار تغییر مسیر داده و به روند صعودی بازگشته است یا خیر وجود دارد، چراکه بسیاری از تحلیلگران معتقدند رشد کنونی بازار سرمایه هیجانی بوده و بسیاری از مولفههای لازم برای بازگشت بورس تهران همچنان در بازار وجود ندارند، در مقابل عدهای از تحلیلگران با استناد به اینکه p/ e تاریخی بورس و سابقه تاریخی این عدد به کمترین میزان طی سال۹۶ تاکنون رسیده است؛ بر این باورند که بازار از نظر روانی و آماری در شرایط مناسبی برای صعود قرار دارد، با اینحال بهنظر میرسد که بهرغم تمامی کمکهایی که تاکنون سعیشده به بازار سهام شود و شاهد رونق این بازار باشیم، به عوامل خیلی مهمی نظیر فاصله قابلتوجه قیمت بازار آزاد ارز و نرخ دلار نیمایی توجه نشده و بهجای آن بیشتر سعی شده تا با تزریق پول به بازار یادشده و حمایتهای دستوری استعداد بالقوه این بازار به حالت بالفعل تبدیل شود.
این در حالی است که اگر فاصله حدودا ۳۲درصدی میان دو نرخ یادشده پر شود، به سبب افزایش درآمد ریالی شرکتها میتوان شاهد بهبود اوضاع درآمدی آنها و در نتیجه تغییر مثبت قیمت سهام بر روی تابلوی معاملات بود.
بورس و جهش ارزی
روند معاملات بورس تهران طی روزهای گذشته به واسطه تحولات خاص نرخ ارز شرایط مناسبی پیدا کردهاست، بهطوریکه نماگر اصلی بازار با افزایش بیش از ۴۴هزارواحدی در جریان معاملات روز شنبه بیشترین مقدار رشد روزانه از ۲۵بهمن سال۹۹ را بهثبت رساند. در ادامه این روند، نماگر یادشده در روز یکشنبه نیز بر مدار صعودی باقیماند و توانست تا ارتفاع یکمیلیون و ۳۴۴هزار واحد بالا بیاید؛ این در حالی است که شاخص بورس همواره با دلار مسیر همسو و همگرایی داشته و از نظر موج روانی نیز رشد نرخ دلار بهطور طبیعی رشد بازار را بههمراه داشته است، بهطوریکه همیشه دلار و شاخصکل با هم حرکت میکردند و هماکنون نیز تقدم و تاخری در مسیر دلار و بورس وجود دارد، اما بهنظر میرسد که آنها نهایتا هم مسیر خواهند شد. در نگاهی دقیقتر حدود دوماه بود که بهرغم صعودیبودن نرخ دلار، بورس تهران در روند نزولی دستوپا میزد اما همزمان با آغازشدن روند افزایشی دلار از تاریخ ۷آبان۱۴۰۱ بازار سهام نیز طی روزهای گذشته سیر صعودی خود را آغاز کرد و تقاضا برای بازار افزایش نسبی پیدا کرد. بر این اساس، در چنین شرایطی که شاخصکل نیز مجددا در کانال ۳/ ۱میلیون واحد قرار گرفته و حجم معاملات نیز افزایش پیدا کرده، انتظار میرود پولهای راکدی که نقش تماشاچی در بازار را ایفا میکردند آرامآرام وارد بازار شوند. البته بسیاری از تحلیلگران معتقدند هنوز اثرات واقعی نرخ دلار باقیمانده اما در واقع دلار و رشد آن همواره یکی از اصلیترین مولفههای بازار سهام بوده که بهدنبال خود، جریان پول را به سمت بازار سوق میدهد، ضمن اینکه بر اساس تحلیل کارشناسان، یکی از دلایلی که میتواند موجبات شرایط مطلوب را در نقاط کنونی شاخص فراهم کند، رشد دلار است. این عامل شجاعت خریداران را بیشتر و تمایل فروشندگان را بهفروش کاهش میدهد. اما فارغ از مسائل مذکور موضوعی که در کنار افزایش نرخ دلار به آن پرداخته میشود، شکاف قیمتی است که همواره میان نرخ دلار بازار آزاد و نرخ دلار نیمایی وجود دارد و موجب دو نرخی و بعضا چند نرخیشدن نرخ دلار در کشور شدهاست. این فاصله قیمتی میان ارزهای یادشده در حالحاضر به حدود ۲/ ۳۱درصد رسیده است؛ درحالیکه این مقدار در حالت مطلوب باید صفر باشد اما چون میدانیم دولتها هیچگاه سیاستهای اصولی را در این زمینه اجرا نمیکنند، انتظار میرود این فاصله به حداقلترین مقدار ممکن برسد؛ این در حالی است که نرخ ارز مناسب در هر کشوری، نرخی است که در بازار تعیین میشود، اما در ایران دو نوع نرخ اصلی داریم. یکی آزاد که از سوی دولت رسمیت ندارد و دیگری نرخ دلار نیمایی است که نرخ آخرین تحولات بورسهای بینالمللی جهان ارز رسمی است؛ در واقع عملکرد مالی شرکتها نیز بر اساس نرخ ارز نیمایی محاسبه میشود و سود شرکتها و ارزش دارایی آنها در نتیجه تغییر در ثروت سهامداران و بهطور کلی مردم در گروی تغییرات نرخ نیمایی است. از طرفی دیگر این روزها نظرات متفاوتی پیرامون حضور صندوق توسعهملی در بازار نقل میشود. برخی با جدیت مخالف حضور این صندوق در بازار سرمایه هستند و برخی دیگر آن را اقدام جالبی میدانند. گروهی از افراد معتقدند چون این صندوق دربر گیرنده سرمایههای بیننسلی است، این نوع سرمایهگذاری همانند سرمایهگذاری بسیاری از صندوقهای دنیا به حفظ ارزش دارایی بیننسلی نیز کمک میکند، در مقابل منتقدان معتقدند منابع این صندوق نباید در بازار ثانویه بهکار گرفته شود، اما فارغ از حمایتهایی به این شکل از بازار سهام، در صورت کاهش شکاف قیمتی میان دلار بازار آزاد و دلار نیمایی میتوان امید داشت زمینه رشد بورس بدونحمایت از جیب صندوقها بهعنوان نگهدارنده داراییهای ملی عملی شود.
بازار سهام در روز یکشنبه
روند معاملات بازار سهام در حالی پانزدهمین روز از آبانماه را آغاز کرد که نماگر اصلی تالار شیشهای با گذشت حدود ۱۵دقیقه از بازار حدود ۶هزار و ۹۷۹ واحد افزایش داشت و توانست کانال یکمیلیون و ۳۳۵هزارواحدی را پسبگیرد. نماگر هموزن بازار نیز در مدت زمان یادشده حدود هزار و ۲۸ واحد رشد داشت؛ این در حالی است که تا نیمه معاملات بورس روز گذشته شاخصکل با افزایشی بیش از ۱۱هزار و ۳۸۹ واحد در محدوده یکمیلیون و ۳۳۹هزارواحدی آخرین تحولات بورسهای بینالمللی جهان قرار گرفت. تا نیمه معاملات بورس دیروز «فملی»، «شستا» و «فولاد» بیشترین تاثیر مثبت بر روی نماگر اصلی بازار را داشتند، ضمن اینکه شاخصکل هموزن نیز تا محدوده زمانی مذکور رشد بیش از دوهزار و ۸۵۳واحدی را بهثبت رساند؛ این در حالی است که در معاملات روز گذشته مجموع ارزش معاملات خرد سهام با کاهش ۴/ ۱۱درصدی در مقایسه با روز گذشته رقم دوهزار و ۲۴۵میلیاردتومان را بهثبت رساند. علاوهبر این بازار سهام مجددا با خروج پول مواجه شد و در ادامه روند خروج نقدینگی از بازار حدود ۸۱میلیاردتومان سرمایه از بورس تهران خارج شد.
بررسی تحولات صنعت زغالسنگ از تولید تا مصرف در جهان
در سال ۲۰۲۱ میلادی و همراستا با افزایش تولید این ماده معدنی، مصرف زغالسنگ با ۷/۵ درصد رشد نسبت به سال قبل به ۷۸۶۳ میلیون تن رسیده که بیش از سطح مصرف آن در سال ۲۰۱۹ است.
به گزارش صدای بورس استخراج زغالسنگ برای اولینبار حدود قرن دهم میلادی در آلمان آغاز شد. زغالسنگ که در آن زمان مادهای بیارزش و بدون جذابیت به حساب میآمد، در حال حاضر یکی از منابع مهم تأمین انرژی و برق در سراسر جهان به شمار میآید. براساس میزان ککشوندگی زغالسنگ، انواع آن به دو گروه ککشو و حرارتی قابل تمایز است.گروه نخست عمدتاً در تولید آهن و فولاد (به شکل کک) و در نقش عامل احیاکننده (حذف اکسیژن از کانههای اکسیدی) و تأمینکننده حرارت به کار میرود. شایان ذکر است حدود ۷۰ درصد از فولاد خام دنیا به روش کورهبلند (و برپایه استفاده از کک) تولید میشود.
گروه دوم که قابلیت ککشوندگی ندارند، همانند دیگر سوختهای فسیلی برای تأمین انرژی حرارتی در نیروگاههای تولید برق استفاده میشود. بنابراین، زغالسنگ را میتوان یکی از منابع مهم درتولید انرژی و برق به حساب آورد. در حال حاضر، حدود ۳۶ درصد از برق دنیا به وسیله زغالسنگ تأمین میشود، که به نوبه خود سهم مهمی را در تأمین انرژی در جهان ایفا میکند. در بسیاری از کشورها ازجمله چین، زغالسنگ نقش اصلی (با سهم ۶۳ درصد) در تأمین و تولید برق دارد. اما در برخی دیگر از کشورها به دلیل وجود منابع عظیم نفت و گاز (ازجمله ایران)، استفاده از زغالسنگ در اولویتهای بعدی قرار میگیرد.
توزیع ذخایر زغالسنگ
براساس برآورد سال ۲۰۲۱، کل ذخایر زغالسنگ در جهان بالغ بر ۱۰۷۴ میلیارد تن است. امریکا با سهم ۲/۲۳درصدی (۲۴۹ میلیارد تن) حائز رتبه نخست بوده و بعد از آن روسیه (۱/۱۵ درصد)، استرالیا (۱۴ درصد)، چین (۳/۱۳ درصد) و هند (۳/۱۰ درصد) قرار دارند؛ به این ترتیب در مجموع بیش از سهچهارم ذخایر زغالسنگ دنیا در این پنج کشور متمرکز شده است. آلمان، اندونزی، اوکراین، لهستان و قزاقستان (مجموعاً با سهم ۱۵ درصد) جایگاههای ششم تا دهم جهان را در اختیار دارند.
قاره آسیا با ۳۰۲ میلیارد تن ذخیره (۲۸ درصد)، غنیترین منطقه جهان به لحاظ زغالسنگ بوده و پس از آن امریکای شمالی (۲۴ درصد)، کشورهای مشترکالمنافع (۱۸ درصد)، اقیانوسیه (۱۵ درصد) و اروپا (۱۳ درصد) در رتبههای بعدی قرار دارند.
حجم ذخایر زمینشناسی ایران نیز ۱۴ میلیارد تن و ذخایر قطعی کشور ۱/۱ میلیارد تن (حدود ۱/۰ درصد) برآورد میشود.
بزرگترین معادن جهان
براساس ارزیابی سال ۲۰۲۰، بزرگترین معدن زغالسنگ جهان در امریکا قرار دارد. ذخیره قطعی معدن North Antelope Rochelle، که در مالکیت شرکت Peabody Energy غول زغالسنگ جهان قرار دارد، بیش از ۷/۱ میلیارد تن است. چین با سهم ۳/۱۳ درصد از ذخایر دنیا، بزرگترین تولیدکننده و مصرفکننده این محصول است. معادن Haerwusu و Hei Dai Go این کشور به ترتیب دومین و سومین معادن بزرگ زغالسنگ در جهان هستند و ذخایر آنها بالغ بر ۶/۱و ۵/۱ میلیارد تن تخمین زده میشود.
تولید جهانی زغالسنگ
در سال ۲۰۲۱ تولید زغالسنگ در جهان بالغ بر ۸۱۷۳ میلیون تن بوده است که در مقایسه با سال قبل ۶ درصد رشد داشته است. بررسی روند رشد تولید زغالسنگ جهانی در ۴۰ سال اخیر حاکی از متوسط نرخ رشد سالانه ۹/۱ درصد است. چین با تولید ۴۱۲۶ میلیون تن، همانند گذشته پیشتاز تولید این ماده در جهان با سهم بیش از ۵۰ درصد است. تولید چین در سال مورد بررسی نسبت به سال ۲۰۲۰ با ۶ درصد رشد همراه بوده است. بعد از چین، هند و اندونزی در جایگاه دوم و سوم جهان قرار دارند.
در نمودار یک ۱۰کشور نخست تولیدکننده زغالسنگ جهان دیده میشود. بیشترین درصد افزایش تولید در سال ۲۰۲۱ نسبت به ۲۰۲۰ مربوط به آلمان، اندونزی و روسیه و به لحاظ وزنی بیشترین افزایش مربوط به چین، هند و اندونزی است. سه کشور اخیر در سال ۲۰۲۱ بیش از ۶۷درصد تولید جهانی را به خود اختصاص دادهاند. کمبود زغالسنگ در چین و هند طی سال ۲۰۲۱ منجر به اتخاذ سیاستهایی برای افزایش تولید داخلی شده است. بررسی روند ۳۰سال اخیر تولید زغالسنگ در مناطق مختلف جهان (از ۱۹۹۱ تا ۲۰۲۰) گویای رشد فزاینده تولید این ماده در منطقه آسیا و اقیانوسیه (با متوسط نرخ رشد سالانه ۴/۴ درصد) و کاهش محسوس در امریکای شمالی (۲ درصد) و اروپا (۲/۳ درصد) است. لیکن در سال ۲۰۲۱ این روند تداوم نیافته و به دلیل افزایش چشمگیر بهای گاز طبیعی، امریکای شمالی و اروپا نسبت به سال ۲۰۲۰ به میزان ۷/۷ درصد تولید خود را افزایش دادهاند.
در سال ۲۰۲۱، آسیا با ۷/۵ میلیارد تن و سهم ۷۰ درصد پیشتاز تولید این ماده در جهان بوده است. امریکای شمالی، اروپا و کشورهای مشترکالمنافع مجموعاً با تولید حدود ۷/۱ میلیارد تن، سهمی معادل ۲۰ درصد در تولید جهانی داشتهاند.
بررسی روند چهار دهه اخیر تولید زغالسنگ در چین حاکی از متوسط نرخ رشد سالانهای معادل ۸/۴ درصد است. به عبارت دیگر در این بازه زمانی سهم این کشور از مجموع تولید جهان از ۱۶ درصد در سال ۱۹۸۱ به ۵۰ درصد در سال ۲۰۲۱ افزایش یافته است. در هند و اندونزی نیز طی بازه مذکور متوسط نرخ رشد سالانهای به ترتیب معادل ۷/۴ درصد و ۱/۲۰ درصد ثبت شده است. گفتنی است که سهم هند از تولید جهانی در سال ۱۹۸۱ حدود ۳/۳ درصد بوده که در پایان سال ۲۰۲۱ به ۱۰ درصد افزایش یافته است.
مصرف جهانی زغالسنگ
در سال ۲۰۲۱ میلادی و همراستا با افزایش تولید این ماده معدنی، مصرف زغالسنگ با ۷/۵ درصد رشد نسبت به سال قبل به ۷۸۶۳ میلیون تن رسیده که بیش از سطح مصرف آن در سال ۲۰۱۹ است. بررسی مصرف این ماده معدنی در جهان طی ۳۰ سال اخیر نشان از متوسط نرخ رشد سالانهای معادل ۸/۱ درصد دارد. در سال ۲۰۲۱ چین با ۱/۴ میلیارد تن و سهم بیش از ۵۲ درصد پیشتاز مصرف این ماده معدنی در دنیاست. شایان ذکر است مصرف چین نسبت به سال ۲۰۲۰ با ۶/۴ درصد رشد همراه بوده است.
هند با مصرف یک میلیارد تن زغالسنگ در سال ۲۰۲۱ رتبه دوم را حائز شده است. مصرف این کشور در مقایسه با سال قبل روندی صعودی داشته و ۶/۶ درصد افزایش یافته است. شایان ذکر است چین و هند ۶۵ درصد از مصرف جهانی را به خود اختصاص دادهاند. مطابق نمودار دو در میان ۱۰ کشور نخست، بیشترین درصد افزایش مصرف در سال ۲۰۲۱ نسبت به ۲۰۲۰ مربوط به آلمان و امریکا و به لحاظ وزنی مربوط به چین، هند و امریکاست.
بررسی روند ۳۰ سال اخیر مصرف زغالسنگ در جهان حاکی از آن است که مصرف این حامل انرژی در قاره آسیا در فاصله سالهای ۱۹۹۱ تا ۲۰۲۱ هماهنگ با روند تولید این ماده، متوسط نرخ رشد سالانهای معادل ۵/۴ درصد را در پی داشته است. اما در امریکای شمالی و اروپا بهعکس این روند نزولی بوده و به ترتیب با نرخ ۲/۲ درصد و ۴/۲ درصد کاهش یافته است. نکته قابل توجه اینکه روند مصرف اروپا و امریکای شمالی پس از نزدیک به ۱۰ سال کاهش، با عنایت به تغییرات شدید قیمتی در بازار گاز طبیعی، در سال ۲۰۲۱ به ترتیب ۹/۱۱ درصد و ۸/۱۳ درصد رشد داشته است. طی سال ۲۰۲۱، آسیا با مصرف ۹/۵ میلیارد تن (سهم ۷۵ درصد) بزرگترین منطقه مصرفکننده این ماده معدنی در جهان بوده است؛ اروپا با سهم ۹ درصد و امریکای شمالی با سهم ۷ درصد (مجموعاً به میزان ۲/۱ میلیارد تن) در رتبههای بعدی قرار دارند.
بررسی روند سی سال اخیر مصرف زغالسنگ در کشور چین نشان میدهد که سهم این کشور از مجموع مصرف جهانی طی سال ۱۹۹۱ از ۲۲ درصد به ۵۲ درصد در سال ۲۰۲۱ افزایش یافته است. سهم هند نیز از مصرف جهانی زغالسنگ در بازه مورد بررسی از رقم ۶/۵ درصد به ۰/۱۳درصد افزایش یافته است. این در حالی است که سهم امریکا از مصرف جهانی (به عنوان سومین مصرفکننده زغالسنگ در سال ۲۰۲۱)، از ۸/۱۷ درصد در سال ۱۹۹۱ به ۳/۶ درصد در سال ۲۰۲۱ کاهش یافته است.
تولید و مصرف زغالسنگ در ایران
براساس آمارهای بینالمللی منتشرشده، تولید زغالسنگ ایران در سال ۲۰۲۱ معادل ۵/۱ میلیون تن و در همین بازه مصرف کشور معادل ۶/۲ میلیون تن بوده است.بررسی روند ۳۰ ساله تولید و مصرف زغالسنگ کشور گویای آن است که در هر دو بخش تولید و مصرف، متوسط نرخ رشد سالانه معادل ۹/۱ درصد بوده است. در بازه مورد بررسی همواره تولید کشور کمتر از تقاضای داخلی آن بوده است که این کمبود از طریق واردات جبران شده است.اگرچه پیشبینی میشود تقاضای زغالسنگ پس از بهبود نسبی در سال ۲۰۲۱ رشد آهستهتری داشته باشد، اما در سال ۲۰۲۲ از رکورد سال ۲۰۱۳ فراتر رفته و در سال ۲۰۲۴ به بالاترین حد خود خواهد رسید. این افزایش توسط چین، هند و کشورهای جنوب شرقی آسیا محقق خواهد شد. در همه این مناطق، رشد اقتصادی باعث افزایش تقاضای برق میشود و زغالسنگ به عنوان ستون مرکزی تولید برق عمل خواهد کرد. بااینحال، افزایش مصرف در آسیا تا سال ۲۰۲۴ با کاهش مصرف در ایالات متحده و اتحادیه اروپا تعدیل خواهد شد.
با عنایت به نقش تعیینکننده زغالسنگ حرارتی در دنیا به عنوان منبع تأمین انرژی و تولید برق، بیش از ۸۵ درصد از تولید و مصرف زغالسنگ دنیا به این نوع زغال اختصاص دارد. این در حالی است که به دلیل بهرهمندی ایران از منابع غنی نفت و گاز طبیعی، در دهههای گذشته زغالسنگ جایگاهی در سبد انرژی کشور نداشته و برخلاف دنیا، این سوخت فسیلی نقش بسیار ناچیزی (کمتر از یک درصد) در تأمین انرژی و تولید برق کشور داشته است. بر همین اساس در داخل کشور تولید این نوع زغال نیز در مقایسه با زغالسنگ ککشو به میزان بسیار کمتری صورت میگیرد. از اینرو با توجه به رویکرد فعلی، یکی از راههای اصلی توسعه بازار مصرف زغالسنگ حرارتی کشور، یافتن بازارهای هدف در خارج از کشور است. در صورت تحقق این مهم و راه یافتن به بازارهای جهانی، خلأ نظام قیمتگذاری برای این محصول در داخل کشور نیز مرتفع خواهد شد. البته هویداست که این امر نیازمند پیشنیازهایی ازجمله بهرهمندی از تکنولوژیهای روز دنیا در فرایند استخراج و فرآوری است تا ضمن بهبود کیفیت محصول تولیدی، بهای تمامشده محصول نیز کاهش یافته و امکان رقابت آن با نمونههای مشابه خارجی فراهم شود.
اما کاربرد اصلی زغالسنگ ککشو در واحدهای فولادسازی به روش کورهبلند است. با توجه به افق ۱۴۰۴ صنعت فولاد کشور و پیشبینی تولید ۳/۵ میلیون تن فولاد خام به روش یادشده، مطابق برآوردهای صورتگرفته سقف کنسانتره زغالسنگ موردنیاز جهت تأمین از داخل حدود ۵/۳ میلیون تن است. شایان ذکر است با توجه به کیفیت نهچندان مطلوب کنسانتره تولید داخل، تأمین درصدی از زغال موردنیاز واحدهای ککسازی از طریق واردات زغالسنگ مرغوب خارجی، اجتنابناپذیر است. از اینرو با عنایت به محدودیت مصرف این محصول در داخل کشور و فراهم نبودن امکان صادرات آن در حال حاضر به دلیل کیفیت پایین و نیز بهای تمامشده بالا که رقابت آن با نمونههای خارجی را دشوار میسازد، به نظر میرسد سرمایهگذاری در زمینه بهبود شاخصهای کیفی زغالسنگ ککشو داخلی ـ با وجود هزینهبر بودن آن ـ در عمل منجر به تسهیل ورود این محصول به بازارهای دنیا و معامله آن براساس قیمتهای جهانی (که تفاوت قابل توجهی با قیمتهای داخلی این محصول دارد) شده و بالطبع بازگشت سرمایهگذاری انجامشده را نیز به دنبال خواهد داشت.
حضور پتروشیمی جم با محصولات استراتژیک در نمایشگاه ایران پلاست
شرکت پتروشیمیجم به منظور معرفی دستاوردها و محصولات استراتژیک خود در دوازدهمین نمایشگاه بینالمللی ایران پلاست حضور فعالی خواهد داشت و به عنوان حامی برگزار کننده نمایشگاه ایران پلاست در غرفه 16 سالن 8 و 9 پذیرای میهمانان گرامی است.
به گزارش ایلنا از روابط عمومی شرکت پتروشیمیجم، برگزاری دوازدهمین نمایشگاه ایران پلاست با استقبال قابل توجه و مشارکت شرکتهای بزرگ بینالمللی و خارجی جهان روبرو شده است، نمایشگاه ایران پلاست امسال میتواند فصل جدیدی از همکاریهای ارزی شرکتهای پتروشیمی را رقم بزند.
تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی به عنوان یک راهبرد مهم و با هدف جلوگیری از خام فروشی برای رونق تولید و صادرات محصولات نهایی بوده و برگزاری دوازدهمین نمایشگاه ایران پلاست می تواند در این راه نقش آفرین باشد.
نمایشگاه ایران پلاست با حضور کشورهایی از قارههای اروپا، آسیا ،آفریقا و اقیانوسیه بعنوان مهمترین رویداد بینالمللی کشور در زمینه محصولات پلیمری موجبات گردهمایی سازمانها، تشکلها، انجمنها، واحدهای تولیدی، صنعتی، بازرگانی و تحقیقاتی را از سراسر دنیا فراهم میآورد و حضور شرکتها، اتحادیههای معتبر و مهم بینالمللی دراین نمایشگاه فرصت مغتنمی برای آشنایی و تعامل صنعتگران و تولیدکنندگان کشورمان با آخرین تکنولوژی و دستاوردهای روز دنیاست.
دوازدهمین نمایشگاه بین المللی ایران پلاست 2 تا 5 مهر ماه 1397 (24 الی 27 سپتامبر 218 میلادی) از ساعت 10 لغایت 18 در محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران برگزار خواهد شد.
دیدگاه شما