آموزش اندیکاتور استوکاستیک (stochastic)
نوسانگر تصادفی یا همان استوکاستیک در اواخر دهه ۱۹۵۰ توسط تحلیلگر معروف تکنیکال و ریاست دانشگاه واتسکا، دکتر لین طراحی شد و امروزه از آن به عنوان یکی از معروفترین شاخصهای مومنتوم ( نیروی حرکت قیمت ) در علم تحلیل تکنیکال یاد میشود. استوکاستیک یا استوکستیک یک اندیکاتور مومنتوم است که وضعیت آخرین قیمت (قیمت بسته شده) را نسبت به بالا و پایینترین قیمت نشان میدهد. به عبارت دیگر استوکاستیک به هیچ وجه از قیمت سهم و حجم معاملات تبعیت نمیکند و عملکردی مانند اندیکاتورهای RSI و MACD ندارد بلکه نوسانات آن بر اساس سرعت حرکت قیمت و همچنین جهت حرکتی آن میباشد.
استوکاستیک در خانواده نوسانگرها یا اسیلاتورها میباشد ولی در دسته اندیکاتورهای پیشرو قرار میگیرد. این اندیکاتور یکی از بهترینها در تشخیص انتهای روند میباشد و پیش از برگشت قدرتمند قیمت، سیگنال برگشتی را صادر میکند. دکتر جورج لین نظریه استوکاستیک را بر این اساس تعریف کرد: زمانی که قیمت در روندی صعودی قرار دارد در قیمتهای Close یا آخرین قیمت، شاهد تمایل قیمت برای رسیدن به قیمت High خواهیم بود و بلعکس، زمانی که قیمت در روندی نزولی قرار میگیرد، میکوشد تا خود را به قیمت Low نزدیک کند. در واقع این اندیکاتور توانایی بررسی میزان خرید و فروش را اجزای بهترین استراتژی نوسانگیری دارد؛ همچنین برای شناسایی نقاط برگشتی ریزموجهای درون یک موج بزرگ مناسب میباشد.
استوکاستیک یک نوسانگر بین محدوده ۰ تا ۱۰۰ میباشد که ناحیه تعادلی آن بین سطوح ۲۰ تا ۸۰ در نظر گرفته شده است که شبیه به اندیکاتور MFI میباشد. ناحیه زیر سطح ۲۰ را ناحیه اشباع یا تخلیه هیجان فروش و همچنین ناحیه بالای سطح ۸۰ را ناحیه اشباع خرید یا تخلیه هیجان خرید مینامند.
در اندیکاتور استوکاستیک از دو خط با نامهای K% و D% استفاده شده است که خط D% اهمیت به مراتب بیشتری نسبت به خط دیگر دارد و سیگنال خرید یا فروش را این خط صادر میکند.
خط K% در اندیکاتور استوکاستیک
خط K% درصدی از تغییرات میباشد که نسبت آن بین سطوح ۰ تا ۱۰۰ نوسان میکند. این خط سریع اساسا یک مقیاس جهت بررسی اندازه نیروی حرکتی در نوسانگر میباشد. محاسبه K% بسیار ساده است و از طریق فرمول زیر میتوانیم آن را حساب کنیم:
K% = (Current Close – Lowest Low)/(Highest High – Lowest Low) * 100
در فرمول فوق حرف C نشان اجزای بهترین استراتژی نوسانگیری دهنده آخرین قیمت و L14 کمترین قیمت برای ۱۴ دوره قبل میباشد و به همین ترتیب H14 به عنوان بالاترین قیمت برای ۱۴ روز گذشته میباشد.
خط D% در اندیکاتور استوکاستیک
خط دوم که نسبت به خط K% کندتر است از میانگین متحرک ۳ دورهای از خط K% بدست میآید.
(D% = 100 X (H3/L3
با کمک روابط فوق استوکاستیکی بدست میآید که به استوکاستیکهای سریع معروف میباشند و بسیاری از تحلیلگران میانه خوبی با استوکاستیکهای سریع ندارد و با اعمال تغییراتی در میانگین متحرک D% حالت آرام استوکاستیک را ایجاد میکنند.
انواع استوکاستیک
استوکاستیک به سه دسته تقسیمبندی میشود که تحلیلگران با توجه به استراتژی خود مناسبترین گزینه را انتخاب میکنند.
- استوکاستیک سریع:
متداولترین نوع استوکاستیک میباشد ولی با توجه به نوسانات زیادی که دارد فقط مورد استفاده برخی از تحلیلگران قرار میگیرد که نحوه محاسبه آن بر اساس فرمولهای فوق میباشد.
- استوکاستیک کند:
استوکاستیک کند که نسبت به نوع قبلی طرفداران بیشتری دارد از K% سریع با میانگین متحرک ساده و ۳ دورهای هموار شده است و همچنین D% آن از میانگین متحرک ساده K% کند سه دورهای محاسبه میشود.
- استوکاستیک کامل:
استوکاستیک کامل ورژن سفارشی شده استوکاستیک کند میباشد. در این نوع از استوکاستیک K% سریع با میانگین متحرک ساده دوره هموار شده است.
سیگنال استوکاستیک
تمام توضیحات فوق در نهایت منجر به تشکیل دو خط خواهند شد که بین سطوح ۰ تا ۱۰۰ نوسان میکنند که خط آبی رنگ K% نام دارد و به عنوان یک خط سریع در نمودار استوکاستیک نوسان میکند و خط قرمز رنگ D% میباشد و کمی کندتر است.
زمانی که هر دو خط در زیر سطح ۲۰ قرار گیرند و K% از پایین به بالا خط D% را قطع کند سیگنال خرید صادر خواهد شد که نشانه افزایش شتاب خرید در بین فعالین بازار میباشد؛ وبلعکس زمانی که هر دو خط در بالای سطح ۸۰ میباشند و خط K% از بالا به پایین خط D% را قطع کند در این حالت سیگنال فروش خواهیم داشت.
یکی دیگر از کاربردهای این اندیکاتور که به عنوان بهترین کاربرد آن نیز محسوب میشود، امکان بررسی ضعف در روند میباشد اجزای بهترین استراتژی نوسانگیری که اصطلاحا به آن واگرایی میگویند.
در اندیکاتور استوکاستیک واگرایی بسیار کم اتفاق میافتد ولی واگراییهای استوکاستیک از قدرت بسیار زیادی برخوردار هستند و یکی از اخبار خوب برای تحلیلگران محسوب میشوند. در صورت مشاهده واگرایی در استوکاستیک احتمال تغییر روند بسیار زیاد است و در تصمیمگیری معاملهگران وزن زیادی خواهد داشت.
تایم فریم یا چارچوب زمانی در ترید و تحلیل تکنیکال
اگر به مباحث آموزشی تحلیل تکنیکال علاقمند باشید، احتمالا عبارت تایم فریم را بارها شنیدهاید. تایم فریم یا چارچوب زمانی یکی از مفاهیم اولیه در معامله گری و تحلیل تکنیکال به شمار می رود. قبل از هر چیز معامله گران باید مشخص کنند که در چه تایم فریمی میخواهند تحلیل تکنیکال خود را انجام دهند. مثلا مشخص کنند که این تحلیل تکنیکال مربوط به کوتاهمدت، میانمدت، یا بلندمدت میباشد. در واقع مشخص کردن دوره زمانی برای تحلیلگر تکنیکال از اجزای اصلی شکل گیری یک استراتژی معاملاتی است.
هر بازه زمانی که انتخاب می شود ممکن است متعلق به گذشته، حال و یا آینده باشد. پس تایم فریم در واقع برش یا بخشی از زمان است که تحلیلگر برای بررسی و تحلیل رفتار بازار یا رفتار یک ارز دیجیتال انتخاب میکند.
تایم فریم (time frame) چیست؟
ارز دیجیتالی را در نظر بگیرید که در ساعت 8 صبح در قیمت 95 دلار در حال معامله است و در ساعت 11 صبح به قیمت 103 دلار می رسد. در اینجا تغییرات قیمتی در طول مدت زمان 3 ساعت را در نظر گرفته ایم. بر همین اساس می توان گفت که این تغییرات قیمت در بازه های زمانی را تایم فریم می گویند. به تغییرات قیمت در مدت زمان یک روز، تایم فریم روزانه و به تغییرات قیمت در مدت زمان یک هفته، تایم فریم هفتگی می گویند.
انواع تایم فریم
برای تعیین تایم فریم های نمودار، از پلتفرم ها و نرم افزار های تحلیل تکنیکال استفاده می کنیم که می تواند بسته به روش ترید شما از یک دقیقه تا یک ماه تنظیم شود. در ذیل به بررسی انواع تایم فرم های پرکاربرد می پردازیم:
- یک دقیقه یا M1 به معنی تغییرات قیمت طی ۱ دقیقه
- ۵ دقیقه یا M5 به معنی تغییرات قیمت طی ۵ دقیقه
- ۱۵ دقیقه یا M15 به معنی تغییرات قیمت طی ۱۵ دقیقه
- ۳۰ دقیقه یا M30 به معنی تغییرات قیمت طی ۳۰ دقیقه
- ۱ ساعت یا H1 به معنی تغییرات قیمت طی ۱ ساعت
- ۴ ساعت یا H4 به معنی تغییرات قیمت طی ۴ ساعت
- ۱ روز یا Daily به معنی تغییرات قیمت طی ۱ روز
- ۱ هفته یا Weekly اجزای بهترین استراتژی نوسانگیری به معنی تغییرات قیمت طی ۱ هفته
- ۱ ماه یا Monthly یعنی تغییرات قیمت طی ۱ ماه
در بورس ایران، تحلیلگران با استفاده از نرمافزارهایی مثل متاتریدر و مفید تریدر تایم فریم مورد نظر خود را برای انجام تحلیل تکنیکال انتخاب می کنند. اما در بازار ارزهای دیجیتال معمولا از پلتفرم تحت وب تریدینگ ویو (Tradingview) برای انجام تحلیل تکنیکال و انتخاب بازه زمانی مورد نظر استفاده می شود.
برای درک بهتر این موضوع، بعد از خواندن کامل مطلب بر رو لینک مقابل ارز دیجیتال لایت کوین کلیک کنید. صفحه نمودار این رمز ارز برایتان باز خواهد شد. در تصویر زیر محل تعیین تایم فریم با فلش سبز برایتان مشخص شده شده است. در این تصویر که شما مشاهده می کنید هر کندل نمایانگر تغییرات قیمت سهم در یک روز است. با تغییر تایم فریم به هفتگی هر کندل نمایانگر تغییرات قیمت در کل طول یک هفته است.
بهترین تایم فریم برای ترید و معامله گری چیست؟
بسیاری از معامله گران و سرمایه گذاری که قصد ورود به بازار های مالی نظیر بورس یا بازار ارزهای دیجیتال (کریپتوکارنسی) را دارند، در بدو آشنایی با مباحث مقدماتی تحلیل تکنیکال از خود می پرسند که بهترین تایم فریم چیست؟
برای یافتن پاسخ به این سوال نکات متعددی را باید در نظر گرفت اما دو نکته اساسی را به یاد داشته باشید:
- روزانه چقدر زمان برای بررسی بازار و ارز دیجیتال مورد نظرم میتوانم صرف کنم؟
- استراتژی من برای بررسی بازار و سرمایه گذاری چیست؟
در مورد اول باید تعیین کنیم روزانه و یا در هر هفته چقدر می توانیم زمان بگذاریم تا بازار را بررسی کنیم؟ همچنین با تعیین نوع استراتژی، باید برای سرمایه گذاری خود تایم فریم مناسبی را تعیین نمائیم.
پس بطور خلاصه می توان گفت که تایم فریم خوب برای یک معامله گر (تریدر) بر اساس استراتژی معاملاتی و زمانی که می تواند برای معامله گری صرف کند تعیین می شود. بدین معنی که اگر استراتژی معاملاتی شما نوسان گیری باشد، باید زمان زیادی در طول روز به ترید اختصاص دهید و تایم فریم پایین تری را انتخاب کنید تا بتوانید نوسانات بازار را بخوبی مشاهده کنید. در عوض اگر استراتژی شما میان مدت و بلند مدت است، مسلما تایم فریم های بالاتر برای شما مناسب تر خواهد بود.
پیشنهاد ما برای معامله گری در بورس ایران، انتخاب تایم فریم 1ساعته تا 4 ساعته است. با توجه به محدود بودن زمان انجام معاملات در بازار ایران و همینطور کم عمق بودن بورس تهران، تایم فریم های پایین برای معامله گری مناسب نیست و در آن ها تحلیل تکنیکال به راحتی بی اعتبار می شود.
برای ترید و معامله گری در بازار ارز دیجیتال پیشنهاد تیم تریدینگ مرکز تحقیقات بلاک چین، استفاده از تایم فریم های 30 دقیقا تا 3 ساعته است، البته این تایم فریم ترکیبی از استراتژی ترید روزانه و ترید میان مدت است که نیاز به مهارت بالایی در معامله گری و تحلیل تکنیکال دارد.
به شما پیشنهاد می کنیم که برای آموزش حرفه ای و موفقیت در ترید ارزهای دیجیتال از بسته های آموزشی ما دیدن فرمایید.
آموزش جامع ترید مقدماتی ارز دیجیتال
آموزش جامع ترید متوسط ارز دیجیتال
آموزش جامع ترید پیشرفته ارز اجزای بهترین استراتژی نوسانگیری دیجیتال
آموزش جامع ترید حرفه ای ارز دیجیتال
نکات مهم در انتخاب تایم فریم
با توجه به نکاتی که در فوق اشاره شد، همواره سعی کنید که تایم فریم روزانه در انجام تحلیل های خود بکار ببرید. البته برای اطمینان از درستی تحلیل و روند حرکت آینده قیمت سهم یا ارز دیجیتال می توانید چارچوب زمانی هفتگی را هم بررسی کنید. این نکته را به یاد داشته باشیدکه وقتی یک سهم را در تایم فریم هفتگی بررسی می کنید نباید انتظار حرکت سریع قیمتی در کوتاه مدت را داشته باشید.
بارها مشاهده شده که تریدرها روند قیمتی یک سهم را در تایم فریم یک ساعته نزولی تشخیص داده اند، اما در تایم فریم روزانه روند آن صعودی بوده است. در واقع این نکته استنباط می شود که آن حرکت نزولی در چارچوب زمانی پایین تر فقط یک اطلاح قیمت در روند حرکت صعودی بوده است.
رفتارشناسی الگوی سایه ها
حالات مختلفی از الگوهای کندل استیکی با درنظر گرفتن سایه های بلند وجود دارد. انواع این الگوها در ادبیات فارسی و ترجمه ای به نام های چکش، مرد به دار آویخته و چکش معکوس شناخته می شوند.
تقریبا در همه سایت های داخلی مرتبط با تحلیل تکنیکال، توضیحاتی در خصوص انواع الگوهای کندلی و عمدتا تکراری ارائه شده که نیازی به تکرار مجدد آن در این مقاله نمی باشد.
جهت آشنایی بیشتر با انواع الگوهای کندلی می توانید به اینجا مراجعه کنید.
ساختار الگوهای برگشتی سایه
توجه به ساختار و اجزای یک الگوی کندلی نقش مهمی در کیفیت و شانس بالای موفقیت در معامله خواهد داشت. ساختار یک الگوی برگشتی سایه شامل سه بخش اصلی است: بدنه کندل(Body)، طول سایه در مقایسه با بدنه کندل(Wick) و موقعیت بسته شدن قیمت نسبت به وسعت کندل(Close%) است. بنابراین چنانچه بخواهید یک فیلتر قوی از این الگو طراحی و کدنویسی کنید حتما بایستی اجزای اصلی ساختار را درنظر بگیرید. تصویری از ساختار الگوی برگشتی سایه در زیر آورده شده است.
مراحل شکل گیری الگوی برگشتی سایه
حالتی از معامله را در نظر بگیرید که در ابتدا، قیمت سهم نسبت به قیمت باز شدن بسیار پایین تر رفته اما با گذشت زمان و حضور خریداران قوی با روند افزایشی مواجهه می شود تا جایی که قیمت بسته شدن به قیمت بازشدن نزدیک شده و یک سایه بلند به همراه یک بدنه کوچک در کندل، شکل می گیرد. روند شکل گیری این الگو در شکل زیر نشان داده شده است.
الگوی برگشتی چکش
این الگو همانند یک چکش است که در آن سایه بلند پایینی که نشانگر قیمت های پایین اجزای بهترین استراتژی نوسانگیری روز است همانند دسته ی کندل و بدنه کندل که اختلاف قیمت های آغازین و پایانی را مشخص می کند، همانند سر چکش تلقی می شود.
اندازه سایه پایینی معمولا دو برابر اندازه بدنه شمع است اما می تواند بیشتر هم باشد. در فیلترنویسی می توانید از نسبتهای بیشتر از ۲/۵ یا ۳/۵ استفاده کنید. اما سعی نکنید این نسبت را به مقادیر بالاتر مانند ۵ محدود کنید چون هم به ندرت چنین کندل هایی در بازار شکل می گیرد هم سایر کندل های برگشتی سایه را از دست می دهید
موقعیت بسته شدن قیمت
همانطور که گفته شد یکی از اجزای کلیدی الگوی برگشتی سایه، موقعیت قرارگیری قیمت بسته شدن نسبت به حداکثر و حداقل قیمت ثبت شده در کندل است. اگر قیمت در ۵ درصد بالایی یا پایینی کندل بسته شود، ساختار قدرتمندی برای برگشت ایجاد می کند. در هر صورت اگر موقعیت بسته شدن قیمت بیش از ۳۵ درصد بالا یا پایین کندل بسته شود، احتمال برگشت قیمت نیز کاهش مییابد. موقعیت قیمت بسته شدن در این الگو در شکل زیر نشان داده شده است.
الگوهای کندلی سایه برگشتی
انواع الگوهای کندلی با طول سایه بلند در شکل زیر نشان داده شده است. هر یک با توجه به موقعیت قرار گیری کندل، با نام های متفاوتی مانند الگوی چکش(Hammer)، چکش وارونه(Inverted Hammer)، مرد به دار آویخته(Hanging Man)، دوجی سنگ قبر(Grave Stone) و دوجی سنجاقک(Dragon Fly) و ستاره ثاقب(Shooing Star)شناخته می شوند.
صرف نظر از اینکه هر یک از الگوهای فوق چه نامی داشته باشند، اینکه این الگوها چه مفهومی از قدرت خریداران و فروشندگان را مخابره می کنند، اهمیت بیشتر دارد.
حالتی را درنظر بگیرید که یک سهم در یک روند نزولی قرار گرفته و سپس یک الگوی کندلی برگشتی سایه دار شکل می گیرد. با شکل گیری این الگوی کندلی نشان می دهد به احتمال قوی خریداران قدرت را در دست گرفته و اینک توانسته اند بر فروشندگان غلبه کنند.
برای مثال در فیلتر لیست سهام در انتظار که سهام با روند نزولی که در عین حال با افزایش تدریجی قدرت خریداران همراه شده را نشان می دهد، شکار لحظه ای این سهام با مشاهده الگوهای کندلی آشکار که نشان از برگشت روند دارد، امکان پذیر خواهد بود.
آموزش اندیکاتور استوکاستیک (stochastic)
نوسانگر تصادفی یا همان استوکاستیک در اواخر دهه ۱۹۵۰ توسط تحلیلگر معروف تکنیکال و ریاست دانشگاه واتسکا، دکتر لین طراحی شد و امروزه از آن به عنوان یکی از معروفترین شاخصهای مومنتوم ( نیروی حرکت قیمت ) در علم تحلیل تکنیکال یاد میشود. استوکاستیک یا استوکستیک یک اندیکاتور مومنتوم است که وضعیت آخرین قیمت (قیمت بسته شده) را نسبت به بالا و پایینترین قیمت نشان میدهد. به عبارت دیگر استوکاستیک به هیچ وجه از قیمت سهم و حجم معاملات تبعیت نمیکند و عملکردی مانند اندیکاتورهای RSI و MACD ندارد بلکه نوسانات آن بر اساس سرعت حرکت قیمت و همچنین جهت حرکتی آن میباشد.
استوکاستیک در خانواده نوسانگرها یا اسیلاتورها میباشد ولی در دسته اندیکاتورهای پیشرو قرار میگیرد. این اندیکاتور یکی از بهترینها در تشخیص انتهای روند میباشد و پیش از برگشت قدرتمند قیمت، سیگنال برگشتی را صادر میکند. دکتر جورج لین نظریه استوکاستیک را بر این اساس تعریف کرد: زمانی که قیمت در روندی صعودی قرار دارد در قیمتهای Close یا آخرین قیمت، شاهد تمایل قیمت برای رسیدن به قیمت High خواهیم بود و بلعکس، زمانی که قیمت در روندی نزولی قرار میگیرد، میکوشد تا خود را به قیمت Low نزدیک کند. در واقع این اندیکاتور توانایی بررسی میزان خرید و فروش را دارد؛ همچنین برای شناسایی نقاط برگشتی ریزموجهای درون یک موج بزرگ مناسب میباشد.
استوکاستیک یک نوسانگر بین محدوده ۰ تا ۱۰۰ میباشد که ناحیه تعادلی آن بین سطوح ۲۰ تا ۸۰ در نظر گرفته شده است که شبیه به اندیکاتور MFI میباشد. ناحیه زیر سطح ۲۰ را ناحیه اشباع یا تخلیه هیجان فروش و همچنین ناحیه بالای سطح ۸۰ را ناحیه اشباع خرید یا تخلیه هیجان خرید مینامند.
در اندیکاتور استوکاستیک از دو خط با نامهای K% و D% استفاده شده است که خط D% اهمیت به مراتب بیشتری نسبت به خط دیگر دارد و سیگنال خرید یا فروش را این خط صادر میکند.
خط K% در اندیکاتور استوکاستیک
خط K% درصدی از تغییرات میباشد که نسبت آن بین سطوح ۰ تا ۱۰۰ نوسان میکند. این خط سریع اساسا یک مقیاس جهت بررسی اندازه نیروی حرکتی در نوسانگر میباشد. محاسبه K% بسیار ساده است و از طریق فرمول زیر میتوانیم آن را حساب کنیم:
K% = (Current Close – Lowest Low)/(Highest High – Lowest Low) * 100
در فرمول فوق حرف C نشان دهنده آخرین قیمت و L14 کمترین قیمت برای ۱۴ دوره قبل میباشد و به همین ترتیب H14 به عنوان بالاترین قیمت برای ۱۴ روز گذشته میباشد.
خط D% در اندیکاتور استوکاستیک
خط دوم که نسبت به خط K% کندتر است از میانگین متحرک ۳ دورهای اجزای بهترین استراتژی نوسانگیری از خط K% بدست میآید.
(D% = 100 X (H3/L3
با کمک روابط فوق استوکاستیکی بدست میآید که به استوکاستیکهای سریع معروف میباشند و بسیاری از تحلیلگران میانه خوبی با استوکاستیکهای سریع ندارد و با اعمال تغییراتی در میانگین متحرک D% حالت آرام استوکاستیک را ایجاد میکنند.
انواع استوکاستیک
استوکاستیک به سه دسته تقسیمبندی میشود که تحلیلگران با توجه به استراتژی خود مناسبترین گزینه را انتخاب میکنند.
- استوکاستیک سریع:
متداولترین نوع استوکاستیک میباشد ولی با توجه به نوسانات زیادی که دارد فقط مورد استفاده برخی از تحلیلگران قرار میگیرد که نحوه محاسبه آن بر اساس فرمولهای فوق میباشد.
- استوکاستیک کند:
استوکاستیک کند که نسبت به نوع قبلی طرفداران بیشتری دارد از K% سریع با میانگین متحرک ساده و ۳ دورهای هموار شده است و همچنین D% آن از میانگین متحرک ساده K% کند سه دورهای محاسبه میشود.
- استوکاستیک کامل:
استوکاستیک کامل ورژن سفارشی شده استوکاستیک کند میباشد. در این نوع از استوکاستیک K% سریع با میانگین متحرک ساده دوره هموار شده است.
سیگنال استوکاستیک
تمام توضیحات فوق در نهایت منجر به تشکیل دو خط خواهند شد که بین سطوح ۰ تا ۱۰۰ نوسان میکنند که خط آبی رنگ K% نام دارد و به عنوان یک خط سریع در نمودار استوکاستیک نوسان میکند و خط قرمز رنگ D% میباشد و کمی کندتر است.
زمانی که هر دو خط در زیر سطح ۲۰ قرار گیرند و K% از پایین به بالا خط D% را قطع کند سیگنال خرید صادر خواهد شد که نشانه افزایش شتاب خرید در بین فعالین بازار میباشد؛ وبلعکس زمانی که هر دو خط در بالای سطح ۸۰ میباشند و خط K% از بالا به پایین خط D% را قطع کند در این حالت سیگنال فروش خواهیم داشت.
یکی دیگر از کاربردهای این اندیکاتور که به عنوان بهترین کاربرد آن نیز محسوب میشود، امکان بررسی ضعف در روند میباشد که اصطلاحا به آن واگرایی میگویند.
در اندیکاتور استوکاستیک واگرایی بسیار کم اتفاق میافتد ولی واگراییهای استوکاستیک از قدرت بسیار زیادی برخوردار هستند و یکی از اخبار خوب برای تحلیلگران محسوب میشوند. در صورت مشاهده واگرایی در استوکاستیک احتمال تغییر روند بسیار زیاد است و در تصمیمگیری معاملهگران وزن زیادی خواهد داشت.
استراتژی
معامله گری روزانه به سرعت یک معامله گر روزانه شوید اندرو جانسون زینب آذریان رضا دلیریان
دانلود 20 صفحه ابتدای کتاب دانلود فهرست مطالب
معامله گری سودآور با کین الگوی پنج نقطه ای کاملا جدید فاطمه قره قانی
اسکات کارنی کار اساسی و بنیادین آن دو الگوی اصلی را نیز خود انجام داده است. تخصص اصلی او مفهوم هم ترازی ساختار الگوهاست. کار بنیادین او واقعا منحصربه فرد بود. الگوی جدید نیز همانند چهار الگوی دیگر بر پایه.
معامله گری مبتنی بر عواطف و احساسات اعجاز ذهن در بازارها جلد اول مبانی و الگوها یا نشانه های کوتاه مدت
موضوع اصلی مورد بحث در این کتاب، بررسی نقش عواطف و احساسات جمعی و نظام مند فعالان بازارها بر تغییرات قیمتی بازارها است. کتاب سرشار از نکات، الگوها و موضوعاتی است که می تواند به خوانندگان در مدیریت عواطف و.
معاملهگری به روش ایچیموکو
سرفصل های فهرست کتاب: فصل اول: مفهوم ایچیموکو فصل دوم: شناسایی اجزای ایچیموکو و فرمول محاسباتی آن ها فصل سوم: سیگنال های ورود و خروج در ایچیموکو فصل چهارم: کراس "تقاطع" تنکانسن و کیجونسن فصل پنجم: الگوهای بازگشتی در ایچیموکو.
مفاهیم پیشرفته فیبوناچی در معامله گری نکات ایده ها و تکنیک ها برای معامله گران بازار سرمایه
بررسی مفاهیم مقدماتی فیبوناچی فیبوناچی اصلاحی داخلی فیبوناچی اصلاحی خارجی فیبوناچی بازتابی فیبوناچی انبساطی اعداد دیگر در مجموعه فیبوناچی بررسی اجمالی گن روندها تشکیل "طبقه بندی" با استفاده از ترازهای فیبوناچی تکنیک های معامله گری عامل زمان در فیبوناچی نتیجه.
دیدگاه شما