تأثیر نوسانات ارز بر نرخ بهره
چکیده: با توجه به شرایط اقتصادی کشور و همچنین نوسانات نرخ واقعی ارز، در این پژوهش به یکی از اهداف مهم اقتصادی که همان رسیدن به رشدی پویا است، در چارچوب نظام ارزی و نحوه تعدیل پیوسته نرخ ارز در راستای تحقق این هدف اقتصادی اشاره شده است. در این پژوهش در پی آن هستیم که با استفاده از رویکرد پویایی سیستمی به بررسی راه کارهای کاهش تاثیر نوسانات نرخ ارز بر حساب جاری، تولید ملی و نرخ تورم در دوره بلندمدت بپردازیم. مدل کلی از سه زیرمدل بازار کالا و خدمات، بازار پول و بازار ارز تشکیل شده است. با بررسی داده ها طی دوره زمانی 1392-1370 برای یک دوره زمانی 20 ساله (1410-1390) نتایج مدل شبیه سازی شد. با توجه به نتایج حاصل از اجرای مدل، نظام ارزی شناور مدیریت تأثیر نوسانات ارز بر نرخ بهره شده را جهت کمک به رشد پویا توصیه می نماییم و برای جلوگیری از افزایش قابل توجه نرخ ارز - جهت جبران مابه التفاوت نرخ تورم داخلی نسبت به نرخ تورم جهانی- سیاست های پولی و مالی دولت باید در جهت کاهش نرخ تورم به کمتر از 10 درصد و پایدار سازی آن باشد. همچنین انتظار داریم با تضعیف نرخ ارز، حساب جاری و تولید ناخالص داخلی نسبت به تثبیت نرخ ارز رسمی بهبود نشان دهد. همچنین نتایج حاصل از شبیه سازی مدل نشان می دهد نرخ تورم در شرایط تضعیف نرخ ارز کمتر از تثبیت آن خواهد بود.
#نرخ ارز #تراز پرداخت ها #تولید ناخالص داخلی #تورم #پویایی سیستمی
دانلود نسخه تمام متن (رایگان)
محل نگهداری: کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شاهرود
یادداشت: حقوق مادی و معنوی متعلق به دانشگاه صنعتی شاهرود می باشد.
تعداد بازدید کننده:
[کلیدواژه ها: رگرسیون انتقال ملایم، توزیع درآمد، مالیات مستقیم، مخارج دولت، تولید ناخالص داخلی، نرخ رشد جمعیت، حداقل مربعات معمولی]
[کلیدواژه ها: نفت، گاز، برق، انرژی تجدیدپذیر، پویایی سیستمی، روابط علّی- معلولی، سرمایه گذاری، اقتصاد مقاومتی، صادرات و واردات انرژی، امنیت انرژی]
تاثیرات نرخ بهره بر بازار سهام
نرخ بهره برای اکثر مردم مهم است و همچنین میتواند در بازار سهام تاثیرگذار باشد، اما چرا؟ در این مقاله به ارتباط بین نرخ بهره با بازار سهام و اینکه چگونه ممکن است بر زندگی ما تاثیر بگذارند، پرداخته میشود.
بهره در واقع هزینهای است که فرد در قبال استفاده از پول فرد دیگری به وی می پردازد. خانوارها با این مفهوم بهخوبی آشنا هستند، آنها باید برای خرید خانه از بانک وام رهنی دریافت کنند و در عوض بهره آن را بپردازند. دارندگان کارتهای اعتباری نیز این مفهوم را خوب میدانند، آنها پول را به صورت کوتاهمدت قرض میگیرند و به وسیله آن خرید خود را انجام میدهند. اما زمانی که صحبت از بازار سهام و تاثیر نرخ بهره می شود شرایط فرق میکند.
نرخهای بهره در واقع همان هزینههای هستند که بانکها برای استقراض پول از بانک مرکزی متحمل میشوند. چرا این ارقام مهم هستند؟ بانک مرکزی توسط این نرخها سعی در کنترل تورم دارد. تورم، ناشی از تقاضا زیاد و یا عرضه کم است که سبب افزایش قیمتها می شود. بانک مرکزی با اثر گذاری بر مقدار پول در دسترس، می تواند تورم را کنترل کند. در حقیقت با افزایش نرخ بهره بانک مرکزی عرضه پول را کم میکند و به نوعی دسترسی به آن را گرانتر میکند.
هنگامی که بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش می دهد، این اقدام تاثیر آنی بر بازار سهام نمیگذارد. در عوض تاثیر مستقیمی بر بانکها برای وام گرفتن از بانک مرکزی میگذارد. اولین اثر غیرمستقیم افزایش نرخ بهره این است که بانکها نرخهای بهره را برای مشتریان افزایش میدهند. افراد برای گرفتن وام رهنی و کارتهای اعتباری تحت تاثیر این افزایش قرار میگیرند، به خصوص اگر از نرخهای بهرهی شناور استفاده کنند. این اقدام بر مقدار پولی که مردم می توانند خرج کنند اثر میگذارد. علاوه بر این، افراد همچنان باید قبوض را پرداخت کنند وقتی این قبوض گرانتر میشوند، پول کمی از درآمد خانوارها باقی میماند. این بدین معناست که خانوارها محتاطانه تر خرج می کنند. به همین علت، شرکتها بهصورت غیرمستقیم تأثیر نوسانات ارز بر نرخ بهره ازعکس العمل مشتریان در برابر کاهش نرخ بهره تاثیر میگیرند. اما افزایش نرخ بهره بهصورت مستقیم بر شرکتها نیز تاثیر میگذارد. آنها باید برای گسترش فعالیتهای عملیاتی خود باید از بانکها وام بگیرند. وقتی بانکها استقراض را گرانتر میکنند، شرکتها شاید دیگر نتوانند به مقدار زیاد وام بگیرند و مجبور هستند تا بهره بالاتری پرداخت کنند. هنگامی که شرکتها کمتر هزینه می کنند کمتر رشد خواهند کرد که این امر سبب کاهش سود آوری آنها نیز می شود.
همانطور که گفته شد تغییر در نرخ بهره بر شرکتها و مردم اثر میگذارد، اما علاوه بر آن بر بازار سهام نیز تاثیر میگذارد. یکی از راههای ارزشگذاری شرکتها، جمع ارزش فعلی جریانات نقد آتی شرکتها است. برای بدست آوردن قیمت سهام، مجموع ارزش فعلی جریانات نقد آتی بر تعداد سهام موجود تقسیم میشود. نوسانات قیمت سهام نشان دهنده انتظارات سرمایهگذران زمانهای مختلف از شرکت دارند. به خاطر این تفاوتها سرمایه گذاران تمایل دارند که در قیمتهای متفاوت سهمی را بخرند یا بفروشند.
اگر تصور شود که شرکت در آینده رشد و یا سود کمتری خواهد داشت (در اثر بهره بالا بدهی و یا درآمد کم) مقدار جریانات آتی آن کاهش یافته و در نتیجه قیمت سهامش کاهش می یابد. اگر قیمت سهام بسیاری از شرکتها کاهش پیدا کند، کل بازار و شاخصهایی از قبیل داو جونز و اس اند پی افت می کنند.
برای بسیاری از سرمایه گذاران افت قیمت سهام و بازار خوشایند نیست. سرمایه گذاران تمایل دارند ارزش سرمایهگذاری آنها افزایش یابد که این افزایش ارزش میتواند ناشی از افزایش قیمت سهام، دریافت سود تقسیمی و یا هر دو این موراد است. با انتظار رشد کم وجریانات نقد آتی کمتر، سرمایه گذاران رشد قیمتی مورد انتظار خود را دریافت نخواهند کرد و این باعث میشود تا سرمایه گذاری در سهام برای آنها جذاب نباشد. بهعلاوه، سرمایهگذاری در سهام از سایر سرمایهگذاریها ریسک بیشتری دارد. هنگامی که بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش میدهد، اوراق بهادار دولتی مانند اوراق خزانه که سرمایهگذاریها مطمئنتری هستند را پیشنهاد می کند. به عبارت دیگر، نرخ بازده بدون ریسک افزایش مییابد و این سرمایهگذاریها را جذابتر می کند. هنگامی که افراد در سهام سرمایهگذاری میکنند، توقع دارند در ازای قبول ریسک، پاداش بگیرند و نرخ بازده سرمایهگذاری از نرخ بازده بدون ریسک بیشتر باشد. بازده مورد انتظار سرمایهگذاری در سهام برابر است با نرخ بازده بدون ریسک بهعلاوهی صرف ریسک. افراد مختلف، بسته به میزان ریسک پذیری و شرکتی که در آن سرمایهگذاری میکنند، انتظار بازدههای متفاوتی دارند. در اصل، هرچه نرخ بازده بدون ریسک افزایش یابد، بازده مورد انتظار سرمایهگذاری در سهام نیز افزایش مییابد، به همین خاطر اگر صرف ریسک مورد انتظار کاهش یابد در حالی که بازده ثابت باشد و یا کاهش یابد، سرمایه گذاران سهام را پر ریسک دانسته و جای دیگری سرمایهگذاری می کنند.
تغییر در نرخ بهره تاثیر گستردهای بر اقتصاد می گذارد. وقتی که نرخ بهره افزایش می یابد، مقدار پول در گردش کاهش مییابد و در نتیجه تورم کاهش مییابد، همچنین وام گرفتن گرانتر میشود و این عامل نیز بر مردم و شرکتها نیز تاثیر میگذارد، به گونهای که هزینهها افزایش و درآمدها کاهش مییابد. در نهایت، افزایش نرخ بهره باعث میشود بازار سهام جذابیت خود را برای سرمایه گذاران از دست بدهد.
به خاطر داشته باشید که تمامی این عوامل و نتایج آنها به هم وابسته هستند. آنچه در بالا شرح داده شد را نمیتوان مستقل از سایر عوامل در نظر گرفت، نرخ بهره تنها عامل اثر گذار بر قیمت سهام نیست و عوامل بسیاری بر تغییرات قیمت سهام موثر هستند و تغییر نرخ بهره تنها یکی از این عوامل است. بنابرین نمیتوان با قطعیت گفت که افزایش نرخ بهره توسط بانک مرکزی همیشه اثر منفی بر بازار میگذارد.
نرخ بهره فدرال رزرو آمریکا و تاثیر آن بر بازارهای مالی
نرخ بهره یکی از مفاهیم مهم اقتصادی هست، نرخی که بابت جلوگیری از کاهش ارزش پول پرداختی در امروز و دریافتی در آینده (به دلیل ارزش زمانی پول و نرخ تورم) از وامگیرنده دریافت میشود. همچنین در شرایط متعارف بازار، به منظور جبران فرصتهای سرمایهگذاری وامدهنده، ممکن است مبلغی به عنوان حداقل سود مورد انتظار وامدهنده به این نرخ اضافه گردد. اما فیشر نرخ بهره را اینطور تعریف میکند: نرخ بهره درصد پاداش پرداختی بر روی پول، برحسب پول در تاریخ معین که معمولاً یکسال بعد از تاریخ معین است، میباشد .
عوامل تاثیرگذار بر میزان نرخ بهره عبارتند از:
- میزان ریسک، هرچه میزان ریسک سرمایه گذاری بیشتر شود، افراد انتظار کسب سود زیادی خواهند داشت و باید نرخ بهره بالاتری رو داشته باشند.
میزان سرمایه گذاری در بحث اقتصاد تحت تاثیر نرخ بهره قرار دارد، از این روی اگر نرخ بهره بالا باشد، سرمایه گذاری کاهش پیدا نموده و افراد دوست ندارند تا سرمایه خود را صرف دارایی های پر ریسک مثل ارزهای دیجیتال، سهام و. نمایند و در نتیجه ارزش این بازارها افت خواهد کرد. همچنین اگه نرخ بهره پایین باشد، سرمایه گذاری افزایش داشته و سرمایه گذاران و معامله گران سرمایه خود را صرف خرید ارزهای دیجیتال و سایر دارایی های پر ریسک کرده و انتظار دارند تا سود زیادی به دست آورند. این موضوع نیز باعث میشه تا تقاضا برای خرید این دارایی ها بیشتر و قیمت این داراییها افزایش یابد.
2- طول مدت زمان سرمایه گذاری، هرچقدر مدت زمان سرمایه گذاری بیشتر باشه، میزان سود پرداختی سالانه یا نرخ بهره نیز افزایش می یابد و سرمایه گذار باید سود بیشتری پرداخت نماید.
3-تورم، زمانی که تورم در کشوری بالا رود، بانک مرکزی آن کشور نرخ بهره رو بالا می برد تا مردم تمایل بیشتری برای نگهداری پول در بانک داشته باشند تا تعادل برقرار گردد. بالا یا پایین بودن نرخ تاثیر زیادی بر استراتژی سرمایهگذاران میگذارد. اگر نرخ بهره بیشازحد زیاد باشد، وامگیرندگان تمایلی به گرفتن وام ندارند و اگر بیشاز حد کم باشد، سپردهگذاران پول خود را پسانداز نمیکنند. در نتیجه، عرضه و تقاضا به نقطه تعادل نمیرسد و اقتصاد کشور عملکرد درستی نخواهد داشت . نرخ بهره یک عامل مهم و اثرگذار بر تورم است. به همین لحاظ بانک مرکزی با استفاده از تغییر و مدیریت این نرخ سعی در کنترل تورم دارد. در واقع بانک مرکزی با تاثیری که بر مقدار پول در دسترس میگذارد، میتواند تورم را کنترل کند. در این فرآیند، با افزایش نرخ بهره، بانک مرکزی عرضه پول را کم کرده و به نوعی دسترسی به آن را گرانتر میکند.در اقتصادهای مدرنی که امروزه در سراسر دنیا شاهد آن هستیم، نرخ بهره مهمترین قیمت و سیگنال در اقتصاد است چرا که این نرخ به خودی خود منجر به جهتدهی کل اقتصاد میشود و تمام اقتصاد را تحت تاثیر خود قرار میدهد .
4- ارزش زمانی پول و.
نرخ بهره فدرال رزرو آمریکا و تاثیرات آن بر بازارهای مالی
نرخ بهره کشور آمریکا توسط بانک فدرال رزرو که با توجه به شرایط بازارهای مالی مشخص میشود، تعیین میشود.
همانگونه که قبلاً اشاره شد، اگر تورم بالا رود، فدرال رزرو نرخ بهره را افزایش میدهد تا تعادل را در بازارهای واقعی اقتصاد و همچنین بخش مالی اقتصاد برقرار نماید . بدلیل اندازه اقتصاد ایالات متحده و نیز دلار که ارز مسلط جهانی است، تغییرات نرخ بهره فدرال، تاثیرات عمده ای در همه بازارهای مالی جهانی دارد. برای نمونه در مواقعی که فدرال رزرو در آمریکا نرخ بهره را 0.25 درصد کاهش یا افزایش میدهد دیده میشود که همه بازارهای مالی، نرخهای ارز، بازار سهام و بازارهای کالایی مثل قیمت طلا و غیره از این تغییر متاثر میشوند. در نتیجه مهمترین نرخ در اقتصاد، نرخ بهره است و شاید بتوان گفت که مهمترین ابزار حکمرانی پولی در اختیار دولتها نیز محسوب میشود که با تغییر آن اقتصاد را جهتدهی میکنند .
نرخ بهره کشور ایالات متحده آمریکا توسط کمیته بازار آزاد فدرال رزرو که بهاختصار به آن « FOMC » هم میگویند، تعیین میشود. این کمیته دوازده عضو دارد. هفت نفر از اعضای آن هیئترئیسه را تشکیل میدهند. رئیس بانک مرکزی نیویورک همیشه در این کمیته حضور دارد و چهار عضو دیگر از بین رؤسای یازده بانک مرکزی ایالتی باقیمانده انتخاب میشوند. این چهار عضو در دورههای یکساله و بهصورت چرخشی به کمیته خدمت میکنند. با این حال رؤسای تمام بانکهای مرکزی در جلسات و بحثهای FOMC شرکت میکنند و نظر میدهند اما تنها رؤسایی که در آن زمان عضو کمیته هستند، میتواند درمورد تصمیمات سیاستی رأی دهند .
اعضای FOMC هر سال هشت جلسه برگزار میکنند اما در صورت نیاز میتوانند جلسات بیشتری داشته باشند. جلسات بهصورت علنی برگزار نمیشوند و طی آنها اعضا تصمیم میگیرند که با افزایش یا کاهش نرخ بهره عرضه پول را کاهش یا افزایش دهند. هدف این کمیته کمک به رشد اقتصاد و کاهش تورم ایالات متحده است .
از آنجا که آمریکا بزرگترین اقتصاد جهان و ارز ذخیره جهانی یعنی دلار را دارد، هر حرکت اقتصادی که کمیته بازار آزاد فدرال رزرو و ایالات متحده انجام میدهد، با سرعت بر کلیه بازارهای جهانی تأثیر میگذارد. به همین سبب، زمانی که کمیته FOMC اعلام کرد در سال ۲۰۲۲ قصد دارد نرخ بهره آمریکا را در پایان هر فصل افزایش دهد، نگرانیهایی درمورد اثرات این سیاست پولی انقباضی در سراسر جهان به وجود آمد .
نفت، طلا، ارز دیجیتال و دیگر کالاهای جهانی به دلار آمریکا قیمتگذاری میشوند و اگر این سیاست انقباضی اجرا شود و عرضه دلار کاهش و ارزش آن افزایش یابد، روی تمام آنها تأثیر میگذارد. برای مثال، بعد از انتشار اخبار مربوط به افزایش نرخ بهره، شاخص بورس نزدک ( NASDAQ ) در یک روز بیش از ۳ درصد و شاخص « S&P 500 » حدود 2 درصد سقوط کرد.
همانگونه که در سطور بالا گفته شد، بازارهای جهانی با روند نرخ بهره ایالات متحده ارتباط نزدیکی دارند. به همین دلیل است که معاملهگران همیشه هنگام تصمیمگیری در مورد سود و سرمایهگذاری خود به جلسات بانک مرکزی آمریکا توجه میکنند. همبستگی بین نرخ بهره و بازارهای جهانی کاملاً ثابت شده است و تحقیقات تجربی انجامشده در دهههای اخیر هم آن را تأیید میکنند. نرخ بهره و ارزش دلار آمریکا روی بازارهای داخلی کشورهای مختلف هم تأثیر میگذارد. برای مثال، کشورهای کمدرآمدی که وامهای خارجی خود را به دلار گرفتهاند و بدهی زیادی دارند، با مشکلات بدهی جدی روبهرو خواهند و ممکن است حتی در معرض خطر سقوط اقتصادی قرار بگیرند. علاوه بر این، با تقویت دلار آمریکا در مقابل سایر ارزها، مردم سایر کشورها (مخصوصاً کشورهایی که ارزش پول آنها بسیار کمتر از دلار است) بهجای سرمایهگذاری در بازارهایی مثل بورس ترجیح میدهند دلار بخرند .
به زعم برخی از اقتصاددانان، گسترش ارزهای دیجیتال میتواند اثرات سیاست پولی فدرال رزرو و سایر بانکهای مرکزی را کاهش دهد، زیرا تقاضا برای پول رایج و قانونی کشورها را کاهش میدهد. رابطه بین فدرال رزرو و ارزهای دیجیتال یک رابطه دوسویه است. بیت کوین و ارزهای دیجیتال، ریسک تورمی را کاهش می دهندکه بانک های مرکزی باید با کاهش یا افزایش نرخ بهره در صورت لزوم آن را کنترل کنند. اکنون این یک واقعیت کاملاً واضح است که قیمت دلار و بیت کوین به طور غیرمستقیم همبستگی دارند و اغلب افزایش یکی با کاهش قیمت دیگری مطابقت دارد . البته عوامل و فاکتورهای زیادی وجود دارند که بر قیمت ارزهای دیجیتال و سایر دارایی های مالی تاثیر می گذارند که یکی از این عوامل نرخ بهره آمریکا می باشد . با این حال، تمام این موارد و قوانین در مورد کشورهای مختلف و ارزهای آنها نیز صدق میکند. درک اینکه چه رابطهای بین نرخ بهره آمریکا و ارزهای دیجیتال وجود دارد، کار بسیار دشواری است؛ چراکه ارزهای دیجیتال از قوانین ارزهای سنتی پیروی نمیکنند. مخصوصاً اگر تئوری «امن بودن» ارزهای دیجیتال درست باشد، پس از تصمیمات بانکهای مرکزی، ارزهای دیجیتال باید مانند سایر داراییهای امن نظیر طلا رفتار کنند. با این حال باید این را هم در نظر بگیریم که ارزهای دیجیتال عمر چندانی ندارد، توسط هیچ ایالتی صادر نمیشوند و بهعنوان ارز داخلی هیچ کشوری عمل نمیکنند. در نتیجه صاحبنظران همچنان در حال مطالعه رفتار آنها در مقابل سیاستهای پولی فدرال رزرو هستند .
بسیاری از تحلیلگران موضع فدرال رزرو را عامل اصلی نوسانات بازار ارزهای دیجیتال در سال ۲۰۲۲ میدانند. کاهش عرضه پول توسط بانکهای مرکزی بزرگترین مشکل کلانی هستند که در سال ۲۰۲۲ بازارهای سهام و بازار ارزهای دیجیتال با آن مواجه شدند. به همین دلیل است که صاحبنظران میگویند همبستگی این بازارها افزایش یافته است
به عبارت سادهتر، افزایش متوالی نرخ بهره آمریکا ممکن است بهطور فزایندهای ارزش ارزهای دیجیتال را کاهش دهد و سال نسبتاً نزولی را برای آنها به ارمغان بیاورد. لذا از آنجاییکه فدرال رزرو، نرخ بهره رو افزایش میدهد، دلار با ارزشتر شده و شاخص آن در مقابل جفت ارزهایی که در مقابل دلار معامله می شوند، رشد کرده و این موضوع میتواند موجب افت ارزش بازارهای مالی و به خصوص بازار ارزهای دیجیتال شود.
در حالت کلی باید گفت این نرخهای بالقوه بالاتر نرخ بهره میتواند روی سهام، ارزهای دیجیتال، کالاها (مانند طلا و نفت) و همچنین بسیاری از سرمایهگذاریهای دیگر در ادامه سال جاری و حتی تا سال 2023 اعمال شده و آن ها را تحت تاثیر قرار دهد. چرا که بازارهای مالی از همان ابتدای شکل گیری تا به امروز تحت تاثیر سیاست و اقدامات دولت های سیاسی و اقتصادی بزرگ و تاثیرگذار قرار داشته اند .
بازار کریپتوکارنسی و ارزهای دیجیتال نیز از این قاعده مستثنی نیست. موضوعات اقتصاد کلان و تصمیماتی که دولت ها در مهار یا کاهش تورم برای کشورهای خود اتخاذ می کنند بر بازارهای نوظهوری مانند ارزهای دیجیتال تاثیر غیرقابل انکاری می گذارد. یعنی حتی باوجود غیرمتمرکز بودن سیستم ارزهای دیجیتال و نبود نهاد مرکزی کنترلگر بر این بازار، شاهد هستیم که کریپتوکارنسی نیز مانند هر بازار مالی دیگر از تصمیمات سیاسی و اقتصادی تاثیر می پذیرد .
ارتباط نرخ بهره با بازار رمزارزها
شاید از زبان معامله گران کوتاه مدت رمزارزها از جمله بیت کوین شنیده باشید که در یک روز خاص معامله نکنید چون مقامی از فدرال رزرو آمریکا قرار است سخنرانی کند و سیاست های پولی جدید و مخصوصا نرخ بهره را اعلام کند. یا اینکه در ساعت خاصی قرار است آمارهای بیکاری یا شاخص های مصرف کننده منتشر شود. آیا باید به صحبت های آنها گوش کنیم؟ اگر هولدر رمزارزها هستیم یعنی معاملات بلندمدت انجام می دهیم یا اصلا برای پس اندازهای طولانی مدت به خرید رمزارزها فکر می کنیم، باید به این اخبار اقتصادی که تحلیل بنیادی لقب گرفته اند اهمیت دهیم؟ اصولا کدام متغیرهای اقتصاد کلان یا سیاست های پولی بر بازار رمزارزها موثر است؟
همینجا بگویم که این یک موضوع بسیار بحث برانگیزی است که از نظر علمی و آماری توافقی بر سر آن نیست و نظر هر کس به تجربه ی شخصی او بیشتر ارتباط دارد تا تحقیقات آماری با نتایج قاطع. بیایید کمی بیشتر بررسی کنیم.
عوامل موثر بر قیمت بیتکوین
می دانید که ارزش ارزهای فیات سنتی متاثر از مبانی کلان اقتصادی کشور صادرکننده ی آن ارز یا پول است. اما بیت کوین یک ارز دیجیتال کاملاً غیرمتمرکز است. هیچ مرجع مرکزی مسئول ارزش بیت کوین نیست و بیت کوین به کشور خاصی مرتبط نیست. این ویژگی منحصر به فرد برای هر نظریه پرداز یا فعالی که به دنبال بررسی رفتار قیمت بیت کوین بر اساس مجموعه ای از عوامل اساسی فرضی است، مشکلی جدی ایجاد می کند. تا به امروز، اجماع عمومی اقتصاددانان کلاسیک بر این بوده است که بیت کوین باید به عنوان نوعی دارایی سفته بازانه، سرمایه تأثیر نوسانات ارز بر نرخ بهره گذاری بسیار پرخطر و نه یک ارز کامل یا سرمایه گذاری بلندمدت در نظر گرفته شود. طرفداران بیتکوین و رمزارزها البته نظری برخلاف این دارند و تاریخچه ی ده ساله بیتکوین و اهمیت و رشد سریع آن را دلیل ادعای خود می دانند.
مقالات اقتصادی مجموعه وسیعی از عوامل شرطی را بررسی کرده اند که به طور بالقوه بر شکل گیری قیمت بیت کوین تأثیر می گذارد، از جمله تعامل بین عرضه و تقاضا، بنیادهای خرد بازار مانند شتاب قیمت بیت کوین، نسبت معاملات در صرافی ها، قیمت طلا، توجه یا عدم توجه عمومی به اخبار بیت کوین، احساسات بازار، نرخ هش شبکه به عنوان معیاری برای قدرت محاسباتی مورد استفاده برای استخراج بیت کوین، اخبار مربوط به اقدامات نظارتی، توسعه مالی جهانی، قیمت نفت، نرخ بازده بلندمدت و اخبار مربوط به بیکاری و کالاهای بادوام و…
هر کدام از موارد بالا به طور جداگانه بر قیمت بیت کوین تاثیراتی دارند اما هنوز هیچکس نتوانسته فرمولی برای تجمیع اثرات این فاکتورهای مختلف بر قیمت بیتکوین و بازار رمزارزها پیدا کند. در واقع معلوم نیست این کار اصلا شدنی باشد.
تاثیر نرخ بهره بر قیمت بیتکوین
به طور ساده گفته می شود کاهش نرخ بهره باعث خروج پول از بانکها و افزایش تورم و افزایش قیمت کالاها از جمله بازار سهام و بیتکوین می شود. به طور خاص در مورد سیاست های پولی و مهمترین آنها یعنی نرخ بهره هم عده ای معتقدند که همبستگی قوی بین دو وجود دارد در حالی که عده ای دیگر معتقدند که رابطه ی معنادار و بلندمدتی را نمی توان بین نرخ بهره و قیمت رمزارزها پیدا کرد و چه نرخ بهره صعودی باشد چه نزولی بیتکوین راه خودش را می رود. بسیاری از مطالعات با نظر دوم موافقند و به این نتیجه رسیده اند که در سطح کلان و در دراز مدت نمی توان بر اساس اخبار کلان اقتصادی در مورد خرید یا نگهداری یا فروش رمزارزها تصمیم گیری کرد. اما در کوتاه مدت چطور؟
عوامل اقتصادی واقعا موثر بر قیمت بیتکوین
اختلاف بین اقتصاددانان همیشه هست اما این به این معنا نیست که هیچ موردی نباشد که بتوان بر سر آن توافق کرد. در بازه های کوتاه مدت می توان از اخبار اقتصادی مختلفی انتظار داشته باشیم که در نوسانات قیمت تاثیر گذار باشند.
به عنوان مثال مهمترین خبری که بر قیمت بیت کوین موثر است اخبار مربوط به رگولیشن یا تنظیم مقررات بیت کوین است. به طوری که روزهایی که اخباری مربوط به تنظیم مقررات بیت کوین منتشر می شود، از ساعاتی قبل به شدت بازار نوسانی می شود و واکنش نشان می دهد. این مسئله طبیعی و مربوط به ذات مقررات گریز و غیرمتمرکز بیت کوین است و بسیاری از فعالان بازار نسبت به هر گونه محدود سازی استفاده از بیت کوین یا آزادسازی و تسهیل مقررات آن مثل قوانین مالیاتی مربوط به دارندگان رمزارزها، حساس هستند.
مسئله ی دیگر اخبار مربوط به امنیت رمزارزهاست. یافته ها نشان می دهد از جمله موثرترین اخبار بازار رمزارزها خبرهای مربوط به هک شدن یک صرافی بزرگ در مقیاس کلان یا خبرهای مشابه است. البته از یاد نبریم که تاثیر این اخبار بسته به بزرگی هک شدن متفاوت و البته معمولا کوتاه مدت است و باعث نوسانات شدید اما مقطعی می شود.
مورد تاثیر گذار دیگر آن چیزی است که اصطلاحا سنتیمنت یا احساسات فعالین بازار نامیده می شود. این فاکتور عموما از طریق بررسی های آماری در شبکه های اجتماعی و جستجوهای اینترنتی قابل اندازه گیری است و هنگامی که احساسات غالب مثبت باشد نوسانات بازار در جهت مثبت افزایش می یابد. احساسات خنثی یا منفی معمولا اثر کمتری در جهش مثبت و منفی قیمتها دارد و عموما بی تاثیر در نظر گرفته می شود.
تاثیرات نرخ بهره بر بازار سهام
نرخ بهره برای اکثر مردم مهم است و همچنین میتواند در بازار سهام تاثیرگذار باشد، اما چرا؟ در این مقاله به ارتباط بین نرخ بهره با بازار سهام و اینکه چگونه ممکن است بر زندگی ما تاثیر بگذارند، پرداخته میشود.
بهره در واقع هزینهای است که فرد در قبال استفاده از پول فرد دیگری به وی می پردازد. خانوارها با این مفهوم بهخوبی آشنا هستند، آنها باید برای خرید خانه از بانک وام رهنی دریافت کنند و در عوض بهره آن را بپردازند. دارندگان کارتهای اعتباری نیز این مفهوم را خوب میدانند، آنها پول را به صورت کوتاهمدت قرض میگیرند و به وسیله آن خرید خود را انجام میدهند. اما زمانی که صحبت از بازار سهام و تاثیر نرخ بهره می شود شرایط فرق میکند.
نرخهای بهره در واقع همان هزینههای هستند که بانکها برای استقراض پول از بانک مرکزی متحمل میشوند. چرا این ارقام مهم هستند؟ بانک مرکزی توسط این نرخها سعی در کنترل تورم دارد. تورم، ناشی از تقاضا زیاد و یا عرضه کم است که سبب افزایش قیمتها می شود. بانک مرکزی با اثر گذاری بر مقدار پول در دسترس، می تواند تورم را کنترل کند. در حقیقت با افزایش نرخ بهره بانک مرکزی عرضه پول را کم میکند و به نوعی دسترسی به آن را گرانتر میکند.
هنگامی که بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش می دهد، این اقدام تاثیر آنی بر بازار سهام نمیگذارد. در عوض تاثیر مستقیمی بر بانکها برای وام گرفتن از بانک مرکزی میگذارد. اولین اثر غیرمستقیم افزایش نرخ بهره این است که بانکها نرخهای بهره را برای مشتریان افزایش میدهند. افراد برای گرفتن وام رهنی و کارتهای اعتباری تحت تاثیر این افزایش قرار میگیرند، به خصوص اگر از نرخهای بهرهی شناور استفاده کنند. این اقدام بر مقدار پولی که مردم می توانند خرج کنند اثر میگذارد. علاوه بر این، افراد همچنان باید قبوض را پرداخت کنند وقتی این قبوض گرانتر میشوند، پول کمی از درآمد خانوارها باقی میماند. این بدین معناست که خانوارها محتاطانه تر خرج می کنند. به همین علت، شرکتها بهصورت غیرمستقیم ازعکس العمل مشتریان در برابر کاهش نرخ بهره تاثیر میگیرند. اما افزایش نرخ بهره بهصورت مستقیم بر شرکتها نیز تاثیر میگذارد. آنها باید برای گسترش فعالیتهای عملیاتی خود باید از بانکها وام بگیرند. وقتی بانکها استقراض را گرانتر میکنند، شرکتها شاید دیگر نتوانند به مقدار زیاد وام بگیرند و مجبور هستند تا بهره بالاتری پرداخت کنند. هنگامی که شرکتها کمتر هزینه می کنند کمتر رشد خواهند کرد که این امر سبب کاهش سود آوری آنها نیز می شود.
همانطور که گفته شد تغییر در نرخ بهره بر شرکتها و مردم اثر میگذارد، اما علاوه بر آن بر بازار سهام نیز تاثیر میگذارد. یکی از راههای ارزشگذاری شرکتها، جمع ارزش فعلی جریانات نقد آتی شرکتها است. برای بدست آوردن قیمت سهام، مجموع ارزش فعلی جریانات نقد آتی بر تعداد سهام موجود تقسیم میشود. نوسانات قیمت سهام نشان دهنده انتظارات سرمایهگذران زمانهای مختلف از شرکت دارند. به خاطر این تفاوتها سرمایه گذاران تمایل دارند که در قیمتهای متفاوت سهمی را بخرند یا بفروشند.
اگر تصور شود که شرکت در آینده رشد و یا سود کمتری خواهد داشت (در اثر بهره بالا بدهی و یا درآمد کم) مقدار جریانات آتی آن کاهش یافته و در نتیجه قیمت سهامش کاهش می یابد. اگر قیمت سهام بسیاری از شرکتها کاهش پیدا کند، کل بازار و شاخصهایی از قبیل داو جونز و اس اند پی افت می کنند.
برای بسیاری از سرمایه گذاران افت قیمت سهام و بازار خوشایند نیست. سرمایه گذاران تمایل دارند ارزش سرمایهگذاری آنها افزایش یابد که این افزایش ارزش میتواند ناشی از افزایش قیمت سهام، دریافت سود تقسیمی و یا هر دو این موراد است. با انتظار رشد کم وجریانات نقد آتی کمتر، سرمایه گذاران رشد قیمتی مورد انتظار خود را دریافت نخواهند کرد و این باعث میشود تا سرمایه گذاری در سهام برای آنها جذاب نباشد. بهعلاوه، سرمایهگذاری در سهام از سایر سرمایهگذاریها ریسک بیشتری دارد. هنگامی که بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش میدهد، اوراق بهادار دولتی مانند اوراق خزانه که سرمایهگذاریها مطمئنتری هستند را پیشنهاد می کند. به عبارت دیگر، نرخ بازده بدون ریسک افزایش مییابد و این سرمایهگذاریها را جذابتر می کند. هنگامی که افراد در سهام سرمایهگذاری میکنند، توقع دارند در ازای قبول ریسک، پاداش بگیرند و نرخ بازده سرمایهگذاری از نرخ بازده بدون ریسک بیشتر باشد. بازده مورد انتظار سرمایهگذاری در سهام برابر است با نرخ بازده بدون ریسک بهعلاوهی صرف ریسک. افراد مختلف، بسته به میزان ریسک پذیری و شرکتی که در آن سرمایهگذاری میکنند، انتظار بازدههای متفاوتی دارند. در اصل، هرچه نرخ بازده بدون ریسک افزایش یابد، بازده مورد انتظار سرمایهگذاری در سهام نیز افزایش مییابد، به همین خاطر اگر صرف ریسک مورد انتظار کاهش یابد در حالی که بازده ثابت باشد و یا کاهش یابد، سرمایه گذاران سهام را پر ریسک دانسته و جای دیگری سرمایهگذاری می کنند.
تغییر در نرخ بهره تاثیر گستردهای بر اقتصاد می گذارد. وقتی که نرخ بهره افزایش می یابد، مقدار پول در گردش کاهش مییابد و در نتیجه تورم کاهش مییابد، همچنین وام گرفتن گرانتر میشود و این عامل نیز بر مردم و شرکتها نیز تاثیر میگذارد، به گونهای که هزینهها افزایش و درآمدها کاهش مییابد. در نهایت، افزایش نرخ بهره باعث میشود بازار سهام جذابیت خود را برای سرمایه گذاران از دست بدهد.
به خاطر داشته باشید که تمامی این عوامل و نتایج آنها به هم وابسته هستند. آنچه در بالا شرح داده شد را نمیتوان مستقل از سایر عوامل در نظر گرفت، نرخ بهره تنها عامل اثر گذار بر قیمت سهام نیست و عوامل بسیاری بر تغییرات قیمت سهام موثر هستند و تغییر نرخ بهره تنها یکی از این عوامل است. بنابرین نمیتوان با قطعیت گفت که افزایش نرخ بهره توسط بانک مرکزی همیشه اثر منفی بر بازار میگذارد.
دیدگاه شما