نمودار زمینه سیستم (system context diagram)، نموداری است که مرز میان یک سیستم و محیط آن را مشخص میکند و موجودیتهایی را نشان میدهد که با آن تعامل دارند. نمودار زمینه سیستم (SCD)، یک سیستم را به عنوان یک کل و ورودیها و خروجیها را به عنوان عوامل خارجی نشان میدهد. هدف از ایجاد نمودار زمینه سیستم، تمرکز بر عوامل و رویدادهای خارجی است که باید در توسعه مجموعه کامل و دقیقی از الزامات و محدودیتهای سیستم در نظر گرفته شوند.
آموزش فارکس ؛ راهنمای گام به گام
معامله با ارزها یا جفت ارزهای مختلف در بازاری به نام فارکس سابقه طولانی دارد و برای اندازه گیری ارزش متقابل ارزها در دو کشور استفاده می شود. این بازار برای اولین بار در سال 1944 توسط ایالات متحده، فرانسه و بریتانیا تأسیس شد و اکنون بزرگترین بازار مالی جهان با حجم معاملات روزانه حدود 6.5 تریلیون دلار است.
در واقع مکان خاصی در این بازار وجود ندارد و شما می توانید بدون توجه به موقعیت جغرافیایی معامله کنید. فارکس مانند بازار سهام می تواند با استفاده از تحلیل تکنیکال و بنیادی بازار را تا حدودی پیش بینی کند و ارز مورد نظر را بخرد یا بفروشد. همچنین مسائل سیاسی و اقتصادی در هر کشوری بر ارزش پول آنها تأثیر می گذارد. با کمک نمودارهای نوسان قیمت می توانید ارزش و قیمت یک ارز را پیش بینی کنید و از کسب درآمد با آن احساس خوشحالی کنید.
اگر برای خرید ارز دیگری مانند یورو به صرافی مراجعه کنید و بخواهید دلار بخرید، صرافی پول شما را در یک عدد و کارمزدهای خودش ضرب می کند. این ضرایب در اصل از بازار فارکس به دست آمده اند و صرافی ها معامله گر نیستند و فقط با مشاهده این ضرایب در سایت مرجع، ارزها را تبدیل می کنند.
بنابراین، در اینجا متوجه می شویم که چرا بزرگترین و حساس ترین بازار مالی در جهان است، زیرا ارزش نسبی همه ارزهای جهان در این بازار ارزش گذاری می شود.
فارکس در ایران
در سال 1390 بورس اوراق بهادار تهران فعالیت کارگزاران و شرکت های فارکس در ایران را به دلایل زیر غیرقانونی اعلام کرد: مهمترین موضوع در این زمینه خروج ارز از ایران است. همانطور که می دانید برای تجارت در ایران باید ریال دلار تهیه کرد که باعث خروج ارز از کشور می شود اما اگر آموزش های خوب فارکس را دیده باشید می توانید درآمد بیشتری هم برای کشور داشته باشید. بازگردانده شده، ماهیت بازار ارز با بازار سهام کامل متفاوت است، شما می توانید تا 500 برابر سرمایه اولیه خود در معامله وام بگیرید، بدون دانش مدیریت پول، نه تنها می توانید سود کنید بلکه می توانید سود ببرید. حریص متحمل ضرر و زیان می شود.
بهترین بروکر فارکس
یکی از سوالات متداولی که از ما در دروس آموزش فارکس می پرسند نحوه انتخاب بروکر و چگونگی ثبت نام در آن است. اما برای انتخاب بروکر شما باید به چه نکاتی توجه کنید؟ آیا به صرف تبلیغاتی که انجام می دهند باید به آن ها اطمینان کنیم؟
ما در این مقاله به شما بروکر (کارگزار) برتر فارکس برای ایران ها را به شما می کنیم.
حد سود در فارکس
یکی از سوال هایی که دانشجویان دوره در مورد آموزش فارکس از من می پرسند این است که چه زمانی باید از حد سود استفاده کنیم آیا باید حد سود در معاملات خود قرار دهیم یا خیر.
در ابتدا باید عرض کنم که قرار دادن حد سود در معاملات بستگی به محدودیت های الگوی نمودار مستطیل نوع و سبک معاملات شما دارد و حتماً نیاز به قرار دادن حد سود در معاملات فارکس خود ندارید اما اگر به هر دلیلی تصمیم گرفتید که حد سود معامله را قرار دهید راه های زیادی برای این کار وجود دارد که در ادامه بررسی چندین مورد از آن ها می پردازیم.
آموزش فارکس : حد ضرر چیست
استاپ لاس جایی است که بازار برخلاف پیش بینی معامله گر حرکت می کند. در این صورت با فعال کردن دستور توقف ضرر، معامله بسته شده و از ضرر بیشتر معامله گر جلوگیری می شود.
مشکل تعیین حد ضرر یکی از مشکلاتی است که معامله گران تازه کار با آن مواجه هستند و حتی برخی از نظر ذهنی حد ضرر را تعیین می کنند. تعیین حد ضرر بستگی به استراتژی معاملاتی شما دارد. با این حال، معامله گران در مورد تعیین محدودیت های ضرر سوء تفاهم دارند و این سوء تفاهم می تواند بر عملکرد شما در حساب معاملاتی شما تأثیر منفی بگذارد. اما دقیقاً راه صحیح تعیین حد ضرر چیست؟ نکات ویژه ای که در بحث آموزش فارکس به شما آموزش می دهیم.
عوامل زیادی وجود دارد که حد ضرر را تعیین می کند، مانند حجم معاملات، اما معامله گرانی نیز هستند که از افزایش حد ضرر هراس دارند و تمایل دارند از ضررهای کوتاه برای اثبات نسبت سود به زیان خود استفاده کنند. آنها از سفارشات با ضرر طولانی استفاده نمی کنند، فقط از معاملات کوتاه بازنده استفاده می کنند. اما مشکل اصلی حجم معاملات است و کاهش حجم معاملات می تواند زیان معامله را محدودیت های الگوی نمودار مستطیل افزایش داده و استرس را کاهش دهد.
اسپرد چیست
اهرم در فارکس
پلن معاملاتی
اگر می خواهید تجارت را به کار روزانه خود تبدیل کنید و آن را یک تجارت بدانید، قطعاً به یک برنامه معاملاتی نیاز دارید. تمام طرح های تجاری شامل شرح فعالیت تجاری، هزینه های اولیه، میزان سرمایه برای شروع کسب و کار و میزان سرمایه در گردش است. اگر طرح کسب و کار به درستی توسط یک فرد مجرب طراحی و طراحی شده باشد، ریسک از دست دادن سرمایه شما تا حد زیادی کاهش می یابد. سوالی که اکنون مطرح می شود این است که چرا سعی می کنیم در بازارهای پرریسک مانند فارکس بدون طراحی و اجرای یک برنامه معاملاتی صحیح و کاربردی معامله کنیم. شاید پاسخ به این سوال عدم آموزش مناسب فارکس باشد. در آموزش فارکس طراحی یک برنامه معاملاتی بر مؤلفه روانشناسی متمرکز است و جنبه های شخصی و اجتماعی معامله گر را هدف قرار می دهد. بنابراین، طرح معاملاتی باید برای آن شخص طراحی شود و ممکن است معامله گر دیگر نتواند از طرح معاملاتی استفاده کند.
اکثر معامله گران تازه کار هرگز برنامه معاملاتی ندارند. آنها بدون هیچ هدف یا مدیریت سرمایه مالی وارد بازار می شوند زیرا به موضوعات آموزشی فارکس اهمیتی نمی دهند. در طرح معاملاتی، قوانین ریسک، اهداف مالی برای مدیریت سرمایه به طور کامل به صورت مکتوب مستند شده است و باید مطابق با آن معامله کنید.
تایم فریم در فارکس
اگرچه تعداد روش های معاملاتی فارکس نامحدود است، اما یکی از مشکلات اصلی معامله گران مبتدی فارکس عدم توجه به بازه های زمانی مختلف بازار است. به عنوان مثال، اگر آنها در نمودار 15 دقیقه ای معامله می کنند، نمی توانید سایر تایم فریم های موجود در بازار را نادیده بگیرید. همه این موارد را در دوره آموزشی فارکس خود به شما آموزش خواهیم داد.
شما به عنوان یک معامله گر ابتدا باید به زمان هفتگی و سپس ساعت روزانه نگاه کنید تا جهت و روند بازار را مشاهده کنید و سپس به دنبال موقعیت خرید یا فروش در زمان های چهار ساعته و یک ساعته باشید. زمانهای بالاتر را نادیده بگیرید و باعث میشود در معامله اشتباه کنید. نتیجه صحبت بالا این است که روند دوست شماست. شما همیشه می توانید از یک روند بزرگتر در بازه زمانی طولانی تر سود ببرید و هرگز سعی نکنید در مقابل یا مخالف روند باشید. اگر شما از آن دسته معامله گرانی هستید که در زمان های کم مانند 5 دقیقه یا 15 دقیقه معامله می کنید، تایم فریم های بالاتر برای شما 1 ساعت یا 4 ساعت خواهد بود و باید به آن تایم فریم ها بیشتر توجه کنید.
نرخ بهره در فارکس
فارکس توسط متغیرهای زیادی کنترل می شود، اما نرخ ارز مهمترین عامل است. به طور خلاصه، ارز سعی می کند از ارزی پیروی کند که بالاترین نرخ بهره واقعی را دارد. نرخ بهره واقعی کمتر از نرخ تورم اسمی است. معامله گران فارکس باید نرخ ارز بانک مرکزی هر کشور را پیش بینی کنند و مهمتر از آن، در صورت تغییر نرخ ارز، باید جهت حرکت ارز را نیز پیش بینی کنند. شما همچنین باید این موارد را در آموزش فارکس یاد بگیرید
نرخ بهره چیست؟ چه تاثیری بر ارز دارد؟
چگونه معامله گران می توانند نرخ سود بانک مرکزی و تاثیر آن بر بازار ارز را پیش بینی کنند.
تحليل مسير در معادلات ساختاری
تحليل مسير که براي نخستين بار از سوي سوول رايت توسعه يافت گسترش روش هاي رگرسيون و در حقيقت، کاربرد رگرسيون چندمتغيري در ارتباط با تدوين بارز مدل هاي علي است. هدف آن به دست آوردن برآوردهاي کمي روابط علي بين مجموعه اي از متغيرهاست. روابط بين متغيرها در يک جهت جريان مي يابد و به عنوان مسيرهاي متمايزي در نظر گرفته مي شود.
مفاهيم تحليل مسير در بهترين صورت از طريق ويژگي عمده آن يعني نمودار مسير که پيوندهاي علي احتمالي بين متغيرها را آشکار مي سازد، تبيين مي شود. براي تهيه نمودار مسير، اسامي متغيرها را نوشته و از هر متغير پيکاني به سوي متغير ديگري که معتقديم در آن تاثير دارد رسم مي کنيم. براي درک بهتر مطلب ارجح است بين نمودارهاي درونداد و برونداد تمايز قايل شويم. نمودار درونداد از پيش براي کمک به تحليل رسم مي شود و بيانگر پيوندهاي علي پيش بيني شده از سوي فرضيه پژوهشگر است. اما نمودار برونداد آنچه را که واقعا در نتيجه تحليل آماري به دست آمده است نشان مي دهد.
تحليل مسير چه کاري مي تواند انجام دهد؟
آنچه با اجراي اين روش مي توان انجام داد، بررسي الگوي روابط بين چندين متغير است، در حالي که رابطه احتمالي علي ميان آنها تاييد و رد نمي شود. روشن است که اگر دو يا چند فرضيه علي از پيش تعيين شده را بتوان در يک نمودار مسير درونداد نمايش داد، اندازه هاي نسبي ضرايب مسير در نمودار برونداد ممکن است بيان کند که کدام يک از آنها از طريق داده ها بهتر پشتيباني مي شود.
نخستين گام در تحليل مسير، تعيين يک مدل ساختاري پيش تجربي است که همه متغيرهاي مورد علاقه پژوهشگر را در بر مي گيرد. مدل ساختاري شامل يک مجموعه معادله ساختاري است که روابط علي ممکن بين متغيرها را توصيف مي کند. در اين فرآيند ابتدا يک سلسله مراتب علي مطرح مي شود که درآن برخي متغيرها ممکن است علت احتمالي متغيرهاي ديگر باشد، اما به طور قطع نمي تواند معلول آنها باشد. به بيان ديگر، ترتيب متغيرها به گونه اي است که متغيري که در مرتبه بالاتر اين سلسله مراتب قرار دارد ممکن است علت متغير مرتبه پايين تر از آن باشد، اما بعيد است متغير پايين تر علت متغير مرتبه بالاتر از آن باشد.
تجزيه همبستگي هاي مشاهده شده
يکي از مزاياي عمده تحليل مسير آن است که پژوهشگر را قادر مي سازد که آثار مستقيم و غيرمستقيم يک متغير را بر متغير ديگر اندازه گرفته و مقدار آنها را با هم مقايسه کند. از مزاياي ديگر تحليل مسير آن است که ما را قادر مي سازد همبستگي بين دو متغير را به صورت مجموع مسيرهاي ساده و مرکب تجزيه کنيم، برخي از اين مسيرها به گونه اساسي اثر غيرمستقيم بر معنا دارند و برخي ديگر احتمالا فاقد اين ويژگي هستند. تجزيه همبستگي را مي توان به روش هاي مختلف انجام داد. يک روش مبتني بر شکل کاهش يافته معادله ساختاري است که در آن متغير وابسته فقط بر حسب متغيرهاي برونزا بيان مي شود. روش ديگر آن است که از معادله تحليل مسير است، که متاسفانه کاربرد آن نيز در تجزيه همبستگي ها پيچيده است.
تجزيه همبستگي از اين جهت مهم است که هم اطلاعاتي درباره فرآيندهاي علي به دست مي دهد، و هم از طريق آن مي توان مناسبت و کفايت مدل را وقتي برخي پيوندها در ابتدا حذف شده باشند، مورد آزمون قرار داد. اگر مدل درست تدوين شده باشد، مقدار همبستگي تجربي بين دو متغير بايد برابر با مجموع مسيرهاي ساده و مرکبي باشد که آن دو متغير را با هم مرتبط مي سازد. اگر اين تساوي برقرار نباشد نشانه آن است که مدل احتمالا به گونه نامناسبي تدوين شده است، و در نتيجه نياز به تجديد نظر دارد، اگر در مدل هيچ اتصالي حذف نشده باشد، تجزيه همبستگي نمي تواند به عنوان آزمون آن مدل به کار رود، زيرا رابطه بين همبستگي تجربي و مجموع مسيرهاي ساده و مرکب در چنين موقعيتي يک نوع اتحاد رياضي است.
تحليل مسير براي تجزيه همبستگي
تحليل مسير را مي توان براي تجزيه همبستگي به صورت 4 مولفه به کار برد:
آثار مستقيم، آثار غيرمستقيم، آثار تحليل نشده و آثار کاذب.
مجموع آثار مستقيم و غيرمستقيم در يک متغير به خصوص، معرف اثر کلي، و مجموع آثار کاذب و تحليل نشده بيانگر اثر غير علي است. تبيين اثر مستقيم يک متغير ساده است، زيرا در واقع همان ضريب مسير است.
آثار غير مستقيم به اين دليل به وجود مي آيد که يک متغير مي تواند به عنوان متغير ميانجي، رابطه بين متغيرهاي ديگر را تعديل کند.
ممکن است آثار غيرمستقيم بسياري وجود داشته باشد که تعداد آنها بستگي به تعداد متغيرهاي ميانجي دارد.
وقتي دو متغير معلول متغير سوم باشند که قبلا در زنجيره ظاهر شده است، همبستگي بين دو متغير هم منعکس کننده رابطه علي بين آنها و هم منعکس کننده اثر کاذب متغير سوم است. سرانجام، آثار تحليل نشده ناشي از عامل هاي برونزاي همبسته با يکديگر است. اثرکلي، برحسب تعريف، مجموع دو نوع تعيين کننده يعني اثر مستقيم و غير مستقيم است.
محدوديت هاي تحليل مسير
روش تحليل مسير به اين دليل محبوبيت يافته است که برآورد نقش نسبي متغيرها را در يک شبکه علي امکان پذير، و پژوهشگر را ناگزير مي سازد ساختار علي زيربناي متغيرها را آشکار نمايد. اما داراي اين محدوديت است که نمي تواند ساختار علي زيربنايي را تاييد کند؛ يعني بيان مي کند که نقش نسبي متغيرها بر يکديگر چيست، اما ساختار علي مورد نظر را محقق نمي سازد. چون علت بايد قبل از معلول باشد، ترتيب زماني وقوع متغيرها در تهيه نمودار مسير بايد محقق باشد. براي اطلاعات درباره ترتيب احتمالي متغيرها در دنياي واقعي ناگزير هستيم به مفاهيم نظري و شعور عادي خود متکي باشيم. گاه مفاهيم ترتيب زماني متغيرها ناقص و برقراري نمودار مسير گمراه کننده خواهد بود. هرچند تحليل مسير مطالب بسيار مهمي عرضه مي کند، اما محدوديت ها بالقوه آن نيز بايد مورد توجه قرار گيرد. برخي از اين محدوديت به شرح زير است:
تحليل مسير مي تواند فرضيه هاي علي را ارزشيابي کند و در برخي از موقعيت ها نيز دو يا چند فرضيه علي را بيازمايد. اما هرگز نمي تواند جهت عليت را محقق سازد.
تحليل مسير زماني مفيد است که فرضيه هاي روشني براي آزمون، يا تعداد کمي فرضيه که همه آنها را بتوان در يک نمودار واحد نشان داد، در باشد.
تحليل مسير در مرحله اکتشافي کاربرد اندکي دارد. اين روش را نمي توانيم در موقعيت هايي که حلقه بازخورد در فرضيه ها گنجانده شده است، به کار ببريم.
در نمودار مسير، همه روابط بايد از طريق رگرسيون چندمتغيري آزمون پذير باشند.
همه متغيرهاي مداخله گر بايد در تحليل رگسيون چند متغيري به عنوان متغيرهاي وابسته عمل کنند. بنابراين همه آنها بايد داراي مقياسي فاصله اي باشند. اندازه هاي طبقه اي يا ترتيبي ( رتبه اي) تحليل مسير را ناممکن مي سازد.
سفارش مدل سازی معادلات ساختاری و از جمله انجام تحلیل مسیر پذیرفته می شود.
مراحل طراحی یک پایگاه داده (ER)
نمودار روابط موجودیت ها یا Entity Relationship Diagram که به اختصار به آن مدل ER نیز می گویند یک نمودار که Resource های یک نرم افزار یا اشیا یک پایگاه محدودیت های الگوی نمودار مستطیل داده را به همراه صفات آن ها و روابط میان آن ها توصیف می کند.
هر نمودار ER پس از تکمیل به راحتی تبدیل به یک پایگاه داده می شود و عملگر های آن نیز در نرم افزار پیاده سازی می شود( روابط میان موجودیت ها یا همان اشیا مدل). پس هر نمودار اطلاعات شماتیک در رابطه با نحوه کارکرد نرم افزار را در اختیار ما قرار می دهد ( پایگاه داده و ساختار ).
یک نمودار ER تمام یک نرم افزار نیست بلکه بخشی از جریان یک نرم افزار است ؛ برای طراحی هر نمودار باید مراحل زیر را طی کنید :
- تعیین موجودیت ها ( محصول ، کاربر ، دسته بندی)
- تعیین صفات میان موجودیت ها ( شناسه کاربری ، نام کاربری )
- تعیین روابط میان موجودیت ها ( خرید کردن ، ساختن یک محصول)
در نمودار ER برای موجودیت از مستطیل ، صفات بیضی ، روابط از لوزی استفاده می کنیم. به طور مثال :
نمودار بالا قسمتی از یک نمودار فروشگاه می باشد. معادل موجودیت User ما یک مدل داریم که به Resource کاربر دسترسی دارد. یک جدول هم داریم users . هر کاربر یک محصول را ایجاد می کند. عملیات ایجاد یک محصول یک عملگر است که باید توسط جریان نرم افزار تعبیه گردد. همچنین موجودیت کاربر با محصول رابطه دارد یعنی هر محصول مربوط به یک کاربر می شود . پس جدول products با users از طریق یک کلید به هم متصل می باشند.
انواع موجودیت Enitity
موجودیت یک مفهومی که حاوی یک سری اطلاعات باشد ؛ عملوند یا چیزی شبیه به Resource یا شئ از یک مدل در معماری MVC می توان تشبیه کرد. ما دو نوع موجودیت داریم :
موجودیت مستقل : موجودیتی که مستقل از هر موجودیت دیگر باشد. مثلا User یک موجودیت مستقل از هر موجودیت دیگری است.
موجودیت ضعیف ( وابسته ) : موجودیتی که وابسته به موجودیتی دیگر است و این ارتباط با کلید خارجی ( FK ) تعریف می گردد.به طور مثال هر محصول مربوط به یک کاربر است. کلید خارجی user_id در محصول عامل برقراری این ارتباط است.
انواع صفت Attributes
صفت ها معادل ستون های هر ردیف از یک جدول موجودیت یا Dynamic Property های یک شئ از یک کلاس مدل می باشند. ارتباط تنگاتنگ یک ردیف از یک جدول با یک شئ را ORM می نامیم.
- صفت کلیدی – Primary Ky
- صفت ساده و مرکب
- صفت تک مقداری یا چند مقداری – Singlevalued and Multivalued
- صفت مبنا یا مشتق –
- Simple and Derived
کلید اصلی (PK) و کلیدهای خارجی (FK) از میان صفات انتخاب می شوند. اشکال هندسی صفات در نمودار ER هر کدام به شکل زیر ترسیم می شوند :
صفت کلیدی ( کلید اصلی Primary Key ) : کلید اصلی یک یا ترکیبی از چند ستون است که یک مقدار منحصر به فرد به ازای هر ردیف در یک جدول بوجود می آورد. دسترسی به سطر ها از طریق کلید اصلی ساده تر است. در نمودار ER به ازای کلید های اصلی یک خط در زیر صفت می کشیم.
صفت ساده : صفتی که قابل تجزیه نباشد مثل شماره دانشجویی ؛ صفت کلیدی یک صفت ساده است.
صفت مرکب : صفتی که قابل تجزیه به موارد کوچکتر باشد مثل آدرس که خود شامل نام استان ، نام شهر ، آدرس و کد پستی است.
نکته : در پایگاه داده ما فقط صفات ساده را ذخیره می کنیم و اگر صفت مرکب داشته باشیم آن را به چند صفت ساده تقسیم می کنیم و سپس صفات ساده را ذخیره می کنیم.
صفت چند مقداری : صفت چند مقداری یک گام جلو تر از صفت مرکب است. یعنی به ازای هر موجودیت می تواند چند مقدار باشد. این صفات هم می تواند مرکب و هم ساده باشد. به طور مثال مدرک تحصیلی .
هر کاربر می تواند چند مدرک تحصیلی داشته باشد.یک موجودیت کاربر و یک صفت چند مقداری مدرک تحصیلی با مقادیر لیسانس ، فوق لیسانس . در دو ردیف از یک جدول مجزا که با کلید خارجی به موجودیت کاربر متصل شده است.
صفت مبنا : صفتی است که مقدارش به طور واضح و مستقیم وارد پایگاه داده می شود مثل نام و نام خانوادگی.
صفت مشتق : صفتی که مقدارش از روی مقادیر دیگر مشتق می شود . مثلا سن که از روی تاریخ تولد بدست می آید یا معدل که از روی سایر نمرات بدست می آید.
انواع رابطه Relation
ارتباط میان دو موجودیت یا Actions در نمودار ER نمایانگر این است که چگونه دو موجودیت اطلاعات میان خود را به اشتراک می گذارند. هر ارتباط هم می تواند صفات خود را داشته باشد.
درجه رابطه grade : درجه رابطه به تعداد موجودیت هایی که در یک رابطه شرکت دارند گفته می شود.مثلا رابطه میان محصول که توسط کاربر ساخته که دو موجودیت محصول و محدودیت های الگوی نمودار مستطیل کاربر را دارد ، درجه 2 می باشد.
نکته : اکثر رابطه ها در پایگاه داده درجه 2 می باشند و رابطه های درجه بالا تر به درجه های دوتایی معادل تبدیل می شوند.
اتصال Connectivity : مفهومی است که نشان می دهد یک موجودیت از یک طرف رابطه با چند موجودیت از طرف دیگره در ارتباط است و از علائم 1 , M , N استفاده محدودیت های الگوی نمودار مستطیل است.
انواع اتصال در ER به شکل زیر می باشد :
- رابطه یک به یک (one to one) : هر سطر از یک جدول یک موجودیت با یک سطر با جدول موجودیت دیگر. مثلا هر استاد یک گروه آموزشی ( معمولا در صفات مرکب یک مقداری)
- رابطه یک به چند ( one to many ) : یک سطر از جدول یک موجودیت با چند سطر از جدول موجودیت دیگر . به طور مثال هر کاربر چند محصول می سازد و هر محصول به یک کاربر مربوط می شود.
- رابطه چند به چند ( many to many ) : رابطه چند به چند مثل رابطه محصول و دسته بندی . هر دسته بندی به چند محصول و هر محصول به چند دسته بندی ارتباط دارد. برای پیاده سازی این رابطه از یک جدول میانی (intermediate table) استفاده می کنیم.
نکته : جدول میانی می تواند شامل اطلاعات ارتباط باشد. به طور مثال هر محصول با فروشگاه . هر محصول می تواند در هر فروشگاه یک تعداد و قیمت دارد. قیمت و تعداد ستون هایی است که به جدول میانی اضافه می گردد.
محدودیت قدرت cardinality : مفهومی که نشان می دهد یک موجودیت با یک موجودیت دیگر حداقل و حداکثر چند ارتباط می تواند داشته باشد. مثلا هر کاربر حداکثر چند دسته بندی می تواند داشته باشد.
عرضیت modality : مشارکت موجودیت ها در ارتباط می تواند اختیاری یا اجباری باشد. یک ارتباط اختیاری با یک دایره کوچک در اطراف اتصال رابطه و موجودیت و ارتباط اجباری با علامت دوخط مشخص می شود.
نکته : هر ارتباط خود نیز می تواند یک سری صفت داشته باشد. به طور مثال ارتباط تراکنش می تواند یک سری اطلاعات مثل شماره تراکنش و شمار پذیرنده و … داشته باشد. گاه این صفات در رابطه چند به چند در جدول میانی قرار می گیرند.
اشتراک گذاری :
ابوالفضل صباغ
مدیر وب سایت گنوتک . برنامه نویسی رو با زبان C در هفده سالگی شروع کردم . در حال حاضر به برنامه نویسی php برپایه معماری MVC , HMVC و همچنین سیستم مدیریت محتوای WordPress و فریم ورک محبوب لاراول علاقه مند هستم و دوست دارم اطلاعاتم رو با شما به اشتراک بگذارم.
کندل استیک یا نمودار شمعی چیست و چه کاربردی دارد؟
به علم بررسی نمودارهای قیمتی و پیش بینی حرکت بازارها توسط انواع نمودار را علم تحلیل تکنیکال میگویند که این علم را به صورت کلی میتوان به سه روش ذیل توضیح داد:
- تحلیل نوسانهای گذشته قیمت با انگیزه پیش بینی تغییرات آینده قیمت
- تحلیل مبتنی بر رفتارهای بازار از طریق مطالعه نمودار قیمت، میانگین متحرک قیمتها، حجم معاملات، حجم معاملات باز، شکل گیری الگوها و سایر شاخصهای تکنیکال
- روشی برای پیش بینی قیمت کالاها بر اساس الگوی تغییرات قیمت و تغییرات حجم معاملات بدون در نظر گرفتن عوامل بنیادین بازار
کندل استیک (نمودار شمعی)
برای پیش بینی آینده هر سهم به تحلیل نمودارهای قیمتی نیاز است که این کار با استفاده از نمودارها صورت میپذیرد. تجزیه و تحلیل هر نمودار با استفاده از روشهای مختلفی انجام میشود. در این مقاله ابتدا روشهای نمایش نمودارهای قیمتی معرفی و مقایسه شده و سپس در رابطه با شیوه نمایش کندل استیک (شمعی) صحبت میشود.
روش های نمایش قیمتی
۱-روش میله ای (OHLC)
این سیستم از چهار قسمت قیمت آغازین (Open)، بیشترین قیمتی که در یک بازه معاملاتی در آن سهم صورت میگیرد (High)، کمترین قیمتی که در یک بازه معاملاتی در آن سهم صورت میگیرد (Low)، قیمت بسته شدن یا پایانی (Close) تشکیل شده است. در این نوع نمایش اطلاعات معاملات (اعم از روزانه – هفتگی – ماهانه -سالانه) بصورت یک میله نمایش داده میشود. هر میله نمایانگر معاملات آن روز، هفته یا ماه سهام است که به در ادامه به تفصیل به آن پرداخته خواهد شد. هر میله نشان دهنده اطلاعات خرید و فروش بازه معاملاتی است بدینگونه که خط راست میله بیانگر قیمت باز شدن (open) و خط سمت چپ بیانگر (close) میباشد. بیشترین قیمت معامله شده در بالای میله و کمترین آن در پایین میله قرار میگیرد. بطورکلی هرگاه قیمت آغازین از قیمت پایانی (بسته شدن) پایینتر باشد معاملات آن روز مثبت (صعودی) و هرگاه قیمت آغازین از قیمت پایانی بالاتر باشد معاملات آن روز منفی (نزولی) خواهد بود. شکل زیر نشان دهنده مشخصات یک میله است.
در شکل بعدی میله نزولی و صعودی به تصویر کشیده شده است.
نمونه یک سیستم میلهای:
یکی از معایب سیستمهای میلهای عدم توانایی در نشان دادن الگوهای قیمتی است.
۲- نمایش خطی
در این سیستم تنها قیمتهای بسته شدن (پایانی) در هر بازه معاملاتی استفاده میشود بطوری که سایر اطلاعات آن بازده معاملاتی بی اهمیت بوده و کاربردی در این سیستم ندارد. نمونه یک سیستم خطی به شرح زیر است:
همانگونه که اشاره شد این سیستم نمای خوبی از اطلاعات بازه معاملاتی در اختیار تحلیل گران قرار نمیدهد. اما کاربرد مهم این سیستم، تشخیص شکست سطوح مقاومتی و حمایتی است.
۳- سیستم نمایش شمعی (کندل استیک)
این سیستم نمایش اولین بار توسط ژاپنیها مورد استفاده قرار گرفت و چون شکل استفاده شده شبیه شمع (candle) بود
به آن کندل استیک نیز گفته میشود. این روش دقیقا از همان اطلاعات سیستم میلهای بهره می-برد. در نمایش میلهای نیز همه میلهها با هم برابر نیستند. در سیستم کندلی (شمعی) برخلاف سیستم میلهای ک مشخصه دیگری اضافه شده که به آن بدنه (body) میگویند. body به فاصله میان قیمت آغازین و قیمت پایانی گفته میشود که به صورت یک مستطیل در این بازه است. در صورتی که قیمت باز شدن از قیمت بسته شدن بزرگتر باشد به آن کندل صعودی (مثبت)، در صورتی که قیمت پایانی از قیمت آغازین کمتر باشد به آن کندل نزولی یا منفی میگویند. ضعف نمودار خطی در نمایش نقاط ورود و خروج و عدم توانایی نمودار میلهای در نشان دادن وضعیت واقعی بازار منجر شد تا ماهیت بصری این دسته از نمودارها بسیار مورد توجه قرار بگیرد. هر یک از شمعها نام خاصی دارند که شناخته شدهترین آنها بصورت زیر است:
انواع آرایش شمعها منجر شده تا در گروهبندیهای مختلفی قرار بگیرند. الگوهای بولیش صعودی و الگوهای بیریش نزولی از یک، دو یا سه شمع در انتهای روند صعودی یا نزولی تشکیل شدهاند که منجر به چرخش مسیر سهم در خلاف جهت موجود میشوند.
در ادامه به بررسی مثالهایی از هر الگو پرداخته خواهد شد:
۱- الگوهایی با یک شمع
پر واضح است که نمودار مربوطه چنان قوی است که حتی در یک واحد زمانی میتواند روند الگو را تغییر دهد. الگوی «چکش» و «مرد آویزان» دو نوع مثبت و منفی در نمونه هستند. در صورتی که بدنه چکش سبز باشد صعود اندکی قطعیتر و اگر بدنه دارآویز قرمز باشد نزول اندکی قطعیتر میشود. این الگو یک بدنه اصلی کوچک اما سایههای پایینی بلند دارد. طول سایه پایینی تقریبا دو برابر بدنه است. ظهور الگوی مرد آویزان بعد از یک روند صعودی، اعلام خطری برای شروع یک روند نزولی (یا اصلاح در یک روند صعودی) است و ظهور الگوی چکش بعد از یک روند نزولی، احتمالی شروع روند صعودی را قویتر میکند.
۲- الگوهایی با دو شمع
الگوهای مختلفی در این دسته قرار دارند که از جمله آنها میتوان به الگوی «پوشای صعودی»، که در روندی کاهشی تشکیل شده، و «پوشای نزولی»، که در روندی افزایشی تشکیل میشود، اشاره کرد. این الگوها از دو شمع متوالی با رنگهای متضاد بدست میآیند بدین شکل که اگر دو کندل پشت سر هم با رنگهای متفاوت قرار بگیرند و کندل دوم، کندل اول را بپوشاند چرخشی در روند جاری ایجاد شده و شروع روند جدید یا اصلاح در روند موجود رقم میخورد.
۳- الگوهایی با سه شمع
الگوی «ستاره صبحگاهی» و «ستاره شامگاهی» از معروفترین الگوها در این دستهبندی به شمار میروند. ستاره صبحگاهی نشاندهنده صعود قیمت بوده و به معنی برتری یافتن فشار خرید به بازار است. کندل با بدنه سیاه به معنای بازار نزولی است اما کندل کوچک بعدی بدین معناست که فروشندگان توانایی پایین آوردن قیمت را ندارند و در نهایت در کندل سفید سوم، پیروزی خریداران نشان از چیرگی آنها در بازار میدهد.
ستاره شامگاهی نیز در موقعیتی عکس ستاره صبحگاهی، در انتهای یک روند صعودی رخ میدهد و پایان یک روند مثبت یا شروع اصلاح در یک روند مثبت را اعلام میکند.
نکته حائز اهمیت آن است که هر یک از این الگوها اگرچه بسیار ارزشمند میباشند اما به تنهایی اعتبار کافی برای تکیه به آنها وجود ندارد. در واقع، الگوهای شمعی در محدودههای حساس روندها، کانالها، الگوهای کلاسیک و … میتوانند به کمک تحلیلگر آمده و فرآیند تحلیل را آسانتر کنند. بنابراین اگرچه شناخت الگوهای شمعی و بکارگیری آنها اهمیت بسزایی دارد اما تحلیل سهم و مشخص نمودن نقطه ورود و خروج، مستلزم شناخت کافی از سایر ابزارهای تحلیل کاربردی میباشد.
مدیریت کارآمد و موثر کسب و کار با نمودار زمینه
در دنیای تجارت امروز، موضوع حائز اهمیت برای هر کسب و کار، تکمیل و بهینه سازی فرآیندها برای رقابتی ماندن است. اینجاست که نمودار زمینه به عنوان یک ابزار تجسم مفید، به کمک شما میآید. امروز ضمن بررسی دیاگرام زمینه، به شما خواهیم گفت این سیستم چگونه بر پروژههای شما اثر میگذارد.
نمودار زمینه سیستم چیست؟
نمودار زمینه سیستم (System Context Diagram)، بالاترین سطح در نمودار جریان داده و شامل یک فرآیند است که کل سیستم را نشان میدهد و زمینه و مرزهای سیستمی که باید مدلسازی شود را تعیین میکند. همچنین، جریانهای اطلاعات، بین سیستم و نهادهای خارجی را نیز شناسایی میکند.
تحلیلگران تجاری از این ابزار برای درک جزئیات و مرزهایی که در یک پروژه در نظر گرفته میشود، استفاده میکنند. این نمودار به جریان اطلاعات بین سیستم و اجزای خارجی اشاره میکند.
نمودار زمینه، سیستم مورد بررسی را به عنوان یک فرآیند واحد سطح بالا در نظر میگیرد. سپس رابطه سیستم با سایر واحدهای خارجی (سیستمها، گروههای سازمانی، فروشگاه دادهها و…) را نشان میدهد.
از آنجا که SCD، به عنوان بخشی از سند الزامات یک پروژه، برای استفاده ذینفعان پروژه طراحی شده، لازم است برای درک سریع و آسان، با زبانی ساده و قابل فهم ارائه شود.
بر اساس مطالب سایت Wikipedia :
نمودار زمینه سیستم (system context diagram)، نموداری است که مرز میان یک سیستم و محیط آن را مشخص میکند و موجودیتهایی را نشان میدهد که با آن تعامل دارند. نمودار زمینه سیستم (SCD)، یک سیستم را به عنوان یک کل و ورودیها و خروجیها را به عنوان عوامل خارجی نشان میدهد.
هدف از ایجاد نمودار زمینه سیستم، تمرکز بر عوامل و رویدادهای خارجی است که باید در توسعه مجموعه کامل و دقیقی از الزامات و محدودیتهای سیستم در نظر گرفته شوند.
نمودار زمینه از یک حباب زمینه تشکیل میشود که وسط نمودار ترسیم میشود. این شکل دایرهای، نشان دهنده یک مرز مفهومی است که گروهی از فرآیندها و فعالیتهای به هم پیوسته یک محدودیت های الگوی نمودار مستطیل پروژه را در بر میگیرد. به بیان دیگر، جزئیات دقیق ساختار داخلی سیستم در یک نمودار زمینه پوشانده میشود. زیرا نمای سطح بالایی سیستم را در خود نگه میدارد. این فرآیند را پنهان کردن اطلاعات مینامند.
نمودارهای زمینه با استفاده از دو بلوک توسعه پیدا میکنند:
- نهادها: موارد داری برچسب در مرکز سیستم هستند که در اطراف آنها، جعبههای متعدد برای هر بازیگر خارجی قرار دارد.
- روابط: خطوط برچسب گذاری شده بین موجودیتها و سیستم
یک نمودار زمینه همچنین میتواند طبقهبندی موجودیتهای خارجی را به عنوان یک مجموعه ساده دستهبندی و فهرست کند.
این دسته بندی شامل موارد زیر است:
- نهاد فعال: موجودیتی که برای رسیدن به هدف، کاملا پویا رفتار میکند.
- نهاد غیر فعال: نهادهای خارجی ثابت که به ندرت با سیستم تعامل دارند.
- نهاد مشارکتی: نهادهای خارجی قابل پیشبینی که برای به دست آوردن برخی نتایج مطلوب، توسط سیستم مورد استفاده قرار میگیرند.
- نهاد مستقل: نهادهای خارجی که از سیستم جدا شدهاند، اما سیستم را از طریق محدودیتهای تحمیلی یا تاثیرات مشابه، به صورت غیرمستقیم تحت تاثیر قرار میدهند.
عناصر نمودار زمینه چیست؟
هر نمودار زمینه شامل 3 عنصر اصلی است:
محصول
پروژه، سیستم یا موجودیتی که باید تعریف شود. نماد این بخش، دایرهای است که هر چیزی (نقشها، مسئولیتهای شغلی و فرآیندها) را در کنترل خود نگه میدارد. نمودارهای دایرهای، به عنوان استانداردی برای ارائه موضوعات به عنوان بخشی از یک کل به حساب میآیند.
نهادها یا عوامل خارجی
افراد، سیستمها و سازمانهایی که در خارج فعالیت میکنند اما به نحوی با محصول تعامل دارند. مانند: تصمیم گیرندگان، تامین کنندگان و مشتریان. اینها با مربع یا مستطیل نشان داده میشوند.
خطوط جریان
این بخش، با فلش نشان داده میشود و شامل ارتباطی است که به وسیله آنها موجودیتهای خارجی با محصول ارتباط برقرار میکنند. فلشها معمولا با متن همراهی میشوند تا نوع خاصی از دادههای مبادله شده یا اقدامات در حال انجام را نشان دهند.
هدف نمودار زمینه چیست؟
هدف از طراحی و ایجاد نمودار زمینه سیستم، تمرکز بر عوامل و رویدادهای خارجی است که باید در توسعه مجموعه کاملی از الزامات و محدودیتهای سیستم در نظر گرفته شوند. نمودار زمینه سیستم، معمولا در اوایل شروع یک پروژه، برای تعیین محدوده بررسی، مورد استفاده قرار میگیرد.
SCD، تمام موجودیتهای خارجی را که ممکن است با یک سیستم تعامل داشته باشند، نشان میدهد. علاوه بر این، کل سیستم نرم افزاری به صورت یک فرآیند واحد نشان داده میشود. این نمودار، سیستم را در مرکز و احاطه شده توسط موجودیتهای خارجی، سیستمهای متقابل و محیطهای آن و بدون هیچ جزئیاتی از ساختار داخلی آن، به تصویر میکشد.
مزایای نمودار زمینه چیست؟
- یک نمودار زمینه، تمامی عوامل خارجی را که هنگام ساختن یک پروژه یا معماری داخلی محصول باید در نظر گرفته شود، نشان میدهد.
- ایجاد نمودار زمینه، در مرحله برنامهریزی و زمانی که طرفداران، تازه شروع به بررسی و تفسیر چشمانداز فعالیت خود کردهاند، بسیار کارآمد و مفید است. در این مرحله، نمودار مطمئن میشود که سیستمهای توسعه یافته با الزامات و محدودیتهای پروژه مرتبط هستند. بنابراین، میتواند خطرات بالقوه را کاهش دهد.
- نمودارهای زمینه، در مقایسه با نمودارهای پیچیدهای محدودیت های الگوی نمودار مستطیل که درک آنها نیاز به دانش فنی دارد، بسیار سادهتر است.
- نمودار زمینه، یک ابزار بسیار مناسب برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات مهم با اعضای تیم پروژه و کمک به آنها جهت درک بهتر پروژه است.
- SCD، یک ابزار عالی برای آسان کردن روند طوفان فکری در میان افرادی است که آنها را طراحی و تجزیه و تحلیل میکنند.
کلیک کنید تا به شما بگوئیم طوفان فکری چیست و چه نقشی در تحلیل کسب و کار دارد.
- نمودار زمینه جهت یادداشت اشتباهات و حذفیات در یک طرح تجاری یا الزامات پروژه، مناسب است. از این رو میتوانید قبل از اجرای پروژه، اصلاحات و تنظیمات لازم را انجام داده و خطرات پروژه را کاهش دهید.
- نمودار زمینه، از محدوده پروژه یک چارچوب ساده به شما ارائه میدهد. همچنین با افزایش آشکار سازی و تایید رویدادهای پیشرفته، تمامی فرآیندهای پروژه مانند اجزای خارجی، ورودیها، خروجیها و الزامات اولیه فرآیندها را بررسی و ارائه میکند.
- ایجاد اصلاحات در نمودار زمینه بسیار آسان است.
- در صورت نیاز میتوانید نمودار زمینه را به چند سطح گسترش دهید تا اطلاعات بیشتری را که اخیرا ارائه شده، نمایش دهد.
- برای استفاده از اشکال و نمادهای مختلف در ترسیم این نوع نمودار، هیچ محدودیتی وجود ندارد.
- درک نمودار زمینه نیازی به مهارت و دانش فنی ندارد.
محدودیتهای نمودار زمینه چیست؟
حالا که مزایای این سیستم را شناختیم، خوب است کمی هم راجع به محدودیتهای آن صحبت کنیم.
- نمودارهای زمینه نمیتوانند در مورد توالی یا زمان فرآیندهای پروژه، جزئیات لازم را ارئه دهند.
- طراحی و ایجاد نمودار زمینه به زمان زیادی نیاز دارد و مستعد خطاست.
- نمودارهای زمینه، تنها به نمایش فرآیندهای در دست اقدام محدود میشوند.
روش ایجاد نمودار زمینه چگونه است؟
به منظور ایجاد نمودار زمینه و توافق در مورد دامنه سیستم، موارد زیر باید شناسایی شوند:
با دنبال کردن مراحلی که در ادامه به آنها اشاره میکنیم، میتوانید دیاگرام مورد نظر خود را در کوتاهترین زمان ممکن ایجاد کنید.
1. مرزهای اولیه را تعیین کنید
با شناسایی محصول یا پروژهای که میخواهید در مورد آن زمینه سازی کنید، کار خود را آغاز کنید. سپس آن را در یک دایره در مرکز نمودار خود قرار دهید. در این مرحله، باید نقشها و فرآیندهایی را که داخل این مرزها قرار میگیرند را نیز تعیین کنید.
2. همه عوامل خارجی را شناسایی و فهرست کنید
عوامل خارجی را در محدوده اولیه خود فهرست کنید. بهتر است، موجودیتهایی با عملکردهای مشابه، اگر کنار هم نیستند، نزدیک هم قرار داده شوند.
3. جریان داده را تعیین کنید
نمودار سیستم را بررسی کنید و مطمئن شوید چه دادهها، خدمات یا فرآیندهایی را میتوانید از محصول اصلی انتظار داشته باشید. این کار را برای هر موجودیت خارجی انجام دهید تا زمانی که به آخرین آنها یک جریان داده اختصاص داده شود.
4. نمودار زمینه را کامل کنید
پس از شناسایی جریانهای داده، نمودار زمینه را بررسی کرده و درستی هر کدام از عناصر را تعیین کنید. هر موجودیت خارجی که تعاملی با محصول شما ندارد را حذف کنید. هر موجودیت غلط مانند عوامل خارجی که در محدوده پروژه هستند را بررسی و اصلاح کنید تا جایی که مطمئن شوید هیچ جریان گم شدهای وجود ندارد.
چه زمانی از نمودار زمینه استفاده کنیم؟
دیاگرام زمینه تمامی توجهات را به عوامل خارجی و رویدادهایی که در طراحی مجموعهای از محدودیتها و الزامات سیستم در نظر گرفته میشود، جلب میکند. بنابراین، در ابتدای پروژه برای کمک به رمزگشایی دامنه پروژهای که در حال بررسی آن هستید، ضروری است.
همان طور که اشاره کردیم، نمودار زمینه، سیستم تمام اجزای خارجی را که ممکن است با سیستم تعامل داشته باشند، نشان میدهد. از این رو، قادر است کل سیستم نرم افزار را به عنوان یک واحد، نمایش دهد. این نوع نمودار، سیستم را در وسط قرار داده و آن را با بخشهای خارجی، موجودیتهای مرتبط و محیط اطراف احاطه میکند. در واقع، جزئیات ساختار داخلی سیستم را کنار میگذارد.
همچنین برای کاهش ریسکهای پروژه و تنظیم درست هزینههای پروژه نیز میتوانید از نمودار زمینه استفاده کنید.
و در انتها…
امروز با نمودار زمینه و روش ایجاد آن آشنا شدید و ملاحظه کردید که طراحی و ایجاد نمودار زمینه، مدیران و برنامه ریزان را قادر میسازد تا ضمن ارزیابی کامل و دقیق پروژهها، خطرات احتمالی را نیز کاهش دهند.
دیدگاه شما