۷ اشتباه رایج در تحقیقات بازار
چه توسعه یک خط جدید و چه شروع یک کسب و کار، تحقیقات بازار برای موفقیت تجارت شما ضروری و لازم است. خطرات بخشی از یک تجارت است. با منابع محدود، کارآفرینان میدانند که ریسک باید محاسبه شود. استفاده از تحقیقات بازار به شما کمک میکند خطرات احتمالی را کاهش دهید. تحقیقات بازار برای کسب و کارها مزایایی از جمله حفظ سرمایه، ایجاد وفاداری در مشتریان و شناسایی فرصتهای تجاری بیشتر با مشتریان موجود را دارد. قبل از اینکه از تحقیقات بازار برای درک بیشتر مشتریان خود استفاده کنید، مهم است که مشکلات رایج را بشناسید. و از این ۷ اشتباه رایج در تحقیقات بازار اجتناب کنید.
اشتباه ۱: اصلا تحقیقات بازار انجام ندهید
شرکتهایی که در انجام تحقیقات بازار کوتاهی کنند، احتمال سقوط تجارت آنها افزایش مییابد. بدون انجام تحقیقات بازار چگونه میتوانید بفهمید که مشتریان شما چه کسانی هستند یا چه میخواهند؟ آیا بازار احتمالی سرویسی که قصد راه اندازی آن را دارید میشناسید؟ تحقیقات بازار انجام دهید و از صرف وقت و پول در بازار هدف اشتباه جلوگیری کنید.
کمک گرفتن از متخصصان مناسب ضروری است. آنها میتوانند به شما در یافتن رویکرد مناسب برای تحقیقات خود کمک کنند. اگر میخواهید از سرمایهگذاری خود بیشترین بهره را ببرید، متخصصان ماهر پیدا کنید که به شما در تحقق اهداف تحقیق کمک کنند.
اشتباه ۲: ندانستن این که دنبال چه چیزی هستید
یک اشتباه بزرگ دیگر این است که در مورد آنچه میخواهید با تحقیق به دست آورید یا پرسیدن سوالات و به دست آوردن اطلاعات، مبهم هستید. قبل از شروع باید بدانید به چه اطلاعاتی نیاز دارید. سوالاتی مانند “نیازهای خاص مشتریان من چیست؟” یا “مشتریان من چقدر مایل به پرداخت این محصول هستند؟” میتواند مفید باشد.
روشهای متعددی وجود دارد که میتوان هنگام انجام تحقیقات بازار استفاده کرد. به عنوان مثال، اگر تصمیم گرفتید خودتان این کار را انجام دهید، با چند مصاحبه کیفی با یک گروه کوچک شروع کنید تا به شما در جهت طرح سوالات مناسب راهنمایی کنند. وقتی نوبت به تصمیمات مهم تجاری میرسد، لازم است تا از بخش گستردهای از پاسخدهندگان استفاده شود.
اشتباه ۳: باور این که بازار همیشه ثابت خواهد ماند
بازار هرگز نمیتواند ثبات داشته باشد! همیشه تغییر میکند. انجام یکبار، تحقیقات بازار و فراموش کردن نگاه مجدد به نحوه تغییر اوضاع میتواند برای تجارت شما هزینه داشته باشد. به همین دلیل، مطمئن شوید که موقعیت خود را در بازار با استفاده از نظرسنجیهای بعدی پیگیری میکنید تا بازخوردهایی را دریافت کنید که میتوانید برای کمپینهای جدید بازاریابی شما مفید باشد. علاوه بر این، یکی از مهمترین جنبهها این است که انتظارات مشتریان از قیمت را به طور منظم بررسی کنید. حتی گروه هدف شما میتواند در طول زمان تغییر کند.
اشتباه ۴: غفلت از رقبا
اگر متوجه نشوید که چگونه رقبا در بازار خود را متمایز میکنند، ممکن است به راحتی شکست بخورید. در نتیجه، شما باید با چگونگی تمایز برندهای تجاری خود در بازاریابی و تولید آشنا باشید. بنابراین لازم است تا آنجا که میتوانید در مورد رقبای خود اطلاعات کسب کنید. هرچه بیشتر در مورد نحوه انجام کسب و کار، ارزش نام تجاری آنها، قیمت و نقاط قوت و ضعفشان بیشتر بدانید، تعیین مزیت رقابتی برای شما آسانتر و موثرتر خواهد بود.
اشتباه ۵: تفسیر اشتباه گزارشات بازار
لازم به ذکر است که تفسیر نادرست آمار و عدم مشاهده کل تصویر، تحقیقات شما را مخدوش میکند. در این مورد ، قبل از شروع تجزیه و تحلیل دادههای خام، از مهارتها و روشهای مناسب برای بررسی آنها استفاده کنید. همچنین، تجزیه و تحلیل بسیار خوشبینانه اطلاعات میتواند منجر به تصورات غلط شود. مهم نیست که چقدر امیدوار هستید که چیزی حقیقت داشته باشد، بگذارید اعداد به خودی خود صحبت کنند. استفاده از یک آژانس تحقیقات بازار خارجی، در هنگام تفسیر نتایج، دیدگاهی بیطرفانه به شرکت شما خواهد داد.
اشتباه ۶: هزینه اضافی برای تحقیقات بازار
اگر در این زمینه هوشمند هستید، انجام تحقیقات بازار به بودجه هنگفتی نیاز ندارد. اما به دلیل شتابزدگی، بسیاری از صاحبان کسب و کار، پولهای هنگفتی را به اولین شرکت تحقیقاتی بازار اختصاص میدهند.
اشتباه ۷: فقط تحقیقات ثانویه را امتحان کنید
تحقیقات به دو صورت اولیه و ثانویه انجام میشود. تحقیقات اولیه دانش دست اول است که مستقیما از بازار به دست میآورید و اغلب از تکنیکهایی مانند گروههای متمرکز و نظرسنجی استفاده میکند. تحقیقات ثانویه معمولا مطالعاتی هستند که به صورت آنلاین در دسترس هستند و اطلاعات وسیعی در مورد بازارهای شما ارائه میدهند. یادگیری در مورد تجارت و صنعت خود از طریق تحقیقات ثانویه شروع خوبی است. اما تحقیقات اولیه به شما این امکان را میدهد تا تلاشهای خود را هدف گرفته و نگرش مشتریان را در زمان واقعی درک کنید.
تحقیقات بازار بخش مهمی از هر استراتژی تجاری است. درحقیقت، دانستن همه چیز در مورد بازاری که قصد دارید در آن قرار بگیرید ، تنها راه ورود به بازار هدف و باقی ماندن در آن است.
اشتباهات رایج تریدر های تازه کار
تریدر های تازه کار معمولا چه اشتباهاتی را انجام می دهند.
بررسی اشتباهات تریدر تازه کار
💎آموزشی تصویری | اشتباهات رایج تریدر های تازه کار |
📚گروه آموزشی | سرمایه گذاری و بورس |
💰شماره جلسه | 03-27 |
🎓مدرس | مهراد افشاری |
🕔زمان | 00:54 |
🔥قابل مشاهده | کانال آپارات |
💸لینک مشاهده | کانال یوتیوب |
هر فرد معامله گر حتی معامله گران موفق، در طی زندگی معاملاتی خود دچار اشتباهاتی شده اند که حتی منجر به از دست رفتن بخشی از سرمایه آن ها شده.
این موردی است که ممکن است برای هر فردی پیش بیاید، ولی با اندکی کنجکاوی اشتباهات رایج در بازار سرمایه و میل به کسب اطلاعات بیشتر، شما می بینید که به شکل قابل توجهی می توانید اشتباهات خود را به حد اقل برسانید.
اشتباهات رایجی که بسیاری از تریدر های تازه کار مرتکب می شوند شامل:
پس اگر می خواهید معاملات خود را حرفه ای تر دنبال کنید حتما باید چهارچوب و ماهیت کلی یک معامله گر را رعایت کنید.
با حساب های مدیریتی بروکر معتبر آلپاری آشنایی کامل دارید ؟ وارد لینک افتتاح حساب شوید ابتدا و ثبت نام خود را انجام بدهید
پس از آن به همکاران ما در واتساپ و تلگرام پیام دهید تا برای تمامی موارد شما را راهنمایی کنیم.
فایل پی دی اف راهنمای اشتباهات رایج تریدر های تازه کار
03-27-Common-Mistakes-of-Novice-Traders-pdf
4 اشتباه رایج که معامله گران هنگام گذاشتن حد ضرر خود مرتکب می شوند!
در مقاله امروز از مجموعه مقالات آموزش فارکس، چهار اشتباه رایجی که معمولا معامله گران هنگام گذاشتن استاپ خود مرتکب می شوند را به شما معرفی خواهیم کرد.
همانطور که می دانید تاکید ما همیشه بر استفاده درست از قوانین مدیریت ریسک است، اما زمانی که از این قوانین بدرستی استفاده نشود، نه تنها می تواند به سود منجر نشود بلکه منجر به ضرر بیشتر شود. و شما که چنین چیزی را نمی خواهید، می خواهید؟
حد ضرر بسیار نزدیک
اولین اشتباه رایج بسیاری از معامله گران این است که استاپ های خود را تنگ تنگ قرار می دهند.
آنها آنقدر استاپ خود را تنگ و نزدیک می گذارند که جای هیچ فضایی برای نفس کشیدن پوزیشن باقی نمی ماند!
وقتی حد ضرر خود را در زمان معاملات زیادی تنگ و چسبیده به نقطه ورود خود می گذارید، “فضای تنفس” کافی برای نوسان قیمت وجود نخواهد داشت تا معامله شما بتواند از نوسانات جان سالم بدر برده تا در نهایت بازار به جهت پوزیشن شما حرکت کند.
در زمان گذاشتن حد ضرر خود هرگز نوسانات جفت ارز را فراموش نکنید. جفت ارز می تواند قبل از اینکه بخواهد به یک جهت خاص سرازیر شود در اطراف نقطه ورود شما مدتی تاب بخورد و دست دست کند. این یک واقعیت کتمان ناپذیر است.
به عنوان مثال، فرض کنید که شما روی جفت ارز GBP/JPY به نرخ 145.00 خرید گرفتید و حد ضرر خود را روی 144.90 گذاشتید.
حتی اگر پیشبینی شما درست باشد که قیمت با برخورد با آن ناحیه واکنش نشان داده و برگردد، این احتمال وجود دارد که قیمت همچنان تا 10 تا 15 پیپ پایینتر از قیمت ورودی شما کاهش یابد، مثلا تا 147.00.
بعد فکر می کنید چی شده؟
شما نتوانستید 200 پیپ سود اعلا را به تور بزنید زیرا در یک لحظه استاپ شما خورده است. پس فراموش نکنید:
به معامله خود فضای نفس کشیدن داده و نوسانات و تلاطم بازار را در نظر بگیرید!
استفاده از اندازه هایی همچون “فلان قدر پیپ” به عنوان مبنایی برای گذاشتن حد ضرر.
استفاده از سایز پوزیشنی همچون «فلان قدر پیپ» یا « فلان قدر دلار» ایده بدی است. شما در واقع باید از تحلیل تکنیکال برای تعیین حد ضرر خود استفاده کنید.
این را در درس ند تازه کار نیز آموختیم، یادتان هست؟
استفاده از اشتباهات رایج در بازار سرمایه سایزبندی پوزیشن برای محاسبه فاصله گذاشتن استاپ هیچ ربطی به نوسانات قیمت و رفتار بازار ندارد.
از آنجایی که ما در حال معامله کردن در بازار هستیم، محاسبه حد ضرر با توجه به نوسانات بازار، بسیار منطقی تر است.
از این گذشته، شما نقطه ورود و حد سود خود را با استفاده از تحلیل تکنیکال انتخاب کرده اید، پس برای حد ضرر خود نیز باید از همین روش استفاده کنید.
ناگفته نماند نباید سایز پوزیشن را به طور کامل فراموش کنید.
توصیه ما این است که پیش از محاسبه اندازه پوزیشن خود، تصمیم بگیرید که حد ضرر خود را کجا قرار دهید.
استاپ های خیلی دور
برخی از معاملهگران نیز از آن طرف بام می افتند و حد ضررهای خود را خیلی دور تنظیم میکنند، و می نشینند و با خدای خود راز و نیاز می کنند که خدا کند قیمت به سمت پوزیشن آنها پیش رود.
خوب، پس گذاشتن حد ضرر اصلا چه فایده ای دارد؟
پس چه فایده ای دارد که پوزیشنی که مدام بیشتر در ضرر می رود را باز نگه داریم، وقتی میتوانیم از سرمایه قفل شده در آن برای ورود به اشتباهات رایج در بازار سرمایه معاملهای سودآورتر استفاده کنیم؟!
گذاشتن استاپ های زیادی گشاد و یا دور، سبب می شود معامله شما به مقدار پیپ بیشتری نیاز داشته باشد تا به نفع شما حرکت کند!
نظر ما اینست که تلاش کنید استاپ های خود را در قیاس با حد سود، نزدیکتر به نقطه ورود خود قرار دهید.
البته، شاید بخواهید ریسک کمتر و پاداش بزرگتری داشته باشید، نه؟
با یک نسبت پاداش به ریسک خوب، مثلاً 2:1، اگر حداقل در 50 درصد معاملات، تحلیل شما درست باشد، احتمالاً در پایان به سود خواهید نشست.
قرار دادن استاپ دقیقا روی سطوح حمایت یا مقاومت.
گذاشتن استاپ زیادی نزدیک؟ بد
گذاشتن استاپ زیادی دور؟ بد
پس یک حد ضرر خوب دقیقاً کجا قرار می گیرد؟
خوب، می توانیم قطعا به شما بگوییم که دقیقاً روی سطوح حمایت یا مقاومت قرار نمی گیرد.
مگر نگفتیم که برای تعیین استاپ باید از تحلیل تکنیکال استفاده کرد؟
مطمئناً همینطور است، هنگام تصمیم گیری در مورد محل گذاشتن حد ضرر، توجه به سطوح حمایت و مقاومت کمک شایانی می کند.
اگر قصد خرید گرفتن دارید، کافیست به دنبال نزدیک ترین سطح حمایت در زیر نقطه ورود خود بگردید و استاپ خود را در آن ناحیه تنظیم کنید.
اگر می خواهید فروش بگیرید، می توانید ببینید که سطح مقاومت بعدی بالاتر از نقطه ورود شما کجاست و حد ضرر خود را آنجا قرار دهید.
اما چرا گذاشتن حد ضرر درست روی سطح حمایت یا مقاومت ایده خوبی نیست؟
دلیل آن این است که قیمت پس از لمس سطح حمایت یا مقاومت، همچنان میتواند فرصتی برای برگشتن و حرکت در جهت پوزیشن شما داشته باشد.
اگر استاپ خود را چند پیپ آنسوی ناحیه حمایت یا مقاومت قرار دهید، کم و بیش مطمئن خواهید بود که حمایت یا مقاومت کاملا شکسته شده و در نتیجه می توانید تایید کنید که ایده معاملاتی شما اشتباه بوده است.
اشتباهات رایج در طراحی استراتژی معاملاتی در بورس
تابستان سال جاری با اصلاح شدیدی در بازار بورس همراه شد. افت قابل توجه قیمت سهام مختلف و کاهش شدید شاخص بورس، بسیاری از فعالان بازار سرمایه را متوجه اشتباهات خود کرد. اشتباهاتی که در روند صعودی و یکطرفه ماههای گذشته، قابل شناخت نبودند. روند صعودی و تمیزی که با پایان آن، تازه نوبت به دانش و استراتژی رسید. بسیاری از معاملهگران متوجه شدند که با پرهیز از بعضی اشتباهات، میتوانستند مانع از دست رفتن سود خود شده و یا حداقل استرس کمتری را تجربه کنند. در مقاله روانشناسی بازار بورس و تاثیر آن بر رفتار معاملهگران به اهمیت داشتن استراتژی معاملاتی در بورس اشاره کردیم. در این مقاله قصد داریم اشتباهات رایج در طراحی استراتژی معاملاتی را معرفی کنیم. اشتباهاتی که میتواند شما را تبدیل به یک معاملهگر بد کند. پس توصیه میکنیم که برای شناخت و پرهیز از این اشتباهات، در ادامه این مقاله با ماه همراه باشید.
1- نداشتن استراتژی معاملاتی در بورس
در مقدمه مقاله نیز به اهمیت طراحی استراتژی معاملاتی در بورس پرداختیم. در اهمیت استراتژی معاملاتی همین بس که شاید بتوان تمام 14 مورد بعدی را به نحوی زیر مجموعه این مورد قرار داد. نداشتن استراتژی معاملاتی در بورس را میتوان بزرگترین اشتباه و اصلیترین عامل زیان در بازار سرمایه دانست. عدم تعریف یک سیستم خرید و فروش مناسب، راه را برای ورود احساسات، شانس، عجله و جوسازیهای شبکههای اجتماعی به معاملات، باز میکند. تمام این موارد، همان گونه که در ادامه نیز به آنها اشاره خواهد شد، اشتباهات رایج معاملاتی هستند. طراحی استراتژی معاملاتی صحیح و متناسب با سیستم روانشناسی معاملهگری شما، زمانبر و نیازمند تجربه است. همچنین پایبندی به استراتژی طراحی شده نیز، نیاز به تمرین و تسلط بر هیجانات دارد. پس هر چه قدر زودتر اقدام به طرای سیستم معاملاتی کنید، بهتر است. چرا که امکان ندارد بدون داشتن استراتژی معاملاتی در بورس به سودآوری مطلوب برسید.
2- فعالیت در بورس بدون دانش کافی
در صورتی که آشنایی اولیه با مفاهیم بازار بورس نداشته باشید، انجام معامله به هر صورتی اشتباه است. دانستن مفاهیم تابلوی معاملات مانند قیمت پایانی، حجم، نسبت pe، eps سهام و … از اهمیت بالایی برخوردار هستند. آشنایی کلی با مفاهیم تحلیل تکنیکال و بنیادی نیز برای معاملهگری در بورس ضروری است. لذا گذراندن دورههای آموزش بورس و کسب تجربه از طریق خریدهای کم حجم در آغاز کار، میتواند استراتژی مناسبی برای آغاز فعالیت در بورس و کسب دانش ابتدایی باشد.
3- معاملات احساسی و هیجانی
یکی از بزرگترین و رایجترین اشتباهات معاملهگری، دخیل کردن احساسات و هیجانات در خرید و فروش است. معاملهای که به جای استراتژی بر احساس استوار باشد، در حقیقت قمار است. حتی سودآوری در چنین اشتباهات رایج در بازار سرمایه معاملهای را نمیتوان یک مزیت دانست. چرا که کسب سود از یک معامله اشتباه، قرار نیست تکرار شود. دخیل کردن احساسات در معاملات، عموما حاصل طمع و یا ترس از زیاندهی است. در هر دو حالت داشتن استراتژی معاملاتی در بورس را میتوان راهکار اصلی برای جلوگیری از معاملات احساسی و هیجانی دانست.
4- امید داشتن به شانس
در ماههای پایانی سال 98 و آغازین سال 99 که روندهای صعودی شدید در بازار وجود داشت، یک توصیه در میان کانالهای تلگرامی بورسی بسیار رایج شده بود: “به دنبال تحلیل و سیگنال نباشید، یک سهم را شانسی بخرید تا بالا برود”
نکته عجیب آن است که این توصیه در آن روزها به سودآوری نیز منجر میشد. اما در یک بازار عادی و نوسانی، سپردن معاملات به شانس و اما و اگر، همان رویکرد قمار است. مطمئن باشید با سپردن سرنوشت معاملات به شانس، نمیتوان در بازار سرمایه موفق شد. حتی در بازار صعودی مثل ماههای گذشته هم، معاملات شانسی باعث سودآوری کمتر در قیاس با معاملات مبتنی بر تحلیل و استراتژی میشود. دانش، تجربه و استراتژی معاملاتی در بورس هستند که سودآوری را در پی خواهند داشت.
5- تاثیرپذیری از شبکههای اجتماعی
شتاب مردم برای ورود به بازار سرمایه، فرصت آموزش و کسب تجربه را از ایشان گرفته است. در چنین شرایطی، سرمایهگذاران جدید برای پیدا کردن سهم جذاب سردرگم میشوند. به همین دلیل، مانند دیگر عرصههای زندگی امروز، سر و کله شبکههای اجتماعی در بازار بورس هم پیدا شده است. تلگرام سردمداری را در دست گرفته و تحلیلگران با راهاندازی کانالهای شخصی خود، شروع به سیگنالدهی کردهاند. استقبال سهامداران کمتجربه از این کانالها در حدی بوده است که حالا سرمایهگذاران به جز پیدا کردن سهام مناسب برای خرید و فروش، با چالش یافتن کانال و تحلیلگر معتبر برای یافتن سیگنال هم مواجه شده اند!
مشکل آنجاست که مشخص نیست چه افرادی با چه سابقه و تخصصی و البته با چه اهدافی، مشغول تبلیغ و جوسازی برای سهام گوناگون هستند. تصور کنید اعتماد به سیگنالهای این کانالهای ناشناخته، چه اشتباه زیانآوری میتواند باشد. به خصوص این که در تمام این مدت مرجعی برای اعتبارسنجی این سیگنالها نیز وجود نداشته است (اینجاست که میتوان از خدمات سهم تو استفاده کرد). انجام معامله بر اساس نظرات گل و بلبلی که منبع آن یک کانال تلگرامی و یا حتی یک شخص است، اشتباهی است که خصوصا در میان تازهواردان بورسی بسیار شایع است.
6- نگذاشتن زمان و تمرکز کافی برای فعالیت در بورس
جمله مشهوری در باب تشویق مردم برای سرمایهگذاری در بورس وجود دارد:
“بورس میتواند شغل دوم و درآمد اول شما باشد”
علی رغم این که جمله بالا درست است، اما میتواند دچار سوء برداشت شود. بدین ترتیب که بسیاری تصور میکنند که صرفا با خریدن و رها کردن سهمی در بورس به درآمدی بالا در کنار شغل اصلی خود خواهند رسید. پس با این توجیه به کلی در آموزش و تحلیل را تخته میکنند! این رویکرد درست است، البته فقط زمانی که بخواهید مبلغی را وارد بورس کرده و 20 سال دیگر با سودی فوقالعاده آن را برداشت کنید.
در غیر این صورت، اگر میخواهید از پساندازتان به درآمدزایی کوتاهمدت و بلندمدت رسیده و از سود آن استفاده کنید، باید زمان و تمرکز کافی را معطوف داشته باشید. آموزشهای مناسب، تحلیل سهام مختلف، سر و کله زدن با تابلوی معاملات و مطالعه گزارشهای کدال، همگی ضامن موفقیت در بورس هستند. افرادی که با عجله اشتباهات رایج در بازار سرمایه و بدون صرف زمان و تمرکز کافی، فقط خرید و فروش میکنند، محکوم به زیان هستند.
7- معاملات بیش از اندازه
طمع عاملی است که باعث میشود بعضی افراد بخواهند از تمام صعودهای بازار، کسب سود کنند. این افراد معمولا دچار اشتباه معاملات بیش از اندازه یا over trading میشوند. این حالت معمولا به این دلیل پیش میآید که معاملهگر میخواهد تمام حرکتهای مثبت بازار را بی کم و کاست شکار کند. امری که تقریبا محال بوده و توسط هیچ معاملهگر موفق و بزرگی توصیه نمیشود. این افراد پرداختکنندگان حرفهای کارمزد به کارگزاریها هستند. در بسیاری از مواقع، چنین سرمایهگذارانی با دلسردی از بورس خارج میشوند. البته در حالت بهتر میتوانند اشتباه خود را پذیرفته و به طراحی درست استراتژی معاملاتی در بورس بپردازند.
8- نداشتن حد ضرر یا عدم پایبندی به آن
بخشی مهم از طراحی یک استراتژی معاملاتی اشتباهات رایج در بازار سرمایه در بورس، تعیین حد ضرر یا stop loss است. نداشتن حد ضرر به معنی این است که معاملهگر احتمال اشتباه بودن تحلیل خود را صفر در نظر گرفته است. غلط بودن این تصور، نیازی به توضیح و استدلال ندارد. هر تحلیل بورسی میتواند اشتباه باشد، حتی بزرگترین معاملهگران دنیا هم تحلیل اشتباه دارند.
حد ضرر امکانی است که شما به کمک آن میتوانید از تبدیل ضرر جزئی به نابودی سرمایه جلوگیری کنید. عدم پایبندی به حد ضرر یا کاهش آن در هنگام افت قیمت سهام، تنها تلاشی است برای نپذیرفتن اشتباه. در حالی که اشتباه واقعی عدم خروج از سهمی است که حد ضرر آن بر اساس استراتژی معاملاتی شما فعال شده است.
9- عجله برای کسب سود
افرادی که به دنبال کسب سود نجومی و کوتاهمدت هستند، پتانسیل ارتکاب 14 اشتباه دیگر لیست شده در این مقاله را دارند. داشتن استراتژی معاملاتی در بورس به شما کمک میکند که پتانسیل سودآوری سرمایه خود را تخمین بزنید. اگر شما مسلح به دانش تحلیل باشید، متوجه خواهید بود که تبدیل سرمایه 50 میلیون تومانی به یک میلیارد تومان، در کوتاهمدت و میانمدت میسر نیست. رویای یک شبه پولدار شدن، میتواند منطق معاملات را از بین برده و تصمیمات احساسی را وارد سیستم معاملاتی کند. اتفاقی که درباره اشتباه بودن آن به کفایت صحبت کردهایم.
10- نپذیرفتن اشتباهات
نپذیرفتن اشتباه و مسئولیت ضرر و زیان، قرار نیست جبران کننده آن باشد. انداختن مسئولیت معاملات ناموفق به گردن دولت، حقوقیها، کارگزاری، سیگنالهای اشتباه دیگران و … نمیتواند پول از دست رفته شما بازگرداند. هر معاملهگر باید اشتباهات خود را شناخته و آنها را بپذیرد. اشتباهات پذیرفته شده، کلید اصلاح استراتژی معاملاتی در بورس هستند. سیکل اشتباه و اصلاح در نهایت شما اشتباهات رایج در بازار سرمایه را به سیستم معاملاتی بهینه خواهد رساند.
11- عدم ثبت جزئیات معاملات
ثبت جزئیات هر معامله از طریق یادداشتبرداری یا نتگذاری در سیستمهای آنلاین کارگزاریها، کمک بزرگی به شما خواهد کرد. اگر شما از سابقه معاملات، تحلیل پشت هر معامله، سود و زیان کسب شده و … یادداشتبرداری نکنید، عملا امکان اصلاح و بهینهسازی استراتژی معاملاتی خود را از دست خواهید داد. با این کار شما از تکرار اشتباهات جلوگیری کرده و عوامل سودآوری خود را شناسایی میکنید.
12- نتیجهگیریهای دلخواه
بسیاری از معاملهگران سعی دارند با ساخت زوری تحلیل مورد نظر، معامله دلخواه خود را انجام دهند. در حالی که اگر تعصب و عجله را کنار بگذارند، هیچ توجیهی برای انجام آن معامله از منظر تحلیل بورس وجود ندارد. این رویکرد با معاملات بیش از حد تفاوت دارد. در over trading فرد معاملات منطقی و تحلیل انجام میدهد، اما بیش از حد! اما در این حالت افراد سعی میکنند با تحلیلهای پر تعداد و پیچیده و اغلب با نظرخواهی از دیگران، توجیهی برای انجام معامله پیدا کنند. منشاء اصلی این رویکرد، طمع و عجله در کسب سود است.
13- بیش از حد فکر کردن
یکی از متداولترین اشتباهات در میان فعالان بورسی، بیش از حد فکر کردن یا over think است. باید بدانید که معاملهگری درست به اندازه کافی دشواری دارد، این کار فقط آن را سختتر از آن چه که هست میکند. تفکر و وسواس بیش از اندازه، روانشناسی معاملات شما را بر هم خواهد زد. استرس زیان و شکست معامله، شما را برای خرید و فروش بیش از حد محتاط خواهد کرد. در حالی که اگر بر اساس آموزش یک استراتژی معاملاتی مناسب طراحی کرده و با کسب تجربه آن را بهینه کنید، نیازی به تفکر بیش از حد نخواهد بود.
14- خوشبینی و اعتماد به نفس کاذب
انجام چندین معامله موفق و سودآور، ضمانتی برای سودآوری معامله بعدی نیست. حتی اگر شما استراتژی معاملاتی خوبی هم دارید، باید در آن حد ضرر تعریف کرده باشید. تعریف حد ضرر به معنای آن است شما احتمال شکست معامله را در نظر گرفتهاید. در نظر داشتن این احتمال به معنی نداشتن خوشبینی و اعتماد بیش از حد به معاملهگری خود است.
افرادی که اگر بازار به دلخواه آنها نباشد با آن لجبازی میکنند، فرصت خروج و ذخیره سود را از دست میدهند. شما باید سودآوریها و موفقیتهای گذشته را از یاد ببرید. تمام توجه شما باید به معامله پیش رو و اتخاذ تصمیمات منطقی و مبتنی بر استراتژی معاملاتی باشد.
15- حسرت فرصتهای از دست رفته
یک عادت مخرب در میان سرمایهگذاران، پیگیری سرنوشت یک سهم پس از فروش آن است. اگر استراتژی معاملاتی در بورس سیگنال فروش داد و شما از سهم خارج شدید، دنبال کردن سرنوشت سهم درست نیست. اگر این کار را ممکن است پس از فروش شما، قیمت سهام بالا رود. اما شما نباید حسرت از دست دادن سود را بخورید.
همیشه به یاد داشته باشید که بازار بورس مملو از فرصت سودآور است. فرصتهایی که تمام آنها قابل استفاده نیستند. پس کافی است چند فرصت انگشتشمار را یافته و از آنها کسب سود کنید. حسرت خوردن برای سیگنالی که از آن استفاده نکردهاید یا سهمی که پس از فروش شما صعود کرده، اشتباه است. به جای حسرت فرصتهای از دست رفته، میتوانید بر اساس سیستم معاملاتی خود، فرصتهای جدید یافته و از آنها استفاده کنید.
کلام آخر
در این مقاله به معرفی 15 اشتباه رایج که میتواند شما را تبدیل به یک معاملهگر بد کند، پرداخته شد. اگر دقت کرده باشید، تقریبا میتوان تمام اشتباهات ذکر شده را به نحوی زیرمجموعه نداشتن استراتژی معاملاتی در نظر گرفت. اما در اصل تمام اشتباهات ذکر شده، ریشه در روانشناسی معاملهگری شما دارد. کاری که استراتژی معاملاتی در بورس میکند، کنترل احساسات و هیجانات، به منظور پرهیز از اشتباهات متداول است.
اشتباهات رایج تازهواردان به بورس
ما در این یادداشت کوتاه سعی داریم به تعدادی از اشتباهات معاملهگری در بورس که در بین معاملهگران مبتدی بسیار شایع است، اشاره و فعالان تازهوارد به بورس را نسبت به این خطاها آگاه کنیم.
درک نکردن تفاوت میان نوسانگیری و سهامداری
درست است در ظاهر هر دوی این موارد شباهتهایی با یکدیگر دارند اما در عمل تفاوتهای بسیاری میان این دو وجود دارد. در سهامداری، سرمایهگذار از اطلاعات مالی شرکتها و وضعیت بنیادی آنها برای انتخاب سهام خوب استفاده میکند و معمولا با سهامداری میانمدت یا بلندمدت بهدنبال کسب سود است، در حالیکه نوسانگیری توجه کمتری به مسائل بنیادی داشته و با استفاده از تابلوخوانی و تحلیل تکنیکال نمودار سهام، سعی در شکار سود دارد و معمولا در بازههای زمانی کوتاه معاملات خود را انجام میدهد.
نداشتن انتظارات واقعبینانه
چه بهعنوان سهامدار و چه در قامت معاملهگر نوسانی باید انتظارات و توقعات معقولی داشت. بسیاری از افراد آماتور تحتتاثیر داستانهایی قرار دارند که یک سهم خاص یک نفر را در کوتاهمدت ثروتمند کرده است و همین طرز تفکر اشتباه باعث بروز اشتباهات زیادی در معاملهگری میشود. یک فرد تازهکار باید بپذیرد هیچکسی نمیتواند بازار را پیشبینی کند و هر اتفاقی ممکن است در مسیر معاملهگری و سرمایهگذاری بیفتد. در نتیجه باید همه جوانب مدیریتی و تکنیکی را در نظر بگیرد.
نداشتن استراتژی
چه یک سرمایهگذار بلندمدت باشید و چه یک معاملهگر نوسانی، داشتن یک استراتژی رمز موفقیت شماست. سرمایهگذاران و معاملهگران استراتژیهای گوناگونی دارند. بهعنوان مثال، سرمایهگذاران بلندمدت سبد متنوعی از سهام برای خود انتخاب میکنند، زیرا میدانند اگر تمام سرمایه خود را به یک سهم خاص اختصاص دهند، ممکن است بهدلایل گوناگونی آن شرکت زیانده یا حتی ورشکسته شود و به همین خاطر ترجیح میدهند سبدی ازسهام چند شرکت مختلف تشکیل دهند. معاملهگران نوسانگیر هم از تکنیکهای گوناگونی در استراتژیهای معاملاتی خود بهره میبرند، مانند انتخاب درست نسبت سود به زیان، استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال و فیلترهای تابلوخوانی و.
نداشتن درک درست از ریسک
ریسک یکی از مهمترین عواملی است که باید هنگام معامله مورد توجه قرار گیرد. هرکسی درباره ریسک تحمل متفاوتی دارد. اگر یک سرمایهگذار بلندمدت باشید و بازارسقوط بزرگی را تجربه کند، آیا میتوانید خونسردی خود را حفظ کنید و آیا اگر یک معامله گر نوسانگیر هستید، توان متوقف کردن معاملات ضررده را در جای درست دارید یا کنترل روانی خود را از دست داده و ترس از تقبل زیان باعث خواهد شد یک معامله، زیان جبرانناپذیری را به شما وارد کند. با ایجاد محدودیت در زیانهای واردشده به سرمایه از ضررهای بزرگ در هر معامله جلوگیری کنید. یک جمله طلایی که میشود گفت این است، تفاوت میان موفقیت و شکست در بازار سهام، مدیریت مناسب ریسک است.
نتیجهگیری
چه یک معاملهگر نوسانگیر در بورس باشید و چه یک سهامدار بلندمدت، باید بدانید که بسیاری از مبتدیان اشتباهات مشابهی که ذکر شد را مرتکب میشوند. قبل از شروع به فعالیت باید تصمیم بگیرید آیا شما یک معاملهگر نوسانی هستید، یک سرمایهگذار بلندمدت یا هر دو هستید. هر کدام از اینها اجرا و استراتژیهای منحصر به فردی دارند؛ بنابراین مهم است که قبل از شروع تصمیم بگیرید که در کدام حوزه فعالیت خواهید کرد.
اطمینان حاصل کنید هنگام شروع سرمایهگذاری در بورس انتظارات واقعبینانه دارید. شروع با ذهنیت موفقیت یک شبه میتواند خطرناک باشد و شما را به سمت خطرهای شدید سوق دهد.
با یک استراتژی مناسب شروع کنید. اگر معاملهگر نوسانگیر هستید، حتما نسبت سود به زیان درستی برای معاملات خود انتخاب کنید و اگر یک سهامدار بلندمدت هستید، حتما سبد متنوعی از سهام تشکیل دهید و از ورودهای پلهای و میانگین کم کردن و میانگین اضافه کردن استفاده کنید.
ریسک یکی از مهمترین قسمتهای بازار سهام است. معاملهگران باید روی درصدی از سرمایه که در هرمعامله روی آن ریسک میکنند تمرکز کنند. با محدود کردن درصد سرمایه در هر معامله، میتوانید از خسارات زیاد و ریسک بزرگتر در معاملات خود جلوگیری کنید.
سرمایهگذاری در بازار سهام میتواند بسیار پاداشآور باشد اگرچه هنگام شروع به احتمال زیاد مرتکب اشتباهاتی میشوید، اما تمام تلاش خود را بکنید تا هنگام شروع از این اشتباهات رایج جلوگیری کنید. اگر از این اشتباهات دوری کنید حتما خواهید توانست در بازار موفق باشید و سود خوبی کسب کنید.
دیدگاه شما