معامله گر حرفهای در بازارهای مالی کیست و چه ویژگیهایی دارد؟
چالش معامله گری زمانی هست که یک معامله گر حرفهای معامله نمیکند! پنج مورد از موقعیتهایی که یک معامله گر حرفهای دست از معامله میکشد را در این مقاله به شما معرفی خواهیم کرد. در ابتدا تازه واردان بازار همیشه در این تصورند که معامله گر های حرفهای همواره در حال معامله و تریدینگ هستند. خرید و فروش و باز هم خرید و فروش و دائما در حال استفاده از اندیکاتور های مختلف برای تحلیل یک رمز ارز یا سهام هستند اما این چنین نیست.
یک معامله گر حرفهای چه کار میکند؟
تحلیل و تریدینگ فقط بخشی از حرفه ای بودن است. شاید باید گفت مرحله آخر و بخش کوچکی از برنامه معاملاتی یک معامله گر حرفهای است. جالب است بدانید یک معامله گر حرفهای تنها یک کار میکند آن هم اینکه هیچ کاری نمیکند!
موقعیت اول
معامله گر های حرفه ای تنها زمانی شروع به معامله میکنند که بازار سمت و سویی داشته باشد و یا همان دارای روند باشد. بعضی مواقع بازار مشخص نیست که در چه وضعیتی قرار دارد و به طور اصطلاح بازار در گیجی به سر میبرد در این جور مواقع اگر شما دست به انجام معامله بزنید شانس موفقیت شما تنها به اندازه میزان احتمال شیر یا خط آمدن یک سکه است.
موقعیت دوم
فومو یا پانیک هست. فومو ترس از دست دادن سود در بازار و پانیک به معنای موقعیتی است که همه از حضور در بازار می ترسند ؛ مثل احتمال وقوع ریزش بازار در این جور مواقع که بازار در گیر موج فومو یا پانیک هست. معاملهگران حرفهای تا زمان آرامش بازار معامله نمیکنند و و در مقابله خود را از فومو و پانیک دور نگه میدارند تا دچار این ترس ها نشوند.
موقعیت سوم
زمانی است که شما از تحلیل خود اطمینان ندارید یا بازار در موقعیتی قرار گرفته است که قابل تحلیل نیست در حین شرایط شما حق انجام هیچ معامله ای ندارید تا زمانی که بازار به شرایط تحلیل پذیر برسد و همچنین شما از تحلیل خود مطمئن باشید.
موقعیت چهارم
چهارمین موقعیت عرضه و تقاضا هست که مهمترین عامل تعیین قیمت در بازار می باشد. زمانی که ما تعطیلی بزرگ در پیش داریم مثل کریسمس یا سال نو چینی سعی کنید معامله نکنید زیرا حجم بازار کاهش پیدا می کند و ما از اتفاقی که بعد از تعطیلی رخ خواهد داد با خبر نیستیم.
موقعیت پنجم
این موقعیت فقط به شما مربوط می شود. به حال روحی جسمانی و عصبی شما و زمانی که کمبود خواب دارید اگر روز خوبی نداشته اید و از آرامش اعصاب و روان برخوردار نیستید دست به انجام هیچ معامله ای نزنید. زیرا دقت کار شما افت کرده است و ضریب خطای شما بالا رفته است. مخصوصاً زمانی که کمبود خواب دارید. یک معامله گر حرفهای مانند یک شطرنج باز حرفهای است. یک شطرنج باز حرفه ای زمانی که شرایط محیطی و روانی اش مناسب نیست بازی نمی کند. شما که معامله گر هستید اگر شرایط مناسبی ندارید ترید نکنید. در اکثر مواقع بهترین کار هیچ کار نکردن است.
چگونه به یک معامله گر حرفهای شویم؟
قوانین و راهکار های زیادی از افراد مشهور بازار های مالی درباره اینکه چگونه یک حرفهای باشیم وجود دارد. ما به طور خلاصه بخشی از این راهکار ها را جمعآوری کردهایم:
مهمترین راهکار کسب دانش در زمینه معاملاتی است. هیچ وقت جلوی کنجکاوی خود را درباره جواب سوالاتی که از بازار های مالی دارید، نگیرید. بلکه با یافتن پاسخ سوالات خود و تفکر به مسائل دیگر بازار و طرح سوال برای خود، به رشد این کنجکاوی کمک کنید. زیرا هرچه دانش شما بیشتر باشد قطعا معامله گر حرفهای خواهید شد. البته بدانید که این گنجینه بزرگ درباره بازار های مالی پایان پذیر نیست. همواره حجم علم در زمینه معاملاتی در حال افزایش است. پس اگر میخواهید یک معامله گر حرفهای باشید باید هر روز بخشی زیادی از زمان خود را به کسب دانش اختصاص دهید. از جمله یادگیری تکنیک ها که زمان زیادی از شما خواهد گرفت.
استفاده از تجربه افراد موفق هم راهکار مهمی است که در سود کردن به شما کمک بزرگی میکند. برای مثال به تجارب چند نفر استراتژی های مربوط به معامله از افراد موفق بازار های مالی که از کتاب جادوگران بازار نوشته D.Schwager جمع آوری شده است توجه کنید.
لری هیت(Larry Hite)
او جمله معروفی دارد: صادقانه بگویم من بازارها را نمی بینم. من خطرات ، پاداش ها و پول را می بینم.
او به صبر در معامله اعتقاد زیادی دارد، او میگوید درست است که تریدر های حرفهای از سرعت بالایی در انجام معاملات متعدد برخوردار هستند. ولی تریدر های خرد باید از صبر برای معامله استفاده کنند.
مایکل مارکوس (Michael Marcus)
او به برقراری تعادل در زندگی بین کار و زندگی شخصی اعتقاد دارد.
در اصل به موقعیت پنجمی که در بالا ذکر شده بود اشاره دارد. از آنجا که میگوید: (اگر معاملهگری زندگی شماست، زندگی طاقت فرسا و زجرآوری خواهید داشت. اما اگر زندگی خود را در حالت تعادل نگه دارید، یکی از زندگیهای شاد و آرام را تجربه خواهید کرد. همه معاملهگران موفق بازار دیر یا زود به این نکته مهم رسیدهاند. آنها تعادل را در زندگی خود رعایت کردهاند و خارج از دنیای معاملهگری هم برای خود تفریح پیدا کردهاند. اگر در زندگی خود به چیزهای دیگر توجه نکنید، نمیتوانید در این حرفه دوام بیاورید. در نهایت یا بیش از حد معامله خواهید کرد یا واکنش افراطی به شکستهای موقتی در این حرفه نشان خواهید داد.)
مونرو تروت (Monroe Trout)
او در مصاحبه ای که داشته است میگوید: (بسیاری از معاملهگران و سرمایهگذارانی که تازه وارد بازار میشوند، هیچ مزیتی نسبت به سایرین ندارند. آنها تنها به این خاطر وارد بازار شدهاند که کارگزار آنها گفته که روند بازار صعودی است. این مزیت نیست. با این حال بایستی حقیقت را قبول کرد که اکثر سرمایهگذاران خرد هیچ گاه آن قدر در بازار نخواهند ماند که بتوانند عملکرد سیستم معاملاتی خود را ارزیابی کنند. اکثر سرمایهگذاران خرد و تازه وارد یا بیش از حد معامله میکنند و یا اینکه با سرمایه ناچیزی وارد بازار شدهاند.)
حرفه ای شدن در بازار های مالی به این نکات کلیدی که ذکر شد وابسته اند، نکات زیاد دیگری در زیر مجوعه این نکات برای حرفهای شدن وجود دارد که لذت مطالعه درباره آنها، فرصتی است که نباید آن را از دست بدهید.
سخن پایانی
شما هرچه که بخواهید، میتوانید به دست بیاورید. به شرط اینکه بخواهید و تلاش کنید. هیچ چیز نشدنی نیست! از باخت ها و اشتباهات خود خشمگین نشوید چراکه بزرگان معاملات هم اشتباهات زیادی داشتهاند اما موفق شدند چون تسلیم بار منفی اشتباهات خود نشدند و به این راه محکم تر دل بستند، آنها گاهی اوقات بهترین کار را کردند یعنی آن زمان که هیچ کاری نکردند!
این را بدانید که همه چیز از یک خرید و فروش ساده شروع شد…
معاملهگران و مدرسان تیم آکادمی آینده با طراحی دورههای صفر تا صد آموزش ارزهای دیجیتال در مشهد ( به صورت حضوری ) و سایر شهرها ( به صورت غیر حضوری )، سعی در تبدیل علاقهمندان به فعالیت در این بازار، به یک معامله گر حرفهای را دارند. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره سر فصل های دوره آموزشی و مشاوره رایگان به وبسایت آکادمی آینده مراجعه کنید.
استراتژی معامله با کانال دونچیان
کانال دونچیان یک اندیکاتور تکنیکال است و برای تحلیل نمودارهای قیمتی در بازارهای مالی به کار میرود. اندیکاتور تکنیکال دونچیان (Donchian) برای تشخیص شکستها (بریک اوت) و اصلاحها استفاده میشود.
2- ما در پایگاه خبری بازار مشترک، تنها به آموزش فارکس برای فارسی زبانان در سراسر جهان می پردازیم و هیچ گونه فعالیتی دیگری در این بازار مالی نداریم. (اسامی کارگزاری های اعلام شده در مطالب آموزشی صرفا جهت بررسی و استفاده از دموهای آموزشی آن ها است)
3- بازار فارکس، بازار خطرناکی است و اگر اشتباه کنید ممکن است سرمایه خود را از دست بدهید. پس حتما با آموزش درست و آگاهی پای به این بازار بگذارید.
بیشتر بخوانید:
استراتژی معامله با کانال دونچیان ساده است. از آنجایی که این کانال روی تغییرات اوج و کف بازار تمرکز کرده، میتوان هم از دید روند وارد معامله شد و هم از دید تغییر روند. علاوه بر این کانال دونچیان برای معاملهگرانی که از استراتژیهای دیگر استفاده میکنند هم مناسب است.
به طور مثال اگر با استراتژی شکست و احیای روند آشنا هستید، کانال دونچیان خیلی مفید خواهد بود. میتوانید اندیکاتور کانال دونچیان را با هر استراتژی تکنیکالی که دوست داشتید ترکیب کنید. این اندیکاتور به گونهای طراحی شده که با تمامی سبکهای تحلیل تکنیکال کار میکند.
رویکرد معامله با روند صعودی
اگر قیمت به بالای خط میانی عبور کند، یعنی سیگنال اولیهای برای ورود به معامله خرید صادر شده است. در کانال دونچیان عبور قیمت به بالای خط میانی به معنی قدرت خریداران است. اگر قیمت به سقف کانال برخورد کند و نتواند از آن عبور کند، معاملهگر باید پوزیشن خرید را ببندد و منتظر بازگشت نزولی قیمت به خط میانی باشد. با این حال اگر قیمت از باند بالایی عبور کند، یعنی سقف بازار را شکسته و میتواند تأییدی بر ادامه روند صعودی باشد. در این صورت باید معامله خرید را باز نگه داشت.
معامله گران پرایس اکشن بهتر میتوانند از این اندیکاتور استفاده کنند. چونکه معامله گران پرایس اکشن با شکستهای جعلی و قطعی به خوبی آشنایی دارند و استراتژیهای مربوط به هر یک را یاد گرفتهاند. شما هم میتوانید از بخش آموزش پرایس اکشن و استراتژیهای معاملاتی به این دانش دست یابید.
پس به طور خلاصه، اگر میخواهید به کمک استراتژی کانال دونچیان وارد معامله خرید شوید باید مراحل زیر را طی کنید:
- منتظر عبور قیمت به بالای خط میانی بمانید.
- با عبور قیمت به بالای خط میانی وارد معامله خرید شوید و حد ضرر را بر اساس سیگنالهای پرایس اکشن تعیین کنید.
- وقتی قیمت به باند بالایی یا سقف کانال رسید، معامله را ریسک فری کنید. یعنی حد ضرر را به نقطه ورود یا اندکی بالاتر از آن انتقال دهید تا در صورت سقوط قیمت، معامله بدون ضرر و یا با سود اندکی بسته شود.
- اگر قیمت از سقف کانال عبور کرد، به معنی ادامه یافتن روند صعودی است. پس معامله خرید را باز نگه دارید و از سایر ابزارهای تکنیکال مثل برآوردهای فیبوناچی استراتژی های مربوط به معامله یا اعداد رُند برای تعیین حد سود استفاده کنید.
- اگر قیمت نتوانست از سقف کانال عبور کند، معامله را ببندید و تثبیت سود کنید.
ترکیب کانال دونچیان با سایر استراتژی ها ساده است. در عین حال اندیکاتور دونچیان می تواند در اکثر مواقع سیگنال خرید را خیلی سریع تر صادر کند. در نمودار بالایی، کف دو قلو تشکیل شده است. در دایره زرد رنگ با شکست خط میانی، سیگنال خرید استراتژی های مربوط به معامله تا باند بالایی کانال دونچیان صادر شده است. در ادامه نه تنها باند بالایی شکسته و اوج های بالاتر و جدیدی ثبت شده، بلکه باند پایینی هم سیر صعودی داشته است. به کمک اندیکاتور کانال دونچیان هم می توانید سیگنال خرید را پیدا کنید و هم زمان بستن معامله را پیش بینی کنید!
رویکرد معامله با روند نزولی
معامله با روند نزولی هم درست بر عکس رویکرد معامله با روند صعودی است. برای اینکه سیگنال فروش صادر شود، قیمت باید به زیر خط میانی کانال دونچیان عبور کند. در این صورت میتوان به معامله فروش فکر کرد. اگر قیمت به باند پایینی یا کف کانال دونچیان برسد، اما نتواند از آن عبور کند، باید معامله فروش را بست. اما اگر توانست از باند پایینی عبور کند، یعنی روند نزولی قوی است و ادامه دارد. در این صورت باید معامله فروش را باز نگه دارید.
استراتژیهای ترکیبی با کانال دونچیان
به غیر از معامله با روند، دو استراتژی دیگر هم وجود دارند که میتوانند بازدهی معاملات را بالا ببرند. یکی استراتژی معامله با شکست است و دیگری استراتژی معاملاتی بازگشتی.
استراتژی معاملاتی شکست یا بریک اوت
در این روش عُمر معاملات کمی بیش از حد نرمال است. چونکه معاملهگر با روند معامله میکند و بایستی اجازه دهد تا بازار حرکت کند. در این روش معاملهگر استراتژی های مربوط به معامله منتظر شکست باند بالایی یا پایینی میماند و سپس با توجه به شکست باند بالایی (سیگنال خرید) یا شکست باند پایینی (سیگنال فروش) وارد معامله میشود. معامله تا وقتیکه روند بازار ادامه دارد، باز خواهد بود.
استراتژی معامله بازگشتی
در این استراتژی معاملهگر بایستی منتظر تغییر روند بماند. معمولاً تغییر روند زمانی اتفاق میافتد که بازار نتواند به اوج یا کف قیمتی جدیدی برسد. به طور مثال در روند صعودی اگر اوج قیمتی جدیدی ثبت نشود، معاملهگر باید برای بازگشت نزولی بازار آماده شود. یا در روند نزولی اگر کف قیمتی جدیدی ثبت نشود، معاملهگر باید برای بازگشت صعودی بازار آماده شود.
لبه معاملاتی چیست؟
زمانی که دیکشنری را باز میکنید و دنبال معنی اِج (Edge) میگردید ترجمه هایی، چون لبه، حاشیه امن، مزیت و برتری را خواهید یافت. در بازار بورس لبه معاملاتی به معنای امکان وقوع بیشتر یک پیشامد نسبت به دیگر پیشامد است. به این یعنی که به شرایطی می گویندکه با رخ دادن آنها احتمال موفقیت یک معامله بیشتر از شکست آن میباشد (وقوع یک معامله موفق). به بیان سادهتر همان استراتژی و روش معاملاتی یک معامله گر میباشد که احتمال بالایی در سود گرفتن از معاملات به شما میدهد. در تصویر زیر معنای واقعی اِج را مشاهده میکنید.
چرا به لبه در معاملات نیاز داریم؟
تمام افرادی که به عنوان سرمایه گذار وارد بورس میشوند، به دنبال کسب سود هستند. سودآوری با استراتژی معامله ارتباط تنگاتنگ دارد. بنابراین نمیتوانید انتظار داشته باشید که به صرف توانایی تحلیل سهام و بازار معامله گری موفق خواهید بود.
حرفه ای ها در این بازار سرمایه از روش های مخصوص به خود استفاده میکنند. روش های که با بررسی شرایط به آن رسیدهاند.
لبه در معامله، استراتژی مورد بحث ما میباشد. درواقع این که بتوانید بسته به شرایط بازار و سهام موردنظر انتخاب درستی انجام دهید در گرو لبه است. بسیار مهم است که پس از یافتن متد مناسب خود به کوچک ترین تغییری در بازار آن را تغییر ندهید. درواقع باید شخصیت خود و فاکتورهای روانشناسی شخصیت را در انتخاب استراتژی اعمال نمایید.
نیازمندی های یک لبه معاملاتی چیست؟
در اینترنت مطالب زیادی در مورد معامله موفق و چگونگی آن نوشته شده است. اما اکثر معاملهگران برداشت نادرستی دارند از اینکه واقعا لبه معاملاتی چیست و چگونه میتوان آن را بدست آورد؟
در دنیای بازار های سرمایه، معامله با شانس موفقیت بالا به این معنی است که معاملهگر راهی داشته باشد تا بتواند موقعیت های مناسبی را پیدا کند تا در دراز مدت نتیجه مثبتی از معاملاتش به دست آورد. پس معاملهگر موفق معاملهگری است که روشی را برای معاملات موفق در بازارهای مالی بدست آورده و گسترش داده باشد.
موفقیت در معاملهگری به این معنی نیست که معاملهگر باید از همه معاملاتش با موفقیت بیرون آید، بلکه به این معنی است که در دراز مدت معاملات سودش باید نسبت به معاملات ضررش برتری داشته باشد تا برآیند مثبتی ایجاد کند.
مولفههای اصلی یک لبه معاملاتی چیست؟
اشتباه دیگری که بسیاری از معاملهگران انجام میدهند این است که فکر میکنند فقط باید بتوانند نقاط ورود را شناسایی نمایند. صرف تمرکز روی روشهای ورود ایرادی است که بین معاملهگران بسیار رایج میباشد. معاملهگری که از اهمیت دیگر مولفههای معاملهگری غفلت میکند، قطعا نتایج مطلوبی را تجربه نخواهد کرد. برای اینکه معاملهگر موفق و پایداری باشیم، باید نکات زیر را در نظر داشته باشیم:
چه زمان هایی معامله میکنید؟ با چه بازارهایی آشنایی بیشتری دارید؟ معاملهگری در چه تایم فریم هایی برای شما مناسب است؟ یک معامله کامل از نظر شما چه ویژگی هایی دارد؟ قبل از اینکه وارد معامله شوید چه کارهایی باید انجام دهید؟
چه وقتهایی معامله نمیکنید؟ معاملهگران حرفهای این واقعیت را میدانند که حفاظت از سرمایه اولیه از اولویتهای معاملهگری میباشد. خروج از پوزیشن های غیرمطمئن برای معامله همانقدر اهمیت دارد که بدانیم چه وقت باید معامله نماییم.
با معامله خود چه کنیم؟ بیشتر معاملهگران وقتی در پوزیشن هستند، نمیدانند باید چه کار کنند. یک معاملهگر موفق، به درستی میداند که چه طور از موقعیتهای خود مراقلت نماید به گونهای که گاه «stop loss» خود را با تغییر میدهد. گاه خیلی زود با ضرر پوزیشن را بسته و گاه معامله را ادامه میدهد تا به نحو احسن از آن خارج شود. یک معاملهگر موفق هیچ گاه معامله را به حال خود رها نمیکند تا بخت و اقبال برای او تصمیم بگیرد. او برای همه سناریوهایی که ممکن است پیش آید، برنامه ریزی خاصی دارد.
چطور دریابیم که معاملهگر موفقی هستیم یا نه؟
تعیین اینکه بدانید معاملهگر موفقی هستید یا خیر، به این آسانی که به نظر میرسد نمیباشد. شاید بعضی مواقع این مطالب را خوانده باشید که باید نتایج مثبت استراتژی خودتان را با شرایط معاملهگری در محیط آزمایشی تست نمایید. با این وضعیت، نتایج دمو و همچنین نتایج واقعی، با یکدیگر بسیار متفاوت هستند. زمانی که در محیط آزمایشی مخصوصا جهت تست استراتژی کار مینمایید، میتوانید تایم فریم خود را تغییر دهید(تایم خود را کم یا زیاد کنید.). به همین خاطر این شرایط مناسبی برای تست و راستی آزمایی استراتژی شما نمیباشد.
خود در گذشته را تکرار نمایید. به علاوه، وقتی شما از استراتژیهای غیرسیستماتیک استفاده مینمایید، رسیدن به موفقیت بیشتر طول خواهد کشید.
بیشتر بخوانبد: تغییر کارگزار ناظر به چه صورت انجام میشود؟
لبه معاملاتی موقت چیست؟
بازارهای سرمایه همیشه در حال تغییر میباشند. این تغییرات باعث از بین رفتن لبه ها میشوند که بازار را از آنچه هست پیچیده تر مینماید. ترفند استفاده از این لبه های موقت این است که، تا زمانی که جمعیت افزایش پیدا نکرده با حداکثر توان از آن ها استفاده نمایید.
سپس با افزایش جمعیت آن را کنار گذاشته و فقط وقتی که سایرین به اشتباه از آن استفاده میکنند، به آن لبه برگردید.
چگونه لبه معاملاتی انتخاب کنیم؟
در ابتدا باید این موضوع را بدانید، لبه ای خوب است که حداقل نرخ ریسک به ریوارد ۱ به ۲ داشته باشد. یعنی اینکه بتوان در بدترین شرایط به میزان دو برابر سرمایه اولیه سود کرد. درواقع هدف از انتخاب لبه معاملاتی نیز همین میباشد. لبه قرار است سرمایه گذاری را سودآورتر نماید.
میتوانید جهت کسب اطلاعات بیشتر به دوره جامع سیاست گذاری پولی مدرن مراجعه نمایید.
بنابراین باید در انتخاب آن بی نهایت دقت نمود. برای انتخاب یک لبه معاملاتی خوب، باید مراحل زیر را طی کنیم.
معامله کردن را بیاموزید
برای شروع، شما باید یاد بگیرید که چگونه معامله کنید و مهارت های خود را بهبود ببخشید. نحوه ثبت سفارش، نحوه مدیریت ریسک، زمان معامله، نحوه انتخاب سهام، حجم معاملات خود، قوانین مربوط به معامله گران روز و غیره را بیاموزید.
فاکتورهای لازم معامله را بشناسید
این کار بسیار مفید است و یک روش آسان برای بهبود عملکرد معاملات، صرف نظر از استراتژی هایی است که پیش میگیرید. برخی از فاکتورهایی که باید در نظر گرفته شوند، عبارتند از: زمان خروج از معامله، زمان بازگشت به سهام، الگوها، محدوده ها و سایر عوامل مؤثر در معامله.
بر فاکتورهای انتخابی خود مسلط شوید
پس از آنکه از انتخاب خود مطمئن شدید، وقت تسلط معامله گر است. این امر با کاهش تصمیمات و نابودی بی نظمی استراتژی های مربوط به معامله به ایجاد تمرکز و شفافیت در ذهن شما کمک میکند. شما میتوانید این کار را با نوشتن معاملات روی کاغذ، بازبینی نتایج و یادگیری توسعه بخشی، در کنار درک این موضوع که روش انتخابی برای کدام بازار مناسب است، انجام دهید.
پس از آن که بر تنظیمات خود مسلط شدید و یک دوره طولانی سودآوری مداوم داشتید، میتوانید فاکتورهای بیشتری را به لبه معاملاتی خود اضافه نمایید.
چه استراتژی های بدون لبه هستند؟
با یک بررسی ساده میتوانید دریابید که آیا استراتژی شما لبه معاملاتی دارد یا خیر. در ابتدا باید روش هایی که معمولاً برای انجام معامله استفاده میکنید را لیست کنید. سپس باید مشخص کنید که هریک را از چه منبعی فرا گرفتهاید از قبیل کتاب ها، وب سایت ها و… .
پس از آن باید ببینید که چه تعدادی از فعالان بازار در زمان مشابه از این روش ها استفاده میکنند. به کمک این خود اظهاری، بسیاری معامله گران میفهمند که سایرین نیز از همین استراتژیها بهره میبرند. در نتیجه دو دلیل وجود دارد، که وقتی جزئی کوچک از این گروه بزرگ هستید، چرا سود خوبی به دست نمیآورید.
- همگی بر سر یک چیز در حال رقابت میباشید.
- معامله گران با اشراف بر مسئله کمبود نقدینگی، از استراتژیهای غارتگرانه برای خارج کردن ضعیفترها از رقابت استفاده میکنند.
تعداد فراوان سرمایه گذاران، باعث از بین رفتن لبه ای که در ابتدا به خوبی کار میکرد میشود. البته این معنا را نمیدهد که آموزه های خود را که زمان زیادی را که صرف یادگیری آن کردید دور بریزید.
سخن آخر
لبه معاملاتی هر شخص، فوت کوزه گری خاص او میباشد. بنابراین فرمول خود را فقط برای خود نگهدارید. شاید تنها با استفاده از لبه به سودآوری پایدار نرسید، اما راه بسیار راحت تری پیش رو خواهید داشت و در مسیر درست گام بر مییدارید.
اصول کار، درک چرایی نیاز به لبه در بازار و چگونگی انتخاب آن میباشد. البته لبه به تنهایی کافی نیست. پس از انتخاب استراتژی مناسب، باید از شاخص های مختلف بازار نیز برای داشتن معامله ای سودآور استفاده نمایید.
در نهایت باید گفت، برای آن که معامله ای موفق داشته باشید، در کنار لبه مناسب باید توانایی مدیریت ریسک و میزان بسیار خوبی شکیبایی داشته باشید. همراه شدن با سیل هیجانات شما را به موفقیت نخواهد رساند. بنابراین بهترین راهکار تمرکز روی لبه و سعی بر بهبود آن است.
جهت اطلاعات بیشتر در مورد بازار بورس می توانید به سایت ویکی پدیا مراجعه نمایید.
بازاریابی فروش ملک ؛۱۲ استراتژی بازاریابی املاک جهت توسعه در تجارت
بازاریابی فروش ملک چه برای افراد تازه کار چه برای حرفه ای ها همیشه مهم بوده است. اگر قصد دارید به عنوان یک متخصص املاک و مستغلات تجارت خود را توسعه دهید بد نیست بدانید که بازاریابی نقش زیادی در جلب توجه مشتریان بالقوه دارد.
یک مطالعه در سال ۲۰۱۸ توسط انجمن ملی معاملات ملکی (NAR) نشان داد ۸۷ درصد از خریداران مسکن خانه خود را به واسطه یک مشاور املاک خریداری می کنند. این موضوع نشان دهنده این است که یک بازار مجزا برای آژانس های املاک و مستغلات وجود دارد. اما چگونه می توان به چشم اندازها رسید؟ اگر تازه شروع به کار کرده اید یا به دنبال جذب مشتری جدید هستید ، این نکات بازاریابی به شما کمک خواهد کرد تا یک برنامه بازاریابی موفق ایجاد کنید.
بازاریابی و فروش ملک
امروزه بازار املاک و مستغلات فراز و نشیب های زیادی را پشت سر می گذارد و به عوامل مختلفی مانند نرخ بهره ، شرایط اقتصادی و رشد شغل وابسته است. صرف نظر از رفتار فعلی بازار، تازه کارها و حتی متخصصان می توانند استراتژی های زیادی را به کار گیرند که این امر در گسترش تجارت نیز بسیار تاثیرگذار است. این مقاله چند ایده جهت بازاریابی فروش ملک و استراتژی های اصلی که موجب گسترش تجارت املاک و مستغلات شما می شود را مورد تجزیه و تحلیل قرارداده است.
۱. بازار هدف خود را مشخص کنید
بازار هدف در بازاریابی فروش ملک حرف اول را می زند شما با بهره گیری از این امر موفقیت واقعی را به عنوان مشاور یا مدیر بنگاه املاک و مستغلات تجربه خواهید کرد. بسیاری از دلالان و مشاغل املاک و مستغلات بر روی یک بازار خاص تمرکز کرده و در آن بازار متخصص می شوند. این ایده به شما این امکان را می دهد که چه چیزی در حال حاضر بازار هدف را تحریک و چه خطراتی این بازار را تهدید می کند و مهم تر از همه با تعیین بازار هدف برنامه خود را در کوتاه مدت و بلند مدت هدایت خواهید کرد. به عنوان مثال، یک کارگزار املاک و مستغلات که از جزئیات مربوط به یک پروژه حمل و نقل یا مدرسه جدید اطلاع دارد ، می تواند استراتژی های بازاریابی خود را بر این اساس تغییر دهد.
۲. بودجه هزینه های بازاریابی
عامل مهم دیگر در بازاریابی فروش ملک برای گسترش موفقیت در تجارت املاک و مستغلات ، به تهیه بودجه بازاریابی و پایبندی به آن تعلق دارد. به معنای واقعی صدها راه برای بازاریابی در املاک وجود دارد ، راه هایی مانند وب سایت های املاک و مستغلات ، بازاریابی از طریق ایمیل ، بازاریابی در شبکه های اجتماعی و . هزینه ها باید براساس مخاطبان هدف شما باشد. به عنوان مثال، مشتریان در منطقه یک تهران ممکن است به بازاریابی مبتنی بر اینترنت نیاز داشته باشند ، در حالی که مشتریان در یک منطقه روستایی به روش دیگری نیاز دارند.
۳. از وبسایت های تخصصی ملک و رسانه های اجتماعی استفاده کنید
صرف نظر از بازار، شما باید حضور خود را در اینترنت با کمک یک وب سایت حرفه ای و همچنین حساب های اختصاصی در سایت های رسانه های اجتماعی مانند فیس بوک ، توییتر و لینکدین ایجاد کنید. استفاده از این روش ها نسبتاً ارزان هستند ، و امکان تبلیغات گسترده ای دارند.
از طرفی شما می توانید با انتشار آگهی های ملکی متعدد در اپلیکیشن و وب سایت های تخصصی ملک مانند وبسایت آقای املاک یا راه اندازی کانال های بازاریابی به مشتریان خود در مورد نیاز به یک آژانس املاک و وکیل در هنگام خرید خانه یا خرید قطعه زمین آموزش های لازم را بدهید. همچنین می توانید با پرداخت هزینه های تبلیغاتی ، تجارت خود را در موتورهای جستجو مانند Google بازاریابی کنید.
تبلیغات برای فروش ملک
۴. تبلیغات در اینستاگرام را اجرا کنید
اینستاگرام ابزار دیگر برای برقراری ارتباط با خریداران خانه ، تبلیغ فایل ها و توسعه نام تجاری شماست. تنها کافیست با طراحی و عکس مناسب ، افراد زیادی را به خود جلب کنید.
پیج اینستاگرام آقای املاک
پیج اینستاگرام آقای املاک به صورت کاملا حرفه ای و قوی نسبت به پیج های مشابه خود در حال فعالیت است اگر به پیج آقای املاک به نشانی mrestate.ir مراجعه کنید صحت این موضوع کاملا برای شما آشکار خواهد شد. مخاطب پیج آقای املاک تنها مختص به فعالان بازار مسکن نیست این پیج برای تمامی اقشار مورد استفاده قرار می گیرد.
شما می توانید با یک سرچ ساده از مطالب مفید و کاربردی از ارائه پیشنهاد های جذاب دکوراسیون منزل تا نکات حقوقی ملک بهره مند شوید. با تبلیغات در اینستاگرام آقای املاک این امکان برای شما فراهم خواهد شد تا مخاطبان را بر اساس هدف، بودجه، نوع پست (به عنوان مثال عکس، فیلم و . مدت تبلیغ خود را انتخاب کنید. پست تبلیغاتی شما به افرادی که می خواهید به آنها دسترسی پیدا کنید ارائه داده خواهد شد.
۵. فیلم بسازید
ساخت ویدئو یک ابزار قدرتمند برای معاملات مسکن می باشد. برای انجام این کار نیازی به هزینه های هنگفت نیست. اگر به سراغ ساخت ویدئو با کیفیت بالا با مضمون توصیفات مشتری بروید یا از نرم افزار ویدئویی برای ضبط پیام از ارائه خدمات خود به مشتری از لپ تاپ خود استفاده کنید، استفاده از این راهکار شما را نسبت به دیگر مشاوران متمایز خواهد کرد.
۶.یک عکاس حرفه ای استخدام کنید
عکس استراتژی های مربوط به معامله یکی از ارکان های مهم در بازاریابی املاک و مستغلات به شمار می رود. در حقیقت ۸۹ درصد از خریداران خانه بر این باورند که عکس ها در طول فرآیند تصمیم گیری آنها مفید است. شما میتوانید خودتان عکس بگیرید، اما هیچ چیزی مانند عکسهای حرفهای تاثیر فوق العاده زیاد بر خریداران بالقوه شما نمی گذارد. تحت تاثیر قرار دادن از طریق بازاریابی، مردم را تشویق می کند تا با شما وارد معامله شوند.
۷. ارجاع مشتریان جدید به مشتریان قبلی
اکثر بنگاه های معاملات ملکی موفق معاملات متعددی را از طریق مراجعه به مشتریان قبلی انجام می دهند. ارجاع مشتریان جدید به مشتریان قبلی بیشترین ارزش را دارد. به عنوان مثال ، در صورت مراجعه توسط یک دوست، همکار یا یکی از اقوام ، مشتریان جدید راحت تر در انتخاب یک آژانس املاک و مستغلات کار می کنند. شما همیشه می توانید با ارائه جوایز ارجاع به شخصی که مشتری جدیدی معرفی می کند، این روش را تقویت کنید.
۸. سریع پاسخ دهید
ما در جهانی زندگی می کنیم که با سرعتی بسیار سریعتر از هر زمان دیگری در حال حرکت است. بسیار مهم است که به سوالات مشتری پاسخ دهید در غیر این صورت خطر از دست دادن تجارت جدید را دارید. به عنوان مثال شما باید همیشه از طریق تلفن هوشمند به ایمیل دسترسی داشته باشید و اطمینان حاصل کنید که در اسرع وقت به درخواست مشتری پاسخ می دهید. در این مشاغل نمی توانید صبر کنید تا روز بعد پاسخ دهید. اگر سریع پاسخ دهید ، به اعتبار و اعتبار شما می افزاید.
۹. اطلاعات خود را به روز کنید
اگر در موفقیت طولانی مدت خود جدی هستید، به واسطه خبرگزاری ها، اخبار، اطلاعات خود را به روزرسانی کنید به عنوان مثال در مورد نرخ وام مسکن فعلی ، تغییر در قوانین املاک و مستغلات ، مزایای مالکیت خانه ، نحوه ایجاد نمونه کارها برای سرمایه گذاری در املاک و مستغلات ، بررسی های بهداشتی و. اطلاعات کافی و به روز داشته باشید. مطمئن باشید همه مشتریان فعلی و احتمالی از اطلاعات فراوان شما قدردانی خواهندکرد ، از سوی دیگر این امر نشان دهنده دانش و تعهد شما نسبت به تجارت است.
۱۰. سوالات مورد نیاز مربوط به بنگاه املاک را برطرف کنید
منظور از غوطه وری، طرز فکری است که در آن مشتریان شک می کنند که آیا واقعاً به یک مشاور املاک نیاز دارند یا خیر. بازاریابی ناخوشایند چنین مشتریانی را هدف قرار می دهد تا آنها را در مورد ارزش پیشنهادی یک متخصص املاک و مستغلات متقاعد کند.
۱۱. برای موفقیت برنامه ریزی کنید
صرف نظر از اینکه شما یک مشاور املاک باشید یا یک توسعه دهنده املاک و مستغلات ، به یک طرح تجاری برای پیشرفت در املاک و مستغلات نیاز خواهید داشت. انجام این کار شما را برای موفقیت آماده می کند. شما می توانید با کمک یک برنامه تجاری توسعه املاک و مستغلات هزینه های خود ، شرایط احتمالی و سایر خطرات خود را برنامه ریزی کنید. بسیاری از افراد وقتی در خلا کار می کنند بدون چنین برنامه ریزی شکست می خورند. به عنوان مثال ، می توانید بودجه خود را برای استراتژی های بازاریابی فروش ملک در سال آینده با کمک یک برنامه تجاری مستند برنامه ریزی کنید.
۱۲. آگاهی از برند را توسعه دهید
دقیقاً همانند مشاغل تجاری با برندهای بزرگ، افرادی که در شغل املاک و مستغلات در حال فعالیت هستند باید تلاش خود را صرف برند سازی کنند. تشکیل برند اصولی می تواند تحت نام یا نام تجاری شما باشد. به طور کلی برای اعمال هرگونه استراتژی فروش املاک و مستغلات باید این مفهوم را در ذهن خود داشته باشید. معمولا افرادی که در این شغل تازه وارد شده اند این سوال برایشان ایجاد خواهد شد که چگونه می توان وارد فروش املاک و مستغلات شد و یا چگونه می توانند با موفقیت یک کسب و کار بسازند؟ پاسخ در برنامه ریزی برای توسعه نام تجاری و استفاده از آن برای بازاریابی تجارت برای سالهای آینده نهفته است.
نتیجه گیری:
توسعه یک تجارت موفق در زمینه املاک و مستغلات به تلاش و زمان بستگی دارد. استراتژی های ذکر شده در بازاریابی فروش ملک اگر با دقت و پشتکار دنبال شوند ارزش تلاش شما را خواهد داشت. موفقیت از طریق کارهای تصادفی بدون برنامه ریزی حاصل نمی شود. در عوض، از تدوین و پیروی از یک برنامه حاصل می شود.
امروزه بازار مسکن همانند دیگر بازارها، توسط تکنولوژی تغییر کرده است. در حال حاضر پلتفرمهای تخصصی املاک مانند وبسایت آقای املاک به شما این امکان را می دهند تا خانه خود را با روشهای نوین به فروش برسانید، اما این بدان معنا نیست که همه ایدههای سنتی بازاریابی فروش ملک باید کنار گذاشته شوند در حقیقت نکته مهم این است که بفهمید چه چیزی برای شما و عامل فروش شما بهترین است. استراتژی های مربوط به معامله
استراتژی های خروج از بازارهای مالی
استراتژی خروج از بازار پایبندی شما را به برنامه معاملاتی تضمین میکند و میتواند ریسک عواطف و هیجان معاملات را کاهش دهد. استراتژیهای خروج از بازار ریسک معاملاتتان را کاهش میدهد و در عین حال شانس شما را برای کسب سود افزایش میدهد.
استراتژی خروج به برنامه ای از پیش تعیین شده گفته می شود که هریک از کارآفرینان، سرمایه گذاران، معامله گران و صاحبان مشاغل با هدف تسویه حساب یا نقد کردن دارایی های مالی و… در زمان خروج اجرا می گردد که می تواند فراتر از توافقات انجام شده صورت بگیرد.
این استراتژی ممکن است برای خروج از سرمایه گذاری غیر فعال و اتمام یک سرمایه گذاری بدون سود انجام گیرد بنابراین در این صورت هدف از اجرای استراتژی خروج محدود کردن زیان و ضرر است.
ممکن است این استراتژی زمانی اجرا شود که سرمایه گذار به سود هدف گذاری شده رسیده باشد. به عنوان مثال، یک سرمایه گذار فرشته ممکن است در یک شرکت استارت آپ استراتژی خروج را در اولین مراحل کار اجرا نماید. از دیگر دلایل اجرای این استراتژی را می توان به تغییرات چشم گیر بازار به دلیل اتفاقات فاجعه بار، دلایل قانونی اشاره کرد و هم چنین ممکن است سرمایه گذار به دلیل بازنشستگی از کار دست بکشد و درآمد خود را نقد نماید. خروج کسب وکارها نباید با استراتژی خروج بازارهای اوراق بهادار جهانی اشتباه گرفته شود.
یک استراتژی خروج مفید باید در هر نوع سرمایه گذاری یا تجارتی صرف نظر از وجه مثبت یا منفی آن ها برنامه ریزی گردد. این برنامه ریزی باید بخش جداناپذیر هر سرمایه گذاری با هدف جلوگیری از خطرات احتمالی پیش بینی شده باشد.
استراتژی خروج از بازار
استراتژی خروج از بازار
استراتژی خروج در هر تجارتی برنامه ای است که سرمایه گذاران آن با هدف فروش اموال خود به سرمایه گذاران دیگر یا شرکت های دیگر دنبال می کنند. این استراتژی به صاحبان مشاغل امکان کاهش نقدینگی را می دهد و هم چنین در صورت موفقیت کسب وکار سود قابل توجهی را به دست خواهد آورد. درصورتی که کسب وکاری موفقیت آمیز نکرده باشد این استراتژی باعث جلوگیری از ضرر و زیان می گردد. این استراتژی ممکن است زمانی که سرمایه گذاری مانند سرمایه گذار کارآفرین بخواهد به سود خود دست یابد، عملی گردد.
سرمایه گذاران و صاحبان مشاغل می توانند از استراتژِی خروج و سایر تکنیک های مدیریت پول جهت کاهش ریسک ها استفاده نمایند و کسب وکار خود را تا حد زیادی تقویت نمایند. قبل از شروع هر تجارتی، پیشنهاد می گردد تا هر سرمایه گذاری برنامه ای برای توقف و فروش اموال خود و هم چنین جهت جلوگیری از ضرر و زیآن های احتمالی داشته باشد.
مدیریت پول یکی از مهم ترین جنبه های هر تجارتی است. به عنوان مثال، تعداد زیادی از صاحبان کسب وکارها بدون در نظر گرفتن استراتژی خروجی شروع به کار می کنند ممکن است به سود زودرسی دست یابند یا ممکن است ضرر و زیان زیادی را متحمل گردند.
چگونه از معامله خارج شویم؟
فقط دو راه برای خارج شدن از موقعیت معاملاتی در بازارهای مالی وجود دارد؛ ۱-کسب سود ۲- از دست دادن سود. زمانی که از استراتژی خروج صحبت می شود، ما از دستورات Take Profit و Stop Loss استفاده می کنیم، این دستورات نوعی از استراتژی های خروج هستند. و در بازار سرمایه معمول است که این دو دستور را با عنوان “T/P” و “S/L” بکار می برند. (مطالعه مقاله”آشنایی با عجیب ترین اصطلاحات سرمایه گذاری” می تواند برای شما جذاب باشد).
دستور Stop-Loss (S/L)
شما می توانید توسط کارگزار خود این دستور را در موقعیت های معاملاتی لحاظ کنید تا زمانی که قیمت به آن نقطه رسید، دارایی شما به صورت خودکار در بازار فروخته شود. هنگامی که بازار به نقطه S/L برسد به طور خودکار این نقطه به سفارش بازار تبدیل می شود. اگر نوسانات بازار زیاد باشد این دستور می تواند در کاهش زیان های استراتژی های مربوط به معامله شما کارا باشد.
قوانین متعددی وجود دارد که می تواند بر دستور stop-loss اعمال شود:
- S/L همیشه بالاتر از قیمت درخواست فعلی در خرید (سفارش بازار) و یا کمتر از قیمت پیشنهاد فعلی درفروش است.
- زمانی که بازار به S/L برسد، آنگاه S/L به سفارش بازار تبدیل می شود.
سه نوع دستور S/L وجود دارد:
- خوب تا زمان لغو، معتبر تا زمان لغو یا Good ’till canceled (GTC): این سفارش در زمان تعیین شده بر اساس تقویم و یا به صورت دستی اجرایی می شود.
- سفارش روز: S/L پس از یک روز معاملاتی منقضی می شود.
- Trailing stop: این S/L در فاصله ای معین از قیمت بازار است، اما هرگز به سمت پایین حرکت نمی کند.
دستور Take-Profit (T/P)
این دستور همانند S/L عمل می کند با این تفاوت که معامله گر حداکثر سود خود را با اعمال آن مشخص می کند و زمانی که قیمت فروش بازار به آن برسد به سفارش بازار تبدیل خواهد شد. بااین حال، T/P دو تفاوت عمده با S/L دارد:
- Trailing stop ندارد (چراکه در این حالت قادر به کسب درآمد نخواهید بود).
- نقطه خروج باید بالاتر از قیمت فعلی بازار باشد.
استراتژی خروج از بازار
نکاتی که در توسعه استراتژی خروج باید در نظر گرفت؟
پیش از ایجاد استراتژی خروج، لازم است موارد زیر را مد نظر داشته باشید:
نوع معامله (Trading style)
استراتژی خروج کاملاً به نوع معامله شما بستگی دارد. ترجیح شخصی شما به عنوان تریدر تعیین می کند که یک معامله را چگونه انجام می دهید و چگونگی انجام معامله و همچنین مدت زمانی که در یک پوزیشن باقی می مانید به ترجیحات شخصی شما در مقام تریدر برمی گردد. 4 نوع معامله رایج وجود دارد:
- پوزیشن تریدینگ (Position trading): تریدرهای پوزیشن تریدینگ در دوره های زمانی طولانی به منظور کسب سود از روندهای گسترده و غالب بازار در موضع یا پوزیشن قرار می گیرند. شناخته شده ترین نوع معاملات موضعی همان تاکتیک “خریداری و نگهداری” سهم یا ارز دیجیتال است. در این موارد لازم است که جهت اتخاذ استراتژی خروج نوسانات کوتاه مدت بازار را نادیده بگیرید و اجازه دهید سود به سمت شما روانه شود.
- نوسان گیری (Swing trading): در معاملات نوسانی بر تشخیص روند بازار تمرکز می شود و با استفاده از فراز و فرودهای قیمت، نقاط ورود و خروج تعیین می گردد. کف قیمت این امکان را به تریدر می دهد که در پوزیشن لانگ قرار بگیرد یا از پوزیشن شورت خارج شود، در حالی که سقف قیمت فرصتی است برای خروج از پوزیشن لانگ یا ورود به پوزیشن شورت.
- معاملات روزانه (Day Trading): تریدرهای روزانه به منظور کسب سود از حرکات کوتاه مدت بازار طی یک روز معاملاتی به معامله ای وارد یا از معامله ای خارج می شوند. خروج از معامله پیش از بسته شدن روزانه بازار می تواند به اجتناب از ریسک و کاهش هزینه های مربوط یک معامله کمک کند. نوسان گیری و اسکالپینگ (Scalping) نیز می توانند ذیل عنوان معاملات روزانه دسته بندی شوند؛ زیرا اکثراً طی یک روز معاملاتی انجام می شوند.
- اسکالپینگ (Scalping): کوتاه ترین مدت زمان بین ورود و خروج به یک معامله به این نوع از معاملات تعلق دارد و اغلب در چند ثانیه یا چند دقیقه انجام می شوند. هدف، کسب سود اندک اما مکرر است که به مرور زمان انباشته می شود. این نوع از معامله به زمان و تمرکز فراوانی نیاز دارد.
استراتژی خروج از بازار
سه استراتژی خروج از بازار که لازم است آنها را بشناسید!
روش های متفاوت و مختلفی وجود دارد که می توانید با استفاده از آنها زمان مناسب برای خروج از معامله را تعیین کنید. در اینجا سه نمونه از رایج ترین آنها را معرفی می کنیم:
سطوح حمایت و مقاومت (Support and Resistance)
سطوح مقاومتی و حمایتی سطوحی هستند که در آنها حرکات بازار محدود می شود. سطوح حمایتی نمایانگر کف قیمت هستند و وضعیت اشباع فروش تلقی می شود که در آن خریداران باعث می شوند که قیمت از آن سطح کمتر نشود و مجدداً افزایش یابد. سطح مقاومت نیز سقف قیمتی است که وضعیت اشباع خرید به حساب می آید که در آن خریداران تمایلی به خرید ندارند و از این رو پوزیشن های خود را می بندند و در نتیجه قیمت نمی تواند فراتر رود و کاهش می یابد.
روندها اغلب در برخورد با این سطوح حیاتی وارونه می شوند و این امر به خوبی توضیح می دهد که چرا تریدرها علاقه دارند سفارشات حد ضرر و لیمیت کلوز خود را حوالی این سطوح قرار بدهند. قرارگیری سفارشات حد برداشت سود و حد ضرر در حوالی این سطوح بسیار رایج است، تا آنجا که این سطوح به پیش گویی های خودمحقق شونده معروف شده اند؛ یعنی تریدرها انتظار دارند که بازار در این نواحی تغییر کند. در نتیجه اگر در پوزیشن لانگ قرار دارید، می توانید در سطح مقاومت کسب سود کنید.
سطوح مقاومتی و حمایتی با استفاده از طیف مختلفی از اندیکاتورها از جمله میانگین متحرک، ابزار فیبونانچی اصلاحی (Fibonacci Retracements) و نقاط پیوت (Pivot Points) تعیین می شوند.
میانگین متحرک (Moving Averages)
میانگین متحرک داده ها را به کار می گیرد تا روند بازار را بیابد و با فیلتر کردن تصادفی نوسانات قیمت، داده های قیمتی را هموار می سازد.
برای محاسبه میانگین متحرک لازم است مجموعه اعداد را جمع بزنید و بر تعداد کل مقادیر مجموعه تقسیم کنید. برای مثال اگر می خواهید میانگین متحرک یک دوره پنج ساله را محاسبه کنید، لازم است اعداد مربوط به این دوره را جمع بزنید و بر 5 تقسیم کنید. رایج ترین میانگین متحرکی که به کار می رود، 50 یا 200 روزه است.
وقتی قیمت بالای میانگین متحرک است، یعنی فرصت مناسبی برای خرید ایجاد شده و زمانی که قیمت زیر میانگین متحرک است، زمان فروش است. علاوه بر این، میانگین متحرک می تواند به عنوان یک سفارش زیان گریز خودکار (Trailing stops) نیز تلقی شود و در این راه مفید باشد. با افزایش یا کاهش قیمت، میانگین متحرک هم افزایش و کاهش می یابد و این بدان معنا است که می توانید سفارش حد ضرر خود را به جایی که میانگین متحرک حضور دارد منتقل کنید. در این صورت اگر قیمت برخلاف جهت مورد نظر شما حرکت کند، وضعیت شما در برابر ریسک مصون خواهد ماند.
میانگین محدوده واقعی (Average True Range)
اندیکاتور میانگین محدوده واقعی (Average True Range) یا به اختصار ATR، تلاطم و نوسان بازار را طی یک تایم فریم مشخص دنبال می کند. این اندیکاتور با افزایش یا کاهش نوسانات، بالا و پایین می رود؛ به نحوی که مقدار بالای ATR نمایانگر زیاد بودن نوسانات و مقدار کم آن نشانگر پایین بودن نوسانات است.
هر چه مقدار ATR بیشتر باشد، سفارش حد ضرر باید گسترده تر انتخاب شود؛ زیرا ایجاد حد ضرر به صورت محدود در یک بازار بی ثبات خیلی زود متوقف می شود. در ضمن تنظیم سفارش حد ضرر در گستره ای بسیار وسیع نیز در حالی که بازار با نوسان کمتری مواجه است به این معنی است که خود را بیش از حد در معرض ریسک قرار داده اید.
برخی از تریدرها حتی برای تعیین دقیق سطح قیمتی که می خواهند سفارش حد ضرر را به آن بیفزایند از این اندیکاتور استفاده می کنند. برای این کار مقدار ATR را در عدد انتخابی تان ــ معمولاً 0.5، 1، 2 یا 3 ــ ضرب کنید. عدد نهایی به دست آمده، همان سطحی است که می توانید سفارش حد ضرر خود را در آن نقطه تنظیم کنید.
سرمایه گذاران بلند مدت در این مورد برای به دست آوردن مقدار بیشتری نسبت به قیمت فعلی بازار، حد بالاتری را انتخاب می کنند و آن را در 3 ضرب می کنند. در حالی که تریدرهای کوتاه مدت از ضریب های کوچک تری استفاده می کنند؛ زیرا مدت زمان کوتاه تری برای کسب سود دارند.
دیدگاه شما