تاثیر رشد نقدینگی بر بازارها


تاثیر اخبار روی معاملات بورس

همواره اخبار و سیاست‌های موجود تاثیر بسزایی در روند سرمایه‎‌گذاری و معاملات بازارها داشته است.

همواره اخبار و سیاست‌های موجود تاثیر بسزایی در روند سرمایه‎‌گذاری و معاملات بازارها داشته است. بورس نیز همانند سایر بازارهای مالی از اخبار و اتفاقات تاثیر می‌گیرد و نوع سرمایه‌گذاری سهامدار نیز به همین واسطه تغییر می‌کند. اما چه اخباری و چگونه می‌توانند روی بورس تاثیر بگذارند؟ عوامل متعددی بر وضعیت بورس اثر می‌گذارند و باعث ایجاد افت و خیز در روند شاخص بورس می‌شوند اما اگر به‌طور کلی عواملی چون رشد نقدینگی و افزایش قیمت ارز (تورم)، سیاست‌های اقتصادی دولت، انتظارات تورمی، قیمت‌های جهانی و احساسات و هیجانات سهامداران می‌توانند تاثیر بسزایی در روند بازار بگذارد. اولین مورد تاثیرگذار روی معاملات بازار رشد نقدینگی و افزایش قیمت ارز و بالا رفتن تور رشد نقدینگی و افزایش قیمت ارز و به دنبال آن، بالا رفتن میزان تورم در جامعه است. سوالی که در اینجا پیش می‌آید این است که علت به وجود آمدن تورم‌های سنگین در ایران چه چیزی می‌تواند باشد؟ پاسخ به این سوال را با نقل قولی از اقتصاد دان برجسته امریکایی یعنی میلتون فریدمن آغاز می‌کنیم؛ این اقتصاد دان معتقد است که تورم در همه جا و در همه زمان‌ها یک پدیده پولی است. به این معنا که اگر شما به دنبال سرچشمه تورم ایجاد شده در جامعه هستید، باید رد پول و رشد پایه پولی و نقدینگی تورم‌زا در جامعه را دنبال کنید. ممکن است سوالی دیگر برای شما پیش آمده باشد، سوالی مبنی بر اینکه چرا دولت‌ها نقدینگی را در جامعه افزایش می‌دهند؛ با اینکه می‌دانند این رشد پایه پولی و نقدینگی موجب تورم می‌شود؟ پاسخ این سوال بسیار ساده است و آن هم کسری بودجه است. در ایران به علت عواملی همچون تحریم و. درآمدهای دولت به‌شدت کاهش یافته است و اصطلاحا دخل و خرج دولت با یکدیگر همخوانی ندارد. به همین دلیل دولت‌ها برای جبران کسری بودجه ناشی از کاهش درآمد‌ها، اقدام به افزایش نقدینگی در جامعه می‌کنند که این عامل باعث به وجود آمدن تورم‌های سنگین در اقتصاد ایران می‌شود. مطمئنا تورم ایجاد شده در جامعه به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار بر وضعیت بورس، اثرات خود را بر روی کالاها، خدمات، صنایع و تولیدات و هر آنچه که با اقتصاد ایران در ارتباط است، خواهد گذاشت. بازار سرمایه نیز از این امر مستثنی نیست و قطعا از این افزایش تورم در جامعه تاثیر می‌پذیرد و قیمت سهام شرکت‌ها و شاخص کل بورس نیز افزایش پیدا می‌کند. هنگامی که نقدینگی در جامعه افزایش پیدا می‌کند، قیمت ارز (دلار) نیز بالا می‌رود و این بالا رفتن قیمت ارز موجب افزایش قیمت‌ها در تمامی بازارهای مالی، کالا، خدمات و. می‌شود. بازار سرمایه ایران نیز تحت تاثیر قیمت دلار و تورم است.

از دو دیدگاه می‌توان به تاثیر تورم و نرخ ارز بر افزایش قیمت سهام صنایع بورسی ایران نگاه کرد:

نخست؛ شرکت‌های فعال در بازار سرمایه ایران، دارایی‌های بسیار زیادی دارند؛ از تجهیزات و ماشین‌آلات خطوط تولید تا ساختمان‌ها و زمین‌های ارزشمند. همانطور که گفته شد، تورم ایجاد شده در جامعه، بر روی کالاها و دارایی‌های مختلف تاثیر‌گذار است؛ بنابراین به دنبال افزایش قیمت و ارزش دارایی‌های یک شرکت، سهام شرکت مذکور نیز از این افزایش قیمت دارایی‌های زیر مجموعه، تاثیر گرفته و رشد می‌کند. برای نمونه یک شرکت تولید فولاد در بورس ایران، یکی از ماشین‌آلات خطوط تولید خود را در سال 1385 به قیمت یک میلیون دلار خریداری کرده است؛ با توجه به نقدینگی و تورم موجود در سال 1385، قیمت دلار در آن زمان هزار تومان بوده است و هم‌اکنون پس از گذشت 15 سال از آن زمان، به دلیل رشد نقدینگی و تورم ایجاد شده ناشی از آن، قیمت دلار حدود 27 هزار تومان شده است؛ یا به عبارت دیگر قیمت دلار نسبت به سال 1385، 27 برابر شده است.

بنابراین قیمت ماشین‌آلات خطوط تولید فولادسازی مذکور، بدون در نظر گرفتن مستهلک شدن این تجهیزات، حدود 27 برابر شده است. به عبارت دیگر می‌توان گفت که دارایی‌های زیرمجموعه این فولادسازی نیز، همگام با تورم، 27 برابر شده و به دنبال آن با یک حساب سرانگشتی، می‌توان نتیجه گرفت که قیمت سهام این شرکت نیز باید 27 برابر شود. (محاسبات حدودی است و هزینه استهلاک این تجهیزات در نظر گرفته نشده است.) دومین مورد نیزافزایش سودآوری شرکت‌ها به دلیل تورم؛ یکی دیگر از دلایلی که تاثیر تورم را بر افزایش ارزش سهام موجود در بازار سرمایه نشان می‌دهد، افزایش سودآوری شرکت‌هاست. به عنوان مثال یک شرکت در ده سال پیش به ازای هر سهم 100 تومان سود داشته است و با P/E معقول حدود 6، سهام مذکور، تاثیر رشد نقدینگی بر بازارها 600 تومان ارزش داشته است اما در حال حاضر با افزایش تورم و به تبع آن با افزایش سودآوری شرکت مذکور، سود هر سهم به 500 تومان رسیده است و با P/E حدود 6 واحدی، هر سهم بایستی 3000 تومان قیمت داشته باشد.

از دیگر عوامل تاثیرگذار بر وضعیت بورس در ایران، سیاست‌های اقتصادی دولت‌های مختلف است. تجربه سالیان گذشته بازار سرمایه نشان داده است که دست دولت‌های مختلف برای دخالت‌ها یا تشویق به سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه بسیار باز است و اینکه رفتار تصمیم‌گیران دولتی با بازار سرمایه به چه شکل است، می‌تواند در رونق یا افت بازار سرمایه نقش اساسی داشته باشد. دولت و زیرمجموعه‌های آن، با استفاده از ابزارهای مختلفی که در دست دارند، می‌توانند به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار بر وضعیت بورس، نقش خود را بازی کنند.

نرخ بهره بین بانکی یکی از ابزارهای بانک مرکزی است. در واقع بهره بین بانکی که خود به عنوان زیر مجموعه‌ای از عوامل تاثیرگذار بر وضعیت بورس شناخته می‌شود، یک بازار کوتاه‌مدتی است و همانطور که از اسمش پیداست، یک تراکنش بین بانک‌های مختلف محسوب می‌شود؛ به این‌صورت که بانک‌ها منابعی که احتیاج ندارند و مازاد هستند را به‌طور روزانه به بانک‌هایی که کسری نقدینگی دارند، قرض می‌دهند و این منابع را با یکدیگر تبادل می‌کنند. این قرض گرفتن از یکدیگر، همواره با یک نرخ مشخص، انجام می‌شود که اصطلاحا به آن نرخ بهره بین بانکی می‌گویند و مسوول اصلی تعیین این نرخ نیز، بانک مرکزی است.

تجربه‌ها نشان داده است که میزان نرخ بهره بین بانکی اثر معکوسی با بازار سرمایه دارد؛ به این‌صورت که با افزایش نرخ بهره بین بانکی، بازار سهام نزولی می‌شود و در طرف مقابل نیز، با کاهش نرخ بهره بین بانکی، بازار سرمایه رونق گرفته و رشد می‌کند. علت نزولی شدن بازار سرمایه با افزایش نرخ بهره بین بانکی، این است که افزایش نرخ بهره بین بانکی مطمئنا در بلندمدت باعث افزایش نرخ سود سپرده‌های بانکی می‌شود چرا که با افزایش نرخ بهره بین بانکی، بهای تمام شده پول بین بانک‌ها افزایش می‌یابد و به دنبال آن در چنین شرایطی، بانک‌ها ناچار می‌شوند نرخ سود سپرده خود را برای جذب نقدینگی بالاتر ببرند.

بنابراین پس از افزایش نرخ بهره بین بانکی و به دنبال آن، بالا رفتن نرخ سود سپرده‌های بانک‌ها، بازار سرمایه جذابیت‌های خود را برای سرمایه‌گذاری از دست می‌دهد؛ به این دلیل که اغلب سرمایه‌گذاران همواره به دنبال کسب سودهایی هستند که ریسک کمتری دارند؛ به عنوان مثال هنگامی که بانک‌ها سود سپرده 25 درصد به مشتریان خود می‌دهند، بدیهی است که سرمایه‌گذاران، اقبال کمتری به بازار سرمایه نشان می‌دهند و ترجیح می‌دهند که پول خود را در سپرده‌های بدون ریسک بانکی قرار بدهند. به این شکل است که نرخ بهره بین بانکی همواره خود را به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار بر وضعیت بورس، معرفی کرده است. قیمت‌گذاری دستوری مطمئنا یکی ازمهم‌ترین عوامل تاثیرگذار بر وضعیت بورس است که تاثیر منفی بر این بازار دارد؛ به این‌صورت که دولت با هدف حمایت از مصرف‌کننده و با توجیه اینکه قشر ضعیف و متوسط باید توان خرید کالاهای تولید شده را داشته باشند، اقدام به قیمت‌گذاری دستوری بر روی برخی از کالاها و خدمات می‌کند؛ در حالی که نه تنها قیمت نهایی برای مصرف‌کننده کنترل نمی‌شود، بلکه موجب رانت و فساد عظیم در چرخه عرضه و تقاضا می‌شود. به عنوان مثال، اثرات قیمت‌گذاری دستوری بر روی خودرو‌سازان بزرگ ایران که در بازار سرمایه فعالیت می‌کنند، کاملا مشخص است؛ به گونه‌ای که نه تنها این کارخانه‌ها توان به وجود آوردن سود ندارند؛ بلکه در سالیان اخیر و به علت قیمت‌گذاری دستوری، با مشاهده صورت‌های مالی آنها متوجه زیان‌های بزرگ در این صنعت خواهیم شد. بنابراین تصمیم‌های دولت در خصوص قیمت‌گذاری دستوری به عنوان یک عامل تاثیرگذار بر بورس، می‌تواند آسیب‌های جدی بر صنایع مختلف فعال در بازار سرمایه وارد کند.

فروش سهام و دارایی‌های دولت از اصلی‌ترین عوامل تاثیرگذار بر وضعیت بورس است. دولت‌ها به علت هزینه‌های فراوانی که دارند، هر ساله در قانون بودجه کشور، بخشی از هزینه‌های خود را از طریق فروش سهام و دارایی‌های خود در بازار سرمایه جبران می‌کنند. لازم به ذکر است که ساختار بازار سرمایه ایران در طول سال‌ها به این سمت رفته است که همواره بخش بزرگی از سهام شرکت‌های فعال در بازار سرمایه مخصوصا سهم‌های بزرگ در اختیار خود دولت است. بنابراین دولت بخشی از سهام در اختیار خود را در طی سال برای تامین مالی و جبران هزینه‌های جاری خود، در بازار سرمایه می‌فروشد. باید به این نکته اشاره کرد که از 2 دیدگاه می‌توان به موضوع فروش سهام توسط دولت به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار بر وضعیت بورس اشاره کرد:

نخست؛ از آنجا که دولت جمهوری اسلامی ایران، معمولا به عنوان سهامدار عمده و درصدی در شرکت‌های بزرگ محسوب می‌شود، بنابراین فروش سهام در این حجم بسیار زیاد توسط دولت (اگر معاملات بلوکی نباشد)، باعث ایجاد فشار فروش و همچنین به وجود آمدن ترس در سهامداران خرد شده و به تبع آن بازار سرمایه دچار نزول می‌شود. دوم؛ همه ما می‌دانیم که فروش سهام در ابعاد گسترده توسط هر شخص یا هر سازمانی، در بازاری که رونق کافی ندارد و حجم معاملات آن پایین است، امکان‌پذیر نیست؛ بنابراین دولت برای فروش سهام مد نظر خود باید در بازار سرمایه رونق ایجاد کند تا بتواند سهام در اختیار خود را به راحتی بفروشد. دولت‌ها معمولا برای جبران کسری بودجه خود، اقدام به فروش اوراق بدهی (اخزا و. ) می‌کنند. لازم به ذکر است که فروش این اوراق از طریق بازار سرمایه صورت می‌گیرد؛ بنابراین سیاست‌های اقتصادی دولت برای فروش اوراق بدهی، می‌تواند یکی از مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار بر وضعیت بورس باشد.

انتظارات تورمی

از دیگر عوامل تاثیرگذار بر وضعیت بورس می‌توان به انتظارات تورمی در جامعه اشاره کرد. تحلیلگران و سرمایه‌گذاران بازار سرمایه، بیش از آنکه به وضعیت فعلی سهام مورد نظر یا کلیت اقتصاد نگاه کنند، آینده سهام و پیش بینی‌ها را مد نظر قرار می‌دهند. بنابراین انتظارات جامعه از آینده اقتصاد و مخصوصا انتظارات مردم از تورم در آینده نقشی اساسی در رونق یا رکود بازار سرمایه دارد. به عنوان مثال هنگامی که تحلیلگران و سرمایه‌گذاران، کسری بودجه دولت را می‌بینند، به راحتی می‌توانند پیش بینی کنند که در آینده نه چندان دور، این کسری بودجه با افزایش نقدینگی در جامعه جبران می‌شود و به تبع آن تورم بالا می‌رود؛ پس بنابراین سرمایه‌گذاران سعی می‌کنند از همین الان اقدام به خرید سهام کنند تا سرمایه خود را در برابر توفان تورم حفظ کنند که این خرید سهام موجب رونق بازار سرمایه می‌شود. یا وقتی که به دلیل تحریم‌ها، آینده‌ای روشن برای افزایش درآمدهای کشور نمی‌توان متصور شد، مطمئنا انتظارات تورمی در جامعه شکل می‌گیرد و این انتظارات تورمی خود را در بالا رفتن قیمت کالاها، خدمات یا دارایی‌های مختلف از جمله بازار سرمایه نشان می‌دهد.

قیمت‌های جهانی

قیمت‌های جهانی از مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار بر وضعیت بورس محسوب می‌شود. وقتی که با دیدگاهی کلی و همه‌جانبه به بازار سرمایه ایران نگاه می‌کنیم، این بازار تحت تاثیر دو عامل اصلی است؛ اول نرخ دلار و دوم قیمت‌های جهانی. لازم به ذکر است که شرکت‌های فعال در بازار سرمایه ایران از لحاظ نرخ‌های فروش، به دو دسته تقسیم می‌شوند؛ دسته اول را اصطلاحا سهم‌های ریالی می‌نامند چرا که این سهم‌ها نرخ‌گذاری متناسب با دلار و قیمت‌های جهانی ندارند و محصولات آنها متناسب با شرایط افزایش نرخ می‌گیرند. از جمله این سهم‌ها می‌توان به سهم‌های گروه خودرو‌سازی، غذایی، قندی و. اشاره کرد. لازم به ذکر است که قیمت‌های جهانی به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار بر وضعیت بورس، بر دسته دوم سهم‌ها در بازار سرمایه اثر می‌گذارد؛ دسته دوم را اصطلاحا سهام دلاری می‌نامند؛ به این‌صورت که نرخ‌های این سهام تحت تاثیر قیمت دلار و قیمت‌های جهانی است و با نوسانات قیمت ارز و بازارهای جهانی، میزان فروش و درآمد این سهم‌ها نیز تغییر می‌کند. از جمله صنایع دلاری بازار سرمایه می‌توان به فولادی‌ها، پتروشیمی‌ها و. اشاره کرد. موضوع قیمت جهانی از این جهت بر بازار سرمایه ایران اثرگذار است که بخش عظیمی از صنایع فعال در بازار بورس ایران، مرتبط با کامودیتی‌ها هستند و اغلب شرکت‌های بزرگ فعال در بازار سرمایه ایران در حوزه‌های سنگ آهن، فلزی، پتروشیمی، پالایشی و. که متاثر از قیمت‌های جهانی هستند، قرار می‌گیرند و به‌طور کلی افت و خیز قیمت‌ها در بازارهای جهانی، می‌تواند تاثیر جدی بر بورس ایران داشته باشد؛ بنابراین قیمت‌های جهانی از اصلی‌ترین عوامل تاثیرگذار بر وضعیت بورس محسوب می‌شود.

احساسات و هیجانات ناشی از اخبار

از دیگر عوامل تاثیرگذار بر وضعیت بورس، می‌توان به موضوع احساسات و هیجانات ناشی از اخبار اشاره کرد. این هیجانات ممکن است ناشی از اتفاقات گوناگونی باشد که در ادامه مبحث، به این عوامل تاثیرگذار بر وضعیت بورس اشاره می‌کنیم. نه تنها بازار سرمایه ایران، بلکه تمامی بورس‌های جهان نسبت به اخبار مختلف واکنش لحظه‌ای نشان می‌دهند و از این جهت می‌توان گفت که بازار بورس در تمام دنیا، هوشمندترین بازار مالی در هر کشور محسوب می‌شود. در خصوص تاثیر اخبار بر بازار سهام فرضیه‌ای وجود دارد تحت عنوان: فرضیه بازار کارا (Efficient-market hypothesis) . به این شکل که فرضیه بازار کارا بیانگر آن است که بازارهای مالی به لحاظ اخبار و اطلاعات کارا هستند. طبق این فرضیه قیمت‌های سهام تمامی اطلاعات و اخبار شناخته شده را منعکس می‌کنند. در ارتباط با فرضیه بازارهای کارای نیمه قوی، که از مقبولیت بالاتری برخوردار است گفته می‌شود که قیمت‌های سهام فوراً منعکس‌کننده تمامی اطلاعات و اخباری هستند که در دسترس عموم قرار دارند. این تحت تاثیر قرار گرفتن هم از لحاظ اخبار منفی و هم از لحاظ اخبار مثبت است. به عنوان مثال هنگامی که اخبار بد مانند احتمال وقوع جنگ، ابهامات و تنش‌های سیاسی و. به بازار سرمایه منعکس می‌شود، این بازار واکنش منفی از خود نشان می‌دهد و سهامداران آن دچار هیجان و احساسات می‌شوند. در طرف مقابل نیز وقتی که اخبار مثبت مانند برداشته شدن قیمت‌گذاری دستوری یا اعلام حمایت دولت از بازار سرمایه و. به این بازار منعکس می‌شود، معاملات جهتی مثبت به خود می‌گیرد و سهامداران تمایل بیشتری برای خرید در این بازار از خود نشان می‌دهند.

رشد نقدینگی و معیشت مردم

رشد نقدینگی و معیشت مردم

گزارش روز 19 آبان 99 بانک مرکزی در مورد تحولات اقتصادی نکات مختلفی را مطرح کرده است اما درکنار خبر مهم سقف نرخ سود 22 درصدی برای اوراق مالی، به چند شاخص عمده در مورد رشد نقدینگی، پایه پولی و حجم پول شامل حساب جاری، چک‌ها و اسکناس اشاره کرده است که می‌تواند عامل تعیین‌کننده‌ای در شاخص تورم، مبادلات اقتصادی، قیمت‌ها تاثیر رشد نقدینگی بر بازارها در بازارهای مختلف باشد و رفتار معاملاتی مردم و فعالان اقتصادی را تحت تاثیر قرار دهد. به عبارت دیگر، با اینکه دولت و بانک مرکزی انتظار دارند که نرخ تورم مهار شود و نوسان قیمت‌ها کاهش یابد اما رفتار مالی و پس‌اندازهای مردم و نگهداری پول به صورت نقد نشان می‌دهد که تمایل به نگهداری پول در حساب‌های بلندمدت بانک‌ها کاهش یافته و عمده پول به صورت نقد در حساب جاری، چک‌ها، اسکناس، و حتی حساب کوتاه‌مدت نگهداری می‌شود و امروز با توجه به دسترس بودن کارت‌های بانکی، عملا باید حساب کوتاه‌مدت را نیز پول نقد در نظر بگیریم زیرا حتی سریعتر از اسکناس خرج می‌شود و با وجود آنکه برخی مراکز تمایلی به دریافت اسکناس ندارند، اما کارت بانکی را به سرعت قبول می‌کنند تاثیر رشد نقدینگی بر بازارها و درتعریف پول و شبه‌پول باید تغییراتی ایجاد کرد و کارت‌های بانکی حساب کوتاه‌مدت را سریعتر از پرداخت اسکناس و چک به حساب آید زیرا با اشاره یک کارتخوان و ورود رمز چهار رقمی می‌تواند ارقام را جابه‌جا کند و بسیار سریعتر از اسکناس و چک عمل می‌کند.

با این حساب، در حال حاضر پول نقد در دسترس مردم به‌شدت رشد کرده است. بانک مرکزی در گزارش تحولات اقتصادی اعلام کرده که هم‌راستا و هم‌جهت با رشد کل‌های پولی در چند ماه گذشته، براساس ارقام نهایی، رشد نقدینگی و پایه پولی در هفت‌ماهه سال 1399 به ترتیب به 19.7 و 10.1 درصد رسید که نسبت به رشد این دو متغیر در دوره مشابه سال قبل (14.5و 10.9 درصد) به ترتیب 5.تاثیر رشد نقدینگی بر بازارها 2 واحد درصد افزایش و 0.8 واحد درصد کاهش نشان می‌دهد. همچنین رشد دوازده‌ماهه نقدینگی، حجم پول و پایه پولی در پایان مهرماه 1399 به ترتیب معادل 37.2، 88.6 و 31.9 درصد بوده است. این رشد بالای هفت ماه نخست سال یعنی رشد 19 درصدی نقدینگی و 10 درصدی پایه پولی به تنهایی نشان‌دهنده شرایط تورم زا در آینده است که رشد بالای نقدینگی را نشان می‌دهد و می‌تواند روی بازارهای مختلف اثرگذار باشد. از سوی دیگر رشد یک‌ساله 37 درصدی نقدینگی و 31 درصدی پایه پولی و از همه مهم‌تر رشد بالای 88 درصدی پول در کشور، حکایت از هجوم نقدینگی به بازارها دارد و باید برای آن فکری کرد تا از هجوم نقدینگی و رشد قیمت‌ها و تورم جلوگیری شود. با وجود این رشد بالای 30 درصدی در این شاخص‌ها، حتی نرخ سود 22 درصدی اوراق و سپرده نیز قادر به مهار تورم نیست زیرا وقتی رشد پول 88 درصد رشد دارد نشان‌دهنده بی‌توجهی مردم و سپرده گذاران به نرخ سود بانکی است. البته روند نزولی بورس و نوسان بازار ارز و طلا و همچنین رکود بازارمسکن، ممکن است که تا حدودی روی افزایش سپرده‌ها و مهار پول و نقدینگی اثرگذار باشد اما از سوی دیگر، نارضایتی از عدم کسب سود از راه پول و خرید وفروش موجب می‌شود که بازارهای تازه‌ای را برای کسب سود جست‌وجو کنند و به جای ورود به بورس، به بازارارز و طلا یا کالاهای دیگروارد شوند. هر چند که برخی کارشناسان، کل حجم نقدینگی و سپرده‌های نزدیک به 3000 هزار میلیارد تومانی کشور را در مقایسه با توانایی اقتصاد ایران و نرخ دلار بالای 25 هزار تومان زیاد نمی‌دانند اما در عین حال این رشد نقدینگی در صورت تداوم در سال 1400 می‌تواند بسیاری از بازارها و قیمت‌ها را تحت تاثیر قرار دهد. از سوی دیگر، بازار کالاهای معیشتی و قدرت خرید مردم به نقطه نگران‌کننده‌ای رسیده و بسیاری از مردم خواستار کنترل قیمت‌ها و تورم هستند. از این رو به نظر می‌رسد که کنترل نقدینگی و پایه پولی به خاطر کسری بودجه دولت، مخارج کرونا و تحریم و نیاز واحدهای اقتصادی به تسهیلات بانکی، افزایش خلق پول در بازار بین بانکی و. امکان پذیر نیست و رشد نقدینگی هر روز رقم 2 هزار میلیارد تومانی به بازار پول کشور اضافه می‌کند که عملا عامل کاهش ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم است. براین اساس، چاره‌ای جزتامین معیشت در کوتاه‌مدت از طریق تامین ارزاق و کالاهای اساسی نیست و دولت باید در کنار تامین ارز 4200 تومانی وواردات کالاهای اساسی، راهکاری برای کنترل قیمت‌ها ارایه دهد. هرچندکه هیچ کس موافق تعزیرات و سازمان حمایت و اتاق اصناف نیست اما حداقل در برخی بازارها مانند گوشت، مرغ، میوه، صیفی‌جات و تره‌بار و سبزی باید کنترل‌های ویژه‌ای انجام شود تا مردم بیش از در فشار قیمت‌ها نباشند. قبلا طبقه متوسط بدون نگاه کردن به قیمت‌ها از میادین تره بار خرید می‌کردند و حالا با هر خریدی صدها هزار تومان باید از جیب خود خرج کنند و احساس ناتوانی در قدرت خرید دارند. با این وضعیت رشد نقدینگی و ناکارآمدی اقتصاد، باید مهار شود و در کنار آن معیشت مردم در اولویت قرار گیرد.

بهترین سرمایه گذاری در زمان تورم

بهترین سرمایه گذاری در زمان تورم

وقتی که از اقتصاد ایران صحبت می کنیم، ناخودآگاه مسئله تورم و بالا رفتن قیمت ها در ذهن ما شکل می گیرد. در سال های اخیر، به دلیل تحریم های اقتصادی، کسری بودجه و رشد نقدینگی، اقتصاد ایران همواره با تورم های سنگین تاثیر رشد نقدینگی بر بازارها همراه بوده است و بسیاری از افراد بخش عمده ای از قدرت خرید خود را از دست داده اند. در واقع در دوران تورم، ثروت ریالی افرادی که دارایی دارند، بیشتر می شود و آن دسته از مردم نیز که دارایی ندارند، در این دوران فقط نظاره گر هستند و بالا رفتن سطح عمومی قیمت ها زندگی آن ها را با اخلال مواجه می کند. اما سوالی که پیش می آید این است که چگونه می توان از تورم موجود در جامعه به نفع خود استفاده کرد؟ پاسخ این سوال را بایستی در سرمایه گذاری کردن جستجو کرد؛ به همین دلیل در ادامه مقاله به موضوع سرمایه گذاری در زمان تورم می پردازیم.

بهترین سرمایه گذاری در زمان تورم

بهترین سرمایه گذاری در زمان تورم

بسیاری از فعالان بازارهای مالی، تنها راه در امان ماندن از طوفان های تورمی را سرمایه گذاری می دانند. همانطور که می دانید، بازارهای مختلفی برای سرمایه گذاری کردن وجود دارد و هر کدام از آن ها جزییات خاص خود را دارد. از جمله آن ها می توان به بازار سهام، اوراق قرضه (بدهی)، مسکن، طلا، خودرو و. اشاره کرد. لازم به ذکر است که سرمایه گذاری در زمان تورم، با سرمایه گذاری کردن در دوران رکود و یا رونق اقتصادی متفاوت است و هرکدام از بازارهای مالی را با توجه به شرایط تورمی اقتصاد بایستی مورد بررسی قرار داد.

بایستی خاطر نشان کرد که درآمد دولت در سال های اخیر کاهش یافته است و نمی تواند تمامی هزینه ها را تامین کند و این موضوع خود را در قالب کسری بودجه نشان می دهد و دولت برای تامین کسری بودجه، اقدام به چاپ پول بدون پشتوانه و بالا بردن نقدینگی در جامعه می کند و همین عامل باعث به وجود آمدن تورم و بالا رفتن سطح عمومی قیمت ها می شود؛ اولین قسمتی که اثرات تورمی را احساس می کند، نرخ دلار است و بلافاصله خود را با شوک های تورمی هماهنگ می کند.

بازار سهام

یکی از بهترین بسترها برای سرمایه گذاری در زمان تورم، بازار سهام است؛ چراکه عملکرد و ارزش گذاری شرکت های فعال در آن به شکل مستقیم و غیرمستقیم به نرخ دلار وابسته است و در دوران تورم که نرخ دلار رو به افزایش است، این بازار می تواند گزینه خوبی باشد. به طور کلی سهام شرکت های فعال در بازار سرمایه به لحاظ تاثیرپذیری از نرخ دلار را می توان به سهم های دلاری و ریالی تقسیم کرد.

سهم های دلاری

استفاده از سهم های دلاری برای سرمایه گذاری در زمان تورم

بسیاری از شرکت های فعال در بازار سرمایه، نه تنها از بالا رفتن نرخ دلار زیان نمی کنند، بلکه عملکرد آن ها بهتر می شود؛ در واقع عملکرد بخش عمده ای از شرکت ها که در گروه هایی مانند فلزات اساسی، محصولات شیمیایی، استخراج کانه های فلزی و. پذیرش شده اند، کاملا به نرخ دلار وابسته است. به این معنا که نرخ های فروش آن ها منطبق با بازارهای جهانی است و برای تبدیل نرخ های جهانی بایستی این اعداد را در نرخ دلار داخلی ضرب کنیم و در طرف دیگر نیز، اکثر هزینه های آن ها (دستمزد کارگر و. ) به ریال محاسبه می شود. بنابراین هزینه تولید آن ها به ریال است، اما نرخ های فروش آن ها متناسب با دلار ارزیابی می شود و برای سرمایه گذاری در زمان تورم می تواند گزینه خوبی باشد.

از طرف دیگر، بخش عمده ای از شرکت ها، دارایی های دلاری (ماشین آلات، تجهیزات، زمین، ساختمان و. ) دارند که در زمان تورم قیمت آن ها به شکل چشمگیری افزایش پیدا می کند و سهامداران این شرکت ها از این موضوع منتفع می شوند. بنابراین سرمایه گذاری در سهام به عنوان یکی از گزینه های سرمایه گذاری در زمان تورم، از دو سمت می تواند برای سرمایه گذاران سود داشته باشد.

سهم های ریالی

بخش دیگری از شرکت های بازار سرمایه را اصطلاحا سهم های ریالی می نامند؛ به این معنا که نرخ های تاثیر رشد نقدینگی بر بازارها فروش محصولات و خدمات آن ها متناسب با افزایش نرخ دلار نیست و محصولات آن ها هر چند وقت یکبار افزایش نرخ می گیرند. این دسته از شرکت ها که معمولا در گروه هایی مانند محصولات غذایی، قند وشکر و. فعالیت می کنند، برای سرمایه گذاری در زمان تورم مناسب نیستند و فعالان بازار سرمایه معتقدند که سرمایه گذاری در آن ها برای دوران رکود می تواند گزینه مناسبی باشد. به همین دلیل توصیه می شود که برای سرمایه گذاری در زمان تورم، سهم های دلاری را مدنظر قرار دهید.

بازار طلا

طلا به عنوان یکی از بهترین بازارها برای سرمایه گذاری در زمان تورم

بعد از بالا رفتن نرخ دلار، اولین بازاری که تاثیر می پذیرد، بازار طلا و سکه است و به طور کلی نرخ طلا در بازار داخلی متاثر از 2 عامل است:

  • قیمت طلای جهانی (اونس طلا)
  • قیمت دلار در بازار داخل

تجربه ها نشان داده است که بازار طلا و سکه بازدهی خوبی را نسبت به بازارهای موازی از خود نشان داده است؛ بنابراین یکی از گزینه های خوب برای سرمایه گذاری در زمان تورم، طلا و سکه است که می تواند قدرت خرید افراد را در برابر سیکل های تورمی حفظ کند. این بازار اگرچه ممکن است در بازه کوتاه مدت نوسان داشته باشد، اما در فواصل چند ساله عملکرد خوبی داشته است.

بازار مسکن

هر نوع دارایی در جوامع تورمی، می تواند ارزش پول شما را حفظ کند و یکی دیگر از گزینه های مناسب برای سرمایه گذاری در زمان تورم، بازار مسکن است و با یک فاصله زمانی، خود را با نرخ دلار و تورم هماهنگ می کند. نوسانات در این بازار، نسبت به بازار سرمایه، دلار، طلا و سکه کمتر است و سیکل های آن به این شکل است که بعد از یک دوره افزایش قیمت و رونق، کاهش قیمت چشمگیری را تجربه نمی کند و اصلاح کردن آن به لحاظ زمان است. به عنوان مثال بازار مسکن پس از یک رشد 100 درصدی در قیمت ها، وارد فاز اصلاحی می شود و این موضوع به شکل کاهش قیمت نیست و این بازار ممکن است 2 سال در رکود باقی بماند.

از دیگر خصوصیات سرمایه گذاری در بازار مسکن می توان به نقدشوندگی پایین آن نسبت به بازار سهام و طلا اشاره کرد؛ به این معنا که فروش و نقدکردن دارایی ها در یک بازار مثل سهام، ممکن است چند روز طول بکشد (در سهم های بزرگ و پر حجم)، اما در بازار مسکن، فروش یک دارایی ممکن است چندین ماه زمان ببرد. بنابراین برای سرمایه گذاری در زمان تورم، بازار مسکن می تواند گزینه خوبی باشد.

بازار خودرو

سرمایه گذاری در زمان تورم از طریق بازار خودرو

در بسیاری از کشورهای جهان، خودرو یک کالای مصرفی است، اما در ایران به دلیل تورم و افت ارزش ریال، خودرو تبدیل به یک کالای سرمایه ای شده است و حتی خودروهای کارکرده و فرسوده نیز، افزایش قیمت را تجربه می کنند. بنابراین یکی دیگر از بازارها برای سرمایه گذاری در زمان تورم، بازار خودرو است که می تواند قدرت خرید شما را حفظ کند و بررسی بازدهی بازارهای مختلف در ایران، حاکی از این نکته است که بازار خودرو در مقایسه با بازار سرمایه سودآوری کمتری را داشته است.

از طرف دیگر، خرید خودرو و سرمایه گذاری کردن در این بازار، به شما سود سالیانه نمی دهد و منتفع شدن شما فقط از ناحیه بالا رفتن قیمت خودرو است؛ به عنوان مثال سرمایه گذاری کردن در سهام یک شرکت سودساز، علاوه بر حفظ دارایی در برابر تورم، در مجامع سالیانه این شرکت ها، سودهای تقسیمی خوبی را نیز نصیب شما می کند و یا اینکه در بازار مسکن، علاوه بر افزایش ارزش ملک، شما می توانید با اجاره دادن آن، به صورت ماهیانه نیز سود دریافت کنید. اما در بازار خودرو، چنین چیزی امکان پذیر نیست.

سپرده های بانکی

یکی دیگر از بخش ها برای سرمایه گذاری در زمان تورم، سپرده های بانکی است و معمولا افرادی که ریسک گریز هستند، تاثیر رشد نقدینگی بر بازارها سرمایه خود را در این سپرده ها قرار می دهند. با توجه به سیاست های پولی و بانکی در اقتصاد کشور، نرخ سود سپرده می تواند تغییر کند و در حال حاضر برای سپرده های یک ساله، عددی بین 14 تا 20 درصد است (اکثر بانک ها 18 درصد را در نظر می گیرند). اما با توجه به ساختار اقتصاد ایران که در سال های اخیر با تورم های بالای 40 درصد همراه بوده است، اعداد در نظر گرفته شده برای سود سپرده های بانکی نمی تواند قدرت خرید افراد را حفظ کند.

به عنوان مثال وقتی که تورم 45 درصد است و بانک ها برای سپرده های خود سود 20 درصد در نظر می گیرند، در واقع قدرت خرید سرمایه گذاران نه تنها افزایش پیدا نمی کند، بلکه با کاهش 25 درصدی همراه می شود. بنابراین، قرار دادن پول خود در سپرده های بانکی، یک استراتژی مناسب برای سرمایه گذاری در زمان تورم نمی تواند باشد.

اوراق

اوراق بدهی یکی از زمینه ها برای سرمایه گذاری در زمان تورم

یکی دیگر از بخش ها برای سرمایه گذاری در زمان تورم، بازار اوراق است که شامل ابزارهایی مانند اوراق مرابحه، اسناد خزانه اسلامی (اخزا)، اوراق قرضه، اوراق مشارکت و. می شود؛ سودهای در نظر گرفته شده برای این اوراق، معمولا کمی بیشتر از سپرده های بانکی است؛ به عنوان مثال، در حال حاضر سود در نظر گرفته شده برای اسناد خزانه اسلامی (اخزا)، حدود 23 درصد است که اندکی از سود سپرده بیشتر است. اما با این وجود نیز، نمی تواند گزینه خوبی برای سرمایه گذاری در زمان تورم باشد و در زمان تورم، بازارهای سهام، طلا، مسکن و. عملکرد بهتری دارند.

جمع بندی

در سال های اخیر، اقتصاد ایران با تورم های سنگین همراه بوده است و افراد برای در امان ماندن از افت ارزش ریال، پول خود را به دارایی های مختلفی مانند سهام، املاک و مستغلات، طلا و. تبدیل می کنند و این روش را می توان به عنوان یکی از بهترین راه ها برای دوران تورم در نظر گرفت. از طرف دیگر، وقتی که به سیکل های تورمی نگاه می کنیم، متوجه می شویم که افراد برنده در این دوران، کسانی بوده اند که ریال های خود را به دارایی های دلاری تبدیل کرده اند و تجربه ها حاکی از این نکته است که در بازه های بلندمدت و چند ساله، بازار سرمایه عملکرد بهتری را از خود نشان داده است و به عنوان یکی از مناسب ترین گزینه ها برای سرمایه گذاری در زمان تورم شناخته می شود. بنابراین با شناسایی سهم های بنیادی و سود ساز می توانید سرمایه خود را در برابر تورم حفظ کنید.

‌کاهش نقدینگی؛ نگران باشیم یا امیدوار؟

کاهش نقدینگی اگر از مسیر انضباط پولی بانکها و انضباط مالی دولت گذشته باشد هم سازنده است و هم پایدار،‌اما اگر ناشی از کاهش تقاضای اعتبار تولید و تهدید رکود(با توجه به عطش سرمایه در گردش ناشی از حذف ارز 4200 وجهش قیمتهای جهانی)باشد باید شدیدا نگران بود

‌کاهش نقدینگی؛ نگران باشیم یا امیدوار؟

اتفاق نادرِ کاهش ماهانه نقدینگی در فروردین 1401 علل "پولی و مالی" دارد که بسته به سهم هرکدام، میتواند هم موجب نگرانی شود و هم امیدواری.

‌اما چون داده‌های کاملی در دسترس نیست صرفا به بررسی سناریوهای محتمل میپردازیم

نقدینگی پول مخلوق بانک‌هاست.وقتی مقدار نقدینگی کاهش می‌یابد یا به عبارتی رشد نقدینگی منفی می‌شود یعنی هدم پول(مثلا بازگشت تسهیلات به بانکها)بیش از خلق پول بانکها بوده است.

‌از طرفی قدرت بانکها در خلق پول(نقدینگی) به میزان ذخائر(پایه پولی) تزریق شده توسط بانک مرکزی وابسته است

بنابراین علتهای کاهش نقدینگی را از این جهت که چگونه میتوانند باعث رخداد 3گانه ذیل شوند، بررسی میکنیم:

‌1.کاهش قدرت خلق پول بانکها

‌2.رشد هدم پول و بازگشت تسهیلات و کاهش نکول(یعنی کاهش تسهیلات سررسید گذشته و معوق و مشکوک الوصول)

‌3.کاهش ذخائر(پایه پولی)

‌ بررسی علت های محتمل کاهش نقدینگی:

‌یک)عدم برداشت دولت از تنخواه بانک مرکزی: از آنجاکه استقراض دولت در قالب تنخواه از جنس تزریق پایه پولی(ذخائر بانکی) توسط بانک مرکزی است،فلذا باعث کاهش رشد ذخائر برخلاف روند معمول سالهای گذشته شده و قدرت خلق پول بانکها را کاهش داده است

‌‌دو) تسویه بدهی ارزی دولت به بانک مرکزی:‌در سنوات گذشته گویا دولت ارزهای بلوکه شده‌ای را به صورت صوری به ترازنامه بانک مرکزی منتقل و بانک مرکزی ملزم به خلق پول(پایه پولی-ذخائر بانکی) مابه ازای آن میشد، اکنون(احتمالا) با در دسترس قرار گرفتن ارزهای حاصل از فروش نفت، بانک مرکزی با فروش این ارزها در بازار نقدینگی و پایه پولی مابه ازای این نقدینگی را دوباره جمع کرده و باعث کاهش ذخائر بانکی و نقدینگی و طبیعتا کاهش قدرت بانکها در خلق پول میشود

‌سه)سقف روی رشد ترازنامه: که از کانال کنترل ذخیره گیری بانک ها و کاهش تسهیلات‌دهی‌ ارتباطی غیرهدفمند، نقش مهمی در کاهش قدرت خلق پول بانکها دارد

‌اعمال سقف شناور(وابسته کردن رشد ترازنامه هر بانک به سلامت عملیات آن)اثربخشی این سیاست را دوچندان میکند

‌چهار) افزایش نرخ مؤثر ذخائر قانونی بعد از خطای سال 99: ذخائر قانونی درصدی از پول مخلوق بانک هاست که باید بانک به صورت پایه پولی(ذخائر قانونی) نزد بانک مرکزی نگهدارد، افزایش این نسبت قدرت خلق پول بانکها و متعاقبا رشد نقدینگی را کاهش میدهد.

‌پنج)مالیات بر دارایی ثابت: سهم دارایی ثابت بانکها از "ح ص سهام"اگر از حد قانونی تجاوز کند مشمول مالیات میشود، فلذا اعمال این مالیات میتواند باعث فروش دارایی ثابت بانکهای بدهکار جهت تسویه بدهی‌شان با بانک مرکزی، در نتیجه کاهش پایه پولی ونقدینگی شود

‌شش)تجمیع حساب های دولت در حساب بانک مرکزی:این اقدام نقدینگی و پایه پولی متناظر را از بانکهای عامل جمع میکند و قدرت آنها برای ذخیره‌گیری(به دلیل سلب امکان استفاه محدود این ذخائر در بازار بین بانکی)راکاهش می دهد فلذا قدرت خلق پول بانکها راکمتر می کند

‌هفت) کاهش تقاضای تسهیلات: باتوجه به سهم حدود 70 درصدی تسهیلات سرمایه در گردش در کیک تسهیلاتی بانکها، تهدید رکود و کاهش تقاضای تسهیلاتی بنگاه‌ها نیز میتواند سناریویی محتمل و البته خطرناک از علل کاهش نقدینگی باشد.

‌هشت) تسهیلات دهی مبتنی بر اعتبارسنجی+شفافیت تسهیلات کلان+شفافیت صورتهای مالی: این عوامل نیز مجموعا باعث افزایش هزینه اعطای تسهیلات غیرهدفمند و ارتباطی میان بانک و اشخاص و شرکتهای تابعه میشود و میتواند نقش مؤثری در کاهش رشد نقدینگی ایفا کند

‌9) زمزمه هایی مربوط به تهاتر بدهی بدهکاران بانکی با سپرده های آنان نزد بانکهای دیگر: این مورد نیز در صورت اجرا از مسیر کاهش تسهیلات نکول، سرعت هدم پول را بالاتر میبرد و باعث کاهش نقدینگی می شود.

‌10) کاهش سرعت رشد تسهیلات تکلیفی و ترجیحی سنگین مندرج در بودجه بعد از دستور رهبر معظم انقلاب نیز میتواند به عنوان یکی از گزینه های محتمل کاهش رشد نقدینگی قلمداد شود.

باتوجه به توضیحات فوق، کاهش نقدینگی اگر از مسیر انضباط پولی بانکها و انضباط مالی دولت گذشته باشد هم سازنده است و هم پایدار،‌اما اگر ناشی از کاهش تقاضای اعتبار تولید و تهدید رکود(با توجه به عطش سرمایه در گردش ناشی از حذف ارز 4200 وجهش قیمتهای جهانی)باشد باید شدیدا نگران بود

تصمیمات ارزی بانک مرکزی باعث رشد شاخص بورس شد/ ورود نقدینگی و افزایش چشمگیر تقاضا در بازار سهام

تصمیمات ارزی بانک مرکزی باعث رشد شاخص بورس شد/ ورود نقدینگی و افزایش چشمگیر تقاضا در بازار سهام

تهران- ایرنا- کارشناس بازار سرمایه با تاکید بر اینکه تصمیمات ارزی بانک مرکزی بر رشد شاخص بورس اثر گذار بود، گفت: به دنبال اتفاقات رخ‌داده در بازار ارز زمینه ورود پول‌های بلوکه‌شده به سمت بازار سرمایه فراهم شد که شاهد افزایش چشمگیر حجم تقاضا در بازار سهام بودیم.

«حمیدرضا جیهانی» در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی ایرنا، در مورد تاثیر تصمیم ارزی بانک مرکزی بر رشد شاخص بورس، اظهار کرد: بر اساس ابلاغیه اخیر بانک مرکزی دارندگان و عرضه‌کنندگان نرخ ارز می‌توانند ارز حاصل از صادرات را به متقاضیان با نرخ توافقی بفروشند که این موضوع بر روند معاملات بازار سرمایه اثر مثبت دارد و باعث افزایش سودآوری شرکت‌های بازار سرمایه خواهد شد.

وی افزود: این تصمیمات و دریافت مصوبه و اختیارات بانک مرکزی از سران قوا می‌تواند زمینه‌ساز روندی برای بازگشت ارز صادرکننده بدون محدودیت به کشور در قالب اسکناس باشد.

این کارشناس بازار سرمایه گفت: در هفته‌های اخیر افزایش فاصله بین قیمت دلار در سامانه سنا و نیما با بازار آزاد منجر به خودداری ورود ارز صادرکنندگان به داخل کشور شد.

اقدام بانک مرکزی باعث کاهش قیمت ارز شد

جیهانی خاطرنشان کرد: با توجه به چنین مساله‌ای اما باز هم شاهد وجود تقاضا در بازار بودیم؛ بنابراین ابلاغیه بانک مرکزی منجر به ورود ارز حاصل از صادرات صادرکنندگانی به بازار ارز شد که اقدام به احتکار کرده بودند و این امر در کوتاه‌ترین زمان ممکن سبب تاثیر رشد نقدینگی بر بازارها روند نزولی قیمت ارز در بازار شد.

وی با بیان اینکه از سوی دیگر شاهد وجود حجم نقدینگی مشخص در اقتصاد کشور هستیم، گفت: حجم نقدینگی موجود در کشور تحت تاثیر سیاست‌گذاری‌های دولت و ایجاد جذابیت برای سرمایه‌گذاران به سمت بازارهای مالی سوق پیدا می‌کند.

این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: در چند وقت گذشته اتفاقاتی مانند ممنوعیت خریدوفروش دلار توسط نهادهایی غیر از نهادهای پولی، مدیریت حساب افراد بیکار و مجوز ورود اسکناس ارز بدون محدودیت به کشور باعث جهت‌دهی درست نقدینگی در اقتصاد کشور شده است.

جیهانی معتقد است که با توجه به چنین مسایلی افراد دیگر نسبت به سرمایه‌گذاری در بازارهای سفته بازانِ مانند ارز، سکه و طلا خودداری می‌کنند.

وی گفت: از سوی دیگر وضع قانون مالیات در آینده نزدیک، منجر به این خواهد شد تا بازاری با شفافیت‌های اقتصادی برای سرمایه‌گذاری در اختیار سرمایه‌گذاران قرار بگیرد.

افزایش چشمگیر حجم تقاضا در بازار سهام

این فعال بورس ادامه داد: چنین مسایلی منجر به از بین رفتن محبوبیت بازار ارز برای سرمایه‌گذاری شده و امیدواریم طی روزهای آینده قیمت ارز روند کاهشی بیشتری به خود بگیرد.

جیهانی خاطرنشان کرد: تحت تاثیر چنین اتفاقی، پول‌های بلوکه‌شده در کارگزاری‌ها و حساب‌های بانکی از روز گذشته به سمت بازار سرمایه روانه شد و شاهد افزایش چشمگیر حجم تقاضا در بازار سهام بودیم.

این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: از سوی دیگر در چند روز گذشته نوسان در معاملات بازار سهام نمایان بود که این امر باعث شد تا بازار خود را آماده برای صعود دوباره کند.

وی تاکید کرد: امیدواریم طی روزهای آینده شاهد تداوم روند صعودی شاخص بورس و رشد بیشتر بازار سرمایه باشیم.

به گزارش ایرنا، تحت تاثیر تصمیمات ارزی بانک مرکزی شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران روز گذشته با رشد بیش از ۳۹ هزار واحدی معاملات را به پایان برد.

بانک مرکزی برای ایجاد ثبات و تعادل در بازار ارز پس از جلسه با صرافی‌ها و در راستای تسهیل عرضه و فروش ارز دستورالعملی ابلاغ شد که بر اساس آن صرافی‌های مجاز، ارز اسکناس صادرکنندگان را با نرخ توافقی، خریداری و به متقاضیان ارز بدون محدودیت بفروشند؛ همچنین با صدور مجوز فروش ارز در سرفصل ۲۴ (سایر) با احراز هویت متقاضی، امکان خرید ارز برای متقاضیان از کانال رسمی را تسهیل می‌شود. یکی از علت‌های رشد بورس این تصمیم بانک مرکزی بود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.