چگونه در ترید به موفقیت برسیم: مصاحبه با یک معامله گر
” غیرممکنی وجود ندارد” این جمله ای است که اغلب از دیگران می شنویم. تا حدودی هم درست است؛ زیرا موفقیت چیزی است که می توان ساخت. در سال های اخیر و در پی اقبال عمومی مردم نسبت به معامله گری در بازارهای مالی، یکی از راه های رسیدن به موفقیت و ثروت، ترید در بازاری مثل فارکس است. بسیاری از افراد به فکر این هستند که “چگونه در ترید به موفقیت برسیم” . بد نیست در مسیرمان بسوی رشد و موفقیت، نگاهی داشته باشیم به داستان موفقیت معامله گران. در این خصوص مصاحبه ای با یک معامله گر موفق را برای تان آماده کرده ایم.
جیمی ۲۶ ساله اهل بیرمنگام همیشه مجذوب بازارهای مالی بوده و از هر فرصتی برای کنکاش در موضوعات مالی و تجاری استفاده می کرد. در نقطه ای، او به این نتیجه رسید که چون حوزه اقتصادی-مالی همواره و بطور پیوسته در حال رشد است، باید جایی برای کسب درآمد برای او هم وجود داشته باشد – البته که حق با او بود.
زمانی که جیمی شروع به معامله گری کرد، رویای نتایج خیلی بزرگ را در سر نمی پروراند. بلکه کارش را در حد و اندازه کوچک شروع کرد. او همیشه مشتاق یادگیری بود. به همین دلیل از هر فرصتی برای هرچه بیشتر غرق شدن در دانش تجاری خود استفاده کرد. اولین سرمایه او ۱۵۰ پوند بود و با آن طی یک سال تقریباً ۳۰۰۰۰ پوند بدست آورد.
در مقاله پیش رو، جیمی در مصاحبه ای درباره رازهای موفقیتش می گوید.
جیمی، ترید را چگونه و از کجا شروع کردی؟
+ از زمان فارغ التحصیلی، من رویای زندگی ای را در سر می پرورانم که در آن در مورد پول هیچ نگرانی و دغدغه ای نداشته باشم. میدانستم که نمیتوان با دستمزد شغل های معمول ۸ ساعته به چنین هدفی رسید. با این وجود، زندگی مرا به همان سمت و سو برد. اولین تجربه معامله گری من بگونه ای است که نمی خواهم اصلا به خاطر بسپارم. بدون هیچ فکری، تمام پس انداز خود را وارد یک نوع معامله آپشن کردم. در نتیجه این کار حسابم را نابود کردم و حتی دیگر یک پنی هم برای زندگی نداشتم! این باعث شد که به دنبال کار بگردم و در نهایت در یک رستوران کوچک در همان نزدیکی شروع به کار کردم.
من به عنوان یک پیشخدمت واقعا بدبخت بودم. اما انگیزه من از همان متولد شد. یک روز بخاطر عدم حضور بر سر شیفتم، اخراج شدم. این اتفاق تمام تغییری بود که برای شروع سفرم به آن نیاز داشتم.
به عنوان یک معامله گر تازه کار، اولین قدمی که برداشتی چه بود؟
از آنجایی که اولین تجربه من یک شکست مفتضحانه تمام و کمال بود، به دنبال یک کارگزاری خوب گشتم. پس از جست و جوی فراوان در اینترنت، بروکر FBS را انتخاب کردم و تا مدتی بر روی حساب دمو و آزمایشی کار کردم. تا زمانی که به تکمیل کردن آموزش هایم می پرداختم.
از چه زمانی به کسب سود رسیدی؟
من زمان زیادی را صرف آموزش دیدن کرده بودم اما به لطف تجربه ای که از کار کردن با حساب آزمایشی خود بدست آورده بودم، پس از افتتاح اولین حساب واقعی، کاملاً آماده ترید بودم. وقتی حس کردم آماده ام، یک حساب استاندارد باز کردم. برای اینکه جهت معامله گری سرمایه ای بدست بیاورم، به عنوان یک مدرس زبان انگلیسی شروع به کار آزاد کردم. من از تقاضای زیادی که برای مدرس زبان اصلی وجود داشت نهایت استفاده را بردم. وقتی خودت انگلیسی زبان باشی، تدریس زبان درآمد بیشتری به همراه دارد. حتی الان هم هر از گاهی این کار را انجام می دهم. یعنی تدریس می کنم.
اولین معامله ای که باز کردم کاملاً مطمئن به نظر می رسید. من روی جفت ارز EURUSD یک معامله باز کردم. شهود و حس درونی ام درست بود و نتیجه داد. این اولین معامله سودآور من بود. با وجود اینکه آن را پیش بینی کرده بودم، باز دلیل موفقیت معامله گران با تجربه هم کمی از نتیجه خوبم شوکه بودم. در ادامه تصمیم گرفتم با یک معامله بزرگتر سودم را کمی افزایش دهم.
هر چه بیشتر و بیشتر معامله می کردم، اعتماد به نفسم بیشتر می شد. من همچنین ترید ارزهای دیجیتال را هم شروع کردم و اکنون هم در فارکس و هم بازار کریپتو معامله می کنم.
به نظر تو یک معامله گر مبتدی کجا می تواند معامله گری را بیاموزد؟
وقتی تصمیم گرفتم ترید یاد بگیرم، از طریق اینترنت شروع به کسب دانش کردم. من حتی یک کتاب هم در مورد ترید خریدم؛ هر چند هرگز آن را نخواندم! در مسیر یادگیری ترید، واقعا پیدا کردن یک آموزش ارزشمند کار سختی بود. اصلا نمی دانستم کجا باید بدنبال آموزش باشم. و خب طبیعی هم بود؛ چراکه من یک تازه کار بودم.
اگر مبتدی هستید، سعی کنید منابع قابل اعتماد را پیدا کنید. زیرا داشتن یک استراتژی درست، همه چیز است.
به یاد ماندنی ترین معامله برای تو کدام بوده است؟
خب به اولین معامله ام اشاره کردم. اما به یاد آوردن همه جزییاتش کار سختی است. با این حال، به یاد دارم که چقدر در مورد اولین سودم هیجان زده شده بودم! فکر می کنم همین معامله برایم به یاد ماندنی ترین است. اوه، ولی یک یدیگر هم هست! وقتی که برای اولین بار پندینگ اوردر را امتحان کردم! لطفا نخندید خب واقعا تازه کار و مبتدی بودم! من یک پندینپ اوردر تنظیم کردم و چون اولین بارم بود مبلغ اشتباهی زدم. وحشت کرده بودم و نمی دانستم چه کار کنم.
سریع به پشتیبانی بروکرم اطلاع دادم (ساده ترین راه ارتباط با پشتیبانی اغلب بروکرهای معتبر از طریق چت است) و پرسیدم که آیا می توانند به من کمک کنند. کل ماجرا چند ثانیه طول کشید. آنها توضیح دادند که می توان پندینگ اوردر را لغو کرد و یک اوردر جدید باز کنم. در آن لحظه کمی حس احمق بودن به من دست داد! اما واقعا درس خوبی یاد گرفتم. برایم خیلی جالب بود که می توانم با پشتیبانی بروکر، یعنی با افراد واقعی چت کنم!
به عنوان سخن پایانی چه حرفی برای تریدرها دارید؟
واقعاً نمیخواهم لاف بزنم، اما ترید برای من شغل خوبی بود. چون واقعا سخت کار می کردم، مطالعه می کردم، آموزش می دیدم و برای خودم نظم و قوانین مشخص وضع می کردم. من فکر می کنم که این موارد برای هر معامله گری لازم است. من که چنین کاری انجام دادم و امروز هم همان کارها را ادامه می دهم. خطاب به افراد این حوزه می گویم که تسلیم نشوید! گاهی اوقات به نظر می رسد که اصلا پیشروی و رشدی ندارید و می خواهید همه چیز را رها کنید. اما دست از کار نکشید. من فراز و نشیب های زیادی داشتم، اما می دانستم که بالاخره در نهایت نتیجه ای که می خواهم را می بینم. پس شما هم خواهید توانست!
در ابتدا انتظارات و توقع خیلی زیادی نداشتم، اما ترید و معامله گری در بازارهای مالی به من کمک کرد تا رویاهایم را محقق کنم. همیشه دوست داشتم سگ داشته باشم. به محض اینکه اولین پولم را به دست آوردم، بامزه ترین لابرادور دنیا را گرفتم! حالا من صاحب خوشحال و خوشبخت براونی هستم. بتدریج و قدم به قدم، یک آئودی Q7 خارق العاده (اولین ماشینم!) را خریدم و به لندن (سرزمین رویاییم!)، جایی که اکنون یک آپارتمان اجاره کردم، نقل مکان کردم. پس هیچ چیزی غیر ممکن نیست!
در همین مصاحبه کوتاه و ساده با یک تریدر، نکات آموزنده بسیار مفیدی به چشم می خورد. اهمیت تحقیق و جستجو برای یافتن یک بروکر معتبر، همیشه به دنبال آموزش بودن و نیز کار کردن با حساب دمو برای یک مدت کوتاه قبل از اقدام به معامله گری با پول و سرمایه واقعی، از جمله مواردی است که برای نیل به موفقیت در بازارهای مالی بسیار حائز اهمیت هستند.
برای دریافت آموزش های ساده، مفید و کاربردی در مورد شروع به کار در بازار فارکس می توانید با دوره رایگان فارکس چرتکه شروع کنید.
تجربه معامله گران حرفه ای بازار
در مقاله این هفته به تجربه معاملهگران بزرگ بازارهای مالی نگاهی میاندازیم. این مقاله چکیده از کتاب جادوگران بازار نوشته D. Schwager است. در این کتاب با معاملهگران حرفهای مصاحبه شده و از آنها در رابطه با چگونگی تبدیل شدن به یک معامله گر حرفهای سؤال شده است. نکته جالب این کتاب بخش پایانی است که در آن Schwager نتیجهگیری کرده که با وجود تفاوت در روشهای معاملهگری، اصول اولیه و مشترکی بین تمامی فعالین حرفهای وجود داشته است. در این مقاله سعی میکنیم این اصول را به طور خلاصه مرور کنیم. در این کتاب در رابطه با روشهای معاملهگری، نحوه یاد گرفتن معاملهگری در بازار مثل پوزیشن، نوسان گیری در نمودارهای بلندمدت، مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملات بحث شده است که میتواند برای معاملهگران تازهکار جالب باشد.
“در تهیه این کتاب من به این یقین رسیدم که موفقیت در بازار به جای این که به شانس ربط داشته باشد، به مهارت و نظم معاملهگر بستگی داشته است. استمرار در معاملات موفق نشان داده که شانس هیچ نقشی در موفقیت معاملهگران نداشته است.” برگرفته از کتاب جادوگران جدید بازار نوشته Schwager.
تجربه معاملهگران حرفهای بازار
۱: Michael Marcus
“اگر معاملهگری زندگی شماست، زندگی طاقتفرسا و زجرآوری خواهید داشت. اما اگر زندگی خود را در حالت تعادل نگه دارید، یکی از زندگیهای شاد و آرام را تجربه خواهید کرد. همه معاملهگران موفق بازار دیر یا زود به این نکته مهم رسیدهاند. آنها تعادل را در زندگی خود رعایت کردهاند و خارج از دنیای معاملهگری هم برای خود تفریح پیدا کردهاند. اگر در زندگی خود به چیزهای دیگر توجه نکنید، نمیتوانید در این حرفه دوام بیاورید. در نهایت یا بیش از حد معامله خواهید کرد یا واکنش افراطی به شکستهای موقتی در این حرفه نشان خواهید داد.”
مشکلی که Michael Marcus به آن اشاره کرده را میتوان به راحتی با بالا بردن تایم فریم معامله حل کرد. حتی ما در مقالات قبلی آموزش حرفه معاملهگری هم تأکید داشتهایم که شاید بهتر باشد ابتدا به صورت پاره وقت در بازار فعالیت کنید. اگر معاملهگری تمام زندگی و فعالیت روزانه شما باشد، بیش از حد معامله خواهید کرد و بیش از حد به حجم معاملات توجه خواهید کرد. نباید به معاملهگری اعتیاد پیدا کنید!
۲: Bruce Kovner
“حجم معامله! معاملهگری را میشناختم که با حجمهای بزرگ معامله میکرد. او همیشه به طور متوسط ده برابر حجم معامله من وارد بازار میشد و گاهی در هر سال سرمایه خود را دو برابر میکرد، اما با این حال باز هم در پایان سال سرمایه او سر به سر میشد! هر وقت که من وارد معاملهای میشوم، قبل از هر چیز حد ضرر را مشخص میکنم. من فقط زمانی میتوانم شب را راحت بخوابم که بدانم در کجا باید از معامله خارج شوم. حجم معامله با توجه به میزان حد ضرر مشخص میشود و حد ضرر هم توسط دلیل موفقیت معامله گران با تجربه تحلیل تکنیکال به دست میآید.”
این فعال حرفهای در رابطه با سیستمهای معاملاتی که به طور خودکار معامله میکنند (اکسپرت یا روبات های معاملاتی) هم گفته، “مشکل اصلی با سیستمهای خبره معاملاتی (اکسپرت های معاملاتی)، قوانین معاملهگری و سرمایهگذاری است که هر لحظه در حال تغییر هستند. من زمان زیادی را با توسعهدهندگان سیستمهای خبره (اکسپرت) سپری کردهام و به این نتیجه رسیدهام که سیستمهای خبره معاملاتی به خوبی در این حرفه جواب نمیدهند، چونکه تصمیمات معاملهگری نیازمند دانش زیادی است و قوانین تفسیر اطلاعات هم همواره در حال تغییر است. از نظر من مهمترین چیز در حرفه معاملهگری مدیریت ریسک است. بعد از آن تعهد، تعهد و تعهد است که میتواند شما را به یک معاملهگر حرفهای و موفق تبدیل کند. بعضی از معاملهگران به اشتباه بازار را به یک مسئله شخصی تبدیل میکنند. این اشتباه بزرگی است که فکر کنید رفتار بازار میتواند یک مسئله شخصی باشد. برای بازار اهمیتی ندارد که شما سود کنید یا ضرر. هر وقت که در معاملهگری از “کاش” یا “امیدوارم” استفاده کردید، بدانید که بازی را باختهاید. چونکه آرزوی موفقیت در معامله یا امیدواری به آن باعث میشود تا شما از فرآیند تحلیل و نقد بازار خارج شوید و دیگر درک درستی از بازار نداشته باشید.”
۳: Paul Tudor Jones
“من زمانی به یک معاملهگر حرفهای و موفق تبدیل شدم که یاد گرفتم منظم کار کنم و اصول مدیریت سرمایه را هم رعایت کنم. این تجربه سختی برای من بود، به خصوص که تمام تواناییهایم به عنوان معاملهگر را زیر سؤال برده بودم و در عین حال تصمیم گرفته بودم که هیچ وقت از این کار خارج نشوم. من تصمیم گرفته بودم که در این بازار باقی بمانم و بجنگم. من تصمیم گرفتم که منظم عمل کنم و حرفه معاملهگری را مثل یک کسبوکار ادامه دهم.
یکی از مهمترین قوانین معاملاتی این است که دفاع خوبی داشته باشید، نه حمله خوب! من هر روز فرض میکنم که هر معاملهای که انجام میدهم اشتباه است! به همین دلیل میدانم که حد ضرر من کجا خواهد بود. من با این کار میتوانیم بالاترین سطح دراوداون (Drawdown) معاملاتم را تعریف کنم. در ادامه روز هم مینشینم و از معاملاتی که در جهت مطلوب من حرکت میکنند لذت میبرم و اگر معاملهای در خلاف منافع من حرکت کند، میدانم که چگونه بازی کنم و از کجا معامله را ببندم. هیچ وقت مثل یک ابر قهرمان عمل نکنید. همیشه خود و تواناییهای معاملاتی خود را زیر سؤال ببرید. هیچ وقت احساس نکنید که در کارتان خیلی خوب هستید. همینکه شما فکر کنید در این کار خوب هستید، همان لحظه شما مردهاید! بزرگترین ضررهای من زمانی ثبت شدند که یک دوره سود خوبی کسب کرده بودم و بعد از آن فکر میکردم که واقعاً چیزی بارم است!
مشکل اصلی من در معاملهگری میزان ضررم نبود، بلکه حجم معاملات من خیلی بیشتر از سرمایه اولیه بود. من چیزی بین ۶۰ تا ۷۰ درصد سرمایه اولیهام را در یک معامله از دست دادم.”
۴: Richard Dennis
این فعال حرفهای در کتاب جادوگران بازار در رابطه با آزمایش معاملهگران لاکپشتی (Turtle Traders) و تجربه جالبی که از این آزمایش به دست آورده توضیح داده و گفته که، “این یک آزمایش فکری بود. ما تا جایی که میتوانستیم به کارآموزان آموزش دادیم. من فکر میکردم که این بهترین روش برای این آزمایش و تجربه بود. من سعی کردم که همه چیز که در رابطه با بازار میدانستم را به دلیل موفقیت معامله گران با تجربه صورت کُد شده به کار آموزان یاد دهم. ما به کارآموزان کمی از علم احتمال آموزش دادیم و در ادامه مدیریت سرمایه و معاملهگری را هم آموزش دادیم. نتیجه خیره کننده بود و من از نتیجه کار شگفتزده بودم. هر چند که این تجربه موفقیتآمیز بود، اما در عین حال ترسناک هم بود!
کلید موفقیت در این حرفه استمرار و نظم است. تقریباً هر کسی میتواند لیستی از قوانین را تهیه کند که در ۸۰ درصد موارد به خوبی جواب دهد. اما چالش اصلی در این است که کارآموز به این یقین برسد که باید به این قوانین پایبند باشد، حتی در زمان که اوضاع بد است.
در بررسی معاملات فردی میتوان گفت که همه چیز به شانس بستگی دارد! اگر شما هر بار که معامله میکنید با استراتژی کار کنید که در ۵۳ درصد موارد با موفقیت عمل کند، در بلندمدت شانس موفقیت این استراتژی به ۱۰۰ درصد خواهد رسید. اگر من نتیجه معاملات دو معاملهگر مختلف را بررسی کنم، هیچ گاه به عملکرد کمتر از یک ساله آنها نگاه نمیکنم. چند سال زمان میبرد تا مشخص شود که چه کسی بهتر از دیگری است.” دلیل موفقیت معامله گران با تجربه او در رابطه با معاملات خلاف روندی هم گفته، “من وارد چنین معاملاتی شدهام، اما بهتر است که از ورود به معاملات خلاف روندی (اصلاحهای بازار) خودداری کنید و همیشه پیرو روند معامله کنید.”
۵: Ed Seykota
” در بلندمدت، تکنیک های مدیریت سرمایه به همراه سیستم تحلیل تکنیکال است که کلید اصلی موفقیت شما در بازار محسوب میشود. ما معاملهگران قدیمی داریم و معاملهگران بیپروا، اما کمتر معاملهگری را پیدا میکنید که هم قدیمی بازار باشد هم بیپروا و پر ریسک معامله کند! تحلیلهای بنیادی که در بازار مشاهده میکنید معمولاً به درد نمیخورند و در قیمتها پیشخور شدهاند. من با روند معامله میکنم و بیست سال در این زمینه تجربه دارم. از نظر من اولویت با روند بلندمدت است. بعد از آن باید الگوی نموداری فعلی را پیدا کنید و بعد از آن به دنبال بهترین سیگنال خرید یا فروش باشید. این سه مورد مهمترین اجزای سیستم معاملاتی من هستند. چهارمین نکته مهم تحلیلهای بنیادی هستند و میتوانم بگویم که در اکثر مواقع تحلیلهای بنیادی به ضرر من بودهاند.
من سعی میکنم معاملات بدم را سریعاً ببندم و آنها را فراموش کنم و به فرصتهای جدید فکر کنم. به نظر من رمز موفقیتم در علاقهام به بازارهای مالی است. من یک معاملهگر هستم و این یک تفریح نیست. من معاملهگری را به عنوان هدف اصلی زندگیام انتخاب کردهام.” او در رابطه با قیمتهای زنده بازار هم گفته که دریافت لحظهای قیمتها چندان جالب نیست و ترجیح میدهد که قیمتهای بازار در پایان روز معاملاتی را بررسی کند.
از نظر او برخی از معاملهگران اجازه میدهند که احساسات بر آنها غلبه کند، به همین دلیل او در این مصاحبه گفته که “برد یا باخت به خواسته مردم از بازار بستگی دارد. به نظر میرسد برخی از مردم دوست دارند که ببازند، به همین دلیل با ضرر کردن به خواسته خود میرسند! بسیاری از معاملهگران نمیدانند که احساسات آنها بر منطق غلبه میکند و کاری را انجام میدهند که احساس خوبی به آنها دست میدهد، نه اینکه واقعاً آن کار منطقی باشد.”
۶: Larry Hite
لری معتقد است که سرمایهگذاران خرد از این مزیت برخوردارند که میتوانند صبر کنند و منتظر بهترین فرصت بمانند، در حالی که فعالین حرفهای بازار مثل مدیران صندوقها مجبورند که معامله کنند. از نظر لری هر چند که فعالین حرفهای بازار از مزیت سرعت در معاملات برخوردارند، اما سرمایهگذاران خرد هم میتوانند از مزیت صبر بهره ببرند و همانند یک تک تیرانداز تنها از بهترین فرصتها استفاده کنند. لری در ادامه گفته که او بازار را نمیبیند! تنها به ریسک، ریوارد و پول نگاه میکند! این حرف او تأکید بر اهمیت نسبت ریسک به ریوارد است. معاملهگران حرفهای ابتدا ریسک معاملات را بررسی میکنند و سپس به بازدهی آن نگاه میکنند و اگر نسبت ریسک به ریوارد منطقی نباشد، وارد بازار نخواهند شد.
۷: Marty Schwartz
“من همیشه به افرادی که میگویند تا به حال تحلیلگر تکنیکال ثروتمند ندیدهاند میخندم! من به مدت نُه سال تحلیلگر فاندامنتال بودم، اما از وقتی که تحلیلگر تکنیکال شدم به ثروت رسیدم!” این فعال حرفهای و موفق بازار معتقد است که تحلیل تکنیکال مزیت بیشتری نسبت به تحلیل بنیادی یا فاندامنتال دارد. او در ادامه گفته که “یاد بگیرید که ضرر را تحمل کنید. مهمترین کار این است که اجازه ندهید میزان ضررها از کنترل شما خارج شود. همچنین تا زمانی که سرمایه اولیه خود را دو یا سه برابر نکردهاید، حجم معاملات را بالا نبرید. اکثر معاملهگران تازه کار همین که چند معامله سودآور انجام دادند سریعاً حجم معاملات را بالا میبرند. بالا بردن حجم معاملات تنها ریسک از بین رفتن کل سرمایه را بالا میبرد.”
۸: Jim Rogers
“یکی از بهترین اصول موفقیت در حرفه سرمایهگذاری این است که یاد بگیرید هیچ کاری نکنید! یعنی تا وقتی که نیاز نشد دستبهکاری نزنید! اکثر معاملهگران تازه کار فکر میکنند که بهتر از سایرین هستند و همیشه در بازار فعالاند. همیشه به دنبال معاملهای در بازار هستند. این دسته از معاملهگران به خود میگویند که من آدم باهوشی هستم و سرمایهام را سه برابر کردهام، اما بعد از آن صبر خود را از دست میدهند و دوباره وارد بازار میشوند. این گروه از معاملهگران نمیتوانند یک جا بنشینند و منتظر حرکات قیمتی جدید در بازار بمانند.
من صبر میکنم تا پولها یک گوشهای جمع شوند و بعد از آن وارد بازار میشوم و آنها را جمع میکنم. در این مدت هیچ کاری انجام نمیدهم. حتی معاملهگرانی که در بازار ضرر هم میکنند، سریعاً میخواهند دوباره معامله کنند و ضررها را جبران کنند. این کار اشتباهی است! باید صبر کنید تا یک فرصت خوب پیدا شود و بعد از آن معامله کنید!”
۹: Mark Weinstein
“معاملهگری ترکیبی از تجربه و غریزه است. من از همه متدهای تحلیل تکنیکال استفاده میکنم، اما در زمان تفسیر آنها طبق غریزه عمل میکنم. من هیچوقت به سیستمهای ریاضی که بازار را به یک مدل بررسی میکنند، اعتقادی ندارم. من از ذهن خودم به عنوان سیستم استفاده میکنم و به طور مستمر ورودیهای این سیستم را تغییر میدهم تا به یک خروجی برسم – سود!”
۱۰: Dr. Van K. Tharp
“معاملهگران حرفهای و تراز اولی که با آنها کار کردهام، همیشه حرفه خود را با مطالعه عمیق بازار شروع کردهاند. آنها مدلهای معاملاتی را توسعه دادهاند و از لحاظ روحی و روانی به قدری تمرین کردهاند که به این اعتقاد رسیدهاند که در بازار موفق خواهند شد. آنها با رسیدن به این درجه هم اعتماد به نفس لازم و هم تعهد لازم برای موفقیت در بازار را به دست آوردهاند.”
۱۱: Bill Lipschutz
“من فکر نمیکنم که برای کسب سود مستمر در بازار نیاز به این باشد که بازار را در بیشتر از ۵۰ درصد موافق درست پیشبینی کنید! شما برای کسب سود مستمر در بازار تنها باید بین ۲۰ تا ۳۰ درصد مواقع بازار را درست پیشبینی کنید.” تأکید این معاملهگر حرفهای نه تنها بر تحلیل درست بازار بلکه به مدیریت درست معاملات است! اگر مدیریت معامله و مدیریت سرمایه به درستی انجام شود، حتی با ۲۰ تا ۳۰ درصد پیشبینی درست هم میتوان سود مستمری را کسب کرد.
۱۲: Randy McKay
“من هیچوقت سعی نمیکنم که از کف خرید کنم و از سقف فروش بزنم. حتی اگر بتوانید کف بازار را تشخیص دهید، بازار میتواند چندین سال در کف قیمتی باقی بماند و سرمایه شما را راکد نگه دارد. شما نباید پیش از شروع حرکت اصلی بازار وارد معامله شوید. بهتر است که پیش از ورود به معامله منتظر شروع حرکت بازار بمانید و بعد از آن وارد معامله شوید.”
۱۳: William Eckhardt
“یا معامله به حدی خوب است که باید با تمام حجم ممکن وارد بازار شد و یا اینکه اصلاً معامله نکرد!” این فعال حرفهای و تراز اول دنیا معتقد است که نباید معاملات بد را با کاهش حجم توجیه کرد. اگر سیگنالی خوب نیست، بهتر است که از آن چشم پوشی کنید.
“من تا به حال رابطهای بین معاملات خوب و هوش پیدا نکردهام. برخی از معاملهگران حرفهای بازار واقعاً باهوش هستند، اما تعدادی از آنها انسانهایی با هوش معمولی هستند. به غیر از اینکه سطح متوسط هوش برای معاملهگری کافی است، باید به کنترل عواطف و احساسات هم توجه کرد. وسوسه بالا بردن تعداد معاملات موفق به ضرر معاملهگر است. درصد موفقیت معاملات ارتباط کمی با عملکرد معاملهگر دارد و شاید حتی بالا بودن تعداد معاملات نشانگر ضعف معاملهگر باشد.”
۱۴: Monroe Trout
“بسیاری از معاملهگران و سرمایهگذارانی که تازه وارد بازار میشوند، هیچ مزیتی نسبت به سایرین ندارند. آنها تنها به این خاطر وارد بازار شدهاند که کارگزار آنها گفته که روند بازار صعودی است. این مزیت نیست. با این حال بایستی حقیقت را قبول کرد که اکثر سرمایهگذاران خرد هیچ گاه آن قدر در بازار نخواهند ماند که بتوانند عملکرد سیستم معاملاتی خود را ارزیابی کنند. اکثر سرمایهگذاران خرد و تازه وارد یا بیش از حد معامله میکنند و یا اینکه با سرمایه ناچیزی وارد بازار شدهاند.”
۱۵: Stanley Druckenmiller
“من چیزهای زیادی از جورج سورس یاد گرفتهام اما شاید مهمترین آنها این است که، مهم نیست پیشبینی شما از آینده بازار درست بوده یا غلط! چیزی که اهمیت دارد میزان سودی است که شما در پیشبینیهای درست خود بدست آوردهاید و میزان ضرری است که در پیشبینیها اشتباه متحمل شدهاید!”
۱۶: Victor Sperandeo
این فعال حرفهای بازار در رابطه با یکی از معاملهگران تازه کار بازار گفته، “وقتی که او از معامله خارج شد، به طور عجیبی احساس آرامش میکرد، در حالی که ۷۰ درصد سرمایه اولیه خود را از دست داده بود! هیچ چیز این اتفاق منطقی نیست! برای مدیریت احساسات باید میزان ضرر را از پیش تعیین کرد تا به این اندازه تحت فشار روحی نبود.” تأکید این معاملهگر حرفهای به استفاده از حد ضرر است که میتواند معاملهگر را از بحرانهای احساسی و عاطفی در حرفه معاملهگری دور کند.
۱۷: Tom Basso
“هر وقت که ضررهای من به تدریج کاهش مییابند و در نهایت به سر به سر معامله میرسم، روحیه من بالا میرود. من همیشه ضررهایم را در سطح قابل مدیریتی نگه میدارم و همواره با حسابهای کوچک کار میکنم. پولی که به معاملات وارد میکنم معمولاً پولی است که اگر از بین برود هم زندگی مرا مختل نمیکند.
من توصیه میکنم که معاملهگران به هر کدام از معاملات خود به عنوان یکی از هزار معامله بعدی نگاه کنند! اگر معاملهگر به این نتیجه برسد که بیش از یک معامله انجام خواهد داد، دیگر اهمیتی ندارد که معامله خاصی با حد ضرر بسته شود یا با حد سود! چونکه این تنها یکی از هزار معاملهای است که شما انجام خواهید داد. علاوه بر این شما عادت خواهید کرد که معاملات را به یکدیگر ربط ندهید!”
۱۰ راز معامله گران موفق در بازار بورس
معامله گران موفق در بازار بورس چه خصوصیاتی دارند؟ یکی از دلیل موفقیت معامله گران با تجربه مهم ترین مشخصه های یک معامله گر و سرمایه گذار در بازار بورس استفاده از سرور مجازی بورس توشن است.
همانطور ک می دانید سرمایه گذاران حرفه ای همیشه از آخرین تکنولوژی ها برای موفقیت بیشتر در بازار سرمایه استفاده می کنند.
به همین خاطر استفاده از سرور مجازی بورس توشن یکی از مهم ترین اقداماتی است که اینگونه افراد انجام می دهند.
در مطالب قبلی شما را با دلایل ثبت نام در صرافی بایننس اشنا کردیم.
در ادامه همراه ما باشید تا در خصوص ویژگی ها و مشخصه های معامله گران موفق در بازار بورس اطلاعاتی به دست آورید.
چطور در بازار بورس موفق باشیم؟
هر کسی که می خواهد به یک معامله گر سودآور سهام تبدیل شود، فقط باید چند دقیقه در اینترنت وقت بگذارد تا عباراتی مانند “تجارت خود را برنامه ریزی کن ؛ برنامه خود را معامله کن” و “ضررهای خود را به حداقل برسان” را پیدا کند. برای معامله گران جدید، این موارد عادی بیشتر می تواند حواس پرتی باشد تا توصیه عملی. اگر تازه وارد تجارت شدید، احتمالاً فقط می خواهید بدانید که چگونه عجله کنید و پول بدست آورید.
هر دلیل موفقیت معامله گران با تجربه یک از قوانین زیر به نوبه خود مهم است، اما هنگامی که آن ها با هم کار می کنند، تأثیرات زیادی دارند. به خاطر داشتن آن ها می تواند شانس موفقیت شما در بازارها را تا حد زیادی افزایش دهد.
- قانون ۱ همیشه از یک برنامه تجارتی استفاده کنید
یک طرح معاملاتی مجموعه ای از قوانین مکتوب است که معیارهای ورود، خروج و مدیریت پول یک معامله گر را برای هر خرید مشخص می کند.
با استفاده از فناوری امروز، آزمایش ایده تجارت قبل از به خطر انداختن پول واقعی آسان است.
این روش که به عنوان آزمایش مجدد شناخته می شود، به شما امکان می دهد ایده تجارت خود را با استفاده از داده های تاریخی به کار بگیرید و دوام بیاورید. هنگامی که برنامه ای تهیه شد و آزمایش مجدد نتایج خوبی را نشان داد، می توان از این طرح در معاملات واقعی استفاده کرد.
نکته اصلی در اینجا پایبندی به برنامه است. انجام معاملات در خارج از برنامه معاملاتی، حتی اگر برنده باشند، استراتژی ضعیفی تلقی می شود.
- قانون ۲ با معامله مانند یک معامله برخورد کنید
برای موفقیت باید به معامله به عنوان یک تجارت تمام وقت یا نیمه وقت بپردازید، نه به عنوان یک سرگرمی یا شغل.
اگر به عنوان سرگرمی به آن نزدیک شود، هیچ تعهدی واقعی برای یادگیری وجود ندارد. اگر شغل باشد، می تواند نا امیدکننده باشد زیرا فیش بانکی منظمی هم وجود ندارد.
تجارت یک تجارت است و متحمل هزینه، ضرر، مالیات، عدم اطمینان، استرس و ریسک می شود. شما به عنوان یک تاجر، در اصل صاحب مشاغل کوچکی هستید و برای به حداکثر رساندن توان بالقوه تجارت خود، باید تحقیق و استراتژی کنید.
- قانون ۳ از فناوری به نفع خود استفاده کنید
تجارت یک تجارت رقابتی است. ضرری ندارد اگر که فرض کنیم شخصی که در آن طرف تجارت قرار دارد از تمام فناوری های موجود نهایت استفاده را می کند.
سیستم عامل های نمودار به روش های بینهایت متنوعی برای مشاهده و تحلیل بازارها به معامله گران ارائه می دهند. آزمایش مجدد ایده با استفاده از داده های تاریخی از سوء برداشت های پرهزینه جلوگیری می کند.
دریافت به روزرسانی های بازار از طریق تلفن هوشمند به ما امکان می دهد معاملات را در هر مکان کنترل کنیم. فناوری ای که ما آن را مسلم می دانیم، مانند اتصال به اینترنت پرسرعت، می تواند عملکرد تجارت را تا حد زیادی افزایش دهد. به همین خاطر است که ما به شما استفاده از سرور مجازی بورس توشن را پیشنهاد می دهیم.
استفاده از فناوری به نفع خود و حفظ جریان در کنار محصولات جدید، می تواند در تجارت بسیار سرگرم کننده و پاداش آور باشد.
- قانون ۴ از سرمایه تجاری خود محافظت کنید
پس انداز کافی برای تأمین اعتبار حساب تجاری زمان و تلاش زیادی می برد. اگر مجبور شوید دو بار این کار را انجام دهید.
توجه به این نکته مهم است که حفاظت از سرمایه تجاری شما مترادف با تجربه نکردن معاملات بازنده نیست.
تمام معامله گران معاملات خود را از دست می دهند. حفاظت از سرمایه مستلزم ریسک نکردن غیرضروری و انجام هر کاری برای حفظ تجارت شماست.
به بازار بورس به عنوان ادامه تحصیل و دانشگاه نگاه کنید. تاجران باید هر روز بر یادگیری بیشتر متمرکز شوند. لازم به یادآوری است که درک بازارها و همه پیچیدگی های آن ها یک روند مستمر و مادام العمر است.
تحقیقات سخت به معامله گران اجازه می دهد حقایق را درک کنند، مانند معنای گزارش های مختلف اقتصادی. تمرکز و مشاهده به بازرگانان این امکان را می دهد تا غرایز خود را تیز کنند و تفاوت های ظریف را بیاموزند.
سیاست های جهانی، رویدادهای خبری، روندهای اقتصادی – حتی آب و هوا – همه در بازارها تأثیر دارند.
فضای بازار پویاست. هرچه معامله گران بازارهای گذشته و فعلی را درک کنند، آمادگی بیشتری برای رویارویی با آینده دارند.
- قانون ۶ فقط آنچه را که می توانید از دست بدهید، به خطر بیندازد
قبل از شروع استفاده از پول نقد واقعی، اطمینان حاصل کنید که تمام پول موجود در آن حساب تجاری واقعاً قابل مصرف است. اگر اینگونه نباشد، تاجر باید پس انداز کند.
پول در یک حساب تجاری نباید برای شهریه دانشگاه بچه ها یا پرداخت وام مسکن اختصاص یابد. تاجران هرگز نباید به خود اجازه دهند که به فکر خرج کردن حساب مالی خود بیافتند.
از دست دادن پول به اندازه کافی آسیب زا است. اگر سرمایه ای باشد که از ابتدا نباید هرگز به خطر می افتاد، حتی بیشتر است.سرمایه ای را که ممکن است به خطر بیافتد و شما را از برنامه زندگیتان عقب بیاندازد را در این راه استفاده نکنید.
- قانون ۷ تدوین متدیولوژی مبتنی بر حقایق
وقت گذاشتن برای تهیه یک روش تجارت سالم ارزش تلاش را دارد. شاید اعتقاد به کلاهبرداری های تجاری “بسیار آسان مانند چاپ پول” که در اینترنت رایج است، وسوسه انگیز باشد.
اما حقایق، نه احساسات یا امید، باید الهام بخش تهیه یک طرح تجاری باشند.
معامله گرانی که برای یادگیری عجله ندارند، معمولاً غربال کردن تمام اطلاعات موجود در اینترنت را آسان تر می کنند.
اگر می خواهید شغل جدیدی را شروع کنید، این مورد را در نظر بگیرید، بیش از حد احتمالاً لازم است که حداقل یک یا دو سال در کالج یا دانشگاه تحصیل کنید، قبل از اینکه صلاحیت داشته باشید حتی برای یک موقعیت در رشته جدید اقدام کنید.
یادگیری نحوه تجارت حداقل به همان زمان و تحقیق و مطالعه واقعی نیاز دارد.
- قانون ۸ همیشه از جلوگیری ضرر استقبال کنید
جلوگیری از ضرر میزان خطر از پیش تعیین شده ای است که یک معامله گر حاضر است با هر معامله قبول کند.
ضرر و توقف ضرر می تواند یک دلار یا درصد باشد، اما به هر ترتیب، مواجهه معامله گر را در هنگام معامله محدود می کند. استفاده از ضرر توقف می تواند مقداری از استرس در معاملات را از بین ببرد، زیرا می دانیم که در هر معامله خاص فقط مقدار X را از دست خواهیم داد.
نداشتن ضرر در حد ضرر یک عمل بد است، حتی اگر منجر به یک تجارت برتر شود. خروج با ضرر توقف و در نتیجه داشتن معامله ضرر، اگر در چارچوب قوانین برنامه معاملات باشد باز هم معامله خوبی است.
ایده آل این است که از همه معاملات با سود خارج شوید، اما این واقع بینانه نیست. استفاده از استاپ ضرر به شما اطمینان می دهد که زیان و خطرات محدود هستند.
- قانون ۹ بدانید چه زمانی باید تجارت را متوقف کنید
دو دلیل برای توقف معامله یک طرح معاملات بی اثر و یک معامله گر بی اثر وجود دارد.
یک طرح معاملاتی بی اثر ضررهای بسیار بیشتری از آنچه در آزمایش های تاریخی پیش بینی شده بود، نشان می دهد.
ممکن است بازارها تغییر کرده یا نوسانات کمتر شده باشد. به هر دلیلی، طرح معاملات به سادگی مطابق انتظار عمل نمی کند.
بدون احساسات و تجارت باشید. وقت آن است که مجدداً به ارزیابی طرح معاملات بپردازید و چند تغییر ایجاد کنید و یا با یک برنامه معاملاتی جدید کار را شروع کنید.
یک طرح تجاری ناموفق مشکلی است که باید حل شود. لزوماً پایان کار تجارت نیست
تاجر ناکارآمد کسی است که برنامه معاملاتی را تنظیم می کند اما قادر به اجرای آن نیست. استرس خارجی، عادات نامناسب و کمبود فعالیت بدنی می تواند در بروز این مشکل نقش داشته باشد.
تاجری که برای معامله در شرایط اوج نیست، باید کمی استراحت کند. پس از پرداختن به مشکلات و چالش ها، بازرگان می تواند به کار خود بازگردد.
هنگام معامله بر روی تصویر کلان متمرکز باشید. تجارت از دست رفته نباید ما را متعجب کند. این بخشی از تجارت است. تجارت برنده فقط یک قدم در مسیر کسب و کار سودآور است.
این سود تجمعی است که تفاوت ایجاد می کند.
هنگامی که یک معامله گر سود و زیان را به عنوان بخشی از تجارت قبول کرد، احساسات تأثیر کمتری بر عملکرد معاملات خواهند داشت. این بدان معنا نیست که ما نمی توانیم از یک تجارت ثمربخش به خصوص هیجان زده شویم، اما باید به خاطر داشته باشیم که تجارت بازنده هرگز دور نیست.
تعیین اهداف واقع بینانه بخشی اساسی از چشم انداز تجارت است. کسب و کار شما باید در مدت زمان معقولی بازدهی معقول داشته باشد. اگر انتظار دارید تا چند روز دیگر میلیونر شوید، خود را برای شکست آماده می کنید.
درک اهمیت هر یک از این قوانین معاملاتی و چگونگی کار با هم می تواند به یک بازرگان در ایجاد یک تجارت تجاری مناسب کمک کند. تجارت کار سختی است و معامله گرانی که نظم و حوصله پیروی از این قوانین را دارند می توانند احتمال موفقیت خود را در یک عرصه کاملاً رقابتی افزایش دهند.
استراتژی های معاملاتی را تمرین کنید تا وقتی آمادگی ورود به بازار واقعی را داشتید، تمرین مورد نیاز خود را انجام دهید.
امیدواریم با استفاده از سرور مجازی بورس توشن و همچنین پیگیری آخرین اخبار در مورد بورس می توانید به نتیجه مورد نظرتان دست پیدا کنید.
چگونه سرور مجازی بورس با اینترنت پر سرعت برای خرید عرضه اولیه و سر خط زدن معاملات بورس تهیه کنم ؟
چرا معامله گران در بازار های مالی شکست میخورند؟
سطح آموزشی که در کشور ارائه میشود بسیار مبتدی است. و از سطحی که کشورهای دنیا و کشورهای پیشرفته در آن قرار دارند خیلی پایینتر است. در واقع ابزارهای بورس و ساز و کارهای بورس و روشهای معامله گران و مسائل مشابه این در کشور ما بسیار ضعیف هستند.
معاملات اتوماتیک هنوز در بورس ما وجود ندارند. سیستمها و پلتفرمهایی که با آنها کار میکنیم به نسبت هنوز ناقص هستند و همینطور در آموزشها مسائل ابتدایی طراحی استراتژی و سبد سهام به افراد گفته میشود. در نتیجه با این سطح دانش در زمینه تحلیل تکنیکال معامله گران نمیتوانند در بازارهای مالی نتایج خوبی بگیرد.
این وضعیت مشابه آن است که من به شما قواعد حرکت مهرههای شطرنج را آموزش داده و چند استراتژی ابتدایی را در اختیارتان قرار دهم و سپس از شما بخواهم که با یک قهرمان بینالمللی مانند کاسپاروف مسابقه دهید انتظار هم داشته باشم شما برنده شوید.
وضعیت در بازارهای مالی نیز دقیقاً به همین شکل است. هر زمانی که شخصی در حال فروش سهام است فرد دیگری در حال خرید همان سهم است. علیرغم آنکه هر دوی این اشخاص به دنبال کسب سود هستند و بر اساس تحلیلهای خود وارد معامله شدند، ولی آینده نشان خواهد داد کدام یک از این دو معاملهگر در جهت درست حرکت بازار اقدام به معامله کردند.
بنابراین در هر معامله یک طرف سود و یک طرف زیان میکند. حال در نظر بگیرید طرف دیگر معامله با شما شخصی است که سالهای سال در بازارهای بورس کار کرده است و تجربه بسیار زیادی دارد موانع موجود در آموزش و معاملهگری را پشت سر گذاشته است و به نسبت شما شناخت بسیار عمیقتر و بهتری نسبت به بازار دارد. از خود بپرسید که آیا در مقابل چنین شخصی میتوانید معاملات سوده انجام دهید ؟
بنابراین نقصی که در آموزش ما وجود دارد میتواند مشکلات زیادی ایجاد کند. مشکلی که در آموزشهای بورس وجود دارد این است که در نگاه به نمودار سهم در واقع در حال نگاه کردن به معمای حل شده هستید.
همین امر باعث میشود که تصور کنید تحلیل حرکت بازار آسان است به راحتی میتوانید محدوده خرید و فروش را تخمین زده بتوانید سودهای عالی بگیرید. این موضوع تله انفجاریای است که در بازارهای مالی وجود دارد.
در واقع بزرگترین مشکل بازارهای مالی آن است که ریسکهای خود را از چشم معامله گران تازه کار پنهان میکند به راحتی آنها را مورد سوء استفاده قرار میدهد. چنانچه اساتید بازارهای مالی این موارد را به دانشجویان خود گوشزد نکنند که آنچه یاد گرفته است در واقع شرط لازم بوده و شرط کافی نیست و برای انجام معاملات واقعی کفایت نمیکند، مشکلات زیادی را برای دانشجویان خود به وجود میآورند.
بعضاً دیده میشود که در برخی دورههای آموزشی به عنوان یک ویژگی به دانشجویان گفته میشود که در همان ابتدا برایشان یک حساب معاملاتی واقعی ایجاد میشود تا دانشجویان بتوانند از همان ابتدا به انجام معاملات حین آموزش بپردازند.
دوستان باسابقه در بازارهای بورس میدانند که این حرف تا چه حد اشتباه است دانشجویان در اثر اشتباهات خود دچار انواع فشارهای عصبی شده و با از دست دادن اعتماد به نفس در کنار آموزش ناقص باعث شکست آنها خواهد شد. دانشجویان با انواع و اقسام مشکلات مالی و بعضاً حتی مشکلات خانوادگی، ورشکستگی و غیره میشود.
بر اساس آمارها بیش از ۹۰ درصد کسانی که وارد بازارهای مالی میشوند در مدت زمانی کمتر از یک سال از بازارهای مالی قرار میکنند. بسیاری از این افراد دیگر حاضر نیستند به این بازارها بیایند.
یکی از دلایل چنین اتفاقی آن است که بسیاری از افراد فعالیت در بازارهای مالی را مانند دیگر فعالیتهای حرفهای، جدی در نظر نمیگیرند. یک پزشک برای آنکه بتواند بیمار خود را مداوا کند بایستی سالهای سال دورههای آموزشی ببینند و پس از اتمام آموزشهای خود باید به صورت آزمایشی در کنار پزشکان دیگر کار کند تا بتوانند به مرحلهای برسد که اطمینان لازم را جهت مداوای بیماران کسب کند.
یک خلبان پیش از آنکه هدایت یک هواپیما با صدها مسافر را در اختیار بگیرند بایستی سالهای سال آموزش دیده و سختیهای بسیاری را تحمل کند. پس از طی همه این مراحل جامعه میتواند به او اعتماد کرده و جان انسانها را در دست او بگذارد.
اما متأسفانه در بازارهای مالی، مشکلات و تلههای انفجاری این بازارها در نگاه نخست کوچک به نظر میآیند. سرمایه محدود افراد نیز فرصت کافی را در اختیار آنها قرار نمیدهد تا بتوانند با آزمون خطا این مشکلات را شناسایی کردند و از آنها عبور کنند.
معامله گران در این مسیر نیازمند آموزشها و راهنماییهای یک مربی هستند که بتوانند خطرها و بالا و پایینهای پنهان این بازارها را به آنها نشان دهد.
اگر به تاریخچه بازارهای مالی نگاه کنیم میبینیم که در سالهای اولیه تشکیل بورس، معاملات تنها از طریق مراجعه حضوری یا تماس تلفنی یا نامه نگاری با کارگزاران قابل انجام بود.
ولی اکنون معاملات توسط سکوهای معاملاتی و بیشتر از طریق اینترنت به صورت آنلاین انجام میشود. مارک داگلاس در یکی از سخنرانیهای خود در این زمینه ابراز تاسف میکردند که ای کاش امروز به دنیا آمده بودند و میتوانستند از ابتدا از این تکنولوژیها استفاده کنند. واقعیت آن است که من هم دوست داشتم به جای ۱۵ سال پیش اکنون با بورس آشنا میشدم و از تکنولوژیهایی که در حال حاضر در اختیار داریم و تصمیم دارم آنها را به شما انتقال دهم استفاده میکردم و فرد دیگری مانند من این صحبتها و آموزشهایی را که ارائه میدهم را به من ارائه میداد.
مانند هر رویه دیگری در دنیا بهترین تکنولوژیها و بهترین ابزارها برای کار بر روی بازارهای مالی ابتدا در اختیار افرادی که در سطوح بالای این بازار فعالیت میکنند قرار میگیرد. آنها دلیل موفقیت معامله گران با تجربه میتوانند با سرعت بیشتری از خبرها و تحلیل خبرها مطلع شده و همینطور میتوانند با سرعت بیشتری از تکنولوژیهایی که بسیار به روز است استفاده کنند همین امر باعث میشود که دست بالا را داشته باشند.
بنابراین احتمال موفقیت آنها بسیار بالاتر از معامله گران ست که همچنان از ابزارهای سنتی استفاده میکنند.
کاری که در واقع ما در شرکت مهد سرمایه انجام میدهیم فراهم آوردن ابزارهای جدید برای معامله گران خود است تا آنها هم بتوانند مانند بنگاههای بزرگ از این امکانات و تکنولوژیها استفاده کنند و بتوانند کیفیت معاملهگری و سودآوری خود را ارتقاء بخشند.
دلایل شکست معامله گران بنیادی و تکنیکال در بازارهای مالی
شکست معامله گران – همانطور که میدانید اصل اول تحلیل تکنیکال آن است که بازار گذشته خود را تکرار میکند. این موضوع علیرغم آنکه در منابع مختلف به آن اشاره میشود یک اصل نیست و هنگامی که بازار گذشته خود را تکرار نکند دلیل شکست معامله گران این اصل اشتباه است.
در حقیقت این مطلب در بسیاری از مواقع جواب نمیدهد و نمیتواند به عنوان یک روش در نظر گرفته شود. در واقع مباحث و تکنیکهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال به گونهای است که میتواند افراد تازه کار را به راحتی فریب داده و باعث شود که فکر کنند با استفاده از این مطلب میتوانند در بازار کسب سود کنند.
نتیجهای که در کتابهای CFA (بالاترین سطح اموزشهای بازارهای مالی) قرار داده شده نشان میدهد که تحلیلگر تکنیکال نمیتوانند در بلند مدت بیش از بازدهی سهم مورد معاملهشان، سود کسب کنند.
در همین منبع ذکر شده است معاملهگران کوتاهمدت حتی نمیتوانند به سطح بازدهی بازار نیز دست یابند. بنابراین تصور اینکه یک تحلیلگر تکنیکال میتواند بازدهی بیشتری از بازار کسب کند، یک دلیل موفقیت معامله گران با تجربه تصور نادرست است.
بنابراین اگر ذهنیت شما آن است که میتوانید با استفاده از تحلیل تکنیکال در این بازار پیروز شوید متاسفانه بازار نادرست بودن ذهنیتتان را با زیانهایی که میدهید به شما نشان خواهد داد. این به معنی آن نیست که شما نیازی به دانستن تکنیک ندارید.
در واقع تمام آموزشهایی که در بازارهای سرمایه داده میشود شرط لازم هستند.که تصور کنید این آموزشها شرط کافی برای کسب سود در معاملهگری است.
دلیل شکست تحلیل بنیادی نیز مشابه همین است. در منابع CFA به صراحت اشاره شده است تحلیلگران بنیادی نمیتوانند در طولانی مدت بیش از بازده بازار سود کسب کنند. گفته شده است که وضعیت تحلیلگران بنیادی از وضعیت تحلیلگران تکنیکال بدتر است.
دلیل این امر آن است که تحلیل تکنیکال به صورت کمی عمل میکند و بازارها هم حالت عددی و کمی دارد این درحالیست که تحلیل بنیادی بیشتر ماهیتی کیفی دارد و شاید به راحتی نتوان اقتصاد را به صورت اعداد و ارقام دقیق تحلیل کرده و بر اساس آن نقاط مناسب خرید و فروش را شناسایی کرد.
برخی افراد برای حل مشکلات تحلیلهای تکنیکال و بنیادی، ترکیب این دو روش را پیشنهاد میکنند. این امر نه تنها مشکل را حل نمیکند بلکه باعث پیچیدهتر شدن مسئله میشود.
این موارد از حرفهای ترین منابع بین المللی آموزش بازارهای مالی نقل شده و در دورههای آموزشی عمومی کاملاً مورد غفلت واقع شده و به دانشجویان گفته نمیشود. در نتیجه معاملهگران تازه کار با انتظارات غیر واقعی و در آرزوی کسب سودهای بالا وارد معاملات واقعی شده و تنها پس از زیانهای پیاپی و از دست دادن سرمایه خود ماهیت واقعی بازار را درک میکنید.
در سوی دیگر برخی از تحلیلگران به بحث روانشناسی معاملات رو میآورند. علیرغم آنکه مباحث و نکات موجود در روانشناسی معاملات نکات ارزشمندی است اما همچنان مانند تحلیل تکنیکال و بنیادی، روانشناسی معاملات نیز باید به عنوان یک شرط لازم در نظر گرفته شود. مباحث مربوط به روانشناسی معاملات بسیار گسترده است که در همین خصوص یک دوره پنج جلدی را در انتشارات سازمان بورس در دست انتشار دارم. با این وجود دو نکته بسیار مهم را در خصوص روانشناسی معاملات بایستی خاطرنشان کنم.
اول آنکه نکات در تحلیل روانشناسی معاملات به مراتب کیفیتر از مباحث تحلیل بنیادی است. از این رو استفاده از این مباحث برای بازاری که ماهیت کمی دارد بسیار دشوار بوده و مانع از آن میشود که بتوان نقاط دقیق ورود و خروج و حدود ضرر را تعیین کرد.
دومین مورد مربوط به عامل انسانی است. عملکرد فکری انسان به گونهای است که به راحتی قابل تغییر نیست. انسانها برای هزاران سال با دیدن عواقب جنگ، همچنان جنگ به راه میاندازد. افراد سیگاری علیرغم دانستن زیانهای ناشی از کشیدن سیگار، آن را ترک نمیکنند. این مثالها و بسیاری از مثالهای دیگر نشان میدهند تغییر رفتار با عملکرد فکری انسانها بسیار دشوار است.
بنابراین مشکلات پیش روی معاملهگران از نگاه من در ایران ضعف سیستماتیک و ابزارها، عدم تنوع بازار، تعداد خطوط سازوکارهای معاملات خودکار و نقص در آموزشها و هدایت دانشجویان به سمت معاملات واقعی بدون داشتن دانش کافی است.
در نتیجه بسیاری افراد از بورس و سرمایهگذاری در آن فرار میکنند در حالیکه اگر زمان و هزینه کافی را برای کسب آموزش مناسب اختصاص میدادند میتوانستند سودآوری خوبی از این بازارها داشته باشند.
معامله گران موفق چطور عمل می کنند ؟
معامله گران موفق چه می کنند؟ کسب سود در بازارهای مالی سخت تر از آن است که در نگاه اول به نظر می رسد. در حقیقت، تخمین های غیر رسمی و نادرست باعث می شود که بیش از 80٪ از معامله گران شکست بخورند و بعد از این شکست، به سرگرمی های امن تری روی آورند. اما در کارگزاری ها به ندرت نرخ عدم موفقیت مشتری را منتشر می کنند زیرا احتمالاً نگران این هستند که با این کار باعث ترساندن کاربران جدید بشوند.
بیشتر بخوانید: عادات روزانه سرمایه گذاران موفق
در حقیقت، میزان شکست افراد در بورس میتواند بسیار بالاتر از 80٪ باشد. در واقع، موفقیت در تجارت دشوار است و معامله گران موفق ویژگی های کمیاب و خاص خود را دارند. در این مقاله هدف ما بررسی نحوه عملکرد معامله گران موفق در بازار بورس است.
موفقیت چیست؟
بیشتر معامله گران (یا هر کس دیگری) موفقیت را در به دست آوردن پول می بینند، و حتی اگر آنها این را انکار کنند که می گویند “موفقیت در حرفه من عالی است” باید بگوییم این موفقیت برای رسیدن به پول است. در حالی که این هدف مطمئناً همیشه بد و غلط نیست، وقتی صحبت از تجارت می شود، یک شیب بسیار لغزنده از “پول موفقیت است” تا “من وقتی تجارت می کنم “با پول درآوردن موفق می شوم” پیش می آید.
برای موفقیت تلاش کنید
برای اینکه بتوانید در یک مدت زمانی طولانی به عنوان یک معامله گر، پول زیادی کسب کنید، باید ابتدا در طی یک دوره طولانی یک فرد موفق باشید. آیا تا به حال این جمله را شنیده اید: “موفقیت در جایی است که فرصت آماده سازی می شود”؟ خب، مهمترین قسمت این گفته برای معامله گر “آماده سازی” است. شما باید برای موفقیت آماده باشید. اگر نمیدانید که چگونه “یک فرد موفق باشید”، به شما پیشنهاد می کنم کتاب بخوانید، از دیگران بیاموزید، مقالات علمی بخوانید و دوره های معاملاتی مطالعه کنید. نکته این است که قبل از اینکه بتوانید به تجارت و کسب درآمد پردازید ، باید ذهن و عادات و زندگی خود را تغییر دهید.
راهی برای سودآوری طولانی مدت
سودآوری طولانی مدت به دو مهارت مرتبط نیاز دارد. اولین مورد، شناسایی مجموعه ای از استراتژی ها است که درآمد بیشتری را برای شما به همراه دارد و سپس استفاده از استراتژی ها به عنوان بخشی از یک برنامه تجاری. دوم، استراتژی ها باید خوب عمل کنند در حالی که بازار هم سود و ضرر را تجربه می کند. به عبارت دیگر، در حالی که بسیاری از معامله گران می دانند که چگونه می توانند در بازارهای خاص، مانند صعودی قوی، درآمد کسب کنند، در طولانی مدت شکست می خورند زیرا استراتژی های آنها با تغییرات اجتناب ناپذیر در شرایط بازار سازگار نیست.
1. نظم و انضباط داشته باشید
انضباط را نمی توان در سمینار تدریس کرد یا در نرم افزارهای گران قیمت تجاری یافت. معامله گران هزاران دلار صرف تلاش برای جبران عدم كنترل خود می كنند اما كمتر متوجه می شوند كه نگاه طولانی در آینه همان کار را با قیمت بسیار كمتری انجام می دهد. نکته مهم این است که، هنگامی که یک معامله گر به برنامه معاملاتی خود اعتماد داشته باشد، باید این جسارت را داشته باشد که کار خود را ادامه دهد، حتی اگر ضرر های جبران ناپذیری وجود داشته باشد.
2. مسیر خود را گم نکنید
سودآوری طولانی مدت نیاز به موقعیتی مناسب در آینده دارد، اما هرگز شما نباید هرکاری بقیه افراد انجام می دهند انجام دهید، زیرا این همان اشتباهی است که استراتژی های درست هدف قرار می گیرند. از حضور در اتاق های گفتگو و جایی که مردم کمتر در آن بورس را جدی می گیرند و بسیاری از آنها دارای انگیزه های پایین هستند، خودداری کنید.
3. برنامه معاملاتی خود را داشته باشید
برای پیدا کردن ایده های جدید و مفید و همچنین از بین بردن نکات منفی، برنامه کاری خود را به صورت هفتگی یا ماهانه به روز کنید. به عقب برگردید و هر زمان که حس کردید کار اشتباهی انجام داده اید برنامه را بخوانید و به دنبال راهی رها شدن از این اشتباه پیدا کنید.
4. تلاش و کوشش را رها نکنید
رقابت در این بازار و کسب سود به صدها ساعت استراتژی و تلاش نیاز دارد و اگر انتظار دارید چند دارت پرتاب کنید و زمانی که به هدف زدید با یک سود هنگفت بازی را ترک کنید، بهتر است این کار را رها کنید. تنها راه رسیدن به موفقیت در دراز مدت، سخت کوشی و نظم و انضباط است.
5. همرنگ جماعت نشوید
خیلی کم پیش می آید شما در جایی سرمایه گذاری کنید و سود زیادی کسب کنید که اکثریت در آن سرمایه گذاری کرده اند. هنگامی که یک موقعیت تجاری پر سود را پیدا می کنید، احتمالاً به جز شما افراد دیگری هم آن را پیدا کرده اند، در این شرایط همه بر موفقیت در آن موقعیت تمرکز می کنند و با اینکار باعث شکست شما می شوند.
6. قوانین خود را نشکنید
شما قوانین تجارت را برای خودتان ایجاد می کنید تا وقتی شرایط بد پیش می رود، از مشکلات خود دور شوید. اگر به این قوانین اجازه نمی دهید کار خود را انجام دهند، نظم و انضباط در کار خود را گم کرده اید و درهای ضرر بیشتری را نیز باز کرده اید.
7. فریب سیگنال دهنده ها را نخورید
این پول شماست که در معرض خطر است، نه پول بقیه. به خاطر داشته باشید که افرادی که سیگنال می دهند ممکن است با توجه به تجربه خود صحبت کنند و خیلی از این سیگنال ها ممکن است درست نباشند.
8. از توانایی های خود استفاده کنید
بازرگانی از جنبه های ریاضی و هنری مغز شما استفاده می کند، بنابراین برای موفقیت در طولانی مدت باید هر دو را پرورش دهید. هنگامی که از ریاضی راحت هستید، می توانید با مدیتیشن، چند حرکت یوگا یا پیاده روی آرام در پارک سعی کنید خودتان را برای تمرکز بیشتر آماده کنید.
9. عاشق نباشید
اگر بیش از حد عاشق وسیله نقلیه یا سرمایه و پول خود هستید، نمی توانید درست تصمیم گیری کنید. شما باید از سرمایه ناکارآمد خود استفاده کنید، و درآمد کسب کنید در حالی که همه افراد راه اشتباه را می روند و برای این کار ریسک نمی کنند.
10. زندگی شخصی خود را سازماندهی کنید
هر اشتباهی که در زندگی شخصی خود داشته باشید سرانجام عملکرد تجاری شما را تحت تأثیر قرار می دهد. این امر بسیار خطرناک است به خصوص اگر با پول، ثروت و قطبیت مغناطیسی صلح نکرده باشید. نیازهای تجاری خود را از نیازهای شخصی خود جدا کنید و از هر دو مراقبت کنید.
11. از ضرر کردن نترسید
ضرر کردن بخشی طبیعی از چرخه زندگی یک معامله گر است. آنها را با کمال میل بپذیرید و به استراتژی های آزمایش شده همه چیز را در زمان درست به نفع خودتان تمام کنید. سعی نکنید با سرمایه گذاری بیشتر ضرر قبلی خود را جبران کنید. این سبک معامله یک فاجعه ی تجاری است.
12. مراقب هشدارها باشید
خیلی کم پیش می آید خسارت ها بزرگ بدون هشدار قبلی باشند. بازرگانان به طور مرتب آن سیگنال ها را نادیده می گیرند و به خودشان امید می دهند. به طور خلاصه، مراقب علائم اولیه باشید که شرایط بازار در حال تغییر است و خطراتی را برای موقعیت های شما ایجاد می کند.
13. از نرم افزارها استفاده نکنید
برخی از معامله گران موفق سعی می کنند با داشتن نرم افزارهای گران قیمت و بدون هیچگونه مهارتی، در این بازار ها پیروز شوند. این ابزارها هنگامی که فکر می کنید هوشمندتر از آنچه هستندکه فکر می کنید، می توانند شما را نا امید کنند. از ابزارهایی استفاده کنید که به خوبی با برنامه معاملاتی شما مطابقت داشته باشند، اما به یاد داشته باشید که در نهایت، شما کسی هستید که تصمیم می گیرد.
14. از تجربیات افراد موفق استفاده کنید
طبیعی است که معامله گران از قهرمانان مالی خود تقلید کنند، اما این یک راه عالی برای از دست دادن پول است. هرچه می توانید از دیگران بیاموزید، ولی در نهایت بر اساس استراتژی های خود تصمیم گیری کنید.
15. غول دلیل موفقیت معامله گران با تجربه چراغ جادو را فراموش کنید
معامله گران فکر میکنند که یک فرمول عجیب و استثنایی همیشه میتواند آنها را ثروتمند کند. اما در واقعیت، هیچ راز و فرمول جادویی و غول چراغ جادویی وجود ندارد زیرا راه موفقیت همیشه از انتخاب دقیق، مدیریت ریسک مؤثر و سودآوری ماهرانه حاصل می شود.
16. به موقع تصمیم گیری کنید
این خوب است که در مورد کاری که انجام می دهید، احساس خوبی داشته باشید، اما در این نوع سرمایه گذاری تا زمانی که کارتان تمام نشود یا موقعیت درست را پیدا نکنید، سود نمی کنید. اگر زودتر بتوانید، با توقف های ناگهانی یا فراز و نشیب های بازار، آشنا شوید، دستهای پنهان بازار نمی توانند در آخرین لحظه سرمایه شما را بر باد دهند.
17. شاخص های فنی را فراموش نکنید
معامله گران موفق تمرکز خود را بر روی قیمت می گذارند، مطمئن شوید که همه چیز تحت کنترل است. پیش بروید و شاخص های فنی پیچیده را پیدا کنید، و حتما بخاطر داشته باشید که وظیفه اصلی آنها تأیید یا رد چیزی است که چشم شما از قبل می بیند.
18. با ضررها دوست شوید
تجارت یکی از معدود مشاغلی است که در آن از دست دادن پول راهی طبیعی برای رسیدن به موفقیت است. در صورت کنار آمدن با این مسئله، هر ضرر در معاملات تجاری با یک درس مهم در بازار همراه است. همچنین بدانید چه موقع باید انصراف داده و از بازار کناره گیری کنید. ضررها را بپذیرید، مجدداً برای ساماندهی اوضاع خود وقت بگذارید، و سپس با دیدگاه جدید و انرژی زیاد به بازار برگردید.
19. سعی کنید شخص موفقی باشید نه یک تاجر موفق
شما هیچگاه تا زمانی که یک شخص موفق نباشید یک تاجر موفق نمی شوید.شما ابتدا باید با تغییراتی در طرز فکر، سیستم های اعتقادی مناسب در مورد تجارت، عادات متفاوت و بهتر، اهداف و برنامه هایی را در مورد چگونگی دستیابی به آنها شروع کنید، و بعد از آن به موفقیت در تجارت فکر کنید.
کلام آخر
- ما می توانیم از موفقیت ها و همچنین شکست ها درس عبرت بگیریم. برخی از معروفترین معامله گران سود و ضررهای زیادی را متحمل شده اند.
- معامله گران مشهور دنیا می توانند در بازار تأثیر بگذارند. اعمال و سخنان آنها می تواند در خرید و فروش مردم تأثیر بگذارد.
- برخی از معامله گران معروف دنیا بازارها را برای همیشه تغییر داده اند. معاملات آنها توانایی تجزیه اقتصادی را داشته است.
- همه معامله گران معروف دنیا از ابتدا انقدر تجربه نداشته اند.
اکثر معامله گران نتوانند از پتانسیل ها و تمام توان خود استفاده کنند، در نهایت با پول و استعداد و تلاش خود کسب سود میکنند و روش های سنتی تری برای کسب درآمد پیدا می کنند. با پیروی از قوانین کلاسیک طراحی شده برای حفظ تمرکز نیز بر سودآوری، به یک عضو در این بازار حرفه ای تبدیل شوید.
دیدگاه شما